گنبد سلطانيه ؛شاهكار هنر معماري‌ ايران‌ و جهان‌ اسلام‌



 گنبد سلطانيه ؛شاهكار هنر معماري‌ ايران‌ و جهان‌ اسلام‌  

هدیه دیگری از تبیان : طرح مشارکت ایرانسل و تبیان : 
کلیه مشترکین و کاربران ایرانسل می توانند با ارسال پیامک به شماره 8282 و درج کلمه hekmat در پیام کوتاه خود ؛ به صورت تصادفی و Random یکی از حکمتهای پربار حضرت علی (ع) را به صورت متن دریافت نمایند . 
 
 مقبره‌ اولجايتو محمد معروف‌ به‌ گنبد سلطانيه‌ كه‌ يكي‌ از شاهكارهاي‌ هنر معماري‌ ايران‌ و دنياي‌ اسلام‌ به‌ شمار مي‌آيد، در چهل‌ كيلومتري‌ جنوب‌ شرقي‌ شهرستان‌ زنجان‌ و در شهر سلطانيه‌ واقع‌ شده‌ است‌. اين‌ بناي‌ معظّم‌ در جنوب‌ راه‌ تهران‌ ـ تبريز با فاصلة‌ حدود 5 كيلومتري‌ جاده‌ اصلي‌ در دشت‌ مسطّح‌ سلطانيه‌ هنوز برپاست‌. 

تاريخ‌ بنا:  

مطابق‌ نوشته‌هاي‌ آشوري‌، در سدة‌ هشتم‌ قبل‌ از ميلاد قوم‌ ساكاراتي‌ها در دشت‌ سلطانيه‌ سكونت‌ داشته‌اند ،در زمان‌ فرمانروايان‌ دولت‌ ماد، نام‌ اين‌ محل‌ «اريباد» بوده‌ و پارتيان‌ آن‌ را «ارساس‌» ناميده‌اند، از اين‌ تاريخ‌ به‌ بعد تا دورة‌ مغول‌ اطلاع‌ دقيقي‌ از منطقة‌ سلطانيه‌ در دست‌ نيست‌. حمدالله‌ مستوفي‌ در وصف‌ سلطانيه‌ در كتاب‌ نزهة‌ القلوب‌ مي‌نويسد : 

 اين‌ محل‌ قبل‌ از سلطنت‌ سلطان‌ محمد خدابنده‌ به‌ نام‌ شهرياز يا شهريار موسوم‌ بوده‌ است‌ . 

اين‌ ناحيه‌ در زمان‌ ايلخانان‌ مغول‌ آباد مي‌گردد و قبل‌ از آن‌ ،جز جلگه‌اي‌ وسيع‌ با مراتع‌ سبز و خرم‌ و شكارگاه‌هاي‌ متعدد و متنوع‌ ،چيز ديگري‌ نبوده‌ است‌ .سلاطين‌ مغول‌ پس‌ از استقرار در ايران‌ و پايتخت‌ قرار دادن‌ تبريز، اغلب‌ براي‌ گذراندن‌ ايام‌ و به‌ عزم‌ شكار به‌ اين‌ منطقه‌ روي‌ مي‌آوردند. به‌ جهت‌ وضع‌ طبيعي‌ اين‌ ناحيه‌ ،ارغون‌ خان‌ به‌ آقاخان‌ فرزند هولاكوخان‌ ،چهارمين‌ سلطان‌ مغول‌، فرمان‌ صادر مي‌كند كه‌ شهري‌ مناسب‌ در سلطانيه‌ ايجاد نمايد، اين‌ دستور اجرا مي‌شود و در سال‌ 1270 ميلادي‌ اين‌ دشت‌ حاصلخيز به‌ عنوان‌ محل‌ شهر جديد انتخاب‌ مي‌شود و عمليات‌ ساختماني‌ ديوار شهر آغاز مي‌گردد . 

