انشایی برای ایران

  • انشای ایران زیبای من

    در قاره آسیا فقط و فقط یک کشور است که انگشت به نشان تمام کشورهای بیگانه است و هرکس نام این کشور را می شنود؛ بی اختیار در باره ی آن به فکر فرو می رود. فکر می کنید این کشور کجاست؟!! آری درست حدس زده اید! آن کشور با عظمت ایران است. سرزمین گل های لاله و سرزمین پهلوانان دلیر، وطن همان قهرمانان بزرگوار و پرافتخار است. آن سرزمین، کشور من، کشور تو و کشور تمام ملتی است که از جان خود  برای سربلندی و آبادانی این وطن و مردم آن می کوشند. ایران بناها و یادگاری هایی را اززمانهای کهن به جای گذاشته  که از نظر خلق جهان بی نظیر و پدیده یا معجزه ای باور نکردنی و زیبا می باشد. به طور مثال در همین شهر خودمان بناهایی مانند نارین قلعه، مسجد جامع، امامزاده سیدعلی (ع) و... و در شهر های دیگر هم که ینگریم بناهایی همچون تخت جمشید، پل قزوین، سی و سه پل،غار علیصدر، عالی قاپو و.... چشم جهانیان را به خود خیره کرده است.ایران در مشرق زمین این کره ی خاکیست و دارای ثروت های عظیم بسیار و منابع سرشاری مانند نفت و گاز است.  اگر به تاریخ ایران نیز توجه کنید؛ ایرانیان همیشه عاشقانه و صادقانه کوشیدندکه در آن زمان ایران مانند نگینی در روی کره ی زمین بدرخشد. کشور بزرگ ما دارای پرچمی سه رنگ است که نشانه ی استقلال و آزادی مردم ماست و همیشه همراه با سرودی شور انگیز به اهتزاز در میآید.مهم ترین عامل سربلندی وطنم، شیعه بودن و وجود اسلام ناب محمدی در کشور من است. در کشور ما همه مردم پیرو پیشوای دینی خود حضرت آیت الله خامنه ای هستند و به علت راهنمایی های رهبر خوب و شایسته، ملت ایران از نفوذ و دخالت بیگانگان منفور است و خواهد ماند.اینها همه از لطف خداوند بزرگ و متعال است که همیشه کشور ما آباد و سربلند و تا ابد در برابر کشورهایی مانند اسرائیل و آمریکا پیروز و موفق خواهد بود.ما وظیفه داریم برای قدر دانی از این نعمات بزرگ تا آخرین قطره خون بکوشیم و سوگند یاد می کنیم در این راه لحظه ای از پای ننشینیم تا همیشه این کشور با عظمت بماند. در این جاست که با خود فریاد می زنم :  چو ایران نباشد تن من مباد       بدین بوم و بر زنده یک تن مباد  



