کنسرت رحیم شهریاری 92 در تبریز

  • رحیم شهریاری:تبریز، ‌بهترین شهر دنیاست

    گفت و گو با سرپرست گروه موسیقی آذری «آراز»/ رحیم شهریاری:اصلیت من به کشور آذربایجان برمی گردد/تبریز، ‌بهترین شهر دنیاست  نه مثل خیلی‌ها لهجه‌اش را پنهان کرده و نه سعی می‌کند کمرنگش کند. با افتخار و با لهجه شیرین آذری از موسیقی گروه «آراز» حرف می‌زند؛ گروهی که از سال 72 تاکنون برای موفقیتش تلاش کرده و حالا از نتیجه دو دهه فعالیت این گروه اظهار رضایت می‌کند. به گزارش تبریز مدرن به نقل از جام جم آنلاین؛ رحیم شهریاری، سرپرست این گروه هر چند ۲۱سال از فعالیتش می گذرد و حالا سرپرست یک گروه موسیقی فولکلور مشهور است که در ایران و دیگر کشورها اجراهای موفقی داشته، اما وقتی تلفن همراهش را پاسخ می دهد نه کسی را به مدیر برنامه اش ارجاع می دهد و نه شرایط خاصی برای مصاحبه قائل می شود. او روشن و شفاف سوالاتم را پاسخ می دهد. با او پس از اجرای موفقی که در کشور آمریکا داشت، گفت وگویی کوتاه انجام داده ایم.ایده تشکیل یک گروه موسیقی آذری شاید به ذهن خیلی از اهالی موسیقی و آذری زبان برسد، اما همان طور که می بینیم کمتر کسی به این ایده جامه عمل می پوشاند. شما یکی از معدود افرادی هستید که سال هاست گروه موسیقی آذربایجانی آراز را تشکیل داده و آن را سر پا نگه داشته اید. کمی درباره تشکیل این گروه برایمان توضیح دهید.من هم مانند بسیاری از هنرمندان تجربه کار در عرصه موسیقی ایرانی را دارم. سال ۷۲ بود که با گروه موسیقی «سهند» به سرپرستی و خوانندگی رشید وطن دوست کار می کردم. جوان نوازنده ای بودم که در عرصه موسیقی فارغ التحصیل دانشگاه بودم و شیوه و رسم الخط فکری و هنری خاص خودم را داشتم. وقتی کنسرت ما برگزار می شد، می دیدم همه افراد شرکت کننده در آن پیر هستند و اغلب با عصا و ویلچر در آن شرکت می کنند، اما دو خیابان آن طرف تر یک خواننده پاپ کنسرت گذاشته و دو سه هزار نفر در آن شرکت می کنند که اغلب جوان هستند.با این که خیلی جوان بودم این موضوع در ذهن من مدام می چرخید و به آن فکر می کردم. دلم می خواست ما هم موسیقی ای اجرا کنیم که جوان ها و پیرها کنار هم در آن شرکت کنند، چون ما برای زنده نگهداشتن موسیقی نیازمند مخاطبان جوان هم بودیم.پس می شود گفت به دنبال نوعی پوست انداختن در موسیقی بوده اید؟بله، من با خودم مساله را این گونه حل کردم که باید گروه سهند را یک مقدار به روز تر و جوان پسندتر کنیم یا من از این گروه بیایم بیرون و به دنبال تحقق ایده های خودم باشم. وقتی این مساله را با گروه مطرح کردم به من پیشنهاد دادند بهتر است من گروه را ترک کنم و هر طور که دوست دارم به فعالیتم ادامه دهم. اعضای گروه گفتند ما دوست داریم به همین شکل در قالب موسیقی سنتی کار کنیم ...



  • کنسرت گروه موسیقی سنتی شمش در تبریز برگزار می شود

    گروه موسیقی سنتی شمس تبریزمکان: مجتمع فرهنگی هنری | تالار اقبال آذرزمان: 27، 28 و 29 شهریور 92 | ساعت: 20:30محل فروش بلیط:خانه موسیقی شمس تبریز - تلفن: 93 111 33 0411 فروشگاه ابوعطا - تلفن:3310310 0411

  • شهریاری (قسمت اول) (17 - 90)

