مقطع موزه یهود

  • دانیل لیبسکیند

    The Jewish Museum Berlin موزه یهودی برلین Berlin, Germany برلین ، آلمان The Jewish Museum exhibits the social, political and cultural history of the Jews in Germany from the 4th century to the present. The design of the Museum engenders a fundamental rethinking of architecture in relation to its program. موزه یهودی نمایشگاه های اجتماعی ، تاریخ سیاسی و فرهنگی یهودیان در آلمان از قرن 4th تا به امروز. طراحی موزه engenders اساسی rethinking معماری در رابطه با برنامه های آن است. The new extension was completed in January 1999, 10% under budget, and opened fully installed to the public in September 2001.  SDL worked with Lubic & Woehrlin Gmbh to complete this project.  In five years, more than 4,000,000 people have visited the museum. فرمت های جدید در ژانویه 1999 به پایان رسید ، 10 ٪ تحت بودجه ، به طور کامل باز شده و در سپتامبر 2001 به عموم نصب شده است. SDL کار با Lubic & Woehrlin Gmbh برای تکمیل این پروژه در مدت پنج سال ، بیش از 4،000،000 نفر بازدید موزه شده است. read more ادامه مطلب "Between The Lines" "بین خطوط" The Jewish Museum is a museum which explicitly thematises and integrates, for the first time in post-war Germany, the history of the Jews in Germany and the repercussions of the Holocaust. The museum exhibits the social, political and cultural history of Jews in Berlin from the 4th Century to the present. موزه موزه یهودی است که به صراحت thematises و هماهنگسازی ، برای اولین بار پس از جنگ در آلمان ، تاریخ یهودیان در آلمان و از پیامدهای هولوکاست. در این موزه نمایشگاه های اجتماعی ، تاریخ سیاسی و فرهنگی یهودیان در برلین از قرن 4th تا به امروز. The new extension is connected to the Baroque building via underground axial roads. فرمت جدید برای ساختمان سبک باروک است از طریق جاده های محوری زیر زمینی متصل می شود. The longest road leads to the "Stair of Continuity" and to the Museum itself, while the second leads to the "Garden of Exile and Emigration" and the third to the dead end of the "Holocaust Void." طولانی ترین جاده منجر به "تاریخچه از تداوم" و به موزه خود را ، در حالی که دومی منجر به "باغ تبعید و مهاجرت" و سوم را به بن بست از "هولوکاست Void". The displacement of the spirit is made visible through the straight line of the Void which cuts the ensemble as a whole, connecting the museum exhibition spaces to each other via bridges. جابه جایی از روح ساخته شده است قابل مشاهده را از طریق خط مستقیم از Void که کاهش گروه به عنوان یک کل ، اتصال موزه فضاهای نمایشگاه به یکدیگر از طریق پل. The Void is the impenetrable emptiness across which the absence of Berlin's Jewish citizens is made apparent to the visitor. Void غیر قابل رسوخ در سراسر پوچی است که در شرایطی که شهروندان یهودی برلین ساخته شده است آشکار به بازدید کننده است. "The discussion about a Jewish Museum in Berlin was in process for almost a quarter of a century. Many eminent experts and Holocaust survivors discussed this issue and the implications of building a Jewish Museum in Berlin. The conclusions reached were the ones formulated in a brief for the competition held in 1988-1989. "بحث و گفتگو در مورد موزه یهودیان در برلین در فرایند تقریبا به مدت یک ربع قرن بود. بسیاری از کارشناسان ...



