علل ناسازگاری کودکان

  • ناسازگاری در کودکان

       فرزندان ناسازگار    فرهنگ فرهی رفتارهــاي ناسازگارانه: رفتارهايي هستند كه با نظر پدر و مادر ، اطرافيان و جامعه سازگاري ندارد. رفتار فرزندان ناسازگار احساس بسيار بدي را در اطرافيان ايجاد مي كند به طوري كه خود نيز تحت تأثير واكنش هاي ناخوشايند آن، از سوي ديگران واقع مي شوند.   انــــواع رفتــــارهاي ناسازگارانه : روانشناسان معمولاً رفتارهاي ناسازگار را در سه طبقه تقسيم بندي مي كنند: 1. اختلال بيش فعالــــي و كمبود توجه2. اختلال لجبازي و نافرمانـــي3. اختلال سلــــوكگرچه شباهت هاي زيادي بين آن ها وجود دارد، ولي ويژگي هاي متمايز كننده اي هم در آن ها به چشم مي خورد. ممكن است علايم هر سه طبقه در يك كودك ديده مي شود كه براي آشنايي بيشتر به رفتارهاي هر كدام اشاره مي نماييم. كــــودكان بيش فعـــال و كمبـــود توجه : - نمي توانند رفتارشان را كنترل و تنظيم كنند. - نمي توانند رفتارهاي هماهنگ و مناسب با اطرافيان، از خود نشان دهند. - با علامت هايي مثل كم توجهي، حواس پرتي و كمبود تمركز همراه مي باشند. - رفتارهاي تكانشي آن ها بيش از حد معمول است. - در كارهايي كه به آنها علاقه و مهارت داشته باشند، هيچ تفاوتي با همسالان خود ندارند. - خيلي سريع توسط محرك هاي خارجي دچار حواس پرتي مي شوند واز كار خود وظيفه اصلي خود (غالباً تكاليف مدرسه) باز مي مانند. - اغلب وسايلشان را گم مي كنند و فــــراموشكارند.- مرتب حـــركت مي كنند و آرام و قرار ندارند. - ميان صحبت ديگـــــران مي پرند و تأمل ندارند. - نوبت را رعايت نمــــي كنند. - ســــريع از كوره در رفته و اشيا را به سوي ديگران پرتاب مي كنند. - رفتارهاي جسورانه و خطـــرناكي از خود نشان مي دهند. - در توجه به جــــزئيات ناتوانند. - در صحبت كــــردن مستقيم با آنان، به نظر مـــي رسد به گوينده توجــــهي ندارند و گوش نمـــي كنند. - قادر به پي گيـــري دستورات نيستند و كارها را نيمه كارها رها مي كنند. - از كارهايي كه نياز به تلاش ذهني دارد اجتناب مي كنند. كــــودكان لجباز و نافـــــرمان : - رفتارهاي منفــي و نابهنجار از آنها زياد ديده مي شود. - از قوانين روزمره ســـرپيچي مي كنند. - زود قهـــــر مي كنند و قشقرق به راه مي اندازند. - با بزرگتــرها بيش از حد بحث و جدل مي كنند. - ديگران را در امور مقصر مي دانند و از آزار و اذيت و ناسزاگويي به آنان دريغ ندارند. - عصبانـــي و زود رنج اند. - رفتارهاي خشــــــونت آميــــز دارند. - كينه توز و انتقام گيـــرنده اند. كــــودكان اختلال سلــــوك : - معمولاً به حقوق ديگـــران تجاوز مي كنند. - رفتارهايي مانند قلدري و تهديدي ديگــــران دارند. - در نزاع و كتك كاري از وسايل ...