  • انشایی در مورد انشاء

    انشایی در مورد انشاء

    <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> چه شبی بود، مادرم باز رو انداخت که باید چند انشایی برای خواهرت بنویسی، رفتم دیدم خواهرم دوباره برگه‌هایی از انشا در مورد فصول، طبیعت و موضوعاتی دیگر را در دست گرفته و حفظ می‌کند. چاره‌ای نبود، قلم را برداشتم و در مورد آزادگان به دلیل تناسب روز مطلبی نوشتم، اسراف موضوع بعدی بود، دیگر حوصله‌‌ام سر رفت، بقیه را به فردا صبح موکول کردم، راستش یاد دوران تحصیلات خودم افتادم، زنگ انشا جزء بدترین ساعات درسیم بود. و هنوز هم تفاوتی ایجاد نشده، بچه‌های این نسل هم از نوشتن می‌ترسند، نمی‌دانند چه بنویسند، چگونه و از کجا آغاز کنند؟ چگونه ادامه بدهند و چگونه به پایان برسانند؟ حالا تصور بکنید در این فضا که مدیران و معلمان و آموزش و پرورش هیچ نوآوری و شکوفایی نداشته‌اند، و نتوانسته‌اند از دامنه این بحران بکاهند، کودکان باید در مورد نوآوری و شکوفایی انشا بنویسند.     انشایی از انشاء   همه دارند عرق می‌ریزند، صورت‌ها در هم فشرده است، کاغذها را خط خطی می‌کنند وگلوله‌های مچاله شده را پرت می‌کنند توی سطل آشغال.یکی زل‌زده به پنجره، فکرش به جایی نمی‌رسد، یکی ته مدادش را گاز می‌گیرد و پلک‌هایش را روی هم فشار می‌دهد، یکی می‌گوید من هیچ چی به فکرم نمی‌رسد، آن یکی می‌گوید چند خط باید باشد، یکی مدام لب‌ها و گاهی هم ناخن می‌جود   معلم دفترش را ورق می‌زند، محکم دستش را روی میز می‌کوبد و با صدای بلند می‌گوید ساکت کلاس گرم است، بچه‌ها کت‌شان را در می‌آورند، هی روی صندلی جابجا می‌شوند، غر می‌زنند، از دست هیچ کس کاری بر نمی‌آید، زیاد فرصت ندارند، الان زنگ می‌خورد، بالاخره دانش‌آموزان از روی ناچاری کاغذهای خط خطی و نوشته‌های درهمشان را جمع می‌کنند و می‌دهند دست معلم وقت تمام شد. این کلاس، کلاس انشا بود     آب، بابا   سرمشق‌های آب، بابا یادمان رفت رسم نوشتن با قلم‌ها یادمان رفت گل کردن لبخندهای همکلاسی در یک نگاه ساده حتی یادمان رفت ترس از معلم، حل تمرین، پای تخته آن روزهای بی‌کلک را یادمان رفت   راه فرار از مشق‌های زنگ اول ای وای ننوشتیم آقا یادمان رفت آن روزها را آن قدر شوخی گرفتیم جدیت تصمیم کبری یادمان رفت شعر خدای مهربان را حفظ کردیم یاش بخیر اما خدا را یادمان رفت   در گوش‌مان خواندند رسم آدمیت آن حرف‌ها را زود اما یادمان رفت فردا چه کاره می‌شوی، موضوع انشا ساده نوشتیم آنقدر تا یادمان رفت دیروز تکلیف آب بابا بود و خط خورد تکلیف فردا نان و بابا  یادمان رفت

  • مقاله ای در مورد آزادی

    مقدمه   بزرگترین اشتباهی که بعضی از به اصطلاح طرفداران آزادی در تبیین مفهوم   آزادی مرتکب گردیده اند این است که قصد دارند با تفکر واندیشه وفرهنگ غربی   وبا ملاکها ومعیارهای مکتبهای مادی آزادی دینی را تفسیر وتحلیل نمایند دارندگان   چنین اندیشه ای وقتی با تقا بل وتضاد مواجه میشوند به ناچار آیات قرآن وروایت    معتبر ومستند دینی را تفسیر به رای مینمایند وبه نام قرائت های جدید وعصری   کردن وعرفی کردن دین ،مسلمات وبدیهیات دین را انکار میکنند. غافل از این که   بین جهان بینی الهی وجهان بینی مادی تضاد اصولی وجود دارند تطبیق وهماهنگ   کردن این دو جهان بینی کاریست ناشدنی ، تلاش بیهوده ای که جز حذف و انکار   دین نتیجه ای نخواهد داشت.   همچنان که دیدگاه این دو جهان بینی در مورد جهان و انسان... متفاوت است و   طرز تلقی این دو مکتب از مفهوم آزادی نیز با یکدیگر فرق می کند.جهان بینی   مادی حیات انسان را بین تولد و مرگ محصور می کند و معتقد است که انسان بعد   از مرگ نیست و نابود می شود پاداش و کیفری برای او وجود ندارد. در حالی که   جهان بینی الهی و مکتب مقدس اسلام تفسیر دیگری در مورد مرگ وحیات وجود   دارد .   زندگی انسان را محدود به حیات طبیعی و مادی نمیکند وانسان را موجودی فرا  طبیعی ومسافری میداند که عوالمی از زندگی را پشت سر گذاشته و عوالم دیگری هم پیش رو دارد ، مرگ او در واقع آغاز حیاتی دیگر است مرگ او ارتحال است   یعنی کوچ کردن و نقل مکان نمودن رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید :   ان المومنون لا یموتون بل ینقلون من دار الی دار     یعنی : انسان مومن نمی میرد بلکه از خانه ای به خانه ی دیگر کوچ می کند.   طبیعی است آنان که انسان را در ماده خلاصه می کنند دیدگاه خاصی نسبت به   آزادی دارند چون به قیامت و حیات اخروی اعتقاد و ایمان ندارند. در اخلاقیات به   آزادی مطلق معتقدند.   آزادی در مفهوم لیبرالستی و مادی گرائی یعنی رها شدن از قیود و تکالیف و   سرسپردگی به هوای نفس که در فرهنگ دینی بدترین نوع بردگی واسارت است .   رهبر انقلاب اسلامی در خصوص آزادی در مفهوم لیبرالیستی می فرمایند : آزادی   در مفهوم لیبرالیستی یعنی رها شدن از تکالیف و از همه ی قید و بند ها و   سرسپردگی به خود در حالی که اساس دین تکلیف و مسئولیت و پایبند بودن به   احکام و ارزش های دینی است.    آزادی در اسارت آزادی    (ای آزادی ،لفظت خوشبخت ترین لفظ ها ومعانیت بد بخت ترین معانی است . ای   آزادی ،چه زنجیرهای گران باری که به نام تو به دست وپاهای انسان ها بستند .)   وازه آزادی ،یکی از مظلوم ترین کلمات ووازه هایی است که در طول تاریخ ،بیش  ازهر چیز مورد تحریف وسوء استفاده ...

