اطلاعاتی درباره ابوزیدآباد

 

 -جغرافياي طبيعي

بخش ابوزيدآباد در پيوندگاه كوهستان‌هاي مركزي ايران با نام رشته كوه كركس و دشت پهناور كوير، به لحاظ زمين‌شناسي خود را به شكل يك ناوديس كوچك Geosynclinal نشان مي‌دهد كه از سمت شمال خاوري به توده‌ي كوهستاني دگرگون شده‌ي لطيف، يخو Yakhov و نخجير ، از سمت شمال به ريگ بلند كاشان و از سمت جنوب به بلندترين توده كوهستاني ايران مركزي يعني كركس Karkas با بلنداي 3999 متر از تراز دريا محدود مي‌شود.

    آب‌و‌هواي اين منطقه بر پايه رده بندي آب‌وهوايي ولاديمير كوپن اقليم‌شناس آلماني، گرم و خشك، با بارش سالانه بطور متوسط 139 ميلي متر است. تابستان‌هاي گرم اين منطقه با حاكميت سامانه فرابار جنب حاره‌ي آزور و روزهاي آفتابي و آسمان عموما بدون ابر همراه است و زمستان‌هاي آن با گسترش بادهاي باران‌آور غربي داراي هواي متغير ولي عموما سرد با بارش برف و باران همراه است.

   خاك‌هاي منطقه ابوزيدآباد ماسه اي بوده، بر پايه رده‌بندي هيات مميزه اتازوني (امريكا) عموما در رده خاك‌هاي بياباني Aridisols و خاك‌هاي نارس Entisols   جاي مي‌گيرند  و به لحاظ آب‌وهوايي جزو خاك‌هاي گرم و به لحاظ خاكشناسي جزو خاك‌هاي سبك هستند.

      كشاورزان سخت‌كوش منطقه از ديرباز توانسته‌اند با شيوه‌هاي سنتي ولي علمي و حساب شده‌ي خاكورزي اين خاك‌ها را بارور كرده، از آنها بهره‌برداري كنند.

     پوشش گياهي منطقه عموما از جامعه‌ي گياهان خشكي‌پسند Xezerophyt بوده، فرم‌هاي جنگل از جمله شامل جنس‌هاي دست‌كاشت تاغ و اسكمبيل، فرم بوته‌هاي چندساله از جمله شامل كهورك و فرم علف‌ها شامل گندميان چندساله و يكساله است.

 

-جغرافياي انساني

ساكنان منطقه‌ي ابوزيدآباد از ديرباز به حسب تناسب شرايط اقليم، خاك و ژئومورفولوژي به معيشت كشاورزي در درجه نخست و سپس دامداري پرداخته‌اند. البته در گذشته معيشت‌هايي چون نوغانداري رونق داشته است.

    از معيشت‌هاي بسيار مطرح منطقه كه عموما جامعه‌ي زنان در آن فعال هستند قاليبافي است كه متاسفانه تقريبا هيچگاه متناسب با مشقت كار و ارزش والاي محصول، بافندگان از دستمزد عادلانه و در نتيجه رفاه برخوردار نبوده‌اند و دسترنج آنها عموما به جيب دلالان و واسطه‌ها سرازير بوده است.

    بررسي آب و آبياري در روستاهاي منطقه بياباني شرق كاشان (مهدوي؛ 1356)، بررسي مسايل اقتصادي روستاهاي منظومه ابوزيدآباد ( كردواني؛ 1356)، پژوهشي در زمينه مساكن روستايي منظومه ابوزيدآباد ‌( بهفروز؛ 1356) از جمله تحقيقاتي هستند كه توسط محققان دانشگاه تهران روي مسايل مطرح منطقه انجام شده است و اطلاعات بيشتري به علاقمندان ارايه مي‌دهد.

     هم اكنون اين منطقه با عنوان بخش «كويرات» از تابعيت ديرينه شهرستان كاشان خارج شده، به شهرستان آران و بيدگل الحاق شده است و به سكونتگاه مركزي آن يعني ابوزيدآباد عنوان «شهر» تعلق گرفته است.

      برخي از مكان‌هاي ديدني خارج از ابوزيدآباد در فصل‌هاي زمستان و بهار عبارتند از عرصه 180 هزار هكتاري ريگ بلند كاشان و چشم‌اندازهاي كويري  گچ و نمك، سازندهاي سنگي دگرگوني و رسوبي رنگارنگ كوهستان نخجير، همرو، يخو، خواجه‌علي و لطيف در شمال شرق ابوزيدآباد و جنگل‌هاي دست‌كاشت تاغ.

