متن مقدمه

  • متن كامل مقدمه كتاب «عشق قابيل است»

    سلام دوستان عزيز يكي از بازديدكنندگان محترم لطف كردند و مقدمة كتاب «عشق قابيل است » را برايمان ارسال كرده‌اند با يك دنيا سپاس اين متن پر از احساس را به همة بازديدكنندگان اين بلاگ تقديم مي‌كنيم:   به‌نام هميشه دوست   «مرگ حق دارد كه از من روي برگردانده‌است زندگي در كام من زهر هلاهل ريخته»فاضل نظري      خيلي وقت‌ها نبايدها، بايد مي‌شود بي‌آنكه خواسته باشيم. تازه خيلي وقت‌ها اختيار ناخواستة ما هم بر آن قرار مي‌گيرد. خلاصه آنچه كه بايد بشود مي‌شود، مثل همين مقدمه نويسي من كه هيچگاه كمترين تمايلي به آن نداشته‌ام. به‌خصوص با اين ذهنيت كه اگر نوشته‌هاي عزيزي بزرگ همچون همسفر و هم‌شانه‌ام باشد. ولي حالا به اختيار و به مهر...    كتابي كه پيش‌رو داريد ماحصل نزديك به دوسال چشم انتظاري است، كه به‌خاطر خيلي مشكلات كه ما مي‌دانيم و شما، و خيلي‌هاي ديگري كه نمي‌دانيم چاپش به تأخير افتاد. در آغاز قرار بر اين بود كه با نام «يك سرنوشت سه حرفي» به چاپ سپرده شود... اما ارديبهشت امسال(84) حدود 9 غزل يا بيشتر همراه با يك مثنوي را از مجموعة سابق كم كرديم و چند غزل ديگر به مجموعه اضافه نموديم كه همين شد كه مي‌بينيد. خلاصه همه چيز دست به دست هم داد و - از بوي بيمارستان «گلپايگاني قم» كه عطر گل‌هاي مريم را در زندگي‌مان پژمرد و بوي شب‌بوها را 5 شبانه روز پشت درهاي هميشه نگران «آي.سي.يو» اشك چشمانمان كرد تا بغض‌هاي فروخورده‌يمان به نفس تنگي برسند و زندگي‌مان مچاله شود در فريادهايي، كه در راهروهاي بيمارستان سكوت كرديم، بگير تا مشكلات پايان ناپذير چاپ-  همه و همه بر آن شدند تا اتفاق، شاعر اين مجموعه را از هدية اولين كتابش به شما محروم كند.    خيلي پيش‌ترها به مرحوم سلمان هراتي مي‌انديشيدم كه اگر مي‌ماند چه امپراتوري غزلي به هم مي‌زد، حال مي‌بينم كه همين فرصت را روزگار تلخ از «نجمة» عزيز نيز گرفت، به قول عماد خراساني: «از ما گذشت نيك و بد اما تو روزگار / فكري به حال خويش كن اين روزگار نيست»، از ما هم گذشت، او هم رفت هرچند خيلي زود، به اندازة طلوع و غروب خورشيد كوتاه بود، يك روز كوتاه بيش نبود، اما بود، روز بود، روشنايي بود، مهر بود و بزرگ «و با تمام افق‌هاي باز نسبت داشت».    مثل خيلي از شاعران بزرگي نبود كه اگر شعرشان را بگيري تمام مي‌شوند، شاعر بود، شاعرانه مي‌زيست اما هيچگاه تمام داشته‌هايش شعرش نبود كه اگر بگيرندش تمام شود، نه! انسان دوستي‌اش را نمي‌توانستد «هيچوقت... . رفت و جاويد شد، همانطور كه مي‌گفت و مي‌دانست: «بعد از تو شايد عاقبت من نيز مانند خواجه حافظ شيراز است من زنده‌ام به شعر و پس از مرگم ...



  • متن سخنرانی استاد پناهیان - انقلاب ما مقدمه ساز ظهور است!

