طرلان پروانه

  • طرلان پروانه

    طرلان پروانه

      ترلان پروانه بازیگر و هنرمند خردسال در تیر ماه ۱۳۷۸ در خانواده فرهنگی و هنرمند در شهر شیراز بدنیا آمد، در سه سالگی از طرف چند شرکت تبلیغاتی برای ساخت تیزر دعوت به کار شد و همزمان در برنامه های آموزشی شبکه جام جم و شبکه یک سیما به ایفای نقش پرداخت و در فیلم سینمایی رویای آخر به کارگردانی آقای مهرداد خوشبخت و سریال بچه های خیابان به کارگردانی آقـای همایون اسعدیان و تئاتر آفتاب و درخت نقشی کوتاه اجرا نمود .پس از نشان دادن استعداد خود کارش را به طور جدی در سینما، تلوزیون و تئاتر ادامه داد.فیلم های سینمایی:- پیشونی سفید (مهدی هاشمی – ۱۳۹۰)- چپ دست ( آرش معیریان – ۱۳۸۴ )- مادر صدامو می شنوی ( کامبیز کاشفی – ۱۳۸۴ )- زن بدلی ( مهرداد میرفلاح – ۱۳۸۴ )- بالا بلند ( جلال فاطمی – ۱۳۸۴ )- دغدغه ( فرزاد فرزام – ۱۳۸۴ )- عاشق ( افشین شرکت – ۱۳۸۵ )- پاپیتال ( اردشیر شلیله – ۱۳۸۵ )- نصف مال من ، نصف مال تو ( وحید نیکخواه آزاد – ۱۳۸۵ )مجموعه های تلویزیونی:- شبی از شبها ( رضا کریمی – ۱۳۸۳ )- ۱۰۱ راه برای ذله کردن پدرها و مادرها ( حجت قاسم زاده – ۱۳۸۳ )- خوش غیرت ( علی شاه حاتمی – ۱۳۸۳ )- جایزه بزرگ ( مهران مدیری – ۱۳۸۳ )- مسافری از گرونگول ( مرتضی متولی – ۱۳۸۴ – برنامه کودک و نوجوان )- داوری ( نیکا عزیزپور – ۱۳۸۴ )- زیر تیغ ( محمدرضا هنرمند – ۱۳۸۵ )- بی مقدمه ( رضا کیایی – ۱۳۸۵ )دیگر آثار- فیلم ویدئویی باغ آلوچه ( بهروز شعیبی – ۱۳۸۳ )- تئاتر ادیب ( ۱۳۸۵ – فرانسوی )                                                  



