کتاب متمم حساب

  • لیست کتب کتابخانه-9

    مباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد اول) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد دوم) ميرعشقي، عليمباني الکترونيک(جلد دوم) ميرعشقي، عليمباني امنيت شبکه: (کاربردها و استانداردها) استالينگز، ويلياممباني بتن مسلح بر اساس آيين‌نامه‌هاي {ACI 318-08} و آبا کتاب آموزشي همراه با مجموعه مسائل تشريحي رئوفي، عبدالرئوف، 1325 -مباني بررسي سيستمهاي قدرت 1 (براي دانشجويان برق، گرايشهاي قدرت، ... گرينجر، جانمباني بررسي سيستمهاي قدرت 1 (براي دانشجويان برق، گرايشهاي قدرت، ... گرينجر، جانمباني بررسي سيستمهاي قدرت 1 (براي دانشجويان برق، گرايشهاي قدرت، ... گرينجر، جانمباني بررسي سيستمهاي قدرت 1 (براي دانشجويان برق، گرايشهاي قدرت، ... گرينجر، جانمباني بهينه‌سازي سازه‌ها هفتکه، رافائلمباني تئوري الاستيسيته سعادت‌پور، محمدمهدي، - 1326مباني تحليل ارتعاشات ميروويچ، لئوناردمباني تحليل ارتعاشات ميروويچ، لئوناردمباني ترموديناميک کلاسيک ون وايلن، گوردون جانمباني ترموديناميک کلاسيک ون وايلن، گوردون جانمباني تصفيه آب پيکري، محمود، 1328 -مباني روش اجزاء محدود در ديناميک سازه‌ها صدرنژاد، اميرالدين، 1333-مباني زمين‌شناسي مهندسي و مکانيسم زلزله (براي رشته‌هاي عمران - عمران، عمران - آب، نقشه‌برداري و زمين‌شناسي) قنبري، عباداله، - 1325مباني فتوگرامتري (نقشه برداري هوايي) ولف،پلمباني فيزيک الکتريسيته و مغناطيس هاليدي، ديويد، 1916 -     ممباني ماشين‌هاي الکتريکي چپمن، استيونمباني ماشين‌هاي الکتريکي چپمن، استيونمباني ماشينهاي الکتريکي چپمن، استيونمباني ماشينهاي الکتريکي چپمن، استيونمباني ماشينهاي الکتريکي چپمن، استيونمباني ماشينهاي الکتريکي :ماشين هاي جريان مستقيم ، ماشين هاي جريان متناوب(جلد1و2) امانوئل پريکلس،1943-مباني ماشينهاي الکتريکي :ماشين هاي جريان مستقيم ، ماشين هاي جريان متناوب(جلد1و2) امانوئل پريکلس،1943-مباني معماري و شهرسازي قاسم‌زاده، هاشم، 1327 -مباني معماري و شهرسازي قاسم‌زاده، هاشم، 1327 -مباني مهندسي برق(جلد اول) فيتس جرالد، آرتور يوجين، 1978 ...



