متن ادبی درمورد امام زمان

  • متن ادبی فوق العاده زیبا درباره امام زمان(عج)

    متن ادبی فوق العاده زیبا درباره امام زمان(عج)

    عطر انتظار گرچه خسته ام گرچه دلشکسته ام باز هم گشوده ام درى به روى انتظار تا بگويمت هنوز هم به آن صداى آشنا اميد بسته ام. اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زمين! دل جدا ز ياد تو آشيانه اى خراب وبى صفاست ياد سبز وروح بخش تو ياد لطف بى نهايت خداست کوچه باغ سينه ام اى گل محمدى به عطر نامت آشناست آنکه در پى تو نيست کيست؟ آنکه بى بهانه تو زنده است در کجاست؟ اى کرامت وجود! باد غربتى که مى وزد به کوچه هاى بى تو بوى مرگ مى دهد بوى خستگى فسردگى کوچه ها در انتظار يک نسيم روح بخش يک پيام آشنا ودلنواز سينه را گشوده اند. کوچه هاى ما هميشه عاشق تو بوده اند. اى کبوتر دلم هوايى محبتت! سينه ام آشناى نعمت غم است گر هزار کوه غم رسد هنوز هم کم است از درون سينه ام ناله هاى مرغ خسته اى به گوش مى رسد. بالهاى زخمى ام نيازمند مرهم است. صبحگاه جمعه ها آفتاب ياد تو ز (ندبه)هاى ما طلوع مى کند. آنکه شب پس از دعا با سرود اشتياق ونغمه اميد با دلى سفيد خواب رفته است روز را به شوق ديدنت شروع مى کند اى تو معنى اميد وآرزو! اى براى انتظار عاشقانه آبرو! عشقهاى پاک در ميان خنده ها وگريه هاى عاشقان پيش عصمت الهى ات خضوع مى کند. اى بهانه اى براى زيستن! اشتياق همچو سبزه بهاره هر طرف دميده است. جمکران جلوه اى از انتظار وشوق ماست اى بهار جاودان اى بهار آفرين ما در انتظار مقدم توييم اى اميد آخرين! اى عزيز دل پناه شيعيان اى فروغ جاودان! سايه بلند نام وياد تو از سر وسراى عاشقان بيقرار کم مباد قامت بلند شوق جز بر آستان پرشکوه انتظار خم مباد. جهت ملاحظه بقیه متون ادبی از فهرست موضوعی سمت راست استفاده فرمایید.علاوه براین چنانچه از اینترنت با سرعت بالا بهره  می برید، می توانید جهت مشاهده بقیه متون و اشعار ادبی درباره امام زمانمان به    اینجـــا   مراجعه کنید.مطالب مرتبط:جمعه حضورچه باشکوه است آن روز که تو می آیی... تپش ثانیه ها باران احسان کارنامه ی من متن ادبی مهدوی - ویژه بهار التماس دعا



  • متن ادبی فوق العاده زیبا درباره امام زمان(عج)

    عطر انتظار گرچه خسته ام گرچه دلشکسته ام باز هم گشوده ام درى به روى انتظار تا بگويمت هنوز هم به آن صداى آشنا اميد بسته ام. اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زمين! دل جدا ز ياد تو آشيانه اى خراب وبى صفاست ياد سبز وروح بخش تو ياد لطف بى نهايت خداست کوچه باغ سينه ام اى گل محمدى به عطر نامت آشناست آنکه در پى تو نيست کيست؟ آنکه بى بهانه تو زنده است در کجاست؟ اى کرامت وجود! باد غربتى که مى وزد به کوچه هاى بى تو بوى مرگ مى دهد بوى خستگى فسردگى کوچه ها در انتظار يک نسيم روح بخش يک پيام آشنا ودلنواز سينه را گشوده اند. کوچه هاى ما هميشه عاشق تو بوده اند. اى کبوتر دلم هوايى محبتت! سينه ام آشناى نعمت غم است گر هزار کوه غم رسد هنوز هم کم است از درون سينه ام ناله هاى مرغ خسته اى به گوش مى رسد. بالهاى زخمى ام نيازمند مرهم است. صبحگاه جمعه ها آفتاب ياد تو ز (ندبه)هاى ما طلوع مى کند. آنکه شب پس از دعا با سرود اشتياق ونغمه اميد با دلى سفيد خواب رفته است روز را به شوق ديدنت شروع مى کند اى تو معنى اميد وآرزو! اى براى انتظار عاشقانه آبرو! عشقهاى پاک در ميان خنده ها وگريه هاى عاشقان پيش عصمت الهى ات خضوع مى کند. اى بهانه اى براى زيستن! اشتياق همچو سبزه بهاره هر طرف دميده است. جمکران جلوه اى از انتظار وشوق ماست اى بهار جاودان اى بهار آفرين ما در انتظار مقدم توييم اى اميد آخرين! اى عزيز دل پناه شيعيان اى فروغ جاودان! سايه بلند نام وياد تو از سر وسراى عاشقان بيقرار کم مباد قامت بلند شوق جز بر آستان پرشکوه انتظار خم مباد.

