همای درآغوش خداوند

  • اصلا حسین ، جنس غمش فرق میکند ..

    اصلاً حسین جنس غمش فرق می‏کند این راه عشق پیچ و خمش فرق می‏کند اینجا گدا همیشه طلبکار می‏شود اینجا که آمدی کرمش فرق می‏کند شاعر شدم برای سرودن برایشان این خانواده، محتشمش فرق می‏کند “صد مرده زنده می شود از ذکر یا حسین” عیسای خانواده دمش فرق می‏کند از نوع ویژگی دعا زیر قبه اش معلوم می‏شود حرمش، فرق می‏کند تنها نه اینکه جنس غمش، جنس ماتمش حتی سیاهی علمش، فرق می‏کند با پای نیزه روی زمین راه می‏رود خورشید کاروان؛ قدمش فرق می‏کند من از حسینُ منّیِ پیغمبر خدا فهمیده ام حسین همش فرق می‏کندنویسنده:زمانیان



  • می خوام برگردم به روز های کودکی...

    می خوام برگردم به روز های کودکی...

      می خوام برگردم به روز های کودکی   آن زمان که پدر تنها قهرمان بود   عشق تنها درآغوش مادرخلاصه می شد   بالاترین نقطه ی زمین شانه های پدر بود   بدترین دشمنانم خواهران وبرادران خودم بودند   ...تنها دردم زانوهای زخمی خودم بود   ...تنها چیزی که می شکست اسباب بازی های خودم بود 

  • فضایل علی(ع)

    الگو گرفتن يک الگو بله! خود امير المومنين  در جواني شان , الگو داشته اند. الگويشان نيز پيامبر بوده است . از علي (ع) از شش سالگي همراه و همراز پيامبر و در خانه ايشان زندگي مي کرده اند و در همه امور زندگي شان , حتي جزيي ترين مسايل هم به پيامبر اقتدا مي نمودند يعني خود ايشان هم از يک انسان کامل و والاي ديگر الگو مي گرفته اند اما چگونه؟ پيامبر اکرم (ص)  و علي(ع) همواره با هم بودند. از هنگام عبادت و خلوت در غار حرا گرفته تا مراحل مختلف دعوت خويشان دعوت عمومي در خانه خدا و حتي سفرههاي تبليغي پيامبر. علي (ع) هميشه اول صبح به ديدار پيامبر مي رفت و آنگاه يکديگر را شاداب در آغوش مي کشيدند و احوال هم را مي پرسيدند . آندو بزرگوار اوقات زيادي از شبانه روز را در کنار هم به کار و تلاش مي پرداختند و گاه علي (ع) خالصانه عرق از پيشاني پيامبر پاک مي کرد و ايشان صميمانه از او تشکر مي نمود علي (ع)  خود در اين باره مي فرمايد : (( پيامبر (ص) مرا در دامان خود پروريد. من کودک بودم , پيامبر مرا چون فرزند خود درآغوش گرمش مي فشرد و در استراحتگاه مخصوص خود جاي مي داد... هرگز نيافت که من دروغي بگويم و در کردار من اشتباهي رخ دهد. من همچون بچه شتري تازه که پيوسته به دنبال مادرش هست , دنبال او مي رفتم . او هر روز نکته اي تازه اي از اخلاق براي من آشکار مي ساخت و مرا فرمان مي داد که در خط او حرکت کنم . ان حضرت مدتي از سال در کوه حرا به سر مي برد و کسي جز من او را نمي ديد... من نوروحي و رسالت را مي ديدم و بوي خوش و دل انگيز نبوت را احساس مي کردم ... موقعيتي که من در محضر رسول الله داشتم براي هيچ کس نبود))ـ بسيار خوب!تمام اين حرف ها درست ! اما حضرت علي (ع) , پيامبر را مي ديده اند و وجود ايشان را لمس مي کرده اند و به ايشان اقتدا مي کرده اند اما من چه که حضرت علي (ع) را نمي بينم , چگونه مي توانم از ايشان الگو بگيرم !؟ تاريخ که روح , افعال و رفتار اميرالمومنين را ديده و نقل کرده است . از او استفاده کن ! از ديدگان تاريخ!؟ شجاعت , جوانمردي و شورمندي حضرت علي (ع) آري ! مگر تو نمي گفتي الگويي مي خواهي که تو را به شور بياورد . آنچه مي تواند يک جوان را به شور بياورد ,  ديدن حماسه آفريني ها و شورمندي هاي کسي است که به او علاقه مند است . حال چه کس ديگري را سراغ داري که به اندازه اميرالمومنين , حماسه آفريده باشد در همان کودکي که مصادف بود با آغاز بعثت پيامبر ,  کودکان به تحريک مشرکان پيامبر را آزار مي دادند و سنگ مي پراندند, با شجاعت از اطراف پيامبر دور مي کرد . چه کسي , شب را در بستري پر خطر بجاي ديگري , بجاي محبوبش خوابيده و از آن شب بعنوان لذت بخش ترين شب عمرش ياد کرده است ؟ مگر رشادت هاي امير المومنين ...