ادرس جمعه بازار سگها

  • گزارش سفر به بندرعباس قشم بندرخمير بندرلنگه وبندرچارك

    ساعت هشت صبح از يزد خارج شدم هواكمي غبارآلودبود واز نزديكيهاي انار تاشهربابك همراه با باد شديد. حدودساعت 14به حاجي اباد رسيديم پس ازنمازوزيارت درامامزاده وصرف ناهار راه افتاديم هنگامي كه ازحاجي آبادخارج مي شويدرودخانه زيبا با نخلهاوهمچنين گلهاي وحشي منظره دل انگيزي مي باشد عصر حدود ساعت 17 به ابگرم گنوكه 10الي 15كيلومترقبل از بندرعباس مي باشد رسيدم ورودي ان با ماشين 1500تومان بود وبليط استخر اب گرم نيز1500تومان. محل مناسبي براي استراحت وتفريح مي باشد پس ازگرفتن چند عكس وفيلم بسمت بندر راه افتاديم شب ساعت 8شب به بندرعباس رسيديم پس از پرس وجو به پارك ساحلي دولت رفته وبالاامدن آب دريا ،مرغان دريايي ولك لك هارا نظاره گربوديم سپس به اسكله حقاني كه چندپاساژبزرگ وبازاروهمچنين بازاردست فروشان (ازساعت 21تا2صبح هنگام تعطيلات عيدبرپاميشود) چرخي زديم ومجددبه پارك ساحلي دولت كه مكاني مطمئن براي استراحت بود بازگشتيم صبح صبحانه را كناراسكله حقاني صرف كرده ماشين را در پاركينگ حصاردارگذاشته وجهت جزيره قشم عازم شديم بليط جزيره باقايق 1600تومان وبا اتوبوس دريايي 2000 تومان بود پس از50دقيقه به قشم رسيديم مستقيم به درگهان كه بيشترپوشاك ارزان است رفته (كرايه ماشينهانفري 500تومان بود)ومقداري خريدكرديم مثلا موبايل سوني اريكسون 810 آي 240هزارتومان بود تا خريدكرديم ساعت 16.30شد وقايقها اگرهوا خوب باشد تاساعت 17 بيشتربه بندرعباس نميروند براي همين به محل لنجها كه جايي ديگربود رفتيم بليط لنج 2000تومان بود وكندحركت مي كرد مسافت 50دقيقه اي قايق را لنج 1.40دقيقه امد. درداخل جزيره ماشينها پلاك مخصوص جزيره قشم دارند ولي تعدادزيادي نيز باپلاك ايران(معمولي )مشاهده ميشد وقتي پرسيديم چگونه ماشين را به اين طرف اب اورديد گفتند ازبندرعباس به بندر پل رفته وبين 7تا10هزارتومان داده وخود نيزسوارماشين شده وباكشتي به اين طرف ابها امديم. اگرخواستيد به قشم برويد و وسيله نقليه داشتيد حتما با اين روش برويد. لنج حدود ساعت 20شب مارادراسكله باهنر پياده كرد ماشين دربست 1500تومان به اسكله حقاني گرفته وسپس ماشين خودمان را ازپاركينگ برداشته دربازار شيلات ماهي خريديم وشب را همانجا كباب كرده وپس از شام وگشتي در بازار دست فروشان (قيمت اجناس اين بازاربا جزيره قشم زيادتفاوت نداشت يادرحد هم بود)به پارك دولت رفته وشب را انجا بوديم صبح روز بعد به قصد جزيره كيش به سمت بندر لنگه براه افتاديم صبحانه را بندرخمير وكنارپارك ساحلي صرف كرده حدود ساعت 10 به بندر لنگه رسيديم پس از پرس وجو به بندرچارك(يك ساعت ازبندرلنگه تابندرچارك) رفتيم از بندرچارك تاكيش حدود يك ساعت با ...



