نظام رتبه بندی معلمان

نظام رتبه بندی معلمان

«نظام رتبه بندی حرفه ای معلمان و جذب و تامین منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش» در راستای زیر نظام تربیت معلم ومنابع انسانی ، به عنوان یکی از زیر نظام های سند تحول بنیادین آماده شده است. آموزش و پرورش تلاش می کند این خرده نظام سند بنیادین را را به روند اجرا نزدیک سازد.
به گفته وزیر محترم « اهداف جزئیات شیوه نامه ها گزینش وهمچنین ارتقای جایگاه معلمان مورد بررسی وتصویب شورای عالی آموزش وپرورش قرار گرفته و دولت نیز نحوه تشکیل کارگروهای ممیزی استانی عناوین رتبه ها هیات ممیزی استانی ومرکزی نحوه تشکیل گروهها وگواهینامه صلاحیت حرفه ای را مشخص کرده است.» (1)

اما اسناد قابل اتکا در این زمینه ، بیشتر اظهارات شفاهی وکلی وزیرمحترم است ، که ضمن اشاره به همان کلیات بخشهای منتشر شده اسناد مکتوب ، بیشتر ناظر به نتایجی است که پیش بینی می شود از اجرای نظامنامه بدست آید.
مقدمه
«نظام رتبه بندی حرفه ای معلمان و جذب و تامین منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش» در راستای زیر نظام تربیت معلم ومنابع انسانی ، به عنوان یکی از زیر نظام های سند تحول بنیادین آماده شده است. آموزش و پرورش تلاش می کند این خرده نظام سند بنیادین را را به روند اجرا نزدیک سازد.
به گفته وزیر محترم « اهداف جزئیات شیوه نامه ها گزینش وهمچنین ارتقای جایگاه معلمان مورد بررسی وتصویب شورای عالی آموزش وپرورش قرار گرفته و دولت نیز نحوه تشکیل کارگروهای ممیزی استانی عناوین رتبه ها هیات ممیزی استانی ومرکزی نحوه تشکیل گروهها وگواهینامه صلاحیت حرفه ای را مشخص کرده است.» (1)
اما اسناد قابل اتکا در این زمینه ، بیشتر اظهارات شفاهی وکلی وزیرمحترم است ، که ضمن اشاره به همان کلیات بخشهای منتشر شده اسناد مکتوب ، بیشتر ناظر به نتایجی است که پیش بینی می شود از اجرای نظامنامه بدست آید.
نکته قابل تامل، آن است که، بین چشمداشت های معلمان وکم وکیف شیوه های دستیابی به شرایط احراز - با توجه به محتویات سند- فاصله زیادی دیده می شود .هنوز مشمولین طرح ، چشم اندازدقیقی از سند وشیوهای دست یابی به آن در ذهن ندارند. نظامی که قرار است مشارکت همگانی را در آموزش وپرورش بوجود آورد (بند 3و9 اهداف.ص۲۳) نحوه مشارکت معلمان در تدوین آن مشخص نیست .ازاین رو معلوم نیست قرار گرفتن در مسیر اجرا چه بازتاب ها وقضاوتهایی را در جامعه معلمان بوجود خواهد آورد. 
وقتی برنامه ای نیست، دستکم برخی « آرزوی » آن را در دل خود زنده نگه می دارند، اما وقتی برنامه ای بد اجرا می شود خیلی از اشخاص از آن « متنفر » می شوند این وضعیت را میتوان.« تنفر به هنگام بدبودن » و « آرزو به هنگام نبود » نامید. موفقیت در اجرای یک وابسته به پذیرش برنامه و توانایی اجرای آن از سوی عاملین اجراست؛و عامل اجرا افرادی هستند که فراگردهای اجرا را هدایت و حمایت می کنند. البته همۀ تغییرات حاصل جهت دهی عاملین اجرا نیستند. گاه تغییرات طرح ریزی نشده به طور تصادفی یا خودجوش رخ می دهند و حتی در مقابل تغییرات طرح ریزی شده قرار میگیرند و ظهوری بارزتر می یابند.(۲)
سند تحول بنیادین به تنهایی دارای انبوهی از مفاهیم ارزشی قابل اعتنا ومهم در حوزه تعلیم وتربیت است که استخراج آیین نامه ها ودستورالعمل های اجرایی از آن نیازمند تاملات دقیق وحساب شده است هرگونه شتابزدگی برای تدوین زیر نظام ها بدون کارشناسی و مشارکت فکری مشمولان ومطالعه دقیق واکنش های معلمان محکوم به شکست خواهد بود.این امر بدیهی است که حتی برنامه های خوب نیز بدون پیش بینی چگونگی فراهم آوردن موجبات پذیرش و اجرایی آن بیفایده است. 
مستندات این نوشتار
در ارتباط با این خرده نظام تا کنون پنج مستند مکتوب اعم ازمصوب یا غیر مصوب ، منتشر گردیده است که به شرح زیر است:
الف :لایحه پیشنهادی به هیئت دولت برای تقدیم به مجلس شورای اسلامی که در صورت تصویب مقرر است: مقررات اداری واستخدامی کارکنان وزارت آموزش وپرورش بدون الزام به رعایت قانون مدیریت خدمات کشوری و سایر مقررات عمومی بر اساس آئین نامه هایی باشد که به تصویب هیئت دولت می رسد، و نظام پرداخت ها نیز بر اساس تخصص، شایستگی ها وعملکردهای رقابتی مبتنی بر نظام رتبه بندی حرفه ای معلمان خواهد شد که به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده وتوسط دولت اجرا می گردد.
ب:متن پیشنهادی برای تصویب در شورای عالی انقلاب فرهنگی مرتبط با نظام رتبه بندی حرفه ای معلمان و جذب و تامین منابع انسانی.
ج:آئین نامه پیشنهادی برای تصویب در شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص نظام رتبه بندی حرفه ای معلمان .
د: آئین نامه پیشنهادی برای تصویب در شورای عالی انقلاب فرهنگی ، مرتبط با تشکیل هیئت های عالی جذب معلمان.
ه: تصویب نامه شماره 72880/ت49302 ه-مورخه 28/3/92 هیا ت محترم وزیران در خصوص موضوع رتبه بندی حرفه ای معلمان ساماندهی ، جذب وتامین نیروی انسانی.
اسناد مذکور در حد کلیات است، اما در هر حال چهارچوب اصلی نظام رتبه بندی را روشن ساخته است .گرچه به نظر می رسد در بعضی حوزها اسناد پا را فراتر نهاده وآئین نامه به دستورالعمل اجرایی نزدیک شده وجزئیات را نیز ، قید نموده است این موضوع در بخش معیارهای ارزشیابی فعالیت ها، بیشتر مشهود است.
همواره اقدامات وبرنامه علاوه بر کارکردهای آشکار دارای کارکرد های پنهان نیز هستند . محتمل است این زیر نظام ، که ادعا می شود معلم را قله نشین خواهد کرد ، وبه تنهایی انقلابی در سطح آموزش وپرورش بوجود خواهد آورد ! کارکرد های پنهان آن ، نظام تعلیم وتربیت را با ، مسائل عدیده ای روبرو سازد. مهمتر از آن ،ذهن وفکر مشمولان طرح را یکباره دیگر، از تعلیم وتربیت به عنوان وظیفه اصلی واولیه ،به سمت جمع آوری مستندات ومدارک ،برای ارتقاء در نظام رتبه بندی ،سوق دهد.مستنداتی که این باربه نظرمی رسد به دلیل پیامدهای مالی ناشی از ارزیابی آنها،لازم است وقت کافی برای آنها گزارده شود و لازم است وجوه تمایز فراوانی با آثار گذشته داشته باشندزیرا اگر نیاز به تمایز نبود ، حاجتی به نادیده گرفتن بنیادهای پیشین در آموزش های ضمن خدمت وتالیف آثارو نظایر آن دیده نمی شد ، وفقط شرکت دریک آزمون صلاحیت حرفه ای، برای تبدیل وضعیت معلمان در نظام رتبه بندی کفایت می نمود. 
به تبع این اجرا سیستم اداری آموزش وپرورش نیزباید درگیر فرایندهای اجرا ، اعم از تلاش برا تعیین شایستگی ها ی تخصصی استاندارد دوره های ضمن خدمت عمومی وتخصصی - قطعا با رویکردی متفاوت- ارزیابی مقالات علمی وکتب تالیف شده ،ارزشیابی های مورد نظرو... گردد. این امربار جدیدی را بر سیستم اداری تحمیل خواهد کرد. این در شرایطی است که هیچیک از فرایند های گذشته ، تعطیل نشده وسیستم اداری علاوه بر آن باید عهده دار وظایف جدیدی نیز بشود .مگر آنکه قائل شویم قرار نیست اتقاق خاصی در حوزه نظارت واجرا بیش از آنچه تا به امروز وجود داشته است اتفاق بیفتد ،که در این صورت ارزشیابی ها، آثار تالیفات شده و... تفاوت محتوایی چندانی با گذشته نخواهد داشت ومقصود این نظام در بهسازی برنامه های آموزشی وپژوهشی وبه روز شدن دانش معلمان با مشکل مواجه خواهد شد.
البته این امر به معنای انکار ضرورت تحول نیست بلکه اتخاذ پیش بینی های لازم برای تسهیل ودر عین حال دقت در شیوه های عملیاتی کردن نظام رتبه بندی را مد نظر قرار داده است. 
پیش فرض ها:
ما برای تبیین نگاه کلی خویش به نظام رتبه بندی ، فروضی را مسلم دانسته ایم ! وبه فرض تحقق آن به اراپه دیدگاههای خویش پرداخته ایم.، این فرض ها عبارتند از:
1- آموزش وپرورش قادر است ، تمامی سازوکارهای مربوط به آماده سازی سیستم اداری خویش را ، برای اجرای نظام رتبه بندی فراهم آورد.
2- آموزش وپرورش قادر است کاستی های ناشی از ارزیابی فعالیت های معلمان را در تبدیل مفاهیم انتزاعی در فرم ها ، به مفاهیم انضمامی ، برطرف کند ومعیارهای دقیق قابل سنجشی را در دستورالعمل های جدید پیش بینی و پیشنهاد کند، بنحوی که این فرم ها ونتایج ناشی ارزشیابی تفاوت معناداری با فرم هاو ارزشیابی های پیشین داشته باشد.
3-آموزش وپرورش قادر خواهد بود همه ساله 2تا 3 آزمون استاندارد را برای تعیین شایستگی ها ی تخصصی معلمان اجرا نماید.
4- معلمان به منظور ارتقاء منزلت اجتماعی خویش از یک طرف ، وبهره مندی ازمزایای قابل توجه ناشی از قرار گرفتن در رتبه بالاتراز طرف دیگر، انگیزه کافی ، برای تحرک (عمودی صعودی )دردرون این نظام پیدا خواهند نمود.
5- ماده واحده تقدیمی دولت به مجلس محترم ، مصوب خواهد شد وآموزش وپرورش اجازه خواهد یافت تا سیستم متفاوتی را در نظام پرداخت ها داشته باشد.ومتعاقب آن نظامی شکل خواهد گرفت که شرایط ممتازی را برای معلمان رقم خواهد زد. به گفته وزیرمحترم آموزش و پرورش، آنچه که در دولت در خصوص نظام رتبه‌بندی معلمان مصوب شده در چارچوب قانون مدیریت خدمات کشوری است، اما آموزش و پرورش از مجلس درخواست کرده تا این نظام را به صورت مستقل و خارج از قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب کند.(3)
بنابراین در صورت عدم تصویب ماده واحده ، فاصله گرفتن از وضع موجود حداقل در حوزه پرداخت ها، اگر نگوئیم غیر محتمل ،که بسیار دشوار خواهد بود.زیرا باید در درون نظام مدیرت خدمات کشوری به اجرای تغییراتی دست بزند ، که موانع ناشی از آن ، احتمالا تا کنون مانع از تمایزهای تعیین کننده ویا حتی تساویگرایانه شده است.
6- فرض نهایی آن است که ، وزارتخانه های متفاوت نهادهای فرابخشی ودستگاههای دولتی به هنگام پیش بینی اعتبارات سالیانه ، همواره به همراهی با آموزش وپرورش خواهند پرداخت.و مجلس شورای اسلامی نیز،همواره برای ایجاد شرایطی متفاوت وممتاز، در تصویب اعتبارات به همراهی آموزش وپرورش خواهند پرداخت.
یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در این بحث تأمین مالی این طرح است وزیر محترم در این باره گفته است: ۷۰ درصد از اعتبارات نظام رتبه‌بندی معلمان از محل مهندسی نیروی انسانی تأمین می‌شود، وی اظهار داشته: طی سه سال، مهندسی نیروی انسانی در آموزش و پرورش ،به طور کامل اجرا خواهد شد و افرادی که در آموزش و پرورش کار می‌کنند همه در رشته تخصصی خود حضور خواهند داشت. (۴) 
فقدان اعداد وارقام در رابطه با پیش بینی ها ،سبب عدم فهم موضوع توسط معلمان می شود .به این معنی که یا مبلغ مورد نیاز برای مشمولین آنقدر ناچیز است که اجرای یک برنامه مهندسی در طول سه سال برای تامین مال آن کفایت می نماید. یا آنکه میزان اتلاف نیروی انسانی آموزش وپرورش در وضعیت فعلی ،بقدری زیاد است ،که اجرای یک برنامه مهندسی نیروی انسانی باعث تامین 70 درصد منابع مالی طرح خواهد شد.در هر حال چون مجهولات این معادله فراوان است یافتن پاسخ برای آن نیز برای معلمان بسیار دشوار است.
نیم نگاهی به اهداف طرح ونحوه اجرا
افزایش انگیزه و کارایی معلمان در انجام وظایف ، اثر بخشی فعالیت های آنان برای شکوفا شدن شایستگی های دانش آموزان، ارتقای منزلت اجتماعی و صلاحیت و مرجعیت علمی و مهارت های حرفه ای معلمان و بالابردن سطح معیشت آنان، توسعه مشارکت معلمان در فرایند بهسازی برنامه های آموزشی، پژوهشی، تربیتی و فرهنگی، سنجش مستمر صلاحیت های تخصصی و حرفه ای معلمان، ایجاد انگیزه در زمینه سازی برای مشارکت و دخالت دانش آموزان در امر تعلیم و تربیت ، بهبود و ارتقای کیفیت تعلیم و تربیت و ایجاد رابطه بین درجه کارایی و میزان پرداخت، طبقه بندی شایستگی های معلمان حسب شاخص های چهارگانه فرهنگی، تربیتی، آموزشی، پژوهشی و اجرایی از اهداف این نظام است.
بر اساس نظام رتبه‌بندی، پرونده تعیین سطح معلمان برای قرار گرفتن در رتبه‌های مربی معلم، استادیار معلم، دانشیار معلم و استاد معلم در دستور کار قرار می‌گیرد. ضمن آنکه برای تعیین این سطح، معلمان باید شش ماه دوره حرفه معلمی را بگذرانند و پس از گرفتن مجوز گواهی حرفه معلمی، می‌توانند در کلاس‌ها حضور داشته باشند.(5)
ورود به طرح با رتبه « مربی معلم » آغاز می شود وکسب رتبه های بعدی ، مستلزم توقف در رتبه قبلی است.فقط دارندگان مدرک تحصیلی دکتری می توانند به شرط داشتن شرایط با رتبه استادیار معلم وارد شوند. 
وزیر آموزش و پرورش با تاکید بر اینکه مهندسی نیروی انسانی از نظام رتبه‌بندی معلمان آغاز می‌شود، گفته است: پیش‌بینی می‌شود طی سه سال از طریق تعاریفی که برای این نظام رتبه‌بندی شکل گرفته و گزینش تخصصی، بتوانیم نظام رتبه‌بندی معلمان را آغاز کنیم.(6)
چشم انداز طرح برای معلمان جدیدالورود
فرض کنیم معلمی جدیدالورود با مدرک کارشناسی در سال 1392 وارد سیستم آموزشی شود.در صورت احراز کلیه شرایط در سال ششم از خدمت توفیق می یابد در آزمون مرتبه «مربی معلم » شرکت کند و وارد اولین رتبه اصلی نظام شود.همین فرد تا رسیدن به مرتبه «دانشیارمعلم »که سومین وآخرین رتبه معمول از این مدرک تحصیلی است با در نظر گرفتن یک سال تعجیل در سال 22 از خدمت خویش یعنی سال 1414 به رتبه دانشیار معلمی نائل می شود.تحقق این شرایط برای دارنده مدرک کارشناسی ارشد برای ورود به رتبه «استاد معلمی » به عنوان بالا ترین و آخرین رتبه در سال 25 از خدمت اتفاق می افتد ودارنده مدرک دکتری بعد از 20 سال به رتبه مذکور نائل خواهد شد.در این صورت به گفته وزیر، با اجرای این قانون، معلمی که به رتبه استاد معلمی برسد، حداقل 60 تا 70 درصد افزایش حقوق خواهد داشت.(7) 
با توجه به اینکه پایه اولیه حقوق نامشخص است اولا: معلوم نیست افزایش در رتبه های اول تا سوم به ترتیب جند درصد خواهد بود ودر نهایت این نسبت چگونه قرار است تحولی اساسی را ایجاد کند . ثانیا:هیچ مقایسه ای وجود ندارد تا نشان دهد معلمان نسبت به سایرین که در این نظام نیستند چگونه و با چه تفاوتی از نظر حقوق ومزایا ممتاز خواهند شد.60 درصد افزایش اگر به سال نخست ورود سنجیده شود برای دارنده مدرک کارشناسی ارشد با گذشت 24 سال از خدمت وی تا رسیدن به مرتبه استاد معلمی سالانه حدود 2.5 درصد خواهد شد .مگر اینکه منظور وزیر محترم 60 درصد نسبت به رتبه قبلی فرد- یعنی رتبه «دانشیار معلمی»- در یک فاصله 6 ساله باشد ،که در این صورت حسب نظر اعلام شده ،هر ساله 10 درصد افزایش خواهد بود.!
ثالثا: مشخص نیست این امر علاوه بر افزایش سنواتی رایج است ،که در فضای فعلی برای همه کارمندان دولت اعمال می شود، یا نظام مورد نظر، هنوز برای این امر تعریف مشخصی ارائه نداده است.
اکنون به دقیق‌ ترین آماردر دسترس از نیروی انسانی آموزش و پرورش ، وضعیت تحصیلات نیروی انسانی شاغل درآن (البته مربوط به بهمن 1389) یعنی سال تحصیلی 1389-1390 توجه کنیم.گذشت دوسال تحصیلی از این آمار، ممکن است تغییر اندکی در آن بوجود آورده باشد.که این امرنمی تواند درکیفیت برداشت ما تاثیر چندانی نخواهد داشت.(8)
کمتر از دیپلم کمتر از دیپلم دیپلم کاردانی کارشناسی کارشناسی ارشد دکتری
27 هزار و 80 نفر 70 هزار و 842 نفر 264 هزار و 886 نفر 481 هزار و 759 نفر 45 هزار و 349 نفر یک هزار و 604 نفر
معادل 3 درصد معادل 7،9 درصد معادل 29،7درصد معادل 54 درصد معادل 5،1 درصد معادل 2 دهم درصد

