شعر مادر برای مزار

  • شعر :

    آن  گنج نهان در دل خا نه پدرم  هم تاج سرم بود همی بال وپرم بود هر جا که زمن نا م و نشانی طلبید ند آوازه نامش سند معتبر م بود قلبم شده رنجور زهجر تو مادر فکرم شده اینگونه پریشان تو ما در هر لحظه کنم آرزوی روی تو افسوس دستم شده کوته زدا مان تو مادر مادر م فردا که زهرا پا به محشر می نهد    در صف خد متگزارانش ترا جا می دهد باز ان جا هم مرا م مادری را پیشه گیر جان مو لا پیش زهرا دست ما را هم بگیر در چمن هر ورقی دفتر حا ل دگر است حیف با شد که زکا ر همه غا فل باشی نقد عمرت ببرد غصه دنیا بگزاف گر شب وروز دراین قصه مشکل باشی گرچه راهی ا  ست پر از بیم ز ما تا بر دوست رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی مادر مادرم ای رفته در خوابی دراز یا سهایت توی ایوان گشته باز گرچه گلهایت همه تنها شدند با شقایق های آن دنیا بساز    شعر سنگ قبر در این بخش سعی شده است تا انواع شعر سنگ قبر و شعر سنگ قبر ارائه شود. هر کدام از بخش های بر اساس گروه های موضوعی تفکیک شده است. شعر سنگ قبر گوناگون شعر سنگ قبر ۱ آن گنج نهان در دل خانه پدرم هم تاج سرم بود همی بال وپرم بود هر جا که زمن نام و نشانی طلبیدند آوازه نامش سند معتبرم بود شعر سنگ قبر ۲ قلبم شده رنجور زهجر تو مادر فکرم شده اینگونه پریشان تو مادر هر لحظه کنم آرزوی روی تو افسوس دستم شده کوته زدامان تو مادر شعر سنگ قبر ۳ مادرم فردا که زهرا پا به محشر می نهد در صف خدمتگزارانش ترا جا می دهد باز ان جا هم مرام مادری را پیشه گیر جان مولا پیش زهرا دست ما را هم بگیر شعر سنگ قبر ۴ در چمن هر ورقی دفتر حال دگر است حیف باشد که زکار همه غافل باشی نقد عمرت ببرد غصه دنیا بگزاف گر شب وروز دراین قصه مشکل باشی گرچه راهی ا ست پر از بیم ز ما تا بر دوست رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی شعر سنگ قبر مادر شعر سنگ قبر ۵ مادرم ای رفته در خوابی دراز یاس هایت توی ایوان گشته باز گرچه گلهایت همه تنها شدند با شقایق های آن دنیا بساز شعر سنگ قبر ۶ مادر گمان مبر زخیال تو غافلم گر مانده ام خموش خدا داند و دلم شعر سنگ قبر ۷ این چه شمع است که خاموش نگردد هرگز مرگ مادر که فراموش نگردد هرگز شعر سنگ قبر ۸ مادر به تو سوگند که در این خانه خاموش افسانه شادی وخوشی گشته فراموش شعر سنگ قبر ۹ ای خاک تیره مادر ما را عزیزدار این نور چشم ماست که در برگرفته شعر سنگ قبر ۱۰ مادر امروز جهان بی تو نبیند چشمم این منم بر سر خاک تو که خاک بر سرم شعر سنگ قبر ۱۱ اینجا بهشت ارزو در زیر خاک است ارامگاه مادری مظلوم وپاک است شعر سنگ قبر ۱۲ مادرم غم تو.همنفسم شد به جان تو با این غم بزرگ چه خاکی بر سر کنم شعر سنگ قبر ۱۳ مادرم رفتی و داغت به دل ماست هنوز هرکجا می نگرم روی ...



  • مزار داشی شعرلری( شعر های سنگ مزار - ترکی)

