متن شعر وفات حضرت معصومه

  • اشعار وفات حضرت معصومه(س)

    اشعار وفات حضرت معصومه(س) – قاسم صرافان و دانه ريخت بيايي کبوترش باشي دوباره آينه‌اي در برابرش باشي نه اينکه پر بکشي و به شهر او نرسي ميان راه پرستوي پرپرش باشي «مدينه» شهر غريبي براي «فاطمه»‌هاست نخواست گم شده‌اي مثل مادرش باشي خدا تو را به دل بی قرار ما بخشيد و خواست جلوه‌اي از حوض کوثرش باشي به «قم» رسيدي و گم کرد دست و پايش را چو ديد آمده‌اي سايه‌ي سرش باشي اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد و تا هميشه تو ياس معطرش باشي نگاه تو همه را ياد او مي‌اندازد به چهره‌ات چه مي‌آيد که خواهرش باشي خدا نخواست تو هم با «جوادِ»کوچکِ او گواه رنج نفس‌هاي آخرش باشي نخواست باز امامي کنار خواهر خود ... نخواست «زينبِ» يک شام ديگرش باشي   قاسم صرافان ******** اشعار رحلت حضرت معصومه(س) – علی اکبر لطیفیان حرم امن تو کافی است هراسان شده را مثل شه راه بده آهوی گریان شده را دل سپردیم به آن معجزه ی چشمانت تا که آباد کنی خانه ی ویران شده را مِهر تو باعث خاموشی آتشـدان است خارج از دست خلیل است ، گلستان شده را گندم ری به تنور کرمت پخته شود از تو داریم پس این مزرعه ی نان شده را هرچه شد خرج حرم ارزش او بیشتر است از طلا حرف نزن، نقره ی ایوان شده را به درخانه ی تو بسته و وابسته شدیم چه نیازی است به جنّت سگ دربان شده را گر قرار است جبینش به قدومت نرسد کافرش بیش نخوانیم مسلمان شده را در محلّه خبر لطف تو   بهتر پیچید پخش کردند اگر قصه مهمان شده را شدنی نیست کرم داشته باشی ، امّا دستگیری نکنی دست به دامان شده را پنجره ساخته ای دور ضریح کرمت تا ببندند به آن زلف پریشان شده را ما فقط ظاهری از اوج تو را می بینیم گذری نیست به معراج ِ تو حیران شده را جلوه ای کردی و زهرای پر از جذبه ی تو تا قم آورد دل شاه خراسان شده ر علي اكبر لطيفيان   برگرفته از وبلاگ نودو پنج روز باران ******** اشعار رحلت حضرت معصومه(س) – علی اکبر لطیفیان روی قبرم بنویسید که خواهر بودم سالها منتظر روی برادر بودم بنویسید گرفتار نباشم چه کنم؟ من اگر منتظر روی برادر نباشم چه کنم؟ روی قبرم بنویسید جدایی سخت است اینهمه راه بیایم ،تو نیایی سخت است یوسفم رفته واز آمدنش بی خبرم سالها میشود واز پیرهنش بی خبرم روی قبرم بنویسید ندیده رفتم با تن خسته وبا قد خمیده رفتم بنویسید همه دور ربرم ریخته اند چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند چقدر مردم این شهر ولایی خوبند که سرم را نشکستند خدایی خوبند بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد به خداوند قسم بال وپرم سنگ نخورد چادرم دور وبرم بود وبه پایی نگرفت معجرم روی سرم بود وبه جایی نگرفت ...من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟ من کجا بام کجا کوچه وبازار کجا؟ بنویسید ...



