گوشه چشم سيستم آموزش به كودكان معلول ؛ استثنايي براي استثنايي ها

٭ بيتا مهدوي
در حال حاضر بيش از يك ميليون و 800 هزار كم توان ذهني و بين دو تا سه ميليون معلول حسي- حركتي در كشور وجود دارد.
اين آماري است كه در سال 82 براساس اجراي طرح سنجش سلامت در مراكز استانها و شهرستانها تهيه شده است.
در اين طرح هيچ آمار رسمي از معلولان مناطق دورافتاده ايران وجود ندارد در حالي كه بسياري از معلولان در مناطق و روستاهاي مرزي ايران ساكن هستند. به طوري كه هر ساله در استانهاي سيستان و بلوچستان و هرمزگان با رشد 15 درصدي تولد كودكان معلول رو به رو هستيم.
اين در حالي است كه كارشناسان معتقدند معلوليت كودكان به خاطر ازدواجهاي فاميلي، زايمانهاي متعدد و سوء تغذيه است.
متأسفانه شيوع معلوليت در كشور شامل كم توانان جسمي- حركتي، ذهني، روحي و رواني در حال افزايش است و اين در حالي است كه آنها از كمترين امكانات زندگي بي بهره هستند.

آموزش ، اولين نياز دانش آموزان استثنايي
براساس ضوابط يونيسف معلولان نسبت به افراد غير معلول نيازهاي ويژه اي دارند، يكي از نيازهاي مهم آنها آموزش و پرورش است.
در حال حاضر متأسفانه بسياري از كودكان معلول از تحصيل به دور مانده اند و مسؤولان با برنامه ريزي نكردن صحيح، حق يك كودك معلول را كه آموزش است از آنها مي گيرند و چون بيشتر معلولان ايران در شرايط زير خط فقر زندگي مي كنند.

والدين آنها هم نمي توانند كاري براي آنها انجام دهند، به ناچار يا بايد تا آخر عمر گوشه خانه در انزوا زندگي كنند و يا براي كسب تحصيل به مدارس عادي بروند كه در واقع نتيجه يكي است. زيرا كه درك و استعداد يك كودك معلول از بقيه هم شاگرديهاي خود كمتر است.

 لذا مورد تمسخر دانش آموزان واقع مي شود و معلم هم به تدريج از آموزش او خسته مي شود.
اين كودكان حتماً بايد در مدارس استثنايي مشغول به تحصيل شوند، در غير اين صورت از نعمت آموزش بي بهره مي مانند.
مدارس استثنايي كشور هم در حال حاضر با كمترين امكاناتي كه براي يك معلول نياز است، فعاليت مي كنند.

اكثر دانش آموزان معلول با فقر مالي و فرهنگي روبرو هستند و والدين آنها فقط براي اينكه فرزندانشان از محيط فقر دور شوند آنها را به مدرسه مي فرستند.
موسي الرضا ثروتي، عضو كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي مي گويد:

"آموزشهايي كه در سطح مراكز نگهداري از معلولان بهزيستي ارايه مي شود، از كيفيت لازم برخوردار نيست و در اين زمينه بايد به مسؤولان مربوطه تذكر داد."
وي مي افزايد، اكثر خانواده هايي كه داراي فرزند معلول هستند توانايي پرداخت هزينه نگهداري كودك خود را در مراكز خصوصي ندارند، به همين دليل مجبور به سپردن معلول به مراكز دولتي مي شوند،

در حالي كه سطح آموزشها و همچنين كيفيت نگهداري از كودكان معلول در اين مراكز مناسب نيست.
وي به سرانه ناچيز در نظر گرفته شده براي نگهداري از معلولان اشاره و تصريح مي كند:

"سازمان بهزيستي بايد سرانه هزينه ها را در كشور مورد بررسي قرار دهد و آن را با سرانه اي كه در كشورهاي ديگر به معلولان تعلق مي گيرد مقايسه كند و پس از آن با مشخص شدن سرانه مورد نياز از مجلس درخواست كند تا در لايحه سال 85 افزايش سرانه در نظر گرفته شود."

وي خاطرنشان كرد:

"كمبود اعتبار يكي از مشكلات نگهداري معلولان است و مشكل ديگر فقدان انگيزه كافي مسؤولان و مديران بهزيستي براي رسيدگي و توجه بيشتر به اين افراد است. آن قدر مسؤولان اين سازمان درگير مسايل خاص شده اند كه وظيفه اصلي خود كه خدمت به نيازمندان است را فراموش كرده اند."