  • ناسازگاری در کودکان

    امیداست باخواندن این مطالب مخاطبان گرامی  علی الخصوص والدین بتواننداستفاده کافی ولازم راببرند. همان طوری که میدانیم «ناسازگاری» پدیده ای است اجتماعی ،وازاین رومیتوان گفت که  بررسی «ناسازگاری» ودرسطح وسیعترانحراف یا «کج رفتاری» به همان اندازه که موضوعی حقوقی است باعلوم اجتماعی نیزدرارتباط است ووجودرشته ای به نام «جامعه شناسی جنائی» که شاخه ای از دانش جرم شناسی است نیز موید این ادعا است.   ناسازگاری چیست؟ ناسازگاری امری شایع در بین خردسالان است.براساس معیارهائی که دردست است ازهر صد کودک موجوددرهر جامعه حدود7-8نفرآن بنحوی دچار نوعی ناسازگاری هستندوالبته این رقم درجوامع مختلف براساس نوع تربیتی که فرزندان ازوالدین ومربیان خود اخذ می کنندوهم بر اساس شرایط جامعه متفاوت می شود. طرز تلقی از ناسازگاری ،نوع برداشت ها ازاین کلمه ونیزنوع موضع گیری های والدین ومربیان  نیز دراین امرمتفاوت است ولی درکل قضیه این نکته امری مسلم است که اولیای امورازوجود  چنین حالتی درفرزندان خود احساس نگرانی کرده وسعی دارند آن رابنحوی تحت کنترل درآورند. روانشناسان پس از بررسی هائی که درزمینه شخصیت افرادبعمل می آورندآن ها رادریکی ازدو  دسته زیرقرار می دهند: 1ـ         گروه عادی ، طبیعی ، بهنجار ، سازگار که ازچنان تعادلی عقلی،روانی،عاطفی وازسلامت جسمانی برخوردارهستند. 2ـ        گروه غیرعادی،غیرطبیعی،نابهنجار،ناسازگارکه ازچنان تعادلی برخوردارنیستندورفتارشان  غیرطبیعی است.اینان همان کسانی هستند که برای والدین ومربیان مساله می آفرینندودشواری هائی برای زندگی پدیدمی آورند.     ناسازگارکیست؟ در مورد این سوال که ناسا زگا ر کیست نظرات متفاوتی عرضه شده است ولی از جمع  نظرات میتوان به این نتیجه رسید: ناسازگارکسی است که رفتارهای گوناگون ،غیرعادی وطبیعی،دشوار ومزاحم دارد. فردی است انعطاف ناپذیر، درشرایط گوناگون نمی تواند خودرابا اعضای جامعه و  خانواده اش هماهنگ سازد. رفتاراو به گونه ای است که آشکاراازقبول مقررات اجتماعی سربازمی زند.توقعات ومعتقداتی داردکه موافق باارزشهای موردقبول نیست.عمل درست وواقع بینانه ندارد،درصددارزیابی رفتار خود نیست که بداندآیا درست است یانادرست.درمواردی بادیگران دعوامی کندآن چنان که همه از اوگله مندهستند .وزمانی ازجمع می گریزدودرگوشه ای منزوی می شود.حال اوعادی نیست ودر کل روحیه خوبی ندارد. روحیه ها ،حالات ویژگی افرادناسازگار روحیه وحالاتی دارند که آگاهی از آنها میتواند برای والدین ومربیان آموزنده وجهت دهنده باشد.برخی ازحالات وروحیه آنها بدین شرح اند: ـ قرار وآرام ندارندونمی ...

