دکتر عمید خطیبی

  • «ادب‌» در متون عربی‌ /دكترمحمد حسن صنعتي

         «ادب‌» در متون عربی‌ /دكترمحمد حسن صنعتي

         «ادب‌» در متون عربی‌   کلمة «ادب‌» نزد عرب بر معانی گوناگون دلالت دارد. در جاهلیت این کلمه برای دعوت به مهمانی به کار می‌رفت‌. در دوره‌ای که عصر جاهلیت‌، جای خود را به اسلام می‌سپرد، این واژه بر خُلق کریم و شریف و آثار آن در زندگی عام و خاص اطلاق می‌شد. سپس‌، بر تهذیب نفس و آموزش معارف و شعر اطلاق شد55 البته به نظر دکتر عبدالحسین زرین‌کوب‌، «در حقیقت‌، ادب عربی ـ که منشأ ادب کلاسیک اسلامی است ـ اساساً از دوران جاهلیت عرب عبارت بوده است از نوعی تهذیب و تربیت که انسان را از اشخاص عادی و معمولی ممتاز می‌کرده است‌: مروت‌56، فروسیت‌57، شعر، خطابه‌، تفاخر، انساب‌58 و ایام‌59 عرب‌. بدین طریق‌، ادب‌، سبب تشخیص و تعیین بوده است‌.»60      علامه دهخدا، آنجا که می‌خواهد نظر ادبای عرب را در این مورد بازگوید، از آن تعبیر به علم می‌کند: «متقدمین از ادبای عرب تعریف این علم (علم ادب‌) را این طور می‌کردند که «الادب‌61 هو حفظ اشعار العرب و اخبارها والاخذ من کل علم بطرف‌»; ادب عبارت است از حفظ اشعار و اخبار62 عرب و بهره یافتن از هر علمی به اندازة حاجت‌.63»      مؤلف «تاریخ الادب العربی‌» پیشینة راهیابی مقولاتی چون اخبار و علوم به دایرة شمول معنوی لفظ «ادب‌» را باز جسته است‌. به اعتقاد «الفاخوری‌»، در قرن نهم و بعد از آن‌، این لفظ شامل همة علوم و فنون از فلسفه و ریاضی و نجوم و شیمی و طب و اخبار و علم انساب و معارف می‌شد. وی‌، ضمن بیان تاریخ لفظ «ادب‌» می‌افزاید: «در قرن دوازدهم‌، لفظ ادب‌، بر شعر و نثر و نحو و علم لغت و عروض و بلاغت و نقد ادبی مشتمل بود.64 و ظاهراً با لحاظ جامعیت عناوین مطرح در زیر مجموعة لفظ «ادب‌» قرن دوازدهم‌، تغییر خاصی در تعبیر این لفظ در دو سه قرن اخیر لازم نیست‌.      اما در تعریف «ادب‌»، جرجانی‌65 در «التعریفات‌» خود چنین آورده است‌:      «ادب عبارت است از شناختن اموری که به وسیلة آنها انسان از همة اقسام خطا مصون ماند.»66 شاید در چنین پیوندی است که ادیب‌، به هنگام رویارویی با هستی و شقوق حیات اجتماعی آن‌، برخوردی جدا از عالم به معنی داننده دارد.67»      بعضی از اهل تعریف‌، برای آن که تعریف روشنتری از لغت ارایه کنند، قایل به دو نوع «ادب‌» شده‌اند، در یک تقسیم کلی‌. اسماعیل جوهری‌68 که به شیخ اللغویین معروف است‌، در «صحاح‌اللغه‌» می‌نویسد: «ادب‌، ادب نفس است و ادب درس‌.» پس به تصریح این مأخذ مستند، لفظ ادب دو قسم و دارای دو معنی است‌: یکی مربوط به الفاظ که باید به درس و کسب و تحصیل حاصل کرد، که این ادب معهود نزد «ادبا» و علاقه‌مندان «ادب‌» از جمله خوانندگان این نوشته ...