  • متن ادبی درباره امام زمان عجل الله

    بخوان دعای فرج را دعا اثر دارددعا کبوتر عشق است وبال وپر داردبخوان دعای فرج را وعافیت بطلبکه روزگار بسی فتنه زیر سر داردبخوان دعای فرج را ونا امید مباشبهشت پاک اجابت هزار در داردبخوان دعای فرج را که صبج نزدیک استخدای را شب یلدای غم سحرداردبخوان دعای فرج را به شوق روز وصالمسافر دل ما نیت سفر داردبخوان دعای فرج را که یوسف زهرازپشت پرده غیبت به ما نظر دارد بخوان دعای فرج را که دست مهر خداحجاب غیبت از آن روی ماه بر دارد

  • متن ادبی زیبا درباره حضرت مهدی(عج)

    چه با شکوه است آن روز که تو مى آيى مى دانم آنروز، روزى دوست داشتنى خواهد بود که تو پس از سالها انتظار کشيدن منتظرانت مى آيى وبه تمام ظلمها وتباهى ها پايان مى دهى تا خورشيد حقيقت از پشت ابرهاى شک وگمان جاودانه طلوع کند واين گونه درخواست عاشقانت اجابت مى شود؛ همانها که هر صبح جمعه با چشمانى گريان زير لب زمزمه مى کردند: (کجاست آن پيشوايى که خدا او را باقى گذاشته که از عترت راهنماى (پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم) برون نيست؟ کجاست آن که براى گسستن ريشه ستمگران آماده شده؟ کجاست آن که (جهان) چشم به راه او دوخته تا کژى وناراستى را راست گرداند؟ کجاست آنکه اميدها به سوى او رود تا بنياد ستم وبيداد برکند؟). آن روز که تو مى آيى زمين نفس راحتى خواهد کشيد وسينة پرخون خود را نشان تو خواهد داد وبا بغض چندين هزار ساله اى خواهد گفت که قابيليان چه بر سر هابيليان آوردند؛ آنانى که به خاطر تکه زمينى ناقابل خون برادرانشان را روى سينه پرجوش واندوه من ريختند، غافل از اينکه روزى در سينه ی من براى هميشه خواهند خفت. وآن روز تو انتقام تمام مظلومان تاريخ بشريت را از ظالمان ديو صفت خواهى گرفت پس اينگونه دعاى تمام عدالت جويان مستجاب خواهد شد؛ (کجاست خونخواه پيامبران وپيامبرزادگان؟‌کجاست خونخواه کشته کربلا؟ کجاست آن پيشوايى که از جانب خدايارى شده بر هر که بر او دست ستم گشود وبه او دروغ بست؟ کجاست آن درمانده اى که دعايش به اجابت رسد؟). وه، چه روز باشکوهى است آن روز که زمين از عدل وداد لبريز خواهد شود وکودکان شادمان، ‌مشت مشت زيتون به رهگذران مست از بادة عدالت دوستى خواهند داد تا اين گونه آمدن صلح وبرادرى را به آنان تبريک گويند. زيرا آنان از همان نخست مى دانستند که روزى وعده الهى محقق مى شود. پس با دلى پاک وآرام همچون ديگر بندگان صالح خداوند زمزمه مى کردند که؛ (پاک ومنزه است پروردگار ما، همانا وعده پروردگار ما انجام شدنى است وهرگز خدا در وعده اش خلاف نکند واوست نيرومند فرزانه). در رسيدن به آن روز باشکوه بى تابى مى کنم واصلاً مانده ام چکار کنم؛ چونان عاشقى هستم که در هجر معشوق خود غمگين است وبه جاى اشک چشمانش، خون دل از ديدگانش بيرون مى ريزد. پس سر در گريبان مى کشم وبا تماشاى جلوه اى از جمال بى مثالت در خيال خود عاشقانه مى گريم ومى گويم: (تا کى براى تو سرگردانى کشم سرورا؟ وتا کى وبا چه سخنى وصف تو گويم؟ وبا کدام راز از تو گويم؟ بر من گران است که از غير تو پاسخ شنوم وديگران با من سخن گويند؛ بر من گران است که بر تو گريم ومردم، تو را واگذارند؛ بر من گران است که بر تو آن گذرد (دچار مصايب وبلايا شوى) ولى ديگران آسوده باشند، آيا ياورى هست که همراه ...