  • انقلاب مفهومی

    انقلاب مفهومی از مهم‌ترین پدیده‌های هنری معاصر بود، که برای بررسی حرکت‌های هنری اخیر، لازم است مطالبی درباره‌ی آن آورده شود. در چند شماره‌ی آینده تصمیم دارم بخشی از صفحات هنر جدید را به شماری از مقالات مهم و مستندات موجود درباره‌ی این جنبش هنری، به همراه معرفی هنرمندان مهم و تأثیرگذار و آثار و نوشته‌های آنان اختصاص دهم. از تعاریف، فلسفه‌ی چندان خوبی حاصل نمی‌شود، اما دست‌کم در یک مقطع زمانی خاص، هنر خوبی از آنها به‌وجود آمد. هر تلاشی برای تعریف هنر مفهومی، بلافاصله با این مشکل مواجه می‌شود که تعریف، خود یکی از مهم‌ترین چیزهایی است که هنر مفهومی آن را به بازی می‌گیرد و به خطر می‌اندازد. هنر مفهومی، هنری است درباره‌ی فعل فرهنگی تعریف ـ که به طور انتخابی، اما نه انحصاری، به تعریف «هنر» می‌پردازد. هنر مفهومی در درجه‌ی نخست و بیش از هر چیز، هنر سوالات است و از همان آغاز، سوالات بی‌شماری را درباره‌ی خویشتن برانگیخته است. پس در این صورت چه توجیهی برای این که یک نوع خاص از هنر را «مفهومی» بنامیم وجود دارد؟ برای این نام‌گذاری، چه نوع طبقه‌بندی به کار رفته است؟ آیا هنر مفهومی، هنری وسیله بنیاد است، مثلاً مانند نقاشی و مجسمه‌سازی: هنری که از مفاهیم و بنابراین از زبان ساخته شده است؛ چنان که «هِنری فلینت» هنرمند در رساله‌اش «هنر مفهوم» (1961) مطرح کرده است؟ با این که ایده‌ی هنر مفهومی به حوزه‌ی پژوهشی دیگری تعلق دارد؟ آیا در قالب تنگ دوره‌ای تاریخی به بهترین شکل می‌توان آن را درک کرد، به عنوان هنر یک جنبش خاص، مانند ماده‌زدایی از شیء هنری، که به سال‌های 1966 تا 1972 در امریکا، اروپا، انگلستان، استرالیا و آسیا مطرح بود، و لوسی لیپارد در 1973 به آن اشاره کرده است؟ پس در این صورت هنری که در این سال‌های اخیر شکل گرفته و نیز هنر کشورهای دیگر جهان چه می‌شود؟ روسیه، اروپای شرقی و چین؛ آثاری که فی‌المثل در نمایشگاه «مفهوم‌گرایی جهانی» در 1999 به نمایش درآمدند؟ یا شاید باید این آثار را نو مفهومی (noe-conceptual) نامید؟ اگر چنین است، اختلاف خاص آنها چیست؟ یا این که هنر مفهومی در یک تعریف کلی‌تر قابل درک است، مثلاً هنگامی که می‌گوییم، نقاشی مفهومی، مجسمه‌سازی مفهومی، عکاسی مفهومی، و معماری مفهومی؟ آیا در واقع، تمام اشکال هنری معاصر از جهاتی مفهومی نیستند؟ پس آیا هنری که کاملاً غیرمفهومی باشد وجود دارد؟ اگر دارد، چگونه چیزی می‌تواند باشد؟ شاید چیزی صرفاً زیبایی‌شناسانه، آنچه دوشان عنوان «صرفاً شبکیه‌ای» را به آن داد؟ اگر چنین باشد، پس زیبایی‌شناسی و مفهوم‌گرایی چه وجه اشتراکی دارند که هر دو می‌توانند ...