      سخنرانی استاد پناهیان در شب ۲۲ بهمن ۸۸ بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین ثم الصلوه و السلام علی[ سیدنا و حبیبنا ابی القاسم المصطفی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما الحجه بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفدا اعوذبالله من الشیطان الرجیمرب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی در شب پیروزی انقلاب اسلامی که شب بسیار پرمعنویتی است برای ما بیجاست اگر درباره موضوع دیگری گفتگو کنیم. به طور صریح و مستقیم به بحث پیرامون انقلاب بپردازیم که البته از مباحث بسیار مهم و شیرینی میتونه باشه که دل های ما رو و اندیشه های ما رو نورانی می کنه. اولا انقلاب اسلامی ما با رهبری حضرت امام چیزی است که توسط ائمه هدی (علیهم السلام) پیش بینی شده.در حداقل دو روایت از روایت هایی که از امام باقر (ع) و شاید دیگر امامانمان نقل شده است، تصریح فرموده اند که مردی از قم قیام خواهد کرد؛ نام او نام یکی از انبیای عظام است. می دونید حضرت امام اسمشون روح الله بود و روح الله هم اسم حضرت عیسی بن مریم هم هست. او وقتی به حق قیام می کنه آنچه می طلبد به او نمی دهند و با اومقابله می کنند. او دوباره قیام می کنه و اینبار برای گرفتن حق موفق میشه. درباره یاران او، درباره قیام او تحسین های فراوانی از سوی ائمه هدی (ع) ذکر شده. در روایت دیگری آمده است که مردی از قم، قیام می کند که نام او روح الله است. به طور مشخص نام حضرت امام رو می برند و مشخصات انقلاب رو از خرداد 42 تا پیروزی انقلاب رو بیان می فرمایند. انقلاب ما چیزی نیست که از مد نظر اولیا خدا و اوصیای پیامبر گرامی اسلام دور مانده باشه. درباره مقدمات انقلاب ما هم باز روایاتی از آخرالزمان هست. من به اون روایات هم اشاره کنم، روایات خوبی هستند. می فرمایند وقتی زمانه ظهور نزدیک میشه در آخرالزمان حوزه علمیه (به تعبیر ما حوزه علمیه)؛ مرکز نشر معارف اهل بیت از نجف اشرف به قم منتقل میشه و قم مرکز توزیع و نشر معارف اهل بیت به همه جهان خواهد شد. دقت می فرمایید؟ با آمدن حضرت امام از نجف اشرف به قم و حوادثی که در عراق رخ داد مثل ظهور صدام و جنایت های او که در روایات ظاهرا اونجوری که بررسی کردند از صدام به سفیانی اول نام بردند و میشه تطبیقش داد به سفیانی اول که وقتی از امام صادق (ع) درباره سفیانی پرسیدند، سفیانی کسی است که قبل از ظهور قیام می کنه و به شیعه کشی اقدام می کنه، حضرت می فرمایند که سفیانی اول رو میگید یا سفیانی دوم؟ بعد می پرسن که مگه سفیانی دوتا هست؟ بعد توضیح میدن ویژگی های سفیانی اول رو که برمی شمرند، برخی از محققین ظاهرا (این کلمه ظاهرا بنده رو نگه دارید برای اینکه جدل ...