  • دانلود قسمت دهم ۱۰ سریال ارمغان تاریکی

    دانلود قسمت دهم ۱۰ سریال ارمغان تاریکی

    کارگردان: جلیل سامان سال تولید: ۱۳۸۹ زمان پخش: شنبه تا چهارشنبه هر شب ساعت ۲۱ شبکه ۳ سیما بازیگران: آرش مجیدی امیر آقایی، سودابه بیضایی، لیلا زارع، مجید مشیری، شهین تسلیمی، مجید سعیدی، حمیدرضا هدایتی، سعیده عرب، امیر غفارمنش، علی ابوالحسنی، حشمت آرمیده، فریبرز گرمرودی، آزاده ریاضی، مریم خدارحمی، مریم سرمدی، طرلان پروانه و … خلاصه: قصه چند دانشجوی جوان است که در سال‌های آغاز دهه ۶۰ در تهران زندگی می‌کنند و هر یک در برخورد با حوادث و رویدادهای سیاسی و اجتماعی آن دوران همچون جنگ تحمیلی، بحران‌های سیاسی، حضور گروهک‌های سیاسی در جامعه و… سرنوشت‌های متفاوت پیدا می‌کنند. حجم:۸۹٫۷۴ MB —————— —————— —————— armagan tariki, danlod armagan tariki, download movie armagan tariki, آرش مجیدی, آزاده ریاضی, ارمغان تاریکی, امیر آقایی, امیر غفارمنش, حشمت آرمیده, حمیدرضا هدایتی, دانلود ارمغان تاریکی, دانلود سریال ارمغان تاریکی, دانلود قسمت دهم 10 سریال ارمغان تاریکی, سریال ارمغان تاریکی, سعیده عرب, سودابه بیضایی, شهین تسلیمی, طرلان پروانه, علی ابوالحسنی, فریبرز گرمرودی, لیلا زارع, مجید سعیدی, مجید مشیری, مریم خدارحمی, مریم سرمدیarmagan tariki, danlod armagan tariki, download movie armagan tariki, آرش مجیدی, آزاده ریاضی, ارمغان تاریکی, امیر آقایی, امیر غفارمنش, حشمت آرمیده, حمیدرضا هدایتی, دانلود ارمغان تاریکی, دانلود سریال ارمغان تاریکی, دانلود قسمت دهم 10 سریال ارمغان تاریکی, سریال ارمغان تاریکی, سعیده عرب, سودابه بیضایی, شهین تسلیمی, طرلان پروانه, علی ابوالحسنی, فریبرز گرمرودی, لیلا زارع, مجید سعیدی, مجید مشیری, مریم خدارحمی, مریم سرمدیarmagan tariki, danlod armagan tariki, download movie armagan tariki, آرش مجیدی, آزاده ریاضی, ارمغان تاریکی, امیر آقایی, امیر غفارمنش, حشمت آرمیده, حمیدرضا هدایتی, دانلود ارمغان تاریکی, دانلود سریال ارمغان تاریکی, دانلود قسمت دهم 10 سریال ارمغان تاریکی, سریال ارمغان تاریکی, سعیده عرب, سودابه بیضایی, شهین تسلیمی, طرلان پروانه, علی ابوالحسنی, فریبرز گرمرودی, لیلا زارع, مجید سعیدی, مجید مشیری, مریم خدارحمی, مریم سرمدیarmagan tariki, danlod armagan tariki, download movie armagan tariki, آرش مجیدی, آزاده ریاضی, ارمغان تاریکی, امیر آقایی, امیر غفارمنش, حشمت آرمیده, حمیدرضا هدایتی, دانلود ارمغان تاریکی, دانلود سریال ارمغان تاریکی, دانلود قسمت دهم 10 سریال ارمغان تاریکی, سریال ارمغان تاریکی, سعیده عرب, سودابه بیضایی, شهین تسلیمی, طرلان پروانه, علی ابوالحسنی, فریبرز گرمرودی, لیلا زارع, مجید سعیدی, مجید مشیری, مریم خدارحمی, مریم سرمدیarmagan tariki, danlod armagan tariki, download movie armagan tariki, آرش مجیدی, آزاده ریاضی, ...