  • ساختارشکنی درمعماری Deconstructivism

     ساختارشکنی درمعماری   Deconstructivism

    Deconstructivism این مقاله در مورد سبک های معماری یا حرکت شناخته شده به عنوان deconstructivism است. برای این ایده فلسفی، نگاه کنید به ساختارشکنی. برای دیگر کاربردها ساختارشکنی (ابهامزدایی) را ببینید.موزه جنگ امپریال شمالی لیبسکیند در منچستر. به عنوان مثال نخست معماری deconstructivist متشکل از سه تکه تکه شده، متقاطع حجم منحنی که نماد نابودی جنگ.Deconstructivism توسعه معماری پست مدرن آغاز شد که در اواخر 1980s است. این است که ایده ها از تکه تکه شدن، علاقه به دستکاری ایده های سطح یک ساختار یا پوست، شکل های غیر دارای مسیر مستقیم که در خدمت به تحریف و جابجا کردن برخی از عناصر معماری، ساختار و پوشش مشخص می شود. ظاهر دیداری به پایان رسید از ساختمان های این نمایشگاه بسیاری از deconstructivist "سبک" است که توسط غیر قابل پیش بینی بودن محرک و هرج و مرج کنترل شده مشخص می شود.رویدادهای مهم در تاریخ جنبش deconstructivist سال 1982 PARC د لا ویلت رقابت طراحی معماری (به خصوص ورود از ژاک دریدا و پیتر Eisenman [1] و ورود برنده برنارد Tschumi است)، موزه هنر مدرن در 1988 نمایشگاه معماری Deconstructivist در نیویورک، سازمان یافته توسط فیلیپ جانسون و مارک Wigley، و باز در سال 1989 وکسنر، مرکز هنر در کلمبوس، طراحی شده توسط Peter Eisenman. نمایشگاه جدید نیویورک برجسته آثار فرانک گری، دانیل لیبسکیند، رم کولهاس، پیتر Eisenman، زاها حدید، کوپراتیف Himmelb (چپ)، طلا، و برنارد Tschumi. از آنجا که این نمایشگاه، بسیاری از معماران که با Deconstructivism همراه شدند خود را از این اصطلاح فاصله. با این حال، مدت گیر کرده است و در حال حاضر، در واقع، روند کلی در داخل معماری معاصر را در آغوش آمده است.در اصل، برخی از معماران شناخته شده به عنوان Deconstructivists تحت تاثیر اندیشه های فیلسوف فرانسوی ژاک دریدا شد. Eisenman یک رابطه شخصی با دریدا، اما حتی تا رویکرد خود را به طراحی معماری طولانی توسعه داده شد و قبل از او یک Deconstructivist شد. برای او Deconstructivism باید در نظر گرفته فرمت مورد علاقه خود را در فرمالیسم افراطی. برخی از پزشکان از deconstructivism نیز آزمایش رسمی و عدم تعادل هندسی ساخت روسیه مورد توجه قرار گرفته بود. منابع اضافی در deconstructivism به جنبشهای قرن 20 وجود دارد: پست مدرنیسم / متقابل مدرنیسم، اکسپرسیونیسم، کوبیسم، مینیمالیسم و ​​هنر معاصر است. تلاش در deconstructivism سراسر به حرکت معماری به دور از پزشکان خود را به عنوان محدودیت قوانین مدرنیسم مانند شکل زیر تابع "،" خلوص فرم را ببینید، "و" حقیقت را به مواد است. " مدرنیسم و پست مدرنیسم Deconstructivism در معماری معاصر می ایستد در مخالفت با عقلانیت مرتب از مدرنیسم است. ارتباط آن با پست مدرنیسم نیز قطعا خلاف است. گرچه معماران deconstructivist ...

  • حرف‌های ناگفته تاریخ درباره یهودیت در ایران؛ ضرب شست یهودی ها، تغییر تاریخ قمری ایران .

