درگهان روسری

  • لباس بندری-پوشش زنان جنوب(بندر و قشم)

    لباس بندری-پوشش زنان جنوب(بندر و قشم)

    پوشش محلی جزیره قشمنگاهی دقیق به پیراهن ،چادر و شلوار بندری انواع پیراهن های زنان قشمی: کَندوره،گَوَن،اُشکُم،نُشت َه،آستین فراخ،کِلوش،عجمی،چینی،گشاد عربی و ساده شلالی. پیراهن کندوره یکی از پیزاهن های مشهور زنان قشمی است پیراهن کندوره همان پیراهن گاندورا اسپانیاییو اروپایی است که اعراب مسلمان قرن هشتم میلادی به جنوب ایتالیا و اسپانیا بردند و با استقبال خوب مردم اروپا مواجه شدند. این لباس بیشتر در نواحی مرکزی و قسمتی از شمال غربی استان هرمزگان به ویژه بندرعباس بندرخمیر، کنگ و بندرلنگه و قشم مورد استفاده قرار میگیرد. این لباس دارای حاشیه نوار دوزی پهن در ناحیه دور کمر است و اندامی بودن آن و انتخاب قد تا حد زانو به مدل و دوخت ان تنوع میدهد و از طرف دیگر باعث نمایان شدن زیبایی شلوارهای بندری می شود شاید به همین علت است که کندوره رایج ترین پیراهن در بین زنان و دختران جوان بندری است. در گذشته پیراهن کندوره را از پارچه های بمبایچی،چیناوی،ابریشمی،اط لسی رنگارنگ و چالوس می دوختند به پیراهن کندوره "چهار درزی" هم می گفتند که در اصل دارای شش درز بود. دامن « شش تکه پارچه دوخته می شد و بر روی هر یک از درزها یک قطعه زری مارپیچ می دوختند. پیراهن کندوره با یقه ای گرد که در جلو بسته می شود دو برش عمودی از سرشانه تا خط سینه و پایین دامن دارد که از پهلوی یقه تا درز وسط از پارچه رنگی متفاوت و برای لبه آستین نیز به صورت دو تکه از پارچه های دیگر استفاده می شود این پیراهن بر روی یقه تا زیر سینه و همجنینی لبه استین تا بالای مچ درزهای بالا و پایین آستین ها و تکه های مثلثی زیر بغل (سنبوسه های زیر بغل)حاشیه پایین دامن و در مدل کندوره که در نواحی مرکزی و به ویژه بندرعباس و حومه آن دوخته می شود خط زیر سینه تا کمر به صورت پهن نوار دوزی می شود و دامن آن دارای چین های ریز می باشد اغلب نوارها و زری های تزینی با دست توسط زنان بافته می شود و یا از زری های طلایی وارداتی از کشورهای پاکستان و حوزه خلیج فارس استفاده می شود. در بندرعباس و نواحی مرکزی مانند کنگ ،بندرلنگه و بندرخمیر که به بندرعباس نزدیکترند این لباس را تنگتر و کوتاهتر و در شهر هایی مانند هرمز و قشم ان را با اندکی تغییرات که متاثر از پیراهن های عربی کشورهای حاشیه نشین خلیج فارس است با حذف برش دور کمر و گشادتر می دوزند. اغلب رنگ های مورد استفاده برای این پیراهن رنگ های گرم و شادی مانند قرمز بنفش سبز سرخابی صورتی نارنجی زرد و به ندرت آبی فیروزه ای است.علاوه بر کندوره زنان از یک زیر پیراهن سفید فاقد استین که از جنس پارچه های نازک و نخی و اغلب وال سفید دوخته می شود ...