  • نوع جمله

    بسم الله الرحمن الرحیم   موضوع : نوع جمله گردآورنده: زهرا ربانی نام  دبیر :خانم رضوی مقطع: سوم انسانی                   نوع جمله نکته ی (1): اجزای اصلی جمله عبارتند از: فعل، نهاد، مفعول، مسند، متمم فعلی نکته ی (2): نیاز یا عدم نیاز به اجزای اصلی در جمله، نوع جمله را مشخص می کند. نکته ی (3): از روی فعل می توان به نیاز یا عدم نیاز به اجزای اصلی دیگر جمله پی برد. نکته ی (4): نهاد چه موجود باشد چه محذوف یک جزء اصلی جمله به حساب می آید. نکته ی (5): گفتیم از روی فعل جمله می توان به وجود یا عدم وجود مفعول، مسند و متمم فعل پی برد: -        برای تشخیص وجود مفعول این سؤال را مطرح می کنیم: چه چیزی را/ چه کسی را + فعل؟  مفعول -        برای تشخیص وجود مسند باید ببینیم آیا فعل اسنادی است یا نه؟ فعل های اسنادی عبارتند از: است، بود، شد، گشت، گردید(و هم معنی آن ها) نامیدن (و هر چه معنای «نامیدن» بدهد؛ مانند صدا زدن، گفتن، خواندن، نام نهادن،...) به حساب آوردن (و هر چه معنای «به حساب آوردن» بدهد؛ مانند محسوب کردن، شمردن، پنداشتن، دیدن، یافتن، دانستن، ...) گرداندن (و هر چه معنای «گرداندن» بدهد؛ مانند کردن، نمودن، ساختن، ...) -        برای تشخیص وجود متمم فعلی این سؤال را مطرح می کنیم: -        آیا فعل حرف اضافه ی اختصاصی دارد؟ نکته ی (6): بعضی از فعل هایی که حرف اضافه ی اختصاصی دارند عبارتند از: باختن  به / بردن(برنده شدن)  از/ رنجیدن  از / شوریدن  بر / گفتن  به / آلودن  به / خریدن  از / فروختن  به / گنجاندن  در / آموختن  به – از(به معانی مختلف) شنیدن  از / پرسیدن  از / دادن  به / (رجوع شود به جداول صفحات 67 و 68 کتاب زبان فارسی 3) نکته ی (7): گاهی به جای مسند یک گروه متممی می آید؛ مثل: این پاچه از ابریشم است.                                مسند در این مثال گروه متممی «از ابریشم» مسند است. این جمله را سه جزئی اسنادی با متمم گویند که زیر مجموعه ی همان جملات سه جزئی با مسند است. نکته ی (8): جملات استثنایی یعنی جملات بی فعل که حالت اصطلاح دارند. این جملات سه نوعند: یک جزئی  سلام / افسوس / آه / به سلامت / به امید دیدار / ... دو جزئی  عیدتان مبارک / دو دوتا چهارتا / زیارت قبول / دست ها بالا / ... سه جزئی  کار یعنی تلاش / موفقیت یعنی احساس خوشبختی / ... نکته ی (9): صوت ها(مانند وه، هله، آه، ...) در فارسی جمله ی یک جزئی استثنایی هستند. (البته هر   جمله ی یک جزئی استثنایی لزوماً صوت نیست). نکته ی (10): در جملات سه جزئی استثنایی کلمه ی «یعنی» داریم که معادل فعل «است» می باشد. مثلاً: عشق یعنی محبت بسیار = عشق محبت بسیار است نکته ی (11): در جملات چهار جزئی گذرا به مفعول و متمم و گاهی متمم به شکل مفعول می ...

