مديريت سرمايه اجتماعي

  • مقاله رابطه بین سرمایه اجتماعی ومدیریت دانش

    رابطه بين سرمايه اجتماعي و مديريت دانش (ارائه مدل جديد) يونس فاتح دانشجوي دوره دكتراي كسب و كار (DBA) دانشگاه صنايع و معادن رحمان آقاپور كارشناسي ارشد مديريت اجرايي ـ گرايش استراتژي سازمان مديريت صنعتي آذربايجان‌شرقي چكيده شواهد تجربي در جوامع مبتني بر دانايي، اهميت فرآيند خلق، جذب، بكارگيري و انتقال دانش را در ارتباط با سرمايه اجتماعي سازمانها به طور آشكارا نمايان مي‌سازند. امروزه دانش يک سرمايه تلقی مي‌شود و دارايي دانشی ملت‌ها، راهی برای مشارکت کشورهای در حال توسعه در انقلاب دانشی به شمار می‌آيد که در کاهش فاصله بين کشورهای در حال توسعه و توسعه‌يافته نقش دارد برای دست‌يابی به توسعه مبتنی بر دانايی، مديريت دانش يک رکن اساسی است. چنانچه دانش به صورت اصولی مديريت نشود و دانش فردی به دانش جمعی تبديل نگردد نمی‌توان آن رابه عنوان رکن توسعه قلمداد کرد. هدف اصلي اين مقاله كمك به توسعه مفهوم سرمايه اجتماعي و نقش آن در مديريت دانش بوده كه تأثير بسزايي در توانمندسازي كاركنان، كارآفريني، انباشت سرمايه انساني و نهايتاً اقتصاد نوين دارد. در اين مقاله ابتدا چارچوب تئوريكي سرمايه اجتماعي ارايه شده و سپس بر مبناي زيرساختهاي مديريت دانش، به وضعيت سرمايه اجتماعي مي‌پردازد. يافته‌هاي اين بررسي از عوامل تسهيل‌كننده و توسعه‌دهنده يك چارچوب يكپارچه كه براي مديريت امور دشوار لازم مي‌باشند، حمايت كرده و مزاياي آينده‌ي مديريت اين امور را با مد نظر قرار دادن ارتباط آن با چندين عامل اجتماعي بر مي‌شمارد. پيشنهادات ارائه شده بر اساس مدل مديريت دانش و سرمايه‌هاي اجتماعي هم مي‌باشد. واژه‌هاي كليدي: سرمايه اجتماعي، مديريت دانش   مقدمه سازمان‌هاي عصر حاضر در يک محيط کاملاً رقابتی و بسيار پويا فعاليت مي‌کنند که مهم‌ترين سرمايه آنها، کارکنان‌شان مي‌باشد. استمرار و تداوم مزيت رقابتی سازمانها در چنين شرايطی در داشتن کارکنان دانش‌گرا، خلاق و نوآور است که مي‌توانند با اصلاح يا تغيير آگاهانه در کارکردها و فرآيندها مزيت پايدار براي سازمان خود خلق نمايند. يكي از ويژگي‌هاي اقتصاد دانشي، تغيير دائمي موقعيت‌ها و شرايط است. بنابراين، سازمان‌ها بايد پيوسته دانش خود را غني كرده، دانش جديد ايجاد كنند و اين را در فرآيندهاي توليدي و خدماتي خود بكار گيرند. براي اينكه سازمان‌ها بتوانند در اقتصاد دانشي موفق باشند، بايستي در نوآوري مستمر و پيوسته، كه به عنوان يك عامل حياتي محسوب مي‌شود، فعال باشند. اثربخشي فرآيند ايجاد دانش، سطح نوآوري را تعيين مي‌كند. شايان ذكر است سازمان‌ها داراي سه نوع سرمايه ...