  • كودكان ناسازگار

    همين امر موجب گرديده است كه انجمن روانشناسي امريكا (APA) در طبقه بندي اش از اين مداخلات تحت عنوان (درمانهاي به لحاظ تجربي معتبر)ياد كند.مداخلات رفتاري مستلزم دستكاري عوامل محيطي پيش از بروز رفتار ناسازگار (مانند محيط ،ساختار)يا پيامد هاي اين رفتار(مانند توجه بزرگسالان ) مي باشد.با توجه به ماهيت مزمن و فراگير اين اختلال مي بايست درمانهاي رفتاري (نظير دارو) به گونه اي پيوسته و طولاني مدت در هر محيطي (منظور محيطي كه اكنون اختلال در آن وجود دارد) به كار گرفته شوند در اين جا درمانهاي رواني- اجتماعي مؤثر مرور و در يك چار چوب آسيب شناسي رواني رشدي ارائه گرديده اند.    يكي از نخستين ملاحظات چارچوب آسيب شناسي رواني رشد، تناسب رشدي رفتار است.توجه به اين ،اقتضاي رشدي براي تشخيص ADHD وتعيين اهداف درماني شايسته ،درك محرك هاي محيطي در هر دوره زماني رشدي خاص، اساسي و مهم است، مثلاً در مراحل خاصي از رشد بسياري از خصوصيات رفتاري ADHD(نظير اشكال در حفظ توجه،سطوح بالاي فعاليت)بهنجار هستند و بر اساس انتظارات محيطي در يك مرحله رشدي خاص ممكن است يا بالعكس آسيب رسان محسوب نشوند.بنابراين پيش از تشخيص لازم است از رفتار كودك را با هنجارهاي رشدي مقايسه و اختلال عملكرد را در چندين حوزه مورد ارزيابي قرار دهيم.همچنين بايد اهداف درماني شايسته مبتني بر عملكرد بهنجار سني باشند.به لحاظ رشدي درمانها مي بايست حساس بوده يعني مستلزم توجه، دقت به سطح رشد شناختي ،نيازها و چالشهاي كودك باشند .در اين خصوص درمانهاي رفتاري براي كودكان سنين پايين بايد شامل پيامدهاي ملموس،معمول بوده و بلافاصله پس از رفتار ارائه شوند به طوري كه كودك به درك ارتباط بين رفتار خويش و پيامد آن نايل گردد.    به همين ترتيب درمانهاي نوجوانان نيز بايد به اموري چون نياز به استقلال توجه داشته باشند(مثل درگير ساختن كامل آنها در مسير درمان).در تمام گروههاي سني پيامد هايي بايد انتخاب شوند كه براي آن مرحله خاص رشدي به معني داروي برانگيزاننده باشند.مثلاً ممكن است براي نوجوانان وقفه تنبيه نامناسبي باشد حال آنكه گرفتن امتيازات، منع فعاليت هايي چون صحبت با تلفن ،رفتن به مراكز تفريحي با دوستان،عدم دسترسي به ماشين تنبيه بسيار مؤثرتري محسوب گردد.بدين ترتيب درمانها مي بايست با استفاده از راهكارهاي رفتاري به لحاظ رشدي حساس به انتقالهاي رشدي تغيير يابند تا در اين صورت منعكس كننده رفتارهايي باشند كه بسيار آسيب رسان هستند (نظير ناتواني در سازمان دهي براي انتقال به مدارس متوسطه) در نهايت ديدگاه آسيب شناسي رشدي بر اين نكته تأكيد مي ورزند كه كودكان در چندين بافت مهم يعني خانه ...

