اخلاق درقرآن تالیف مکارم شیرازی

  • نیاز انسان به اخلاق

    نیاز انسان به اخلاق پدید آورنده : مهدی جعفری ، صفحه 3بدون تردید، خوب زیستن و رسیدن به سعادت، آرزوی هر انسانی است.آدمی همیشه در پی دستورات و فرامینی بوده است که بتواند با عمل به آنها، مناسبات خود را با دیگران شکل بخشد، تا از این طریق عمر خود را بگذراند و بقای حیات خویش را تضمین کند. از این رو، آدمی نیازمند نظام ارزش ها بوده است؛ نظامی که خوب و بد را برای او معین کند و در پیچ و خم زندگی راهنمای او باشد. اخلاق وسیله ای مؤثر برای بهتر زیستن است، پس فراگیری آن، لازمه حیات بشری است.قانون و نظام اعمال و رفتار آدمی همان «علم اخلاق» است که قادر است ما را از خطر سقوط نجات دهد. در میان همه علوم علم اخلاق ضروری ترین علم برای انسان است؛ چرا که در تمام اوراق کتاب زندگی دخالت و نظر دارد، و بدون آن زندگی اجتماعی و فردی در ورطه سقوط است. طبیعت انسان میل به نفع طلبی دارد و این خود عاملی برای جلوگیری از برپایی جامعه آرمانی است. بسیاری از کشمکش های اجتماعی از این طبیعت انسان ناشی می شود. از این رو علاوه بر قانون، به یک نیروی درونی به نام اخلاق نیاز است تا انسان ها را کنترل کند.برتراند راسل که در بسیاری از مسائل انسانی شک می کند، معتقد است اخلاق برای انسان لازم است. او می گوید: «افراد بشر تندخو، شهوتران، لجوج و تا حدی دیوانه هستند و به علت دیوانگی هایشان برخود و بر دیگران مصیبت هایی وارد می کنند که ممکن است منجر به بدبختی های هولناکی شود. با اینکه زندگی توأم با احساسات خطرناک است، ولی اگر بخواهیم زندگی بشر لطف خود را از دست ندهد احساسات هم باید حفظ شود، میان دو قطب احساسات و کنترل آنها تضادی وجود دارد. از همین تضاد درونی طبیعت بشر، احتیاج به اخلاق احساس می شود.»1پس فضایل اخلاقی نه تنها سبب رستگاری در قیامت است، بلکه وسیله ای برای سعادت و خوشبختی در زندگی دنیا هم محسوب می شود. اینجاست که به اهمیت سخن حکمت آمیز امیرمؤمنان علی (علیه السلام) پی می بریم که می فرماید: «لوکنا لانرجوا جنة ولا نخشی ناراً ولا ثواباً ولاعقاباً لکان ینبغی لنا ان نطالب بمکارم الاخلاق فانها مما تدل علی سبیل النجاح»2 یعنی اگر امیدی به بهشت و ثواب و ترسی از جهنم و عقاب نداشتیم، باز هم شایسته بود که ما در پی مکارم اخلاق باشیم، زیرا خوشبختی و سعادت را از این طریق می توان به دست آورد.اهمیت علم اخلاقعلم اخلاق از آن رو که فضیلت را از رذیلت و خیر را از شر می شناساند، همواره اهمیت داشته است. در قرآن کریم هدف از فرستادن پیامبر (صلی الله علیه وآله) تزکیه نفوس بیان شده است.3 و درسوره مبارکه شمس پس از یازده قسم، پروردگار می فرماید: «قد افلح من زکّها»4 یعنی ...



  • رابطه اخلاق و تربیت خانوادگی در احادیث اسلامی(بمناسبت 7 اسفندماه روزتربیت اسلامی)