  • مقدمه و نریشن

    مقدمه و نریشن

    جام جم - قاب کوچک - شنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۸   کارگاه مستند   مقدمه و گفتار متن   از لوازم فیلم مستند «مقدمه» است. به طور کلی فیلم های خوب –کوتاه یا بلند- همه برای ورود به موضوع، مقدمه دارند. از ویژگی های یک مقدمه خوب این است که می بایست اشتهابرانگیز و تحریک کننده باشد اما فیلم را لو ندهد و موضوع آن را به کلی فاش نکند. مقدمه باید احساس تشنگی ایجاد کند نه اینکه سیراب کند. شاهکارهای روایتی بخصوص آثار کلاسیک بی برو برگرد مقدمه دارند. هنر ایران زمین هم که بخصوص بعد از اسلام بیش از همه «کلام» است آن هم مقدمه دارد. عمده مقدمه ها ضمن ایجاز و فشردگی زمانی، از بیان کنایی نیز برخورداند. می توان به دو روش فیلم را آغازید: 1-   شروع با مقدمه کوبنده (دینامیک) 2-   شروع با مقدمه آرام (غیردینامیک) اگر با شکل اول فیلم را آغاز کردیم سکانس بعد از مقدمه می بایست آرام و غیردینامیک باشد و اگر با شکل دوم فیلم را آغاز کردیم بایست سکانس بعد از مقدمه را به شکلی کوبنده و دینامیک کارگردانی و تدوین کنیم.    مقدمه باید القاکننده و تداعی گر باشد. باید شمایی اجمالی از موضوع را نشان بدهد و در عین حال خود موضوع را نشان ندهد. باید تماشاگر را به حدس و گمان وادارد و اینگونه او را در پی گیری ادامه اثر ترغیب نماید. اما پس از این مرحله نوبت به تدوین می رسد که باید به خوبی وظیفه خود را انجام دهد تا اثر مقدمه کامل شود. تدوین خوب تدوینی است که به موجب آن مخاطب، لحظه به لحظه احساس کند چیزی را فهمیده و بعد ببیند اشتباه کرده است و در عین حال حس نکند سر او کلاه گذاشته اند و فریبش داده اند. در واقع دو شاخص نمایانگر تدوین خوب عبارت است از: 1-   آن چه مخاطب حدس زده درست در بیاید و او به پی گیری امیدوار شود. 2-   آن چه مخاطب حدس زده درست در نیاید و او شگفت زده شود. چنانچه پیشتر هم اشاره شد این آثار روایتی هستند که مقدمه لازم دارند و الا اگر اثری توصیفی بود نه روایی، می تواند مقدمه نداشته باشد چنانچه به عنوان مثال غزل حافظ نیازی به مقدمه ندارد حال آنکه اشعار شاهنامه فردوسی مقدمه نیاز دارند و البته فردوسی هم استاد مقدمه سازی ادبی است که در ادبیات به آن «براعت استهلال» می گویند. مقدمه سازی برای فیلم را می توان به خوبی از براعت استهلال های شاهکارهای بی بدیل شعر و ادب فارسی آموخت.    بحث دیگری که در اینجا می خواهیم مطرح کنیم بحث گفتار متن یا «نریشن» است که یکی از مهمترین امکانات موجود در اختیار فیلمساز مستند برای ساخت و تولید اثر است. نریشن همان اندازه که می تواند به موفقیت فیلم مستند کمک کند، اگر درست و به جا و به اندازه استفاده نشود می تواند مهمترین عامل افت کیفی اثر باشد. درست ...

  • مقدمه شاهنامه ابومنصوري

    مقدمه شاهنامه ابومنصوري ابومنصورمعمري مقدمه شاهنامه ابو منصوري معرفي كتاب “مقدمه شاهنامه ابومنصوري” يكي از قديمترين نمونه‌هاي نثر پارسي است. در سال 346 هجري قمري بفرمان ابومنصور عبدالرزاق ـ كه از طرف سامانيان سپهسالار كل خراسان بوده است ـ بقلم ابومنصور العمري نوشته شده است. شاهنامه منثور مزبور كه علي‌الظاهر مايه شاهنامه منظوم فردوسي قرار گرفته از ميان رفته است. فقط مقدمه آ ن را كه اينجا آورده‌ايم در آغاز نسخه‌هاي قديم شاهنامه قرار داده‌اند. (براي بدست آوردن اطلاعات بيشتر رجوع شود به بيست مقاله شادروان علامه محمد قزويني) بگفته مرحوم قزويني ابهامي در بعضي جملات موجوداست كه شايد بعدها، بر اثر پيدا شدن نسخه‌هاي صحيح ـ ترمقدمه ـ رفع شود. متن مقدمه شاهنامه ابومنصوري تاريخ تأليف سال 346 هـ . ق. سپاس و آفرين خداي را كه اين جهان و آن جهان را آفريد و ما بندگان را اندر جهان پديدار كرد و نيك‌انديشان را و بدكرداران را پاداش و بادافراه برابر داشت و درود بر برگزيدگان و پاكان و دين‌داران باد خاصه بر بهترين خلق خدا محمد مصطفي صلي‌الله عليه و سلم و بر اهل بيت و فرزندان او باد، آغاز كارنامه شاهنامه از گردآوريده ابومنصور المعمري دستور ابومنصور عبدالرزاق عبدالله فرخ، اول ايدون گويد درين نامه كه تا جهان بود مردم گرد دانش گشته‌اند و سخن را بزرگ داشته و نيكوترين يادگاري سخن دانسته‌اند چه اندرين جهان مردم بدانش بزرگوارتر و مايه‌دارتر. و چون مردم بدانست كروي چيزي نماند پايدار، بدان كوشد تا نام او بماند و نشان او گسسته نشود، چو آباداني كردن و جايها استوار كردن ودليري و شوخي و جان سپردن و دانائي بيرون آوردن مردمانرا بساختن كارهاي نوآئين چون شاه هندوان كه كليله و دمنه و شاناق ورام ورامين بيرون آورد، و مأمون پسر هارون‌الرشيد منش پادشاهان وهمت مهتران داشت. يكروز با مهتران نشسته بود گفت مردم بايد كه تا اندرين جهان باشند و توانائي دارند بكوشند تا ازو يادگار بود تا پس از مرگ او نامش زنده بود. عبدالله پسر مقفع كه دبير او بود گفتش كه ازكسري انوشيروان چيزي مانده است كه از هيچ پادشاه نمانده است. مأمون گفت چه ماند گفت نامه از هندوستان بياورد، آنكه برزويه طبيب از هندوي بپهلوي گردانيده بود، تا نام او زنده شد ميان جهانيان. و پانصد خروار درم هزينه كرد. مأمون آن نامه بخواست و آن نامه بديد، فرمود دبير خويش را تا از زبان پهلوي بزبان تازي گردانيد. نصر بناحمد اين سخن بشنيد خوش آمدش دستور خويش را خواجه ...