  • نشانه ها و درمان کودکان ناسازگار

    رفتارهــای ناسازگارانه: رفتارهایی هستند که با نظر پدر و مادر ، اطرافیان و جامعه سازگاری ندارد. رفتار فرزندان ناسازگار احساس بسیار بدی را در اطرافیان ایجاد می کند به طوری که خود نیز تحت تأثیر واکنش های ناخوشایند آن، از سوی دیگران واقع می شوند.   انــــواع رفتــــارهای ناسازگارانه : روانشناسان معمولاً رفتارهای ناسازگار را در سه طبقه تقسیم بندی می کنند: 1. اختلال بیش فعالــــی و کمبود توجه2. اختلال لجبازی و نافرمانـــی3. اختلال سلــــوک گرچه شباهت های زیادی بین آن ها وجود دارد، ولی ویژگی های متمایز کننده ای هم در آن ها به چشم می خورد. ممکن است علایم هر سه طبقه در یک کودک دیده می شود که برای آشنایی بیشتر به رفتارهای هر کدام اشاره می نماییم. کــــودکان بیش فعـــال و کمبـــود توجه : - نمی توانند رفتارشان را کنترل و تنظیم کنند. - نمی توانند رفتارهای هماهنگ و مناسب با اطرافیان، از خود نشان دهند. - با علامت هایی مثل کم توجهی، حواس پرتی و کمبود تمرکز همراه می باشند. - رفتارهای تکانشی آن ها بیش از حد معمول است. - در کارهایی که به آنها علاقه و مهارت داشته باشند، هیچ تفاوتی با همسالان خود ندارند. - خیلی سریع توسط محرک های خارجی دچار حواس پرتی می شوند واز کار خود وظیفه اصلی خود (غالباً تکالیف مدرسه) باز می مانند. - اغلب وسایلشان را گم می کنند و فــــراموشکارند.- مرتب حـــرکت می کنند و آرام و قرار ندارند. - میان صحبت دیگـــــران می پرند و تأمل ندارند. - نوبت را رعایت نمــــی کنند. - ســــریع از کوره در رفته و اشیا را به سوی دیگران پرتاب می کنند. - رفتارهای جسورانه و خطـــرناکی از خود نشان می دهند. - در توجه به جــــزئیات ناتوانند. - در صحبت کــــردن مستقیم با آنان، به نظر مـــی رسد به گوینده توجــــهی ندارند و گوش نمـــی کنند. - قادر به پی گیـــری دستورات نیستند و کارها را نیمه کارها رها می کنند. - از کارهایی که نیاز به تلاش ذهنی دارد اجتناب می کنند. کــــودکان لجباز و نافـــــرمان : - رفتارهای منفــی و نابهنجار از آنها زیاد دیده می شود. - از قوانین روزمره ســـرپیچی می کنند. - زود قهـــــر می کنند و قشقرق به راه می اندازند. - با بزرگتــرها بیش از حد بحث و جدل می کنند. - دیگران را در امور مقصر می دانند و از آزار و اذیت و ناسزاگویی به آنان دریغ ندارند. - عصبانـــی و زود رنج اند. - رفتارهای خشــــــونت آمیــــز دارند. - کینه توز و انتقام گیـــرنده اند. کــــودکان اختلال سلــــوک : - معمولاً به حقوق دیگـــران تجاوز می کنند. - رفتارهایی مانند قلدری و تهدیدی دیگــــران دارند. - در نزاع و کتک کاری از وسایل خطرناک مانند چاقو و ...

  • راههای برخورد با کودکان ناسازگار

    خصوصیات کودکان بیش فعال و کمبود توجه چیست؟ کودکان بیش فعال و کمبود توجه معمولاً خصوصیات زیر را دارند: - نمی توانند رفتارشان را کنترل و تنظیم کنند. - نمی توانند رفتارهای هماهنگ و مناسب با اطرافیان از خود نشان دهند. - با علامت هایی مثل کم توجهی، حواس پرتی و کمبود تمرکز همراه می باشند. - در کارهایی که به آنها علاقه و مهارت داشته باشند، هیچ تفاوتی با همسالان خود ندارند. - خیلی سریع توسط محرک های خارجی دچار حواس پرتی می شوند و از وظیفه اصلی خود باز می مانند. - اغلب و سایلشان را گم می کنند و فراموشکارند. - مرتب حرکت می کنند و آرام و قرار ندارند. - میان صحبت دیگران می پرند و تأمل ندارند و نوبت را رعایت نمی کنند. - سریع از کوره در رفته و اشیاء را به سوی دیگران پرتاب می کنند. - رفتارهای جسورانه و خطرناکی را از خود نشان می دهند. - در صحبت کردن مستقیم با آنان به نظر می رسد به گوینده توجهی ندارند و گوش نمی کنند. - قادر به پی گیری دستورات نیستند و کارها را نیمه کاره رها می کنند. - از کارهایی که نیاز به تلاش ذهنی دارد اجتناب می کنند. - کارهای خود را ناتمام رها می کنند. کودکان لجباز و نافرمان چه خصوصیاتی دارند؟ کودکان و نوجوانان لجباز و نافرمان معمولاً دارای خصوصیات رفتاری زیر هستند: - رفتارهای منفی و نابهنجار از آنها زیاد دیده می شود. - از قوانین روزمره سرپیچی می کنند. - زود قهر می کنند و قشقرق به راه می اندازند. - با بزرگترها بیش از حد بحث و جدل می کنند. - دیگران را در امور مقصر می دانند و از آزار و اذیت و ناسزا گویی به آنان دریغ ندارند. - عصبانی و زود رنج اند. - رفتارهای خشونت آمیز دارند و پرخاشگرند. - کینه توز و انتقام گیرنده اند. کودکان اختلال سلوک چه خصوصیاتی دارند؟ -فرزندان دارای اختلال سلوک دارای خصوصیات زیر می باشند. -معمولاً به حقوق دیگران تجاوز می کنند. -رفتارهایی مانند قلدری و تهدید دیگران دارند. -در نزاع و کتک کاری از وسایل خطرناک مانند چاقو و... استفاده می کنند. -معمولاً دست به سرقت می زنند. -به اموال عمومی و دیگران تخریب می رسانند. -فرار از خانه و مدرسه در آنها بیشتر دیده می شود. علل و انگیزه های ناسازگاری فرزندان چیست؟ 1- علل ارثی: گروهی معتقدند بسیاری از ناسازگاری های کودکان ریشه در سرشت و طینت آن ها دارد که به همراه ژن از طریق والدین به آنها منتقل می شود. 2- علل زیستی: مانند نقص عضو، اختلال در بینایی و شنوایی و اختلال در مغز و دستگاه های عصبی در قبل یا حین یا بعد از تولد می تواند از دیگر عوامل باشد. 3- علل روانی: مانند وجود فشارهای درونی، میل به استقلال، وجود تعارض و کشمکش در زندگی روزمره خصوصاً زمانی که کودک خود را بی پناه و بدون پشتوانه ...

