برای سازمان تأمین اجتماعی دلواپسیم


برای هر پدیده با ارزشی بایستی دلواپس بود ولی برخی پدیده ها باعث دلواپسی های مضاعفی می شوند بدان سبب که بروز هرگونه مشکل برای آنها و یا حتی احتمال بروز مشکل برای این قبیل پدیده ها ، موجب دلواپسی برای عده کثیری می شود . پدیده هایی که باعث رفع دلواپسی مردم می شوند و به آنها امید به آینده و آرامش خاطر را هدیه می دهند از این جنس هستند . اگر کارکرد یک پدیده باعث اطمینان بخشی به مردم در قبال مقولات اساسی و مهم نظیر سلامتی و معیشت شود و بویژه آنکه این پدیده اطمینان بخشی ، نسبت به دوران بازنشستگی و سالمندی و نیز تضمین سلامت و معیشت همسر و فرزندان آنها را به مردم هدیه بدهد ، هرگونه خدشه یا وقفه یا اختلالی در کارکرد ، وجهه و عملکرد این پدیده ها ، باعث بروز دلواپسی در مردم می شود .
سازمان تأمین اجتماعی از آن جهت که تضمین آینده و آرامش خاطر و امید به آینده ای خوب و خوش را برای بخش قابل توجهی از مردم کشور به ارمغان می آورد ، از جمله پدیده هایی است که بروز هرگونه خدشه یا خلل و یا حتی احتمال بروز خدشه و خلل در کارکرد حال و آینده آن می تواند باعث دلواپسی ذینفعان اصلی سازمان تأمین اجتماعی یعنی بیمه شدگان و مستمری بگیران شود . دلواپسی شرکای اجتماعی سازمان تأمین اجتماعی از آن جهت که روحیه نیمی از جمعیت کشور را متلاطم و نگران می سازد ، می تواند به یک دلواپسی اجتماعی و ملی مبدل شود و بهمین سبب جلوگیری از وقوع این واقعه ، دلشوره مدیران و کارشناسان صدیق و اصیل سازمان تأمین اجتماعی بوده و هست .
در دهه هفتاد مدیران و کارشناسان وقت سازمان به نهادسازی و نظام سازی و ایجاد زیرساخت های لازم برای تاب آوری و ارتقاء سطح سازمان تأمین اجتماعی اقدام نمودند و نیمه اول این دهه را می توان با شروع وصول مطالبات از دولت ، ایجاد شرکت ها و مؤسسات مأموریتی و تکلیفی برای خیزش علمی و مدیریتی سازمان ، توجه به مقولات ارتباطی و رسانه ای و نیز تعامل و ارتباط نظام مند با تشکل های مربوط به شرکای اجتماعی ، شناخت ایجاد شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی ، مؤسسه حسابرسی تأمین اجتماعی ، شرکت مشاور مدیریت و خدمات ماشینی تأمین ، مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی ، شرکت کار و تأمین ، مؤسسه املاک و مستغلات تأمین اجتماعی ، شرکت رفاه گستر ، ایجاد نمایندگی های تأمین اجتماعی در خارج کشور ، ایجاد مراکز مشاوره و صدای تأمین اجتماعی (142) ، برگزاری سالانه کنگره علمی تأمین اجتماعی ، انتشار نشریات آتیه و تأمین و اولین کتاب ها در زمینه تأمین اجتماعی ، برقراری نظامات پرداخت های انگیزشی ، بازپس گیری بخش درمان سازمان از وزارت بهداشت و تثبیت و تقویت بخش درمان سازمان و ... را می توان شمه ای از فعالیت های نیمه اول دهه هفتاد سازمان دانست .
در نیمه دوم دهه هفتاد نیز با استفاده از زیرساخت هایی که در نیمه اول تمهید و تدارک شده بود ، فعالیت ها و اقدامات اصلاحی و توسعه ای متعدد و تأثیرگذاری به انجام رسید . تجدید ساختار سازمان و توجه به مقولاتی نظیر امور اقتصادی و برنامه ریزی ، امور فرهنگی و اجتماعی و امور استان ها ، راه اندازی مؤسسه فرهنگی هنری آهنگ آتیه ، طراحی و پیاده سازی نسل اول سیستم های مکانیزه بیمه ای و درمان ، مکانیزه کردن دفترچه های درمانی ، اجرای طرح ملی سامان سوابق بیمه شدگان ، تمرکز زدایی و تفویض اختیارات به مدیریت های استانی ، یکپارچه سازی ستاد سازمان و الحاق ستاد درمان به آن و از همه مهمتر انجام اصلاحات پارامتریک و افزایش حداقل سابقه بازنشستگی بصورت پلکانی از ده سال به بیست سال را می توان شمه ای از فعالیت های نیمه دوم دهه هفتاد دانست .
