شعر درباره بخشش

  • بخشش

    اخیرا مورد بخشش یکی از دوستانم قرار گرفتم و لازم دیدم پستی در مورد این مساله مهم به همراه یه داستان زیبا قرار بدم. . . دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور می کردند بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند یکی از آنها از سر خشم بر چهره دیگری سیلی زد!دوستی که سیلی خورده بود سخت آزرده شد ولی بدون آن که چیزی بگوید روی شن های بیابان نوشت : امروز بهترین دوست من بر چهره ام سیلی زد . . .آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند به یک آبادی رسیدند تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکه آب استراحت کنند ناگهان شخصی که سیلی خورده بود لغزید و در برکه افتاد نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد بعد از آن که از غرق شدن نجات یافت بر روی صخره ای سنگی این جمله را حک کرد: امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد . . .دوستش با تعجب از او پرسید: بعد از آن که من با سیلی تو را آزردم تو آن جمله را روی شن های صحرا نوشتی ولی حالا این جمله را روی صخره حک می کنی ؟دیگری لبخندی زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار می دهد باید روی شن های صحرا بنویسیم تا باد های بخشش آن را پاک کنند ولی وقتی کسی محبتی در حق ما می کند باید آن را روی سنگی حک کنیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد . . .   چند حدیث زیبا: بخشش درختی از درختان بهشت است که شاخه هایش  به سوی زمین اویخته است.هر کس که شاخه ای از ان را بگیرد،ان شاخه او را به بهشت خواهد برد  حضرت محمد (ص) ----------------------------------- از کسی که به شما ستم کرده است گذشت کنید همان طور که دوست دارید دیگران از شما گذشت کنند  امام صادق (ع) ----------------------------------- بخشنده کسی است که انچه خدای تعالی بر او واجب نموده است را بپردازد  امام موسی کاظم (ع) ----------------------------------- بخشنده خوشرفتار در پناه خداست  امام موسی کاظم (ع) ----------------------------------- کسی که پاداش را باور داشته باشد،در بخشش مردانگی می نماید  امام موسی کاظم (ع) ----------------------------------- هر کسی که فردی را ببخشد بهترین هدیه را به او داده است  امام علی (ع) ----------------------------------- ما اگر بخواهیم خداوند از گناهانمان در گذرد،باید نسبت به دیگران عفو و بخشش داشته باشیم امام صادق (ع) ----------------------------------- جملاتی از بزرگان: عفو هر کس به اندازه عشق اوست؛ بخشنده‌ها عاشقند…لاروشفوکولد  ----------------------------------- بخشیدن ، خصلت نجباست .ورتا ----------------------------------- بخشش و گذشت، شادی می‌آفریند.پرمودا باترا ----------------------------------- عفو کردن خطا، انتقام ملایمی است. دیل کارنگی ----------------------------------- راز اندوختن خرد ، یکرنگی است و بخشش .ارد بزرگ ----------------------------------- حقیقت را دوست بدار ولی اشتباه ...



  • بخشش و به یاد داشتن

      چاره ام چیست؟ می بخشم. مثل همیشه عمرم که بخشیده ام بسیاری ازناسپاسی ها وقدرنشناسی هائی را که دیده ام وبرمن رفته است. چاره ام چیست؟ این اولین بارنیست که بد دیده شده ام. آخرین بارهم بی شک                               نخواهد بود. تا باردیگر کجا باشد وکی وچه کسی که مرا نمی فهمد. انگارعادت نموده ام به این تکرار ودیگر تازه گی ندارد                            برای من. حالا به انتظارمی نشینم تا دوباره کسی ازمن بترسد کسی بی خبر به حمایت ازاو برخیزد وسخن بگوید بامن                       چنان که با قداره بندان ویکی دیگر دهان بگشاید وخائن بخواند مرا. چاره ام چیست؟ می بخشم. اما، به یاد می سپارم                     تا انتهای فرصت                                         نفس.