  • موضوعات متنوع انشا(200 مورد)

    ما به تعداد  لغاتی  که در لغتنامه  معین  یا دهخدا  آمده است موضوع  انشاداریم که  باید  در خور  اطّلاعات ، فهم  و نیز  علاقه ی دانش آموز  باشد و به  گونه ای  باشد  که انگیزه  را برای  نوشتن تقویت  کند . موضوعات  انشا  همیشه  مکتوب  و نوشتنی  نیستند ،  بلکه گاهی  دیدنی  و احساس  کردنی می باشند . از آن جا  که دغدغه ها ، احساسات ، اندیشه ها ، سطح سواد ، نحوه ی زندگی  و ...  در دانش آموزان یکسان نیست ، بهتر است  به سمتی  پیش برویم  که دامنه ی  موضوعات  انشا  گسترش  یابد  و هرگز  فراگیران  را در حصار  یک موضوع  زندانی  نکنیم  . موضوع پیشنهادی  انشا در ابتدا  باید ساده  و ملموس  باشد  چیزی  که دانش آموز نتواند  بهانه ی عدم  اطّلاع  را بیاورد . در مرحله  های بعدی ، موضوع ها می توانند  انتزاعی  و معقول باشند . معلّم  می تواند  تعداد  موضوعات  انشای  بیشتری  در اختیار  دانش آموز  قرار دهد  تا از بین آنها انتخاب  کرده  بنویسد . می تواند  در همان  ابتدای سال  تحصیلی  صد  موضوع انشا  را که آماده  کرده است و تکثیر کرده  ، در اختیار آن ها  قرار  دهد  تا از بین آن ها  سی مورد  را انتخاب  کنند  و در صفحه  ی فهرست  و ابتدای  دفترشان بنویسند و هر جلسه هر کدام  را که دوست  داشتند  بخوانند . به این صورت  هر کدام  از دانش آموزان  در مورد  یک موضوع  جدید انشا  خواهند  داشت  و کلاس  انشا  دارای  تنوّع و جذابیّت  خواهد بود  .  دانش آموزان موضوعات  تخیّلی  راهم  راحت  می نویسند امّا گاهی  هم باید موضوعاتی   داده  شود  تا دانش آموز  موظّف شود  با تحقیق  و مطالعه   نوشتن خود را  بهبود  بخشد .به دانش آموزان بگویید  صفحه ای  از دفترشان  رابه بهترین   جملات انشای دوستان خود اختصاص  دهند در این صورت  مجبور هستند  به همه ی  انشا ها  خوب  گوش دهند  و بهترین  جمله ها را  انتخاب کرده  با ذکر  نام دوستانشان  در صفحه ی مورد نظر  بنویسند  . صفحه ای را نیز  به بهترین  ستایش ها  و به نام خداهای شعری  زیبا اختصاص بدهند  تا برای  هر متن  یک  به نام خدای جدید  داشته باشند .   1-    توصیف یک  صحنه ی تصادف ، جنگ ، زلزله ، سیل، توفان، آتش سوزی ، دزدی   2-    توصیف  تصاویر متنوّع  کتاب درس3- برای توصیف زیبایی های  بهار از چه واژه هایی استفاده می کنید ؟ (فقط یک صفحه واژه )   4- باغبان با نگرانی وارد باغ شد...... 5-   یکی شدن با طبیعت   6-   برای شهرم چه خدمتی کنم؟   7-ترافیک در شهر   8-خانه ای با بچّه های شلوغ   9-چهره ی شهر  در هنگام صبح   10-در اتوبوس   11-خنده دار ترین  صحنه ...

