سازمان به مثابه ماشین

  • استعاره های سازمانی

    مثالهایی از استعاره‌های سازمانی سازمان به مثابه ماشین و ابزار: در استعاره ماشين، سازمان به مثابه يك ابزار براي مديريت(با بحث­هايي در مورد بهترين روش‌هاي طراحي ماشين سازماني، به مثابه ابزار انجام كار و توليد) مطرح مي­شود و مديران را به منزله مهندسان ماشين سازماني در نظر مي­گيرد؛ مهندساني كه كار آنها طراحي و اداره كارا و اثربخش فراگرد­هاي سازماني است. استعاره سازمان به مثابه ماشين، مؤيد ديدگاه كلاسيك به سازمان است. سازمان به مثابه فرهنگ: استعاره فرهنگ براي سازمان بر اهميت نقش سنت­ها و آداب و رسوم، داستانها، افسانه­ها، مصنوعات و نمادهاي سازماني تأكيد مي­شود و به مدير به منزله نماد سازمان توجه مي­شود. استعاره سازمان به مثابه فرهنگ، مؤيد ديدگاه تفسيري نمادين به سازمان است. سازمان به مثابه پرده نقاشی: در استعاره پرده نقاشي، سازمان مانند يك پرده نقاشي فرض مي‌شود كه توسط مديران و نظريه‌پردازان طراحي شده و شكل مي­گيرد، هنرمند، با پيش هم قراردادن تصاوير ناهمگون، تصورات و عواطف نيرومندي را در بيننده برمي­انگيزد و شيوه­ي مرسوم ديدن و تجربه كردن جهان را تغيير مي­دهد و گاهي موجب تعجب بيننده شده و وي را به تحسين وامي­دارد. سازمان نيز مانند پرده نقاشي است و تناقض­ها، ابهام­ها، تركيب اضداد، ماهيت قدرت و تغيير در آن به تناسب خاص، طراحان آن و امكانات موجود در محيط، شكل مي­گيرد. در اين استعاره مدير به منزله يك نظريه‌پرداز در نظر گرفته مي­شود؛ بدين معني كه در واقع مديران و ساير اعضاء، سازمان را همانند يك نظريه، در قلوب و اذهان خود شكل مي­دهند. استعاره سازمان به مثابه پرده نقاشي، مؤيد ديدگاه فرانوگرا به سازمان مي­باشد.[8] سازمان به مثابه موجود زنده: در استعاره زيستي)موجود زنده)، سازمان به مثابه پديده­هايي نظير درختان، حيوانات يا انسان كه حيات و زندگي دارند، دیده مي‌شود. برخي نظريه­پردازان اعتقاد دارند؛ كه سازمانها(مانند موجودات زنده (متولد مي­شوند، و طبق مراحل قابل پيش‌بيني، رشد کرده و براي بقاي خود احتياج به تغذيه مداوم دارند؛ اگرچه سازمانها مانند موجودات زنده نمي­ميرند و مرگ براي سازمانها مي‌تواند، اجتناب‌پذير باشد؛ با اين‌حال استعاره زيستي از اين جهت كه چارچوب مفهومي را براي درك مفهوم سازمانها ارائه مي‌دهد، مورد توجه قرار گرفته است.[9] همان‌طور كه ذكر شد در پرتو اين استعاره، سازمان مانند موجود زنده براي تأمين منابع تداوم‌بخش حياتش، به محيط خود وابسته است. محيطي كه تأمين‌كننده مواد اوليه، دانش، نيروي كار و سرمايه براي سازمان است .استعاره موجود زنده با رهيافت نوگرايان به نظريه سازمان، ...



  • سازمان به مثابه ...