  • ارسلان قاسمی

    ارسلان قاسمی

     بیوگرافی کامل ارسلان قاسمی :ارسلان قاسمی متولد ۱ خرداد ۱۳۷۴ در تهران  که از سال ۱۳۸۴ فعالیت حرفه ای خود را آغاز کرده است .  ارسلان قاسمی  یک بازیگر نوجوان ایرانی است . او تاکنون علاوه بر چند فیلم سینمایی در مجموعه های تلویزیونی یوسف پیامبر در نقش کودکی بنیامین و در چشم باد در نقش کودکی بیژن نیز بازی کرده است. ارسلان قاسمی نخستین بار در سن هفت سالگی در مجموعه تلویزیونی در چشم باد در نقش کودکی بیژن ( پارسا پیروزفر ) به بازی پرداخت. فیلم برداری این سریال از سال ۱۳۸۲ آغاز شد.او در فیلم جعبه موسیقی ( فرزاد مؤتمن ) نقش اصلی را به عهده داشت.پدر ارسلان مدیر عامل شرکت کشتیرانی پرشیا اهرام است و مادرش هم مدیر مهد کودک است  . دو خواهر دارد که یکی ۱۰ سال و یکی دیگه ۱۲ سال از ارسلان بزرگترند و ارسلان فرزند آخر خانواده است.ورود ارسلان به سینما از طریق خانم بهاره رهنما که از دوستان صمیمی مادر ارسلان هستند انجام شد.با اینکه به واسطه کار، گاهی از رفتن به مدرسه و حضور در کلاسها باز می ماند – اما جزء شاگرد های زرنگ کلاس است.از بین بازیگران هم سن و سال با ترلان پروانه ، علی شادمان و پوریا ابراهیم پور رفت و آمد خانوادگی دارد.پدر ارسلان مدیر برنامه هایش است.فیلم های ارسلان قاسمی:هوش سیاه 2 (مجموعه تلویزیونی)(۱۳۹۱)رسوایی (فیلم سینمایی) (۱۳۹۱)تا ثریا (مجموعه تلویزیونی) – پویا (۱۳۹۰)فاصله ها (مجموعه تلویزیونی) -وحید (۱۳۸۹)هوش سیاه (مجموعه تلویزیونی) – سهیل (۱۳۸۸)تاکسی نارنجی – فرهاد (۱۳۸۷)کلانتری غیرانتفاعی (۱۳۸۷)جعبه موسیقی -علی (۱۳۸۶)خاک سرد (۱۳۸۴)شام عروسی (۱۳۸۴)یوسف پیامبر – بنیامین (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۸۷)در چشم باد – بیژن (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۸۷)۱۰۱ راه برای ذله کردن پدر و مادرها – مسعود (مجموعه تلویزیونی)              

  • دانلود سریال ارمغان تاریکی

    دانلود سریال ارمغان تاریکی

    کارگردان: جلیل سامان سال تولید: ۱۳۸۹ زمان پخش: شنبه تا چهارشنبه هر شب ساعت ۲۱ شبکه ۳ سیما بازیگران: آرش مجیدی امیر آقایی، سودابه بیضایی، لیلا زارع، مجید مشیری، شهین تسلیمی، مجید سعیدی، حمیدرضا هدایتی، سعیده عرب، امیر غفارمنش، علی ابوالحسنی، حشمت آرمیده، فریبرز گرمرودی، آزاده ریاضی، مریم خدارحمی، مریم سرمدی، طرلان پروانه و … خلاصه: قصه چند دانشجوی جوان است که در سال‌های آغاز دهه ۶۰ در تهران زندگی می‌کنند و هر یک در برخورد با حوادث و رویدادهای سیاسی و اجتماعی آن دوران همچون جنگ تحمیلی، بحران‌های سیاسی، حضور گروهک‌های سیاسی در جامعه و… سرنوشت‌های متفاوت پیدا می‌کنند. پسورد: www.irtvserial.in دانلود قسمت اول ۱ دانلود قسمت دوم ۲ دانلود قسمت سوم ۳ دانلود قسمت چهارم ۴ دانلود قسمت پنجم ۵ دانلود قسمت ششم ۶ دانلود قسمت هفتم ۷ دانلود قسمت هشتم ۸ دانلود قسمت نهم ۹ دانلود قسمت دهم ۱۰ دانلود قسمت یازدهم ۱۱ دانلود قسمت دوازدهم ۱۲ دانلود قسمت سیزدهم ۱۳ دانلود قسمت چهاردهم ۱۴ دانلود قسمت پانزدهم ۱۵ دانلود قسمت شانزدهم ۱۶ دانلود قسمت هفدهم ۱۷ دانلود قسمت هجدهم ۱۸ دانلود قسمت نوزدهم ۱۹ دانلود قسمت بیستم ۲۰ دانلود قسمت بیست و یکم ۲۱ دانلود قسمت بیست و دوم ۲۲