همانطور که ملاحظه می کنیم در این سال فقط معادل« 2 دهم درصد» نیروی انسانی شاغل مدرک دکتری و معادل 5،1 درصد دارای مدرک کارشناسی ارشد هستند که در مجموع, در بهترین شرایط فقط 5.3 درصد امکان ورود به مرتبه «استاد معلم» را خواهند داشت. دارندگان مدرک کارشناسی ارشد نیز (که در این سال بالاترین جمعیت آماری یعنی 54 درصد را داشته اند)بطور معمول فقط قادر خواهند بود در سال بیست وسوم از تجربه شغلی خویش درآزمون «دانشیار معلمی» شرکت نمایند.
اکنون به این صحبت وزیر نیز توجه کنیم :« با اجرای این نظام برخی از معلمان موفق به احراز رتبه‌های مربی معلم تا استاد معلم خواهند شد و برخی دیگر ممکن است تا پایان دوره بازنشستگی به هیچ یک از این رتبه‌ها دست نیابند.»(9)
البته هنوز جزئیات طرح روشن نیست ، وبه سختی می توان در این خصوص با قطعیت سخن گفت. اما مقصود آن است که بدانیم اگر واقعا با اجرای این نظام ، در یک بازه زمانی میان مدت(1تا5 ساله) اختلاف اساسی ایجاد نشود وضعیت حقوقی معلمان بهبودی قابل توجه نیابد ، خوشبینی به دورنما ی درازمدت و نشان دادن افق20 تا 25 ساله ، وبیان آن در قالب درصدهای چشم گیر ! (60تا70درصد افزایش حقوق، قله نشینی معلمان،انقلابی در آموزش وپرورش و...) بیشتر جنبه شعاری و تبلیغاتی خواهد داشت، ودر کوتاه مدت ممکن است سبب شکل گیری انتظاراتی فراتراز آنچه مطلوب نظروظرفیت واقعی این نظام است، بشود. 
در این بخش به مشکلات احراز شرایط ، نمی پردازیم وبیشتر قصد داریم ابهام موجود بین آنچه اکنون گفته می شود، با آنچه از سند کنونی برداشت می شود را تحلیل نماییم.
چشم انداز طرح برای معلمان فعلی
اما در این میان معلمان فعلی ، مخصوصا معلمان با تجربه بالا، وضعیتی متفاوت دارند.خیل کثیری از معلمان ، که اکنون بر اساس وعده های داده شده چشم امید به نظام رتبه بندی وبهتر شدن وضعیت دوخته اند، با اجرایی شدن طرح، تلاش برای قرار گرفتن در طرح را آغاز خواهند کرد.در این هنگام بخشی ازآنها متوجه خواهند شد ، که باید یکبار دیگر به ابتدای خط باز گردند و برای کسب رتبه نخست یعنی «مربی معلمی» وحدود « 2 دهم درصد یا اندکی بیشتر» نیز برای «استادیار معلمی »امتیاز جمع آوری کنند.ابتدا گواهی صلاحیت حرفه ای بگیرند سپس در دوره های ضمن خدمت - حوزه تربیتی وتخصصی - شرکت کنند، همزمان به فکر امتیازات مناسب در ارزشیابی های خویش باشند، ودر نهایت در آزمون شایستگی تخصصی رتبه مرتبط شرکت نمایند .ودر ادامه برای احراز شرایط رتبه های بالاتر نیز،دست به قلم ببرند وبه پژوهش ،تحقیق وتالیف مقاله ، وکتاب در زمینه تخصصی یا مسائل آموزش وپرورش، یا در زمینه های علمی- تربیتی وتخصصی گروه خود بپردازند . 
این در شرایطی است که دانش آموختگان دوره کارشناسی وحتی کارشناسی ارشد برای پژوهش وتحقیق تربیت نشده اند.وگذشت ایام وشرایط زندگی نیز اتخاذ رویکردهای پژوهشی را در عمل برای بخش اعظمی از جامعه آماری مورد نظر بسیار دشوار نموده است. 
نتیجه این امر در نهایت شکل دادن تالیفاتی نه چندان عمیق ،وترویج سطحی نگری در حوزه پژوهش، ویا در انتها ، تعدیل توقعات سیستم آموزش وپرورش از مشمولین طرح خواهد بود ،که نمی تواند به هیچ وجه مورد انتظار طراحان باشد. 
بخشی دیگری از معلمان ،بویژه معلمان با مدرک کارشناسی ارشد ودکتری، به دلیل تجارب مختلف در زندگی شغلی خویش شرایط متفاوتی را خواهند داشت .
این گروه از معلمان دارای تجربه بالا هستند. آنها بعد از سال های 1370، در قالب نظام همترازی ،عناوینی چون مربی ،استادیار ودانشیار را کسب نموده بودند ، ودر این مسیر بتدریج به درجات مربی، استادیار یا دانشیار با پایه های مختلف ارتقاء یافته بودند.آنها یک بار حدودا در سالهای 83 به دلیل اجرای دستورالعمل مسیر ارتقای شغلی معلمان ، با رتبه های خویش وداع کرده اند . این گروه برای انطباق با شیوه جاری رتبه بندی،به جمع آوری امتیاز می پرداختند.آنها نیاز داشتند برای قرار گرفتن درپایه های « ارشد، خبره و عالی» به تدریج وبه ترتیب 600،1100و1600امتیاز از محل های مختلف کسب نمایند.
انتقال به این شیوه ،از آنجایی که بخشی از مستندات مورد نیاز آنها با تکیه بر سوابق وتجربه های پیشین ،قابل جمع آوری بود ، چندان دشوار به نظر نمی رسید ،وبه همین دلیل می توان گفت این روند بدون توجه به درستی یا نادرستی آن ،تنشی ایجاد نکرد ، سبب دلزدگی معلمان نگردید، ومعلمان توانستند از عهده آن برآیند ، ودر هر حال لازم نبود تمام تمرکز خویش را ازتعلیم وتربیت به جمع آوری امتیازات اختصاص دهند .
ازسال88به بعد نیزکه دولت پس از سال ها مسکوت ماندن «نظام هماهنگ حقوق» ، به صورت ضرب الاجلی اقدام به صدور حکم کرد،و در این احکام، ردیف هایی همچون حق شغل، حق شاغل، تفاوت تطبیق، حق مدیریت و... را تعریف نمود همچنان این عناوین در حکم کارگزینی معلمان خودنمایی می کرد.
نظام رتبه بندی جدید قصد دارد به بازنگری اساسی دراین رتبه بندی بپردازد. سوال اساسی این است:
آیا رتبه بندی ویا گواهینامه های متعدد در افزایش منزلت اجتماعی معلمان تاثیرخواهد گذاشت؟ 
بعضی محققان علوم اجتماعی(10) بر این باورند که در نظام قشربندی اجتماعی، جامعه به مشاغلی که بر عهده گرفتن آنها دشوارتر و ناخوشایندتر است اما برای بقای جامعه ضرورت دارند، پاداشهای بیشتری را اختصاص می دهد تا افراد با استعداد، شایسته، توانا و لایق، انگیزه کافی برای برعهده گرفتن این سمت های دشوار را پیدا کنند. مهم ترین این پاداشها عبارتند از: درآمد بالاتر، فراغت افزون تر و منزلت اجتماعی بیشتر. 
آموزش وپرورش نیزمی تواند، در صورت تمایل افراد جامعه برای برعهده گرفتن این نقش اجتماعی ، در ورود به این شغل سخت گیرانه عمل کند.اما ابتدا لازم است با روش های سهل گیرانه درشرایط واعطای پاداش مناسب، نگرش عمومی در ضعف بنیان های مالی را تغییر دهد ،تا تقاضا برای ورود شایستگان به آموزش وپرورش افزایش یابد ،ودر نتیجه حق انتخاب از خیل کثیر متقاضیان برای نقش معلمی فراهم آید، سپس به شیوه های سخت گیرانه آنهم در جذب نیرو و«نه نگهداشت آن» روی آورد .بنابراین در هر حال اعتبار بخشیدن به جامعه هدف، مستلزم پرهیز از تنگ نظری در تسهیل شرایط ارتقاء وبهره مندی از پاداش مناسب است.