  • قله شهباز/روستای سورانه/اراک

    مرده های درون قبرستان روستای سورانه از توابع شازند اراک زنده اند؟  نه! میخواستم بگویم که این مرده ها قطعا اگر میدانستند که پس از مرگشان میهمانهائی خواهند داشت که شب را هم کنار انها خواهند ماند وکنارشان خواهند خوابید اینهمه از مرگ نمیترسیند!(اگر چه کسی به خاطر آنها  شب را کنار قبرستان چادر نمیزند ولی خوب این هم غنیمتی است)  میخواستم بگویم مرده های درون قبرستان سورانه از توابع شازند چه مرده های خوشبختی اند! مهیشکا! مدام نور امام زاده عبدالله بالای سرشان نور می ا فشاند.( اگرچه  این نوربه خاطر مرده ها علم نشده و نیست  ولی خوب همین هم غنیمت است) راه بین روستا تا قبرستان را با بوق و کف ودست عروس می اورند کنار قبرستان  پیاده میشوند با صورتی  از چشمهای سیاه شده ولبهای قرمز  فریاد میشکند لی لی لی لی لی لی میروند امام زاده  فیلم نماز خواندن اجرا میکنند.   مرده های درون قبرستان عروس میبینند رنگ به رنگ وشاد میشوند( اگر چه هیچ عروس ودامادی به خاطر آنها آورده نمیشوند ولی خوب همین هم غنیمتی است)  بیمار می آورند برای شفاُمرده ها درد مرده بودنشان تازه میشود. برای همین  بعضی ها از این مرده ها پرده کشیده اند روی صورتشان از این زندگی گاهی غم وگاهی عروسی دل کنده اند وشده اند شهید!  و ترس من از این زنده ماندن به سبک مرده های سورانه ای   است. سر زدن های که خوب البته اینهم غنیمتی است. احوالپرسی های غنیمتی. دوست بودن های غنیمتی. نور افشانی غنیمتی سفر های غنیمتی. عاشقی های غنیمتی .. آدم هوای پرده کشیدن روی صورتش میزند مهیشکا! .......................................................................................................................................   سرنوشت این دو روز سیالان اینگونه رقم خورد که:  پنج شنبه  بیست ونه مهر ماه هزار وسیصد وهشتاد ونه /هفت صبح میدان انقلاب/ سیالان/ با مینیبوسی آبی رنگ راهی شد  به سمت اراک.  آقایانمان: سعید افرورزی_ سید اسحاق نجیبی_ عمید ابراهیم پور _سید میثم هاشمی_ سید روح الله موسوی_ مهدی میرزائی_دکتر مهرداد مرادی_نیما خطیبی_  علی رضائی  خانم هایمان: میترا حاتمی_ شراره احسانی_مهشید شکوهمند_ شرینا کاشفی_ لیلا عزیزخانی.   حرکتمان با حدود نیم ساعتی تاخیر وبا  عبور از ترافیک همیشگی خیابان های تهران شروع شد. و حدود ساعت نه برای صبحانه و تناول کیک خوشمزه ای که به مناسبت  پیوند مبارک تازه عروس داماد( میثم ومهشید: حالا دو ردیفی اریب  شیرینی ساقه عروس رو تصور کنید کمی بالاتر: جان پیوندتان مبارک: ای بابااوستا شیرینی پزی)  که سید اسحاق زحمت تهیه اش را کشیده بودند، متوقف شدیم.  ساعت حدود یازده وچهل پنج دقیقه در شهر اراک بودیم. شراره وعمید  همنوردان همدانی ...