  • 45. پخش فيلم «ارمغان تاريكي» ويژه دهه فجر از امشب در شبکه 3 سیما + تصاویر

    45. پخش فيلم «ارمغان تاريكي» ويژه دهه فجر از امشب در شبکه 3 سیما + تصاویر

     پخش مجموعه تلويزيوني «ارمغان تاريكي» به كارگرداني «جليل سامان» ويژه دهه فجر از امشب (16 بهمن ماه) در شبكه سه سيما و از فردا (17 بهمن ماه) در شبكه جهاني جام جم آغاز مي‌شود. به گزارش خبرگزاري فارس، شبكه سه سيما از امروز شنبه 16 بهمن ماه پخش سريال جديد «ارمغان تاريكي» را آغاز مي‌كند. اين سريال از شنبه تا چهارشنبه هر شب ساعت 21 پخش و تكرار آن نيز روز بعد از همين شبكه پخش خواهد شد. «ارمغان تاريكي» قصه چند دانشجوي جوان است كه در سال‌هاي آغاز دهه 60 در تهران زندگي مي‌كنند و هر يك در برخورد با حوادث و رويدادهاي سياسي و اجتماعي آن دوران همچون جنگ تحميلي، بحران‌هاي سياسي، حضور گروهك‌هاي سياسي در جامعه و... سرنوشت‌هاي متفاوت پيدا مي‌كنند. «جليل سامان» نويسنده و كارگردان ارمغان تاريكي، در قسمت اول اين سريال تلويزيوني، روايت داستان را از زندگي دو نفر از اين جوان‌ها با نام «مجيد» و دختر مورد علاقه‌اش «مهري» آغاز مي‌كند. مجيد دانشجوي رشته عكاسي، صاحب مغازه عكاسي و هوادار و عضو ساده يك سازمان سياسي است. روزي يك مشتري نگاتيوهايي را براي چاپ مي‌آورد كه حاوي عكس‌هايي است كه به شكلي مخفيانه از مجيد و مهري گرفته شده است. مجيد در حال رفع اين بحران است كه از سوي سازمان ماموريتي مهم به او واگذار شود؛ ماموريتي كه از طرفي رابطه عاطفي او با مهري را تحت الشعاع قرار مي‌دهد و از سوي ديگر مسير زندگي ساده و آرام او را به سمتي نامعلوم تغيير مي ‌هد. ايفاي نقش اول اين سريال به عهده آرش مجيدي است و امير آقايي، سودابه بيضايي، ليلا زارع، مجيد مشيري، شهين تسليمي، مجيد سعيدي، حميدرضا هدايتي، سعيده عرب، امير غفارمنش، علي ابوالحسني، حشمت آرميده، فريبرز گرمرودي، آزاده رياضي، مريم خدارحمي، مريم سرمدي، طرلان پروانه و... ديگر بازيگراني هستند كه در اين سريال مقابل دوربين «محمد افسري» رفته‌اند. «ارمغان تاريكي» توسط سيداحمد كاشانچي تهيه شده و مهدي ارگاني به عنوان مشاور فيلم‌نامه‌نويسي در كنار پروژه حضور داشته است. اين سريال از نظر مدت زمان توليد و كيفيت جزو آثار كيفي گروه فيلم و سريال شبكه سه سيما محسوب مي‌شود. فيلم‌نامه پس از دو سال كار تحقيقاتي نوشته شده و تصويربرداري نيز بعد از دو ماه پيش توليد، از 11 شهريورماه 1389 در تهران آغاز شد.«جلال الدين معيريان» به عنوان طراح چهره‌پردازي، «غفار رضايي» به عنوان طراح صحنه، «مه لقا ناقد» به عنوان طراح لباس، «رضا كنشلو» به عنوان مدير صدابرداري، «پيام حنفي» در مقام برنامه‌ريز و دستيار اول كارگردان، «مهرنوش صحرانورد» به عنوان منشي صحنه، «حسن شجاعي» در مقام عكاس، «عباس شوقي» در سمت مدير ...