  • نقش روابط عمومي در تقويت سرمايه اجتماعي

    نقش روابط عمومي در تقويت سرمايه اجتماعي(مديريت استراتژيك توسعه سرمايه اجتماعي)سرمايه اجتماعي تعبيري است جامعه شناسانه كه تعاريف گوناگون براي آن عنوان شده است ولي يك تعبير كه بيشتر مورد تأكيد اين نگارش قرار گرفته عبارت است از ميزان ارتباط، اعتماد متقابل و همبستگي افراد به يكديگر در يك جامعه كوچك يا بزرگ. بنابراين اين ويژگي‌ها مي‌تواند بين افراد يك خانواده، يك سازمان، يك جامعه يا ملت و بين افراد ملل مختلف جهان برقرار شود. ادعا شده است كه هرچه اين همبستگي و اعتماد بيشتر باشد، دلبستگي، دلسوزي، گذشت و اعتماد بين همنوعان، همشهريان، همكاران سازماني و اعضاء يك خانواده بيشتر خواهد شد و اين سرمايه در توفيق جوامعي كه از آن بيشتر برخوردارند از سرمايه‌هاي اقتصادي، طبيعي و انساني موثرتر است.با اينكه خداوند انسان را پديده‌اي با احساس و عواطف انساني خلق كرده است معذالك شرايط تربيتي، اجتماعي، ارتباطي، اقتصادي و بويژه سياسي باعث مي‌شود كه انسانها در محيط‌هاي خرد و كلان زندگي خود از ميزان متفاوتي ارتباط، همبستگي و اعتماد متقابل برخوردار باشند.مسلماً عوامل متعددي مي‌تواند در تقويت يا تضعيف اين سرمايه ارزشمند تأثير داشته باشد. در اين نگارش سعي بر آن است نقش روابط عمومي در تقويت اين پديده اجتماعي مورد تحليل قرار گيرد و ادعا شود كه روابط عمومي‌ها مي‌توانند در تقويت سرمايه اجتماعي سازمانها، جامعه و حتي روابط عمومي بين المللي مؤثر باشند.همانگونه كه كارشناسان روابط عمومي ادعا مي‌كنند، روابط عمومي هرسازمان در عين حال كه موظف است در راستاي توفيق و اجراي مأموريت و وظايف سازمان خود تلاش نمايد، به خواست‌هاي كاركنان سازمان مربوطه و ارباب رجوع سازمان نيز توجه ويژه داشته و در واقع سمت‌گيري خاص در جهت دستيابي به تأمين حقوق حقه طرفين يعني كاركنان و مديريت، از يك سو و جامعه و سازمان را از سوي ديگر، تلاش نمايند. كه البته اين نقش، روابط عمومي را در مقايسه با ساير حوزه‌هاي وظيفه‌اي سازمانها متمايز مي‌كند.توجه و تأكيد بر عدالت اجتماعي و رعايت حقوق كاركنان سازمان و مردم خارج سازمان وظيفه‌اي است كه روابط عمومي را قادر مي‌سازد كه نه تنها ارتباط، اعتماد و اتصال كاركنان درون سازمان را برقرار نمايد بلكه موجب تقويت همين ارتباطات با مردم خارج از سازمان گردد.نكته ديگري كه مورد توجه و تحليل اين نگارش قرار گرفته است نقش ارتباطات بازاريابي بعنوان حوزه‌اي از روابط عمومي سازمان مي‌باشد كه اين نقش به دليل وظيفه تبليغاتي كه واحدهاي بازاريابي بعهده دارند و در واحدهاي كسب و كار عمدتاً به دنبال فروش كالاها و خدمات سازمانها ...

  • نقش سرمايه اجتماعي در بهره وري نيروي کار

    چکيده: ابهام مفهومي، تعاريف چندگانه دارد و فقدان اطلاعات لازم در زمينه سرمايه اجتماعي، مانعي بر سر راه تحقيقات نظري و عملي در مورد نقش سرمايه اجتماعي بوده است. سرمايه اجتماعي، از آن جا که مکمل ساير منابعي است که تحت کنترل افراد و سازمان ها مي باشند، منبع مهمي براي افراد و سازمان به شمار مي رود. ‏بسياري از مطالعات به اثرات سرمايه اجتماعي در سطح يک شرکت يا صنعت بر عملکرد‏ پرداخته اند. اما مطالعات کمتري سرمايه اجتماعي را به بهره وري در سطح فردي مرتبط کرده اند. مطالعات محدود انجام شده در اين زمينه، نشان‌دهنده تأثير سرمايه اجتماعي بر کارآيي و بهره وري نيروي انساني است. اين تأثير از راههاي مختلفي امکان‌پذير است. هزينه‌هاي پايين‌تر تعاملات، نرخ پايين‌تر جابه جايي افراد، تسهيم دانش و نوآوري و بهبود کيفيت محصولات، از جمله مواردي است که تأثير سرمايه اجتماعي بر بهره وري را نشان مي دهند. با اين وجود، تأثير دقيق سرمايه اجتماعي بر بهره‌وري قابل اندازه‌گيري نيست، زيرا هم سرمايه اجتماعي عوامل و متغيرهاي بسياري را شامل مي‌شود که بسياري از آنها کيفي هستند و اندازه‌گيريشان دشوار است و هم بهره‌وري متغيرهاي زياد را دربر مي‌گيرد.  مقدمهنظريه‌هاي مختلف اقتصادي، انقلابي در عمليات سازماني در دهه گذشته ايجاد کرده است. اين انقلاب، شکلهاي سنتي سرمايه‌اي، مانند: ساختمانها و تجهيزات را تحت تأثير قرار داده، سرمايه‌هاي جديدي را مطرح کرده است. اين سرمايه‌هاي غيرملموس، نقش زيادي در توسعه و رشد سازمان دارند. اصطلاح سرمايه، روز به روز متغيرهاي بيشتري را شامل مي‌شود. برخي از آنها شامل سرمايه انساني، سرمايه مشتري، سرمايه هوشي و سرمايه سلامتي است.تحقيق روي آموزش و توسعه به عنوان سرمايه‌گذاري روي سرمايه انساني، در اواخر دهه پنجاه ميلادي و اوايل دهه شصت از راه محققان اقتصادي انجام شد. هر چند تعاريف اوليه تئوري سرمايه انساني، دانش کارگر را براساس تحصيلات مدرسه‌اي رسمي مي‌سنجيد، ولي همبستگي سطوح تحصيلي با بهره‌وري ورشد اقتصادي، نشان داد که تحصيلات بيشتر همراه با تجربه کار در نهايت به بهبود بهره‌وري منجر مي‌شود (2006:117,Nafukho Brooks and).به تازگي تئوري سرمايه اجتماعي از جامعه‌شناسي به عنوان يک نيروي بالقوه مؤثر بر عملکرد سازماني، مشتق شد. سرمايه اجتماعي مي‌تواند به عنوان منابع موجود در شبکه‌هاي اجتماعي که توسط افراد مورد استفاده قرار مي‌گيرد و همچنين مي‌تواند به عنوان سرمايه‌گذاري بوسيله افراد در روابط بين فردي مفيد در بازارها، مورد نظر قرار گيرد. کلمن (1990) باور دارد که: در سرمايه اجتماعي، روابط اجتماعي، ...