    از جمله مباحث تاریخی مهم، عزیمت هشت هزار یهودی ایرانی از کشور ایران به سرزمین های اشغالی است، رخدادی تاریخی که کمتر درباره آن خوانده‌ایم، دیده‌ایم یا شنیده‌ایم. این موضوع بهانه‌ای شد تا ساعتی با «محمدتقی تقی‌پور»، همصحبت شویم تا کمی بیشتر درباره حضور یهودیان در ایران و نقش آن‌ها در دوران سلطنت پهلوی و جایگاه آنان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بدانیم. تقی‌پور بیش از ۲۸ سال است که در حوزه مطالعاتی و پژوهشی یهود و صهیونیزم فعالیت می‌کند. وی بیش از ۱۴عنوان کتاب دارد که از میان آن‌ها می‌توان به «استراتژی پیرامونی اسرائیل»، «ایران و اسرائیل در دوران سلطنت پهلوی»، «سازمان‌های یهودی و صهیونیستی در ایران»، «پس پرده هولوکاست» و «تکاپوی صهیونیسم در ایران معاصر» اشاره کرد. کتاب «قصه قوم برگزیده» عنوان اثری به زبان انگلیسی از تقی‌پور است که به دلیل مواضع ضد صهیونیستی در نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت توقیف و جمع‌آوری شد. تقی‌پور، دبیرکل جمعیت حامیان آزادی قدس شریف است و مدیرمسوولی ماهنامه «نسیم قدس» را نیز بر عهده دارد. با توجه به ایام‌الله پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ابتدا بگویید خروج همزمان هشت هزار یهودی از ایران به اسرائیل چگونه رخ داد؟ ما در کشور اسناد و مدارک فراوانی داریم که توسط نویسندگان و مورخان مراکز یهودی در آمریکا و فلسطین اشغالی نوشته شده‌اند. در این اسناد آمده که در مقطع سقوط رژیم پهلوی هزاران یهودی از ایران خارج شدند و این یک بحث قطعی است اما مسأله اینجا است که یهودی‌ها در این زمینه چه می‌گویند، ما چگونه بررسی می‌کنیم و واقعیت‌ها چیست. در این میان آنچه که مسلم و قطعی می‌نماید آن است که بسیاری از اشخاص، سازمان‌ها و کانون‌های رسانه‌ای یهودی، اسرائیلی و غربی با تحریف و وارونه جلوه دادن واقعیت‌ها، تلاش کرده‌اند طی ‌ ۳۴ سال پیروزی انقلاب اسلامی این قبیل حرف‌ها، اتفاق‌ها و رویداد‌ها را در مسیر آرمان و اهداف صهیونیستی و رژیم جعلی اسرائیل بهره‌برداری کنند. در این مسیر آن‌ها همواره از سناریوی تاریخی خود به نام «آنتی سمیتیم» بهره می‌برند که معنای آن در زبان فارسی یعنی یهود آزاری و یهود ستیزی. یهودیان در طول ۲۰۰ ـ ۳۰۰ سال گذشته از این سناریو در راستای اهداف و آرمان صهیونیزم و در مسیر استراتژی ایجاد یک دولت در فلسطین بهره‌برداری کردند، سناریویی که پایه‌گذار آن خودشان بودند. و به نظر می‌رسد که این سناریو در طول سال‌های مختلف همواره حربه‌ای برای آنان بوده است. بله، آن‌ها همیشه در این سال‌ها از این حربه استفاده می‌کنند و به گونه‌ای آن را ساخته و ...

  • ضوابط و استانداردهای طراحی فضاهای آموزشی ((( هنرستان)))

    تقسیمات فضایی :ورودی : ورودي اولين مكاني است كه دانش آموز به آن برخورد كرده و آخرين مكاني است كه در هنگام خروج با آن ارتباط دارد . پس يك عنصر مهم در طراحي مي‌باشد. در واقع اين مكان مرزي هم فزيكي و هم رواني ايجاد مي‌كند، ‌كه دانش آموزان را متوجه درون و بيرون مدرسه مي‌كند و آنان احساس مي‌كنند كه وارد فضايي متفاوت شده اند. در نتيجه ورودي بايد خوانا و شاخص طراحي شود. همچنين بايد داراي خاصيت دعوت كنندگي باشد .راهرو طبقات (ارتباطی افقی) : يك راهرو در مدرسه مي‌تواند علاوه بر عملكرد تسهيل دسترسيها ، براي كاربريهايي چون آموزشي، نمايشگاهي، ‌اجتماعي(‌مكث و صحبت كردن ) و… نيز مورد استفاده قرار گيرد. راهروها در مدارس بايد روشن و نوراني و دلباز باشند. همچنين به جاي فرمهاي ايستا براي اين فضا، ‌مي توان از فرمهاي منحني و محرك در طراحي آن استفاده نمود. تلفيق آن با فضاي باز و سبز به زنده كردن هر چه بيشتر آن مي‌انجامد. در گشادگي ها و تورفتگيهاي راهرو مي‌توان از وسايلي چون مبل، ‌قفسه لباس و وسايل، ‌تابلوي (اعلانات)‌تابلويي كه كارهاي دانش آموزان بر آن نصب مي‌شود استفاده كرد. براي رنگ آميزي ديوار راهرو مي‌توان در قسمت پائين از رنگهاي تندتر و در قسمت بالا از رنگهاي ملايم تر استفاده نمود. اين كار نه تنها باعث تنوع مسير مي‌شود. بلكه در خوانايي ميسر نيز بسيار موثر مي‌باشد. چون اين فضاها حائل ميان حياط و كلاس هستند و مكاني هستند كه دانش آموزان پس از استراحت در زنگ تفريح شاد و پر انرژي به كلاس بر مي‌گردند، بنابر اين اگر رنگ اين فضاها، ‌رنگهاي سرد و آرام باشد، ‌در كنترل هيجانات روحي آنان بسيار موثر است. حداقل عرض راهرو اگر در يك طرف آن كلاس باشد، ‌5/0 تا 5/1 متر است. ارتفاع آن نيز حداقل 4/2 متر مي‌باشد. حداكثر فاصله هر كلاس تا خروجي ساختمان و يا راه پله حدود 30 متر مي‌باشد. نتيجتا طول هر راهرو كمتر از طول معادل سه كلاس خواهد بود. راه پله ( ارتباطی عمودی) : حداكثر 8 كلاس مي‌توانند از يك راه پله استفاده كنند، مشروط بر اينكه حداكثر فاصله طي شده براي رسيدن به پله توسط دانش آموز از 20 متر تجاوز نكند. چنانچه در ساختمان مدرسه از چند راه پله استفاده شده باشد راه پله‌‌اي كه جنب ورودي اصلي قرار دارد، عريض ترين انتخاب مي‌شود. حداقل عرض راه پله ها 3/1 متر و حداكثر 8/1 متر پيش بيني مي‌شود. اگر عرض آن از 8/1 متر بيشتر باشد، ‌در هر دو طرف پله دست انداز نصب گردد. وجود يك پاگرد به طول حداقل 40/1 متر پس از حداكثر 11 پله ضروري است. ارتفاع هر پله 15 و حداكثر 18 مي‌باشد. سرعت راه رفتن دانش آموزان در مقطع سني ابتدايي و متوسطه در پله ها 40/0 و در هنگام دويدن 10-4 ...