  • اشعار زیبا درمورد امام زمان

    دوستان عزيزم ..... اين اشعار زيبا رو تقديم مي كنم به همه عاشقان و منتظران  امام مهدي (عج)  كه انشالله خداون مهربان ظهور ايشون رو تعجيل بكنه ......به نام خالق انتظار در سهله وجمکران تورا میجویم!عجل لولیک الفرج میگویم!*****بیا دو باره پاک کن زجاده ها غبار رابه عاشقان نوید ده رسیدن بهار را!تمام لحظه های من فدای یک نگاه توبیا و پاک کن زدل حدیث انتظار را!*****کاش در این رمضان لایق دیدار شویمسحری با نظر لطف تو بیدار شویمکاش منت بگذاری به سرم مهدی جانتا که همسفر تو لحظه افطار شویم*****دربزم ولا جام هدایت مهدیستمقصود زنور بینهایت مهدیستثبت است که در جریده ی عالم قدسگلواژه روشن هدایت مهدیست*****قطعه گمشده ای ازپرپرواز کم استیازده بار شمردیم و یکی باز کم استاین همه آب که جاریست نه اقیانوس استعرق شرم زمین است که سرباز کم است*****دیداریار غائب دانی چه ذوق دارد؟ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد.*****مولای من مهدی جان!سوالی ساده دارم زحضورتمن آیا زنده ام وقت ظهورت؟اگرتو آمدی من رفته بودماسیر ماه و سال و هفته بودمدعایم کن دوباره جان بگیرمبیایم در حضور تو بمیرم*****گفتم شبی به مهدی ازتو نگاه خواهمگفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم*****عشق یعنی عشق یعنی انتظاردر فراق تک سواری بیقرارعشق یعنی واهمه بی واهمهخادم المهدی شدن بی خاتمه*****به خاک و خون نشسته ام در انتظار دیدنتبه انتظار لحظه ی شکفتن و رسیدنتظهور عاشقانه ات نیاز هر ترانه ایبرای گریه های من تو بهترین بهانه ای*****کوچه کوچه جست وجوخانه خانه درگذارقلب ما آشفته است دربهار انتظارآخرین گل مهمدیست این که میرسد ز راههم تبار نرگس است درتبسم بهارآه میکشم تورا با تمام اتنظارپرشکوفه کن مرا ای کرامت بهارمی رسد بهارومن بی شکوفه ام هنوزآفتاب من بتاب مهربان من ببار*****آنچه تسکین خاطر جان استنغمه روح بخش قرآن استاوج پرواز در این صحیفه نوروصف عشق امام جانان استباظهور شکوه دین مهدیباغ قرآن شکوفه باران است*****مهرکوی تو آمیخته در خلقت ماعشق روی تو سرشته است به آب وگل مانیست جز ذکر گل روی تو در محفل مانیست جز وصل تو چیز دگری حاصل ما*****خوب است ما هم مثل باران حس بگیریمهرشب سراغی ازگل نرگس بگیریماز خم شراب سبزاشراقی بنوشیمهرشب شرابی از غم قائم بنوشیم*****زعشق هرکه سرایدتوایی تمام توایی!توروح مهری ومعنای غشق تام توایی!کدام جمله توراشرح میتوان کردن!توخودکتاب خودی بهترین کلام توایی!*****جمکران ای سرزمین رازهامرکز امدادها اعجازهااز درودیوار آید بوی دوستکشته ای آیینه دار روی دوست*****بیا که با همه کوله بار برخیزیمبه عزم بوسه به دست یار برخیزیمغبار غربت پاییز را دوامی نیستبیا به انتظار طلوع بهار ...