    گفتگو با رحیم شهریاری خواننده گروه  موسیقی پاپ آذربایجانی «آراز»<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> «شاد خواندن» و شاد کردن مردم کار هر کسی نیست! مضراب اول: کنسرت مرداد 90 کنسرت سال 90 رحیم شهریاری در تبریز، آن هم بعد از مدت های طولانی، با استقبال بی نظیر شهروندان آذربایجانی مواجه شد. اغراق نیست اگر بگوئیم که همه ی بلیط های این کنسرت در همان روزهای نخستین، به فروش رفت. این امر خود می تواند گویای وضعیت روانی حاکم بر شهر ما باشد و آن میل و علاقه ی شهروندان به موسیقی آذربایجانی و نیاز به فضاها و برنامه های شاد و مفرّح در این چله ی گرم تابستان است. به هر حال، رحیم شهریاری با گروه موسیقی «آراز» طی روزهای 5 و6 مرداد ماه به روی سن تالار پتروشیمی رفت تا جدیدترین ساخته های هنری خود را به همراه آهنگ های معروف، نوستالژیک و خاطره انگیز به شنوندگان عرضه کند. در گروه «آراز» چند جوان پرانرژی و علاقه مند به موسیقی  آذربایجانی حضور دارند. بهمن میرزازاده (گیتار و تار)، بهروز برزگر(پیانو و ارگ)، امیر عباسی (گیتارباس)، محمد زبری(جاز)، حبیب طاهریان(قوشاناقارا)، حسین افشاری(ناقارا)، پیمان حمیدی(سیتی سایزر) و در نهایت حمزه شهریاری (کلارینت) به نوازندگی مشغولند. ضمن آنکه «رحیم شهریاری» این چهره معروف و به نام موسیقی آذربایجانی، هم قارمون می زند و هم آواز می خواند. میزان علاقه حاضران در سالن را هم می توان در لحظه ی ورود رحیم شهریاری به روی سن مشاهده کرد. رحیم شهریاری در حالیکه ساز تخصصی خود (قارمون) را بر سینه گرفته، وارد سن شده و پس از سلام و خوشامدگویی ساده، برنامه های خود را در دو بخش عرضه می کند: اجرای قطعات قدیمی و معروف  آذربایجانی که تقریباً هر آذربایجانی، بارها و بارها آنها را با صدای خود او یا سایر خوانندگان متعدد دیگر شنیده، قسمت اصلی برنامه های گروه هنری آراز است. ماهنی هایی نظیر: اژدر عمی، بیاض گئجه لر، گوزل لرین گوزلی، نازلانانازلانا، با اجراهای جدید و سبک نوین به اجرا درآمد که با تشویق های گرم حاضران روبرو شد. در بخش دیگری از برنامه «رحیم شهریاری« چند قطعه معروف دیگر از آلبوم های معروف خود را به روی صحنه برد. «باخ باخ بیر منه باخ»، «سنی سئوه جایام»، «نبات سان آی شکرسن» و چند قطعه دیگر، شور و شوق و شادی را برای لحظاتی مهمان تالار بزرگ پتروشیمی تبریز ساخت. هر چند که طبق معمول سیستم صوتی معیوب و ناکارآمد سالن، داد رحیم شهریاری را هم درآورد اما گویای این نکته است که وضعیت نامناسب سیستم های صوتی تالارهای تبریز، به امری عادی و بدیهی تبدیل شده و تنها مختص تالار پتروشیمی نیست! شاید این تالار وضعیتی به مراتب ...

  • شهریاری _قسمت دوم ( 18- 90 )

      قسمت دوم مصاحبه با شهریاری:<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> نجابت ،ویژگی موسیقی آذربایجانی است گفتگو از :محمد امین خوش نیت «رحیم شهریاری» متولد سال 1349 از محله «شنب غازان» تبریز است. به عبارتی او به تازگی وارد پنجمین دهه ی عمر خود شده و این در حالی است که تقریباً بیش از نیمی از عمر خود را به طور حرفه ای به کار موسیقی پرداخته است. هفت ساله بود که پدر خود را از دست داد و مجبور شد در کنار عموها و پدربزرگش به قالیبافی بپردازد. زیستن و کارکردن در کنار پدربزرگی که موسیقی آذربایجانی را چون جان عزیز می داشت و با موسیقی عاشیقی آشنایی کافی داشت برای رحیم فرصت مغتنمی بود که همزمان با «ایلمک انداختن» بر روی دار قالی، ترانه ها و ماهنی های معروف آذربایجانی را زیر لب زمزمه کند. و همین امر جرقه ای بود تا او همیشه در سر مدرسه و کلاس درس و در تمام مراسم و اعیاد ملی و مذهبی، یک پای ثابت نوازندگی و سرود در مدرسه باشد. البته نه بر روی گارمان، بلکه بر روی میز و با کمک گرفتن از حنجره ی مستعدش! گارمان را اولین بار در منزل یکی از هم محله ای هایش دید و نه یک دل بلکه صد دل عاشق و شیدای صدای اعجاب انگیزش شد. وقتی صفحات قارمون باز و بسته می شد، انگار که کسی دروازه های قلب پراحساس او را باز و بسته می کرد. فقر  مالی و تقارن آن ایام با سالهای جنگ و برخی محدودیت های اجتناب ناپذیر دیگر، مانع از  آن شد تا رحیم این هنر را به طور جدی دنبال کند. اما با پایان جنگ و ایجاد تحول در فضای عمومی جامعه او به تهران رفت تا از میدان توپخانه تهران، آکاردیونی دست دوم خریداری کرده و شادمانانه و دست افشان به تبریز بازگردد. چون صدای آن ساز جدید در دستان نابلد رحیم، گوش  اعضای خانواده را اذیت می کرد او معمولاًٌ پتو را روی سرش کشیده و تمرین می کرد و به خیال خود، آهنگ های مورد علاقه اش را بازسازی و بر روی آکاردئون پیاده می کرد و بدینسان علاقه ی او به ساز گارمون و موسیقی آذربایجانی وارد فصل جدیدی شده بود. دیگر لازم بود که کار را به طور حرفه ای دنبال کند. بهره مندی از کلاس درس استاد مرحوم «محمود شاطریان» و استاد یوسف عبدالعظیم زاده، استاد علی فرشباف و مرحوم «علی سلیمی» از رحیم جوان، نوازنده ای زبده و خلاق ساخت اما بنیان ترکیب بندی اصلی نوازندگی او را «واقف اسد اف» پی ریزی کرد. چرا که تا آن زمان در ایران رسم نبود که یک نوازنده هم ساز بزند و هم بخواند، اما «رحیم» این کار دشورا را با راهنمایی های «واقف اسد اوف» یاد گرفت. از سال 1372 برای ادامه کار و تکمیل آموخته هایش عازم تهران شد و از همین سال با همکاری و همراهی خوانندگان دیگری چون رشید وطن دوست و ودود موذن ...