یک بیت شعر برای ایران

  • یک بیت برای بازی ایران و آرژانتین

    مثل یه یوز جنگیدی حق تو این نبود تو قهرمان شدی؛بدون این زمین خوردن نبود



  • یک بیت شعر برای امیر

    آنچه باید در حکومتداری بدان توجه عمیق و مداوم داشت و از آن غفلت ننمود پدیده مذموم اما ظریف و دلبرانه تملق است که یکی از آفات موریانه صفت مدیریتها ست که از دیرباز وجود داشته است و طرد و نفی آن از سوی بزرگان و علمای علم اخلاق و دانشمندان  بارها مورد تاکید موکد قرار گرفته است صاحب نظران حوزه علوم اجتماعی معتقدند این پدیده یکی از بلا یای روابط اجتماعی شهروندان شمرده می شود . حضرت امیر(ع) می فرمایند« آن که ستایش کند تو را به چیزی که در تو نیست, استهزا کرده تو را, اگر حاجت او را روا کنی در استهزا و تمسخر تو تاکید کند.» که  مبین تعارض این امر با ارزشهای اخلاقی ست و از درون آن رفاقت و خدمت متولد نخواهدشد مقام معظم رهبری نیز در جمع معلمان استان خراسان شمای نیز رهنمودهایی داشتند که نگرانی شان را از گسترش این امر نشان می داد فرمودند«اظهار محبت منتهی نشود به گفتن و بیان تعبیراتی که مبالغه‌آمیز بودن آنها برای همه آشکار است؛ از تعبیراتی اسم نیاوریم که مخصوص بزرگان عالم آفرینش است، مربوط به معصومین است، مربوط به انبیاء و اولیا است؛ ما این فرهنگ را نباید در جامعه گسترش دهیم» در این راستا لازم است تا برخورد با این پدیده مذموم را یک تکلیف بدانیم که از درون آن اصطلاحاتی غیر ادبی مانند زیر آب زنی ،هوچیگری، زبان ریزی،و...متولد می شود .   در ادبیات فارسی شعرای بسیاری را نام می برند که در دستگاه حکومتی به مدح و ثنای حکام می پرداختندو هر کدام اشعار بسیاری دارند، قاآنی از شعرایی بود که در دربار فتحعلیشاه ،محمدشاه و ناصرالدین شاه شعر سروده بود او علاوه بر شعر استادریاضیات،کلام،حکمت و منطق بود و تسلط بر زبان فرانسه داشت .قاآنی چکامه بلند و غرایی در مدح و ثنای امیرکبیر سرود و در آن امیر را جانشین وزیر ظالم قبلی یعنی حاج میرزا آقاسی وصف می نماید: «به جای ظالمی شقی ،نشسته عالمی تقی / که مومنان متقی کنند افتخارها» باشنیدن ابیات شعر بر خلاف سابق که دوستدار کلمات پرطمطراق و مداحی بودند ،امیرکبیر خریدار این الفاظ نبود و از تملق گویان خادمان بیزار وتبری می جست و چنان برآشفت که درجا دستور داد مستمری وی قطع گردد و به او گفت:تو که تا دیروز مدح میرزا آقاسی می گفتی و امروز که او نیست ،ظالمی شقی اش می خوانی واین بار مدح من می گویی !؟ او پیش از اینحاج میرزا آقاسی را «قلب گیتی»«انسان کامل» و«خواجه دوجهان» خوانده بود! در پی قطع مقرری شاعر متملق،اعتضاد السلطنه وساطت کرد تا بلکه امیرکبیر او را ببخشد .امیر از دیگر تخصص های او جویا شد و وقتی از تسلطش بر زبان فرانسه آگاهی یافت ،برقراری مقرری اش را منوط به ترجمه کتابی در زمینه کشاورزی ...

