شعر طنز در مورد کنکور

  • شعر طنز در مورد استاد و دانشگاه

    بسی رنج بردم در این سال سی که مدرک بگیرم زبد شانسینشد، دادم از کف همه زندگی نهادم به سر افسر بندگی نبودم اوایل چنین ناتوان که بودم به سر موی و بودم جواننه تن خسته و ناتوان بودمی نه اینگونه نامهربان بودمی نهنه اهریمنی طینتی داشتم نه بر خوی بد عادتی داشتمکنون بشنوید اینکه بیچاره من چه سان گشته‌ام اینچنین اهرمنبود شرح احوال من بس دراز ولی قطره ای گویم از بحر، بازبه هوش و خرد شهره بودم به شهر نبودی چو من درس خوانی به دهربه کنکور و در رزم کنکوریان زدم تستها را یکی در میانبه کف آمدم رتبه‌ای زیر صد نیارد چو من رتبه کس تا ابدخیالم که دیگر مهندس شدم نبودم خبر زینکه مفلس شدمبه خود وعده‌ای نیک دادم همی که چون در خط درس افتادمیبیابم اگر صد هزاران کتاب زنم از خوراک و ببرم ز خوابچنانش بخوانم به روزان و شب که خود گردم از کار خود در عجبولیکن چو پایم بدینجا رسید نبیند دو چشمت که چشمم چه دیدبه هنگامه ثبت نامم دمار برآمد به یک روزه هفتاد باربه «آموزش»اش چون گذارم فتاد رخ سرخ من رو به زردی نهادچو دادندمی صد هزاران ورق به رخساره زردم آمد عرقچنان بی کس و خسته ماندم به صف که رست از کف کفش مخلص علفپس از آن چو دیگر به صف ماندگان به یک نمره گشتم من از بندگانبماند…، پس نمره‌ای گم شدم جدا از خود و شهر و مردم شدمبه خود گفتم این زندگی بهتر است ره دانشم راه پر گوهر استگذشتم از آن فکر پیشینه‌ام که من دیگر آن شخص پیشین نه امبه من چه که دیگر کسان چون کنند؟ به من چه، چه در کار گردون کنند؟به من چه فلانی دل آزرده است؟ به من چه خر مش رجب مرده است؟که دانش چراغ ره آدم است کلید در گنج این عالم استچو فرصت غنیمت شمارم کنون مرا علم و دانش شود رهنمونپس از آن به مکتب نهادم چو پای ز یک درب چوبی بسی بی صدایبه رزم اندر آمد یکی اوستاد بگفتا: شکاری به دام اوفتادبچرخید و گردید و غرید و گفت: در این پهنه یکدم نشاید که خفتکه من دکترا از فلان کشورم یل سر سپاه فلان لشکرمکنون گفته باشم به آغاز درس ز کس گر نترسی، ز مخلص بترسبگفتم که درست بسی ساده است کدامین خرا ز درست افتاده است؟بگفتا که : درسم بسی مشکل است خیالات تو بچه جان ، باطل استچنانت بکوبم به گرز گران که پولاد کوبند آهنگران(1)پس از آن سخنها و آن سرگذشت دوماهی چو از آن سخن‌ها گذشتریاضی یکم نمره بر شیشه زد هزاران غمم تیشه بر ریشه زدعلومی چو بر بنده لشکر کشید سپاه معارف به دادم رسیدگرفتم یکی بیست از ریشه‌ها نشد کارگر زخم آن تیشه‌هاپس از آن معارف ز من قهر کرد دهانم ز تلخی چنان زهر کردبه تالار و در گرمی ماه تیر درآمد ز در اوستادی چو “شیر”(2)بگفتا که در رزم نام آوران بدان،‌ خوان اول بود امتحانفراهم شد از جمع ...



  • عکس های جالب از سوژه های خنده دار کنکور . . .

    عکس های جالب از سوژه های خنده دار کنکور . . .

  • شعر طنز در مورد استاد و دانشگاه...!!!