  • متمم

    متمم   <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> متمم: متمم در لغت یعنی تمام کننده ی چیزی و در دستور زبان فارسی یعنی تمام کننده ی معنی کلمه ای نظیر فعل ، صفت ، و....برای تفهیم بهتر متمم به دانش آموز می توان آن را به سه دسته تقسیم کرد : 1-      متمم فعل ( متمم اجباری )  2- متمم قیدی ( متمم اختیاری )3-متمم برای یکی از اجزای جمله به غیر از فعل 2-     متمم فعل : برخی افعال با وجود داشتن نهاد و احیاناً مفعول و مسند معنی کامل ندارند و نقطه ی ابهامی یا بهتر بگوییم علامت سوالی در ذهن باقی می ماند . اگر جواب سوال مطرح شده در ذهن با حرف اضافه همراه باشد ، همان متممی است که باید در جمله لحاظ شود تا معنی فعل کامل گردد .  این گونه متمم ها ، به دلیل این که تمام کننده ی معنی فعل هستند متمم فعل نامیده می شوند ، به همین دلیل در شمارش اجزای جمله بایدبه حساب بیایند ، بنا بر این متمم اجباری نامیده می شوند . به عبارت کوتاه تر : متمم فعل : قابل حذف شدن نیست و در شمارش اجزای اصلی محسوب می شود .   3-     متمم قیدی: گاهی در جمله قید به صورت حرف اضافه و متمم ظاهر می شود . به این نوع متمم ، متمم قیدی می گویند. متمم های قیدی در مفهوم اصلی جمله تاثیری ندارند  ونحوه ی تشخیص آن ها ، حذف کردنشان از جمله است ،به همین دلیل به متمّم اختیاری معروفند .متمم قیدی قابل حذف شدن است و در شمارش اجزای اصلی محسوب نمی شود .   4-     متمم برای یکی از کلمات جمله به غیر از فعل: این نوع متمم با تجزیه ی کلمه در ارتباط است از این رو به انواع زیر تقسیم می شود الف ) متمم اسم : وقتی که متمم برای یکی از نقش های نهاد ، مفعول ، مسند ، مضاف الیه و متمم بیاید ب ) متمم صفت ) وقتی که متمم برای صفت بیاید . ج ) متمم قید : زمانی که متمم برای نقش قید آورده شود . د ) متمم شبه جمله : وقتی که متمم تمام کننده ی معنی شبه جمله باشد . اغلب شبه جمله نیاز به متمم دارند ؛ نظیر : احسنت بر علی ! حیف از این همه زحمت ! وای بر شما ! یا در جملات زیر کلمه ی « توجه » اسم است  که در نقش های متعدد آمده و در تمام نقش ها احتیاج به متمم دارد : - توجه به این مطلب پسندیده است . - به این مطلب توجه نمایید . - با توجه به این مطلب می توان نتیجه گرفت ... - نظر استادان دانشگاه ، توجه به این مطلب است . با اندک تاملی می توان دریافت که هیچ یک از این افعال نیاز به متمم ندارند ، از سوی دیگر نمی توان گروه متممی « به این مطلب » را حذف کرد ، زیرا معنی جمله ناقص می شود ، پس : متمم نوع سوم : نه قابل حذف شدن است و نه جزء اجزای اصلی به حساب می آید . یاد آوری 1-      صفات تفضیلی : در هر نقشی که باشند نیاز به متمم دارند مگر این که متمم آن ها به خاطر وضوح بسیار حذف ...

  • زبان فارسی

    جز وه آموزشی به نام خدا     بی گمان شرط مقدّم تدریس و کلاس داری، آگاهی  مدرّس از موضوعی است که می باید در هر جلسه تدریس کند. گرچه برای حصول نتایج مطلوب عوامل بسیاری دخیل و تأثیر گذارند،معلمان جامعه برای حضور مفید و توأم با آرامش در محیط کلاس با تکیه بر دانش خود و آگاهی از کلیّت مباحث مورد نظر می توانند روش تدریس مناسبی را برای تفهیم بهتر مطالب اتّخاذ نمایند.      در کتب درسی علاوه بر مطالبی که درمتن هر یک از دروس ذکر شده است مطالب نا گفته ای وجود دارد که اگر معلّم هنگام تدریس بر آن ها تسلّط کافی داشته باشد،می تواند با دقّت و حسّاسیّتی مضاعف وظیفه ی خود را انجام دهد.      گروه آموزشی زبان و ادبیّات فارسی استان خوزستان با اذعان به توانایی همکاران توانمند خود جزوه ی حاضر را جهت توجّه همکاران به نکات ناگفته وقابل تأمّل کتاب زبان فارسی (1) فراهم نموده است و امیدوار است مورد عنایت و نقد همکاران فرهیخته قرار گیرد.     درس دوّم- جمله:       فعالیت: با دلیل بگویید چرا شناسه، نهاد پیوسته است؟ در این پرسش ابهامی وجود دارد و مخاطب نمی داند نهاد بودن شناسه مورد نظر است یا پیوسته بودن آن . از طرفی هر یک از این پرسش ها پاسخ خاص خود را می طلبد. اگر پرسش بر سر نهاد بودن شناسه باشد، جواب این است : شناسه معادل نهاد جداست و در بود و نبود نهاد ، شخص را مشخص می کند .گرچه وقتی نهاد ذکر می شود، رفع ابهامی صورت نمی گیرد و نوعی حشو است، امّا چون ازویژگی های زبان فارسی است ،اجتناب ناپذیر است. اگر پرسش درباره ی علّت پیوسته بودن شناسه باشد، یکی به دلیل اتّصال ظاهری به بن فعل است و دیگر آن که دایم و همیشه همراه بن است و فعل بدون شناسه وجود نخواهد داشت. بر خلاف بعضی از زبان ها مثل انگلیسی که صورت فعل جز در سوم شخص مفرد ثابت است و شخص آن را نهاد جدا مشخّص می کند در زبان فارسی هر فعلی شخصی دارد که همان شناسه است.      دانش آموزان تصور می کنند  گزاره همیشه طولانی تر از نهاد است و این تصوّر که ناشی از نمونه های موجود در کتاب است،درست نیست و پیشاپیش نمی توان چنین حکمی صادر کرد .لازم است جمله هایی مثال زده شود که نهادشان طولانی تر از گزاره باشد مثل: (( دبیران گروه زبان و ادبیات فارسی شهرستان ها آمدند. ))                                                              نهاد                          گزاره      از طرفی ضروری است با ذکر نمونه هایی به دانش آموزان آموخته شود که نهاد الزاما اولین کلمه ی جمله نیست،  و جملاتی با قید  های مختلف نمونه آورده شود. : ((  شنبه بعد از ظهر دوستانم به کتابخانه رفتند. ))      ضرورت توجّه به بخش و جزء:      منظور ...