    سازمان به مثابه ماشین و ابزار: در استعاره ماشين، سازمان به مثابه يك ابزار براي مديريت(با بحث­هايي در مورد بهترين روش‌هاي طراحي ماشين سازماني، به مثابه ابزار انجام كار و توليد) مطرح مي­شود و مديران را به منزله مهندسان ماشين سازماني در نظر مي­گيرد؛ مهندساني كه كار آنها طراحي و اداره كارا و اثربخش فراگرد­هاي سازماني است. استعاره سازمان به مثابه ماشين، مؤيد ديدگاه كلاسيك به سازمان است. سازمان به مثابه فرهنگ: استعاره فرهنگ براي سازمان بر اهميت نقش سنت­ها و آداب و رسوم، داستانها، افسانه­ها، مصنوعات و نمادهاي سازماني تأكيد مي­شود و به مدير به منزله نماد سازمان توجه مي­شود. استعاره سازمان به مثابه فرهنگ، مؤيد ديدگاه تفسيري نمادين به سازمان است. سازمان به مثابه پرده نقاشی: سازمان مانند يك پرده نقاشي فرض مي‌شود كه توسط مديران و نظريه‌پردازان طراحي شده و شكل مي­گيرد، هنرمند، با پيش هم قراردادن تصاوير ناهمگون، تصورات و عواطف نيرومندي را در بيننده برمي­انگيزد و شيوه­ ي مرسوم ديدن و تجربه كردن جهان را تغيير مي­دهد و گاهي موجب تعجب بيننده شده و وي را به تحسين وامي­دارد. سازمان نيز مانند پرده نقاشي است و تناقض­ها، ابهام­ها، تركيب اضداد، ماهيت قدرت و تغيير در آن به تناسب خاص، طراحان آن و امكانات موجود در محيط، شكل مي­گيرد. در اين استعاره مدير به منزله يك نظريه‌پرداز در نظر گرفته مي­شود؛ بدين معني كه در واقع مديران و ساير اعضاء، سازمان را همانند يك نظريه، در قلوب و اذهان خود شكل مي­دهند. سازمان به مثابه موجود زنده: در استعاره زيستي یا موجود زنده، سازمان به مثابه پديده­هايي نظير درختان، حيوانات يا انسان كه حيات و زندگي دارند، دیده مي‌شود. برخي نظريه ­پردازان اعتقاد دارند؛ كه سازمانها مانند موجودات زنده متولد مي­شوند، و طبق مراحل قابل پيش‌بيني، رشد کرده و براي بقاي خود احتياج به تغذيه مداوم دارند؛ اگرچه سازمانها مانند موجودات زنده نمي­ميرند و مرگ براي سازمانها مي‌تواند، اجتناب‌پذير باشد؛ با اين‌حال استعاره زيستي از اين جهت كه چارچوب مفهومي را براي درك مفهوم سازمانها ارائه مي‌دهد، مورد توجه قرار گرفته است. همان‌طور كه ذكر شد در پرتو اين استعاره، سازمان مانند موجود زنده براي تأمين منابع تداوم‌بخش حياتش، به محيط خود وابسته است. محيطي كه تأمين‌كننده مواد اوليه، دانش، نيروي كار و سرمايه براي سازمان است .استعاره موجود زنده با رهيافت نوگرايان به نظريه سازمان، هماهنگي دارد و در آن بر مسائلي، نظير وابستگي به محيط، استفاده از فناوري در فراگرد تبديل و انطباق ساخت.  ...

  • استعاره های مورگان

    1-    سازمان به مثابه ماشین<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> این دیدگاه متاثر از تفسیر مکانیکی دانشمندان دهه 1900 از جهان طبیعت است. در تشبیه سازمان به ماشین، سازمان مجموعه­ای از اجزاست که در آن اجزا به شکلی قرار گرفته­اند که همگی به سمت مقصدی مشترک حرکت می­کنند. این استعاره مؤید دیدگاه کلاسیک به سازمان است.