  • ناسازگاری چیست:

    روانشناسان پس از بررسی هائی که درزمینه شخصیت افرادبعمل می آورندآن ها رادریکی ازدو  دسته زیرقرار می دهند: 1ـ     گروه عادی ، طبیعی ، بهنجار ، سازگار که ازچنان تعادلی عقلی،روانی،عاطفی وازسلامت جسمانی برخوردارهستند. 2ـ  گروه غیرعادی،غیرطبیعی،نابهنجار،ناسازگارکه ازچنان تعادلی برخوردارنیستندورفتارشان  غیرطبیعی است.اینان همان کسانی هستند که برای والدین ومربیان مساله می آفرینندودشواری هائی برای زندگی پدیدمی آورند. ناسازگارکیست؟ در مورد این سوال که ناسا زگا ر کیست نظرات متفاوتی عرضه شده است ولی از جمع  نظرات میتوان به این نتیجه رسید: ناسازگارکسی است که رفتارهای گوناگون ،غیرعادی وطبیعی،دشوار ومزاحم دارد. فردی است انعطاف ناپذیر، درشرایط گوناگون نمی تواند خودرابا اعضای جامعه و  خانواده اش هماهنگ سازد. رفتاراو به گونه ای است که آشکاراازقبول مقررات اجتماعی سربازمی زند.توقعات ومعتقداتی داردکه موافق باارزشهای موردقبول نیست.عمل درست وواقع بینانه ندارد،درصددارزیابی رفتار خود نیست که بداندآیا درست است یانادرست.درمواردی بادیگران دعوامی کندآن چنان که همه از اوگله مندهستند .وزمانی ازجمع می گریزدودرگوشه ای منزوی می شود.حال اوعادی نیست ودر کل روحیه خوبی ندارد. روحیه ها ،حالات ویژگی افرادناسازگار روحیه وحالاتی دارند که آگاهی از آنها میتواند برای والدین ومربیان آموزنده وجهت دهنده باشد.برخی ازحالات وروحیه آنها بدین شرح اند: ـ قرار وآرام ندارندونمی تواننددرجائی ساکت وآرام بنشینند. ـ به خودمغروروبسیاردوستدارخویشندوخودپسندی وخودمداری بسیاری دارند. ـ ازپخته گی لازم برخودارنیستندونمی توانندواقع بینانه عمل کنند. ـ برخی ازآنان کمترخودرادرمیان جمع نشان می دهندوحضورشان اندک است. ـ ازمدرسه وکارهای درسی گریزانندوعلاقه ای به درس وتحصیل نشان نمی دهند. ـ انتظارات وتوقعاتشان معقول وریشه دارنیست. ـ قادرنیستندبه وضعی معقول توقعات دیگران رابرآورده سازنند. ـ اغلب آنها چهره های اخمووناراحت دارندآن چنان که به زحمت می توانندباشادی وطراوت بخندند. ـ قادرنیستندانگیزه هاواهداف خودراتغییردهندوبدین نظربه همانگونه که می خواهندعمل میکنند. ـ نمیتوانندبرخوردی صادقانه بامسائل وامورداشته باشندودرمواردی بسیاربه حیله وفریب متوسل میشوند. ـ وبالاخره رفتارشان  بگونه ای است که تماس وبرخوردبا آنها دشوارونسبتا"غیرقابل تحمل است. ناسازگاری علل وانگیزه های زیادی می تواند داشته باشدکه مهمترین آنها عبارتند از:علل ارثی، علل زیستی،علل عاطفی وعلل اجتماعی. عوامل دامن زننده به ناسازگاری نیز می تواند ناشی از خانواده ...

