شعر فردوسی درمورد حمله اعراب

  • پژوهشی در مورد شاهنامه

    مقاله ی زیر همراه با مقدمه و توضیحات بیشتر را می توانسد در اینجامطالعه کنید در مورد شاهنامه و داستان‌هایش بسیار نوشته‌اند. آن چه در این مجموعه‌ی بی نظیر به همت آن حکیم والامقام گرد آمده است، داستان عبور زمان از تاریخ یک نژاد تمدن ساز است. نژادی که با اسطوره‌هایش آغاز می‌گردد و در آخرین برگ‌های شاهنامه با پهلوانان خویش به خون می‌غلتد. اما با آه‌ها و افسوس‌ها و در عین حال با افتخارات و سربلندی‌های خود باقی می‌ماند تا در زمان‌های دورتر به بار نشستن دوباره‌ی سرزمینش را نظاره‌گر باشد. بی شک کار تدوین شاهنامه کاری سترگ بود که تنها از عهده‌ی فردوسی بزرگ برمی‌آمد و او هم به شایستگی تمام این مهم را به انجام رساند، به گونه‌ای که امروزه این حماسه‌ی شگرف فخر ما ایرانیان به شمار می‌رود. بی شک فردوسی در سرودن بیت بیت این اثر جاوید، توجه به منابع مستند و معتبر آن زمان را سرلوحه‌ی کار خود قرار داده بود. هر چند که دانش امروزه‌ی ما در مورد کیفیت و چگونگی منابع در دسترس وی چندان زیاد نیست، اما می‌توانیم به نقل خود وی در مورد منبع اصلیش استناد کنیم. یکی نامه بود از گه باستان فراوان بدو اندرون داستان پراکنده در دست هر موبدی ازو بهره‌ای برده هر بخردی مطمئنا فردوسی بزرگ از منابع دیگری هم در سرایش شاهنامه استفاده کرده است و داستان‌هایی که سینه به سینه به وی رسیده بود هم نقش مهمی در خلق شاهنامه داشته است. اندازه گیری دقت و صحت این گفته‌ها امروزه دغدغه‌ی بسیاری از ایران پژوهان است و فعالان این عرصه سعی می‌کنند با دانش نوین و روش‌های جدید تحقیق، پرده از اسرار این گنجینه‌ی ملی بردارند. موضوع این نوشتار هم بررسی دو بیت از شاهنامه است که به صورت آشکار از وضعیت آسمان و نحسی بخت حاصل از آنها سخن به میان آورده است و ما سعی می‌کنیم با تکیه بر دانسته‌های تاریخی و نرم‌افزارهای نجومی، میزان درستی و صحت این دو بیت را مورد مطالعه قرار دهیم. صفحات پایانی شاهنامه، به داستان حمله‌ی اعراب به ایران زمین اختصاص یافته است. تندی کلام فردوسی در این سطور به اندازه‌ای زیاد است که عده‌ای نگارش این قسمت‌ها را مربوط به وی نمی‌دانند و سعی می‌کنند این صفحات پایانی را به کاتبان شاهنامه که از ذوق شعری بهره‌مند بودند، منسوب کنند. در هر حال داستان سرازیر شدن سپاه اعراب به مرزهای ایران و رویارویی رستم فرخزاد با این سپاه قسمت مهمی از بیت‌های پایانی شاهنامه را شامل می‌گردد و هنوز هم محققان زیادی در مورد عوامل شکست ساسانیان از اعراب به مطالعه و غور مشغول هستند، اما صرف نظر از تمامی دلایل نظامی و اجتماعی که بارها و بارها بیان گردیده ...