    بسی رنج بردم در این سال سی که مدرک بگیرم زبد شانسینشد، دادم از کف همه زندگی نهادم به سر افسر بندگی نبودم اوایل چنین ناتوان که بودم به سر موی و بودم جواننه تن خسته و ناتوان بودمی نه اینگونه نامهربان بودمی نه اهریمنی طینتی داشتم نه بر خوی بد عادتی داشتمکنون بشنوید اینکه بیچاره من چه سان گشته‌ام اینچنین اهرمنبود شرح احوال من بس دراز ولی قطره ای گویم از بحر، بازبه هوش و خرد شهره بودم به شهر نبودی چو من درس خوانی به دهربه کنکور و در رزم کنکوریان زدم تستها را یکی در میانبه کف آمدم رتبه‌ای زیر صد نیارد چو من رتبه کس تا ابدخیالم که دیگر مهندس شدم نبودم خبر زینکه مفلس شدمبه خود وعده‌ای نیک دادم همی که چون در خط درس افتادمیبیابم اگر صد هزاران کتاب زنم از خوراک و ببرم ز خوابچنانش بخوانم به روزان و شب که خود گردم از کار خود در عجبولیکن چو پایم بدینجا رسید نبیند دو چشمت که چشمم چه دیدبه هنگامه ثبت نامم دمار برآمد به یک روزه هفتاد باربه «آموزش»اش چون گذارم فتاد رخ سرخ من رو به زردی نهادچو دادندمی صد هزاران ورق به رخساره زردم آمد عرقچنان بی کس و خسته ماندم به صف که رست از کف کفش مخلص علفپس از آن چو دیگر به صف ماندگان به یک نمره گشتم من از بندگانبماند…، پس نمره‌ای گم شدم جدا از خود و شهر و مردم شدمبه خود گفتم این زندگی بهتر است ره دانشم راه پر گوهر استگذشتم از آن فکر پیشینه‌ام که من دیگر آن شخص پیشین نه امبه من چه که دیگر کسان چون کنند؟ به من چه، چه در کار گردون کنند؟به من چه فلانی دل آزرده است؟ به من چه خر مش رجب مرده است؟که دانش چراغ ره آدم است کلید در گنج این عالم استچو فرصت غنیمت شمارم کنون مرا علم و دانش شود رهنمونپس از آن به مکتب نهادم چو پای ز یک درب چوبی بسی بی صدایبه رزم اندر آمد یکی اوستاد بگفتا: شکاری به دام اوفتادبچرخید و گردید و غرید و گفت: در این پهنه یکدم نشاید که خفتکه من دکترا از فلان کشورم یل سر سپاه فلان لشکرمکنون گفته باشم به آغاز درس ز کس گر نترسی، ز مخلص بترسبگفتم که درست بسی ساده است کدامین خرا ز درست افتاده است؟بگفتا که : درسم بسی مشکل است خیالات تو بچه جان ، باطل استچنانت بکوبم به گرز گران که پولاد کوبند آهنگران(1)پس از آن سخنها و آن سرگذشت دوماهی چو از آن سخن‌ها گذشتریاضی یکم نمره بر شیشه زد هزاران غمم تیشه بر ریشه زدعلومی چو بر بنده لشکر کشید سپاه معارف به دادم رسیدگرفتم یکی بیست از ریشه‌ها نشد کارگر زخم آن تیشه‌هاپس از آن معارف ز من قهر کرد دهانم ز تلخی چنان زهر کردبه تالار و در گرمی ماه تیر درآمد ز در اوستادی چو “شیر”(2)بگفتا که در رزم نام آوران بدان،‌ خوان اول بود امتحانفراهم شد از جمع ما ...

  • داستان طنز در مورد زن و شوهر

    داستان کوتاه باحال روزی روزگاری یک زن قصد میکنه یک سفر دو هفته ای به ایتالیا داشته باشه… شوهرش اون رو به فرودگاه می رسونه و واسش آرزوی می کنه که سفر خوبی داشته باشه… زن جواب میده ممنون عزیزم ، حالا سوغاتی چی دوست داری واست بیارم؟مرد می خنده و میگه : “یه دختر ایتالیایی”زن هیچی نمیگه و سوار هواپیما میشه و میره … دو هفته بعد وقتی که زن از مسافرت برمی گرده ، مرد توی فرودگاه میره استقبالش و بهش میگه : خب عزیزم مسافرت خوش گذشت؟زن : ممنون ، عالی بود!مرد می پرسه : خب سوغاتی من چی شد؟زن : کدوم سوغاتی؟مرد : همونی که ازت خواسته بودم… دختر ایتالیایی!!زن جواب میده: آهان! اون رو میگی؟ راستش من هر کاری که از دستم بر می آمد انجام دادم! حالا باید ۹ ماه صبر کنم تا ببینم پسر میشه یا دختر؟

  • شعر طنز معلم!!!!!!!!!!!!!!!