  • اسامی آموزشگاههای موردتاییدکانون وانجمنهای صنفی استان درحرف مختلف طرح یاوران امیددرشهرستان زاهدان

    رشته طراحی ودوخت زاهدان:آدرستلفننام ونام خانوادگینام آموزشگاهردیفجمهوری۹میلان1251419809153404632فریبا شه بخشصدف1بلوارشهیدمزاری-مزاری7243252809151492402شهربانو اکبریعالیه2بلوارشهیدمزاری1244028309153490128فاطمه الهیاریسحر3انتهای خیام-نرسیده به خ خرمشهر-جنب بانک تجارت244697709159905790لاله ناروییاسماء4خ هیرمند20-کوچه شهیدکربلایی-پ8323099009156753126شمسی شه بخششبنم5خ مرادقلی35-داخل کوچه-درب 209153426102آرزو کاظمیانیسه6بلوارمزاری-فلکه شهیدفهمیده-مقابل آتشنشانی الزهرا244924409151916090فاطمه حیدریلاله7خ مولوی-کوچه حافظ-پلاک1/166322387609159695851صدیقه طلایی زادهبهار8بلوارمعلم 8-روبروی باغ خانواده244753109156073054فاطمه بتول سرحدینیلوفر9خ دانشگاه 25241185709151497890رقیه سیدالحسینیافسانه10بلوارجمهوری-بین جمهوری7و9252008409337633004محبوبه میرزاییارمغان هنر11شهیدمیرحسینی16 کوچه شهیدقانونی-پ1450120409151912235آمنه رحیمیپرشیا12خ مدنی-خ مهر-جنب صنایع چوب0915605629809351068371شهنازرخشانیسارا13زیباشهر-روبروی مجتمع های مسکونی ارتش341319709373168552فاطمه صغری سالارییکتا14خ زیباشهر-ناصرخسرو 2341444909159681135فاطمه صغری نادییاسمن15بزرگمهر 28 فرعی اول-طبقه دوم242892909155402745صدیقه میردادیاس نبی16خ امیرالمؤمنین 22و شریتی 23321249209153407671سیمین سرگزیثمین17زیباشهر خ البرز 22-جنب بیمه ایران341408909159604483شکوفه کنکاشیانتابان1830 متری کوثر-خ 16 متری درمانگاه-روبرو درمانگاه فاطمه الزهرا451994109158413797عایشه صداقتی زادهنازنین19خ باقری 10-حدفاصل خ امام ومصطفی خمینی-ساختمان شماره 140915149446209158540629عذری شهرکی محمدیروبان قرمز20خ قلنبر-خ مسجد طالقانی-کوچه بهار241847809159392320ماهرخ اتقاییمهر21دانش-نبش دانش 1809155490635مریم براهیمیشفق22خ مصطفی 28 پلاک123321437409155404350قدسیه طاهریملیحه23خ جام جم 3326051109159890233راضیه شهریاریمدرن 24خ سیستان روبروی سیستان 14450983409359344838طیبه زمانیچکامه25بلوارشهیدفاضلی-نبش خ لاله 09388867593فاطمه براهوییلیلیوم 26رشته مراقبت وزیبایی زاهدان :1-ربکااشرف کیخا 322581509151431356 خ امام خمینی 482-سایهزهرا نمرودی341831709157293273 زیباشهر-خ البرز 463-ونوسفاطمه شه بخش322956909151431130 خ سعدی 744-مهدیسزلیخا زین الدینی451342309364230405 خ شهیدمیرحسینی 23 نبش میلان اول-پ445-متینزهرا برادران323993209151492109 خ مولوی-جنب داروخانه مولوی6-پیوندمریم مدبری321555009151416398 خ مولوی-مولوی 57-گل نرجسطاهره کیخا341396609151499031 زیباشهر-خ ویلا-چهاراه دوم-بشارت 88-نگینمحبوبه تفاهمی450905209159892701 بازارمشترک 30متری کوثر-جنب داروخانه امام حسین9-النازشهناز خمر241590909151913686 خ بدر 25-پلاک 110-طرلانپروانه احمدی243513109153415539 خ دانشگاه-حدفاصل 31 و 3311-فردوسیشهلا هروی326286609155436985 ...

