شرايط شركت در قرعه كشي چاي محسن

  • فروشگاه امکان

    فروشگاه امكان        اين فروشگاه در بخش چهار دانگه جزء بزرگترين فروشگاه ها ميباشد. و به علت جديد الافتتاح بودن چندان مورد توجه قرار نگرفته است.اكثر افرادي كه از كنار اين فروشگاه عبور ميكنند سواره هستند .بكار بردن شيشه رفلكس ديد را از مشتري سلب كرده و افرادي كه ساكن ان منطقه نيستند واز انجا عبور ميكنند متوجه فروشگاه نميشوندوداخل فروشگاه از ديد خارج است. البته شايان ذكر است كه تابلوي سردر فروشگاه معرف  فروشگاه ميباشد اما ديد داخل نيز ميتواند  در جلب مشتري كمك بكند. از پياده رو تا درب ورودي حدودا 3يا4 متر فاصله ميباشد ساختمان مجاور فروشگاه  بخاطر ساختارش مانع اصلي در ديد نبودن فروشگاه لست. به عنوان مشتري كه از درب اصلي وارد فروشگاه ميشويم فردي به عنوان ناظر بر رفتار مشتري را ميبينيم كه مشترياني را كه خريد كرده ودر حال ترك محل هستند و قصد خروج دارند را كنترل ميكنند. با گذشت از چرخ هاي گردان يكطرفه كه در مقابل در ورودي تعبيه شده است وفقط اجازه ورود داريم ومسير مسير برگشت و خروج مجزاست. پس از عبور با توجه به حجم خريدي كه خواهيم داشت از سبدهاي با ظرفيت 7و8 كيلويي استفاده ميكنيم ويا از چرخهاي دستي با ظرفيت 25 كيلويي. در سمت راست اين فروشگاه لوازم برقي خانگي در ماركهاي متعدد به فروش ميرسد ودر سمت چپ صندوق فروشگاه ودرقسمت جلوي صندوق قسمت خشكبار قرار دارد. قفسه ها در قسمت خشكبارروي ديوار نصب شده وهريك داراي 6 طبقه ميباشند كه در طبقه اول از پايين انواع برنج در طبقه دوم اجيل هاي بسته بندي شده در بسته هاي 500 گرمي با ماركهاي مختلف ديده ميشود. درطبقه سوم چهارم وپنجم نيز انواع پسته/ بادا م زميني / تخمه /و......ديده ميشود. در طبقه ششم نيز انواع زرد الو/ الو/الوچه / به فروش ميرسد متاسفانه اين اجناس بصورت خوابيده در قفسه ها قرار داده شده اند كه مشتري براي ديدن قيمت و وزن انها وحتي خود كالا بايد ان را بلند كرده تا خريد كند.براي تك تك اجناس اتيكت شرح كالا نصب شده است ونام محصول /شركت سازنده/ قيمت ان ذكر شده است.در كناراين قفسه ها مجموعه اي پالت كه روي انها كيسه هاي 10و20و.....كيلويي برنج وهمچنين قند وشكر قرار دارد.        قسمت دوم فروشگاه با سه پله بالاتر از قسمت اول مجزا ميگردد كه در سمت چپ ان تعدادي طبقه دايره اي شكل است كه نوشيدني ها در انجا به فروش ميرسد ديده ميشود كه در طبقه زيرين نوشيدني ها با حجم بالا تر و در طبقات بالا يي بطريهاي 300سي سي عرضه شده اند اين محصولات هم با قيمت و برندهاي متاوت مثل (زمزم/فانتا/اب معدني و.....) عرضه ميشود. استند عرضه محصولات لادن توجه مشتريان را جلب ميكند برخي مشتريان محصولات را با نام و نشان تجاري ...