  • ناسازگار کیست

    کسی که رفتارهای گوناگون غیر عادی وغیر طبیعی دشوار ومزاحم دارد ملاکها ومعیارهای ناسازگاری 1-     غیر اجتماعی بودن 2-     ترس از همه چیز 3-     اصرار در رفتار نادرست 4-     واکنشهای قوی در برابر یک امر ساده 5-     عدم قبول واقعیتها 6-     وسواس وتردید خسته کننده 7-     افسردگی وناراحتی وملالت 8-     ایجاد زمینه برای درگیری ئاختلاف علل وانگیزه های ناسازگاری چیست 1-     علل ارثی 2-     علل زیستی مانند وضع بدنی وضع مزاج ،اختلال وبینایی ،شنوایی ، 3-     علل روانی مانند ، وجود فشارهای درونی ومیل به استقلال وعادات عصبی 4-     علل عاطفی مانند احساس محرومیت از مهر والدین احساس ناکامی احساس از بین رفتن آبروی او احساس عدم امنیت عاطفی 5-     علل اخلاقی 6-     علل تربیتی 7-     علل اقتصادی 8-     علل اجتماعی مانند عدم مقبولیت در اجتماع 9-     علل فرهنگی 10- علل انضباطی   اقدامات لازم جهت اصلاح ناسازگاری بررسی سوابق پرونده ومعاینات پزشکی ومعاینات روانی وهوشی   شیوه های اصلاح ناسازگاری 1-     آموزشها 2-     تفاهم واحترام 3-     وادار به اندیشیدن 4-     گسترش روابط 5-     اعطای مسئوالت 6-     ایجاد زمینه برای اشتغال 7-     ایجاد زمینه اعتماد بخود 8-     تمرین تسلط بر خود 9-     درمان پزشکی 10- روان درمان 11- تغییر محیط 12- ایجاد شرایط مناسب وجود کجروی نشانه چیست ؟ نقصان کنترل     ، ضعف فکری وعقیدتی     ،عدم نفوذ قانون     عدم اعتدال وتعادل روانی در طریق بازسازی واصلاح ناسازگاری سه مرحله طی می شود شناخت علت یا علل لغزش اقدام به برنامه ریزی اقدام به اجرا وعمل علل نابهنجاری وکجروی نوجوانان 1-     علل زیستی یا بیولوژیک مانند بیماریهای جنسی وبیماریهای بدنی وبیماری صرع 2-     علل روانی مانند دگر آزاری وخود آزاری 3-     علل اجتماعی ومحیطی مانند خانواده پیچیدگی زندگی اجتماع عاطفه عامل سیاست وعامل حقوقی واقتصادی علل لغزشهای جنسی 1-     کمرویی نوجوان نمی تواند از خود دفاع کند 2-     ترس ووحشت از اینکه اگر حقیقت را به پدر ومادر بگوید اورا می زنند 3-     کمبود محبت در خانواده یا فقدان محبت   عوامل مؤثر در لغزشهای کودکان ونوجوانان 1-     عامل قوانین شامل تغییرات مکرر قوانین ضعفها نارسائیها یک طرفه بودن آنها 2-     عامل اداری مانند هرج ومرج ها ، تورمها ، ضوابط دست وپا گیر 3-     عامل نظامی مانند توسعه وسایل محرب ، توسعه جنگ و... 4-     عامل بی توجهی به مذهب ، ضعف ایمان سستی اعتقادات 5-     عامل بی توجهی به اخلاق 6-     عامل تقلید کورکورانه واسوه های غلط   انحراف با چه عواملی رابطه دارد سن ، جنس ف نژاد ، عامل ...