  • ویژگی های شاهنامه ی حکیم فردوسی

    شاهنامه اثر بزرگ و جاودان حماسه سرای ایران ، حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی است مهمترین منبع برای شناخت فردوسی ، بی شک شاهنامه ی فاخر اوست که در جای جای شاهنامه به زندگی شخصی خود اشاره دارد. آنچه درمورد فردوسی از شاهنامه استنباط می شود این است که فردوسی در سال 329 یا 330 در طوس متولد شده است(1) عروضی سمرقندی در چهارمقاله ذکر می کند : « ابوالقاسم منصوربن حسن طوسی، مشهور به فردوسی ، در قریه ی باژدر ناحیه ی طابران طوس به دنیا آمد.» (2) ژول مول ، محقق فرانسوی، تولد فردوسی را در سال 329 هـ .ق و نلدکه ، دانشمند آلمانی در سال 322 هـ .ق  دانسته است . مذهب فردوسی شیعه ی معتزله ، خانواده اش دهقان و شیوه ی فکریش شعوبیه بوده است . واقعه ی مرگ فردوسی را در سال 411 هـ .ق  در سن 93 سالگی و پس از یازده سال از تمام شدن شاهنامه نوشته اند.( 3)  لیکن اسلامی ندوشن معتقد است که وفات فردوسی در حدود هشتاد سالگی اتفاق افتاده است.(4) خصوصیات شاهنامه چهار ویژگی مهم در شاهنامه دیده می شود : الف) این کتاب سند قومیت و نسب نامه ی مردم ایران اس و ریشه های ایرانیان را تا گذشته های اسطوره ای می برد. ب) شاهنامه فشرده و چکیده ی تمدن و فرهنگ قوم ایرانی است و وجود افسانه ها در آن برای شناسایی ایران باستان از تاریخ های خشک و بی روح ارزشمند است. ج) شاهنامه یک کتاب انسانی است که حماسه تمام بشر را می سراید که دایم با سرنوشت در کشاکش اند که از یک طرف تعارض و از طرف دیگر تعادل بین جسم و روح را نشان می دهد. د) شاهنامه یک اثر ادبی بی نظیر است که کمتر کتبی به این عظمت در سراسر جهان یافت شود. تعداد اشعار شاهنامه ارقام متفاوتی را در بردارد.امروزه شصت هزار بیت اولیه که فردوسی قرار بود به ازای هریک دیناری از سلطان محمود بگیرد ، در مجموعه های جامع پنجاه و پنج هزار بیت تدوین شده است .نیز بعضی نسخ پنجاه و دو هزار بیت و یا چهل و هشت هزار بیت را ذکر کرده اند.( 5) از نظر تقسیم بندی موضوع شاهنامه بر سه بخش تقسیم می شود : 1) بخش اساطیری که از آغاز کار کیومرث تا آخر داستان گشتاسب و خاتمه ی کار رستم ادامه می یابد که سراسر آن افسانه ها از اوستا و سایر کتب مقدس زرتشتیان تاثیر گرفته است . 2) از سلطنت بهمن تا آغاز دوره ی ساسانیان است گرچه جنبه ی اساطیری در آن دیده می شود لیکن اساس آن تاریخی و سراسر حماسی است که به دوره ی پهلولنی هم شهرت دارد و جنگاوری های خاندان سام، زال ، و رستم و جنگ ای ایران و توران در آن اتفاق می افتد. 3) بخش تاریخی که سرگذشت پادشاهان سلسله ی ساسانی می باشدهمچنین حمله ی اعراب به ایران مطرح شده است. این اثر بی بدیل و گرانقدر مجموعه ایی از ابیات بدیع است که اعتقادات و سنن و تاریخ ...

  • فردوسی و شاهنامه و...