عمر ارغون‌ كفاف‌ نمي‌دهد و پس‌ از مرگ‌ او غازان‌ خان‌ ، فرزندش‌ ، به‌ سلطنت‌ مي‌رسد و دنبالة‌ كارِ پدر را ادامه‌ مي‌دهد. بعد از غازان‌خان‌ هم‌ ، برادر و فرزندانش‌ نسبت‌ به‌ توسعة‌ شهر اقدام‌ كردند. اما اهميت‌ اين‌ شهر در زمان‌ سلطان‌ محمد خدابنده‌ كه‌ به‌ سال‌ 703 هجري‌ قمري‌ به‌ سلطنت‌ رسيد، به‌ اوج‌ خود مي‌رسد. به‌ دستور وي‌ شهر بزرگ‌ مي‌شود و به‌ نام‌ سلطانيه‌ (يعني‌ مقر سلطنت‌ پادشاهان‌ مغول‌) نامگذاري‌ مي‌شود. از اين‌ تاريخ‌ به‌ بعد اين‌ شهر به‌ اين‌ نام‌ شهرت‌ پيدا مي‌كند و سلطانيه‌ مركز تجارت‌، صنعت‌، هنر و سياست‌ آن‌ زمان‌ مي‌شود، به‌ طوري‌ كه‌ حمدالله‌ مستوفي‌ ادعا كرده‌ است‌: «سلطانيه‌ مركز واقعي‌ ايران‌ در زمان‌ سلطان‌ محمد خدابنده‌ بود و اين‌ جا را به‌ نام‌ «ميانه‌ ايران‌ زمين‌» خوانده‌ است‌» و اضافه‌ مي‌كند كه‌ «در اين‌ تاريخ‌ در هيچ‌ شهري‌ از ايران‌ ساختمان‌هاي‌ باشكوه‌ و معظمي‌ مانند سلطانيه‌ ديده‌ نمي‌شود. و شهر سلطانيه‌ در اين‌ زمان‌ از هر لحاظ‌ به‌ اوج‌ ترقي‌ و شكوفايي‌ خود رسيده‌ است‌ ».

 اما اين‌ جلال‌ و شكوه‌ ديري‌ نپاييد و عروس‌ شهرهاي‌ ايران‌ پس‌ از مرگ‌ سلطان‌ محمد به‌ سال‌ 716 هجري‌ رو به‌ زوال‌ مي‌گذارد. بعد از اولجايتو محمّد (خدابنده‌) با اين‌ كه‌ شهر مقر حكومت‌ ابو سعيد بهادرخان‌ فرزند سلطان‌ خدابنده‌ گرديد ولي‌ رونق‌ و صفاي‌ اين‌ پايتخت‌ كم‌ كم‌ از دست‌ رفت‌ و شهر بزرگ‌ سلطانيه‌ مورد بي‌ مهري‌ قرار گرفت‌ .و سرانجام‌ بر اثر حمله‌ تيمور گوركاني‌ وضع‌ شهر دگرگون‌ و به‌ كلي‌ خالي‌ از سكنه‌ گرديد. ولي‌ با اين‌ كه‌ كلية‌ ابنيه‌ و آثار محو و نابود گرديد ،آرامگاه‌ سلطان‌ محمد خدابنده‌ مورد احترام‌ قرار گرفت‌ و دستبردي‌ به‌ آن‌ زده‌ نشد، به‌ همين‌ جهت‌ امروز، تنها اثر مهمي‌ كه‌ در دشت‌ سلطانيه‌ مشاهده‌ مي‌شود همين‌ گنبد معروف‌ است‌ .گنبد سلطانيه‌ كه‌ قرن‌هاست‌ پابرجا و استوار، يكتا و بي‌رقيب‌ در وسط‌ جلگه‌ خودنمايي‌ مي‌كند، يادگاري‌ است‌ از شهري‌ كه‌ روزگاري‌ ، قلب‌ امپراتوري‌ ايلخانان‌ مغول‌ بوده‌ است‌ . 