  • یک بیت شعر حافظ برای حافظ فکرم

    یک بیت شعر حافظ برای حافظ فکرم

    اگـــر پـوســیده گــردد اســتـخـوانــم نــگـردد مــهـــرت از جـانـم فـرامـوشدوستت دارم

  • چرا فردوسی سعدی و حافظ یک بیت شعر از کوروش ندارند ؟یک کشف بزرگ کودکانه و پاسخ به آن

    چرا فردوسی سعدی و حافظ یک بیت شعر از کوروش ندارند ؟یک کشف بزرگ کودکانه و پاسخ به آن

    نقدی بر حکیم دکتر روازاده!!! (انکار پادشاهی کوروش)یکی از عجیب ترین ادعاهای جناب «حکیم دکتر روازاده» ، انکار وجود پادشاهی به نام «کورش» است.ایشان در تاریخ 87/9/20در جمع طلاب مدرسه عالی فقه و معارف اسلامی وجود پادشاهی به نام کورش را از بیخ و بن منکر شده و در عوض اسطوره ای شاهنامه ای به نام جمشید را پادشاهی می داند که سزاوار تقدیر است!!!!!! بخشی از گفته های روازاده:"الان کاری کردن که بعضی از ماها اسم پسرامون رو می ذاریم کورش! اصلا ً ما کوروش رو هر جای تاریخ رفتیم پیدا نکردیم!! چیزی به نام کوروش اصلا ً تو تاریخ نبوده!! ما اصلا ً پادشاهی به نام کوروش نداریم! یه یهودی بوده به نام... اونم کوروش نبوده!(نام یهودی رو نمی برن!) داریوشم تازه می گن داروهوش یا دارهُوَش بوده اصلا ً داریوش نبوده!ولی پادشاهی داریوش بوده! این کوروش یه آدم یهودی ای بوده.... کوروش رو یه فردی به نام پیرنیا ... فراماسونر بوده...بحث قرن نوزدهمه دیگه ...ایشون میاد یه کتابی می نویسه به نام تاریخ ... عرض شود که ...بله ... تاریخ تمدن ایران ، ایران باستان!آشتیانی اقرار می کنه که ما مطلب تاریخی ایران رو از متون رومی و یونانی آوردیم یعنی مال خود ایران نیست!خوب ما سؤال می کنیم که اگر شما می گید کورش هست یه بیت شعر حافظ رو بیارید که از کورش حرف زده! حافظ که هفتصد ساله! کوروش می گید دوهزار و پونصد ساله! مولانا رو بیارید!سعدی رو بیارید! نمی دونم در اسلام بیارید! یکی از حکیما یادی کرده باشه از کورش!یه جا یه اسم از کورش باشه در این همه دوهزار و پونصد سال! بازم برای اونایی که متعصبن! یه کاری کردن که ما افتخار کنیم بریم همه جای دنیا بگیم ما کورش داریم! این دانشگاهی ما باید بیاد این حرف رو بزنه ولی قدرت تفکر نداره!!!(دانشگاه قدرت اندیشه ندارد این دیگه چه جورشه) اجازه ی تفکر نداره!!!!! من صرفا ً این مطلب را از آن جهت آوردم تا دوستان بیش از پیش با شیوه ی استدلال عجیب حضرت حکیم آشنا شوند و بدانند که سایر سخنان ایشان در مورد پزشکی و تغذیه و نقش صهیونیسم و استیل کوآنزیم آ و ... از همین جنس است و هیچ گونه پشتوانه ی علمی ندارد. اما پاسخ به این، تحریف کننده تمدن(تاریخ ) :این هم شد دلیل که چون اسم کورش در دیوان حافظ یا مولوی یا سعدی نیامده بنابراین پادشاهی به این نام وجود نداشته است؟!!اگر اینطور باشد عده ای هم باید بگویند چون اسم امام حسن عسگری (ع) در دیوان شعر حافظ و مولوی و سعدی نیامده پس ما اصولا ً امامی به این نام نداشته ایم!!!و دیگر امام زمانی وجود ندارد!؟اگر شما در دیوان شعرهمه سخن سرایان ما بگردید نام بسیاری از پادشاهان دیگر را نیز نخواهد دید!نمونه:ً تا آنجا که بنده می دانم حتی یک بیت در ...