  • مقدمه ای برای یک

      مقدمه ای برای یک پیشنهاد   نظریه ادبی جدید یا ” نقد نو“ ، در حقیقت مرگ نـویسنده را اعـلام می کند. در نقد سنتی، معمولا راوی یک متن را، نویسنده اثر می دانند، حال آنکه بین نویسنده و راوی فرق است. در جهان داستانی، در واقع، یک رمان، مرکب از نویسنده، راوی و خواننده را تشکیل می دهد. نقد نو زمان و زبـان را عامل دیـگری در مـثلث، نـویسنده و روایـتگر و خـواننده، اضـافه می کند. جمله معروف و.ه.لارنس که می گوید: (هرگز به هنرمند اعتماد نکن. به قصه اعتماد کن) در تبیین همین اندیشه است.در نقد سنتی، از هر اثر، معمولاً به شکل و محتوا می پردازند. حال آنکه از بدیهی ترین و شاید مهم ترین عنصر یعنی زبان غفلت می کنند. در نظریه نقد نو دیگر محتوا حاکم بلا منازع نیست. بلکه شیوه ی بیان داستان از خود محتوا مهم تر است. شکل، دیگر،  ابزاری برای شرح محتوا به حساب نمی آید بلکه الزاما خود محتوا است. در یک کلام، شیوه ی بیان یک روایت، افشاگر جهان بینی نویسنده – راوی است. به عبارت دیگر، فرم واگوئی یک متن، موضوع، داستان، جهان بینی روایتگر را پیش ما وا می نهد که او جهان را ساده، خطی، پیچیده، به سامان، ویران، پوچ، نیهلستی ... چگونه می بیند و با کدام ابزار با هستی در آمیخته است. آیا با هستی در تعارض است یا تفاهم؟ هر چند نیت و مقصود خود را در لایه های داستان مخفی کرده باشد و با تاکید روی متن و یا ارجاع به خارج متن، ما دسـت او را می خوانیم و با قهرمانان او چه منفی و یا مثبت، همذاد پنداری و یا به بیگانگی می رسیـم و در حقیقت، متن با شیوه بیانی که از دست او خارج شده است، برداشتی منهای بر داشت نـویسنده – راوی خـواهیم داشت. هرگاه نویسنده بـخواهد فرم و یا متن (کانون) یک قرائت (عنصر چیره- عنصر مـغلوب) بر من خـواننده تـحمیل کند و با بـازی زبـانی و فرمی توجه ی من خوانـنده را معـطوف به یک (کانون) و از (کانون) هـای دیگر و متکثر اثر – فـرم دور نگاه  دارد لیـکن من خـواننده با بـرداشت متضـاد از بـرداشت نـویسنـده – راوی، دسـت او را می خوانم. دیگر” استبداد متن“ ، خواننده را مرعوب نمی کند و من خواننده وارد بازی شده ام و بیرون از بازی نیستم و با خواندنم روی اثر حرف و حدیث دارم. شاید بگوئید یک اثر ادبی، رمان، شعر در هر حال نویسنده دارد، بلی نویسنده الزاما روایتگر نیست. مثلی کوچک ولی مهم شاید ما را به نظریه نقد نو نزدیک کند. رمان(همسایه ها) ی احمد محمود، از (زاویه دید) یا نظر گاه جوانی خام روایت می شود. یعنی احمد محمود، راوی، خواننده یا شنونده، یک مثلث کامل. اما جهان نا به سامان داستان درتاریک روشن دهه تاریخی اثر، شیوه بیان متن، نگاه خالد به هستی، با نگاه احمد محمود (نویسنده) ...