    رابطه اخلاق و تربیت خانوادگی در احادیث اسلامی بی شک نخستین مدرسه هر انسانی دامان مادر و آغوش پدر اوست، و در همین جا است که نخستین درسهای فضیلت یا رذیلت را می آموزد. و اگر مفهوم تربیت را اعم از «تکوینی» و «تشریعی» در نظر بگیریم نخستین مدرسه رحم مادر و صلب پدر است که آثار خود را بطور غیر مستقیم در وجود فرزند می گذارد، و زمینه ها را برای فضیلت و رذیلت آماده می سازد. در احادیث اسلامی تعبیرات بسیار لطیف و دقیقی در این قسمت وارد شده که به بخشی از آن ذیلا اشاره می شود: 1- علی علیه السلام فرمود: «حسن الاخلاق برهان کرم الاعراق؛ اخلاق پاک و نیک، دلیل وراثتهای پسندیده انسان (از پدر و مادر) است» . (۱) به همین دلیل در خانواده های پاک و با فضیلت غالبا فرزندانی با فضیلت پرورش می یابند و بعکس افراد شرور غالبا در خانواده های شرور و آلوده اند. 2- در حدیث دیگری از همان حضرت می خوانیم: «علیکم فی طلب الحوائج بشراف النفوس و ذوی الاصول الطیبة فانها عندهم اقضی وهی لدیهم ازکی؛ در طلب حوائج به سراغ مردم شریف النفس که در خانواده های پاک و اصیل پرورش یافته اند بروید، چرا که نیازمندیها نزد آنها بهتر انجام می شود و پاکیزه تر صورت می گیرد! » (2) 3- در عهد نامه مالک اشتر در توصیه ای که علی علیه السلام به مالک درباره انتخاب افسران لایق برای ارتش اسلام می کند، چنین می خوانیم: «ثم الصق بذوی المروءات والاحساب و اهل البیوتات الصالحة والسوابق الحسنة ثم اهل النجدة و الشجاعة والسخاء و السماحة فانهم جماع من الکرم و شعب من العرف؛ سپس پیوند خود را با شخصیتهای اصیل و خانواده های صالح و خوش سابقه برقرار ساز و پس از آن با مردمان شجاع و سخاوتمند و بزرگوار، چرا که آنها کانون فضیلت و مرکز نیکی هستند. » (۳) 4- تاثیر پدر و یا مادر آلوده در شخصیت اخلاقی فرزندان تا آن اندازه است که در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است: «ایما امراة اطاعت زوجها و هو شارب الخمر، کان لها من الخطایا بعدد نجوم السماء، و کل مولود یلد منه فهو نجس؛ هر زنی اطاعت از همسرش کند در حالی که او شراب نوشیده (و با او همبستر شود) به عدد ستارگان آسمان مرتکب گناه شده است و فرزندی که از او متولد می شود آلوده خواهد بود! » (۴) در روایات متعدد دیگری نیز از قبول خواستگاری مرد شراب خوار و بد اخلاق و آلوده نهی شده است. (۵) 5- تاثیر تربیت پدر و مادر در فرزندان تا آن پایه است که در حدیث مشهور نبوی آمده است: کل مولود یولد علی الفطرة حتی یکون ابواه هما اللذان یهودانه و ینصرانه؛ هر نوزادی بر فطرت پاک توحید (و اسلام) متولد می شود مگر این که پدر و مادر او را به آئین یهود و نصرانیت وارد کنند» (۶) جائی که تربیت خانوادگی، ...