 ايجاد گنبد: 

 گنبد عظيم‌ و باشكوه‌ سلطانيه‌ در زمان‌ سلطان‌ محمد خدابنده‌ بين‌ سالهاي‌ 713-703 هجري‌ قمري‌ بنيان‌ نهاده‌ شد . ظاهراً هنگامي‌ كه‌ اولجايتو (سلطان‌ محمد خدابنده‌) ،امر به‌ احداث‌ آرامگاه‌ كرد هنوز يكي‌ از مذاهب‌ اسلام‌ را به‌ عنوان‌ مذهب‌ رسمي‌ انتخاب‌ ننموده‌ بود. در حدود سال‌ 709 هجري‌ زماني‌ كه‌ كارِ ساختمان‌ گنبد رو به‌ اتمام‌ بود سفري‌ به‌ عراق‌ نمود و تربت‌ پاك‌ حضرت‌ علي‌ (ع‌) و امام‌ حسين‌ (ع‌) را در نجف‌ و كربلا زيارت‌ كرد . بنا به‌ قولي‌ بر اثر تشويق‌ و ترغيب‌ علما و روحانيان‌ بزرگ‌ شيعه‌ كه‌ در آن‌ زمان‌ در دستگاه‌ حكومتي‌ صاحب‌ منزلتي‌ بودند، اولجايتو مذهب‌ شيعه‌ را به‌ عنوان‌ مذهب‌ رسمي‌ پذيرفت‌. به‌ دنبال‌ قبول‌ مذهب‌ تشيع‌، اولجايتو تصميم‌ گرفت‌ كه‌ آرامگاه‌ خود را به‌ ائمة‌ اطهار اختصاص‌ دهد. به‌ اين‌ منظور قصد انتقال‌ اجساد مطهر آنان‌ را به‌ سلطانيه‌ داشت‌ تا به‌ رونق‌ تجاري‌ و اهميت‌ مذهب‌ و پايتخت‌ جديد التأسيس‌ خود بيافزايد. لذا دستور داد تا تزيينات‌ داخلي‌ بنا را كه‌ تا آن‌ روز انجام‌ نگرفته‌ بود، طوري‌ بپردازند كه‌ در آن‌ شعاير مذهب‌ تشيع‌ به‌ خوبي‌ مورد استفاده‌ قرار گيرد .به‌ همين‌ جهت‌ بود كه‌ كلمة‌ «علي‌» به‌ طور مكرر با كاشي‌ در متن‌ آجر نوشته‌ شد ،اما انتقال‌ اجساد ائمه‌ با مخالفت‌ شديد روحانيان‌ شيعه‌ در نجف‌ و كربلا مواجه‌ شد . 

گويند، وقتي‌ مردم‌ نجف‌ و كربلا از تسليم‌ جسد امامان‌ خودداري‌ كردند، ساختمان‌ سلطانيه‌ دوباره‌ به‌ هدف‌ پيشين‌ خود يعني‌ آرامگاه‌ اولجايتو اختصاص‌ يافت‌ . بدين‌ منظور تزيين‌ كلية‌ قسمت‌هاي‌ داخلي‌ بنا تجديد و تغيير داده‌ شد . 


  شرح‌ مختصر گنبد سلطانيه‌: 

 بناي‌ معظّم‌ و تاريخي‌ سلطانيه‌ از زمان‌هاي‌ دور مورد توجه‌ عموم‌ سيّاحان‌ و جهانگردان‌ و علاقه‌مندان‌ به‌ آثار تاريخي‌ بوده‌ و از ديرباز مورد بازديد آنها قرار گرفته‌ و هريك‌ به‌ نوبه‌ خود شرح‌ مبسوطي‌ دربارة‌ اوضاع‌ اين‌ بنا نوشته‌اند. حافظ‌ ابرو، از مؤرخان‌ دورة‌ تيموري‌ دربارة‌ آن‌ مي‌گويد : 

«بناي‌ بي‌ نظيري‌ است‌ كه‌ مانند آن‌ در اقصي‌' نقاط‌ دنيا وجود ندارد ». 


آندره‌ گدار فرانسوي‌ بناي‌ مزبور را اين‌ گونه‌ شرح‌ مي‌دهد:«به‌ طور قطع‌ عالي‌ترين‌ نمونة‌ معماري‌ مغول‌ و يكي‌ از بهترين‌ دست‌ آوردهاي‌ معماري‌ اسلامي‌ ايران‌ و از نظر فني‌ شايد جالب‌ترين‌ آنان‌ است‌ ». 