    سی سال بعد یعنی در سال 400 هجری برابر با 1010 میلادی پس از پایان خلق شاهنامه این اثر گرانبها به سلطان محمود غزنوی نشان داده می شود. به علت های گوناگون که مهمترینشان اختلاف نژاد و مذهب بود اختلاف دستگاه حکومتی با فردوسی باعث برگشتن فردوسی به طوس و تبرستان شد. استاد بزرگ شعر فارسی در سال 411 هجری برابر با 1020 میلادی در زادگاه خود بدرود حیات گفت ولی یاد و خاطره اش برای همه دوران در قلب ایرانیان جاودان مانده است. زبان ، شرح حال انسان هاست اگر زبان را برداریم ، تقریبا چیزی از شخصیت ، عقاید، خاطرات و افکار نظام یافته ما باقی نخواهد ماند بدون زبان ، موجودیت انسان هم به پایان می رسد زبان ، ذخیره نمادین اندیشه ها، عواطف ، بحران ها، مخالفت ها، نفرت ها، توافق ها، وفاداری ها، افکار قالبی و انگیزه هایی است که در سوق دادن و تجلی هویت فرهنگی انسانها نقش اساسی دارد.همگان بر این باورند که واژه ها در کارگاه اندیشه و جهان بینی اندیشمندان و روشنفکران هر دوره در هم می آمیزند تا زایش مفاهیم عمیق انسانی تا ابد تداوم یابد. با وجود این ، در یک داوری دقیق ، تمایزات غیرقابل کتمان و قوت کلام سخنسرای نام آور ایرانی حکیم ابوالقاسم فردوسی با همتایان همعصر خود آشکارا به چشم می خورد زبان و کلمات برآمده از ذهن فرانگر و تیزبین او، در محدودیت قالبهای شعری ، تن به اسارت نمی سپارد و ناگزیر به گونه شگفت آوری زنده ، ملموس و دورپرواز است فردوسی به علت ضرورت زمانی و جو اختناق حاکم در زمان خود، بالاجبار برای بیان مسائل روز: زبانی کنایه و اسطوره ای انتخاب کرده است ؛ در حالی که محتوای مورد بحث او مسائل جاری زمان است بدین اعتبار، فردوسی از معدود افرادی است که توان به تصویر کشیدن جنایات قدرت سیاسی زمان خویش را داشته است پایان سخن آن که انگیزه فردوسی از آفریدن شاهنامه مبارزه با استعمار و استثمار سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی خلفای عباسی و سلطه امیران ترک بود . منبع داستانهای شاهنامه نخستین کتاب نثر فارسی که به عنوان یک اثر مستقل عرضه شد، شاهنامه ای منثور بود. این کتاب به دلیل آن که به دستور و سرمایه "ابومنصور توسی" فراهم آمد، به "شاهنامه ابومنصوری" شهرت دارد و تاریخ گذشته ایران به حساب می آید. اصل این کتاب از میان رفته و تنها مقدمه آن که حدود پانزده صفحه می شود در بعضی نسخه های خطی شاهنامه موجود است. علاوه بر این شاهنامه، یک شاهنامه منثور دیگر به نام شاهنامه ابوالموید بلخی وجود داشته که گویا قبل از شاهنامه ابومنصوری تألیف یافته است، اما چون به کلی از میان رفته درباره آن نمی توان اظهارنظر کرد. پس از این دوره در قرن چهارم شاعری به نام دقیقی کار به نظم در ...