  • «موضوعات نگارش مرتبط با فصل های کتاب ادبیات پایه ی سوم راهنمایی»

    فصل اوّل 1- درباره ی زندگی حضرت سلمان فارسی(ع) انشایی بنویسید. 2- درباره ی شهادت ومقام شهیدانشایی بنویسید. 3- درباره ی بیت «توکزمحنت دیگران بی غمی نشایدکه نامت نهندآدمی» انشایی بنویسید. فصل دوم 1- به نظرشما باید جوانان چگونه تربیت شوندتادرآینده برای خودوجامعه مفیدباشند؟ 2- درموردخودشناسی وفایده های آن انشایی بنویسید. 3- اززبان یکی ازحیوانات به دلخواه انشایی بنویسید. فصل سوم 1- همراه بایادآوری نعمت های خداوندبه زبان خوداوراستایش کنید. 2- ماچگونه می توانیم ازگذشتگان عبرت بگیریم؟ 3- درباره ی فایده های تفکرانشایی بنویسید. فصل چهارم 1- ماچگونه می توانیم خودرااصلاح کنیم وراه خوش بختی راطی نماییم؟ 2- درباره ی بیت «سال هابایدکه تایک کودکی ازروی طبع عالِمی گرددنکویاشاعری شیرین سخن» انشایی بنویسید. 3- درباره ی فایده های هم نشین خوب وضررهای هم نشین بد انشایی بنویسید. فصل پنجم 1- درباره ی بیت «توانا بودهرکه دانابود زدانش دل پیربرنابود » انشایی بنویسید. 2- به نظرشماویژگی های زندگی موفّق کدام اند؟آن هاراتوضیح دهید 3-چگونه می توانیم برناامیدشدن غلبه کنیم؟ فصل ششم 1- صبروبردباری درزندگی انسان چه نقشی دارد؟ 2- رازموفقیّت دانشمندان بزرگ درچه چیزهایی است؟ 3- نام پنج زن اززنان بزرگ تاریخ رابه دلخواه بنویسید ودرباره ی هرکدام یک بندتوضیح دهید. فصل هفتم 1- برای ساختن آینده ی ایران چه بایدکرد؟ 2- برای ساختن آینده ی شهریاروستای خود چه بایدکرد؟ 3- شعرایران صفحه ی 126کتاب را به صورت نثروبه زبان خودبازنویسی کنید. فصل هشتم 1- درباره ی فایده هاوضررهای پول انشایی بنویسید.2- وظیفه ی مانسبت به اقوام وخویشاوندان خودچیست؟ 3- درباره ی آداب مطالعه انشایی بنویسید؟ «طاهرحسینی سرگروه ادبیات فارسی راهنمایی شهرستان سقز»