  • نقش سرمايه اجتماعي در توسعه

    چكيده<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> سرمايه اجتماعي (Social Capital) از مفاهيم نويني است كه امروزه در بررسيهاي اقتصادي و اجتماعي جوامع مدرن مطرح شده است. طرح اين رويكرد در بسياري ازمباحث توسعه اقتصادي، نشاندهنده اهميت نقش ساختارها و روابط اجتماعي ميان افراد (سرمايه اجتماعي) بر متغيرهاي توسعه از همه ابعاد است. سرمايه اجتماعي عمدتاً مبتني بر عوامل فرهنگي و اجتماعي است و شناسايي آن به عنوان يك نوع سرمايه چه در سطح مديريت كلان توسعه كشورها و چه در سطح مديريت سازمانها و بنگاهها مي‌تواند شنــاخت جديدي را از سيستم‌هاي اقتصادي ـ اجتماعي ايجاد و مديران را در هدايت بهتر سيستم‌ها ياري كند. هدف اين مقاله معرفي مفاهيم و موضوعات سرمايه اجتماعي و نقش كاربردي آن در توسعه و انواع آن است. اين مقاله بر اين موضوع اشاره دارد كه وجود سرمايه اجتماعي ميان سازمانها، درون سازمانها و بين سازمانها مي‌تواند عملكرد مؤثري را بر توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به همراه داشته باشد. مقدمه بحث سرمايه اجتماعي، قبل از سال 1916، در مقاله‌اي توسط هاني فان1 از دانشگاه ويرجينياي غربي براي نخستين بار مطرح شد. اما، با وجود اهميت آن در تحقيقات اجتماعي تا سال 1960 ميلادي كه توسط جين جاكوب در برنامه‌ريزي شهري به كار برده شد، مغفول واقع شد در دهه 1970، اين تئوري توسط لوري وارد عرصه اقتصاد شد. سرمايه‌ اجتماعي مفهومي بين رشته‌اي است كه در جامعه‌شناسي، اقتصاد، روانشناسي و ساير حوزه‌هاي اجتماعي كاربرد دارد. (رناني، 1385) امروزه توفيق سازمانها را نمي‌توان تنها در انباشت ثروت مادي و تجهيز به آخرين امكانات و فناوريها ارزيابي كرد، زيرا سرمايه مالي، فيزيكي و انساني بدون سرمايه اجتماعي فاقد كارآيي موثر است. به عبارت ديگر استفاده بهينه از سرمايه‌هاي مالي و فيزيكي و انساني در سازمان بدون شبكه روابط متقابل بين اعضاي سازمان كه توأم با اعتماد، محبت و دوستي و در جهت حفظ ارزشها و هنجارهاي سازماني است، امكانپذير نخواهد بود. اصطلاح سرمايه براي ثروت انباشته (بويژه آنچه براي توليد بيشتر است) به كار مي‌رود و كلمه اجتماعي در سرمايه اجتماعي نشان مي‌دهد كه منابع درون شبكه‌هاي كسب و كار يا شبكه‌هاي فردي، دارايي‌هاي شخصي محسوب نمي‌شوند و هيچ فردي به تنهايي مالك آنها نيست. سرمايه اجتماعي روابطي است كه انسان با كساني كه مي‌شناسد برقرار مي‌كند. يعني اندازه، كيفيت و گوناگوني شبكه‌هاي كسب و كار و شبكه‌هاي ارتباطي شخصي كه انسان در آنها نقش دارد. سرمايه اجتماعي چيست؟ از سرمايه اجتماعي تعاريف مختلفي ارائه شده است. يكي از تعاريف مطرح اين است كه ...