  • ویزگی های شاهنامه

    ویژگی های نامه ی شاهان در ادبیات ایران شاهنامه اثر بزرگ و جاودان حماسه سرای ایران ، حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی است مهمترین منبع برای شناخت فردوسی ، بی شک شاهنامه ی فاخر اوست که در جای جای شاهنامه به زندگی شخصی خود اشاره دارد. آنچه درمورد فردوسی از شاهنامه استنباط می شود این است که فردوسی در سال 329 یا 330 در طوس متولد شده است(1) عروضی سمرقندی در چهارمقاله ذکر می کند : « ابوالقاسم منصوربن حسن طوسی، مشهور به فردوسی ، در قریه ی باژدر ناحیه ی طابران طوس به دنیا آمد.» (2) ژول مول ، محقق فرانسوی، تولد فردوسی را در سال 329 هـ .ق و نلدکه ، دانشمند آلمانی در سال 322 هـ .ق  دانسته است . مذهب فردوسی شیعه ی معتزله ، خانواده اش دهقان و شیوه ی فکریش شعوبیه بوده است . واقعه ی مرگ فردوسی را در سال 411 هـ .ق  در سن 93 سالگی و پس از یازده سال از تمام شدن شاهنامه نوشته اند.( 3)  لیکن اسلامی ندوشن معتقد است که وفات فردوسی در حدود هشتاد سالگی اتفاق افتاده است.(4) خصوصیات شاهنامه چهار ویژگی مهم در شاهنامه دیده می شود : الف) این کتاب سند قومیت و نسب نامه ی مردم ایران اس و ریشه های ایرانیان را تا گذشته های اسطوره ای می برد. ب) شاهنامه فشرده و چکیده ی تمدن و فرهنگ قوم ایرانی است و وجود افسانه ها در آن برای شناسایی ایران باستان از تاریخ های خشک و بی روح ارزشمند است. ج) شاهنامه یک کتاب انسانی است که حماسه تمام بشر را می سراید که دایم با سرنوشت در کشاکش اند که از یک طرف تعارض و از طرف دیگر تعادل بین جسم و روح را نشان می دهد. د) شاهنامه یک اثر ادبی بی نظیر است که کمتر کتبی به این عظمت در سراسر جهان یافت شود. تعداد اشعار شاهنامه ارقام متفاوتی را در بردارد.امروزه شصت هزار بیت اولیه که فردوسی قرار بود به ازای هریک دیناری از سلطان محمود بگیرد ، در مجموعه های جامع پنجاه و پنج هزار بیت تدوین شده است .نیز بعضی نسخ پنجاه و دو هزار بیت و یا چهل و هشت هزار بیت را ذکر کرده اند.( 5) از نظر تقسیم بندی موضوع شاهنامه بر سه بخش تقسیم می شود : 1) بخش اساطیری که از آغاز کار کیومرث تا آخر داستان گشتاسب و خاتمه ی کار رستم ادامه می یابد که سراسر آن افسانه ها از اوستا و سایر کتب مقدس زرتشتیان تاثیر گرفته است . 2) از سلطنت بهمن تا آغاز دوره ی ساسانیان است گرچه جنبه ی اساطیری در آن دیده می شود لیکن اساس آن تاریخی و سراسر حماسی است که به دوره ی پهلولنی هم شهرت دارد و جنگاوری های خاندان سام، زال ، و رستم و جنگ ای ایران و توران در آن اتفاق می افتد. 3) بخش تاریخی که سرگذشت پادشاهان سلسله ی ساسانی می باشدهمچنین حمله ی اعراب به ایران مطرح شده است. این اثر بی بدیل و گرانقدر مجموعه ایی از ابیات بدیع ...