        عزيزيم دويماديم سندننه تئز مندن دويوب گئدين؟اجل گلجك بو قوربتدهمنى يالقيز قويوب گئدين. (اوستاد شهريار) ***************** نه باخير سان ،منيم كيمي من باخيرديم ،سنين كيمي ياتاجاقسان ،منيم كيمي           باخاجاقلار، سنين كيمي ملا محمد فضولي ***************** آنا چوخ عزيز دير،چوخدا مو قدس                    آنجاق اولاديچون صاباح آتادير او ئوره ك دير، جان دير هم ده قان ، نفس  عائيله ده تك قيبله گاه آتادير آتادير اولادي اؤزو آغ ائدن                آتادير تپه ني اوجا داغ ائدن آتادير ويراني ، جنت باغ ائدن                   اولادين يولوندا ماياغ آتادير گله جكي خوشبخت ليكده گؤره نيم          يامان گؤنده كؤمك اَل وئرنيم حيات بلدجيسي يول گؤستره نيم                    اَن بؤيوك صنعتكار داهي آتادير اولاد گؤردون مجليس لرده شاخ دورار         آتاسيز اولاد بؤينونو بورار اولادا وار گونده مجليس لر قورار                اونون آرخاسيندا، اوداغ آتادير آتا سيز بير كسين اولماز حورمتي                     ياخشي اوغول چكر آتا حسرتي تئز تئز دوشسون يادا آتا صوحبتي                    آتاسيز چكيلن بير آه آتادير عمي لر، دايي لار دورا يان يانا                   قارداش باجيلار ، جان دئيه سانا باشيوي ديزينه قوي سادا آنا                    يئنه دار مقامدا پناه آتادير ***************** كوچوب گئدون سون منزيله      سنسيز گولمز اؤزوم آتا سن يانان چيراغيم ايدون          اَن ايستي قوجاغيم ايدون هم آرخام ، داياغيم ايدون          سنسير نئجه دؤزوم آتا اولومونه ، ائل آغلادي        يئر آغلادي ، گؤي اغلادي اوجاقيمدا ، غم چاغلادي           درديم ، دؤزوم دوزم ،آتا سنين باالان بو حالينان            دوزمه ييره م، يوخلوقونا كعبه م ، پيريم، مزارينا             قوربان اولوم ، اؤزوم  آتا ***************** مزارينا ديز كو چه ره ك آغلارديم       چيچك لري با داشينا باغلارديم سونرا گونلي ياماج لارا قالخارديم        اَليم چاتمير، مزارينا آي آتا حسرتلي يم اؤز يوردوما آي آتا           آي آتا، آي تا، آي آتا يوخولاردا ، روحونلا گؤرشورم            ديز كؤچورم ، اللريني اوپو رم نه دن سني هر واخت كوسگون گورورم       اولاجاغيم نه دي بيلمم آي آتا سجده قيلام من روحونا اي آتا           حسرتلي اؤز يوردوما آي آتا   ***************** ای وای سنون قصه جانسوزوی هر کس کی اشیتدی         بیر آه چکیب کوسدی فلکدن سنه خاطر ای دوست سنون شانسوی هر کس کی بولوردی          چوخ آرزولارين آتدی نظردن سنه خاطر *****************ئولمه ، توپراقلارا وئرمه رم سنی          یئرین قوللارمین ...

  • شعر سنگ مزار میرزاده عشقی

    میرزاده عشقی : خاکم به سر ز غصه به سر خاک اگر کنم   خاک وطن که رفت، چه خاکی به سر کنم   من آن نیم که به مرگ طبیعی شوم هلاک وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم     معشوق «عشقی» ای وطن، ای عشق پاک ما   ای آنکه ذکر عشق تو شام و سحر کنم شعر از میرزاده عشقی - روحش شاد