مجيد قدمي، رئيس سازمان آموزش و پرورش استثنايي كشور چندي قبل در مورد دانش آموزان استثنايي كشور تأكيد كرده بود كه از سال 1386 به دانش آموزان استثنايي ماهيانه مستمري پرداخت مي شود و تمامي هزينه هاي درماني اين دانش آموزان از طريق اين سازمان پرداخت مي شود.
وي در مورد وضعيت تحصيلي اين دانش آموزان تصريح كرده كه وضعيت تحصيلي دانش آموزان استثنايي نسبت به سالهاي گذشته رشد بسيار خوبي دارد اما در هر حال نمي توان اين دانش آموزان را به مانند دانش آموزان عادي با نمره ارزيابي كرد زيرا كه از ميان دانش آموزان استثنايي، حدود 52 هزار دانش آموز كم توان ذهني هستند و بهره هوشي آنها بين 50 تا 70 است و به همين دليل پايه هاي تخصصي ابتدايي را بيشتر از 5 پايه كرده ايم و به عمد دانش آموزان را در بين پايه ها قرار مي دهيم تا به آرامي تحصيل كنند.
وي افزود:

در بين معلولان، گروههاي نابينا و معلولان جسمي وحركتي وضعيت تحصيلي بهتري دارند و جزو دانش آموزان خوب ما هستند.
وي همچنين در مورد تعداد قبولي در دانشگاهها نيز گفت: امسال 500 دانش آموز استثنايي در كنكور پذيرفته شده اند كه اين مسأله نشان دهنده رشد چشمگير آنهاست.

تكيه بر تواناييهاي معلول
دكتر فرجام، روانشناس اجتماعي در مورد معلوليت و انواع آن مي گويد:

" معلوليت به ناتواني در انجام تمام يا قسمتي از فعاليتهاي عادي زندگي فردي يا اجتماعي به علت وجود نقص مادرزادي يا اكتسابي، در قواي جسماني اطلاق مي شود.

انواع معلوليتهاي جسمي عبارتند از:
الف: معلوليتهاي حواسي مانند نابينايي و ناشنوايي.
ب: معلوليتهاي حركتي شامل انواع نقص عضوها، ضايعات نخاعي و ناهنجاريهاي مربوط به اسكلت و عضلات.
ج: معلوليت احشاي داخلي، شامل ناهنجاريهاي قلبي- عروقي، تنفسي، كليوي و...
معلوليت ذهني نيز شامل عقب ماندگي ذهني و بيماريهاي رواني است."

 
وي در مورد راههاي پيشگيري از معلوليت نيز مي افزايد:

"پرهيز از ازدواجهاي فاميلي، مراقبتهاي دوران بارداري، تغذيه صحيح مادر، اجتناب از باردار شدن در سنين بالاي 35 سال و زير 18 سال، مصرف نكردن دارو در هنگام بارداري، اجتناب از در معرض اشعه قرار گرفتن و انجام زايمان در شرايط كاملاً بهداشتي و تحت نظر فرد دوره ديده از جمله اقدامهايي است كه مي تواند از بسياري از معلوليتها پيشگيري كند."
وي در مورد برخورد با فرد معلول تأكيد مي كند:

"اگر چه ممكن است فرد معلول با ديگران تفاوت داشته باشد ولي تكيه بر ناتواني فرد نه تنها كمكي به وي نمي كند بلكه بر مشكلات وي خواهد افزود. افراد معلول غالباً مشكلاتي دارند كه مانع انجام برخي از فعاليتهاي آنها مي شود. از اين رو نمي توان به اين افراد در مدارس عادي آموزش داد. اكثر افراد معلول مي توانند پس از آموزشهاي لازم كه در مراكز استثنايي به آنها داده مي شود، بسياري از فعاليتهاي عادي زندگي را با اندكي تفاوت يا آهسته تر از ديگران انجام دهند."