  • شگفتی هاواعجازهای پزشکی درقرآن

    شگفتی‌ها و اعجازهای پزشکی در قرآن چکیده نوشتار حاضر پیرامون آیاتی از قرآن است که حاوی مطالب و نکات پزشکی می باشد. نویسنده در پی آن است که با استفاده از آیاتی که درباره آناتومی و فیزیولوژی بدن به کار رفته شگفتی یا اعجاز قرآن را اثبات نماید. منظور از اعجاز در این نوشتار مطالب طبی مطرح شده در قرآن است که مخاطبان عصر نزول از آن آگاهی نداشتند و بعدها حکمت آن، کشف و اسرار آن آشکار شد. مباحثی هم چون مراحل خلقت انسان، کمبود اکسیژن در ارتفاعات و رابطه تولید مثل با استخوان. مقدمه بیماری و سلامت از بدو خلقت بشر با انسان عجین بوده و با آن آشنا می باشد، به همین سبب انسان همواره برای درمان و دست یافتن به دارو تلاش می کرده است. انبیاء نیز به مسأله طبابت اهتمام خاصی داشتند (مقدسی، آفرینش و تاریخ، 1/419) و برای آن ارزش قائل بودند؛ (مجلسی، محمدتقی، بحار الانوار، 66/66) حتی اقدامات حضرت عیسی(ع) در امر طبابت، اعجازآفرین بود. (کافی،1/28) در متون مقدس پیشینیان به امر سلامت اهمیت می دادند. قرآن حکیم که رسالت اصلی خود را در هدایت بشر به سوی کمال خلاصه و سلامت و پرورش روح را در قالب اخلاق و اعتقاد و احکام اشاره کرده (بقره/ 185) به سلامت جسم که مقدمه سلامت روح است توجه کامل داشته است، (آیات بهداشت تغذیه، جسم، جنسی، روان...) زیرا که نبود سلامتی، انسان را از مسیر تعالی روح باز می دارد. مطالب پزشکی که در قرآن مطرح شده دارای اعجاز و شگفتی است، در حالی که عقول بشر در آن زمان از کشف آن عاجز و در این زمان از شگفتی آن متعجب است. آنچه در این مسائل انسان را به تعجب وا می دارد آن است که قوانین و مقرارات قرآن با نظم طبیعت و سلامت جسم و روح انسان همگون است، به این معنا که نمی توان در قرآن مسأله ای یافت که با سلامت انسان در تضاد باشد. مفهوم شناسی «طب» در لغت به معناي درمان جسم و جان (قاموس المحيط،1/96؛ ابن منظور،  لسان العرب، ابن منظور،1/554) آمده و در اصل به معناي «علم به شيء و مهارت در آن» است و به شخص از آن جهت که در عمل خود حاذق و ماهر است، طبيب مي گويند. (فراهیدی، العين، فراهيدي، 7/407؛ ابن فارس، مقاييس اللغة، 3/407) با توجه به تعريف لغوي به نظر مي رسد واژه «طب» براي درمان جسم و روح و روان انسان به کار مي رود. «پزشکي» در فارسي به معناي دانش مداواي بيماران است. (عمید، حسن، فرهنگ فارسي عميد، دهخدا، لغت نامه دهخدا؛ انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ذيل واژه پزشکي) از اين تعريف استفاده مي شود که واژه پزشکي براي درمان بيماري هاي جسم و روح و روان به کار مي رود. «اعجاز» از ماده عجز به معنای ناتوان ...

  • جایگاه امامت درقران

    بسم الله الرحمن الرحیم   جایگاه امامت درقران تحقیقی پیرامون آیه شریفه: وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ  (سوره البقرة (2): (124) ترجمه:  (به خاطر بياوريد) هنگامى كه خداوند ابراهيم را با وسائل گوناگونى آزمود، و او بخوبى از عهده آزمايش بر آمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهيم عرض كرد: از دودمان من (نيز امامانى قرار بده) خداوند فرمود: پيمان من به ستمكاران نمى‏رسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند شايسته اين مقامند)  چکیده  امامت درقرآن ازجایگاه رفیع وبلندی برخورداراست وازآیات هدایت قران بدست میآید که مقام امامت ازمقام نبوت بالاترمی باشد زیرا خداوند حضرت ابراهیم (ع) رابعدازآنکه دارای مقام نبوت ورسالت بود مورد آزمون های ویژه ای قرارداد وهنگامیکه ازهمه آزمایشات سربلند بیرون آمد اورابه امامت برگزید مقدمه  بانگاهی مدبرانه درآیات  قرآن این کتاب هدایتگر انسان ازظلمات به سوی نور این چنین درمی یابیم که امامت شایسته وبرحق درنگاه قرآن چنان جایگاهی دارد که غافل شدن ازآن مساوی باعدم اجرای اصل رسالت است . درنگاه قرآن درقیامت هرکس باامام خود خوانده می شود یوم ندعوا کلُّ انسٍ بإمامهم(اسری 71 )این آیه نشانگر تاثیر بی بدیل پیشوایان درزندگی وسرنوشت انسان درسرای جاوید می باشد . پیشوای شایسته وبرگزیده ازجانب خداوند پیشاهنگ سعادت جاودان وپیشوای نابکار رهروان خودرا به سوی سقوط وهبوت درآتش جهنم وامی دارد. قرآن جایگاه امامت رادرقران برای رهروان خود تبیین نموده است ودرآیاتی به این مسئله مهم پرداخته است، که دراین نوشتاردرصدد این هستیم که باتوجه به بضاعت اندک خود اهمیت امامت  وجانشینی پیامبر رابه نگارش درآوریم      کلید واژه  1«ابْتَلى‏» بهيئت ماضى و مصدر آن ابتلاء و از آن مادّه است بلاء و بلوى و بليّه و بقرينه سياق عبارت از آزمايش كمالات نفسانيّه بوسيله پيشنهاد وظائف دشوارى است كه پس از انجام آنها شايستگى و كمال نفسانى شخص مورد آزمايش را بعرصه ظهور درآورد.   2«بِكَلِماتٍ» با حرف تعديه و يا سببيّه. كلمات جمع كلمة از مادّه كلم بمعنى جرح و تاثير است و بدين تناسب بر گفتار كلمه گفته ميشود كه از عقيده قلبى و كمال وجودى گوينده كشف نموده و نيز تاثير در نفس شونده مينمايد. انوار درخشان، ج‏1، ص: 324                     ترجمه بيان السعادة، ج‏2، ص: «فَأَتَمَّهُنَّ ...» ابراهيم آن كلمات را به انجام رسانيد. يعنى بخوبى از عهده امتحانات الهى ...