  • انشای سوم و دوم راهنمایی/کتاب قدیم/الیاس امیرحسنی

    انشای سوم راهنمایی درس اول: تفاوت زبان گفتار و نوشتار: در این درس می آموزیم: همه ی ما ناچاریم گاهی بنویسیم . فکر کنید در خیابان گواهی نامه ای پیدا کرده اید و می خواهید به صاحبش بدهید .برای این کار چه کار می کنید ؟آسان ترین کار این است که چیزی بنویسیم و به شیشه مغازه، اداره یا کار خانه بزنیم تا صاحبش بخواند و بیاید بگیرد . خوب چه بنویسیم ؟کار سختی نیست . اول هر چه می خواهیم بنویسیم ؛می گوییم . به این صورت :" این گواهی نامه این جا پیدا شده هر کی گم کرده نشونی اونو بده و اونو بگیره ."این به زبان گفتار (محاوره ) است .حالا به زبان نوشتار تبدیل می کنیم :"یک گواهی نامه پیدا شده ،هر کس آنرا گم کرده است نشانی اش را به صاحب مغازه بدهد و گواهی نامه را بگیرد ."در گفتار معمولا کلمات و فعل های شکسته به کار می بریم . مثل نشونی بده چون مخاطب حضور دارد و اما در زبان نوشتار این امکان نیست . خلاصه :برای نوشتن کافی است آنچه رامی خواهیم به زبان بیاوریم، یعنی حاصل فکر خود را روی کاغذ بنویسیم . اما باید به چند نکته توجه داشته باشیم : 1-کلمات شکسته به کار نبریم .2- از تکرار بپرهیزیم .3-مطالب زاید را حذف کنیم .4- تا می توانیم رسا وواضح بنویسیم چون مخاطب را نمی بینیم و نمی توانیم با زبان گفتار به او توضیح بدهیم . موضوعات انشا : 1-از دوست خود دعوت کنید تا برای درس خواندن به خانه شما بیاید . ابتدا به زبان گفتار بنویسید سپس به زبان نوشتار تبدیل کنید. 2-جملاتی از درس چشمان مادر بزرگ را به زبان گفتار بنویسید . 3-گفت وگوی خیالی میان تخته سیاه و گچ را به زبان گفتار بنویسید . 4- جمله ی زیر را کامل کنید : بدین سان درز ندگی محمد آرامشی پدید آمد ولی افسوس...... 5- کلمات زیر را در جمله به کار ببرید : پاکیزگی ،حصیر ،غمخوار 6- بیت زیر را به نثر روان بنویسید و در باره آن کمی توضیح دهید : به گفتار پیغمبرت راه جوی        دل از تیرگی ها بدین آب شوی 7-شرح حال نظامی گنجوی و سعدی شیرازی را فراهم کنید ودر کلاس بخوانید . 8-درباره  ی زندگی وشخصیت یکی از بزرگان ایران که به تمدن اسلام خدمت کرده است تحقیق کنید . 9- 10- سوالات درس: 1-  برای نوشتن کافی است آن چه را که می خواهیم به زبان بیاوریم یعنی ..........روی کاغذ بنویسیم . 2-در نوشتن (تبدیل زبان گفتاربه نوشتار )به چه نکاتی باید توجه داشته باشیم؟  

  • موضوعات انشایی متنوع برای طول سال

    Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}   موضوعات انشایی متنوع برای طول سال   - من در دهه ی مبارک فجر در آموزشگاه خود دیدم که .......... - من در مراسم راهپیمایی ....... شرکت کردم ودیدم که ............. - اگر من با این سن کنونی در دوان انقلاب بودم می توانستم ....... - پسر جوان با سرعت از خیابان گذشت ودر حالی که ماموران شاه او را تعقیب می کردند زیرا .............. - دیروز ساعت آخر کلاس بود ومن خسته وناتوان شده بودم ودر ذهنم این فکر می گذشت که ............ - سه تا دوست بودند که همیشه در کنار هم وهمراه هم بودند تا اینکه یکی از آنها تصمیم گرفت دوستان خود را امتحان کند به همین علت نقشه ای کشید به این صورت که .............. - شکارچی وسایل خود را جمع کرد وپا به جنگل گذاشت ،در جستجوی شکار بود که ناگهان ....... - ماهی کوچولو دیگرطاقت زندگی کردن در جوی آب را نداشت به همین علت تصمیم گرفت که به طرف دریا برود ولی ............. - دو درخت درکنارهم بودند یکی سبزوپرمیوه ویکی زردوخشک وبی حاصل ،که در خت خشک علت بی محصول بودنش را این گونه تعریف میکردکه ..... - پیرزن هر لحظه در حیاط را باز می کرد وبه خیابان سرک می کشید واما خبری از پسرش نبود با خود فکر می کرد که شاید ........... - در روز راهپیمایی سیزده آبان شما در پارکی با جهانگردی رو به رو می شوید واو از شما سوال می پرسد که چرا شما در راهپیمایی شرکت می کنید وشما پاسخ می دهید که ......... - در باغ قدم می زدم که ناگهان در چند قدمی خود پرنده ای  زخمی را دیدم که  ......... - راهی برای زندگی خود انتخاب کرده ام ومی خواهم در آن موفق باشم به این صورت که .......... - ای کاش می توانستم ............. - اگر من یک رییس جمهور بودم ........... - بعضی وقت ها بعد از نماز دوست دارم با خدا سخن بگوییم وبه او بگویم که .......... - باشنیدن صدای اذان احساس میکنم که کسی دعوت نامه ی مهمانی با شکوهی را با صدای بلند برایم می خواند و من ....... - با احساس ...