  • فهرست مشاهیرخمسه زنجان

     مشاهیرقدیم و جدید خمسه (زنجان)                     1)     صدرجهان (صدرالدین احمد بن عبدالرزاق خالدی زنجانی - وزیر و صاحب دیوان در دوره ایلخانیان)      2)     ذوالفقارخان افشارایرلوخمسه ای (جداعلای ذوالفقاری های   معاصر –   متوفی، مقتول 1194 ه.ق – دوران زندیه)      3)     الجایتو (سلطان محمد خدابنده)      4)     شاهزاده عبدالله میرزا دارا (پسریازدهم فتحعلی شاه قاجار- حکمران زنجان   – شاعر- بانی مسجد جامع زنجان و جد طایفه دارايي)      5)     امیرتومان آقا خان مظفر الدوله ( مظفری ، خطیبی –  فرزند ارشدمیرزا   ابراهیم خان خمسه ای - از رجال معروف زنجان – رئیس فوج اول خمسه)      6)  عاصم السلطنه (خطیبی – امیرحسین خان – فرزند اقا خان مظفرالدوله)      7)     بانو توران الدوله (دخترذوالفقارخان اسعدالدوله ذوالفقاری)      8)     حاج ميرزا ابوالقاسم مجتهد – جناب میرزا (میرزایی موسوي زنجاني – احیا   کننده مسجد چهارمحرابی میرزایی)      9)     سردار اسعدالدوله ذوالفقاری(حسینقلی خان منیع الدوله – پدربرادران   ذوالفقاری معاصر)      10)      امجد نظام (سیدمحمدباقرخان امجدی)      11)     نایب الصدر (شیخ الاسلام حاج میرزا ضیاءالدین - ضیایی)      12)     فخیم الملک وزیری (میرزا احمدخان وزیری – داماد ذوالفقارخان اسعدالدوله)      13)     بانو الحتجاب السلطنه (خدیجه سلطان – دخترذوالفقارخان دوم ، اسعدالدوله   - همسر عباسقلیخان افشار)      14)     بانو افتخارالدوله (دخترخدیجه سلطان و عباسقلی خان افشار –   همسرامیرحسین خان عاصم السلطنه خطیبی)      15)     جمیله خانم ذوالفقاری (اززنان مقتدرایران - سازنده مسجد خانم -   دخترحسین قلیخان افشار، ناظم العداله وخواهر ذوالفقارخان دوم اسعدالدوله   ذوالفقاری -  همسر وکیل الرعایا رضا قلیخان فخیم الدوله)      16)     یدالله خان بیگدلی (ملقب به اسلحه دارباشی)      17)     ناصرخان صارمی (اینانلو)      18)     حاج سلمان ارباب (بزرگ خاندان رهبری)      19)     حاج عبدالحسین تاجرزنجانی (خطیبی – بانی و واقف قنات تاریخی   سرچشمه)      20)     بانو قمرتاج خانم ذوالفقاری مظفری (ملقب به احتجاب الدوله – دختر جمیله   خانم ذوالفقاری و رضا قلیخان فخیم الدوله – همسراول حسین قلیخان دوم،   سرداراسعدالدوله دوالفقاری)      21)     حاج حسین رهبری (نماینده زنجان درمجلس شورای ملی ایران – هشت   دوره)       22)      میرزا علی اصغرخان مشیرالممالک (حاج وزیرزنجانی – پیشکار حکومت   خمسه درادوار مختلف تاریخ – نویسنده کتاب فصول خمسه درتاریخ خمسه   – عمو و جد وزیری ها)      23)      عماد خمسه (ضیایی)      24)    ...

