گنج ياب كبري

  • حضرت زهرا(س)، حقیقت شب قدر

    روايتی که مرحوم مجلسي در بحار نقل كردند كه « اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ»(10) شب قدر ماه رمضان ارتباطي با ولي خدا دارد، من تلقي‌ام اين است كه حقيقت شب قدر درك ولي خدا و مقام ولايت الهيه است، انسان اگر به آن محيط أمن ولايت الهيه وارد نشود كه «وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»(11) شب قدري ندارد، خطرپذير است، بايد وارد آن حصن بشود كه از مخاطرات نجات پيدا كند، كما اينكه «لا اله الا الله حصني»(12)، «ولايت علي ابن ابيطالب» هم حصن است. روايت سلسله الذهب را قريب به چهار هزار نفر قلم به‌دست در نيشابور مي‌نوشتند، وقتي كجاوه‌ي حضرت حركت كرد گفتند يك حديث نقل كنيد، حضرت با سند از آباءشان، از نبي مكرم اسلام (ص)، از جبرائيل عن الله تبارك و تعالی نقل کردند: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي‏»(13) و سر را بيرون آوردند و گفتند: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا»، پذيرش ولايت اولياي الهی شرط و مقوّم توحيد است. اگر انسان به محيط ايمن الهي و آن وادي امن وارد نشود، خطر پذير است، شيطان، نفس، ديگران تهديدش مي‌كنند. و من گمان مي‌كنم كه حقيقت شب قدر هم همين باشد. اينكه شب قدر در ماه رمضان است، بعيد نيست معنايش اين باشد كه درك حقيقت آن مقام ولايت الهيه هم در اين ماه است، اگر انسان توانست خودش را به آن وادي ايمن و ولي خدا برساند، در كنار او بيش از هزار ماه جلو رفته است و اگر نرساند، هزار ماه هم كه خودش بدود آن كار را نمي‌كند. يك شب كه با وليّ خدا سالك باشي و به آن وادي أيمن راه یابی، آن يك شب از هزار شب كه خودت راه بروي بهتر است. درك شب قدر هم غير از بيدار بودن است؛ ممكن است آدم بيدار باشد، ابوحمزه بخواند، دعاي جوشن كبير بخواند، همه‌ي كارها را بكند ولي به درك شب قدر نرسيده باشد. درك شب قدر امر ديگري است كه ورود به آن محيط ايمن الهي استكه در اين روايت مي‌فرمايد: «فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ». اين روايت نقشه‌ي گنج است، بعد از یافتن آدرس گنج بايد دنبال گنج‌ياب رفت، انسان باید آستين‌ها را بالا بزند تا پيدا كند، صرف نقشه‌ِ گنج براي رسيدن به گنج كافي نيست؛ «فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ». سپس هشدار مي‌دهند كه خيال نكنيد به معرفت تام حضرت می رسید « وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا ...



  • ابراز محبت دختر به پسر

    سوال: اگر دختر، پسري را دوست داشته باشد چگونه محبت خود را به او تفهيم کند که براي پسر سوء تفاهم هم نشود؟     صرف نظر از اين كه چگونه اين دوستي و محبت به وجود آمده و چرا شكل گرفته كه نقش زيادي در پاسخ به اين سؤال دارد و در جاي خود بايد به طور مفصل و مشروح به آن پرداخت، انگيزه اظهار و بروز اين محبت به طرف مقابل از اهميت زيادي برخوردار است و چگونگي پاسخ را معين مي كند و شايد بتوان گفت اهميت، هدف و انگيزة اظهار محبت باطني از اهميت چگونگي شكل گيري محبت قلبي بيشتر است . در هر صورت سوال پرسشگر آن است که محبت قلبي بوجود آمده را چگونه مي توان به ديگري تفهيم كرد و آيا اصولا صحيح و معقول و پسنديده است دوستي باطني خود را به طرف مقابل (كه از جنس مخالف است) تفهيم كنيم و آيا پي آمدها و عوارضي به دنبال نخواهد داشت؟ به هر حال دو انگيزه يا هدف براي چنين اظهار محبتي مي توان تصور كرد: 1. اظهار محبت قلبي به طرف مقابل به منظور ايجاد روابط دوستانه و صميمانه و استمرار آن براي مدت زماني خاص در جهت پاسخ به احساس نياز رواني خود (يعني نياز به محبت ورزيدن و مورد محبت واقع شدن). 2. اظهار محبت قلبي به طرف مقابل به منظور آشنايي با يكديگر و فراهم كردن مقدمات ازدواج. البته مي توان انگيزه هاي ديگري را نيز براي ايجاد و اظهار محبت بين دو طرف فرض نمود ولي در چنين موقعيت هايي و اين گونه اظهار محبت ها معمولاً جوان به دنبال يكي از دو امر است يعني يا خود داشتن رابطه دوستانه و اظهار علاقه و محبت به ديگري هدف است و يا اظهار محبت و دوستي مقدمه جلب نظر طرف مقابل براي ازدواج و تشكيل زندگي مشترك. حال بايد ديد كدام يك از دو صورت فوق را مي توان پذيرفت و بر آن مهر تأييد زد.صورت اول:      شكي نيست كه انسان داراي نيازهاي مختلف زيستي، اجتماعي، عاطفي و شناختي است. نياز به خوردن و آشاميدن دارد نيازمند ارتباط و تعامل با ديگران است، در پي پاسخ دادن به سؤال هاي شناختي خود است و بالاخره نيازمند محبت كردن و مورد محبت واقع شدن است. برخي روان شناسان با انواع نيازهاي مختلف انسان و سطح بندي آن، بر اهميت نيازهاي عاطفي در دوران نوجواني و جواني و لزوم تأمين آن توسط گروه همسالان تأكيد مي ورزند. و معتقدند اين نياز يكي از نيازهاي عالي انسان است و همسالان با ايجاد ارتباط مثبت عاطفي مي توانند به تأمين آن بپردازند. اما آن چه در ايجاد رابطه دوستي و اظهار محبت به ديگري از اهميت زيادي برخوردار است آن است كه به چه كسي و تا چه محدوده اي اين كار انجام گيرد كه هم آن نياز عاطفي پاسخ داده شود و هم عوارض و پيامدهاي منفي نداشته باشد و به عبارت ديگر به چه هزينه اي مي خواهيم اين نياز ...