  • عنوان مقاله: سرمايه اجتماعي و جنسيت در محيط کار

    مولف/مترجم: ترجمه: اکبر حسن پور، نازيلا نياکانموضوع: مديريت منابع انسانيسال انتشار(ميلادي): 2007وضعيت: تمام متنمنبع: ماهنامه تدبير-سال هجدهم-شماره 183 www.mahboub.irتهیه و تنظیم:  چکيده: سرمايه اجتماعي به طور وسيعي به عنوان يک دارايي مهم براي حفظ و نگهداري سلامت جامعه، توانمندي سازمان و طراوت جامعه مدني پذيرفته شده است. اين مقاله رابطه سرمايه اجتماعي با توسعه مديريت در محيط کاري و به طور خاص اهميت جنسيت در تشکيل سرمايه اجتماعي را بررسي مي کند و منافع آن را توضيح مي دهد. اگرچه ورود زنان به طور پيوسته به محيط کار در نيم قرن اخير در حال رشد بوده است و گامهاي بلندي در به دست آوردن تساوي اقتصادي با مردان برداشته شده است، آمارها معلوم مي کنند که زنان نسبت به مردان در پيشرفت شغلي، اکتساب پست و سطوح جبران خدمات از اولويت کمتري برخوردارند. مقدمهسرمايه اجتماعي به طور وسيع به عنوان دارايي با ارزشي براي ايجاد و حفظ سلامت جامعه، توانمندي سازمانها و طراوت جامعه مدني پذيرفته شده است. جيمز کلمن (1990‌)، رابرت پوتنام (1995)،تدي اسکپول (2003) سرمايه اجتماعي و مشارکت عمومي را محور سلامتي زندگي دموکراتيک بيان کرده اند. اين مقاله به دنبال آن است که اهميت مفهوم سرمايه اجتماعي در محيط کار شامل کاربردهاي آن در توسعه مديريت و اهميت جنسيت در شکل گيري سرمايه اجتماعي و توزيع مزايا را بررسي کند. ادبيات مربوط آشکار مي کند که سرمايه اجتماعي يک عامل مهم در رفتار سازماني است، همچنين جمع آوري و به‌کارگيري سرمايه اجتماعي به جنسيت مربوط مي‌شود. در اين مقاله بحث مي شود که از تلاشهاي زنان در رسيدن به پيشرفت شغلي و مزاياي مربوط به خاطر عدم توانايي آنها در دسترسي به سرمايه اجتماعي، جلوگيري شده است. سرمايه اجتماعي بانک جهاني، سرمايه اجتماعي را به عنوان هنجارها و روابط اجتماعي که در ساختارهايي اجتماعي ريشه دارد و افراد را به عملکرد هماهنگ و دست‌يابي مطلوب به اهداف قادر مي سازد، تعريف مي کند. (Cohen and Prusak,2001) اين تعريف به ارزش مشترک همه شبکه هاي اجتماعي و اعتماد، روابط متقابل، اطلاعات و همکاري که به وسيله شبکه هاي اجتماعي ايجاد مي شود بر مي گردد. در حالي که سرمايه فيزيکي به اشياي مادي اطلاق مي شود و سرمايه انساني به ويژگي و تواناييهايي اطلاق مي‌شود که افراد دارا هستند. سرمايه اجتماعي به ارتباطات بين افراد، شبکه هاي اجتماعي و هنجارهاي تقابل و اعتمــاد ناشي از آنها، اطلاق مي شود. (Putnam,1995 p. 19) کهن و پروساک بيان مي کنند که سرمايه اجتماعي متشکل از ارتباطات فعال بين افراد است که شامل اعتماد، درک متقابل و ارزشهاي مشترک و رفتارهايي است ...