  • مقدمه

    "بسم الله الرحمن الرحیم"     اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وعَلی اصحابِ الْحُسَیْنِ .سلام...به وبلاگ من خوش آمدید  .خوشحال میشم نظراتتون رد در مورد مطالب وبلاگم بدونم  کپی برداری از مطالب این وب ،باذکر منبع ، بلامانع است    اگر انسانی، انسانی را بخاطر گناهی سرزنش کند ؛نمیرد تاخود به آن گناه مرتکب شود...امام صادق(ع)

  • شيوه نگارش مقاله‌

       با توجه‌ به‌ اين‌ نكته‌ كه‌ نوشتن‌ مقاله‌ و كلاً خلق‌ يك‌ اثر علمي‌ در تجربه‌هاي‌ نخست‌ كمي‌ دشوار به‌نظر ميرسد، در اين‌ مقاله‌ سعي‌ شده‌ است‌ مراحل‌ نوشتن‌ يك‌ مقاله‌ از آغاز تا مرحله‌ تهيه‌ نسخه‌ نهايي‌ مقاله‌، به‌ روشي‌ ساده‌ و عملي‌ بيان‌ شود. چگونگي‌ نوشتن‌ يك‌ مقاله‌ پژوهشي‌ و يا استخراج‌ مقاله‌ از طرح‌ تحقيقاتي‌، انواع‌ مقالات‌، معيارهاي‌ ارزيابي‌ مقاله‌ علمي‌ با رعايت‌ اصول‌ نگارش‌ و ارسال‌ آن‌ براي‌ مجله‌ به‌منظور چاپ‌ و انتشار، از مواردي‌ است‌ كه‌ در اين‌ مقاله‌ مورد بحث‌ قرار گرفته‌ است‌. متن مقاله : مقدمه‌ ساختار اصلي‌ اين‌ مقاله‌ برگرفته‌ از مباحث‌ مطرح‌ شده‌ در "كارگاه‌ آموزشي‌ شيوه‌ نگارش‌ مقاله‌ تحقيقي‌" است‌ كه‌ به‌ همت‌ "انجمن‌ كتابداري‌ و اطلاع‌رساني‌ ايران‌ (اكتا)" در روز بيست‌ و نهم‌ ارديبهشت‌ 1384 در كتابخانه‌ مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌ برگزار شد. اين‌ كارگاه‌ يك‌ روزه‌ كه‌ توسط‌ استاد ارجمند جناب‌ آقاي‌ دكتر رحمت‌الله‌ فتاحي‌ تدريس‌ شد، بسيار جالب‌ و كاربردي‌ بود. يكي‌ از تكاليف‌ عملي‌ كلاس‌ اين‌ بود كه‌ چگونه‌ مي‌توان‌ در رابطه‌ با موضوعاتي‌ كه‌ با آن‌ سر و كار داريم‌، نظير مسائل‌ طرح‌ شده‌ در اين‌ كارگاه‌ آموزشي‌، مجموعه‌اي‌ مدون‌ به‌عنوان‌ مقاله‌ تهيه‌ كرد به‌ نحوي‌ كه‌ براي‌ ديگران‌ نيز قابل‌ استفاده‌ باشد. به‌ همين‌ دليل‌ نگارنده‌ تصميم‌ گرفت‌ تا به‌عنوان‌ تمرين‌ و يك‌ تكليف‌ كلاسي‌ اين‌ وظيفه‌ را بر عهده‌ گرفته‌ و آن‌ را در قالب‌ مقاله‌ در اختيار علاقه‌مندان‌ قرار دهد؛ تا چه‌ قبول‌ افتد و چه‌ در نظر آيد. البته‌ بر خود لازم‌ مي‌دانم‌ تا ضمن‌ قدرداني‌ از آقاي‌ دكتر فتاحي‌، اشاره‌ كنم‌ كه‌ درونمايه‌ و ساختار كلي‌ اين‌ مقاله‌ متأثر از مطالب‌ مطرح‌ شده‌ در كارگاه‌ آموزشي‌ مذكور مي‌باشد.بدون‌ شك‌ يكي‌ از مشكلات‌ اساسي‌ كساني‌ كه‌ در آغاز راه‌ نوشتن‌ و خلق‌ يك‌ اثر علمي‌ هستند، همانا مسئله‌ چگونه‌ نوشتن‌ است‌. اين‌ مشكل‌ در واقع‌ دغدغه‌ همه‌ كساني‌ است‌ كه‌ مي‌خواهند دست‌ به‌ قلم‌ برده‌ و مطالبي‌ در قالب‌ گزارش‌، مقاله‌، كتاب‌ و... بنويسند، و به‌ علل‌ و عوامل‌ زيادي‌ از جمله‌ شيوه‌هاي‌ آموزش‌ در نظام‌ آموزش‌ و پرورش‌ و خانواده‌ و اجتماع‌ بر مي‌گردد كه‌ نيازمند بحث‌ و بررسي‌ دقيق‌ از سوي‌ متخصصان‌ مربوطه‌ است‌ و كالبد شكافي‌ عميق‌ اين‌ مسائل‌ در اين‌ مختصر نمي‌گنجد. البته‌ تاكنون‌ مطالب‌ نسبتاً زيادي‌ در رابطه‌ ...

