سهراب سپهری

سهراب سپری

من به شخصه علاقه ی شدیدی به سهراب سپهری دارم

و خیلی دوسش دارم، چون قشنگ و ساده میگه

اینجا هم خلاصه ای از شعر صدای پای آب رو نوشتم، امیدوارم لذت ببرید

بازم تاکیید میکنم، کامل نیست، در واقع گلچینی از این شعر است:

واقعا زیباست، پیشنهاد میکنم با دقت بخونید!

 

و خدایی که در این نزدیکی ست:

لای این شب بو ها، پای آن کاج بلند

روی آگاهی آب، روی قانون گیاه

 

کعبه ام بر لب آب

کعبه ام زیر اقاقی هاست

کعبه ام مثل نسیم، می رود باغ به باغ، می رود شهر به شهر

" حجر الاسود " من روشنی باغچه است

 

چیز ها دیدم در روی زمین:

کودکی دیدم ماه را بو می کرد

قفسی بی در دیدم که در آن، روشنی پرپر می زد

نردبانی که از آن، عشق می رفت به بام ملکوت

من زنی را دیدم نور در هاون میکوبید

ظهر در سفره ی آنان نان بود، سبزی بود، دوری شبنم بود، کاسه داغ محبت بود

من گدایی دیدم، در به در می رفت آواز چکاوک میخواست

و سپوری که به یک پوسته ی خربزه می برد نماز

بره ای را دیدم بادبادک میخورد

من الاغی دیدم ینجه را میفهمید

در چراگاه نصیحت گاوی دیدم سیر

مسجدی دور از آب

قاطری دیدم بارش " انشا "

و هواپیمایی، که در آن اوج هزار پایی

خاک از شیشه ی آن پیدا بود

 

چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب

اسب در حسرت خوابیدن گاری چی

مرد گاری چی در حسرت مرگ

 

جنگ یک روزنه با خواهش نور

جنگ زیبای گلابی ها با خالی یک زنبیل

جنگ خونین انار و دندان

جنگ طوطی و فصاحت با هم

جنگ پیشانی با سردی مهر

 

حمله ی باد به معراج حباب صابون

حمله ی دسته سنجاقک، به صف کارگر لوله کشی

 

زندگی رسم خوشایندی ست

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ

زندگی بعد درخت است به چشم حشره

زندگی تجربه ی شب پره در تاریکی ست

زندگی حس غریبی ست که یک مرغ مهاجر دارد

زندگی سوت قطاری ست که بر خواب پلی می پیچد

زندگی دیدن یک باغچه از شیشه ی مسدود هواپیماست

فکر بوییدن گل در کره ای دیگر

زندگی شستن یک بشقاب است

زندگی یافتن یک سکه ی دهشاهی در جوی خیابان است

 

من نمیدانم

که چرا می گویند: اسب حیوان نجیبی ست، کبوتر زیباست،

و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست

گل شبدر چه از لاله ی قرمز کم دارد

چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید

 

مرگ پایان کبوتر نیست

مرگ وارونه ی یک زنجیر است

مرگ با خوشه ی انگور می آید به دهان

مرگ گاهی ریحان می چیند

مرگ گاهی ودکا می نوشد

گاه در سایه نشسته است و به ما مینگرد

و همه میدانیم!

 

موفق باشین

 


مطالب مشابه :


نماد در اشعار سهراب سپهری

سهراب سپهری از شاعران معاصر در شعر خود از قاطری دیدم بارش انشا / اشتری دیدم بارش سبد خالی




سهراب سپهری

سهراب سپهری نگارش و انشا آورد برترين ويژگي شعر سهراب غناي آن از نظر جوهر شعري است




سهراب سپهری

سهراب سپهری كه هيچ كار انساني به دور از اشتباه نيست و از كساني كه با بارش “انشا




سهراب سپهری

دیوان اشعار سهراب سپهری. دیوان اشعار سنايي به گیاهی در هند به سفالینه ای از خک سیلک




سهراب سپهری

من به شخصه علاقه ی شدیدی به سهراب سپهری اینجا هم خلاصه ای از شعر قاطری دیدم بارش " انشا "




شعر صدای پای آب از سهراب سپهری

قاطری دیدم بارش«انشا شعر اهل کاشانم, شعر صدای پای آب از سهراب سپهری, شعر های سهراب




برچسب :