- آيين‌هاي عاشورا :

هر ساله طي دهه محرم، آيين‌هاي ويژه‌اي كه به نحوي بسيار زيبا پيوند فرهنگ اصيل ايراني را با فرهنگ ناب اسلامي به نمايش مي‌گذارد، در ميدان‌گاه‌هاي ابوزيدآباد و درب زيارت امامزاده عبدالله سلام الله عليه برگزار مي‌شود.

     اوج اين آيين‌ها همانگونه كه انتظار مي‌رود در روز عاشورا است كه به «آيين نخل‌گرداني» معروف است.

نقش‌ها به ترتيب از كانون به حاشيه عبارتند از:

     1). پارچه مشكي به نشانه‌ي سوگواري بخش اعظم پيكره‌ي نخل را مي‌پوشاند.

     2). حاشيه نازك سبزرنگ پارچه‌هاي سبزي است كه با آن يال‌هاي نخل را به نشانه‌ي سيادت و آقايي آل علي عليهم السلام مي‌پوشانند.

     3). پيشاني سرخ‌فام نخل به نشانه خون ريخته‌ي سيدالشهدا در راه عدالت و خداباوري، آميزه‌اي از كرك‌هايي است كه نخل‌آرا با دقت و حوصله آنها را در پيشاني و دنباله‌ي اين نخل بزرگ و سنگين چوبي چيده است. اين كرك‌ها حاصل كار پرمشقت زنان و دختران قاليباف اين منطقه است.

     4). مجموعه‌اي از ديرك‌هاي چوبي زير نخل امكان برداشتن اين پيكره‌ي سنگين، آوردن آن از حسينيه به ميدان‌گاه، گرداندن آن در ميدان‌گاه و سپس برگرداندن آن به حسينيه را روي دستان مشتاق فراهم مي‌كند.

     5). مخروط‌هاي روي پيشاني نخل، كلاهخودهايي برنزي است كه بر پيشاني و دنباله نخل چيده مي شوند و نشانه دلاوري و رشادت امام و ياران شهيد همراه ايشان است.

     6). ميان كلاهخودها، اسپندان‌هاي آويخته ديده‌ي شورچشمان و بدخواهاني را نشانه مي‌رود كه پس از هزار و چهارصد سال شاهد جوشش فزاينده‌ي مهر و دلبستگي توده‌هاي مردم به آل علي عليهم السلام هستند.

     7). سرانجام اگر بيروني‌ترين و آخرين متن تصوير، چهره‌ي جمعيت سوگوار و بهم فشرده‌اي است كه با ديدگان اشكبار پيكر امامشان را بدرقه مي‌كنند.

     نقش‌هاي منتظم و كانون‌گراي موجود در نماد فرهنگ و آيين گويش‌وران راژي، نشان از پيوند باشكوه آيين انسان‌ساز امام حسين عليه السلام و فرهنگ ستوده‌ي ايرانيان دارد..

-آيين عروسي

بيشترين آثار بجاي مانده از آيين‌هاي جشن بويژه مراسم عروسي را به نظر مي‌رسد در روستاهاي دورتر مانند قاسم‌آباد بايد جستجو كرد.

 

- آيين آب‌شنجان (اوشنجو)

اين آيين بسيار زيبا ريشه در باورهاي ايرانيان از پيش از اسلام و آيين زرتشت دارد. استاد شهيد مرتضي مطري در كتاب گرانسنگ «خدمات متقابل اسلام و ايران» يادآور مي‌شوند كه زرتشت بر پايه روايات موجود از جمله پيامبران الهي بوده است كه مانند بسياري ديگر از پيامبران ديگر آيين او پس از ايشان دگرگون شده است.

    درآيين آب‌شنجان كه به واقع اقليمي ـ ديني است هر بامداد بويژه بامداد روزهاي آدينه، كف خاكي يا آجرين حياط‌هاي خانه‌هاي كهن و نيز كوچه‌ها با آفتابه‌هاي مسين و جاروهاي بلند فراشي توسط مادران و دختران چادر به كمربسته آب‌فشاني مي‌شود و پس از آن كه بوي خوش زمين و كاهگل آب‌خورده، فضا را براي رهگذران و ساكنان معطر كرد، با دود سفيد اسپند برخاسته از مجمرهاي كوچك مسين آذين مي‌شود.

