مانتو دژاوو

  • ماجرای من و مشاوران نامرد مسکن !

    ماجرای من و مشاوران نامرد مسکن !

    کليد واژه ها : مشاوران مسکن + دلالان نامرد + عدم نظارت مسوولان  + رشد غير منطقي اجاره بها + طمع بنگاه داران و صاحبخانه ها + مسکن مهر + سازمان بازنشستگي نيروهاي مسلح  به نام ايزد پاک سرشت و با درود به خاک کهن ايران زمين و پرچم مقدس اش و عرض ادب و احترام به هموطنان گرامي به خصوص ياران و خوانندگان همدل و صميمي و دلاور مردان نيروهاي مسلح و ارتشيان قهرمان مطلب اين پست را تقديم حضورتون مي کنم . اميدوارم مورد قبول قرار گيرد .  بهانه ای برای آغاز .. باور بفرمایید دلم برای یکایک شما یاران همدل و صمیمی خیلی تنگ شده بود . در گذشته هر وقت فاصله اي بين انتشار مطالب رخ مي داد دلايلش رو توضيح مي دادم . اما اين بار اجازه مي خوام در فرصتي مناسب قضايا رو مطرح کنم . فقط در پارانتز بگم که بزدودي خبر هاي باور نکردني در باره شخصيت  برخي " به اصطلاح دوستان ! " خواهيد شنيد که با تلاش عزيزان ما در پليس فتا فعلآ در دست بررسي  است . بخشي از آن هم مربوط به حذف مطالب وبلاگ ام است که اطلاع رساني خواهم کرد . اما از اون جايي که در طول اين سال ها هر وقت مشکلي برايم پيش مي اومد با شما دوستان خوبم در ميان گذاشته و راهنمايي مي خواستم ، اين بار هم قصد دارم از کمک فکري و مشاوره دلسوزانه شما بزرگواران استفاده کنم . بله عزيزان بار ديگر تراژدي مسکن يقه ام رو گرفته و آرامش مون رو به هم زده است ! منتها اين بار به شيوه اي کاملآ ناجوانمردانه که حاصل طمع مشتي انسان هاي از خدا بي خبر و سودجو  است ! براي اين که کاملا در جريان امر قرار گيريد ، با اجازتون ماجرا رو از نقل مکان به خيابان " بهار " آغاز مي کنم ..      نقبی به گذشته نه چندان دور ...    دقيقآ يادم نيست چهار يا پنج سال پيش بود که معضل جستجوي خانه بار ديگر به سراغم اومد ! اون موقع تو محله " آرياشهر " يا به قول امروزي ها " صادقيه " مي نشستيم . صاحبخانه ما مرد جوان و به ظاهر متديني بود که در وزارت امور خارجه مشغول به خدمت بود . و از برکت ماموريت چند ساله در اسپانيا آپارتماني رو خريداري کرده بود . ما يکي دو سال در همان ساختمان همسايه اش بوديم . همين شناخت باعث شد تا در ماموريت مجدد به " مسکو " به منزل او نقل و مکان کنيم . و بعد از دو سال چون قرار بود به ايران بازگردد ، پيغام داد به فکر خونه باشيم ! يادمه مدتي از راه اندازي تارنمايم گذشته بود . و مثل حالا دوستان همدل و مهربان فراواني داشتم . از اين رو مشکل نياز به مسکن رو در وبلاگ ام مطرح کردم . دوستان زيادي به تکاپو افتادند .. خدا خيرش بده خانم " نيلوفر فارسي " يکي از دوستان بسيار خوب دنياي مجازي ام بود که قدم پيش گذاشته و هر روز به فراخور بودجه من ، ليست بلند بالايي از ...