 بلنداي‌ اين‌ گنبد با هشت‌ مأذنه‌ آن‌ به‌ نحوي‌ انتخاب‌ شده‌ تا در گسترش‌ شهر گم‌ نشود. در حقيقت‌ اين‌ بنا، گذشته‌ از عملكردهاي‌ واقعي‌ كه‌ مورد توجه‌ و مقصود سازنده‌ آن‌ بوده‌ است‌ ، به‌ صورت‌ يك‌ برج‌ نيز عمل‌ مي‌كرده‌ است‌ . زيرا كه‌ بناي‌ رفيع‌ گنبد سلطانيه‌ تقريباً در وسط‌ دشت‌ بنا شده‌، از هر سو قابل‌ رؤيت‌ است‌ . 

 بي‌ شك‌ اين‌ گنبد يك‌ اثرِ منحصر به‌ فرد و شاهكار هنرِ معماري‌ است‌ و در مقايسه‌ با آثار مشابه‌، نقطه‌ اوج‌ موفقيت‌ معماري‌ را نشان‌ مي‌دهد . به‌ گفته‌ آندره‌ گدار:«اينك‌ برمي‌گرديم‌ به‌ يك‌ مرحله‌ مهم‌ از تاريخ‌ هنر ايران‌، يعني‌ موقعي‌ كه‌ بزرگ‌ترين‌ گنبد در اين‌ كشور به‌ آسمان‌ برخاست‌ و براي‌ مدتي‌ پيروزي‌ هنرِ ساختمان‌ را به‌ هنرِ تزييني‌ تأمين‌ نمود ».  

 گنبد عظيم‌ سلطانيه‌ بر فراز بناي‌ هشت‌ گوشه‌اي‌ تعبيه‌ شده‌ است‌. بر روي‌ هر كدام‌ از جرزهاي‌ هشت‌ گانه‌ در بالا، آثار مناره‌هايي‌ به‌ قطر يك‌ متر و به‌ بلنداي‌ 5/3 متر كه‌ با زيباترين‌ معرق‌ كاري‌ مزين‌ شده‌اند، باقي‌ است‌. داخل‌ اين‌ مناره‌ها پلكان‌ مارپيچي‌ به‌ عرض‌ 70 سانتي‌ متر كه‌ به‌ حول‌ قطر 20 سانتي‌ متر مي‌پيچند طراحي‌ شده‌ است‌ . اين‌ مناره‌ها فشار گنبد را عموداً خنثي‌ مي‌نمايند. عقايد مختلفي‌ در مورد انتخاب‌ هشت‌ ضلعي‌ بنا، عنوان‌ مي‌شود. عده‌اي‌ اين‌ انتخاب‌ را به‌ دليل‌ ايستايي‌ و استحكام‌ بنا دانسته‌اند، برخي‌ به‌ آن‌ نشانه‌هاي‌ مذهبي‌ و مقدس‌ داده‌اند. آنچه‌ مسلم‌ است‌ عدد هشت‌، نه‌ مقدس‌ است‌ و نه‌ دليل‌ مذهبي‌ دارد. صرفاً انتخاب‌ اين‌ طرح‌ از روي‌ محاسبات‌ تجربي‌ معماري‌ و به‌ خاطر مركزيت‌ و ايستايي‌ و احتمالاً ايجاد ساعت‌ آفتابي‌ در نظر گرفته‌ شده‌ است‌ و يا بيشتر جهت‌ نشان‌ دادن‌ تزيينات‌ و زيبايي‌ بدنه‌ گنبد در تمام‌ طول‌ روز است‌ . 

از نظر معماري‌، اين‌ مقبره‌ تقليد از هيچ‌ بنايي‌ نيست‌ بلكه‌ اختراعي‌ است‌ براي‌ ساختن‌ بنايي‌ به‌ اين‌ بزرگي‌ مركب‌ از برج‌ هشت‌ گوش‌ و گنبد مكعب‌ . اين‌ بناي‌ تاريخي‌ داراي‌ سه‌ درِ ورودي‌ بزرگ‌ بوده‌ است‌ كه‌ امروز درِ ورودي‌ اصلي‌ آن‌ بسته‌ شده‌ است‌ . بنا داراي‌ هشت‌ پلكان‌ مارپيچي‌ و يا حلزوني‌ است‌ كه‌ در بين‌ جرزها جاي‌ گرفته‌ و به‌ طبقات‌ بالا و ايوان‌ها راه‌ دارند. بر فراز چهار ايوان‌ اصلي‌ و بزرگ‌، چهار پنجرة‌ بزرگ‌ قرار دارد كه‌ روشنايي‌ داخل‌ بنا را تأمين‌ مي‌كنند و همچنين‌ از اين‌ پنجره‌ها جهت‌ تشخيص‌ زمان‌ نيز استفاده‌ مي‌شده‌ است‌ .