  • بخشش وبزرگی:

      آن که می گوید«دوستت دارم» صاحب قلبی ست بزرگ چندان که  می بخشد و یقین دارد که چیزی ازآن                             کاسته نمی شود. آن که می پذیرد این دوست داشته شدن را صاحب روحی ست بزرگ چندان که از احساس خوش دوست داشته شدن نمی هراسد ویقین دارد که می تواند                           بی غرور بپذیرد                                            دوست داشته شدن را. اما به این شرط که هیچ کدام «دوستت دارم » را                                    پلی نبینند                                               منتهی به رختخواب•

  • بخشش های معشوق:

    تشنه دیدار رافرصت دیدار بخش غرق شب تار را دولت بیدار بخش عاشق شوریده رانیم نگاهی بس است با نگهی ساده اش شادی بسیاربخش چون که برای کسی نور دو دیده شدی روشنی اش هم چو ماه تو به شب تار بخش عمرگران گرشدی بهرکسی ،یک زمان با مدد ویاری اش عمر دگر بار بخش دیده به دیداردوست باز نمودن خوش است برخود وبردیده ات شوق به تکراربخش کینه زسینه بران،قهر جدا کن زخویش دشمنی وقهروکین جمله به اغیاربخش دل ببرازعاشق و عاشقی اش کن فزون دیدۀ دل داده را طرۀ خم داربخش آن که شود ازغزل بهرتو گفتن سعید با سخن خود براو،شوق به گفتاربخش

  • بخشش...

    دروغ میگفت دیگری را دوست میداشت بارها گفتم دوستم داری؟ گفت اری تا دیری خاموش بودم ولی از پای شکیب افتادم و گفتم: راست بگو ترا خواهم بخشید ایا دل بدیگری بستی گفت نه! فریاد زدم بگو راستش را هر چه هست ترا خواهم بخشید واز گنهت هر چند سنگین باشد خواهم گذشت عاقبت با ارزوی فراوان پیش امد و گفت: مرا ببخش...دیگری را دوست دارم گفتم حال که سالها تو به من دروغ میگفتی این بار هم من به تو دوروغ گفتم! ترا نخواهم بخشید

  • یک مثنوی بسیار زیبا درباره ی " عشق "

    ای‌ که‌ می‌پرسی‌ نشان‌ عشق‌ چیست‌؟ عشق‌ چیزی‌ جز ظهور مهر نیست‌عشق یعنی مهر بی‌چون و چرا عشق یعنی کوشش بی‌ادعاعشق یعنی دشت گل کاری شدهدر کویری چشمه‌ای جاری شده یک شقایق در میان دشت خارباور امکان با یک گل بهار عشق یعنی ترش را شیرین کنیعشق یعنی نیش را نوشین کنی عشق یعنی این که انگوری کنیعشق یعنی این که زنبوری کنیعشق یعنی مهربانی در عملخلق کیفیت به کندوی عسل عشق یعنی گل به جای خار باشپل به جای این همه دیوار باش عشق یعنی یک نگاه آشنادیدن  افتادگان  زیر  پا عشق یعنی تنگ بی ماهی شدهعشق یعنی ، ماهی راهی شده عشق یعنی مرغ‌های خوش نفس بردن آنها به بیرون از قفس عشق یعنی جنگل دور از تبردوری سرسبزی از خوف و خطرعشق یعنی از بدی ها اجتناببردن پروانه از لای کتابدر میان این همه غوغا و شر عشق یعنی کاهش رنج بشر ای توانا ، ناتوان عشق باشپهلوانا ، پهلوان عشق باش عشق یعنی تشنه‌ای خود نیز اگرواگذاری آب را بر تشنه ترعشق یعنی ساقی کوثر شدن بی پر و بی پیکر و بی سر شدن نیمه شب سرمست از جام سروشدر به در انبان خرما روی دوشعشق یعنی مشکلی آسان کنی دردی از درمانده‌ای درمان کنیعشق یعنی خویشتن را نان کنی مهربانی را چنین ارزان کنیعشق یعنی نان ده و از دین مپرس       در مقام بخشش از آیین مپرسهرکسی او را خدایش جان دهدآدمی باید که او را نان دهدعشق یعنی عارف بی خرقه ای عشق یعنی بنده ی بی فرقه ایعشق یعنی آنچنان در نیستی تا که معشوقت نداند کیستی عشق یعنی جسم روحانی شدهقلب خورشیدی نورانی شده عشق یعنی ذهن زیباآفرین آسمانی کردن روی زمینهر که با عشق آشنا شد مست شدوارد یک راه بی بن بست شد هرکجا عشق آید و ساکن شود هرچه ناممکن بود ممکن شود درجهان هر کارخوب و ماندنی استرد پای عشق در او دیدنی استسالک آری عشق رمزی در دل استشرح و وصف عشق کاری مشکل است عشق یعنی شور هستی در کلامعشق یعنی شعر، مستی؛ والسلامزنده یاد مجتبی کاشانی

  • گدای محبت

    گدای محبت

    تو راست گفتی من آن  گدای محبتم وتو رهگذری با ایثار تقصیر من عادت است مرامتو بخشش و هر کدام به شیوه ای معتاد.