  • دقت كنيد كه زبان كيبرد فارسي باشه

      کیبردت فارسی نبود ولی شما به خیال خودت فارسی سرچ کردی اومدی اینجا، شاید یه خیری توش بوده بگذریم اصل مطلب با خرداد 89 هست ولی این دو سه خط اول رو من دارم تو دی 93 می نویسم. از نت خیلی میشه پول درآورد ولی من سال 89 فقط این مسخره بازیاشو بلد بودم. الان وضع فرق کرده عروسکهای هیپو رو تو گوگل سرچ کن، ببین چی میاد  این وبلاگ هم الان روزی نزدیک دوهزار بازدیدکننده واقع داره که اومدن تو همون سایتی که دنبالش بودن اسم دختر زیبا در هر حال، اگه وقتتونو تلف کردم، عذر می خوام . قسمت نظرات رو می خونم           آیت الله خامنه اي Hdj hggi ohlki hd- هاشمي رفسنجانيihald vtsk[hkd - hlhl oldkd امام خميني -sdn psk oldkd سيد حسن خميني - lpl,n hplnd k\hn محمود احمدي نژاد - خاتميlpln ohjld - موسوي ldv psdk l,s,d - کروبي ;v,fd - اکبر گنجيh;fv 'k[d - Hdj hggi lkjzvd محسن کديور lpsk ;nd,v - thmci ihald فائزه هاشمي -lind ihald مهدي هاشمي - آيت الله منتظري - l;hvl advhcd مکارم شيرازي -psk chni Hld حسن زاده آملي -Hlgd ghvd[hkd آملي لاريجاني -ug,d 'v'hkd علوي گرگاني -lplnd 'dghkd محمدي گيلاني - nvd k[t hfhnd دري نجف آبادي - Hdj hggi sdsjhkd آيت الله سيستاني - aidn lxivdشهيد مطهري -aidn fiajd شهيد بهشتي -Hdj hggi xhgrhkd آيت الله طالقاني - n;jv lwnrدکتر مصدق -tqg hggi k,vd فضل الله نوري -hldv ;fdv اميرکبير - مهدي کروبي - ogdg [,hndخليل جوادي - lpsk shc'hvhمحسن سازگارا -ugdvqh k,vd chni عليرضا نوري زاده -lsu,n ni kl;d مسعود ده نمکي -v,p hggi psdkdhk روح الله حسينيان - ugd nhddعلي دايي -vqh chni رضازاده -ldv hslhudgd مير اسماعيلي - ihnd shudهادي ساعي -pldn s,vdhk حميد سوريان -\,vdh `,vsvo پوريا پور سرخ - lpln vqh 'gchvمحمد رضا گلزار -pldn vqh rhslugd حميد رضا قاسمعلي - رونالدينيوv,khgndkd, - مسيlsd - خبرگزاري فارسofv'chvd thvs - خبرگزاري ايسناofv'chvd hdskh - خبرگزاري ايرنofv'chvd hdvkhا - خبرگزاري ايپناofv'chvd hd\kh - خبرگزاري ايلناofv'chvd hdgkh - جرس[vs - کلمه نيوز;gli kd,c - گويا نيوز',dh kd,c - بي بي سي fd fd sd bbc-wnhd hlvd;h صداي آمريکا -hdvhkdhk hk'gsjhk ايرانيان انگلستان -jfdhk تبيان - vhso,kراسخون - sd hk hk cnnسي ان ان - liv مهر - af;i si sdlhشبکه سه سيما -af;i hl,ca شبکه ورزشaf;i ,vca - شبکه قرآن - شبکه آموزشaf;i rvhk -vhnd, tvnh راديو فردا - tdjdgiفيتيله -ul, `,vk' عمو پورنگ -u;s ow,wd fhcd'vhk عکس خصوصي بازيگران - u;s g, vtji hc fhcd'vhkhdvhkdعکس لو رفته از بازيگران ايراني - عکس ها خفنu;s ihd otk - کليپ هاي خفن;gd` ihd otk - دانلود -;gd` l,fhdg کليپ موبايل -kvl htchv ;hl`d,jv نرم افزار کامپيوتر -fhcdihd hkghdk بازي هاي آنلاين - سايت تراوينshdj jvh,dk - روزنامه اعتماد - روزنامه مردم nhkg,nسالارايv,ckhli lvnl shghvd - روزنامه جمهوري اسلاميv,ckhli [li,vd hsgh;d - روزنامه ايرانv,ckhli ;dihk - کيهان ورزشي;dihk ,vcad - کيهان سياسي;dihk sdhsd - همشهري آنلاينilaivd hkghdk - اطلاعاتhxghuhj - سربازان گمنام امام زمانsvfhchk 'lkhl hlhl xlhk - عبدالمالک ريگيufnhglhg; vd'd - شيعه نيوزadui kd,c - آفتاب يزدHtjhf dcn - [,; , ...