  • مقامات حریری

    نگاره های مقامات حریری   کتاب مقامات حریری از کتب مشهوری است که به دست نگارگران مکتب عراق مصور شده است و داستان اعمال و فعالیت های دو شخصیت خیالی به نامهای حارث بن همام و ابوزید سروجی را شرح می دهد. واژه مقامه در لغت به معنی مجلس و جماعت حاضر در مجلس و نیز سخن راندن است و از «قیام» سخنور در میان جمع گرفته شده است و در اصطلاح ادبی، نوع خاصی از داستانهای کوتاه است با نثرِی مسجع ، که برای نخستین بار در قرن چهارم هجری به ابتکار بدیع الزمان همدانی در ادبیات عربی پدیدار شد. معروفترین مقامه نویس عرب، حریری است که مقاماتش متن درسی شد و شرح ها و حاشیه ها بر آن نگاشتند.   کتابخانه عمومی در بصره - اثر یحیی بن واسطی - نسخه 1237 میلادی- کتابخانه ملی پاریس   این کتاب مشتمل بر پنجاه مقامه است و بین سالهای495 تا 504 هجری قمری به زبان عربی نوشته شده اند. هرچند انتظار نمی رفت که چنین کتابی، با اسلوب ادبی و دارا بودن اطلاعات بسیار، بتواند محبوبیت همگانی کلیله و دمنه را به دست آورد اما بی درنگ پس از اتمام آن در قرن ششم هجری، به عنوان نمونه فصاحت و رسایی، شهرت وسیعی یافت. با آنکه مؤلف آن، حریری، مسلمانی معتقد و پرهیزگار بود، کتاب او نزد دانش آموختگان مسیحی که با زبان عربی آشنا بودند به همان اندازه مسلمانان محبوبیت یافت و قهرمان آن، ابوزید، که با تیزهوشی و حیله گری هایش روزی خود را از چنگ و دندان درندگان شهرها می ربود، عامه مردم را مجذوب و دلباخته خود می ساخت. حریری در دیباچه مقامات خویش می نویسد: پنجاه مقامه پرداخته ام مشتمل بر گفتارهای استوار و سخن های هزل گونه و الفاظ گوش نواز و دلپذیر و واژگان درخشان و لطیفه های نمکین و بی مانند، و آن را با آیات و نیکوترین کنایات آراستم و گوهرهایی از امثال عرب و لطایف ادب و لغزهای دستوری و احکام لغوی و نامه های بدیع و خطبه های شگفتی آفرین و پندهای گریه انگیز و شوخی های سرگرم کننده بر آن نشاندم و همه این ها را بر زبان ابوزید سروجی جاری کردم و روایت آن را به حارث بن همام بصری نسبت دادم. در مقامه نخست، حارث بن همام راوی مقامه ها با ابوزید آشنا می شود و معارفه ای بین آنها صورت می گیرد. در مقامه های دیگر ابوزید با حیله های تازه و چهره های گوناگون در شهرهای مختلف ظاهر می شود و شگفت آنکه هربار نیز حارث سرانجام او را باز می شناسد. چهل و هشت مقامه نخستین، شرح ماجراهای ابوزید است و شیوه های ترفندش در تکدی و مال اندوزی. مقامه چهل و نهم تصویری است از اواخر عمر ابوزید و وصایای اوست به فرزندش که جز تکدی پیشه ای برنگزیند و شیوه های او را بیاموزد. سرانجام در آخرین مقامه، ابوزید نادم از کرده های ...

  • مقامات حریری

    نگاره های مقامات حریری   کتاب مقامات حریری از کتب مشهوری است که به دست نگارگران مکتب عراق مصور شده است و داستان اعمال و فعالیت های دو شخصیت خیالی به نامهای حارث بن همام و ابوزید سروجی را شرح می دهد. واژه مقامه در لغت به معنی مجلس و جماعت حاضر در مجلس و نیز سخن راندن است و از «قیام» سخنور در میان جمع گرفته شده است و در اصطلاح ادبی، نوع خاصی از داستانهای کوتاه است با نثرِی مسجع ، که برای نخستین بار در قرن چهارم هجری به ابتکار بدیع الزمان همدانی در ادبیات عربی پدیدار شد. معروفترین مقامه نویس عرب، حریری است که مقاماتش متن درسی شد و شرح ها و حاشیه ها بر آن نگاشتند.   کتابخانه عمومی در بصره - اثر یحیی بن واسطی - نسخه 1237 میلادی- کتابخانه ملی پاریس   این کتاب مشتمل بر پنجاه مقامه است و بین سالهای495 تا 504 هجری قمری به زبان عربی نوشته شده اند. هرچند انتظار نمی رفت که چنین کتابی، با اسلوب ادبی و دارا بودن اطلاعات بسیار، بتواند محبوبیت همگانی کلیله و دمنه را به دست آورد اما بی درنگ پس از اتمام آن در قرن ششم هجری، به عنوان نمونه فصاحت و رسایی، شهرت وسیعی یافت. با آنکه مؤلف آن، حریری، مسلمانی معتقد و پرهیزگار بود، کتاب او نزد دانش آموختگان مسیحی که با زبان عربی آشنا بودند به همان اندازه مسلمانان محبوبیت یافت و قهرمان آن، ابوزید، که با تیزهوشی و حیله گری هایش روزی خود را از چنگ و دندان درندگان شهرها می ربود، عامه مردم را مجذوب و دلباخته خود می ساخت. حریری در دیباچه مقامات خویش می نویسد: پنجاه مقامه پرداخته ام مشتمل بر گفتارهای استوار و سخن های هزل گونه و الفاظ گوش نواز و دلپذیر و واژگان درخشان و لطیفه های نمکین و بی مانند، و آن را با آیات و نیکوترین کنایات آراستم و گوهرهایی از امثال عرب و لطایف ادب و لغزهای دستوری و احکام لغوی و نامه های بدیع و خطبه های شگفتی آفرین و پندهای گریه انگیز و شوخی های سرگرم کننده بر آن نشاندم و همه این ها را بر زبان ابوزید سروجی جاری کردم و روایت آن را به حارث بن همام بصری نسبت دادم. در مقامه نخست، حارث بن همام راوی مقامه ها با ابوزید آشنا می شود و معارفه ای بین آنها صورت می گیرد. در مقامه های دیگر ابوزید با حیله های تازه و چهره های گوناگون در شهرهای مختلف ظاهر می شود و شگفت آنکه هربار نیز حارث سرانجام او را باز می شناسد. چهل و هشت مقامه نخستین، شرح ماجراهای ابوزید است و شیوه های ترفندش در تکدی و مال اندوزی. مقامه چهل و نهم تصویری است از اواخر عمر ابوزید و وصایای اوست به فرزندش که جز تکدی پیشه ای برنگزیند و شیوه های او را بیاموزد. سرانجام در آخرین مقامه، ابوزید نادم از کرده های گذشته به سوی ...