  • استعاره های جدید مدیریت

    استعاره های جدید مدیریت حتما با استعاره های مدریت مانند استعاره های سازمان به مثابه زندان روح و سازمان به مثابه موجود زنده و سازمان به مثابه ماشین و امثال آن آشنایی دارید در حال حاضر در هزاره جدید استعاره های جدیدی در عرصه مدیریت مطرح گردیده است که لزوم آشنایی با آن ها برای دانشجویان مدیریت محرز به نظر می رسد.در کل معانی استعاره(metaphor ) عبارت از تشبیه کردن و به عاریت گرفتن سخن و سخن پوشیده و غیر صریح است و استعاره سازمانی شامل یافتن تشابه بین پدیده های طبیعی وموضوعات سازمانی است.امروزه بحث استعاره های جدید سازمانی در محافل مدیریتی ایران نیز دنبال می شود و بدین منظور کنفرانس هایی نیز برگزار گردیده است که یکی از این کنفرانس هاکنفرانس استعاره هاي جديد مديريت است گه در سال 1385در دانشگاه آزادشيراز برگزار شد.برخی از استعاره هایی که در مدیریت امروز مطرح گردیده است شامل استعاره مدیریت معنوی،سازمان های شبدری،سازمان های ضربانی،سازمان های دو چهره،سازمان های موش خرمایی،سازمان های آفتاب پرست ، مدیریت انتگرالی و مدیریت کوانتومی است که در اینجا توضیح کوتاهی در خصوص مدیریت کوانتومی داده می شود.کوانتوم واژه ای بر گرفته از علم وسیع فیزیک است که به معنی ذره و مقدار است.مدیریت کوانتومی"quantum management" یکی از استعاره های جدید مدیریتی است که در آن دو بحث صلاحیت و نفوذ بسیار اهمیت دارد.هدف از مدیریت کوانتومی افزایش میزان اثر بخشی و توان مدیران و کارکنان سازمان است.راهبرد های که بدین منظور در مدیریت کوانتومی استفاده می شود شامل تشکیل گروه های خود گردان،ارائه بازخورد وسیع به مدیران و کارکنان که باعث پیشگیری از اشتباهات هزینه زا برای سازمان شود و افزایش میزان یادگیری در سازمان است.در مدیریت کوانتومی شش نوع مهارت مد نظر می باشد که شامل:1.نگاه کوانتومی: یعنی توانایی دیدن هدف؛ 2. تفکر کوانتومی: یعنی تفکر به شیوه متناقض؛3. احساس کوانتومی: یعنی توانایی احساس زنده و توانبخش؛4. شناخت کوانتومی: یعنی توانایی شناخت شهودی؛5. عمل کوانتومی: توانایی اعتماد به جریان زندگی؛6. زیست کوانتومی: توانایی زندگی کردن.مدیریت انتگرالی : انتگرال اجزای بسیار ریز را کنار هم گذاشته و یک کل معنادار را ایجاد می کند.در مدیریت انتگرالی یا یکپارچه سازی (Integration Management) مدیر با یک برنامه ریزی منسجم ایده های خود را با رفتار و گفتاری مناسب به افراد تفهیم می کند، انتظارات را بر می شمرد و برای رسیدن به اهداف مورد نظر با توجه به پتانسیل ها از افراد کمک می خواهد. در مدیریت انتگرالی به همه افراد بهاء داده می شود.مدیریت انتگرالی در حقیقت یکی از مفاهیم اصلی بحث ...

  • استعاره هاي سازمان

    عنوان  :  استعاره هاي سازماننویسنده :  ابراهيم محمدي قراسوئيكلمات كليدي  :  مورگان، ماشين، موجود زنده، مغز، فرهنگ، نظام سياسي، زندان روح، جريان سيال، ابزار سلطه، مورگان، نظريه هاي سازمان، The Metaphors of Organization استعاره نوعي صنعت ادبي براي تشبيه و مقايسه است.[1] استعاره­ها، نگاره­ها و نقش­هايي هستند كه از طريق آنها مي­توان به ماهيت سازمانها پي برد.[2] استعاره اين امكان را فراهم مي­آورد تا يك چيز يا يك تجربه بر حسب شباهت با يك چيز يا تجربه ديگر(كه به طور معمول به منزله معادل هم در نظر گرفته نمي­شوند)، شناسايي شوند؛ مانند زندگي كه به يك جاده طولاني و پر پيچ و خم تشبيه شده است؛ يا انسان دلير و شجاعي كه به شير تشبيه شده است .با شناخت هر استعاره­اي كه براي سازمان اخذ مي­شود، مي­توان چيزي براي خود سازمان آموخت.[3] معمولا تصاويري كه در ذهن ما از بيرون وجود دارد، چيزي است كه ما به عنوان واقعيت مي‌پذيريم. در واقع استعاره‌اي كه دانشمندان براي مطالعه يك پديده بكار مي­گيرند؛ شكل‌دهنده تصورات و پندارهاي ايشان است. به قول انيشتين، نظريه‌اي كه توسط آن به هر موقعيت نگاه مي‌كنيم، تعيين مي­كند چه چيز هايي را مي‌توانيم ببينيم.[4]  مورگان در كتاب سيماي سازمان(1986) بر نقش حايز اهميت استعاره­ها در كمك به تحليل و شناخت نظريه سازمان، تاكيد مي­كند و از استعاره­هاي ماشين، موجود زنده، مغز، فرهنگ، نظام سياسي، زندان روح، جريان سيال، ابزار سلطه و پديده كثيرالوجوه، براي توصيف سازمان استفاده مي­كند. مورگان در كتاب ديگرش، تئوري خلاق سازماني(1989) نيز به چگونگي استفاده عملي از استعاره­ها، مي‌پردازد.[5] ساير استعاره­هايي كه ميان نظريه­پردازان سازماني مقبوليت يافته­اند عبارتند از: صحنه، متن، گفتگو و هنر[6]. مورگان معتقد است كه سازمانها را نمي­توان فقط با نگرش از زاويه ديد يك تئوري توصيف، درك كرد يا توضيح داد. او بر اين باور است، كه سازمانها با نگرش از چند ديدگاه يا استعاره­ها، قابل درك خواهند بود.[7] هر استعاره‌ی راهنما، راهي بنيادين و متمايز را براي ديدن، انديشيدن و گفتگو كردن درباره موضوع ارائه مي­كند. هر "استعاره بنيادين" يا راهنما، جوهره "نوعي تجربه"را با بنياني محكم دربر دارد؛ به گونه‌اي كه مي­توان بر مبناي آن، يافته­ها و تجربه­هاي ديگر را، از ديدگاهي مجزا و انتزاعي و بر اساس چهارچوبي محكم و قدرتمند، سازماندهي كرد.   مثالهایی از استعاره‌های سازمانی سازمان به مثابه ماشین و ابزار: در استعاره ماشين، سازمان به مثابه يك ابزار براي مديريت(با بحث­هايي در مورد بهترين روش‌هاي طراحي ماشين سازماني، به مثابه ابزار انجام كار ...