  • سرمايه اجتماعي و جنسيت در محيط كار

    سرمايه اجتماعي و جنسيت در محيط كار چكيده<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> سرمايه اجتماعي به طور وسيعي به عنوان يك دارايي مهم براي حفظ و نگهداري سلامت جامعه، توانمندي سازمان و طراوت جامعه مدني پذيرفته شده است. اين مقاله رابطه سرمايه اجتماعي با توسعه مديريت در محيط كاري و به طور خاص اهميت جنسيت در تشكيل سرمايه اجتماعي را بررسي مي کند و منافع آن را توضيح مي دهد.اگرچه ورود زنان به طور پيوسته به محيط كار در نيم قرن اخير در حال رشد بوده است و گامهاي بلندي در به دست آوردن تساوي اقتصادي با مردان برداشته شده است، آمارها معلوم مي کنند كه زنان نسبت به مردان در پيشرفت شغلي، اكتساب پست و سطوح جبران خدمات از اولويت كمتري برخوردارند. مقدمهسرمايه اجتماعي به طور وسيع به عنوان دارايي با ارزشي براي ايجاد و حفظ سلامت جامعه، توانمندي سازمانها و طراوت جامعه مدني پذيرفته شده است. جيمز كلمن (1990‌)، رابرت پوتنام (1995)،تدي اسكپول (2003) سرمايه اجتماعي و مشاركت عمومي را محور سلامتي زندگي دموكراتيك بيان كرده اند. اين مقاله به دنبال آن است كه اهميت مفهوم سرمايه اجتماعي در محيط كار شامل كاربردهاي آن در توسعه مديريت و اهميت جنسيت در شكل گيري سرمايه اجتماعي و توزيع مزايا را بررسي كند. ادبيات مربوط آشکار مي کند که سرمايه اجتماعي يک عامل مهم در رفتار سازماني است، همچنين جمع آوري و به‌کارگيري سرمايه اجتماعي به جنسيت مربوط مي‌شود. در اين مقاله بحث مي شود که از تلاشهاي زنان در رسيدن به پيشرفت شغلي و مزاياي مربوط به خاطر عدم توانايي آنها در دسترسي به سرمايه اجتماعي، جلوگيري شده است. سرمايه اجتماعي بانك جهاني، سرمايه اجتماعي را به عنوان هنجارها و روابط اجتماعي كه در ساختارهايي اجتماعي ريشه دارد و افراد را به عملکرد هماهنگ و دست‌يابي مطلوب به اهداف قادر مي سازد، تعريف مي كند. (Cohen and Prusak,2001) اين تعريف به ارزش مشترک همه شبكه هاي اجتماعي و اعتماد، روابط متقابل، اطلاعات و همكاري كه به وسيله شبكه هاي اجتماعي ايجاد مي شود بر مي گردد. در حالي كه سرمايه فيزيكي به اشياي مادي اطلاق مي شود و سرمايه انساني به ويژگي و تواناييهايي اطلاق مي‌شود كه افراد دارا هستند. سرمايه اجتماعي به ارتباطات بين افراد، شبكه هاي اجتماعي و هنجارهاي تقابل و اعتمــاد ناشي از آنها، اطلاق مي شود. (Putnam,1995 p. 19) كهن و پروساك بيان مي كنند كه سرمايه اجتماعي متشكل از ارتباطات فعال بين افراد است كه شامل اعتماد، درك متقابل و ارزشهاي مشترك و رفتارهايي است كه اعضاي شبكه هاي انساني و جوامع را به هم پيوند مي دهد و همكاري را ممكن مي‌سازد. آنها مي خواهند بگويند که سرمايه ...

  • نقش سرمايه اجتماعی در توسعه (Social Capital)

    نقش سرمايه اجتماعی در توسعه... Social Capital<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> سرمايه اجتماعي عمدتاً مبتني بر عوامل فرهنگي و اجتماعي استدكتر اصغر حق‌شناس - محمدرضا دلوی - مسعود شفيعيه   چكيدهسرمايه اجتماعي (Social Capital) از مفاهيم نويني است كه امروزه در بررسيهاي اقتصادي و اجتماعي جوامع مدرن مطرح شده است. طرح اين رويكرد در بسياري ازمباحث توسعه اقتصادي، نشاندهنده اهميت نقش ساختارها و روابط اجتماعي ميان افراد (سرمايه اجتماعي) بر متغيرهاي توسعه از همه ابعاد است. سرمايه اجتماعي عمدتاً مبتني بر عوامل فرهنگي و اجتماعي است و شناسايي آن به عنوان يك نوع سرمايه چه در سطح مديريت كلان توسعه كشورها و چه در سطح مديريت سازمانها و بنگاهها مي‌تواند شنــاخت جديدي را از سيستم‌هاي اقتصادي ـ اجتماعي ايجاد و مديران را در هدايت بهتر سيستم‌ها ياري كند. هدف اين مقاله معرفي مفاهيم و موضوعات سرمايه اجتماعي و نقش كاربردي آن در توسعه و انواع آن است. اين مقاله بر اين موضوع اشاره دارد كه وجود سرمايه اجتماعي ميان سازمانها، درون سازمانها و بين سازمانها مي‌تواند عملكرد مؤثري را بر توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به همراه داشته باشد.مقدمهبحث سرمايه اجتماعي، قبل از سال 1916، در مقاله‌اي توسط هاني فان1 از دانشگاه ويرجينياي غربي براي نخستين بار مطرح شد. اما، با وجود اهميت آن در تحقيقات اجتماعي تا سال 1960 ميلادي كه توسط جين جاكوب در برنامه‌ريزي شهري به كار برده شد، مغفول واقع شد در دهه 1970، اين تئوري توسط لوري وارد عرصه اقتصاد شد. سرمايه‌ اجتماعي مفهومي بين رشته‌اي است كه در جامعه‌شناسي، اقتصاد، روانشناسي و ساير حوزه‌هاي اجتماعي كاربرد دارد. (رناني، 1385) امروزه توفيق سازمانها را نمي‌توان تنها در انباشت ثروت مادي و تجهيز به آخرين امكانات و فناوريها ارزيابي كرد، زيرا سرمايه مالي، فيزيكي و انساني بدون سرمايه اجتماعي فاقد كارآيي موثر است. به عبارت ديگر استفاده بهينه از سرمايه‌هاي مالي و فيزيكي و انساني در سازمان بدون شبكه روابط متقابل بين اعضاي سازمان كه توأم با اعتماد، محبت و دوستي و در جهت حفظ ارزشها و هنجارهاي سازماني است، امكانپذير نخواهد بود. اصطلاح سرمايه براي ثروت انباشته (بويژه آنچه براي توليد بيشتر است) به كار مي‌رود و كلمه اجتماعي در سرمايه اجتماعي نشان مي‌دهد كه منابع درون شبكه‌هاي كسب و كار يا شبكه‌هاي فردي، دارايي‌هاي شخصي محسوب نمي‌شوند و هيچ فردي به تنهايي مالك آنها نيست. سرمايه اجتماعي روابطي است كه انسان با كساني كه مي‌شناسد برقرار مي‌كند. يعني اندازه، كيفيت و گوناگوني شبكه‌هاي كسب و كار و شبكه‌هاي ...