  • بیوگرافی تصویری و نوازندگی استاد انوشیروان روحانی

    بیوگرافی تصویری و نوازندگی استاد انوشیروان روحانی

    انوشیروان روحانی (زادهٔ ۱ مرداد 1318 در رشت) نوازندهٔ ارگ، پیانو و از آهنگسازان برجسته ایرانی است. زندگی‌نامهپنجشنبه یکم مرداد 1318 در یک خانوادهٔ هنرمند، در رشت به دنیا آمد. انوشیروان روحانی پس از سه سال که مدّت مأموریت پدرش به پایان رسید، به اتفاق خانواده به تهران آمد و در همان سال یک ارگِ بادی دستی (ملودیکا) برای او خریدند. سپس با راهنمایی پدر و تداوم در راه فراگیری موسیقی، به شکلی پیشرفت کرد که در سن 9 سالگی در «جامعه باربد» که به سرپرستی شادروان اسماعیل مهرتاش اداره می‌شد، برنامه‌هایی اجرا کرد که مورد تشویق مهرتاش و مدعوین قرار گرفت. روحانی در سن 6 سالگی با راهنمایی‌های پدر، با نت آشنا شد و در همین اوقات وارد هنرستان موسیقی شد. در هنرستان موسیقی، جواد معروفی, روح الله خالقی و سایر اساتید هنرستان موسیقی تعلیم وی را بر عهده گرفتند.وی در کنار تحصیل در زمینه موسیقی در سال 1347 موفق به دریافت گواهینامه خلبانی نیز گردید . روحانی از این تاریخ به بعد مدارج ترقی را به سرعت طی نموده و پس از چند سال به رادیو راه یافت و در ارکستر های مختلف برنامه‌هایی اجرا کرد. در اولین جلسه‌ای که او را در 7 سالگی جهت اجرای برنامه کودک به رادیو می‌برند به علت خردسالی ، صبحی مهتدی مجری برنامه و قصه گوی شهیر , او را روی صندلی گذاشت تا سازش به میکروفن نزدیک شود. اولین تانگوی‌اش را به نام "تانگوی مامانی"را در سن ۶ سالگی ساخت و از سن 15 سالگی عضو روزمزد رادیو شد . در 21 سالگی اولین آهنگش را بنام «اسرار ساز» با کلام کریم فکور ساخت که با صدای پوران اجرا شد . روحانی بیش از ۲۵ سال نداشت که عضو شورای موسیقی رادیو شد و تا آخرین سالی که در آن سازمان فعالیت داشت، این سمت را عهده دار بود. وی از اولین برنامه «گلها» با این برنامه همکاری فراوان داشت و رهبری ارکستر شماره 4 به عهده او بود. روحانی در سال‌های اخیر به عنوان آهنگساز با ارکسترهای معروف جهان همکاری نزدیک دارد، که نشان دهنده تسلط او بر سبک‌های جهانی موسیقی از جمله موسیقی کلاسیک است. همچنین روحانی در سال 1350 به هزینه شخصی مدرسه ای در روستای کلشتر واقع در استان گیلان احداث نمود . آثار او یکی از آهنگسازان معاصر است که بیش از پانصد آهنگ ساخته‌است که در حدود 250 اثر ضبط گردیده است اکثر آن‌ها از معروف‌ترین آهنگ‌های زمان خود بوده‌اند. روحانی در آهنگسازی ویژه فیلم و سینما نیز دارای آثار معروف و ارزنده‌ای می‌باشد. اولین بار در سال ۱۳۴۶ توسط وی «ارگ» به ایران آورده‌شد. از آخرین آثار او می‌توان به آهنگ «Maybe I Maybe You» از آلبوم Unbreakable گروه اسکورپینز اشاره کرد که حاصل همکاری روحانی ...