  • فردوسی ابر مرد تاریخ حماسی ایران وجهان

    فردوسی ابر مرد تاریخ حماسی ایران وجهان

                          به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد نام فردوسی را همه شنیده ایم و وجه مشترک همه ی این شنیده ها،بزرگی ونیکی ایست که بانام حکیم توس گره خورده است.اما براستی دلیل این بزرگی و نیکی که پس از هزار سال هنوز با نام فردوسی تداعی میشود چیست؟قصد دارم با نگاهی اجمالی بر زندگی فردوسی و اثر جاودانه او شاهنامه،گامی چند در شناساندن این دو نگین "فرهنگ"پارسی بر دارم. فردوسی؛از دهقان کوچک تا حکیم بزرگ. در سال 329 قمری به دنیا آمد.پدرش علی که از دهقانان بزرگ دهکده ی پاژ بود،نام حسن را بر پسر خوش قدم خویش نهاد.در آن زمان دهقان به معنای امروزه اش استفاده نمیگشت؛بلکه معنی ایرانی تبار مالک زمین یا روستا را داشت تا هم نژادش معلوم باشد وهم حرفه و دارایی اش.آغاز زندگانی فردوسی درست در اوج جنبشی قرار داشت که از سده ی سوم شروع شده بود،و اتفاقا مرکز این جنبش خراسان وشهرهای شرقی ایران قرار داشت.جنبشی ایرانی برای بیرون راندن بیگانگان عرب مهاجم ازسرزمین پارس و پایان دادن سلطه تازیان،ظلم و ستمی که بر ایرانیان روا میداشتند و احیای تمدن پیشین خود که نتیجه این حرکت روی کار آمدن دولتی ایرانی به نام سامانیان بود که تقریبا سراسر خراسان ،هیرکان،مکران،سیستان،خوارزم و کرمان را در بر میگرفت.سامانیان برای پیروزی نهایی و از بین بردن سلطه اعراب بر ایرانیان،ونیز حس وطن دوستی شان،به احیای فرهنگ ایرانی که در حال نابودی قرار داشت بسیار توجه نشان می دادند.از جمله زبان فارسی دری –زبانی که اکنون با کمی تغییر در حال استفاده کردن از آن هستیم-در زمان سامانیان مورد استفاده قرار گرفت و توسط شاعرانی که دستگاه حکومت به آنان بها می داد،همچون رودکی،به شکوه و زیبایی رسید. و همچنین داستان ها و افسانه های کهن که همگی نشان از فر و شکوه تمدن ایرانی و نژاد آریایی داشت توسط شاعران و نویسندگان جمع آوری و نگارش شدند.داستان هایی که از دیرباز تا آن زمان سینه به سینه نقل شده بودند و روزگاری بهترین سرگرمی جمعی محافل خانوادگی بودند و اغلب پر از رمز و رازهای اخلاقی و انسانی.از این رو در این دوره کتابهای زیادی با نام شاهنامه که حاوی این داستانها بودند به نگارش در آمدند که بعدها منبع حکیم توس برای سرایش شاهنامه شدند.نظیر شاهنامه مسعودی مروزی،شاهنامه ی ابو مؤید بلخی،شاهنامه ابو منصوری،شاهنامه ابو علی بلخی و شاهنامه دقیقی.ماخذ بیشتر این شاهنامه ها-که اکثرا به نثر هم بودند-داستانهای اوستایی و کتابهایی نظیر خوی تک نامک «خدای نامه» بودند.حکیم توس در چنین شرایطی به دنیا آمد،رشد کرد و بالید. متاسفانه زندگانی فردوسی نیز همچون زندگانی ...

  • ریشه قوم بلوچ

    ریشه قوم بلوچ در این زمینه از بین نظریات مختلف دو نظریه طرفدار بیشتری دارد اول اینکه بلوچها شاخه ای از آریاها هستند دو دومی اینکه آنها ریشه سامی داشته و منشعب از اعراب می باشند. بسیاری از نخبگان امروزی بلوچ انتساب اجدادشان به اعراب را بدون اعتبار میدانند و معتقدند که فاقد مستندات تاریخی است. به عنوان مثال عطاءالله منگل از سیاسیون بلوچستان پاکستان ریشه عربی بلوچها را افسانه دانسته و معتقد است بلوچها مانند کردها آریایی هستند یا جان محمد بلوچ دیگر نویسنده بلوچ پاکستانی بر همریشه بودن زبان فارسی و بلوچی تأکید دارد (احمدی ۱۳۸۲: ۱۰۷ـ۱۰۸). مرحوم کامبوزیا نیز که خود مدتی درمیان بلوچها زیسته در مورد همریشگی زبان بلوچی و فارسی اظهار عقیده نموده که «اگر فارسی کهن را در برابر بلوچ تکلم کنی خواهد گفت این زبان که همان زبان بلوچی است» (کامبوزیا، بلوچستان و علل خرابی آن) اما آنچه بیشک اتفاق افتاده اختلاط نژادی بلوچها چه با همسایگانشان و چه با غیر همسایگان در طول تاریخ بوده است بطوریکه امروزه براحتی نمی توان یک براهویی غیر بلوچ را از یک بلوچ تشخیص داد همچنین است اختلاط بلوچها با عربها که سرپرسی سایکس نیز به آن اینچنین اشاره کرده است. «ماحصل کلام اینکه چون اعراب در موقع مهاجرت به این حدود زن همراه خود نیاورده بودند ناچار با زنها ایرانی ازدواج نمودند و اینک بلوچهای فعلی مختلط از نژاد عرب و (بلوچ) ایرانی میباشند اصطخری می گوید که مکرانیها شبیه به اعراب می باشند». (سایکس، ۱۳۶۳: ۱۲۸) محمد سرادرخان یکی دیگر از نویسندگان بلوچ معتقد است که در عهد کیانیان و ساسانیان بلوچ ها جزو ارتش ایران بوده اند که مقارن ظهور اسلامی از شمال و شمال غرب بعلت مخالفت با ساسانیان به جنوب ایران رانده شدند. (احمدی، قبلی: ۱۱۲) فردوسی نیز همین نظریه را درمورد کوچ بلوچ ها از البرزبه مکران و سند ابراز میدارد (کامبوزیا، بلوچستان و و علل خرابی آن). به هر حال شواهد تاریخی نشان میدهد که بلوچها در زمان هخامنشی تا اواخر دوره ساسانی (قرن ششم قبل از میاد تا ظهور اسلام) در نواحی شمال و بعد از آن جنوب شرقی ایران سکنی گزیده اند لذا ظهور و حضور آنها در انتساب به اعراب بعید مینماید. طبری هم در کتاب تاریخ طبری مکران فعلی را بخشی از سرزمین اردشیر بابکان میداند (طبری، ۱۳۶۲: ۵۸۴) براهی نیز در تاریخچه بلوچستان می گوید که آنها (بلوچها) در قرن هفتم میلادی در دره های مشرف به کوههای کرمان می زیستند تا اینکه در قرن دهم میلادی شمال و غرب کرمان را نیز اشغال نمودند. بلوچها در دوره غزنوی با حمله غزنویان مواجه شده در نتیجه مجبور به مهاجرت شدند که نواحی تحت ...