  • شعرهاي زيبا و مفهومي مخصوص مادر

    یاد دارم کودکی بودم خردبا صدای گرم مادرهر صبحدمدر میان بستری نرم و تمیزمی گشودم چشم بر نور سفیدمی گشودم دل بر نور امیدیاد دارم سفره خانه مابوی سنت می دادداخل خانه ماجلوه ای زیبا داشتاز زن ایرانیجلوه ای از یک شمعذره ذره می سوختو نداشت پرو اییکه به آخر برسدکودکم هوش بدارقبر مادر اینجاستجای مادر خالیستدل من تنگ شدهمادرم دیگر نیست شاهین ز. رضایی -------------------------------------------------------------------------------- شد صفحه روزگار تیرهتا دفتر من گشود مادراز هستی من، نشانه ای نیستخود بودن من چه بود، مادرناموخت مرا زمانه درسیرندانه ام آزمود، مادرمن در یتیم و گردش چرخاز دست توام ربود مادردر دامن روزگارم افکنداز دامن خود چه زود مادرحالیست مرا که گفتی نیستگریم همه رود رود مادرهر روز سپهر سفله داغی بر داغ دلم فزود مادراز اختر من شدست گوییدریای فلک کبود مادراین ابر منم کز آتش دلبر چرخ شدم چو دود، مادربا من همه بخت در ستیزاستمن خاستم، او غنود، مادرابریشم بخت من تهی گشتیکباره ز تار و پود، مادر این کودک درد آشنا راایکاش نزاده بود، مادرشعریست که در غم تو، فرزندبا خون جگر سرود مادر تابستان 44 محمد معلم -------------------------------------------------------------------------------- عشق يعنی چه؟ عشق يعنی پر گسستن در هوايه بيشه زار عشق يعنی پاره پاره کردنه زنجيره تن عشق يعنی گريه کردن با صدايه مادرم عشق يعنی آسمانی زيستن عشق يعنی پرسه در قلبه مادر زدن عشق يعنی بغض کردن با صدايه مادرم عشق يعنی خلوته سکوته مادرم عشق يعنی هستی و ماوايه من عشق يعنی سبزيه فصله بهار عشق يعنی يعنی رنگه سبزه بيشه زار عشق يعنی جا نمازه مادرم عشق يعنی مشقه شب در پيکرم عشق يعنی کودکانه زيستن عشق يعنی فرياده دله بی مادران عشق يعنی چرخشه نيلوفری بر دوره ياس عشق يعنی پيچشه تسبحه مادرم عشق يعنی مردانگی همچون علی عشق يعنی مردمه ايرانه من عشق يعنی يک صدايه آشنا عشق يعنی نم نمه باران در بوته ها   -------------------------------------------------------------------------------- مادر ای مهر آسمان افروز گرمی ی کلبهء دل سردم بيتو در انعقاد تنهايی ماتمم حسرتم غمم دردم در طراوت سرای باغ اميد شاخه های شکستهء زردم بيتو تا زنده ام شکسته ترم دل پر عقده را کجا ببرم تا در اقليم کاج ها رفتی پايمال خزان غم شده ام از نم اشک صبح و گريهء شام همچو ديوار کهنه خم شده ام هارون راعون   -------------------------------------------------------------------------------- مادر   نرفت از سرم هـــــر گز هواي تو مادرهنوز مي تپد اين دل براي تو مـــــــــادر چســـــــان زبان بگشايم كه خجلت آهنگمنكرده ام دل و جـــــــــان را فداي تو مادر چه چـــــاره گر نبرم داغ هجر تو به عدماميد قلب حزينم لــــــــــــــقاي ...

  • مادر، برای غربت انسان گریستم

    یا در حضورِ ناز تو پنهان گریستم یا برمزارت از دل و از جان‌گریستم  

  • شعر :« مادر » شاعر : « کارو »

    شعر :« مادر » شاعر : « کارو »    همره باد از نشیب و از فراز کوهساران از سکوت شاخه های سرفراز بیشه زاران می خراشد قلب صاحب مرده ای را سوز سازی ساز نه ، دردی ، فغانی ، ناله ای ، اشک نیازی مرغ حیران گشته ای در دامن شب می زند پَر میزند پَر ، بر در و دیوار ظلمت میزند سَر ناله می پیچد به دامان سکوت مرگ گستر :   این منم ، فرزند مسلول تو مادر ، بازکن دَر بازکن در ، بازکن تا بینمت یکبار دیگر چرخ گردون زآسمان کوبیده اینسان بر زمینم آسمان قبر هزاران ناله کنده بر جبینم تار غم گسترده پرده روی چشم نازنینم خون شد از بس که مالیدم به دیده آستینم کوبکو پیچیده دنبال تو فریاد حزینم اشک من در وادی آوارگان آواره گشته درد جانسوز مرا بیچارگی ها چاره گشته سینه ام از دست این تک سرفه ها صدپاره گشته   بر سر شوریده جز مهر تو سودایی ندارم بازکن مادر ، ببین از بادۀ خون مستم آخر خشک شد ، یخ بست ، بر دامان حلقه دستم آخر آخر ای مادر زمانی من جوانی شاد بودم سر بسر دنیا اگر غم بود ، من فریاد بودم هرچه دل می خواست در انجام آن آزاد بودم صید من بودند مهرویان و من صیاد بودم بهر صدها دختر شیرین صفت فرهاد بودم   درد سینه آتشم زد ، ز اشک تر شد پیکر من لاله گون شد سر بسر از خون سینه بستر من خاک گور زندگانی شد ، دربدر خاکستر من پاره شد در چنگ سرفه پرده در پرده گلویم وه ، چه دانی سل چها کرده ست با من ؟ من چه گویم ؟ همنفس با مرگم و دنیا مرا از یاد برُده ناله ای هستم کنون در چنگ یک فریاد مُرده این زمان دیگر برای هر کسی مردی عجیبم زآستان دوستان مطرود و در هرجا غریبم غیر طعن و لعن مردم نیست ای مادر نصیبم زیورم پشت خمیده ، گونه های گود زیبم   خواهی ار جویا شوی از این دل غمدیدۀ من بین چه سان خون می چکد از دامنش بر دیدۀ من وه ، زبانم لال ، این خون دل افسرده حالم گر که شیر توست ، مادر ... بی گناهم ، کن حلالم آسمان ، ای آسمان ، مشکن چنین بال و پرم را بال و پر دیگر چرا ؟ ویران که کردی پیکرم را بس که بر سنگ مزار عمر کوبیدی سرم را باری امشب فرصتی ده تا ببینم مادرم را سر به بالینش نهم ، گویم کلام آخرم را گویمش مادر چه سنگین بود این باری که بردم خون چرا قی می کنم مادر ؟ مگر خون که خوردم ؟   سرفه ها ، تک سرفه ها ، قلبم تبه شد ، مُرد ، مُردم بس کنید آخر خدارا ، جان من بر لب رسیده آفتاب عمر رفته ، روز رفته ، شب رسیده زیر آن سنگ سیه گسترده مادر ، رختخوابم سرفه ها محض خدا خاموش ، می خواهم بخوابم عشق ها ، ای خاطرات ، ای آرزوهای جوانی اشکها ، فریادها ، ای نغمه های زندگانی سوزها ، افسانه ها ، ای ناله های آسمانی دستتان را می فشارم با دو دست استخوانی آخر امشب رهسپارم ، سوی خواب جاودانی هرچه کردم ...