  • سرمايه اجتماعي ،اصل محوري توسعه

    هو 800x600سرمايه اجتماعي ،اصل محوري توسعه مولف/مترجم: دکتر سيدمهدي الواني ، دکتر عليرضا شيروانيچکيده: امروزه سرمايه اجتماعي، نقشي بسيار مهمتر از سرمايه فيزيکي و انساني در جوامع ايفا مي کند و شبکه هاي روابط جمعي انسجام بخش ميان انسانها و سازمانهاست. در غياب سرمايه اجتماعي، ساير سرمايه ها اثربخشي خود را از دست مي دهند و بدون سرمايه اجتماعي، پيمودن راههاي توسعه و تکامل فرهنگي و اقتصادي ناهموار و دشوار مي شوند. در اين مقاله، ابتدا به مفهوم سرمايه اجتماعي اشاره گرديده و سپس جنبه هاي منفعت اقتصادي و عمومي سرمايه اجتماعي و چگونگي ايجاد، حفظ و نابودي سرمايه اجتماعي بيان گرديده، بعداز آن به توضيح نقش دولت در ايجاد سرمايه اجتماعي مبادرت گرديده، و در پايان با ارائه مدلي به نقش عوامل عملکردي سازمانهاي بخش دولتي در ايجاد سرمايه اجتماعي پرداخته شده است.  مقدمه امروزه، در کنار سرمايه هاي انساني، مالي و اقتصادي، سرمايه ديگري به نام سرمايه اجتماعـــــــي (SOCIAL CAPITAL) مورد بهره برداري قرار گرفته است. اين مفهوم به پيوندها، ارتباطات ميان اعضاي يک شبکه به عنوان منبع باارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا مي شود. سرمايه اجتماعي که صبغه اي جامعه شناسانه دارد، به عنوان يک اهرم توفيق آفرين مطرح و مورداقبال فراوان نيز واقع شده است. ســرمايه اجتماعي، بستر مناسبي براي بهره وري سرمايه انساني و فيزيکي و راهي براي نيل به موفقيت قلمداد مي شود. مديران وکساني که بتوانند در سازمان، سرمايه اجتماعي ايجاد کنند، راه کاميابي شغلي و سازماني خود را هموار مي سازند. از سوي ديگر، سرمايه اجتماعي به زنــــــدگي فرد، معني و مفهوم مي بخشد و زندگي را ساده تر و لذت بخش تر مي سازد. امروزه سرمايه اجتماعي، نقشي بسيار مهمتر از سرمايه فيزيکي و انساني در سازمانها و جوامع ايفا مي کند و شبکه هاي روابط جمعي و گروهي، انسجام بخش ميان انسانها، سازمانها و انسانها و سازمانها با سازمانها مي باشد. در غياب سرمايه اجتماعي، ساير سرمايه ها اثربخشي خود را از دست مي دهند و بدون سرمايه اجتماعي، پيمودن راههاي توسعه و تکامل فرهنگي و اقتصادي، ناهموار و دشوار مي شوند. در ديدگاههاي سنتي مديريت توسعه سرمايه هاي اقتصادي، فيزيکي و نيروي انساني مهمترين نقش را ايفا مي کردند اما در عصر حاضر براي توسعه بيشتر از آنچه به سرمايه اقتصادي، فيزيکي و انساني نيازمند باشيم به «سرمايه اجتماعي نيازمنديم، زيرا بدون اين سرمايه استفاده از ديگر سرمايه ها به طور بهينه انجام نخواهدشد. در جامعه اي که فاقد سرمايه اجتماعي کافـــي است. ساير سرمايه ...