  • در چشم من طلوع کن قسمت12

    كیان روی تخت دراز كشید. چشم از تلفن برنمی داشت. فكر اینكه دست احدی به غزاله رسیده باشد، كلافه و عصبی اش ساخته بود، لحظه ها به كندی می گذشت و تلفن خیال زنگ زدن نداشت. با صدای مادرش برای خوردن شام بیرون رفت. غذای مورد علاقه اش روی میز چشمك می زد، اما او میلی به خوردن غذا نداشت. با این وجود با اصرار مادر غذا كشید و مشغول بازی با آن شد. عالیه دهان به اعتراض گشود كه صدای زنگ تلفن كیان را بدون توجه به سوال او از جا كند. درِ اتاقش را بست و گوشی را برداشت. صدای غزاله كه در گوشی پیچید، هوای ریه اش را بیرون داد و با تلخی و قهر گفت: - بی انصاف!.... اومدی خاكسترم رو به باد بدی؟ غزاله سكوت كرد و كیان برافروخته گفت: - می خوام ببینمت. باید برای من توضیح بدی. غزاله انگار قصد حرف زدن نداشت باز هم سكوت كرد و كیان با نگرانی پرسید: - چرا باهام حرف نمی زنی؟ چرا جوابم رو نمیدی؟ صدای غزاله یك بغض نشكسته بود، گفت: - چیزی نپرس... فقط كاری رو كه خواستم انجام بده. - داری گریه می كنی؟ - نه. - نمی تونی به من دروغ بگی... چرا بیخود عذابم میدی، می خوای امتحانم كنی.. می خوای بدونی واقعا دوستت دارم یا نه؟ خدا می دونه بعد از مادرم، تو تنها زنی هستی كه در مقابلش بی اراده ام.... كیان آه كشید چنان كه دل غزاله را زیر و رو كرد و افزود: - خیلی تنهام، بهت احتیاج دارم غزاله ... باهام تلخی نكن. سكوت او بار دیگر كیان را نگران ساخت، مضطرب بارها او را به نام خواند تا آنكه غزاله كمی به خود مسلط شد، اما این بار شمرده و با تحكم گفت: - باز هم میگم. هر چی بین ما بوده فراموش كن. فكر كن هیچ وقت غزاله رو ندیدی. - به همین سادگی! من دلیل می خوام. اگه دلیل قانع كننده ای داره بگو در غیر این صورت... - دلیلی نمی بینم كه به شما جواب پس بدم. یه روزی از سر اجبار یه بله گفتم، اما امروز مجبور نیستم به اون عهد مسخره پایبند بمونم. كیان مثل كسی كه با گلوله ای كه درست به قلبش اصابت كرده از پا در آمده است، ناامید و مستاصل گفت: - پس حدسم درست بوده! تو هیچ وقت به من علاقه ای نداشتی. غزاله برای شلیك تیر خلاص تمام سعی خود را به كار برد: - فقط برای اطمینان خاطر می خواستم صیغه رو فسخ كنم. البته فكر نكنم هیچ ضرورتی هم داشته باشه. در ضمن، من زیاد به اون عقد مسخره پا در هوا اعتقاد ندارم...... فقط لطف كن و دیگه اینجا زنگ نزن. ارتباط كه قطع شد كیان ناباورانه و مبهوت به گوشی تلفن خیره ماند. كلام تلخ و گزنده غزاله چنان او را برآشفته و عصبی كرد كه بدون توجه به اعمالش دستگاه تلفن را با شدت به دیوار مقابلش كوبید. تلفن چند تكه شد و تكه های آن میان اتاق پخش شد. عالیه سراسیمه به اتاق كیان دوید و دل نگران پرسید: - چی شد مادر؟ اما نگاهش روی ریخت ...

  • رقص فواره ها

     

  • دست نوشته های پـشت ماشین ها

    دست نوشته های جالب و خواندنی پـشت ماشین ها   آب رادیاتور ماشین بخور محتاج نامردان نباش! آدم دیوانه را بنگی بس است خانه پرشیشه را سنگی بس است! اتوبوس من غصه نخور، منم یه روز بزرگ میشم ! ( ژیان ) اگر از عشقت نكنم گریه و زاری به جهنم كه مرا دوستم نداری ! اگه الله كند یاری چه اف باشد چه سوسماری ! اگر خواهی بمیری بی بهانه بخور ماست و خیار و هندوانه ! ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم تو عشق گل داری، من عشق گل اندامی ! ای روزگار با ما شدی ناسازگار! بپر بالا كه گیرت نمیاد ! باغبان در را مبند من مرد گلچین نیستم من خودم گل دارم و محتاج یك گل نیستم! بحث۳۰یا۳۰ ممنوع ! بخور و بخواب كارمه الله نگهدارمه! به مادرت رحم كن كوچولو ! نوكرتم ننه! بهتر از من چه كسی جواب :به تو چه فضولی ؟ تا جام اجل نكردم نوش هرگز نكنم تو را فراموش ! تا سگ نشوی كوچه و بازار نگردی تا كوچه و بازار نگردی نشوی گرگ بیابان! تاكسی نارنجی از من نرنجی! تجربه نام مستعاری است كه بر خطاهای خود میگذاریم! جرم به دنیا آمدن "شهرت = پشیمان - نشانی = بی نشان" ! جون من داداش یه خورده یواش! جهان باشد دبستان و همه مردم دبستانی چرا باید شود طفلی ز روز امتحان غافل؟! داداش مرگ من یواش امان از دست گلگیر ساز و نقاش! درخت مكر زن صد ریشه دارد فلك از دست زن اندیشه دارد! در طواف شمع میگفت این سخن پروانه ای سر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه ای! دلبرا دل به تو دادم كه به من دل بدهی دل ندادم كه به من ساندوچ و دلمه دهی! دلبری دارم چو مار عینكی خوشگل و زیبا ولی كم پولكی! دنبالم نیا آواره میشی! دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ تر از هیچ تو بر هیچ مپیچ! دو دو تا هفتا كی به كیه! حالا كه خر تو خره ماهم پیرایدم ( ژیان ) ! رخش بی قرار! رفیق بی كلك مادر! رنج گل بلبل كشید و برگ گل را باد برد رنج دختر مادر كشید و لذتش داماد برد! رود میرود اما ریگذارش میماند! زندگی بدون عشق مثل ساندوچ بدون نوشابه هست! زندگی بدون عشق مانند شلوار بدون كش هست! ژیان عشقت مرا بیچاره بنمود ز شهر و خانه ام آواره بنمود!  سر پایینی نوكرتم سر بالایی شرمندتم ( ژیان ) شب و روز رانندگی در جاده ها كار من است از خطر باكی ندارم چون خدا یار من است! عشق میكروبی است كه از راه چشم وارد میشود و قلب را عاشق میكند! قربان وجودی كه وجودم ز وجودش بوجود آمده است! كوه از بالا نشینی رتبه ای پیدا نكرد جاده از افتادگی از كوه بالا میرود! گاز دادن نشد مردی عشق آن است كه بر گردی! گدایان بهر روزی طفل خود را كور میخواهند طبیبان جملگی خلق را رنجور میخواهند! تمام مرده شویان راضیند بر مردن مردم بنازم مطربان را كه خلق را مسرور میخواهند! گلگیرم ولی گل نمیگیرم! یه ...