  • متمم

      <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> متمم: متمم در لغت یعنی تمام کننده ی چیزی و در دستور زبان فارسی یعنی تمام کننده ی معنی کلمه ای نظیر فعل ، صفت ، و....برای تفهیم بهتر متمم به دانش آموز می توان آن را به سه دسته تقسیم کرد : 1-      متمم فعل ( متمم اجباری )  2- متمم قیدی ( متمم اختیاری )3-متمم برای یکی از اجزای جمله به غیر از فعل 2-     متمم فعل : برخی افعال با وجود داشتن نهاد و احیاناً مفعول و مسند معنی کامل ندارند و نقطه ی ابهامی یا بهتر بگوییم علامت سوالی در ذهن باقی می ماند . اگر جواب سوال مطرح شده در ذهن با حرف اضافه همراه باشد ، همان متممی است که باید در جمله لحاظ شود تا معنی فعل کامل گردد .  این گونه متمم ها ، به دلیل این که تمام کننده ی معنی فعل هستند متمم فعل نامیده می شوند ، به همین دلیل در شمارش اجزای جمله بایدبه حساب بیایند ، بنا بر این متمم اجباری نامیده می شوند . به عبارت کوتاه تر : متمم فعل : قابل حذف شدن نیست و در شمارش اجزای اصلی محسوب می شود .  