  • جمعه حضور (متن ادبی زیبا درباره حضرت مهدی (عج)

      مهدى جان! <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> روز را با يادت شب مى‏كنم و هر شب منتظرت هستم. در تاريكى شب‏هاى ظلمانى، منتظر شنيدن صداى گامهايت درپس كوچه‏هاى انتظار هستم. آرى من منتظر او هستم كه خود نيز منتظر است. قريب ۱۱۷۷ سال است كه شيعيان، اين مظلومان هميشه تاريخ، انتظار آمدن لحظه‏اى را مى‏كشند، انتظار آن لحظه كه عطر و بوى خوش محمّدى‏صلّى اللّه عليه و آله سراسر جهان را يكبار ديگر معطر كند. انتظار آن لحظه‏اى كه خاطره مظلوميّت زهرا و على و فرزندانشان را در خود نهفته دارد. انتظار لحظه‏اى كه در آن طنين: «أين الطالب بدم المقتول بكربلاء» زمين و آسمان را فرامى‏گيرد. در آن لحظه نوگل نرگس و اميد شيعه از راه مى‏آيد. از سفرى دور، به دورى قرنهاى طولانى، كوله‏بار سفر «انتظار» را زمين نهاده و از درون آن، سبزى و طراوت و عدل و عدالت را كه ارمغان سفر براى منتظران چشم به راه است بيرون مى‏آورد. مى‏دانم خود او نيز منتظر آن لحظه است، لحظه‏اى كه در زمين و آسمان بانگ: «أين المضطرّ الّذي يجاب إذا دعى» طنين‏انداز شود. منتظر لحظه‏اى كه تكيه به ديوار كعبه داده و بانگ برآورد: «أنا بقيّةاللّه، (بقية اللّه خيرٌ لكم إن كنتم مؤمنين)»، منتظر لحظه‏اى كه وعده حق تحقق پذيرد و «جاء الحق وزهق الباطل» تحقق يابد. منتظر لحظه‏اى كه مستضعفان به امر خداوند وارثان زمين شوند و پرچم «سبز آل‏محمّدصلّى اللّه عليه و آله» در سراسر گيتى به اهتزاز در آيد. در پس اين قرنها چشمانم به در دوخته شده است و منتظر آمدنت هستم. هر صبح جمعه سراغت را از باد صبا مى‏گيرم، نشانى از كوى آشناى تو مى‏پرسم، اما باد صبا چون هميشه پاسخى ندارد. آه كه غروب جمعه چه دل‏گير است، چشمهاى ابرى منتظران هواى باريدن دارد. هفته‏اى ديگر نيز بى‏گل روى مولا سپرى شد، چه سخت و طاقت‏فرساست: «عزيزٌ علىّ أن أرى الخلق ولاترى ولاأسمع لك حسيسا ولانجوى». همه شب منتظرت هستم تا اگر شبى گذرت به كوچه دل‏مان افتاد واز روى كرم، گوشه چشمى به كوچه تاريك دل ما كردى و آن را از نور خود منوّر ساختى، در خواب غفلت فرو نرفته باشم. شبها را به اين اميد روز مى‏كنم و روزها را به اين اميد شب كه تو بيايى. بيايى و دلهاى زخم‏خورده‏مان را مرهم گذارى. ديگر روزهاى هفته برايم معنا ندارد، تنها به جمعه مى‏انديشم، اى كاش هر روز جمعه بود و جمعه‏اى معطر نزديك جمعه «موعود»، جمعه‏اى پر از عطر اقاقى‏ها، جمعه‏اى به عطر خوش محمّدى (صلّى اللّه عليه و آله) ، جمعه‏اى سرخ و حسينى (عليه السلام) ، جمعه‏اى سفيد به پاكى دل منتظران عاشق و جمعه‏اى سبز به سبزى «جمعه حضور».