وي در مورد عقب ماندگان ذهني نيز تأكيد مي كند:

"عقب ماندگان ذهني، افرادي هستند كه از نظر فعاليتهاي ذهني، نسبت به همسالان خود نارسايي دارند و عقب مانده اند. در نتيجه از نظر توانايي، يادگيري، همسازي با محيط، بهره برداري از تجربيات، درك مفاهيم، قضاوت و استدلال صحيح به درجات مختلف محرومند.
عقب ماندگان ذهني خود به چند گروه تقسيم مي شوند كه عبارتند از: 1- آموزش پذير 2- تربيت پذير 3- حمايت پذير.
بهره هوشي عقب ماندگان آموزش پذير بين 50 تا 70 است، اين گروه به طور كلي چه به لحاظ حركات و حواس و چه به لحاظ رواني، از كودكان عادي كندتر هستند.
سازگاري اجتماعي اين افراد به شرايط محيطي آنها بستگي دارد. در برخورد با اين افراد بايد متوجه محدوديتهاي ذهني آنها بود و انتظارات والدين نيز بايد با توجه به شرايط ذهني آنها باشد، از اين رو فرستادن اين كودكان به مدارس عادي بسيار اشتباه است و بايد حتماً در مدارس استثنايي درس بخوانند.
بهره هوشي عقب ماندگان ذهني تربيت پذير نيز بين 25 تا 50 است، به لحاظ عاطفي وضع بسيار متغيري دارند، معمولاً وقتي چيزي را طلب مي كنند مهربان و مطيع هستند ولي در مقابل مخالفتهاي ديگران حملات، خشم و غضب و عصبانيت شديد از خود بروز مي دهند. اگر چه اين كودكان روز بروز بزرگتر مي شوند ولي در تواناييهاي ذهني همچنان محدوديت دارند.
عقب ماندگان ذهني حمايتي؛ بهره هوشي اين گروه در حد 25 و كمتر از آن است و در بسياري از موارد اين كودكان از لحاظ ايستادن و راه رفتن مشكل دارند و در اكثر موارد براي زنده ماندن، محتاج حمايت ديگران هستند.
وي در مورد برخورد با افراد نابينا و ناشنوا مي گويد:

"در برخورد با فرد نابينا بايد تلاش كرد تا به صورت جزيي، با استفاده از روشهاي مناسب، مهارتهاي فرد را بالا برد. تقويت حواس ديگر فرد توسط معلمان كار آزموده، فرد نابينا را در مواجهه با عوامل محيطي موفقتر مي سازد.
در برخورد با افراد ناشنوا نيز معلمان بايد آرام و شمرده صحبت كنند و موقع صحبت روي خود را به سمت فرد نگه داشته تا بتواند با لبخواني منظور فرد را درك كند. صحبت با صداي بلند و سريع باعث مي شود كه وي نتواند منظور ما را به خوبي درك كند چون در اين حالت، لبخواني مشكل مي شود."


اصغر صادق، مديرعامل مؤسسه كانون حمايت از كودكان كم شنوا مي گويد:

"كانون در حال حاضر به منزله پلي بين آموزش كودكان استثنايي و مدارس كودكان استثنايي عمل مي كند.
در شهر تهران بيش از پنج هزار كم شنوا وجود دارد كه اغلب آنها دانش آموزان هستند و اين در حالي است كه براي اين عده فقط 20 مدرسه مخصوص ناشنوايان است كه عدد قابل توجهي نيست."


دكتر حسيني، جامعه شناس نيز در مورد معلولان مي گويد:

"حداقل 3 درصد از افراد جامعه ما از يكي از انواع معلوليتهاي ذهني، بينايي، شنوايي، جسمي، حركتي، رفتاري، گفتاري، يادگيري و معلوليت هاي چندگانه رنج مي برند و 15 درصد افراد به ويژه در سنين آموزش و پرورش داراي نيازهاي ويژه اي هستند و به حمايت ويژه اي هر چند جزيي نياز دارند. پس يكي از زمينه هايي كه آنها براي احقاق حقوق شهروندي و كسب فرصت اجتماعي بدان نياز دارند آموزش خاص آنهاست كه براي تأمين نيازهاي آموزشي خاص علاوه بر جلب حمايت، شناسايي و پيگيري تغيير نگرشها و شيوه هاي آموزشي و آگاه سازي دست اندركاران و جامعه ضروري به نظر مي رسد."


وي مي افزايد:

"مشكل اساسي سيستم آموزش و پرورش استثنايي فعلي كشور ما اين است كه مبتني بر مدل پزشكي است. برچسب اصطلاحات موجود در سيستم آموزشي نظير عقب مانده، معلول، دير آموز و... محصول يك مدل پزشكي است. اين برچسبها نشان دهنده فقدان عملكرد و حتي نبود ارزشمندي فرد است.
مدلي كه در آن هر گونه نقص و يا انحراف از ميانگين جامعه معادل ناتواني محسوب مي شود. ناتواني به عنوان ضعف با ابعاد اجتماعي، اقتصادي پنداشته مي شود و فرد ناتوان به علت معلوليت از جريان اصلي اجتماعي و اقتصادي خارج مي شود زيرا به عنوان ويژگي طبيعي و درمان پذير تلقي مي شود."