  • استعاره های جدید مدیریت

    استعاره های جدید مدیریتچارلز هندی     حتما با استعاره های مدریت مانند استعاره های سازمان به مثابه زندان روح و سازمان به مثابه موجود زنده و سازمان به مثابه ماشین و امثال آن آشنایی دارید در حال حاضر در هزاره جدید استعاره های جدیدی در عرصه مدیریت مطرح گردیده است که لزوم آشنایی با آن ها برای دانشجویان مدیریت محرز به نظر می رسد. در کل معانی استعاره(metaphor ) عبارت از تشبیه کردن و به عاریت گرفتن سخن و سخن پوشیده و غیر صریح است و استعاره سازمانی شامل یافتن تشابه بین پدیده های طبیعی وموضوعات سازمانی است.امروزه بحث استعاره های جدید سازمانی در محافل مدیریتی ایران نیز دنبال می شود و بدین منظور کنفرانس هایی نیز برگزار گردیده است که یکی از این کنفرانس هاکنفرانس استعاره هاي جديد مديريت است گه در سال 1385در دانشگاه آزادشيراز برگزار شد. برخی از استعاره هایی که در مدیریت امروز مطرح گردیده است شامل استعاره: مدیریت معنوی ،سازمان های شبدری،سازمان های ضربانی،سازمان های دو چهره،سازمان های موش خرمایی،سازمان های آفتاب پرست ، مدیریت انتگرالی و مدیریت کوانتومی است . مدیریت کوانتومی"quantum management"یکی از استعاره های جدید مدیریتی است که در آن دو بحث صلاحیت و نفوذ بسیار اهمیت دارد.هدف از مدیریت کوانتومی افزایش میزان اثر بخشی و توان مدیران و کارکنان سازمان است.راهبرد های که بدین منظور در مدیریت کوانتومی استفاده می شود شامل تشکیل گروه های خود گردان،ارائه بازخورد وسیع به مدیران و کارکنان که باعث پیشگیری از اشتباهات هزینه زا برای سازمان شود و افزایش میزان یادگیری در سازمان است.مدیریت انتگرالی (Integration Management)انتگرال اجزای بسیار ریز را کنار هم گذاشته و یک کل معنادار را ایجاد می کند. در مدیریت انتگرالی یا یکپارچه سازی  مدیر با یک برنامه ریزی منسجم ایده های خود را با رفتار و گفتاری مناسب به افراد تفهیم می کند، انتظارات را بر می شمرد و برای رسیدن به اهداف مورد نظر با توجه به پتانسیل ها از افراد کمک می خواهد. در مدیریت انتگرالی به همه افراد بهاء داده می شود.مدیریت انتگرالی در حقیقت یکی از مفاهیم اصلی بحث در حیطه فناوری اطلاعات می باشد که از طریق داده ها، یکپارچه سازی مفروضات، رویدادها و فرآینها به اهداف تعیین شده در این رشته از علم نزدیک است.معایب مدیریت یکپارچه سازی یا انتگرالی:1) مهارت و تجربه ی زیادی لازم دارد.2) دانش روانشناختی و جامعه شناسی بالایی را مطلبد.3) نیاز به صبر، درایت، اراده و پشتکار بالای دارد .سازمان آفتاب پرست:سازمان آفتاب پرست پنج ویژگی برجسته دارد :1) نرمش پذیری زیاد2) تعهد نسبت به فرد3) استفاده بیشتر و بهتر از گروه4)حفظ ...