واقعیت های اجتماعی نیز نشان می دهد قدر ومنزلت نقش های اجتماعی نظیر پزشکان ومهندسان که بعضی معتقدند در زمره مشاغل با منزلت بالا، تصورمی شود نیز، به دشواری دریافت صلاحیت های ضمن اشتغال مانند دریافت نظام مهندسی یا مجوزهای طبابت وگواهی مطب ، بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی بر نمی گردد ، بلکه روشن بودن نقش، وتعریف شدن به عنوان یک حرفه مشخص ،وبه تبع آن درآمد بالا- که یکی ازمعیارهای قوی در قضاوت جامعه است- چنین منزلتی را پدیده آورده است ؟ وتقریبا می توان ادعا کرد ، جامعه این اعتبارومنزلت یا پایگاه اجتماعی را ،برای این نقش ها بطور کلی قائلند، نه فقط برای گروهی که تخصص های ویژه ای دارند. 
این قیاس برای آن است که بگوییم سخت گیرانه عمل کردن در اعطای گواهینامه ها ی صلاحیت و گواهینامه ها ی تخصصی تحقق شرایط احراز در نظام رتبه بندی ،آنهم بعد از احراز نقش معلمی ، کمکی به ارتقاء سطح منزلت اجتماعی معلمان نخواهد کرد. 
عناوین ساخته شده برای نظام رتبه بندی معلمان نیز که عینا از آموزش عالی وبا افزودن پسوند معلم به عاریت گرفته شده هیچ اعتباری به این نقش اجتماعی بالذاته مهم ، نمی دهد . بلکه یک رابطه تصنعی بین عنوان ونقش را در ذهن مخاطب متبادر می سازد.به مثابه میوهای به شاخسار درختی بسته باشند . زیرا این عنوان برآمده از فرهنگ سازمانی حاکم بر آموزش وپرورش نیست. واقتضائات رابطه معلمی وشاگردی را در درون خود ندارد.
وزیر آموزش و پرورش در چهل و یکمین نشست اعضای معاونان این وزارتخانه که در اردوگاه شهید باهنر تهران برگزار شد گفته است:انتخاب اسامی مربی معلم، استادیار معلم ، دانشیار معلم و استاد معلم به واسطه ارزشی بودن آنها در جامعه صورت گرفته است. (11)
این استناد بیانگر آن است که از دید ایشان عنوان معلمی ، برای شناخته شدن ومعتبر گشتن باید در مجاورت با واژه های دیگری نظیر استاد و دانشیار قرار گیرد ، حال آنکه مقام استادی که مفهومی بسیار ارزشمند است بواسطه اعتبار معلمی آن است ، که شایستگی قرار گرفتن در بالاترین پایگاه اجتماعی را پیدا می کند .تامل در مفاهیم دینی وفرهنگی بخوبی موید این مطلب است. اما چرا این اعتبار، در دو بستر اجتماعی متفاوت یعنی مدرسه ودانشگاه ،مزایای متفاوتی بدنبال دارد دلایل دیگری دارد.و قطعا بدلیل عناوین مترتب بر آنها نیست. 
دوگانگی قانون یا دو گانگی روش؟ برنامه تحول یا فرصت ارتقاء ؟
وزیر آموزش وپرورش اعلام نموده است تا زمانی که معلمان در سطح بندی ها ، این رتبه ها را کسب نکنند، روال قبلی کار آنها ادامه خواهد داشت.(12) 
حال این سوال مطرح است: اولا: آیا منظور از روال قبلی بقاء آنها در زمره نظام مدیریت خدمات کشوری است ؟ یا نظام دیگری در درون این نظام طراحی خواهد شد ؟ پاسخ به این سوال از آن جهت اهمیت می یابد که آموزش وپرورش قصد دارد با تصویب ماده واحده ای خود را از شمول قانون خدمات کشوری مستثنی نماید.
ثانیا :آموزش وپرورش تا چه مدتی این دوگانگی (اعم از دوگانگی قانون یا دو گانگی روش برخورد با معلمان یعنی مشمولین سطح بندی وغیر مشمولین ) را تحمل خواهد کرد؟
وزیر آموزش وپرورش با اشاره به تعریف استانداردها و صلاحیت‌های حرفه‌ای برای نظام رتبه بندی معلمان گفته است: با اجرای این نظام برخی از معلمان موفق به احراز رتبه‌های مربی معلم تا استاد معلم خواهند شد و برخی دیگر ممکن است تا پایان دوره بازنشستگی به هیچ یک از این رتبه‌ها دست نیابند.(13) 
این عبارت در واقع بیانگر فرصتی است که برای معلمان توانمند برای تغییر موقعیت خویش در درون یک پایگاه اجتماعی واحد فراهم آمده است.بنابراین چگونه قادر است به تنهایی، بزرگ ‌ترین جراحی در بدنه آموزش و پرورش تلقی شود.؟(14)
با توجه به اینکه هنوز روشن نیست چه نسبتی از معلمان قادر خواهند بود تحرک شغلی در درون این نظام را تجربه کنند اظهار نظر در باره امکان یا عدم امکان تحول آفرینی برای نظام احتیاط بیشتری را می طلبد.
ثالثا: هرگاه معلمی گواهینامه صلاحیت حرفه ای را کسب کند ولی تمایلی برای ورود به نظام رتبه بندی نداشته باشد یا قادر به آن نباشند شایسته نیست تغییری در منزلت اجتماعی وی پدید آید؟
وضعیت معیشتی وی بر چه اساسی متحول خواهد شد؟ آیا اساسا این نظام یک مکانیزم برای افزایش انگیزه وارتقآء عموم معلمان است ، و قصد دارد فضای مطلوب تری را برای همه نیروی انسانی شاغل در آموزش وپرورش فراهم آورد ،و افزایش شان ومنزلت همگانی معلمان را تامین کند ؟ یا فقط مهم‌ترین راهکار و انگیزش برای ارتقای توانمندی‌های حرفه معلمی است؟(15) 
و اساسا چرا باید افزایش حقوق و تغییر منزلت معلمان به عنوان پاداشی در قبال تلاشی سخت اعطا شود؟ مگر افزایش منزلت معلمان در شرایط فعلی یک حق برای نقش اجتماعی مورد نظر نیست که لازم شده آن را به احراز شرایط وعبور از دالان دشوار تغییرات گره بزنیم؟
مطلوبترآن است نظم آینده بر پایه های شرایط موجود مستقر شود؟ 
در این نظام با توجه به آنچه به عنوان شروط لازم برای اخذ رتبه ذکر شده است تجربه فقط یک پیش شرط برای ورود به رتبه بندی است وفی نفسه ارزش محسوب نمی شود . آیا در همه سازمانها ونهادهایی که بنوعی نظام درجه بندی یا رتبه دهی رعایت می شود ،افزایش سنوات وتجارب شغلی اشان در احراز رتبه های بالاتر بی تاثیر است.
آیا وقتی بنای مهندسی نیروی انسانی در سازمانی مطرح می شود، استقرار نظم جدید بدون توجه به وضع موجود صورت می گیرد . در هیچیک از اسناد اثری از تجارب پیشین ومستندات فعلی معلمان اعم از دوره ها،تشویق ها،تالیفات و... نیست.
گویی قرار است معلمان به نقطه آغاز بازگشت کنند وشروعی مجدد را تجربه نمایند. مطلوبترآن است نظم آینده بر بسترهای پیشین استوار شود ، وبا اتخاذ رویه های اصلاحی وتکمیلی در کلیات نیز بازنگری لازم انجام شود.
نظام رتبه بندی فقط یکی از شش زیر نظام سند بنیادین است!
اجرای نظام رتبه بندی مستلزم حجم بالایی از عملیات در سطوح مختلف است .برگزاری دوره های ضمن خدمت ویژه ومرتبط با دوره ،آزمون های تخصصی(ادواری 3 بار در سال) ،ارزشیابی های مستمر فعالیت معلمان، گواهینامه های صلاحیت های تخصصی وصلاحیت های مرتبط با شغل،ارزشیابی تالیفات ومقالات ،گروه های درسی،شورای گروه وکارگروهها و..از جمله فعالیت هایی است که همه ساله در دستور کار خواهد بود. آیا نظام آموزش وپرورش قادر آست بخوبی از عهده همه آنها برآید؟ آیا کیفیت در فرایند عمل رعایت خواهد شد؟ هنوز مشخص نیست.