     سلام‌هاي بلند و گرمي كه ميان برگزاركنندگان آيين و رهگذران، كوچه‌ها را فتح مي‌كند؛ به رهگذر طراوت و به آن مادر صبح‌خيز قوت مي‌بخشد. دريغ كه هجوم فرساينده‌ي زندگي شهري و ماشيني چون آفتاب سوزنده‌ي كوير، شبنم شفابخش اين رسوم ديرين را هر روز برمي‌چيند و جاي آن را خاكروبه بيگانگي و تعارفات خشك مي‌پاشد.

 

- آيين هاها

اين آيين پس اذان و نماز شامگاه در ده روز آغازين ماه رمضان برگزار مي‌شود.

 

پوشاك محلي:

رنگ، طرح، جنس، شيوه، مكان و زمان پوشيدن لباس از جمله ملاحظاتي است كه به آن مي‌تواند معنا و روح ببخشد. قشر سالمند منطقه ابوزيدآباد هنوز پوشاكي سبك از گذشته بر تن دارند ولي نو پوشيدن اصيل آن جمع محدودي از راژي‌زبانان را در بر‌مي‌گيرد ولي در همين جمع محدود هم ندرتا پوشاكي مورد استفاده است كه ديرينگي و وقار آن شگفت‌انگيز است. پايگاه روجگان برخي از پوشاك‌هاي محلي منطقه ابوزيدآباد را معرفي مي‌كند.

1. تمو مدام

شلوار پاچه گشاد مانند بختياري‌ها با رنگ مشكي است كه ريش‌سفيدان و معتمدان در مجالس رسمي مي‌پوشند و شكوه و وقار خاصي به فرد مي‌بخشد. امروزه پارچه ويژه‌ي اين شلوار براي جواناني كه مشتاق دوختن و پوشيدن اين شلوار ايراني باستاني هستند ناياب است.

2. قافا نيفتنا

شامل يك پيراهن ستبر و بلند است كه با لباده شباهت بسيار دارد و يك شلوار مشكي گشاد با نام تمو مدام است.

3. چارقد

پوششي چارگوش و بلند و كامل براي زنان و دختران كه زير چادر مي‌پوشند و حتي بدون چادر هم كامل است. اين پوشاك متين و بسيار زيبا با تمام كمالاتي كه براي زن ايراني دارد در بستر بي‌سروساماني سده اخير فرهنگ ايران زمين مورد بي‌مهري بسيار قرار گرفت ولي بسي جاي شكرگزاري است كه هنوز در منطقه ابوزيدآباد بويژه در ميان زناني كه شان و اصالت خود را در تقليد كور از مدسازان نابخرد و گاه مزدور نمي‌دانند، اين پوشاك با گل‌هاي رنگي بر سر زنان است.

      در نخستين همايش ايران‌شناسي محققي از استان بوشهر عنوان كرد كه ايرانيان از پيش از از اسلام در مقايسه با ملل ديگر بسيار اهل شرم و نجابت بوده‌اند به نحوي كه واژه‌هايي مانند چادر، لچك و چارقد به جهت زبان‌شناسي ريشه در پارسي باستان دارند.

4. پاچين

پيراهن بلند و تمام چين‌دار دختران و زنان كه دو كار به ظاهر غير قابل جمع را با هم انجام مي‌داد. هم پوششي كامل و ساتر براي اندام زن بود و هم شكوه و زيبايي زن ايراني را از نظرگاه پاك‌چشمان پوشيده نمي‌داشت. پاچين همچون بسياري از لباس‌هاي كهن ايراني، چشم را متوجه پاكي و شان زن ايراني مي‌نمايد ولي متاسفانه لباس‌هاي امروزي با زدودن آن قداست، نگاه بيماردلان و آلودگان را به دنبال خود مي‌كشد.

    بناهاي تاريخي ابوزيدآباد:

     1).   بناهاي قابل ترميم

از نمونه‌هاي آثار فرهنگي-تاريخي ابوزيدآباد برخي در اين منطقه منحصر به فرداند. كاروانسراي شاه عباسي، خانه محمد سرافرازي، مجموعه موقوفه خواجه و زيارتگاه يزدلان از اين نمونه اند. برخي ديگر از آثار گذشته از تفاوت‌هاي محسوسي كه با هم دارند، به تعداد بيشتر مشاهده مي‌شوند و پژوهشگر نمونه‌هاي زير را به جهت اصالت و ديرينگي بيشتر برگزيده است.