وي تأكيد مي كند:

"اگر مي خواهيم افرادي كه در سن دانش آموزي هستند از حقوق، فرصتها و پذيرش برابر برخوردار باشند يكي از اساسي ترين حقوق آنها برخورداري از آموزش مطلوب است.
دانش آموزان مدارس عادي كه هرگز تجربه اي از تواناييها و نيازهاي كودكان داراي نيازهاي خاص، ندارند در كنار آمدن با تنوع و تفاوتها در بيرون مدرسه مشكلاتي خواهند داشت. اين دانش آموزان كه در آينده از تصميم سازان ما خواهند بود نگرش مناسبي نسبت به تفاوتهاي معلوليتها نخواهند داشت و كمتر احتمال دارد كه به نفع آنها وارد عرصه هاي كشوري و بين المللي شوند."


وي اظهار مي دارد:

"اساساً كودكاني كه با همديگر ياد مي گيرند، زندگي كردن با همديگر را خواهند آموخت، آنها با يكديگر بازي مي كنند و از طريق بازي كردن ياد مي گيرند و در حقيقت تمرين زندگي مي كنند و مي آموزند كه در تعامل با يكديگر و كودكان معلول چگونه عمل كنند.
حال با وجود اينكه كودكان معلول بسيار مهربان و خونگرم هستند و در كمترين زمان ممكن بيشترين عاطفه را ايجاد مي كنند، متأسفانه بسياري از مراكز فرهنگي از ارائه خدمات به اين كودكان خودداري مي كنند. متأسفانه هيچ مكان ورزشي يا تفريحي براي اين كودكان وجود ندارد و با توجه به نياز شديد معلولان به آب درماني، استخرها از پذيرش آنها امتناع مي كنند.
مدارس استثنايي از پذيرفتن آنها خودداري مي كنند و مدارس عادي هم تاب تحمل و حوصله كار كردن با آنها را ندارند و آنها مانده اند با مشكلات بدون حل فراوان."


منبع:

http://www.qudsdaily.com/archive/1384/html/11/1384-11-29/page9.html


مطالب مشابه :


گوشه چشم سيستم آموزش به كودكان معلول ؛ استثنايي براي استثنايي ها

حقوق ناشنوایان - گوشه چشم سيستم آموزش به كودكان معلول ؛ استثنايي براي استثنايي ها




روانشناسی کودکان استثنایی

عنوان كودكان استثنايي در مكاتب امريكا و انگلستان فرق مي كند . ليست پاورپوينت هاي




منابع كنكور كارشناسي ارشد سراسري و آزاد

روانشناسي كودكان استثنايي: 1. Davison ,G.C Neale S.M (2001) Abnormal Psychology (8 th.ed) New York : John Wiley and Sons. 2.




عناوین روش تحقيق و پايان نامه جديد سایت

پايان نامه مقايسه ميزان افسردگي و اضطراب در معلمان مدارس كودكان استثنايي و پاورپوينت




آشنايي والدين با توانبخشي كودك نابينا

پایان نامه بررسي تأثير بازي و اسباب‌بازي بر رشد اجتماعي كودكان




بهداشت رواني كودكان استثنايي

بهداشت رواني كودكان استثنايي عقب ماندگي ذهني، كودكان تيزهوش پاورپوينت هاي




معرفی کتاب

روان شناسي و آموزش كودكان استثنايي مترجم: حميد پاورپوينت هاي زيبا و




تحقیق هقب ماندگی ذهنی و راهای پیشگیری رشته روان شناسی

در بين كودكان استثنايي،‌ يعني افرادي كه به لحاظ ويژگي هاي خاص ذهني ليست پاورپوينت هاي




موضوع های روش تحقیق علوم تربیتی

ارزشيابي شخصيت كودكان. و افسردگي در بين معلمان مدارس استثنايي و ليست پاورپوينت هاي




لیست مقالات و پایان نامه های پزشکی

كودكان استثنايي ليست پاورپوينت هاي طرح توجيهي سالهاي 86و85; ليست پاورپوينت هاي




برچسب :