    ای معلم بهر نان و کفش و تنبان، غم مخور! مسگرآباد است آخر جای انسان، غم مخور! گر نداری مال دنیا و لباس و خورد و خواب معنویات است قوت اهل ایمان، غم مخور! گر شد اعصابت ضعیف و ناتوان، دل بد مکن گر شدی دائم علیل و زار و نالان، غم مخور! روی تو چون زرد شد مانند روی کهربا گر شدی رنجور و بیمار و پریشان، غم مخور!                                                       گر نداری همسر و دلدار، حرفش را مزن آن جهان بسیار بینی حور و غلمان، غم مخور! در کلاست گر به شوق علم خواهی داد درس سرزنش ها گر کند شاگرد شیطان، غم مخور! چون چنین گردیده مفهوم جدید تربیت گر کتک خوردی ز شاگرد تن آسان، غم مخور! تا توانی نمره ی عالی و قلابی بده چون چنین باشد صلاح کار رندان، غم مخور!                                                                                              

  • شعر طنز شیمی (3) : پلیمر (بسپار)

    شعر طنز شیمی (3) : پلیمر (بسپار) شعری در مورد شیمی پلیمر سروده ام که امیدوارم از آن لذت ببرید . پیشاپیش از همکاران ادیبم به خاطر وجود اشکالات ادبی احتمالی پوزش می طلبم .  دیشب به خواب دیدم ماری پر از خط و خال دیشب به خواب دیدم ماری پر از خط و خال          ماری که از برایم آشفته کرد احوال افعی نبود این مار زنگی نبود این مار                    چون کیمیاگر آن را نامیده بود بَسپار زنجیره ی بلندش همچون پلی اِتیلِن                     از سر به ته به خود داشت صدها هزار آلکِن روی سرش اِنول داشت سوی دُمش فنول داشت  گویا که او رزونانس همچون کتو–انول داشت رنگش سیاه و بدفام چون ظاهرِ گرافیت               چشمان او پر از خون سُرخیده چون هماتیت بوی تعفّنی داشت همچون گریس و لاستیک        چون در بزاق او بود ترکیب آروماتیک وقتی زبان درآورد از حفره ی دهانش                   دیدم هزار آلکیل روییده بر زبانش ناگه خزید و آمد او با شتاب سویم                         من هم سریع رفتم جایی پناه جویم از بخت بد فتادم در بند این هیولا                           در بر گرفت من را چون لوله ی پُلیکا زنجیر کربنی اش پیچید دور پایم                            من بس تلاش کردم تا او کند رهایم در دَم به نیشش آزرد انگشت شست دستم         من هم ز درد انگشت ناگه ز خواب جستم شایان تو هم حذر کن از شیمی پُلیمر                   گر هیچ شب نداری آسودگی خاطر چون درس شیمی من هرگز نبود آلی                   این شعر را سرودم با فنّ ماستمالی