  • متفاوت دوشنبه

    متفاوت دوشنبه

      فروش انواع خودرو صفر و كار كرده در            نمايشگاه ساحل بندرشرفخانه         تلفن 2718 يا 2716 پيش شماره 4249 كد041 جلال بيكس 09141710003حسن ديزجي  09144061916   نام ماشين مدلرنگبيمهفنيتوضيحاتقيمت تومان/ميليون تيبا92سفيد7ماهيكبدون رنگ500/21پرايد2گانهsl91سفيد3ماهيكبدون رنگ300/17پرايد2گانهsl91سفيد3ماهسالم يكيه تيكه رنگ 400/16پرايدصفر93اس ايي فولسفيديكساليكصفر700/19پرايد2گانه14185بژ7ماهيك بدون رنگ800/11پرايد2گانه كارخانه89نقره اي8ماه تمام تخفيفيكبدون رنگ600/16سمندال ايكس90سفيد3ماهيك بدون رنگ500/25پژودوگانه كارخانه86نقره اي5 ماه يك دو تيكه رنگ 500/19هيونداي خارجي93 از كليه نمايشگاههاي ارونق و انزاب آگهي تبليغاتي پذيرفته ميشود نمايشگاه ساحل در سه راهي  بندرشرفخانه و در كنار جاده اصلي شبستر- سلماس و ورودي شهر قرار دارد  هيونداي مربوط به فروش نمايشگاه نيست و براي خريد آن بايد با شماره 09141710126 تماس بگيريد        -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- پخش ارزاق در بین ۳۰ خانواده نیازمند روستای قره تپهتوضیحات مدیر عامل محترم مؤسسه خیرین نور قره تپه :یکی از جلوه های بارز احسان، نیکی به یتیمان و سرپرستی آنهاست. تأمین نیازهای مادی آنان، نگرانی بزرگی را از دل های آنها برطرف می کند.مؤسسه خیرین نور قره تپه برای دومین بار در سال جاری ( ۹۳) به یاری خدا و به کمک خیرین نیکوکار ، اقدام به پخش و توزیع ارزاق شامل ( گوشت – برنج – نان – روغن و…) در بین ۳۰ خانواده نیازمند روستای قره تپه نموده است.لازم به ذکر است که این مؤسسه در طول ۳ فصل اول ، سالجاری بالغ بر  ۰۰۰/۰۰۰/ ۱۱۰ ریال کمک نقدی به نیازمندان روستای قره تپه در جهت رفع نیازهای آنها داشته است.مهندس جلالی در اشاره به این که پاداش نیکوکاری را خدا می پردازد ، بیان کرد که نیکوکاری بهره ای ماندنی و غنیمتی پایدار است. بالاترین زراعت و سودآورترین سرمایه است. نیکی کردن،  پاسخ گفتن به ندای «اللّه» است .به عقیده ی بنده احسان راهی برای تصاحب دلهاست و  مغناطیسی است که جاذبه قوی آن، سرسخت ترین انسان ها را به سمت خود می کشاند. احسان، پیوند دوستی و رفاقت را مستحکم می سازد و علایق و وابستگی های عاطفی را پررنگ تر می کند. در احادیث آمده است «با هرکه خواهی نیکی کن که امیر و فرمانروای او شوی» و «با نیکوکاری مالک دل ها می گردی.در آخر برخود وظیفه می دانم ، از تمام عزیزانی که ما را در تحقق ارزشهای والای انسانی و کمک به پیشبرد اهداف این مؤسسه یاری کرده اند علی الخصوص امام جمعه ی محبوب شهرستان شبستر حاج آقا محمدزاده – فرماندار محترم و ولایی شهرستان شبستر حاج آقای کاشانی و ریاست محترم ...