  • آسیب شناسی طلاق خاموش /علل طلاق روانی (مقاله روزخانواده )

    مقدمه تمامي انسان‌ها در دايره محدود زندگي زناشويي خود به نوعي در معرض آسيب‌هاي روحي و رواني قرار دارند. اين اثر تاريخي با اوجگيري تجدد در قرن بيستم مكانيسم پيچيده‌تري به خود گرفته و آسيب‌هاي ناشي از اين فرآيندها نيز بسيار پيچيده‌تر شده است. شايد براي بسياري از مخاطبان جرايد مشاهده آمارهاي روبه گسترش طلاق دادگاهي در هر جامعه‌اي بويژه در جامعه ايران در سالهاي اخيرجاي تعجب داشته است؛ اما با كمي بررسي دقيق‌تر در نوع زندگي‌هاي مشترك امروزي شاهد شكل جديدي از طلاق هستيم، به نام طلاق رواني! طبيعي است كه امروزه ديگر ايمني به مفهوم گذشته براي هيچ كس در هيچ محدوده‌اي وجود ندارد. منشاء زندگي انسانها تنها به خصوصيات فردي آنها برنمي‌گردد؛ بلكه تحت تأثير عوامل و ابزار دور و اطراف خود نيز قرار دارد. امروزه در زندگي‌هاي مشترك نه يك زن تابع مطلق در چارچوب تمايلات مرد خود است و نه يك مرد در مفهوم قبلي خود مي‌گنجد. تمام اين عوارض و تبعات ناشي از زندگي‌هاي ابزاري امروزي شرايطي را براي بسياري از زوجهاي جوان فراهم مي‌كند كه از يك سو تحت تأثير اختلافات شديد سليقه‌اي قرار مي‌گيرند و از سوي ديگر بنا به برخي مصلحت‌ها يا امكان جدايي براي آنها فراهم نيست يا نمي‌توانند بسادگي از هم جدا شوند. دچار شدن به اين حالت برزخي در زندگي را متخصصان روان‌‌شناسي غرب «طلاق رواني» لقب داده‌اند. خانواده ، نهاددیرپای اجتماع است که محل ومامن آسایش وآرامش جسم وروان آدمی به شمارمی آید. خانواده جزیی ازجامعه است وهربحرانی که جامعه رافراگیرد، خانواده رانیزتحت تاثیرقرارمی دهد. خانواده سنگ زیربنای جامعه وتنهانظام اجتماعی است که درهمه جوامع موردپذیرش می باشد.خانواده درجوامع گوناگون دارای نقش پایگاه ومنزلتی متفاوت است. خانواده ، اگرچه هسته ای کوچک ازاجتماع محسوب می شود ، ولی نقش آن درحیات اجتماعی انسان ها فوق العاده حائزاهمیت است . استواری وتحکیم روابط خانوادگی دربهبودروابط اجتماعی وکاهش مشکلات جامعه نقشی ارزنده ومثبت دارد . نداشتن شناخت و آگاهي كافي زوجين از يكديگر يكي از پيش زمينه‌هاي شكل‌گيري روان‌شناسي نابهنجاري در بطن خانواده‌هاي نوپاست. تشكيل زندگي قبل از شناخت كافي و لازم، آرمان‌هاي موردنظر در زندگي را به چالش برده و علاوه بر ايجاد فاصله، زمينه را براي بروز اختلالات ديگر در زندگي فراهم مي‌كند. تعارض و فشارهاي رواني ناشي از اين كمبود بر هر دو طرف (چه زن و چه مرد)، بدبيني و عدم سازش غيررسمي را تقويت مي‌كند. اين چالشها و تنشها در بسياري از زندگي‌هاي مورد نظر در اين تحقيق، بيشتر زماني سر از شاخه زندگي درمي‌آورند ...