فعالیت های این دوره از چنان قوت علمی و عملی ، استحکام و آینده نگری برخوردار بود که می توان گفت مدیریت های بعدی در بهترین حالت ، فقط به حفظ و نگهداشت آنها همت گماشتند و برخی از هدفگذاری های انجام شده در آن دوره هنوز محقق نشده است . در نیمه اول دهه هشتاد مدیران و کارشناسان صدیق و اصیل سازمان طرح هایی مانند سامان سوابق بیمه شدگان ، اصلاحات پارامتریک ، طراحی و تعمیم نسل جدید سیستم های بیمه ای و درمان غیر مستقیم و تداوم داده و تحقق نسبی بخشیدند و این اهداف را پاس داشتند و تدوین برنامه استراتژیک ، ایجاد کارگزاری های رسمی ، ایجاد سایت رسمی سازمان و ایجاد میته روانسازی سازمان و تصویب قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی از طرح های انجام شده در این دوره است .
متعاقب این امر و هشت سال بعد از این دوره را شاید بتوان دوران تخریب سازمان تأمین اجتماعی در تمامی وجوه و ابعاد ساختاری ، نیروی انسانی ، وجهه اعتبار سازمانی و ... دانست به نحوی که بجای بیان طرح ها و برنامه های این دوره فقط می توان از تعدادی پرونده های حیف و میل و تخلف و فساد اداری نام برد . پرونده بابک زنجانی ، پرونده چهاردانگه ، پرونده کارت هوشمند درمان ، پرونده خرید ماشین های چاپ خورشید ، پرونده دیتا سنتر واقع در پارکینگ شرکت مشاور مدیریت و خدمات ماشینی تأمین و پرونده دیتا سنتر سازمان ، پرونده فروش املاک موسوم به عرفات و مقدس اردبیلی ، پرونده بازسازی و فروش ملک پدیدار ، پرونده زمین های پردیس فناوری قزوین ، پرونده تبلیغات محیطی ایرانول ، پرونده شرکت سرمایه گذاری آتیه تأمین اجتماعی ، استفاده مستقیم از امکانات سازمان برای تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری و شورای شهر و ... تنها برخی از پرونده های مربوط به این دوره است که بویژه عملیات آدم شویی و پولشویی در دو سال آخر این دوره ، باعث تخریب وجهه و اعتبار سازمان تأمین اجتماعی گردید .
ولی یکی از مخرب ترین میراث های بجای مانده از دهه گذشته فعالیت سازمان تأمین اجتماعی ، تخریب فرهنگ و اخلاق سازمانی است بدین ترتیب که در گذشته ، یک عرق و حمیت سازمانی و تعصب بخشی ، حرفه ای و تخصصی در بین بدنه های عملیاتی و اجرایی سازمان وجود داشت که فارغ از نوع نگاه و عملکرد مدیران بالادست ، سعی می کردند کار خود را به خوبی انجام داده و در جهت اهداف و مقاصد سازمان تأمین اجتماعی و بویژه خدمات رسانی به ذینفعان اصلی و حفظ و صیانت از کیان سازمان تأمین اجتماعی گام بردارند . ولی نوع و نحوه عملکرد مدیران و ارکان عالی سازمان تأمین اجتماعی طی دهه گذشته به گونه ای بوده است که متأسفانه این فرهنگ سازمانی منکوب شده و بزرگترین سرمایه سازمان تأمین اجتماعی که همان سرمایه انسانی است . بیشترین لطمات را متحمل شده است و در آن دوران "خدمت" اصالت نداشت و "تملق" جای آن را گرفته بود و مسأله اصلی صیانت از کیان سازمان تأمین اجتماعی نبود و کسب منافع گذرای فردی جایگزین آن شده بود ، اگر در گذشته از تعامل و ارتباط با شرکای اجتماعی و ارکان تصمیم گیری کشور ، برای پیشبرد اهداف سازمانی و صیانت از کیان سازمان بهره گیری می شد ، در دهه گذشته از این تعاملات برای حفظ افراد و تداوم منافع آنها استفاده می شد و... شاید بتوان بزرگترین خسران سازمان تأمین اجتماعی در دهه گذشته را تخریب دو مقوله "فرهنگ و اخلاق سازمانی" و "اعتماد و اعتبار سازمانی" دانست که به تاراج رفته است و بایستی در جهت اصلاح و ترمیم آن تلاش کرد و بایستی دلواپس بود که این مسائل تکرار نشود و یا در شکل و شمایل دیگری ، باز تولید نگردد و بایستی دلشوره رفع این خسارات و جبران آنها را داشت :
- باید دلواپس بود که "تملق" جای "کار و تلاش" را نگیرد و عده ای فکر نکنند که اگر تملق می گویند یعنی وظیفه سازمانی و اداری خود انجام داده اند .