  • شگفتی‌ها و اعجازهای پزشکی در قرآن

    بسم الله الرّحمن الرّحیم و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین   شگفتی‌ها و اعجازهای پزشکی در قرآن   دکتر حسین علایی*   پزشک و فارغ التحصیل تخصصی تفسیر حجت‌الاسلام حسن رضا رضایی*   کارشناسی ارشد علوم قرآن و تفسیر چکيده نوشتار حاضر پیرامون آیاتی از قرآن است که حاوی مطالب و نکات پزشکی می‌باشد. نویسنده در پی آن است که با استفاده از آیاتی که درباره آناتومی و فیزیولوژی بدن به کار رفته شگفتی یا اعجاز قرآن را اثبات نماید. منظور از اعجاز در این نوشتار مطالب طبی مطرح شده در قرآن است که مخاطبان عصر نزول از آن آگاهی نداشتند و بعدها حکمت آن، کشف و اسرار آن آشکار شد. مباحثی هم‌چون مراحل خلقت انسان، کمبود اکسیژن در ارتفاعات و رابطه تولید مثل با استخوان. واژه‌هاي اصلي: قرآن، معجزه، پزشکی، اعجاز علمی. مقدمه بیماری و سلامت از بدو خلقت بشر با انسان عجین بوده و با آن آشنا می‌باشد، به همین سبب انسان همواره برای درمان و دست یافتن به دارو تلاش می‌کرده است. انبیاء نیز به مسأله طبابت اهتمام خاصی داشتند (مقدسی، آفرینش و تاریخ، 1/419) و برای آن ارزش قائل بودند؛ (مجلسی، محمدتقی، بحار الانوار، 66/66) حتی اقدامات حضرت‌ عیسی(ع) در امر طبابت، اعجازآفرین بود. (کافی،1/28) در متون مقدس پیشینیان به امر سلامت اهمیت می‌دادند. قرآن حکیم که رسالت اصلی خود را در هدایت بشر به سوی کمال خلاصه و سلامت و پرورش روح را در قالب اخلاق و اعتقاد و احکام اشاره کرده (بقره/ 185) به سلامت جسم که مقدمه سلامت روح است توجه کامل داشته است، (آیات بهداشت تغذیه، جسم، جنسی، روان...) زیرا که نبود سلامتی، انسان را از مسیر تعالی روح باز می‌دارد. مطالب پزشکی که در قرآن مطرح شده دارای اعجاز و شگفتی است، در حالی که عقول بشر در آن زمان از کشف آن عاجز و در این زمان از شگفتی آن متعجب است. آنچه در این مسائل انسان را به تعجب وا می‌دارد آن است که قوانین و مقرارات قرآن با نظم طبیعت و سلامت جسم و روح انسان همگون است، به این معنا که نمی‌توان در قرآن مسأله‌ای یافت که با سلامت انسان در تضاد باشد. مفهوم‌شناسی «طب» در لغت به معناي درمان جسم و جان (قاموس المحيط،1/96؛ ابن منظور،  لسان العرب، ابن منظور،1/554) آمده و در اصل به معناي «علم به شيء و مهارت در آن» است و به شخص از آن جهت که در عمل خود حاذق و ماهر است، طبيب مي‌گويند. (فراهیدی، العين، فراهيدي، 7/407؛ ابن فارس، مقاييس اللغة، 3/407) با توجه به تعريف لغوي به نظر مي‌رسد واژه «طب» براي درمان جسم و روح و روان انسان به کار مي‌رود. «پزشکي» در فارسي به معناي ...