  • شهادت حضرت معصومه (س) - قم

    شهادت حضرت معصومه (س) - قم

    دهم ربیع الثانی ،سالروز شهادت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها ) بر امام عصر (عج) و بر شما و همه شیعیان و دوستداران آن حضرت تسلیت باد آن بانویی که دختر موسی بن جعفر(س) است دخت  علی و  فاطمه ،  بنت  پیمبر (ص)  است   مـهـتـابی  از  تـلألـو  خـورشـیـد  انـبـیــا  اسـت یک  فاطمه  است و  زاده ی  زهرای اطهر است   او  را  لقب  به  حضرت معصومه (س)  داده اند در      پاکدامنی    چو     همانند    مادر    است   با  کاروانی از  مدینه  بیـامد  به سمت قم قصدش  رضای خالق و  شوق برادر است   او خواهـر  امــام رضــا ، ثامـن الحجج  (ع) هم عمـه ی امام جواد است و مهتر است   اینک که  روز  رحلت  آن « بی بی » آمده دل های  شیعیان  ز   وفاتش مکدر است شما رو به خدا این اشعار رو با لحن نوحه و مرثیه زمزمه کنید .برای ما هم دعا کنید.   حمیدرضا فاطمی - فروردین ۱۳۸۸

  • اشعار نوحه حضرت معصومه سلام الله علیها

    (تو زینب رضایی) شفیعه ی روز جزا         تویی حبیبه ی خدا<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> دختر باب الحوائج         ای زینب امام رضا بنگر رضا تنها شده        در ماتمت شیدا شده آواره صحرا شده                معصومه جانم رفتی تو خواهراز برم     بی مونس وبی یاورم ببین تو حال مضطرم              معصومه جانم تو که کربلا نبودی           پیش نیزه ها نبودی یا میون قحطی آب          تو تک وتنها نبودی یا فا طمه ملیکه خدایی   / به درد ما دوایی /  تو زینب رضایی 000000000000000 ای بانوی ایران زمین         کریمه ای ز اهل دین مرقد با صفای تو             بهشت ما روی زمین داغ تو با شد بر دلم            غمهای عالم حاصلم شد زندگانی مشکلم                  معصومه جانم از ماتمت پشتم خمید       جان رضا بر لب رسید کس این چنین روزی ندید           معصومه جانم خوش بحالت که نبودی             دنبال سر برادر یا که از روی بلندی             ندیدی  جدایی سر یا فاطمه ملیکه ی خدایی/به درد ما دوایی / تو زینب رضایی 0000000000000000 وقتی که یا رضا میگم       به شهر قم سر می زنم باذکر  فاطمه مدد           به عرش حق پر میزنم  خواهر مهربان من              و رفتی از کنار من نظاره کن تو حال من                 معصومه جانم در ماتم خواهر رضا           گفتا به فریاد ای خدا گشتی چرا از من جدا                معصومه جانم خوشبحالت که توصحرا        خیمه ها و تو آتیشا نمیگشتی پا برهنه                دنبال یه طفل تنها یا فاطمه ملیکه ی خدایی/ به دردما دوایی / توزینب رضایی 0000000000000000000 اسم مقدست بي بي            دل منو خدايي كرد حضرن ثامن الحجج         ماهارو كربلايي كرد دلمو بکن  هوایی               کفتر ایوون طلایی حرمت تکه خدایی                 مولا حسین جان با مدد از علی موسی        وبا ذکر بی بی زهرا توی صحنت می شه آقا            مولا حسین جان یافاطمه یا فاطمه              امشب تموم ذکر ماس از قم کنار مرقدش              دلها همه کر بوبلاس یافاطمه ملیکه ی خدایی /  من آمدم گدایی / جواز کربلایی التماس دعا:ایمان غلامی(باب الجنه) >>دریافت سبک نوحه واحد عاطفی وفات بی بی معصومه س<<

  • شعر مولودی حضرت معصومه(س)

    شعر مولودی حضرت معصومه(س)

    شعر مولودی حضرت معصومه(س) لبریزه از شمیم بهشت ، هر نیمه شب هوای حرم خورشید میاد برا پا بوسی ، تا گنبـد طلای حـرم   هر دم ، جاریه زمزم ، از تو حریم کریمة عالم وا شده بالم ، به هوای گنبد   امشب ، از سوی جنت ، می‌رسن از راه ملائک رحمت برا زیارت ، میان سوی مرقد   قبلة همه ست ، خود فاطمه ست عشق و آرزوی موسی بن جعفر اون پناه ماست ، تکیه گاه ماست که می شه شفیعة روز محشر   --------------------------   با بوسه ای به خاک حرم ، رنگ دلم خدایی می شه