  • زبان فارسی یک

     نهاد                          گزاره      از طرفی ضروری است آموخته شود که نهاد الزاما اولین کلمه ی جمله نیست،  و جملاتی با قید  های مختلف نمونه آورده شود. : ((  شنبه بعد از ظهر دوستانم به کتابخانه رفتند. ))      ضرورت توجّه به بخش و جزء:      منظور از بخش، نهاد و گزاره است؛ یعنی هر جمله ای دو بخش است :1- نهاد 2- گزاره .  اما هرگاه پرسش درباره ی اجزای جمله است ،باید نقش های: نهاد، مفعول، متمّم ومسند ، مورد توجّه قرار گیرد .      درس چهارم-جمله واجزای آن:      گروه اسمی، الزاما چند واژه نیست پس چرا گروه نامیده می شود؟زیرا استعدادگروه شدن را دارد  . مثلا در جمله ی ((  دانش آموز کتاب خرید  )) هر یک از واژه های دانش آموز و کتاب استعداد پذیرش وابسته هایی را دارند و می توانند به گروه چند کلمه ای تبدیل شوند. پس گروه اسمی هستند .      فعل  (( داشت  )) گرچه گذرا به مفعول است معمولا مفعول آن بدون را می آید که باعث غفلت از آن می شودمثلاً ((  او کتابی داشت )) ،که به شیوه ی معمول افزودن ((  را ))  به آن غیر عادی است  (( او کتابی را داشت  )) کاربرد ندارد، گرچه کتاب مفعول است.      در تعریف مسند، برخلاف تعاریف مفعول و متمم و نهاد به گروه اسمی بودن مسند اشاره ای نشده است، بلکه  به کلمه یا گروه بودن بسنده شده است . این تعریف ریشه در این واقعیّت دارد که  گاهی اوقات صفت در نقش مسند قرار می گیرد و گاهی اسم یا ضمیر چنین نقشی را می گیرند ، مثلا: ((  هوا سرد است . ))  سرد که مسند است از نظر نوع، صفت است و در جمله ی: ((  اسم این شهر اهواز است )) ، اهواز از نظر نوع، اسم است ،یا در جمله ی :     (( علی تو هستی؟ ))  تو ضمیر است. گرچه دو نوع ضمیر و اسم هر دو گروه اسمی هستند، سرد صفت است و گروه اسمی نیست، به همین دلیل در تعریف مورد نظر عبارت گروه اسمی به کار نرفته است.      ممکن است متمّم از جمله حذف شده باشد.لازم است فعل هایی را که متمم خواه هستند شناسایی شوند و معرفی و توجهشود که گاهی اوقات متمم به دلیل وضوح و مشخص بودن ذکر نمی شود مثلا ((  حسن کتاب را خرید ))  فعل خرید علاوه بر مفعول به متمّم هم نیاز دارد و کتاب فروشی متمّمی است که به دلیل مشخّص بودن ذکر نشده است یا  (( جمله ی او قرضش را داد. )) به دلیل وضوح طلبکار که متمّم است ذکر نشده است.      بنابراین در بحث اجزای جمله تنها به ظاهر اکتفا نمی شود و اجزای اصلی هرگاه محذوف باشند ،در شمارش ارکان جمله به حساب می آیند وتنها به این بهانه و دلیل که حذف شده است و شبهه ی متمّم قیدی را ایجاد می کند، نباید آن را متمّم قیدی به حساب آوریم ،یا آن را نادیده بگیریم.     فعل های ((  بود  )) و ((  است  )) علاوه  بر این که اسنادی هستند، کمکی نیز ...

  • زبان فارسی

    جمله و اجزای آن  اجزاء: نهاد وگزاره جمله عبارنتد از کله یا کلماتی که از دو بخش نهاد و گزاره تشکیل شده است .گاهی نهاد با آمدن یک فعل در بخش گزاره مفهومش کامل می شود و گزاره فقط از یک فعل تشکیل شده است . مانند :                                       علـــی          آمــــــد.                                         نهاد           گزاره    اما ممکن است در جملاتی علاوه بر فعل گزاره اجزای دیگری نیز داشته باشد . فعل بدون آن اجزاء معنا ندارد . مثلاً وقتی می گوییم هوا شد فعل گزاره ای است که به جزء دیگری به نام مسند نیاز دارد مثلاً هوا سرد شد. تعداد اجزای یک جمله را فعل آن مشخص می کند که با توجه به این تعریف فعل ها را می توان به دو دسته تقسیم کرد .  1- فعل ناگذر : فعلی را میگو یند که فقط به نهاد نیاز دارد تا مفهومش کامل شود . مانند :                                    علــــــی          آمــــــــــــد.                                               نهاد             گزاره / فعل ناگذر   2- فعل های گذرا : فعل هایی را گویند که برای کامل شدن مفهومشان علاوه بر نهاد به اجزاء دیگری مانند : مفعول مسند و متتم نیز نیاز دارد .           مانند :                             هـــــــوا      ســــــــرد     شــــــــــــــــد .                              نهاد              مسند        فعل گذرا / فعل ربطی  با توجه به توع فعل های گذرا و ناگذر بودن جمله و اجزای آن به اقسام زیر تقسیم می شوند :  1-فعل های دو جزئی با فعل های ناگذر علـــــــــی            رفــــــــــــــــــت. نهاد                     فعل های ناگذر / گزاره                              جمله                                         نهاد                 گزاره/فعل نا گذر                                                     علی                        رفت.  2- سه جزئی با فعل گذرا که خود به اقسام زیر تقسیم می شود . 1-گذرا به مفعول فرمول ساخت این نوع فعل                   نهاد + مفعول +  فعل مثال :                                              علی    کتاب (را) اورد.                                                          جمله                 نهاد   گزاره        مفعول            فعل                                       علی             کتاب(را)       خواند.    نکته1 مفعول کلمه ای است که عمل فاعل روی آن انجام می شود نشانه ی آن در جمله حرف (را)  می دهد .اما ممکن است در جملاتی این حرف حذف شود که به وسیله ی دو جمله ی پرسشی چه ...