  • هرچند روز با یک بیت شعر از شاعران روستای انگوران

    روستای انگوران بنا بر تاریخ کهن خود زادگاه مشاهیر وشعرا وزاهدان بسیاری بوده که نقل شعر وحرفهای آنها بطور سینه به سینه ازگذشته تا به امروز مانده است .ولی متاسفانهبا گذشت زمان این شعرها وگفته ها روبه فراموشی میرود وچون درآن زمان کسی این اشعاررامکتوب نمی کرده معمولا به ورطه فراموشی می رود. یکی از شاعران نامی درزمان دور مرحومه آمنه دهواشی بوده که دروصف انگوران واحوالات روزگار آن دوره اشعاری را سرودهکه از دیرباز تا الان برزبانها مانده و گاها به مثل ها نیز تبدیل شده است. شعر این شاعر رادر حال حاضر کنیزاحمد یکی از افراد مسن این روستا خوب بیاد دارد به دلیل نزدیک بودنوی باشاعره شهیر انگوران بیت های زیادی از این شاعر را به یاد می آورد. ولی بدلیل نداشتن سواد فقط تنها مکان حفظ آن حافظه اینها میباشد . شاعر معاصر انگوران که تالیفاتزیادی دراین زمینه داردعلی آموخته قصدداردکار مکتوب سازی این اشعارراانجام دهدکه خودمستلزم همکاری همه دوستان علاقه مند به آثار هنری انگوران می باشد. اشعار وداستانبزرگان روستا می تواند پیشینه تاریخی برای روستای مان باشد وجدیت در این کارها زمینهدرست شدن فرهنگ وتاریخ دارکردن آن می باشد. شاعرانی چون ملاداودبالابلند وکریمدادآسیابی وعیسی کنگاش وعبدالمجید هاشمی پور کسانی هستند که درسرودن شعردستی داشتند.وآقای علی آرمون ازصاحب ذوقانی است که تاحدودی این اشعار رابه خاطردارد.لذا ازتمام جوانان که دوست دارشعر وفرهنگ هستند واز نزدیکانشان کسی هست کهاشعار این بزرگان را می داند به قلم درآورند وسبب سرودن این اشعار نیز یادداشت نمایند.ما امروز  برای شروع این کار فرهنگی یک بیت ازسروده آمنه دهواشی را تقدیم شعردوستان عزیز می نماییم .باشد که با این کار سببی شود برای جمع آوری اشعارایشان. اگر خواهی بری تو لذت خو             بکش زحمت برو درملک تهلو(انگوران)شاعر دراین بیت می گوید اگر میخواهی از خواب خود لذت ببری زحمتبکشید وبه روستا وملک تهلو که همان انگوران است بروید .می گویند ازنظرآب وهوایی روستای انگوران از خوش آب وهوا ترین روستاهای اطراف بودهکه در این شعر شاعر به این موضوع اشاره کرده است.