     2).  كاروانسراي شاه عباسي ابوزيدآباد

اين بناي تاريخي، چنانكه طرح آن نشان مي‌دهد، مجموعه‌اي از سالن‌ها و اتاقها با ارتباط‌هاي قرينه است كه در صورت مرمت و سرپرستي بوسيله افراد ذيصلاح و باذوق جدا از بار فرهنگي، تاريخي و زيبايي شناختي كه براي گردشگران دارد، كاربري‌هاي روزآمد فراواني نيز در زمينه‌هاي گوناگون فرهنگي مانند كتابخانه، قرائت‌خانه، نمايشگاه‌هاي دايمي و چندروزه  و برگزاري مناسبت‌ها و نشست‌هاي علمي و اجتماعي مي‌تواند عرضه نمايد.

       اين كاروانسرا چنانكه شكل نشان مي‌دهد شامل شش بخش است. سه بخش از آنها به ترتيب در اضلاع شمال شرقي، جنوب شرقي و جنوب غربي داراي اتاق‌ها، غرفه‌ها و سالن‌هاي سرپوشيده است و بخش چهارم در ضلع شمال غربي سرگشوده است. دو بخش ديگر به صورت نسبتا مستقل هستند. هر يك از اضلاع سه گانه شامل شش اتاق، شش غرفه و يك سالن اِل مانند است. ميان هر بخش با بخش مجاور دو اتاق بزرگتر قرار دارد. چنانكه هدف از مرمت و گشايش اين بناي تاريخي به ترتيب اولويت ايجاد فضاي كتابخانه، قرائتخانه و ترويج فرهنگ براي قشر جوان و نوجوان بخش شهر ابوزيدآباد باشد، بخش‌هاي شش گانه را به شرح زير مي‌توان مديريت نمود :

      بخش شماره يك ( سرپوشيده شمال شرقي):

الف. تجهيز سالن به امكانات قرائت خانه‌ي كتاب، مجله و روزنامه به صورت ضلعي براي خواهران و ضلعي براي برادران.

ب. تجهيز اتاق‌هاي مشرف به سالن و محوطه باز به امكانات لازم براي يك كتابخانه فعال و معتبر از قبيل واحد‌هاي امانت‌دهي كتاب، زيراكس، تازه‌هاي كتاب و ديگر تجهيزات.

      بخش شماره دو ( سرپوشيده جنوبشرقي ):

     الف. تجهيز اتاق‌ها براي برگزاري كلاس‌هاي آموزشي ديني شامل قرآن ،احكام، عقايد، بهداشت، ترويج كشاورزي، صنايع دستي مانند قاليبافي و گليم بافي، خطاطي، نقاشي و مشاوره خانواده. كلاس‌هاي ياد شده عموما يا در سطح منطقه برگزار نمي‌شود و يا به دلايلي كه از جمله مهم ترين آنها نبود چنين فضاي مناسبي است، پراكنده و كم بازده است.

ب. تجهيز سالن به امكاناتي جهت برگزاري مناسبت‌ها، نمايش فيلم‌هاي علمي و برپايي

نمايشگاههاي عكس، خوشنويسي و نقاشي از دانش‌آموزان ابوزيدآباد و پيرامون.

     بخش 3 ( سرپوشيده ضلع جنوب غربي):

     امكان بهره برداري از اين بخش جهت پذيرايي از مهمانان رسمي و  اسكان آنها.

     بخش 4 ( سرگشوده ضلع شمال شرقي):

     امكان استفاده از آن براي فعاليت‌هاي فرهنگي و آموزشي متناسب با فضاي باز.

     بخش مستقل يك ( سرپوشيده ضلع جنوب غرب) :

     اين بخش چنانكه از نقشه مشخص است در سمت راست ورودي كاروانسرا قرار دارد. از اين رو مي‌تواند به محل اسكان نگهبان و خانوده وي اختصاص يابد تا بطور شبانه روزي در محل حضور داشته باشد و بخش‌ها را در زمينه‌هايي چون امنيتي و بهداشتي سرويس دهد.