  • 76 روزای بارونی

    - آقای ستوده ... دیگه سفارش نکنما! حواستون جمع باشه ... خواهش می کنم ...نیما دستی روی پلک سمت راستش گذاشت و گفت:- ای به روی چشمم خانوم دکتر! حواسم هست ... یه دور می زنیم و بر می گردیم ... - خانوم شما هنوز وضعیتش نرمال نشده ... خواهشاً در ماشین رو با قفل مرکزی قفل کنین، اعصابش رو متشنج نکنین، ناراحتش نکنین، اگه حرف زد که بعید می دونم باهاش مخالفت نکنین ...نیما برای بار هزارم گفت:- چشم!! دکتر لبخندی زد و گفت:- فکر کنم پرستار آماده اش کرده باشه ... می تونین ببرینش .. - خیلی ممنون خانوم دکتر ... پس فعلاً با اجازه ...از اتاق که خارج شد طرلان رو لباس پوشیده دست تو دست پرستار دید ... مثل همیشه نگاش بی روح و بی فروغ بود ... آهی کشید و رفت به سمتشون ... پرستار دست طرلان رو توی دست دراز شده نیما قرار داد و گفت:- مراقبش باشین ... این سوگولی منه ... بعد از این حرف گونه طرلان رو بوسید و رفت ... نیما دست طرلان رو فشار داد و به طنز گفت:- چه از سهم منم بر می داره! کی بهش اجازه داد خانوم منو ببوسه؟!!! بچه پرو ...از گوشه چشم به طرلان نگاه کرد ... نگاه ماتش خیره روبرو بود ... دستشو کشید و طرلان بی حرف دنبالش راه افتاد ... چقدر مظلوم شده بود ... بعضی وقتا که یاد جیغ جیغ ها و حرکات هیستریک گذشته اش می افتاد باورش نمی شد این همون طرلان باشه! انگار اون رفته بود و یکی دیگه جاش اومده بود ... آه کشید ... مقصر خودش بود ... طرلان رو تا بیرون محوطه و نزدیک ماشین برد ... در ماشین رو باز کرد و گفت:- سوار شو عزیزم ... طرلان از جا تکون هم نخورد و با یه حالت همراه با ترس به ماشین خیره شد ... نیما متوجه حالت دفاعیش شد و گفت:- بشین گلم ... می خوایم بریم یه دوری بزنیم ... مثل قدیما ... خودمون دو تا! بشین فدات بشم ...طرلان یه کم بدنش رو شل کرد و نیما تونست با یه هل کوچیک وادار به نشستنش کنه ... همین که نشست در رو بست و سریع از در سمت خودش سوار شد و گفت:- خوب ... خانوم خانوما حال افتخار بدین به من حقیر بگین کجا دوست دارین ببرمتون؟طرلان در جواب آه کشید و نیما کم مونده از خوشب بال در بیاره ... بالاخره یه عکس العمل از طرلان دیده بود و همین براش یه دنیا بود ... با خوشی ماشین رو روشن کرد و گفت:- شما که افتخار نمی دی سکوتت رو بشکنی، منم خودم مسیرو انتخاب میکنم. می خوام ببرمت پارک جمشیدیه دوتایی عین دو تا دختر پسر هجده ساله عاشق بزنیم به دل طبیعت ... پایه ای؟!! جوابی نشنید ... انتظار هم نداشت جوابی بشنوه ... ماشین رو روشن کرد و راه افتاد ... به طور نامحسوس دکمه قفل مرکزی رو هم زد که یه موقع غافلگیر نشه! بین مسیر هر چه که می تونست با طرلان حرف زد ... از کارش گفت ... از شرکت مانی ... از دانشگاه ... از افسردگی و پکر بودنش توی این مدت ... ...