  • صنايع دستي جزيره قشم

    سازمان میراث فرهنگی استان هرمزگان     روزگاری جزیره قشم علیرغم سالها اسارت و سلطه بیگانگان، از نظر صنعت و هنر از جمله جزایر پررونق بوده است و در آن زمان صنعت، هنر و تجارت با تلفیق و ترکیبی از آداب و رسوم و فرهنگ بومی منطقة مجموعه­ای غنی از صنایع دستی را در این جزیره ایجاد کرده بود. انواع صنایع دستی شهرستان قشم اعم از فعال و غیرفعال شامل موارد زیر می­شوند: رودوزی­های سنتی، لنج­سازی و ساخت ماکت لنج، توربافی و گرگوربافی، برقع­سازی، حصیربافی، ساخت کپکاپ، آهنگری سنتی، پارچه­بافی سنتی، بافت سواس و بربط­سازی یا عودسازی (نوعی آلت موسیقی زهی). 1-  رودوزیهای سنتی: در شهرستان قشم نیز همچون اکثر نقاط استان، رودوزیهای سنتی جزء رایج­ترین رشته­های صنایع دستی می­باشد. باتوجه به اینکه این نوع رودوزیهای جز لاینفک پوشش سنتی زنان منطقه می­باشد، این از گذشته­های بسیار دور توسط زنان انجام می­شده است و هم­اکنون نیز از رواج قابل قبولی برخوردار می­باشد. 2-  لنج­سازی و ساخت ماکت لنج: به دلیل اینکه بسیاری از ساکنین جزیره قشم دریانورد بوده­اند و هستند، صنعت لنج­سازی و ساخت شناورهای چوبی بزرگ و کوچک از گذشته­های بسیار دور در این جزیره رایج بوده است. مهمترین مرکز لنج­سازی در این شهرستان، روستای «لافت» می­باشد. در این روستا صنعتگران لنج­ساز که به آنها «گلاف» گفته می­شود با استفاده از چوب­هایی از قبیل: شاه (ساج) سنگاپوری، کرنگ، بالاهوت، تالی، کرت محلی، کنار و کهور، شناورهایی با ابعاد، فرم­ها و کاربردهای گوناگون می­سازند. متأسفانه همانگونه که قبلاً ذکر شد رواج­یافتن ساخت شناورهای فایبرگلاس و اعمال سیاست غلط منع تولید لنج­های چوبی دو تهدید جدی هستند که این صنعت عظیم و ارزشمند رادر تمامی مراکز لنج­سازی از جمله لافت، در شرف نابودی و فرموشی قرار داده­اند. 3-  ساخت ماکت لنج، برخی از صنعتگران قشمی در کنار سایر امور به ساخت ماکت و نمونه­های کوچک لنج و شناورهای چوبی می­پردازند. این ماکت­ها به غایت زیبا و جذاب می­باشند و این حرفه در حال حاضر جزء صنایع دستی بومی شهرستان قشم محسوب می­شود. 4-  توربافی و گرگوربافی: به دلیل رواج صنعت ماهیگیری در جزیره قشم بافت انواع مختلف تور ماهی­گیری در این شهرستان از گذشته­های دور متداول بوده و رونق چشمگیری داشته است، ولی با ورود نمونه­های پلاستیکی و خارجی این محصول به بازار، هم­اکنون این صنعت دیگر رواج گذشته خود را از دست داده است. در روستای «سلخ» افراد محدودی به این حرفه اشتغال دارند و اکثر استادکاران قدیمی تنها به رفوگری و کار ترمیم و تعمیر تورها می­پردازند و اگر هم تولیدی هم صورت ...

  • زندگینامه برقع و حجاب

    زندگینامه برقع و حجاب

    زندگینامه برقع و حجاب پیدایش اصل برقع ، یونان بوده واز آنجا به اسپانیا و به بیابانهای                          طوارق و بربر ، کرانه های عربستان وسرانجام به کرانه های                         شمالی پارس ، از جمله استان هرمزگان و خصوصاً قشم راه یافته است . دکترمحمدفریدوجدی دردایره المعارف سده 14ه.ق می نویسد . عادت زنان یونان بسیار قدیم این بوده است که چهره خود را به وسیله گوشه ای از روسری خود می پوشانیدند،بعضی دیگراززنان یونانی در مناطق مختلف این کشور با یک نوع روپوش مخصوص که در جزایر                       کوس وارکوس  ساخته می شد روی خود را از دیگران پنهان می                      داشتند ، برخی نیز حجاب مخصوصی که در برابر خود قرار می دادند                       که روبروی چشم  دو سوراخ داشته است استفاده می کردند که                    همین برقع امروزی است . به اعتقاد بزرگان آن دوران حجاب موجب اعتبار آن زن می گردید ،                        آنها زن را گوهری می دانستند که از دیدبان  اجنبی ها بدور                              می ساختند . بعداز پیدایش برقه در مناطق جنوبی ایران این                            اتفاق بعداز هجوم پرتغالی ها رونق بیشتری گرفت ، پرتغالی ها                        زنان زیبا روی را می دزدیدند ، زنان در آن دوران لباسهای مشکی                       می پوشیدند که جلب توجه کمتری نشان دهند وبرصورتهایشان                             نقاب یا برقع می زدند که اینگونه در امنیت قرار بگیرند  . بعد از این دوره، برقع طی دوره تکاملی خود به صورت برقع امروزی                         در آمد که رنگ و طرح برقع نشان می دهد، شخص استفاده                                 کننده متعلق به چه شهر و چه طایفه ای و یا چه منطقه ای                                 از سرزمین هرمزگان است.           برقع جزیره بابقیه برقع هافرق میکند.برقع جزیره کوتاه است وشامل نواری مشکی روی ابرو، روی بینی و یک نوار نسبتا پهن تر از بقیه                      روی لب ها را می پوشاند و ظاهر این برقع براق و رنگ آن                             مشکی است.پارچه برقع را با رنگ های براق به نام «شیل برقع»  رنگ می کنند و همین ماده استحکام و آهار به پارچه برقع می دهد.  «شیل برقع» یک نوع رنگ شیمیایی است که به برقع رنگ مشکی  متمایل به بنفش می دهد. بند برقع که دو طرف برقع را شامل  می شود به حلقه برقع معروف است و نزد خانم های متمول  از جنس طلا است. حلقه برقع به عرض ۲ تا ۳ سانتی متر و به طول ۵ سانتی متر است و به ...