وزیر آموزش وپرورش با اشاره به اینکه ایجاد زیر ساخت ها وآغاز تحولات در آموزش وپرورش باعث شد تا نوع نگاه به آموزش وپرورش کاملاً متحول شود، گفته است: سال تحصیلی گذشته(91-92)، سخت ترین سال برای آموزش وپرورش بوده، چرا که برای اجرای سند تحول بنیادین ، با وجود مشکلات وموانع، تلاش بی وقفه وگسترده ای صورت گرفت که از آن جمله آموزش دهها هزار معلم با برپایی 180 ساعت دوره ویژه آموزشی، تالیف 9 جلد کتاب جدید و چاپ 22 میلیون جلد کتاب درسی بود.(16)
فراموش نکنیم هنوز سند در مرحله تعریف، تبیین و توجیه است ،هیچیکدام از زیرنظام ها کاملا عملیا تی نشده ، زیر نظام برنامه درسی ملی مصوب شده،زیر نظام رتبه بندی هنوز نهایی نشده ،و چهار زیر نظام نیز هنوز تدوین نشده یا در حال تدوین است. آموزشها ی نیروی انسانی مذکورنیز اغلب به صورت الکترونیکی انجام شده ،ولی با این همه ،این سال بواسطه اجرای سند تحول بنیادین، سخت ترین سال برای آموزش وپرورش تلقی شده است. حال اگر قرار شود همه شش زیر نظام به مرحله عملیاتی شدن برسد ،کیفیت اجرای نظام رتبه بندی چگونه خواهد بود.
مهمترین زیر نظام کدام است؟
چهار زیر نظام از سند هنوز وضعیت روشنی ندارد. اما از دو زیر نظام که تا حدودی تعیین تکلیف شده اند کدامیک مهمتر است؟ 
به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، دکتر حاجی بابایی صبح روز پنج شنبه 19 اردیبهشت ماه 92، در دیدار معلمان نمونه سراسر کشور با رئیس جمهور که در سالن شهید بهشتی نهاد ریاست جمهوری انجام شد ، با ارائه گزارشی از تلاشها و اقدامات صورت گرفته در عرصه تحول بنیادین ،گفته است: اجرای سند تحول بنیادین که در دولت (دهم) آغاز شده است ، آثار بسیار عمیقی خواهد داشت که نتایج آن درسالهای بعد خود را نشان خواهد داد.
وی با بیان اینکه آنچه در آموزش وپرورش شکل گرفته ایجاد زیر ساخت های لازم برای تحقق تحول است ، گفته است: تحول بنیادین 6 زیر نظام دارد که مهم ترین آن برنامه درسی ملی است. (17)
ایشان در حاشیه سی امین اجلاس روسای آموزش وپرورش کشور ،نیز عنوان کرده است: تحول بنیادین به مثابه باند فرودگاهی است که هواپیمایی به نام نظام رتبه بندی وجذب معلم از آن برمی خیزد.(18)
وی در جای دیگری نیز با اشاره به آماده شدن اسناد و زیر ساخت‌ها در آموزش و پرورش می گوید: نظام رتبه‌بندی معلمان و جذب نیروی انسانی ماحصل و نتیجه تمامی اقدامات صورت گرفته در آموزش و پرورش است.(19)
وزیر آموزش و پرورش در ۱۵ تیرماه ۱۳۹۲ نیز اشعار می دارد: نظام رتبه بندی معلمان انقلابی فرهنگی در نظام آموزش کشور است و با اجرای دقیق آن معلمان قله نشین خواهند شد.
هنوز 4 زیر نظام وضعیت روشنی ندارند قطعا اگر در چنین شرایطی تدوین و قدم به صحنه بگذارند اعتبار بالایی را کسب حواهندکرد. 
اما بنظر می رسد از دید وزیر آموزش و پرورش در خوشبینانه ترین قضاوت این زیر نظام بدلیل آنکه بیش از بقیه زیر نظام ها ممکن است سیستم را با چالش زود هنگام روبروسازد نیازمند آماده سازی بیشتراست به همین دلیل وی در چهل و یکمین نشست اعضای معاونان این وزارتخانه که در اردوگاه شهید باهنر تهران برگزار شده ،فضاسازی بزرگ، قدرتمند و مدبرانه را لازمه اجرای نظام رتبه‌بندی معلمان می داند.(20)
که به گمان نگارنده مقصود وزیر محترم بستر سازی، وایجاد آمادگی های روانی برای تغییر است ونه فضا سازی!
برهان خلف و پاسخ به یک سوال
به گفته وزیر «برای تعالی نظام آموزش وپرورش باید معلم در جایگاه هیأت علمی قرار گیرد تابتواند دانش آموزانی موفق و پژوهشگر تربیت کند و تنها راهکار تحقق این موضوع ، اجرای نظام رتبه بندی معلمان است.»
سوال این است :آیا به فرض تربیت پژوهشگر در دانشگاه، (به فرض صحت موضوع) دلیل اصلی آن وجود نظام رتبه بندی اساتید در دانشگاه است ؟یا دلایل دیگری را می توان عامل اصلی آن فرض نمود؟ البته ما در این نوشتار بنای پرداختن به این موضوع را نداریم.
بنابراین اگرتعبیر وزیر محترم را صحیح تلقی کنیم ، در صورت عدم تحقق نظام رتبه بندی معلمان، دانش آموزان ، موفق و پژوهشگر تربیت نخواهند شد! 
شاید ادعا شود افزایش انگیزه معلمان ، در جریان ورود به نظام رتبه بندی ، منجر به تحقق رویدادی خواهد شد که ،دراثر آن معلمان قادر خواهند شد دانش آموزانی موفق و پژوهشگررا تربیت کنند. در صورت قبول چنین فرضی هنوز این سوال باقی خواهد بود ، آیا افزایش انگیزه باید درکل سیستم آموزش وپرورش وبرای همه معلمان رخ دهد یا فقط در بخشی که موفق می شوند وارد رقابت در نظام رتبه بندی شوند؟ 
وبنابراین آنها که موفق نمی شوند تا پایان دوره بازنشستگی به هیچ یک از این رتبه‌ها دست یابند ،هیچوقت قادر نخواهند بود دانش آموزانی موفق و پژوهشگر تربیت کنند؟
ترتیب وتوالی مراحل، امید بخش یا بازدارنده
سالها طول کشید تا قبول شود،آزمونها را نباید به تنهایی ملاک قضاوت در باره ارتقاء دانش آموزان قرارداد. به همین دلیل معلمان دستورآموزش وپرورش را در باره ارزشیابی توصیفی پایه ها ، به سختی پذیرفته و به مرحله اجرا درآوردند. باورپذیر نیست امروز بعد از آزمونهای مکرر در جریان تحصیلات دانشگاهی ، بازهم باید تا پایان خدمتشان همچنان در معرض آزمونهای دیگری در حوزه شغلی خویش باشند.
هنوز روشن نیست دستورالعملهایی که مقرر است مصوب شود ،چگونه قرار است صلاحیت عمومی ومرتبط با شغل معلمان را مشخص سازد، تا هم به معلمان تازه کار ،بعد از ورود به خدمت ، وهم به معلمان کهنه کار بعد از دهها سال ،گواهینامه صلاحیت حرفه ای ، اعطاء نماید. اما فرهنگیان امیدوارند، در این خان رتبه بندی، آزمونی در کار نباشد؟ در این صورت ،لازم است آموزش وپرورش، از روش توصیفی برای تعیین صلاحیت حرفه ای آنان استفاده کند!
بر اساس مصوبه هیئت محترم وزیران شایستگی های تخصصی مبنای شرکت در دوره های ضمن خدمت است ، براین اساس بعد از دریافت صلاحیت حرفه ای نوبت آن است تا معلمان مراقب وضغیت ارزشیابی های عملکردی خویش باشند تا در سالهای منتهی به کسب رتبه شرایط لازم را داشته باشند. سپس نوبت شرکت آن در آزمونها استاندارد شده ملی می رسد.
تا قبل از پذیرش دراین مرحله، بر اساس مصوبه ،معلمان مجاز نیستند در دوره های ضمن خدمت شرکت نماین زیرا بر اساس بند 2 از صفحه 9 مصوبه شایستگی های تخصصی مبنای شرکت در دوره های ضمن خدمت است. 
البته معلوم نیست دستورالعمل های اجرایی با این بند مصوبه چگونه برخورد خواهد کرد .اما قطعا مجاز به عمل بر خلاف آن نخواهد بود. واین توالی، معلوم نیست برای معلمان امید بخش باشد وانگیزه آنها را افزایش دهد، یا سبب بازداشتن آنها برای ورود به مراحل مختلف طرح باشد.