  • ریشه قوم بلوچ

    ریشه قوم بلوچ در این زمینه از بین نظریات مختلف دو نظریه طرفدار بیشتری دارد اول اینکه بلوچها شاخه ای از آریاها هستند دو دومی اینکه آنها ریشه سامی داشته و منشعب از اعراب می باشند. بسیاری از نخبگان امروزی بلوچ انتساب اجدادشان به اعراب را بدون اعتبار میدانند و معتقدند که فاقد مستندات تاریخی است. به عنوان مثال عطاءالله منگل از سیاسیون بلوچستان پاکستان ریشه عربی بلوچها را افسانه دانسته و معتقد است بلوچها مانند کردها آریایی هستند یا جان محمد بلوچ دیگر نویسنده بلوچ پاکستانی بر همریشه بودن زبان فارسی و بلوچی تأکید دارد (احمدی ۱۳۸۲: ۱۰۷ـ۱۰۸). مرحوم کامبوزیا نیز که خود مدتی درمیان بلوچها زیسته در مورد همریشگی زبان بلوچی و فارسی اظهار عقیده نموده که «اگر فارسی کهن را در برابر بلوچ تکلم کنی خواهد گفت این زبان که همان زبان بلوچی است» (کامبوزیا، بلوچستان و علل خرابی آن) اما آنچه بیشک اتفاق افتاده اختلاط نژادی بلوچها چه با همسایگانشان و چه با غیر همسایگان در طول تاریخ بوده است بطوریکه امروزه براحتی نمی توان یک براهویی غیر بلوچ را از یک بلوچ تشخیص داد همچنین است اختلاط بلوچها با عربها که سرپرسی سایکس نیز به آن اینچنین اشاره کرده است. «ماحصل کلام اینکه چون اعراب در موقع مهاجرت به این حدود زن همراه خود نیاورده بودند ناچار با زنها ایرانی ازدواج نمودند و اینک بلوچهای فعلی مختلط از نژاد عرب و (بلوچ) ایرانی میباشند اصطخری می گوید که مکرانیها شبیه به اعراب می باشند». (سایکس، ۱۳۶۳: ۱۲۸) محمد سرادرخان یکی دیگر از نویسندگان بلوچ معتقد است که در عهد کیانیان و ساسانیان بلوچ ها جزو ارتش ایران بوده اند که مقارن ظهور اسلامی از شمال و شمال غرب بعلت مخالفت با ساسانیان به جنوب ایران رانده شدند. (احمدی، قبلی: ۱۱۲) فردوسی نیز همین نظریه را درمورد کوچ بلوچ ها از البرزبه مکران و سند ابراز میدارد (کامبوزیا، بلوچستان و و علل خرابی آن). به هر حال شواهد تاریخی نشان میدهد که بلوچها در زمان هخامنشی تا اواخر دوره ساسانی (قرن ششم قبل از میاد تا ظهور اسلام) در نواحی شمال و بعد از آن جنوب شرقی ایران سکنی گزیده اند لذا ظهور و حضور آنها در انتساب به اعراب بعید مینماید. طبری هم در کتاب تاریخ طبری مکران فعلی را بخشی از سرزمین اردشیر بابکان میداند (طبری، ۱۳۶۲: ۵۸۴) براهی نیز در تاریخچه بلوچستان می گوید که آنها (بلوچها) در قرن هفتم میلادی در دره های مشرف به کوههای کرمان می زیستند تا اینکه در قرن دهم میلادی شمال و غرب کرمان را نیز اشغال نمودند. بلوچها در دوره غزنوی با حمله غزنویان مواجه شده در نتیجه مجبور به مهاجرت شدند که نواحی تحت ...