  • مادر ...

    مادر ...

    روسری ات را بردار تا ببینم بر شب موهایت چند زمستان برف نشسته است ...تا من به بهار رسیده ام ...

  • گلابتون دوزی

    ● زردوزی چیست؟زردوزی که در نقاط مختلف ایران به کم دوزی ، گلدوزی ، برودری دوزی و کمان دوزی شهرت دارد، در گذشته تولید آن در بیشتر نقاط ایران رواج داشت ولی هم اینک استان هرمزگان و بویژه شهرهای بندر لنگه بندر عباس و میناب از مراکز عمده ی تولید آن به حساب می آیند. شعبه یی از هنر ظریف رودوزی EMB ROTDERY: است .زردوزیهای ایرانی کلا قابل تقسیم به سه دسته است .▪ گونه یی که زمینه ی اساسی پارچه را سراسر بخیه می پوشاند تا زمینه ی تازه ای از رنگ و نقش پدید آید مانند سوزندوزی های بلوچ و قلابدوزی رشت و پته دوزی کرمان.▪ گونه یی که بر روی پارچه نقش چندانی دوخته نمیشود، بلکه با عبور نخ های رنگین از لابلای تا رو پود پارچه و دوختن این الیاف به یکدیگر پارچه ی ساده حالتی مشبک و رنگین بخود میگیرد. مانند سکه دوزی و قلابدوزی اصفهان.▪ گونه یی که در آن زمینه ی پارچه به رنگ اصلی باقیمانده و به کمک الیاف دارای روکش های فلزی، نقوش متنوعی بر روی پارچه دوخته میشود مانند ده یک دوزی (که در حال حاضر منوسخ شده) نقده دوزی ، تافته دوزی ، خوس دوزی و زردوزی که گلابتون دوزی نیز نامیده میشود.گلابتونGolab (e-a) tunطلایی است که از حدیده کشیده و به هیات ریسمانهای باریک ساخته باشند و گلابتوندوزی Golab (e-a) tun-duz-Iنوعی دوزندگی است که جنبه ی تزیینی دارد و در آن نخ گلابتون بکار میروددر حال حاضر گلابتون دوزی با الیاف طلا بهیچ وجه در ایران رایج نیست و گلابتون دوزان به جای استفاده از نخ طلا، از نخ هایی که دارای روکش فلزی زرد یا سفید است و عمدتا در کشور پاکستان تولید میشود. استفاده میکنند.و به کمک قلاب نقوش متنوعی را که اکثرا نیز ملهم از بینشها و برداشت های شخصی شان است بر روی پارچه میدوزند.تولید کنندگان اصلی مصنوعات گلابتون دوزی شده در استان هرمزگان، بیشتر زنان و دختران خانه دار هستند و بط ور کلی در شهرهای بندر لنگه، بندر عباس، میناب و اکثر نقاط روستایی شهرستانهای یاد شده کمتر خانواده یی را میتوان یافت که زنان و دختران آن با هنر گلابتون دوزی آشنایی نداشته باشند. یک کارگاه وابسته به سازمان صنایع دستی ایران نیز از بهمن ماه 1355 فعالیت خود را در بندر لنگه آغاز نموده و از طریق آموزش علاقمندان کوشیده است موجبات رشد این هنر را فراهم سازد و همین مساله باعث شده تا تولیدات بندر لنگه نسبت به آنچه در بندر عباس و میناب تولید میشود دارای برتری هایی از نظ ر تنوع نقوش و نحوه ی دوخت باشد.در این کارگاه که هم اینک به مرحله ی بهره دهی نیز رسیده و از یک کارگاه آموزشی به یک کارگاه آموزشی تولیدی تبدیل شده، به موازات آموزش کارآموزان جدید، گروهی از کار آموختگان دوره های پیشین نیز به دریافت و ...