  • شگفتی های طب سنتی در آیات قرآن

    نوشتار حاضر پیرامون آیاتی از قرآن است که حاوی مطالب و نکات پزشکی می‌باشد. نویسنده در پی آن است که با استفاده از آیاتی که درباره آناتومی و فیزیولوژی بدن به کار رفته شگفتی یا اعجاز قرآن را اثبات نماید. منظور از اعجاز در این نوشتار مطالب طبی مطرح شده در قرآن است که مخاطبان عصر نزول از آن آگاهی نداشتند و بعدها حکمت آن، کشف و اسرار آن آشکار شد. مباحثی هم‌چون مراحل خلقت انسان، کمبود اکسیژن در ارتفاعات و رابطه تولید مثل با استخوان. واژه‌هاي اصلي: قرآن، معجزه، پزشکی، اعجاز علمی. مقدمه بیماری و سلامت از بدو خلقت بشر با انسان عجین بوده و با آن آشنا می‌باشد، به همین سبب انسان همواره برای درمان و دست یافتن به دارو تلاش می‌کرده است. انبیاء نیز به مسأله طبابت اهتمام خاصی داشتند (مقدسی، آفرینش و تاریخ، 1/419) و برای آن ارزش قائل بودند؛ (مجلسی، محمدتقی، بحار الانوار، 66/66) حتی اقدامات حضرت‌ عیسی(ع) در امر طبابت، اعجازآفرین بود. (کافی،1/28) در متون مقدس پیشینیان به امر سلامت اهمیت می‌دادند. قرآن حکیم که رسالت اصلی خود را در هدایت بشر به سوی کمال خلاصه و سلامت و پرورش روح را در قالب اخلاق و اعتقاد و احکام اشاره کرده (بقره/ 185) به سلامت جسم که مقدمه سلامت روح است توجه کامل داشته است، (آیات بهداشت تغذیه، جسم، جنسی، روان...) زیرا که نبود سلامتی، انسان را از مسیر تعالی روح باز می‌دارد. مطالب پزشکی که در قرآن مطرح شده دارای اعجاز و شگفتی است، در حالی که عقول بشر در آن زمان از کشف آن عاجز و در این زمان از شگفتی آن متعجب است. آنچه در این مسائل انسان را به تعجب وا می‌دارد آن است که قوانین و مقرارات قرآن با نظم طبیعت و سلامت جسم و روح انسان همگون است، به این معنا که نمی‌توان در قرآن مسأله‌ای یافت که با سلامت انسان در تضاد باشد. مفهوم‌شناسی «طب» در لغت به معناي درمان جسم و جان (قاموس المحيط،1/96؛ ابن منظور،  لسان العرب، ابن منظور،1/554) آمده و در اصل به معناي «علم به شيء و مهارت در آن» است و به شخص از آن جهت که در عمل خود حاذق و ماهر است، طبيب مي‌گويند. (فراهیدی، العين، فراهيدي، 7/407؛ ابن فارس، مقاييس اللغة، 3/407) با توجه به تعريف لغوي به نظر مي‌رسد واژه «طب» براي درمان جسم و روح و روان انسان به کار مي‌رود. «پزشکي» در فارسي به معناي دانش مداواي بيماران است. (عمید، حسن، فرهنگ فارسي عميد، دهخدا، لغت نامه دهخدا؛ انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ذيل واژه پزشکي) از اين تعريف استفاده مي‌شود که واژه پزشکي براي درمان بيماري‌هاي جسم و روح و روان به کار مي‌رود. «اعجاز» از ماده عجز به معنای ناتوان ساختن در کاری است که کسی ...