  • تطَور نثر فارسی وعربی در قرن دوم هجری

                                       تطبیق نثر فارسی وعربی به نام خداوند جان آفرین ما همه اجزای    آدم    بوده  ایم             دربهشت این لحن ها بشنوده ایم    گرچه بر ماریخت آب وگل شکی           یاد مان   آید  از   آ نها     ا ند کی چکیده  در این مقاله معنی نثر ،سیر تاریخی ادب عربی و پارسی،ارتباط زبان عربی و فارسی از قرن دوّ م هجری ،ویژگی های نثر عربی قرن اوّل و دوم ،تاثیر اعراب و ایرانیان بر یکدیگر ،تحوّل فرهنگ عرب تحت تاثیر ایرانیان به ویژه  از زمان حکومت عبّاسیان ،پایه گذاران نثر عربی ،نثر پهلوی ،تطّورنثرعربی و نثر فارسی و تطبیق نثر فارسی  عربی این دوره .....مورد بررسی قرار گرفته است . کلید واژه:ادب عرب ،نثر ،تطوّر نثر ،نثر فارسی، زبان عربی، تطبیق و.... مقدمه       معنی لغوی نثر ((پراکنده ،سخن پاشیده وغیرمنظوم )) است .دراصطلاح ادب به نوشتار یا گفتاری اطلاق می شودکه درقیاس   باشعرازنظم وترتیبی که لازمه ی کلام منظوم   است یعنی از نظم وقافیه خالی باشد وبا بحورعروضی مطابقت نکند .واز لحاظ ادبی نثری ارزشنمد ومورد توجّه سخن سنجا ن است که نسبت به سخنان ونوشته های معمولی زیباتر واز جهت لفظ ومعنی فصیح تر وبلیغ  تر باشد .))     (رزمجو ،  1372،    ص 153 )  و نثر پارسی با مراحلی که در طیّ قرون متمادی  در مسیر تطّور و تکامل طی نموده است واقسام آثار ارزنده ای که   به عنوان مرده ریگ از خود به جای گذاشته است،در تاریخ ادب پارسی هرچند به آنها اشاره هایی شده ،امّا به طور تطبیقی در مقایسه با سایرآثار  کمتر بازبان عربی مقایسه گردیده است هرچند که بزرگ مرد ادب پارسی مرحوم استاد بهار درسه جلد کتاب ارزشمند خود با نام(( سبک شناسی))مراحل نثر فارسی و تطّور آن را  به طور وافی و کافی بیان داشته اند و سایر اساتید نیز به دنباله روی ایشان آثاری پرداخته اند.     این بحث می تواند تاثیر اسلوب پارسی بر نثر عرب در قرن دوم هجری تبیین نماید با تو جه به اینکه ((از اواخر قرن اول ،از یک سو به تدریج ایرانیان که موالی خوانده می  شدندبا آشنائی کاملی که با آثار مکتوب نثر پهلوی داشتند و نیز آثار فراوانی که در آن دوره چه به صورت ترجمه و نقل  به زبان عربی  ویا به صورت اصل ،به زبان پهلوی در دسترس آنها بود ،در دواوین عرب نفوذ یافتند و از سوی دیگر بلاغت یونانی  که آثاری از آن عربی ترجمه شده بود شهرت و رواج یافت و موجب آمدکه نخستین اسالیب  وسپس یونانی در عربی تقلید شود. (خطیبی ،1366 ،104)  ونوع   نثر(( عبدالحمید))  که وی ایرانی است زبان پارسی او همان زبان پهلوی ساسانی است که استخراج قواعد کلام و بعضی از همان اصول فنّ نثر نویسی در زبان پارسی و استعمال در زبان ...