  • درخت بازمانده از 11 سپتامبر که ابزار اسلام‌هراسی شد +تصاویر

    درخت بازمانده از 11 سپتامبر که ابزار اسلام‌هراسی شد +تصاویر

    درخت بازمانده از 11 سپتامبر که ابزار اسلام‌هراسی شد +تصاویر لابی صهیونیستی در آمریکا و اروپا سعی می‌کند ضمن تبدیل سالروز حادثه 11 سپتامبر به نماد اسلام ستیزی در غرب، میان مسیحیان و مسلمانان تنش ایجاد کند. معماران یهودی برای تحریک عواطف، یک درخت گلابی را که در اکتبر 2001 در میان خاکسترهای برج دوقلو برافراشته اما سوخته بود را به عنوان نماد عاطفی در معرض دید مردم قرار داده و آن را درخت بازمانده نامیدند. به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا  اشاعه یک تصویر خلاف واقع، منفی و غیر متساهل از اسلام به منظور ترویج یک حس توام با تنفر و واداشتن ناخودآگاه مخاطبان به اتخاذ یک دیدگاه و رویکرد تعصب آمیز، جانبدارانه و تبعیض آمیز نسبت به اسلام و جوامع اسلامی، تعاریفی است که از اسلام هراسی ارائه شده است. برانگیختن حس تنفر نسبت به مسلمانان و تهدید جلوه دادن اسلام دو عنصر اساسی در اسلام هراسی به شمار می‌رود و ممکن است دربردارنده این استنباط باشد که اسلام در سطح پایین تری نسبت به غرب قرار داشته و نه یک دین بلکه یک ایدئولوژی سیاسی پرخاش جو است.   مجموعه بنای یادبود 11 سپتامبر؛ ویلیام کوهن، وزیر دفاع اسبق آمریکا و از استراتژیست های برجسته این کشور اعلام می کند که جنگ آمریکا و متحدانش با اسلام، جنگ چهارم جهانی است     لابی صهیونیستی در آمریکا و اروپا سعی می کند ضمن تبدیل سالروز حادثه 11 سپتامبر به  نماد اسلام ستیزی در غرب، میان مسیحیان و مسلمانان تنش ایجاد کند     2983 اسم بر روی 79 صفحه برنزی، دو استخر آبی که در محل سابق برج های دو قلو ساخته شده اند را در بر گرفته اند. معماران با این شیوه نام قربانیان حادثه 11سپتامبر را در معرض دید همگان قرار داده اند. اسلام هراسی و قضیه 11 سپتامبر محافل رسانه ای و غیررسانه ای غرب با هدف مقابله با اسلام و گسترش روزافزون آن، سیاست اسلام ستیزی را با حربه اسلام هراسی در سرلوحه رویکرد تبلیغی و مواضع و تحرکات سیاسی خود قرار داده اند. افزون بر این، لابی صهیونیستی در آمریکا و اروپا سعی می کند ضمن تبدیل سالروز حادثه 11 سپتامبر به «نماد» اسلام ستیزی در غرب، اولا بین مسیحیان و مسلمانان تنش ایجاد شود؛ ثانیا این تنش به لایه های درونی تر مناسبات بین الادیانی این دو دین بزرگ ابراهیمی برسد. در این راستا اقدامات و برنامه ریزی های زیادی در عرصه های مختلف از جمله عرصه تاثیر گذار رسانه، کتاب، سینما، دیپلماسی و روابط بین الملل، ادیان، مکاتب فکری، اقوام و ...انجام می دهند.  پیشنهاد طرح کلی مجموعه یادبود حادثه 11 سپتامبر توسط معمار یهودی، دانیل لیبسکیند صورت ...