  • مدت زمان شیر دادن نوزاد از نظر علمی و قرانی

    آیات قرآنی كه مستقیماً بحث شیر مادر در آن ها مطرح شده است: آیه زیر، مهم ترین آیه در رابطه با شیر مادر است. «وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَكُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّآ آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» (بقره/233) ترجمه استاد الهی قمشه ای: و مادران بایستی دو سال کامل فرزندان خود را شیر دهند، البته آن کسی که خواهد فرزند را شیر تمام دهد، و به عهده صاحب فرزند است (یعنی پدر) که خوراک و لباس مادر را به حد متعارف بدهد، هیچ کس را تکلیف جز به اندازه طاقت نکنند، نه مادر باید در نگهبانی فرزند به زحمت و زیان افتد و نه پدر بیش از حد متعارف برای کودک متضرر شود. و اگر کودک را پدر نبود، وارث باید در نگهداری او به حد متعارف قیام کند. و اگر پدر و مادر به رضایت و مصلحت دید یکدیگر بخواهند فرزند را از شیر بگیرند هر دو را رواست، و اگر خواهید که برای فرزندان دایه بگیرید آن هم روا باشد در صورتی که دایه را حقوقی به متعارف بدهید. و از خدا پروا کنید و بدانید که خداوند به کردار شما بیناست. در آیه فوق، نخست می گوید: «وَ الْوالداتُ یُرضِعْنَ اَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ» مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر می دهند. «والِدات» جمع «والِدَه» و به معنی مادر است، ولی «اُمّ» معنی وسیع تری دارد که گاه به مادر یا مادر مادر، و گاه به ریشه و اساس هر چیزی اطلاق می گردد. در این آیه، حق شیر دادن در دو سال شیرخوارگی به مادر داده شده، و او است که می تواند در این مدت از فرزند خود نگهداری کند و حق حضانت در این مدت به مادر تعلق دارد، هر چند ولایت کودکان به عهده پدر است، اما به علت آن که تغذیه نوزاد در این مدت با شیر و عواطف مادر پیوندی قوی دارد، این حق به مادر داده شده. همچنین عواطف مادر نیز باید رعایت شود، زیرا او نمی تواند در چنین لحظات حساسی از کودکش دور باشد و در برابر وضع نوزادش بی تفاوت باشد. بنابراین حق حضانت و نگهداری و شیردادن برای مادر یک نوع حق دو جانبه است که هم برای رعایت حال فرزند است و هم مادر، و تعبیر «اَوْلادَهُنَّ» ...

  • غدیر درقرآن

    سؤال: كلمه «وليّ» در آيه‌ «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه‏ » به چه دليل بر معناي «سرپرست و رهبري» دلالت دارد كه شيعيان ادعا دارند هم معنا با (من کنت مولاه فهدا علی مولاه) مي باشد؟ جواب: كلمه «ولي» و «اولياء» نزديك به هفتاد بار در قرآن كريم به کاررفته و معاني مختلفي  مانند: ناصر[1]، معبود[2]، راهنما[3]دارد و در بسياري از آيات، ولي به معناي سرپرست و صاحب اختيار به كار رفته است،‌ مانند آيات:الف) «وَ هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ يَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَ هُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيد »[4] ؛ «او كسي است كه باران سودمند را پس از آن كه مأيوس شدند نازل مي‌كند و رحمت خويش را مي‌گستراند و او ولي و سرپرست ستوده است».«ولي» در اينجا به معناي سرپرست و صاحب اختيار مي‌باشد، البته ولايت در اين آيه شريفه، ولايت تكوينی است.ب) «وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطانا »[5] ؛ «و آن كس كه مظلوم كشته شده براي ولي و سرپرست او سلطه و حق قصاص قرار داديم».ولي در اين آيه در رابطه با ولايت تشريعي است و به معناي سرپرست و صاحب اختيار به كار رفته است؛ زيرا حق قصاص براي دوست مقتول ثابت نيست بلكه براي وارث و ولي او ثابت است. در آيات ديگر هم ولي به معناي سرپرست و رهبر و صاحب اختيار بكار رفته است.[6] نتيجه : كلمه ولي در قرآن معاني مختلفي دارد، امابیشتر به معناي سرپرست و صاحب اختيار است. منظور از «وليّ» در آيه مورد بحث«وليّ» در اين آيه به معناي سرپرست و رهبر و صاحب‌اختيار است نه به معناي دوست و يار و ياور زيرا: اولاً: «انّما» دليل حصر است يعني فقط اين سه دسته وليّ مؤمنان هستند نه غير آنها در حالي كه اگر وليّ به معناي دوست باشد حصر معني نداشت؛ زيرا در اين صورت واضح است كه غير از سه گروه ديگران هم دوست، يار و ياور مؤمنان هستند، اگر وليّ به معناي يار و ياور باشد اين همه قيد براي «الّذين آمنوا» لازم نبود كه در حال اقامه نماز، زكات بدهند؛ زيرا همه مؤمنان حتي در غير حال نماز و بلكه حتي مؤمن بي‌نماز، مي‌تواند دوست، يار و ياور برادر مسلمان خويش باشد. پس ،از حصر  كلمه «انّما» و قيود متعدد «الذين آمنوا» استفاده مي‌شود كه ولايت در آيه شريفه به معناي دوستي و نصرت نيست بلكه به معناي سرپرستي و صاحب‌اختيار بودن است. ثانياً: درآيه بعد 56 سوره مائده ، خداوند متعال مي‌فرمايد: « وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون » و كساني كه ولايت خدا و پيامر او و افراد با ايمان را بپذيرند (پيروزند زيرا) حزب و جمعيت خدا پيروز است.حزب یعني جمعيت متشكل ...