  • چهارچوب مقاله و قواعد مقاله نویسی

    تحقیق و پژوهش از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به جرات میتوان گفت که همه پبشرفت های علمی صنعتی پژوهشی تکنولوژی و جامعه شناسی بر پایه تحقیق و پژوهش استوار است. اصلی ترین و مهمترین شیوه ارائه نتایج یک مطالعه و تحقیق، تهیه مقاله پژوهشی است  و محققی در صحنه تولید وانتشار علمی موفق است که بتواند نتایج پژوهش خود را در مجلات معتبر پژوهشی به چاپ برساند. از آنجا که نوشتن صحیح و مناسب یک مقاله یک رکن اساسی برای چاپ مقالات علمی میباشد، در اینجا سعی شده است که به بررسی روش های صحیح نگارش مقالات پژوهشی پرداخته شود. به طور کلی هر مقاله پژ وهشی شامل اجزای اصلی زیر است:    عنوان    نام نویسنده یا نویسندگان    اطلاعات تماس    چکیده     واژگان کلیدی    مقدمه    مبانی نظری تحقیق    روش تحقیق    یافته های تحقیق    بحث و نتیجه گیری    فهرست منابععنوان مقاله 1)    اولین بخش یک مقاله عنوان است که باید اشتراکاتی با موضوع اصلی تحقیق داشته باشد و به شکلی جذاب جمله‌بندی شده باشد. نکات زیر در انتخاب عنوان مقاله قابل توجه هستند:2)    عنوان مقاله حتی الامکان باید دقیق و رسا بوده و از به کار بردن اصطلاحات ناآ شنا یا اختصاری خودداری شود.3)    عنوان مقاله حتی الامکان باید جمله خاصی باشد که نکات اصلی و عمده موضوع را در بر داشته باشد.4)    به طور معمول (نه همیشه) و در نام‌گذاری اکثر تحقیق ها این نکات در نظر گرفته می شود: چه چیزی را میخواهیم بررسی کنیم، در چه جامعه ای، در کجا و در چه زمانی. مثلا عنوان یک مقاله میتواند این باشد: بررسی رابطه سطح سواد مادران و تغذیه کودکان در شهر تهران سال 13865)    عنوان باید «فاقد پیش داوری» باشد. به عنوان مثال، انتخاب این عنوان برای یک مقاله، مناسب به نظر نمی رسد: بررسی علل بی علاقگی رانندگان نسبت به بستن کمربند ایمنی!6)    اگر کلماتی در توصیف ویژگی مطالعه شما نقش کلیدی دارند حتما در عنوان خود آن را بگنجانید. مثل مطالعه آینده نگر مطالعه دوسویه کور یا مطالعه تصادفی شده7)    هیچ گاه نباید در عنوان مقاله نتیجه پژوهش را به صورت ثابت شده ذکر نمود.نویسندگان و آدرس هااسامی نویسندگان و همکارانی که در مطالعه شرکت داشته اند باید بطور کامل ذکر شود. همچنین نویسنده اصلی که مسئول ارتباط با خوانندگان است باید مشخص شده و آدرس کامل و شماره تلفن وی در اختیار خوانندگان قرار گیرد.چکیده تحقیق چکیده پس از عنوان بیشتر از سایر بخشهای یک مقاله خوانده میشود و در چکیده قسمت های مختلف مقاله شامل مقدمه، اهداف، روشها و نتایج تحقیقق بصورت خلاصه ذکر می شود. متن بسیاری از مقاله ها به طور کامل در دسترس ما نیست و گاهی فرصت برای خواندن ...