نتیجه گیری وپیشنهادات:
تلاش برای تغییر در نوع نگرش جامعه ومردم ، به نقش معلمان در طول دهه های گذشته ، همواره دغدغه مسولان ومتولیان مستقیم آموزش وپرورش بوده است .اما این تغییر عزمی راسخ و فراتر از توجه یک وزارتخانه ویک نهاد را می طلبد ، گرچه بنظر می رسد، تدوین و تصویب سند بنیادین از طریق شورای عالی انقلاب فرهنگی ،به عنوان یک ضرورت سبب شده است تا این احساس پدید آید ، نیم نگاهی از توجه عمومی تر به آموزش وپرورش ، در حال پدید آمدن است .
اما هنوز هم می توان ادعا کرد ، در اراده مردان حوزه تصمیم ، اتفاقی بالاتر از تدوین مفاهیم ، مشهود نیست. هنوز مشخص نیست پشتوانه علمی پیگیری شیوه های تغییر نگرش جامعه به نقش اجتماعی معلمان در نظامه رتبه بندی کدام تحقیق دانشگاهی یا پژوهش علمی است. وقتی در باره نقش نظام رتبه بندی تشبیهات اغراق آمیز ذکر می شود باور می کنیم که برچسب وپول تنها عوامل آفریننده منزلت اجتماعی هستند.بدیهی است که وقتی اهمیت نقش ها با پول قضاوت می شود یکبار برای همیشه باید نقش های مزبور را از آن بهره مند ساخت. 
ساده تر بگوئیم هنوز نشانی از تغییر وضرورت ، در جامعه دیده نمی شود. هنوز این بستر مهیا نیست تا باور کنیم ،آرمانها ،اهداف وشعارها ی زیبا و وزین مطروحه در سند بنیادین ، قابل عملیاتی کردن نیستند ، مادام که که ضرورت را در تبیین برنامه هایمان بیابیم وبه آن عمل کنیم. متاسفانه ، تظاهرات لفظی ارادت به جامعه معلمان ، شعارزدگی وعدم اعتقاد حقیقی به این نقش مهم ، سبب شده ازدرک عمیق این موضوع غافل بمانیم ، که «دانایی به تنهایی قدرت است» و توسعه دهندگان دانایی و شکل دهند گان به دانایی ،این قدرت را دارند که نگرش های مثبت یا منفی خویش را ، در زمینه های مختلف ، به باورهای جامعه در باره اقتصاد ،فرهنگ، قدرت وحکومت تبدیل نمایند.
هنوز بودجه ، اعتبارات، درجه بندی و رتبه دهی دغدغه هایی است که نمی توانیم از آن رهایی یابیم. همیشه اینگونه بوده است هرگاه متولی پیدا می شود، که قصد بهبودی در نظام آموزش وپرورش را دارد ، موضوع اعتبارات آن آنقدر مهم می شود که خواسته یا ناخواسته مجبور است ، برنامه را آنقدر محدود نماید ،که میزان متقاضیان، با اعتبارات قابل پیش بینی به تطابق برسد . نظام رتبه بندی که قصد دارد 70درصد اعتباراتش را از محل مهندسی نیروی انسانی فراهم آورد ، گرفتار چنین آسیبی است . محور تامین اعتبارش به عاملی گره خورده است که گویی طراحان طرح ، پیشاپیش تلاش نموده اند ، پاسخی متقاعد کننده به منتقدین مالی ارائه کنند! 
گذشته از آن ، وقتی مقرر می شود ، اهدافی ضروری و مهم ، با برنامه هایی شتابزده و ابهاماتی فراوان ، در زمانی نامناسب ، و بدون بررسی علمی زمینه های تحقق آن، و عدم اتکا کافی به نظرات مشمولین طرح ، پیگیری ، وعملیاتی شود ، این ذهنیت را بوجود می آوردکه باور عمیقی پشتوانه برنامه نیست ، وطرح آن با شرایط مذکور به غیر از شکل گیری انتظاراتی که، محتمل است ناکام بماند ، نتیجه ای را در بر نخواهد داشت. 
بنابراین پیشنهاد می شود:
1- ابتدا مصوبه مجلس در خصوص ماده واحده و خروج آموزش وپرورش از شمول مدیریت خدمات کشوری تعیین تکلیف شود.وسپس امکان تحول در درون نظامی معین ، به برنامه تبدیل گردد.زیرا مشمول نظامی مستقل در جذب واستخدام ونگهداشت وارتقاء شدن، اقتضائاتی را خواهد داشت که این اقتضائات در شرایط مدیریت خدمات کشوری که جامعیت دارد نمی تواند وجود داشته باشد.
2- نظام رتبه بندی مورد بازنگری اساسی قرار گیرد. و بهبود وضعیت معیشتی معلمان هدف اساسی طرح قرار گیرد نه نظام رتبه بندی که یک عامل انگیزشی وتشویقی است.البته این بمعنی انکار ضرورت سیستمی برای پاداش وارتقاء وسیستم متمایز کننده نیست.
3- شاخص های افزایش اعتبار اجتماعی معلمان که در این طرح به ورود یا عدم ورود به نظام رتبه بندی محدود شده ،تعریفی روشن پیدا کند . و برای هرکدام از شاخص ها ی تعیین منزلت، نظیر تغییر سیاستهای کلان کشور در جهت اولویت دان به سرمایه گذاری در تعلیم و تربیت. ، تأمین امکانات رفاهی ، افزایش کارایی نظام آموزشی از طریق اصلاح مدیریت نیروی انسانی و استقرار نظام شایسته گزینی. اجرای سیاست تمرکززدایی و گسترش زمینه مشارکت همه جانبه معلمان در آموزش و پرورش. ایجاد تشکلهای صنفی برای دفاع از حقوق معلمان و حریم تعلیم و تربیت. کمک به معلمان در بوجود آمدن هر چه بیشتر خود پنداره مثبت، شکل دهی به نحوه انعکاس نقش معلمان در رسانه های جمعی و....سهمی داده شود وبر نامه هایی متناسب برای آنها تعریف شود. نگاه تقلیل گرایانه به مقوله منزلت اجتماعی بیشتر آسیب زاست تا منفعت آفرین.
4- نظام جدید بر بنیاد های صحیح گذشته استقرار یابد وتلاش های صورت گرفته از ناحیه معلمان در گذشته ،که در جهت ارتقاء وتوسعه خویش وذیل سیاست های آموزش وپرورش بوده است ، وبه عنوان بخشی از زندگی شغلی وتلاش ارزشمند آنان قلمداد می شود مورد توجه قرار گیرد و در ارتقاءآنها تاثیر گذار باشد. 
5- رابطه « معلمی وشاگردی» و رسالت و آن در شکل دهی به ساخت شخصیتی وتربیتی متربیان ،با رابطه «استاد ی ودانشجویی» که تعاملات علمی در آن عنصر غالب است، یکسان نگریسته نشود ، زیرا در آن صورت این نگرانی وجود خواهد داشت ، که «عناصر فرهنگی بعضا نامتجانس دانشگاه با مدرسه » به آموزش وپروش، با «عناصر فرهنگی متفاوت وبعضا مشترک » تسری داده شود. ودر نتیجه این دو حوزه کاملا یکسان نگریسته شود. نظیر آنچه ،در عناوین رتبه بندی رخ داده ،یا آنچه در غلبه عنصر پژوهش ،در رتبه بندی واحراز شرایط ،ملاک عمل قرار گرفته است. بدون توجه به اینکه اساسا ترکیب غالب در جامعه آماری مورد نظر، یعنی معلمان، دارندگان مدرک کارشناسی وکارشناسی ارشد هستند، که با اهداف پژوهشی ،تربیت وبه نظام آموزش وپرورش تحویل نشده اند. در نتیجه ممکن است ادعایی بزرگ مطرح کنیم ، اما در عمل مجبور شویم آنقدر دیوار پژوهش را کوتاه بگیریم که همگان با هر میزان سرمایه گذاری فکری ومادی، به سادگی از آن عبور کنند.
6- معلمان شناخت نسبی از سند تحول بنیادین دارند. این شناخت قابل تعمیم به نظام رتبه بندی نیست- که هنوز دارای ابهامات فراوان است .- لذا باید زمینه بهره گیری از مشارکت فکری معلمان برای این خرده نظام، بعد از اصلاح وتدوین پیش نویس، فراهم آید، وسپس این خرده نظام به سمت عملیاتی شدن پیش برود.
7- گرچه سند تحول بنیادین این ظرفیت را دارد که مورد استناد دولت های حال وآینده باشد ، اما تدوین خرده نظام های مرتبط با آن که بیشتر ناظر به عملیاتی کردن سند است، ممکن است با شیو های مورد نظر مجریان آتی، یکسان نباشد، مناسب تر است برای پرهیز از نگاه ضعیف به این خرده نظام ، از تصمیم شتابزده در نهایی شدن آن خودداری شود. 
8- مجلس شورای اسلامی خصوصا کمسیون آموزش وتحقیقات این توان وامکان را دارد تا با ورود جدی به موضوع ، شکل گیری واستقرار این خرده نظام را صورتی مناسب تر ببخشد، و از ورود ضعیف به این ضرورت غیر قابل انکار ،ممانعت بعمل آورد.