  • جزوه ی آموزشی زبان فارسی ( ۱ )

    درس دوّم- جمله:فعالیت: با دلیل بگویید چرا شناسه، نهاد پیوسته است؟ در این پرسش ابهامی وجود دارد و مخاطب نمی داند نهاد بودن شناسه مورد نظر است یا پیوسته بودن آن . از طرفی هر یک از این پرسش ها پاسخ خاص خود را می طلبد. اگر پرسش بر سر نهاد بودن شناسه باشد، جواب این است : شناسه معادل نهاد جداست و در بود و نبود نهاد ، شخص را مشخص می کند .گرچه وقتی نهاد ذکر می شود، رفع ابهامی صورت نمی گیرد و نوعی حشو است، امّا چون ازویژگی های زبان فارسی است ،اجتناب ناپذیر است. اگر پرسش درباره ی علّت پیوسته بودن شناسه باشد، یکی به دلیل اتّصال ظاهری به بن فعل است و دیگر آن که دایم و همیشه همراه بن است و فعل بدون شناسه وجود نخواهد داشت. بر خلاف بعضی از زبان ها مثل انگلیسی که صورت فعل جز در سوم شخص مفرد ثابت است و شخص آن را نهاد جدا مشخّص می کند در زبان فارسی هر فعلی شخصی دارد که همان شناسه است.دانش آموزان تصور می کنند گزاره همیشه طولانی تر از نهاد است و این تصوّر که ناشی از نمونه های موجود در کتاب است،درست نیست و پیشاپیش نمی توان چنین حکمی صادر کرد .لازم است جمله هایی مثال زده شود که نهادشان طولانی تر از گزاره باشد مثل: (( دبیران گروه زبان و ادبیات فارسی شهرستان ها آمدند. ))نهاد گزارهاز طرفی ضروری است با ذکر نمونه هایی به دانش آموزان آموخته شود که نهاد الزاما اولین کلمه ی جمله نیست، و جملاتی با قید های مختلف نمونه آورده شود. : (( شنبه بعد از ظهر دوستانم به کتابخانه رفتند. ))ضرورت توجّه به بخش و جزء: منظور از بخش، نهاد و گزاره است؛ یعنی هر جمله ای دو بخش است :1- نهاد 2- گزاره . اما هرگاه پرسش درباره ی اجزای جمله است ،باید نقش های: نهاد، مفعول، متمّم ومسند ، مورد توجّه قرار گیرد .لازم است این تفاوت در تدریس به دانش آموز تفهیم شود تا در پاسخ به پرسش های این درس و درس بعد در خصوص این که : (( اجزا را مشخص کنید، )) یا (( بخش های آن را مشخص کنید )) ابهامی نباشد.درس چهارم-جمله واجزای آن:گروه اسمی، الزاما چند واژه نیست پس چرا گروه نامیده می شود؟زیرا استعدادگروه شدن را دارد . مثلا در جمله ی (( دانش آموز کتاب خرید )) هر یک از واژه های دانش آموز و کتاب استعداد پذیرش وابسته هایی را دارند و می توانند به گروه چند کلمه ای تبدیل شوند. پس گروه اسمی هستند .فعل (( داشت )) گرچه گذرا به مفعول است معمولا مفعول آن بدون را می آید که باعث غفلت از آن می شودمثلاً (( او کتابی داشت )) ،که به شیوه ی معمول افزودن (( را )) به آن غیر عادی است (( او کتابی را داشت )) کاربرد ندارد، گرچه کتاب مفعول است.در تعریف مسند، برخلاف تعاریف مفعول و متمم و نهاد به گروه اسمی بودن مسند اشاره ای نشده است، ...