  • شعر طنز

    طنـــــــــــــــــــــــــزيم خانواده ------------------------------- هيچ ميدونين چــرا طــــــلاق زيــــــاده؟ چـرا شُـله پيچــــاي خـــــــــــانـــــواده؟ يــه  ريشتــر م کـــــــه زندگي بلــــرزه همــون دقيــــقه پيــچ و مُهــره هــــرزه بــايد يه جـــــــور باشه مُهره بـــــا پيـچ وگـــــــرنــه کُـــلّ زندگيت ميشـه هيـچ خواستي اگه بـــــا کــسي وصلت کني بـــــايد يــه کم ســـايزشــو دقّـت کـني نگـــــــــــو درستش ميکنـم ســــه روزه خـــــــــرابتـــرم ميشـه دلت ميســــوزه زنت اگــــــه مثـل خـــودت نبــــــاشـــه دو روز ديگه تـو خــــونه ي بــــابــــاشه چـــرا ميــخـواي رزوه شــو تغيــير بـدي نيـــومـــده بـــــه طفلـکي گيـــــر بـدي جــــرا ميخــواي نوششو نيشش کني؟ مُهره ي نمــــره پنجـــو شيشش کني؟ تو که خودت ســايـزتــــو داري از پـيش برو پي مُهــــره ي نمـــــره ي شيــش اين کــــــــه ميگم نمـــــره ي اخلاقـيه بقيـــــه ي چيزا هنـــــــوز بـــــــــاقـيـه همّه چي مون از روي خـود خــــواهيـه تصــــــوّ راتمـــون همـش   وا هيـــــــه از ته شـــوش بگير برو تـــــــا جــــردن  دروغ شــــــده عينهــــو آب خـــــوردن رفيقمون تـــوي پي . اچ . دي  گيـــــره ميخـواد بــره  دي . اچ . پي  ام بگيــره   --> d.h.p = دختر حاجي پولدار يارو خودش هر کاري خـواسته  کــرده دنبـــال دختــــــر نجيب مي گـــــــرده ميخواد مث هلـــــو رسيـده بـــــــاشه آفتـــــاب و مهتاب ام نديـده بـــــــاشه درسته ميدون مـــــــانـــــــــورش کمه امـــــــــــــــا اونم مثــــل خــودت آدمه شــايـد اونم کسي رو ديده بـــــــاشه يکي دو بــــار دلش تپيــده بــــــاشــه اين چيــــــــزا بيــن آدمــــــــا ذاتـيـــه  اون کــــه اينــــارو نداره قــــــــــاطيـه اينجا " تي "دو نقطه مون "طــا"شـده قــافيه مـون يه خورده " اکفــا " شده يـه مــــو قه هـايي بـــا يــه ذرّه دقت نقــــطه ي ضعفت ميشه عين قــوّت به خـاطـر يــه "طـــــــا " نميگـزم لب دوبــــــاره  مـيـرم  سـر اصل  مطلـب دختــر  بيچـاره  کــه  شکل مـــاهــه چيکــار کنـه کـه قلب تـو  سيـــاهـه؟ خـدا بـه اون هـر چي  قشنگي  داده از نظــر تــــو  مــــايــه ي  فســــاده بهش ميگي از تـو خـونـه  جُم  نـخور هــر چي بگـه  ميگي  صـداتــو  بـبُر تو خـونه اخم و  فُحش و  دادو بيــداد تـــوي خيـابونم کـه  گشت  ارشـــاد ------------------------------------- بـايد بري  کُلاتــــــو  قــــاضي کني يـه خورده  تمـرين ريــــــاضي کني دلت ميخواد  تــــو هـر دقيـقه ...

  • 3574 همه چی در مورد کنکور

      تمام کار هایی که اگر پشت کنکوری بداند جزو برترین ها میشود. تمام چزایی که باید کنکوری ها بدانند. تمام نکاتی که باید یک کنکوری قبل امتحان انجام بده تا موفق بشه. تمام نکاتی که باید یک کنکوری شب قبل کنکور باید انجام بده. تمام روش های مطالعه. تمام کارهای مفید برا ی یک کنکوری موفق. مطالب و عنوان های استفاده شده در مجموعه: راهبرد های مطالعه و یادگیری روش های یادگیری موثر روش مردر ۶ راه کار برای خواب خوب مطالعه به سبک جدید روشهای مطالعه انواع روشهای مطالعه توضیحات مفید در مورد حافظه اساس زیستی مراحل حافظه فراموشی به عنوان یکی از اختلال آزمون در خانه چگونه شرایط کنکور را شبیهسازی کنیم؟ حذف عوامل مزاحم فکری فراهم کردن محیط مناسب بررسی اجمالی از سوالها داشته باشید. زمان را در نظر داشته باشید. سرعت عمل داشته باشید. دقت کنید. با تستهاي ساده شروع کنيد. تستهاي نکته دار. گزينه هاي غلط را حذف کنيد. تمرینات تست زنی را به موقع شروع کنید. با انواع سوالات تستی آشنا شوید.برای دانلود فایل اینجا کلیک کنید