  • آموزش وزن شعر

    پرداختن به وزن شعر نیازمند وقت و حوصله و علاقه ی بسیار است . امروزه بحث درباره وزن و آهنگ شعر با یکی از اقسام علوم ادبی به نام عروض انجام می گیرد که درمورد چگونگی ایجاد وزن ، انواع وزن و .... بحث می کند. برای شناخت کامل وزن یک بیت یا شعر باید به موارد ی مانند هجا – تقطیع- ارکان-اختیارات شاعری – و.... آشنا باشیم. امروز برای آشنایی با درک اولیه وزن باید با دو مفهوم " صامت و مصوت " و " هجا یا بخش " می پردازیم. صامت و مصوت: مصوت یعنی حروف صدا دار که شامل 3 مصوت کوتاه  -َ  -ِ  - ُ و 3 مصوت بلند  آ / ای / او صامت یعنی حروف بی صدا که شامل 23 حرف الفبا می شود. سوال : صامت و مصوت را مشخص کنید. من : 2 صامت م . ن / مصوت کوتاه  -َ تو :یک صامت "ت"  / یک مصوت کوتاه -ُ رفت: 3 صامت ر.ف.ت / یک مصوت کوتاه -َ خورد:3 صامت خ.ر.د / یک مصوت کوتاه  -ُ سال : 2 صامت س.ل / یک مصوت بلند ا به نام خداوند جان و خرد : به: صامت ب +مصوت  ـِ / نام : صانت ن + مصوت ا + صامت م/ خداوند : صامت خ + مصوت ـُ +صامت د + مصوت ا + صامت و + مصوت ـ َ صامت ن + صامت د ***** هجا یا بخش: هجا همان بخش کردن در دوران ابتدایی است . مثلا کلمه آمد دو بخش یا دو هجا است. هجا به سه دسته هجا کوتاه و هجا بلند و هجای کشیده تقسیم میشود: هجای کوتاه که با علامت U  نشان داده میشود. عبارت از  : صامت + مصوت کوتاه  مانند : به / که / هجاهای بلند که با علامت ـــ نشان داده میشود. عبارتند از : 1-     صامت + مصوت کوتاه + صامت  : مانند : بر – من- شن – در 2-     صامت + مصوت بلند مانند : با – بو – بی هجای کشیده : که با علامت ـــ U نشان داده میشود. و عبارت از : 1-     صامت + مصوت بلند + صامت مانند : کار /مال 2-     صامت + مصوت کوتاه + 2 صامت: مانند گفت / کرد سوال : انواع هجا را مشخص کنید خـُـــدا : 2 هجا شامل : یک هجا کوتاه و یک هجای بلند U  ـــ  فر یاد : 2 هجا شامل: 1 هجای بلند – 1 هجای کشیده ــ  ــU نــگــریست: 3 هجا شامل : 2 هجا کوتاه – 1 هجای کشیده  UU ـــU مـــقــتـــدا : 3  هجا شامل : 1 هجا بلند / 1 هجا کوتاه/ 1 هجا بلند ـــ U  ـــ به    نا م     خــدا ونـدِ    جان و    خـَـرَد U   ــU       U ــ ـــU    ـــ U       U  ـــ وزن :آهنگی که از ترکیب هجاها بوجود می آید .  وزن یعنی نظم و هماهنگی خاص در هجاهای شعری ( هجا همان بخش کردن است ). به عبارت دیگر ، وزن شعر فارسی مجموعه ای از هجا های کوتاه و بلند است که با نظم خاصی به دنبال هم قرار می گیرند که هر نظم خاصی ، وزن خاصی دارد.برای مثال هر یک از دیوان شاعران بر وزن و آهنگ خاصی سروده شده است. مثلا در دو بیت زیر وزن و آهنگ با هم متفاوت است. یاد باد آن که زما وقت سفر یاد نکرد/ به وداعی دل غم دیده ی ما شاد نکرد. ما ز یاران چشم یاری داشتیم/ خود غلط بود آن ...

  • چو ایران نباشد...

    چو ایران نباشد...

    «به نام خدای جهان آفرین       که بخشیده نعمت به این سرزمین» وقتی از بین آن همه شعرِ کوتاه و بلند زیرِ بسم الله الرحمن الرحیمِ دفتر شعری که برای شعرهای کودکانه کنار گذاشته بودم بی اختیار این بیت را نوشتم٬ دوباره یادم آمد که عشق به ایران در ناخودآگاه من نقش بسته است. نقشی عمیق٬ چونان طرحی که با میخ بر سنگ حک شده باشد. ↓ ↓ ↓ خیلی وقت بود این جا٬ برای «ایران» ننوشته بودم. دلم لک زده بود برای نوشتن از «ایران»م. حتی در حدِ همین چند جمله ی کوتاه!