  • نحوه ثبت تنخواه گردان

    تنخواه گردان در اغلب واحد های تجاری برای پرداختهای جزئی و مستمر مانند ایاب و ذهاب و خرید برخی مواد ضروری و فوری، مقداری وجه مورد نیاز می باشد. پرداختهای مذکور از طریق چک غیر عملی می باشد ،زیرا دریافت وجه چک از بانک موجب تأخیر در انجام آن عمل ونیز هزینه ای را در خواهد داشت. از سوی دیگر، چون این پرداختها به طور مستمر صورت می گیرد وجمع آنها مبلغ قابل ملاحظه ای را تشکیل می دهد، اعمال کنترل بر آنها ضروری می باشد.برای انجام این کنترل ، در بسیاری از مؤسسات مبالغ مشخصی در اختیار یک یا تعدادی از کارکنان قرار می دهند که این مبالغ« تنخواه گردان» نامیده می شوند. معمولاً در قبال مبلغ پرداخت شده به مسئوول تنخواه گردان ، از وی تضمین کافی اخذ می شود.لازم به ذکر است که میزان تنخواه گردان یا مبلغی ثابت واز قبل تعیین شده ویا مبلغی متغیر با تعیین حد اکثر می باشد.الف- تنخواه گردان با مبلغ ثابتدر این روش ، حداکثر مبلغ تنخواه گردان تعیین شده وطی چکی به مسؤولین تنخواه گردان پرداخت می گردد. به عنوان مثال فرض کنید شرکت بهار با پرداخت مبلغ 100000ریال به آقای الف تنخواه گردانی ایجاد نماید . در این موقع معادل مبلغ چک، حسابی به نام تنخواه گردان بدهکار و حساب بانک به همین مبلغ بستانکار می شود. ثبت فوق به شرح زیر است:تاریخشرحعطفبدهکاربستانکار1×1314/1حساب تنخواه گردانحساب بانکبابت پرداخت به آقای الف جهت تنخواه گردان100000100000مسؤول تنخواه گردان از محل مبلغ دریافتی ، هزینه های انجام شده را پرداخت و مدارک مثبته را جهت تجدید مبلغ تنخواه گردان به دایره حسابداری ارائه می نماید . دایره حسابداری پس از رسیدگی به مدارک و حصول اطمینان ، چکی معادل هزینه های انجام شده صادر وبه مسؤول تنخواه گردان تسلیم می نماید. ثبت لازم در این موقع ، بدهکار نمودن هزینه ها وبستانکار کردن حساب جاری بانک می باشد.بدین ترتیب رقم موجودی تنخواه گردان بدون تغییر باقی می ماند مگر اینکه برای افزایش یا کاهش مبلغ تنخواه گردان اقدام گردد.معمولاً مانده حساب تنخواه گردان در پایان دوره مالی یا هنگام تعویض متصدی تنخواه گردان به بانک یا صندوق واریز واسناد هزینه های انجام شده توسط تنخواه گردان به دایره حسابداری ارائه می گردد تا این هزینه ها به درستی دردوره مربوطه ثبت گردند.هرگاه تصمیم به افزایش تنخواه گردان گرفته شود ، حساب تنخواه گردان یکبار دیگر معادل مبلغ دریافتی مسؤول تنخواه گردان، بدهکار و حساب بانک بستانکار می گردد. در هنگام کاهش مبلغ تنخواه گردان ، حساب بانک یا صندوق یا هزینه ها بدهکار و معادل آن ، حساب تنخواه گردان بستانکار می گردد.فرض کنید مدیریت ...