منابع:
در این نوشتار به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ، نظام رتبه بندی معلمان وجذب وتامین منابع انسانی و تصویب نامه شماره 72880/ت49302ه-مورخه28/3/92هیات دولت در خصوص موضوع رتبه بندی حرفه ای معلمان استناد شده است .علاوه برآن بدلیل محدودیت منابع منتشر شده در رابطه با نظام رتبه بندی ،به سخنرانی ها ی منتشر شده وزیر محترم آموزش وپرورش که منابع آن ذیلا درج گردیده استناد شده است. 
http://www.ensani.ir/storage/Files/20120504180833-9064-20.pdf. 1
کد خبر228475 -5/4/1392 www.dolat.ir.2
کد خبر : 228474 .http://www.dolat.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&;Id=228474 .3
http://moalleman.ir/..4
کد خبر : 228474 .http://www.dolat.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&;Id=228474 .5
همانجا .6
همانجا .7
سه شنبه 26 بهمن 1389 http://www.khabaronline.ir/detail/130335 .8
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920409000517.9
کینگزلی دیویس (kingsley Davis) و ویلبرت مور (Wilbert moore).10
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920409000517.11
مطالب مشابه :

افزایش حقوق بدی آب و هوای معلمان شهرستان‌ تقریبا حذف شده است.