  • سفر قشم+پاگشا

    سلام سلام.من بعد از نزدیک به یکماه تنبلی و تن پروری با خجالت برگشتم. هی می خواستم بنویسم هی تنبلیم میومد.دیگه امروز گفتم بهترین وقته برای نوشتن.چون می ترسم خاطرات سفر هم فراموشم بشه. البته من مثل بعضی از دوستان اصصصصصلا حوصله مو به مو تعریف کردن موضوعی رو ندارم. کلی میگم تا فقط یه چیزایی یادم بمونه. سفر قشم عالی بود.یکی از معدود سفرهایی بود که واقعا بهم خوش گذشت و کلی خاطره های خوب برام به جا گذاشت. با پسر عموی همسری  و خانومش که یکماهه ازدواج کردن رفتیم. خانومش 5 سال از من کوچیکتره .خیلی دوستش دارم.دختر بسسسیار خوب و آرومیه.اخلاقش خیلی شبیه منه.کم حرفی و دیر جوش بودنش.خجالت کشیدناش.حتی رشته ای که داره می خونه! من تو یه رشته خاص درس خوندم.اونم هم رشته منه. خلاصه که وجودش باعث شد خیلی تو سفر بهم خوش بگذره. روز 5 مهر دختری با گلاب به روتون استفراغ بیدارمون کرد و تبش شروع شد. ما هم ساعت 12حرکت داشتیم.دختری به فاصله یه ربع یکبار بالا میاورد. دیگه من کم کم از رفتن پشیمون شدم و به همسری گفتم رفتن و کنسل کنیم و بگو پسر عموت و خانومش تنها برن. دیگه اینقدر همسری اصرار کرد که مجبور شدیم بریم.نگران طولانی بودن راه بودم.بیشتر از 21 ساعت راه بود و با اسهال و استفراغ دختری تو قطار کلافه می شدیم. این اسهال و استفراغ تا دو روز بعد از برگشتمون ادامه داشت.تنها نکته منفی سفر همین بود.تو اوج خوشی و گشت و گذار یه غمی به خاطر دختری کنج دلم بود. ما همش می خواستیم تو مراکز خرید باشیم اما دختری با حال بد و تبی که داشت نمی تونست پا به پامون بیاد. از قشم بگم که بسیار گرم بود .البته ما دائم بیرون از خونه بودیم.تاکسی ها همه کولر داشتن و پاساژ ها هم خنک بودن. روز اول رفتیم پاساژ ستاره . قیمتها خوب بودن و من و خانوم پسر عمو که اسمش فرانکه حسابی خرید کردیم.هرچی هم خریدیم مثل هم بود.فقط سایزاش فرق میکرد. فرداش هم رفتیم درگهان.نیم ساعت راه بود با ماشین. پاساژ دریا رفتیم و کلی خرید کردیم. قیمتها خیلی نسبت به تهران پایین تر بود.تازه خودشون می گفتن به خاطر گرون شدن دلار مجبورن گرونتر بفروشن اما بازم نسبت به تهران ارزونتر بود. طبقه بالای پاساژ دریا یه رستوران هست به اسم دریا که غذاهای بسیار خوبی داشت.دو روز پشت هم که رفتیم درگهان ناهار و همونجا خوردیم.توصیه می کنم اگر درگهان رفتید فقط همونجا غذا بخورید.راستش من خیلی رستوران و فست فود تو قشم و درگهان ندیدم.برام خیلی عجیب بود. اما از مردمش بگم. بسیار آدمهای خوبی بودن.بدون استثنا همشون چشم پاک بودن.تو اون سه روزی که ما اونجا بودیم حتی یکبار برام پیش نیومد که از نگاه یکیشون احساس عذاب و ناراحتی ...