     بخش مستقل دو ( سرپوشيده ضلع شمال غرب ) :

     اين بخش درست روبروي بخش مستقل قبلي است و مي‌تواند به عنوان موزه اي از اشياي گرانبها، ابزارهاي صنايع دستي مانند پشم ريسي و مشاغل سنتي مانند خشت مالي و ابزارهاي مهارت‌هاي خاص مانند سنجش نسق آب قنات كه عموما يا متروك شده اند و يا در حال فروپاشي هستند، قرار گيرد. همچنين در اين موزه بخشي مي‌تواند به نمايش حيات گياهي و جانوري منطقه كه عموما گياهان بومي و خشكي پسند و شايد گونه‌هاي جانوري رو به انقراض و يا نادر مانند آهوبره، خروس صحرايي و گربه ماسه Sand cat اختصاص يابد.

3).  خانه مسكوني محمد سرافرازي

خانه محمد سرافرازي به علت اقامت فرزندان خانواده در محيط‌هاي ديگر تنها بوسيله مادر خانواده اداره مي‌شود و از لحاظ سبك معماري در منطقه بي نظير است. تدابيري زيبايي در نوع مصالح، منظر‌هاي ساختمان، اندازه قوس‌ها، جنس در و پنجره . ارتفاع سقف بكار رفته است.  

     حوضخانه اي با آبنمايي هندسي در زير سقف آن و با فواره اي كه بر اساس قانون لوله‌هاي مرتبط ،  آب قنات ابوزيدآباد را درون حوض ريخته سپس با سرريز شدن از آن به حوض بزرگتر وسط باغچه خانه منتقل مي‌كرده است. همه اينها بازتابي هماهنگ و حساب شده از شرايط آب و هوايي خشك ايران مركزي است.

     محقق در دو پژوهش جداگانه برخي از ويژگي‌هاي اين بنا را مانند درونگرايي، منظر شمالي و كَست‌افزود ( براتي؛ 1381) در نخستين همايش ملي ايران شناسي و توانايي پخشايش بيشتر پرتوهاي آفتاب طي فصل گرم بر بام‌هاي گنبدي (براتي؛ 1382) در سومين همايش بين المللي بهينه سازي مصرف سوخت در ساختمان تحليل كرده است.

4).  مجموعه وقفي خواجه

شامل دو باب گرمابه مردانه و زنانه داير، دو باب رختشويخانه داير و يك باب آب انبار متروك است. البته مهم ترين بخش اين مجموعه مسجد جامع و يا مسجد تاريك بوده است.

       اين بخش پيشتر جزو آثار منهدم شده ذكر شد و اكنون اثري از آن نيست. برخي اهالي برآنند كه هنوز زوايايي سالم از مسجد قبلي را مي‌توان با خاكبرداري بيرون آورد.  ديگر بخش‌هاي اين مجموعه به همت اهالي و اخيرا با مرمت محدود اداره ميراث فرهنگي كاشان سرپا نگهداشته شده است. ترميم ياد شده شامل رختشويخانه بوده است. برخي بر آنند كه آب انبار خواجه، كهن ترين آب انبار ابوزيدآباد است. از اين رو ترميم آن بسيار ضروري به نظر مي‌رسد به ويژه اينكه هنوز خللي جدي در بنياد آن مشاهده نمي شود.

 

5).  زيارتگاه يزدلان

زيارتگاه‌هاي منطقه بر پايه برخي شواهد مانند نقوش ديوار‌ها و سقف، سابقه كهن دارند. سبك ساده و روحنواز بيروني و دروني آنها به هيچ روي قابل مقايسه با انواع تعمير شده جديد آنها، عليرغم صرف هزينه‌هاي سنگين تر و رنگ و لعاب بيشتري بيشتر نيست. به نظر مي‌رسد بهترين نمونه  اين زيارتگاهها، زيارتگاه يزدلان است. روستاي يزدلان در شرق ابوزيدآباد قرار دارد. از جمله بناهاي تاريخي ديگري كه در اين روستا رو فراموشي رفته است «چهل دختران» است.

 

6). منزل حاج غلامي

خانه حاج غلامي از جمله خانه‌هايي است كه سبك معماري آن به عنوان نماينده طبقه اقتصادي متوسط جامعه سنتي داخلي مي‌تواند شناسانده شود. اين خانه هم اكنون مورد سكونت است و به نظر مي‌رسد آثاري از اين قبيل را مي‌توان با حفظ حرمت مالكيت مالك، به نوعي در مجموعه ميراث‌هاي فرهنگي وارد شوند تا هنگام نياز به تعمير نظارت و احيانا كمك نهاد‌هاي ذيربط اقدام شود.