  • بررسی سنگ نبشته های مزار شهدا

    بررسی سنگ نبشته های مزار شهدا <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />   توسط جمعی از کارشناسان مردم شناسی   از سوی سازمان میراث فرهنگی کشور     در این مجموعه سنگ نبشته های مزار شهدا در زنجان ، مازندران ، سیستان و بلوچستان ، یزد ، بیرجند ، گناباد ، تربت حیدریه ، شیراز ، آباده و کازرون ، اراک ، همدان ، باختران ، کرمان ، کرمان ، رفسنجان ، بم ، تهران   (قطعه 17)، هرمزگان ، تبریز ، مراغه، میانه، اهواز و دزفول بررسی شده است .   بدون تردید هر یک از نشانه های روی قبر ها نشانه فرهنگ سنتی و مذهبی خاص هر شهر را دارند و با اعتقاد به معاد و جاودانگی روح در تفکر مردم آن شهر ارتباط دارد . مثلا «آرامگاه ابدی» کنایه از این است که زندگی با مرگ به آخر نمی رسد و مرگ جاودانگی است ، ملحق شدن به ابدیت است نه عدمیت . و یا «شهید شاهد» اشاره به زنده بودن شهید دارد که قران مکر این نکته را تائید و تاکید نموده است و به همین دلیل رسیدن به درجه شهادت را نیل به مدارج عالی می داند . در عین حال از گذشته های دور تا کنون سنگ نبشته ها حاوی تاریخی دور بوده اند که ما را از دوره های مختلف تاریخی آگاه می کنند و از همین رو بسیاری از اطلاعات ما از نیاکانمان به واسطه نوشته ها و نقوش همین سنگ نبشته ها هستند ! این سنت در بین مردم حفظ شده و ما این فرهنگ را روی سنگ قبرمزار درگذشته گانمان و به خصوص شهدا در دوره های مختلف می بینیم . کتاب بررسی سنگ نبشته های مزار شهدا در استان های مختلف به بررسی دقیقی از این سنگ ها ، اندازه ، ظاهر ، متن ، نوع نوشته ها ، معنای نوشته ها و ...پرداخته است .     1- نام و موقعیت قبرستان ها در شهرستان های مختلف   محل دفن شهدا در بسیاری از شهرها جداگانه و با عنوان هایی مجزا هستند مثل گلزار شهدا دارالرحمه شیراز یا گلزار شهدا کازرون که به این ترتیب نوع قبر ها و اطراف قبور و نحوه رفت و آمد مردم به آنها متفاوت است . در بسیاری از شهر های دیگر مزار شهدا در کنار قبور سایر رفتگان قرار گرفته که با نام هایی مثل باغ فردوس ، بهشت زهرا ، باغ بهشت و ... نام گذاری می شوند . در برخی از شهرها مثل زنجان مزارپایین و مزار بالا دارند ، مزار پایین برای مردم متوسط و محروم جامعه است و مزار بالا که در قسمت شمالی شهر قرار گرفته است به متمولین شهر تعلق دارد و نکته جالب در این است که تعداد بیشتر شهدا متعلق به مزار پایین است و این مسئله مبین بسیج نیرو های مردمی است که اکثریت آنها از طبقات محروم و مستضعف جامعه هستند و در عین حال هیچ تفکیکی بین درجه نظامی و یا تحصیلی این شهدا قائل نشده اند . نکته دیگر اینکه این قبرستان ها عموما در نزدیکی شهر ها قرار گرفته اند و پس از سالها  ...