  • کتابشناسی کتاب تجارب الامم

     کتابشناسی کتاب تجارب الامم   تَجارِبُ الْاُمَم، عنوان یکی از مشهورترین منابع تاریخی، نوشتۀ ابوعلی مسکویه (ه‍ م)، مورخ، فیلسوف، پزشک و ادیب پرآوازۀ ایرانی.تجارب ‌الامم تاریخ عمومی جهان، و مشتمل بر اخبار و رویدادها از آغاز تا روزگار مؤلف است. در برخی از منابع نام این کتاب را تجارب الامم و عواقب الهمم (ابوسلیمان، 347؛ رودراوری، 5؛ قس: امین، 10/96، که دنبالۀ نام کتاب را تعاقب الهمم آورده است) ضبط کرده‌اند، ولی چنان‌که مؤلف خود در مقدمۀ کتاب تصریح کرده (نک‍ ‍: چ امامی، 1/ 49) و بسیاری منابع دیگر نیز همان را آورده‌اند (مثلاً نک‍ ‍: ابن اثیر، 7/ 118؛ قفطی، 331؛ ابن خلکان، 2/191)، نام اصلی کتاب تجارب الامم است (در برخی منابع صورت کوتاه شدۀ التجارب نیز دیده می‌شود؛ مثلاً نک‍ ‍: صفدی، 8/ 109) و احتمالاً کاتبان به پیروی از سجع‌گرایی معمول در نام‌گذاری کتابها، خود عبارت تعاقب الهمم را افزوده‌اند (امامی، 1/35). گرچه ابوعلی در مقدمۀ کتاب پادشاه ممدوح خود را بسیار می‌ستاید، اما به نام او تصریح نمی‌کند (چ امامی، 1/ 49-50)؛ با این‌همه، از آنجا که خود را کارگزار ویژۀ ممدوح دانسته (همانجا)، و شرح رویدادها را نیز تا 369ق/ 979م، یعنی اواخر پادشاهی عضدالدوله (324-372ق/936-982م) پی گرفته، پیدا ست که کتاب به نام همین پادشاه نامدار آل‌بویه(ه‍ م) مصدّر شده است.تجارب الامم مانند هر تاریخ عمومی دیگر از دو بخش تشکیل شده است: بخشی برگرفته از منابع، و بخشی که گزارش روزگار مؤلف است. این بخش دوم از مهم‌ترین و معتبرترین منابع تاریخ آل بویه در قرن 4ق/10م به‌شمار می‌رود. ابوعلی مسکویه آغاز این بخش را که با شرح حوادث سال 340ق/951م شروع می‌کند، می‌گوید: «بیشتر گزارشهایی که پس از این سال می‌آورم، از مشاهده‌ها و دیده‌های خود من، یا گزارشی است هم‌سنگ دیده‌های من که از دیگران شنیده‌ام» (نک‍ ‍: چ قاهره، 2/136-137؛ نیز امامی، 1/ 38).ابوعلی حدود 12 سال مصاحب و ندیم خاص ابومحمد مهلّبی، وزیر معزالدولۀ بویهی بود؛ سپس به مدت 7 سال (353-360ق/964-971م) در خدمت و مصاحبت ابوالفضل ابن عمید، وزیر رکن‌الدوله و خازن کتابخانۀ او در ری بود و پس از آن، در شیراز به عضدالدوله پیوست و در زمرۀ ندیمان و رسولان او درآمد و خازن کتابخانه و بیت‌المال وی شد و تا مرگ این سلطان در آن مقام بود (نک‍ ‍: ه‍ د، ابوعلی مسکویه). از این‌رو، مؤلف در مقام کارگزار دولت آل بویه، خود شاهد و ناظر بسیاری از رویدادهایی بوده که در کتابش به شرح باز گفته، و یا به تصریحِ خود، از دولتمردان دیگر شنیده است.در کهن‌ترین و معتبرترین نسخۀ تجارب الامم، کتاب بر پایۀ دوره‌های تاریخی به 6 بخش تقسیم شده است: بخش یکم، رویدادهای روزگار ...