يكي‌ از خصوصيات‌ اصلي‌ و منحصر به‌ فرد اين‌ گنبد دو جداره‌ بودن‌ آن‌ است‌ و لذا سن‌ پائولزي‌ دربارة‌ آن‌ مي‌گويد: «به‌ نظر من‌ نمي‌توان‌ در دنيا بنايي‌ به‌ اين‌ خصوصيات‌ قبل‌ از بناي‌ سلطانيه‌ پيدا كرد. از اين‌ رو اهميت‌ بنا در دنيا شايان‌ ذكر است‌ ». 

 در آخر مي‌توان‌ گفت‌ بنايي‌ كه‌ به‌ اين‌ ترتيب‌ آرايش‌ يافته‌ تأثير عجيب‌ يك‌ ساختمان‌ هوايي‌ را به‌ انسان‌ مي‌دهد. در بعضي‌ از روزها، گنبد درخشان‌ سلطانيه‌، بر روي‌ پايه‌ خاكي‌ رنگ‌ و مناره‌هاي‌ درخشان‌ ،چنان‌ مي‌نمايد كه‌ در آسمان‌ بال‌ گشوده‌ است‌. اين‌ اثر زيبا و دل‌انگيز مولود هنري‌ است‌ كه‌ با ظرافت‌ خاص‌ ،رنگِ لاجورديِ حاشية‌ گنبد را با رنگ‌ طبيعيِ آجر ،انس‌ داده‌ و بيننده‌ را به‌ تمجيدِ ذوق‌ زينت‌گرِ معمار و هنرِ سازندة‌ آن‌ وا مي‌دارد . 

 با ملاحظه‌ دقيق‌ اين‌ بناي‌ عظيم‌ به‌ نظر مي‌رسد كه‌ علاوه‌ بر محل‌ آرامگاه‌ اصلي‌ كه‌ شامل‌ ساختمان‌ مركزي‌ گنبد است‌ و به‌ نام‌ تربت‌ خانه‌ شهرت‌ دارد، بناهاي‌ ديگري‌ در جنب‌ آرامگاه‌ ساخته‌ شده‌ بوده‌ است‌ . 

 اين‌ گنبد عظيم‌ كه‌ يكي‌ از بزرگ‌ترين‌ گنبدهاي‌ تاريخي‌ اسلام‌ است‌، چندين‌ بار مرمت‌ شده‌ است‌ (در زمان‌ صفويه‌ و قاجاريه‌) و در حال‌ حاضر هم‌ تعميرات‌ اساسي‌ آن‌ ادامه‌ دارد. سلطانية‌ بزرگِ ديروز و شهري‌ كه‌ روزي‌ قلب‌ حكومت‌ مغول‌ در آنجا مي‌زد و فرامين‌ آنها از آنجا صادر مي‌شد ،قدرت‌ و عظمت‌ و شكوهي‌ داشت‌ كه‌ امروز از آن‌ فقط‌ گنبد فيروزه‌اي‌ رنگ‌ سلطانيه‌ ،آرام‌ و استوار در آن‌ دشتِ گسترده‌ به‌ يادگار نشسته‌ است‌ .


مطالب مشابه :


تالار مشاهیر و موزه راک اند رول

معمار کوچک - تالار مشاهیر و موزه راک اند رول - معماری جهان معماری نیوز مشاهیر ایرانی




فرشید موسوی

مشاهیر ایران - فرشید موسوی - معرفی مشاهیر و چهره های ماندگار ایران در حوزه های مختلف علمی




تازه های معماری جهان

وی یکی از مشاهیر معماری جهان در قرن اخیر بود که آثار بسیار ارزنده ای از معماری و نقشه کشی وی




گنبد سلطانيه ؛شاهكار هنر معماري‌ ايران‌ و جهان‌ اسلام‌

هنر معماری گنبد سلطانيه ؛شاهكار هنر معماري‌ ايران‌ و جهان‌ اسلام مشاهیر معماری جهان




برچسب :