  • رمان هم سایه من 1

    آغاز..طرفاي ده صبح بود كه با صداي زنگ ساعت گوشيم از خواب پاشدم يك كش و قوسي به بدنم دادم و زنگ و قطع كردم ديدمدارم يك نگاه به عكس خودم و محمد كه روي پاتختي بود انداختم پيش خودم گفتم حتما باز ديشب دلش برام تگ sms 12 تاميطد تا بقول sms شده آخه از بعد از نامزديمون هر وقت دلتنگ ميشد شبا كه ميخوابيدم واسم از دلتنگياشو آيندمون مينوشت ورو خوندم يهو تمام تنم يخ كرد دلم گواه بد ميداد هر sms خودش هر وقت صبح پاشدم با خوندنشون انرژي بگيرم..با ذوق اولينرو كه باز ميكردم قلبم كند و كند تر ميزد آب دهنم خشك شده بود حتي صدام در نميود .. بغض چنگ انداخته بود به گلوم.. smsمحمد گفته بود به دلايلي منو نميخواد .. گفته بود ناراحت نشم .. گفته بود من آرزوي هر پسريم و اشكال از اونه و اونه كه لياقتهرو زدم و صدايي كه تو گوشم پيچيد انگار call منو نداره ...دلم ميخواست گريه كنم ولي جون گريه كردنم نداشتم سريع دكمه يناقوس مرگم بود ... شماره ي مشترك مورد نظر در شبكه موجود نميباشد .. حالم غير قابل توصيف بود..منو محمد كه يه زمانيهمه ي دوستامون خوشبخت ترين زوج ميدونستن.حقش نبود اينجوري بشه اونم درست وقتي كه با هزار مصيبت رضايتخونوادهمون جلب كرديم و نامزد شديم...اين حقم نبود .. احساس كردم تمام اتاق دور سرم ميچرخه .. حتي جون نداشتم مامان ياكتي رو صدا كنم....يه آن فقط از جام بلند شدم و ديگه چيزي نفهميدم...فصل يك :تقريبا 4 ماهي از اون صبح كذايي ميگذره .. اون روز صبح مامان به هواي اينكه بيدارم كنه مياد توي اتاقم و و ميبينه وسط اتاقبيهوش افتادم و هر كاري ميكنه بهوش نميام خلاصه با كمك كتي خواهرم دوباره منو رو تخت ميكشونن و زنگ ميزنن اورژانسو پزشك اورژانس بلافاصله با تشخيص شوك شديد روحي منو منتقل ميكنه به بخش اعصاب يكي از بيمارستان هاي مطرح شهر باپيشنهاد بابا با محمد تماس ميگيرن كه هم در جريانش بگذارن هم اينكه شايد دليل بيهوش شدن من رو بدونه كه اونام دقيقا باهمون چيزي كه من مواجه شدم مواجه ميشن يعني خط از شبكه خارج شده ي محمد . اين وسط فقط كتي به ذهنش ميرسه كههاي محمد sms هاي گوشي يا كامپيوترم چيزي پيدا شه كه كليد اين معما باشه و دليل اين شوك روشن بشه كه با sms شايد توي مواجه ميشه و تقريبا همه چيز براشون روشن ميشه بعدها فهميدم توي مدت بيهوشيه من پدرم به هر دري ميزنه تا ردي از محمدو خونوادش پيدا كنه .. دم خونشون ميره كه همسايشون ميگه سه روز پيش بدون گذاشتن آدرس يا شماره تلفن از اينجا نقلمكان كردن .به نمايشگاه ماشين عموش ميره كه نوچه هاي عموش باباي نازنينمو از مغازه بيرون ميكنن خلاصه دليل رفتن ناگهانيحمد براي من و تك تك اعضاي خونوادم يه معما ميشه ... منم كه تقريبا بعد از دو هفته ...