  • اس ام اس دخترونه/ضد پسر, اس ام اس پسرونه/ضد دختر, جوک ضد زن و دختر

    خصوصیات یه دختر خوب یه دختر خوب اولاً اصلاً پیدا نمی شه !! ******** یه دختر خوب هیچوقت زودتر از اینکه از شیر بگیرنش عاشق نمی شه ******** یه دختر خوب بیشتر از ۳ ساعت توی حموم نمی مونه ******** یه دختر خوب وقتی بلد نیست رانندگی کنه چرا باید زور بزنه و با گل پسرا کل کل کنه ******** یه دختر خوب توی روی مامانش وانمیسته و به خاطر قراری که داره (و سرکاره) ۱۰۰۰۰۰ تا دروغ نمی گه بقیه در لینک مطلب… ******** یه دختر خوب از مثلاً ۶ ساعت وقت کلاس خودش ۵ ساعتش رو نمی پیچونهیه دختر خوب یواشکی دست تو جیب باباش نمی کنه ******** یه دختر خوب دستمال دماغ باباشو برنمی داره بندازه رو سرش مثل روسری ******** یه دختر خوب با همسایشون که خوشگل تره لج نمی شه ******** یه دختر خوب به خاطر پوست و رنگ بدنش باباشو انقدر تو خرج نمی اندازه ******** یه دختر خوب وقتی معنی ترانه های خارجی رو نمیدونه مجبور نیست که واسه کلاس اونا رو گوش بده ******** یه دختر خوب توی قرار با پسر کلاس زورکی نمی آد و پدر کارمند بیچاره اش رو مدیرعامل و رئیس قلمداد نمی کنه ******** یه دختر خوب دیگه به دختر افغانی ها حسودی نمی کنه ******** یه دختر خوب وقتی از پسری خوشش اومد و داشت از حسودیش می ترکید ۱۰۰۰۰ تا عیب و ایراد روی پسر نمی زاره ******** یه دختر خوب شب زود نمی خوابه که صبح زود بیدار بشه که بتونه صافکاری و نقاشی کنه ******** دختر خوب برای اینکه مورد توجه قرار بگیره اسمشو عوض نمیکنه (صغرا= هانی – کبری= شانی) ******** یه دختر خوب از دماغ فیل نمی افته که نه؟ ******** یه دختر خوب توی مسافرت به خاطر کسی که روش کلید کرده، باباشو توی منگنه قرار نمی ده که بابا تندتر برو! ******** یه دختر خوب عکسهای پسر خوشگلا مانند حمید گودرزی شادمهر عقیلی و نخ سوزن محمدرضا گلزار رو به در و دیوار اتاقش نمی زنه ******** یه دختر خوب وقتی لباس آنچنانی برای خودنمایی ندارد از همسایگانش قرض نمی کند   ______________________ اتل متل باقالی مثل خودم باحالی یه بوس برات میفرستم با طعم پرتغالی اتل متل خیارشور خواهانتیم ما بدجور اینم از نوع شوری برا رفع دوری اتل متل سمبوسه این رفیق من چه لوسه نه زنگی نه پیامی نه حتی یه سلامی اتل متل عزیزم نباشی من مریضم هجرتو اتیشم زد مار غمت نیشم زد اتل متل فسنجون یه بوس میدی عزیز جون ؟ بوس نمیدی دل بده یه پیام خوشگل بده اتل متل گلابی دوست دارم حسابی یه روز با خرج خودت می برمت کبابی اتل متل فسنجون بامیه و بادمجون من که تو رو دوست دارم مخلصتم جیگر جون __________________________ رفتم تو وی چت دختره تو پروفایلش  گذاشته r r r بهش پیام دادم یعنی چی؟ گفت خنگول ستاره دیگه سه تا ره هنوز در پی هضم کردن این خلاقیتم   دختره به پسره میگه اگه میخوای باهات باشم باید خرجم کنی ...