  • صباح : فردوسي ، شاهنامه وسلطان بزرگ خراسان محمود غزنوي

    صباح : فردوسي ، شاهنامه وسلطان بزرگ خراسان محمود غزنوي

    فردوسي ، شاهنامه وسلطان بزرگ خراسان محمود غزنوي « پژوهشي مختصربخاطرآگاهي ومعلومات دقيقتري بي بي سي فارسي وصادق صبا» (صباح) سالهاي پاياني دوره ساماني، خراسان گرفتار آشوب‏هاي چندي بود تا آن که محمود غزنويبه سال (سه صدوهشتادوهفت ) بر آن تسلط يافت و آرامش برقرار شد. حضور محمود براي فردوسي، نويد امن وامان بود و به همين دليل او را فريدون بيدار دل ناميد:   فريدون بيدار دل  زنده  شد زمان و زمين پيش او بنده شد. افسانه‌ وجعل ودروغ هاي فراواني را دربارهٔ شاهنامه وفردوسي  گفته اند. بي پايه بودن بيشتر اين افسانه‌ها به‌آساني با بهره گيري از بن مايه‌هاي تاريخي يا با بهره گيري از سروده‌هاي شاهنامه روشن مي‌شود. ازجمله ي اين دروغ بافي ها يکي هم : بسي رنج بردم در اين سال سي         عَجَم زنده كردم بدين پارسيدر نسخه‌هاي كهن تر شاهنامه اين بيت چنين آمده‌است:من اين نامه فرخ گرفتم به فال         بسي رنج بردم به بسيار سال. بزرگ نمايي وبزرگ سازي ديگري ميتوان از ايران نام برد ودرنسخه هاي شاهنامه اين نام خيلي زياد وزياد گنجانيده شده است وباري درجاي خوانده بودم : هرکه تاریخ را بخواند هیچ ارتباطی بین آریا و ایران و تمدن با شکوه سومریان پیدانمی کند اگر هم پیدا کنند نمی تواند بگوید چون مردم بدوی آریایی با امدن بهاين  فلات که متعلق به هیچ کس نیست تمدن های با شکوه سومری را مورد حمله وتاخت قرار دادند که متاسفانه ایرانی هاي به ظاهر روشن فکر به صورتعمدی این واقعه را پنهان می کنند و درسطري تاريخ وادبيات منطقه هرچه که خوب است می گويند از ایران است ، خوب است که بشر تمام وقایع را ثبت می کند اگر هم نمی کرد حتما می گفتند ادیسون ودانشمندان بزرگ جهان ایرانی هستند.روزنامه اطلاعات درمقاله ي مينويسد: تا اوایل قرن بیستم، مردم جهان کشور ما را با نام رسمی" پارس یا پرشین" می شناختند، اما در دوران سلطنت رضاشاه حلقه ای از روشنفکران باستان گرا مانند سعید نفیسی،محمد علی فروغی و سید حسن تقی زاده با حمایت مستقیم رضاشاه گردهم آمدند که نام کشوررا رسما به "ایران" تغییر داده وبه این منظور اقداماتی انجام دادند. .. "سعید نفیسی" از مشاوران نزدیک رضاشاه به وی پیشنهاد کرد نام کشور رسما به "ایران" تغییر یابد، این پیشنهاد در آذر ماه 1313 شمسی رنگ واقعیت به خود گرفت.   حتا دربسا موارد زندگى ، از جهات گوناگون ، سال تولد، سال مرگ، مقدار سن، محل تحصيل، چگونگى تحصيل، رشته‏هاى تحصيلى، نام و هويت استادان، و تهيه ي شاهنامه وحضورفردوسي به دربار غزنه... يا مجهولند و يا اختلاف جدي بين پژوهشگران وجودداشته و آنها را در غبارى از ابهام فرو برده است. په رسد به اينکه تعدادي ...