  • عنوان مقاله: توانمند سازي بر اساس راهبرد سرمايه اجتماعي

    موضوع: مديريت منابع انسانيسال انتشار(ميلادي): 2009وضعيت: تمام متنمنبع: ماهنامه تدبير-سال بيستم-شماره 203www.mahboub.irتهیه و تنظیم:  چکيده: سازمانها همواره دستخوش تغييرات ناشي از محيط درون و بيرون از سازمان قرار مي گيرند. ازنظر بيروني ، رقابت شديد درسطح جهاني ، تغييرات سريع باورنکردني، تقاضاهاي جديد براي کيفيت و خدمات و محدوديت منابع، پاسخگويي سريع را از سازمانها مي طلبند و از جنبه دروني ، منابع انساني و کارکنان، دچار مسائل و مشکلات در محيط کار مي شوند. کارکنان احساس مي کنند که با آنها صادقانه برخورد نمي شود، مأيوس و سرخورده شده اند و سازمان پيوسته توقع بيشتري دارد و مداوم قواعدبازي را تغييرمي دهد. مفهوم سرمايه اجتماعي به عنوان منبعي که ممکن است افراد ، گروهها و جوامع براي رسيدن به نتايج مطلوب آن را به کار مي گيرند، قلمداد مي شود. بنابراين سرمايه اجتماعي، ميراث روابط اجتماعي اند و کنش جمعي را تسهيل مي‌کنند. در اين نوشتار، ضمن پرداختن به مفاهيم و مؤلفه هاي سرمايه اجتماعي، به نقش و تأثير آن در توانمندسازي منابع انساني در راستاي بهبود فعاليت هاي سازماني پرداخته شده است . مقدمهامروزه منشأ اصلي مزيت رقابتي سازمانها، برخورداري از نيروي انساني کارآمد و توانا و مشارکتي است و فاصله ميان جوامع، از حيث دانايي و ناداني است نه دارايي و ناداري، بنابراين دانايي و کيفيت منابع و نيروهاي انساني به عنوان مهمترين، باارزش ترين و گرانمايه‌ترين سرمايه و منبع يک سازمان، نقش عمده‌اي را در توسعه پايدار جامعه دارند. دراکر(1999) با مطالعه دو قرن بيستم و بيست و يکم مطرح مي‌کند که قرن بيستم، قرن بهره وري نيروي انساني بوده است ولي قرن حاضر دوره کارهاي دانشي خواهد بود.محيط‌هاي سازماني جديد که با ويژگيهاي پيچيدگي، آشفتگي، سرعت و تغييرهاي شتابان همراه اند، نيازمند نيروهاي انساني انعطاف پذير، کارآفرين، مسئوليت‌پذير، با اعتماد بالا، طالب ابتکارو مشارکتي مي باشند. در چنين سازمانهايي، ساختارهاي سازماني و سبکها و روشهاي مديريتي بايد گونه‌اي باشد که منابع انساني سازمان در فرايند تصميم گيري و اجرا و رسيدن به هدفهاي سازماني دخالت و مشارکت داشته باشند تا با تشکيل گروهها و تيم هاي کاري خودگردان و تفويض، اختيار و قدرت اجرايي به زيردستان سازماني پويا، توسعه يافته و انعطاف پذير شکل دهند و از اين راه رابطه بين بالادست و پايين دست بهبود يابد و شرايطي توأم با اعتماد سازماني و به تبع آن مشارکت مفيد در سازمان به دست آيد. توانمندسازي کارکنان، يکي از تکنيکهاي مؤثر براي افزايش بهره وري کارکنان و استفاده بهينه از ظرفيت ...

  • نقش سرمايه اجتماعي در توسعه

      باسمه تعالي نقش سرمايه اجتماعي در توسعه   مقدمه : سرمايه اجتماعي (SOCIAL CAPITAL)، از مفاهيم نويني است كه امروزه دربررسيهاي اقتصادي و اجتماعي جوامع مدرن مطرح گرديده است . طرح اين رويكرد دربسياري از مباحث اقتصادي ، نشان دهنده اهميت نقش ساختارها و روابط اجتماعي برمتغيرهاي اقتصادي است . سرمايه اجتماعي عمدتا مبتني بر عوامل فرهنگي و اجتماعي بوده و شناسايي آن به عنوان يك نوع سرمايه چه در سطح مديريت كلان توسعه كشورهاو چه در سطح مديريت سازمانها و بنگاهها مي تواند شناخت جديدي را از سيستم هاي اقتصادي - اجتماعي ايجاد كرده و مديران را در هدايت بهتر سيستم ها ياري كند. در اين مقاله سعي گرديده است تا ضمن معرفي و بيان اهميت اين مفهوم و كاركردهاي آن درمطالعات اجتماعي و اقتصادي ، الگوهاي مختلفي كه براي اندازه گيري آن تاكنون استفاده گرديده است توضيح داده شود و نهايتا روشهايي براي افزايش ذخيره سرمايه اجتماعي درسازمانها بيان گردد.<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />   سرمايه اجتماعي چيست ؟ از سرمايه اجتماعي تعاريف مختلفي ارائه گرديده است . يكي از تعاريف مطرح اينست كه سرمايه اجتماعي مجموعه هنجارهاي موجود در سيستم هاي اجتماعي است كه موجب ارتقاي سطح همكاري اعضاي آن جامعه گرديده و موجب پايين آمدن سطح هزينه هاي تبادلات و ارتباطات مي گردد (فوكوياما 1999). براساس اين تعريف ، مفاهيمي نظير جامعه مدني و نهادهاي اجتماعي نيز داراي ارتباط مفهومي نزديكي با سرمايه اجتماعي مي گردند. بانك جهاني نيز سرمايه اجتماعي را پديده اي مي داند كه حاصل تاثير نهادهاي اجتماعي ، روابط انساني و هنجارها بر روي كميت و كيفيت تعاملات اجتماعي است وتجارب اين سازمان نشان داده است كه اين پديده تاثير قابل توجهي براقتصاد و توسعه كشورهاي مختلف دارد (منبع 2). سرمايه اجتماعي برخلاف ساير سرمايه ها به صورت فيزيكي وجود ندارد بلكه حاصل تعاملات و هنجارهاي گروهي و اجتماعي بوده و ازطرف ديگر افزايش آن مي تواند موجب پايين آمدن جدي سطح هزينه هاي اداره جامعه ونيز هزينه هاي عملياتي سازمانها گردد. سرمايه اجتماعي را مي توان حاصل پديده هاي ذيل در يك سيستم اجتماعي دانست (فلورا 1999):اعتماد متقابل ; تعامل اجتماعي متقابل ; گروههاي اجتماعي ; احساس هويت جمعي و گروهي ; احساس وجود تصويري مشترك از آينده ; كار گروهي . يكي از مفاهيم مفيد در تبيين مفهوم سرمايه اجتماعي ، <شبكه اعتماد>(NETWORK OF TRUST) است . شبكه اعتماد عبارت از گروهي است كه براساس اعتماد متقابل به يكديگر، از اطلاعات ، هنجارها و ارزشهاي يكساني در تبادلات فيمابين خود استفاده مي كنند. از اينرو، اعتماد فيمابين نقش زيادي ...