وی خاطرنشان کرد: چند روز گذشته که حکم کارگزینی سال ۹۱ برای معلمان صادر شد، بدی آب و هوا برای




نحوه محاسبه حقوق كارمندان دولت

فرضاً جمع ریالی آخرین حکم کارگزینی آقای صدیقی در سال 87مبلغ 5320957 ریال بوده است که از این




نظام رتبه بندی معلمان

نظام رتبه بندی معلمان به صدور حکم کرد،و در این در حکم کارگزینی معلمان




شرایط و مدارک لازم ویژه داوطلبان کارشناسی ارشد در دانشگاه فرهنگیان

هدف ایجاد این وبلاگ همکاری دانشجو معلمان و پرسش و 1- دارابودن حکم کارگزینی مبنی




محاسبه ی بند های حکم کارگزینی

بابا آب داد !!!!! - محاسبه ی بند های حکم کارگزینی - مطالب علمی برای همه ی عزیزان مخصوصا معلمین




آشنایی با برخی از اصطلاحات کارگزینی و طبقه بندی مشاغل

آشنایی با برخی از اصطلاحات کارگزینی و طبقه بندی مشاغل . انتقال : Transfer / انفصال : Discharge




ماجرای ازدواج فرزندان حضرت آدم (ع)

ایستگاه معلمان دلوار(استان بوشهر) - ماجرای ازدواج فرزندان حضرت آدم (ع) - وبلاگ یک معلم




تبدیل خدمتکار به آموزگار با حکم‌های صوری - گزارش

کانون صنفی معلمان ایران : تهران - تبدیل خدمتکار به آموزگار با حکم‌های صوری - گزارش -




اهم اطلاعات مورد نياز معلمان در مورد حقوق و مزايا و مقررات بازنشستگي بر اساس قانون مدیریت خدمات کشور

اهم اطلاعات مورد نياز معلمان در مورد حقوق و مزايا و حقوق ومزایای حکم کارگزینی




برچسب :