  • قسمت دوم معرفی"روستای کهنه اوز"در شبکه سوم سیما

    قسمت دوم معرفی"روستای کهنه اوز"در شبکه سوم سیما

    صبح یکشنبه 25 دی ماه، قسمت دوم از برنامه ی صبحگاهی کوچه باغ با موضوع "معرفی روستای کهنه ی اوز" از شبکه ی 3 سیما پخش گردید. در قسمت اول این برنامه که یکشنبه هفته ی قبل روی آنتن رفت، بخشهایی همچون بافت قدیمی روستای کهنه، مسجد رباط(شیخ ابواسحاق)، خانه ی بهداشت روستا و چند نمونه از نان های محلی و نیز نحوه ی پخت آنها به تصویر کشیده شده بود. آیتم هایی که در قسمت دوم پخش گردید بدین شرح بود: * حضور در مدرسه ی راهنمایی خیام کهنه و مصاحبه با مدیر و چندتن از معلمان این مدرسه. * معرفی آب انبار، بیان ویژگیها و نیز نحوه ی ساخت آنها در مصاحبه با آقایان عبدالله رحیمی و سلیمان وطنخواه. * آشنایی با چند نمونه ی دیگر از نان ها و حلواهای محلی و نیز طرز تهیه و پخت آنها. * معرفی انواع مختلفی از صنایع دستی زیبا و منحصربفرد روستای کهنه مانند "کایه" (کلاه مخصوص کودکان) و " بَلَ" (روسری محلی و مخصوص زنان) و مصاحبه با چندتن از بانوان روستا در همین زمینه.

  • ضد دختر

    راز چیست؟ چیزیه که دخترا به همه میگن که به هیچ کسی نگن  

  • سفرنامه - قشم و هنگام

    نگو نمی شود. سعی کن. قرارمان ساعت ۱۶ بود در ضلع شرقی ایستگاه راه آهن تهران. تا برویم به کرمان. بلیط بندرعباس را نتوانسته بودیم رزرو کنیم. بنابراین تصمیم گرفتیم با قطار شبانه به کرمان برویم و از آنجا با مینی بوس به بندرعباس. ساعت ۱۶ ضلع شرقی ایستگاه راه آهن بودیم. من و فرشاد. کم کم همسفران مان به ما پیوستند و قبل از  ساعت ۱۶:۳۰ شدیم ۱۸ نفر. موقع رد شدن از گیت ورودی مسؤول گیت مجبورمان کرد که بلیط ها را بنام کنیم و این یعنی پرداخت دوباره هزینه بلیط. سوار قطار شدیم. سه کوپه. ۱۷:۱۵ قطار حرکت کرد. کم کم افراد با هم آشنا شدند. شب راحت در قطار خوابیدیم. صبحانه مفصلی در قطار خوردیم. ساعت از ۸ گذشته بود که به کرمان رسیدیم. با آقای نیکرو، راهنمای کرمان تماس گرفتم. همراه راننده و ماشین در ایستگاه راه آهن منتظر ما بودند. ماشین را که از دور دیدم باور نکردم. به آقای نیکرو گفته بودم که ما ۱۸ نفریم و هر کس هم حداقل یک کوله دارد. و ماشینی که ایشان آورده بودند یک کارسان بی باربند بود که صندوق عقب اش هم پر بود. بچه ها به هر سختی که بود جا گرفتند. ما ماندیم و آقای نیکرو که اصرار داشتند این همان ماشینی است که  مناسب ماست! اصرار و انکار و... پول را گرفتند و رفتند. از شهر که خارج شدیم راننده گفت کمک راننده ای هم دارد که باید همراه بیاورد و به آقای نیکرو هم گفته بوده! ایشان هم به جمع ما اضافه شدند! البته کف ماشین نشستند. مسیر کرمان به بندر، همان جاده ای که به خلیج فارس منتهی می شود، جاده ای دیدنی است. جاده ای پرتردد که هرچه جنس از چین و مالزی و تایلند و دبی و... به ایران وارد می شود، از آن می گذرد. انواع و اقسام ماشین های سنگین از این جاده می گذرند. جاده ی خوبی است و جز دو قسمت اش که گردنه های سختی دارد، هموار است. صف کامیون ها و تریلی ها بود که می دیدیم. و هر چه به بندر نزدیک می شدیم بیشتر می شدند. قبل از آنکه به بندر بپردازم بگویم که نهار را در سیرجان خوردیم. در رستوران فدک. خوب بود. آب گرم گنو را رد کردیم و به بندرعباس رسیدیم. شهر پاکیزه ای بود. با بلوارهای سبز و پرگل. کمی بعد از غروب رسیدیم به اسکله شهید باهنر. در این اسکله می شود بلیط لنج خرید و رفت به قشم. لنج ها کارشان را از ۹ صبح شروع می کنند و رأس ساعت های فرد حرکت می کنند. آخرین لنج ساعت ۹ شب به سوی قشم می رود. هزینه شان هم ۱۸۰۰ تومان برای هر نفر است. ما با لنج ساعت ۷ حرکت کردیم. خلیج فارس در شب... قرص کامل ماه... انعکاس نور کشتی های بزرگ که دور از بندر در انتظار نوبت تخلیه بار بودند... آب های آزاد... و ما روی عرشه در فضای باز... حدود یک ساعت و نیم روی آب بودیم. در اسکله راهنمای قشم و هنگام آقای افشین ...