 

7). آتشكده‌هاي بالاي روستاي فخره

 

     8).   بناهاي از دست رفته

      : مسجد تاريكه (جامع)

      : حسينيه‌ي قديمي محله‌ي پشته

      : حسينيه‌ي قديمي محله‌ي توده

      : درخت و حوض قربانشاه

      : سامانه آبياري دشت سرافرازي

 

گويش چند هزار ساله راژي: در ورودي شهر ابوزيدآباد و سمت راست جاده تابلوي با نوشته‌هاي فارسي و لاتين از سوي سازمان ميراث فرهنگي جلب نظر مي‌كند:

     تكلم اهالي به يكي از كهن‌ترين و غني‌ترين گويش‌هاي فارسي پيش از اسلام ، با نام  “راژي” يكي از جاذب‌ترين ارزش‌هاي فرهنگي ـ تاريخي منطقه‌ي ابوزيدآباد است.  ساختار فعلي و فاعلي مستقل اين گويش نسبت به فارسي امروز و حتي قابليت‌هاي فراوان‌تري كه در آن نسبت به فارسي و انگليسي مشاهده مي‌شود، آن را به صورت يك فرهنگ لغت زنده و گنجينه اي سرشار از قواعد و آواهايي درآورده است كه بسياري از آنها در زبان فارسي امروز فراموش شده اند.

   ناتل خانلري واژه‌هاي ترك‌شده بسياري از فارسي باستان و ميانه در تحقيق سه جلدي ارزشمند خود آورده است ( 1369 )  كه هم اكنون مورد تكلم ساكنان منطقه مورد مطالعه است و صفوي در تحقيق خود ( 1367 ) ريشه زبان‌هاي منطقه كاشان را هنوز ناشناخته مي‌داند. تشريح اين گنجينه سرشار و نسبتا بكر تحقيقي مستقل را در اسناد و مدارك زبان‌هاي ايراني از پيش از اسلام تا كنون مي‌طلبد. براستي متولي اين گونه ميراث‌هاي فرهنگي ارزشمند در ايران كدام نهاد است و چه كسي بايد در دوره طرح شعار توسعه‌ي پايدار و ثبت ميراث‌هاي معنوي ايراني پاسخگوي بي‌توجهي و گاه ارزش‌زدايي رسانه‌هاي گروهي كشور نسبت به اين خرده‌فرهنگ‌ها باشد؟

      شايان پايان ذكر است چند سال پيش تحقيق ارزشمندي توسط برادران عباس مزرعتي، علي مزرعتي و دكتر محمد مزرعتي با عنوان «فرهنگ بيذوي» انجام گرفت و هم اكنون به چاپ دوم رسيده است. در اين تحقيق كه به نوبه خود نخستين گام بنيادي براي شناساندن و ماندگار كردن گويش و فرهنگ راژي محسوب مي‌شود سعي شده بيشتر واژه‌ها و اصطلاحات رايج و مورد تكلم مردم اين منطقه گردآوري و آوانويسي و شرح شود.

منبع: سايت روجگان


مطالب مشابه :


باغ فین کاشان

ژئومورفولوژي. كاشان در دوران صفوی اهمیت فراوانی مییابد كه دلایل زیر را میتواند برای آن




لیست رشته های بدون کنکور دانشگاه ازاد استان اصفهان در نیمسال دوم سال 92

116 - واحد كاشان. 41009 - مهندسي فناوري 21536 - ژئومورفولوژي. كارشناسي




زمین و آمایش سرزمین

ريزي سؤالاتي اساسي در حيطه ژئومورفولوژي ناحيه مطرح و افزايش جمعيت مناطق كاشان




اطلاعاتی درباره ابوزیدآباد

كاشان حامي. اي بي




آرزوي تصويب اولين رشته دکتري در دانشگاههاي ميبد محقق شد

گرايش اقليم شناسي و برنامه‌ريزي محيطي، جغرافياي طبيعي گرايش ژئومورفولوژي كاشان




هشدار درباره وقوع فرونشست در 3 منطقه تهران/ ضرورت بهبود ذخایر زیر زمینی

انجمن بين المللي ژئومورفولوژي. كرمان، یزد، اصفهان، كاشان و گرگان مواردی از رویداد




برچسب :