  • سرمايه اجتماعي،

     بهره برداري قرار گرفته است. اين مفهوم به پيوندها، ارتباطات ميان اعضاي يك شبكه به عنوان منبع باارزش اشاره دارد كه با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا مي شود. سرمايه اجتماعي كه صبغه اي جامعه شناسانه دارد، به عنوان يك اهرم توفيق آفرين مطرح و مورداقبال فراوان نيز واقع شده است. ســرمايه اجتماعي، بستر مناسبي براي بهره وري سرمايه انساني و فيزيكي و راهي براي نيل به موفقيت قلمداد مي شود. مديران وكساني كه بتوانند در سازمان، سرمايه اجتماعي ايجاد كنند، راه كاميابي شغلي و سازماني خود را هموار مي سازند. از سوي ديگر، سرمايه اجتماعي به زنــــــدگي فرد، معني و مفهوم مي بخشد و زندگي را ساده تر و لذت بخش تر مي سازد.امروزه سرمايه اجتماعي، نقشي بسيار مهمتر از سرمايه فيزيكي و انساني در سازمانها و جوامع ايفا مي كند و شبكه هاي روابط جمعي و گروهي، انسجام بخش ميان انسانها، سازمانها و انسانها و سازمانها با سازمانها مي باشد. در غياب سرمايه اجتماعي، ساير سرمايه ها اثربخشي خود را از دست مي دهند و بدون سرمايه اجتماعي، پيمودن راههاي توسعه و تكامل فرهنگي و اقتصادي، ناهموار و دشوار مي شوند.در ديدگاههاي سنتي مديريت توسعه سرمايه هاي اقتصادي، فيزيكي و نيروي انساني مهمترين نقش را ايفا مي كردند اما در عصر حاضر براي توسعه بيشتر از آنچه به سرمايه اقتصادي، فيزيكي و انساني نيازمند باشيم به «سرمايه اجتماعي نيازمنديم، زيرا بدون اين سرمايه استفاده از ديگر سرمايه ها به طور بهينه انجام نخواهدشد. در جامعه اي كه فاقد سرمايه اجتماعي كافـــي است. ساير سرمايه ها ابتر مي مانند و تلف مي شوند. از اين رو موضوع سرمايه اجتماعي به عنوان يك اصل محوري براي دستيابي به توسعه محسوب شده و مديراني موفق قلمداد مي گردند كه بتوانند در ارتباط با جامعه به توليد و توسعه سرمايه اجتماعي بيشتر نايل گردند. سرمايه اجتماعياصطلاح سرمايه اجتماعي قبل از سال 1916، در مقاله اي توسط هاني فان از دانشگاه ويرجينياي غربي مطرح شد. اما، نخستين بار در اثر كلاسيك جين جاكوب: مرگ و زندگي شهرهاي بزرگ آمريكايي (1961) به كاررفته است، كه در آن او تــــوضيح داده بود كه شبكه هاي اجتماعي فشرده در محدوده هاي حومه قديمي و مختلط شهري، صورتي از سرمايه اجتماعي را تشكيل مي دهند و در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنايت خياباني و ديگر تصميمات درمورد بهبود كيفيت زندگي، در مقايسه با عوامل نهادهاي رسمي مانند نيروي حفاظتي پليس و نيروهاي انتظامي، مسئوليت بيشتري از خود نشان مي دهند. گلن لوري اقتصاددان نيز همچون ايوان لايتجامعه شناس، اصطلاح سرمايه اجتماعي را در دهه 1970 براي توصيف ...