  • اشعار ولادت حضرت معصومه(س)

    مسیحا زاده تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی مریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا شدی بوسه بر دست تو بر سادات واجب می شود چون ستون عصمت الله بنی الزهرا شدی در میان شوره زار قم بهشتی ساختی مثل کوثر آمدی جوشیدی و دریا و شدی جا نماز غرق نورت گوشه ی عرش خداست در تقرب بر خدا بالاتر از بالا شدی وحی نازل بر لبانت استناد هر حدیث مثل بنت المصطفی صدیقه ی کبری شدی پیش پایت دیدنی باشد قیام موسوی با جلال فاطمی خاتون بی همتا شدی ناز چشمان تو و دکر خداهای پدر کو رسول الله بیند ثانی زهرا شدی خواهر سلطان عالم کار سلطان می کند بر حسین خانواده زینب کبری شدی خنده ی معصوم تو آرامش جان رضا بهترین تمکین قلبت صوت قرآن رضا از همان اول دلت گشته گرفتار رضا بین صحن چشمهایت نقش رخسار رضا جنس بی قیمت که جایش در حریم یار نیست عشق تو باشد متاع ناب بازار رضا یوسف بازار ما چون پرده بردارد ز رخ عاشقی چون تو فقط باشد خریدار رضا در تمام عرضه های بندگی پاک تو همچنان آیینه ایی پیداست رفتار رضا تا میان خطبه ها تفسیر قرآن می کنی کاملا باشد کلامت عین گرفتار رضا آمدی تا پرچم معشوق بر شانه کشی در حریم عاشقی باشی علمدار رضا هرکه عمری خاک بوسی حریمت را کند تا قیامت می شود محرم به اسرار رضا ای کریمه چاره ایی کن لحظه ی جان دادنم دیده ام روشن شود هنگام دیدار رضا روز محشر چون گنه گردد گریبان گیر من آبرو داری بود کار تو و کار رضا دلخوشم خاک حریم تو نشسته بر سرم خاکساری تو می گردد شفیع محشرم تا که دل را آه سینه راهی قم می کند با نگاهی بر ضریحت دست و پا گم می کند آه چون از دل برآید کار آتش می کند بی محابا رخنه ایی در جان هیزم می کند آن ضریحی که بود گرم طوافش جبرییل حضرت حق قبله ی حاجات مردم می کند هرکه دارد عقده در دل یاد قبری گمشده هر سه شنبه در حریمت نذر گندم می کند با سلامی نم نم اشک از دو دیده می چکد کاسه ی خالی ما لبریز از خم می کند نیمه شبها در حرم تا صحن گردی می کنم ناگهان دل یاد قبله گاه هفتم می کند لفظ خواهر گوییا مانوس گشته با بلا خون زینب در رگان تو تلاطم می کند کس ندیده تا به حالا خواهری گیسو پریش جستجوی یار زیر نیزه و سم می کند با وجودی که حدود مقتلش را دیده بود بازهم جسم عزیز مادرش گم می کند قاسم نعمتی یاد تو آسمان دلم را فراگرفت باران بهانه داشت، سراغ تو را گرفت چادر به سر کشیدم و یادم نمانده کی؟ دستم میان دست ضریح تو جا گرفت گم شد دلم حوالی عطر گلاب و عود از سقف و سنگفرش حرم بوسه ها گرفت می گفت روی منبر قلبم کسی ...خوشا دستی که دست خواهر مولا رضا گرفت هم اسم مادر تو مرا نام کرده اند این عشق در وجودم از آغاز ...

  • حضرت معصومه...

    وفات حضرت معصومه (س) بانوی فضیلت و کرامت تسلیت باد