  • كوين روچه معماري بزرگ

    كوين روچه در سال 1922 در دوبلين ايرلند متولد شد ودر همانجا به تحصيل پرداخت تا جاي كه مدرك كارشناسي معماري خود را در سال 1945 از دانشگاه ملي ايرلند دريافت نمود او در دوبلين ايرلند با مايكل اسكوت ودر لندن با ماكسويل فري به همكاري برخواست و به تجربه هاي حرفهاي خود را با اين دو معمار بيشتر كرد. كوين روچه در سال 1948 به ايالات متحده امريكا مهاجرت كرد و در انجا به ادامه تحصيل در مقطع كارشناسي ارشد در موسسه فناوري و برنامه پر داخت . بعد از يك زمان كوتاه به دفتر سازمان ملل رفت ودر انجا به ادامه فعاليت پرداخت كوين روچه در سال 1950 به يك شركت بزرگ ساختماني بنام سازه هاي بزرگ مشيگان ملحق شد و در انجا به فعاليت پرداخت او در سال 1954 يكي از طراحان اصلي شركت بود كوين در اين شر كت سالها به فعايت پردات. 1948- 1956 اين مدت از بهترين ومهمترين سالهاي پيشرفت كوين روچه در شيكاگو بود و از لحاظ طرحهاي فني پيشرفت بسياري كرده بود. كوين روچه در شيكاگو با جان ويكلو اشنا شد. جان ويكلو مهندسي معماري خود را از دانشگاه مشيگان دريافت كرده بود در سال 1942 به دفتر ساختماني كه كوين روچه به تازگي رفته بود مشقول به كار شد . كوين وجان سالها باهم در مورد طرحهاي مختلف همكاري مي كردن حتي در زمان جنگ انها دست از كار بر نداشتند ودر انجا به فعاليت پر داختند. در سال 1961 با مرگ بي موقع سارينا مسئول شركت كوين وجان هردو به صورت شراكتي شركت ساختماني ايجاد كردن و با مديريت جوزف لاسي به فعاليتهاي خود ادامه دادن. در سال 1966 دفتر خود را در همان دفتر سارينا تاسيس كردند و اسم ان را روچه دينكلو گذاشتن وبه ادامه فعاليتهاي خود را در منطقه و حومه ان افزايش دادن. در سال 1963-1968 در نيويورك باساخت اداره مركزي فورد مهارت خود را نشان دادند وتحولي در معماري به جا گذاشتند وبا عناصري كه در كنار هم قرار دادند يك طرح قوي ودگرگون بجا گذاشتند. اكنون انها لايق پاسخ دادن به علاقه هاي جديد مردم بودند و شروع به باز سازي خرابي هاي فضاهاي عمومي كه در سال 1950 -1960 كه در طي برنامه شهري به وجود امده بود پرداختن. انها با بازسازي موزه متروپوليتن در شهر نيويورك شروع كردن. كوين و جان يك شبكه از باز سازيها را شروع كردند كه شامل پاركها دادگاها وتمام بخشهاي موزه هابودند. انها براي حل كردن عملي مشكلات باهم به مشورت وتبادل نظر مي پر داختند چنانچه ساعتها در دفتر كار خود به كشيدن طرحهاي مختلف مي پرداختن تا بتوانند عناصر را چنان كنار هم بگذارند كه فضاهاي بوجود بياورند معني دار ودر حال جنبش كه در زندگي مردم تاثير فراواني داشته باشد ودر عين حال مردم از ان خسته نشوند. روشهاي كاري انها تا اندازه اي منحصر بفرد بوده كه ...