  • 66روزای بارونی

    با سوختن انگشتش از جا پرید و غر زد لعنتی! سیگار رو توی زیر سیگاری خاموش کرد و هر دو دستی رو توی موهاش فرو کرد ... صدای نیاوش رو از پشت شنید :- بابا نیما ...سریع چرخید وبا دیدن نیاوش با بلوز شلوار راحتی بن تنش لبخندی زد و گفت:- جان بابا؟نیاوش ماشین بزرگ کنترلیش رو که توی دست راستش بود کشید توی بغلش و گفت:- خوابم گرفته ... برام قصه نمی گی؟!نیما با تعجب گفت:- قصه؟!نیاوش خمیازه ای کشید و گفت:- آره ... مامان همیشه برام قصه می گفت ... اما از وقتی رفته مسافرت دیگه کسی شبا برام قصه نگفته ... شما هم که همیشه ناراحتی ...نیما لبخند تلخی زد ... از روی صندلی فلزی توی تراس بلند شد ... رفت توی خونه و در رو بست ... نیاوش درست کنار در ایستاده بود ... جلوی پاش زانو زد و گفت:- چرا زودتر بهم نگفتی مامان شبا برات قصه می خونده؟!نیاوش سرش رو خاروند و گفت:- خوب ... می خوند دیگه ...نیما لبخند زد و از روی زانوهاش بلند شد ، نیاوش رو کشید توی بغلش و گفت:- بزن بریم مرد کوچک من ... چه قصه ای دوست داری برات بگم ؟- نمی دونم چه قصه هایی بلدی ...- مامان چه قصه هایی بلد بود؟- همه چی! بن تن ... مرد عنکبوتی ... هانسل و گرتل ... بتمن! بعضی وقتا هم یه چیزای دیگه ... مثلا حسن کچل ... کدو قل قل زن ... شنگول منگول ...نیما تلخ خندید، نیاوش رو گذاشت روی تخت خوابش و گفت:- اووه مامانت چه قدر قصه بلد بوده ...نیاوش سریع گفت:- حالا تو هر چی بلدی بگو ... من دوست دارم ...نیما با دیدن مظلومیت و چشمای پر از حسرت نیاوش آه تلخی کشید و گفت:- الان برات یه قصه می گم تا حالا نشنیده باشی ...بعد آروم نیاوش رو وادار به دراز کشیدن کرد و پتوی طرح پوهش رو کشید تا زیر گردنش بالا ... نیاوش با چشمای درشت و سیاهش زل زد توی چشمای نیما و منتظر شنیدن قصه شد ... و نیما براش تعریف کرد ... هر چیزی که از قصه های بچگی مامانش یادش بود رو به هم چسبوند یه قصیه جدید درست کرد و برای پسرش تعریف کرد ... تو اوج داستان بود که متوجه شد نیاوش خواب خوابه! لبخندی به صورت پسرش زد خم شد پیشونیش رو بوسید ، پتوش رو مرتب کرد ، دیوار کوب اتاقش رو خاموش کرد و بعد از بستن در اتاق رفت بیرون .... قلبش بیتابی می کرد ... هر چه نفس عمیق می کشید بازم آروم نمی شد صدای پرستار طرلان هنوزم تو گوشش بود ... براش تعریف کرد که چند روز پیش یه نفر از ملاقات کننده ها برای بیمار خودشون یه آهنگ از یکی از خواننده ها گذاشته ... تعریف کرد که چطور طرلان با همه وجودش به اون آهنگ گوش کرده و بعد اشک از چشمش جاری شده ... آهنگ رو از اینترنت دانلود کرده بود ... با حال خراب به دستگاه دی وی دی نزدیک شد ... فلشش رو توی دستگاه زد و آهنگ رو با صدای کم پلی کرد ....- گرفتاری من اینه که قلبی مهربون دارمشکستیش بارها ...