  • سلیدن به دور مدرسه

    دور دور زدن چوکن بی فرهنگ دولاب سرریگ به دور مدرسه دختونیکی اه بحثون مهم ای روزن یه هن که اگن چوکن دور دختون مدرسه ای ازنناول بخونی ماجرای مدیر وبلاگ و مدرسه دختوندیگیرو پشین مواس برم دکن حاجی مهبرهیم رنگ فشاری بسم اه پا مدرسه دختون وا تُرم خو رد بودم هیموخ زنگ خانه مدرسه دختون اهخردره دختون مسه شوالیه سیاه مال فلم جمونگ گیاس چل پنجاه تا خول به خول ترمب مه، نمفهمی اه کمو کونچیل برم آبرو ما ره وا شلوار راحتی و  جیمه منچستر موسرن ما پلاپلا چم خاوی منگو حالا چه بکنیم  دختون خنده به ما اکنن خلاصه در رفتیم دختون که رد منکه یکتا چوکن مال شهر بی مه اهدی هون به توغار مه وا مه اگیت هندی دوره دختن بزنی روسیاه بی تو، یه حلا کار هن،چوک حاجی بشی، برو کار بی خو بکن و دس نه گاز اهنها در ره توار امکه به دنبالش  امگو اوووووووی خــــــره تو اول نگاه بکن ما تنبن نه پا ما نیــن دور دختون چن دور دختون که منواس بزنیم جون بی خو اکنیم نه ایتو .باد که دوباره رد بودم چهمون خو واز امکه اُمدی  چوک راست اهگوفته نماز پشین اگینی چوکن جون بی خو شنکرده سانسیلک به سر خو و جیمون جونُن خو که وا خو اگی عیــــــد بوده و حوس حوس اه پامدرسه تا پا خونی محلی واه پا خونه محلی تا پا مدرسه نسلیدنن.وا خو گفتیم حالا که وبلاگ منزده چیزه بدرد بخوری داخلش نمکردیده یکتا مطلب درباره مدرسه دختون بنویسم شاید کسی بُخنت بدردش بخرت و بررسی بکنیم بگینیم عیب کار کیان.باد اه تحکیک و آزمایش به ای نتیجه رسیدیم که 92% درصد اه متورونی که ساعت 12:20 یا 5:20  اه پا مدرسه رد ابن بخاته دختون هن چوکونی که وا موسر خروسی و متور سرویس شده و جیمون جون به غیر اه ساعت 2:20و 5:20 اگینیم در ساعتهای دیگر روز ناگینیم یا اگه ادی وا شلوار راحتی و جیمه تیم فوتبالون میگینی. از نظر اسلام نگاه کردن و مزاحمت ایجاد کردن برای مردم گناه است. خوردن روزانه 3 لیوان شیر باعث جلوگیری از پوسیدگی اسکلت می شود. نوشتن پترات در باره شورا  در وبلاگ جزیرتی باعث کتک خوردن مدیر وبلاگ وتعتیلی وبلاگ می شود.ایشون تحکیکونی هسته که انجام مندا امگو تا عتلاعات علمی شما بالا بریت، بگزریم.سوال ایا دلیل سلیدن چوکن به دور دختون فِکت بی تربیتی چوکن هن یا دختون هم تخسیر شنه .راه کارهای پیشنهادی برای جلوگیری اه سلیدن چوکن به دور مدرسه چنآیا جز مصرف سوخت که یک کمکمه هو مسافی 1000 تمن هن چیزی گیر چوکن میکیت آیا با گرون شدن بنزین و برداشتن یارانه اه بر سوخت دورزدن چوکن به دور دختون کمتر ابوتو ایا قول آبادی که شگو بی دختون مترو میزنم راست هنجواب سوالات خود را در وبلاگ جهانی جزیرتی بیابید باد اه تحکیک فراون و پرسش ...