- باید دلواپس بود که "شعار" جای "شعور" را نگیرد و وقت سازمان فقط مصروف بیان شعارها و پیام ها و بیانیه ها نباشد و و اگر هدفگذاری صورت می گیرد از قبل اندیشیده شده و تمامی جوانب آن سنجیده و مهیا شده باشد .
- باید دلواپس بود که "آمار" جای "کار" را نگیرد و تلاش کنیم صداقت در بیان واقعیات و حقایق سازمانی در تمامی سطوح جاری و ساری بماند .
- باید دلواپس بود که "لابی و رایزنی فردی" جای "لابی و رایزنی سازمان" را نگیرد و مجاهدت شود تا ارتباط و تعامل با شرکای اجتماعی ، مقامات محلی و نظامات تصمیم سازی ، تصمیم گیری و اجرایی کشور در جهت منافع اصیل سازمانی باشد .
- بایستی دلواپس بود که "آلوده دستان" جای "پاکدستان" را نگیرند و تلاش کنیم که نگذاریم آلوده دستان همدیگر را پیدا کنند و نتوانند شبکه ای شوند برای ممانعت از شناسایی و بکارگیری پاکدستان در مصادر سازمانی .
- بایستی تلاش کرد تا "تبلیغ" و حتی "تعجیل" در تبلیغ جای "کار و مجاهدت" را نگیرد و اعمال و کردارها و نتایج حاصل از اقدامات ، مبین اثر بخشی و کارآمدی فعالیت ها باشد نه گفتارها و تریبون ها .
- بایستی دلواپس بود که روند تصویب قوانین و مقررات نامساعدو مغایر با اصول و قواعد بیمه ای تداوم نیافته و تعادل منابع و مصارف سازمان تأمین اجتماعی حفظ شود و بهبود یابد .
- باید دلواپس بود که یکپارچگی و انسجام مدیریتی سازمان در حوزه های بیمه ای ، درمانی و سرمایه گذاری ازهم نپاشد و روز به روز تقویت شده و استحکام یابد .
- بایستی دلواپس بود که عرق و حمیت سازمانی در تمامی عرصه های سازمان بویژه حوزه اقتصادی و سرمایه گذاری حفظ شده و نگذاشت با عضویت همزمان برخی افراد که دارای سمپاتی ، عضویت ، تعلق خاطر و مالکیت مجموعه های سرمایه گذاری رقیب سازمان هستند ، در مجموعه های متعلق به گروه تأمین منافع و مصالح سازمان به مسلخ کشانده شود (در اواخر دهه هفتاد بموجب مصوبه هیئت مدیره ، عضویت در هیئت مدیره های گروه تأمین برای کسانی که عضویت یا تملک سهام شرکت های رقیب سازمان را داشتند ممنوع شده بود) .
- بایستی دلواپس بود که روند افزایش هزینه های درمانی ناشی از توسعه یکجانبه این بخش و یا تحمیلات مربوط به وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی ناشی از طرح موسوم به تحول نظام سلامت که فاقد پایداری منابع است ، منجر به عدم تعادل منابع و مصارف این بخش و تحمیل هزینه ای مشابه طرح همسانسازی سال 88 به سازمان نشود .
- و ...
مدیران و کارشناسان اصیل و صدیق سازمانی با گذر از دوره گذار و ماه عسل مدیریتی (که نمی تواند بیشتر از 6ماه باشد) و با ورود به دوره انتظار تحول و تغییر ، به رصد دلواپسی ها و دلشوره های اصلی و اساسی سازمان تأمین اجتماعی می پردازند و می بایست پاسخی درخور و شایسته به این احساسات و عواطف سازمانی داد ، تا این حس تدبیر و امید که در دل و نهاد همکاران اصیل و صدیق سازمان جوانه زده است ، پژمرده نشود و بتواند بالنده و شکوفا شود و سازمان تأمین اجتماعی را به تعالی روز افزون رهنمون سازد .

 

 

 


مطالب مشابه :


برای سازمان تأمین اجتماعی دلواپسیم

سازمان تأمین اجتماعی یعنی بیمه سامان سوابق بیمه شدگان چهاردانگه




مطالبات تأمین اجتماعی از کارفرمایان استان مازندران بیش از 2 هزار میلیارد ریال است

اعلام آمادگی آموزش و پرورش منطقه چهاردانگه سوابق تامین اجتماعی. تأمین اجتماعی از




مصائب هشت ساله تامین اجتماعی

مقالات ، دیدگاه ها و یادداشت های یک کارشناس تأمین اجتماعی چهاردانگه بیمه شدگان




تصویب نامه در خصوص تعیین مناطق محروم و کمتر توسعه یافته در امور حمایتی

سامانه مشاهده سوابق بیمه شناسایی و نام نویسی بیمهشدگان لیست بیمه تامین اجتماعی




مهمترين اخبار استخدامي

شما می توانید با ارسال رزومه و سوابق بیمه و تامین اجتماعی تامین اجتماعی




برچسب :