  • آیا با من موافقید؟

    آیا معتقدید که هر انسان خوابیده روزی بیدار خواهد شد.آیا می دانید انسان ممکن است از اسب بر زمین بزند اما هرگز از اصل زمین نخواهد خورد و هزاران هزار آیا می دانیدِ دیگر..............   آیا می دانید یک ساعت خنده به اندازه یک سال ورزش کردن بدنتان را زنده و سرحال می کند. آیا می دانید در تقویم ایران باستان هزاران جشن شادی نوشته شده است. آیا می دانید رقص برگرفته از عبادت ایرانیان به دور آتش  است. آیا می دانید رقص به معنای حرکت موزون یک شی در مکانی ثابت یا متحرک است. آیا می دانید رقص در اسلام حرام است. آیا می دانید زرتشتیان به هنگام فوت بستگانشان لباس سفید می پوشند. آیا می دانید در فرهنگ ایران باستان قرض دادن و قرض گرفتن ننگ به شمار می رفت. آیا می دانید ورزش های زورخانه ای برگرفته از نیایش های زرتشتیان باستان است. آیا می دانید کوروش بزرگ در جنگ کشته شد. آیا می دانید تخت جمشید دارای سیستم فاضلاب بوده است. آیا می دانید زرتشتیان در پنج مرحله نماز به جا می آوردند. آیا می دانید زرتشت 6500سال پیش از میلاد حضرت مسیح زندگی می کرد. آیا می دانید نیمی از مشروطه خواهان جنبش مشروطه، زرتشتیان آن زمان بودند. آیا میدانید  در حکومت جمهوری اسلامی دین زرتشت در سال1362توسط بخشنامه میرحسین موسوی به اقلیت های مذهبی رسمی کشور افزوده شد. آیا میدانید واژه «کروات» برگرفته از واژه «خراوات» از اوستا به معنی دوستانه است آیا می دانید خیام تنها بیست و پنج رباعی داشته است آیا می دانید  در زمان ساسانیان هنگام حمله اعراب همه کتابخانه های ایران به آتش کشیده شدند. آیا می دانید اسکندر مقدونی هنگام ورود به پاسارگاد روبروی آرامگاه کوروش زانو زد. آیا می دانید مسلمانان آرامگاه کوروش را آرامگاه مادرحضرت سلیمان می دانند. آیا می دانید در زمان کوروش زنان حامله حقوق دریافت می کردند. آیا می دانید در زمان کورش بیمه بیکاری وجود داشته است. آیا می دانید منشور کوروش اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می شود. آیا می دانید تنها ملتی که هیچ گاه بت نمی پرستیدند ایرانیان بودند. آیا می دانید افروختن آتش مقدس در روز در دین زرتشت منع شده است. آیا می دانید  اصطلاح کور بودن اجاق یک خانواده بر می گردد به رسم دیرین آتش افروزی و اینکه تنها فرزند پسر است که باید آتش مقدس را روشن کند. آیا می دانید خاک یکی از عناصرمقدس است و به عقیده ایرانیان باستان قرار دادن جسد انسان درون خاک شومی به همراه دارد. آیا می دانید در زمان جمشیدشاه با بنیان گزاری جشن نوروز از خوان نوروزی به نام هفت شین یاد می شد و عناصر تشکیل دهنده آن شمع و شیرینی و شراب و شیر و شکر و شربت و شانه بودند. آیا می دانید عاشقانه ترین ...