تقدیم به همسرم

  • تقدیم به همسرم

      تو را دوست میدارمتو را به جای همه مردانی! که نشناخته ام دوست میدارمتو را به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست میدارمبرای خاطر عطر گسترده بیکران و برای خاطر عطر نان گرمبرای خاطر برفی که آب می شود،برای خاطر نخستین گلبرای خاطر جانوران پاکی که آدمی نمیرماندشانتو را برای خاطر دوست داشتن دوست میدارمتو را به جای همه مردانی! که دوست نمی دارم دوست می دارم.جز تو ، که مرا منعکس تواند کرد؟من خود،خویشتن را بس اندک میبینم.بی تو جز گستره بی کرانه نمی بینممیان گذشته و امروزاز جدار آینهَ خویش گذشتن نتوانستممیبایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرمراست از آنگونه که لغت به لغت از یادش میبرند.تو را دوست می دارم برای خاطر فرزانگیت که از آن من نیستتو را برای خاطر سلامتبه رغم همه آن چیزها که به جز وهمی نیست دوست میدارمبرای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمیدارمتو می پنداری که شکی ،حال آنکه به جز دلیلی نیستیتو همان آفتاب بزرگی که در سر من بالا میرودبدان هنگام که از خویشتن در اطمینانمسپیده که سر بزنددر این بیشه‌زار خزان زده شاید گلی برویدشبیه آنچه در بهار بوئیدیم .پس به نام زندگیهرگز نگو هرگز پل الوار    



  • تقدیم به همسر عزیزم

    عزیزم زیباترین لحظاتم را به پای ساده ترین دقایقت میریزم تا بدانی نفسم تو را برای تو دوست دارم.تقدیم به ان کسی که افتاب مهرش در قلبم همچنان پابرجاست وتا ابد باقی خواهد ماند.

  • ثابت کردن عشق تا حد خودکشی.....

      این زوج شجاع ثابت کردند که عشق گاهی خطرناک است . آنها برای اثبات  وحدت و یکی بودنشان خود را زیر 1 میلیون زنبور پنهان ساختند. این مرد  چینی یک زنبور دار استو همسرش را متقاعد کرد که برای اثبات عشقشان به زندگی مشترک خود را در پوششی از زنبورهای عسل قرار دهند و این زن هم حرف شوهرش را پذیرفت. وزن این زنبورها 96.5 کیلوگرم بود. این مرد میگوید:" من نسبت به زنبورها آشنایی دارم و نیش آنها در من اثر نمیگذارد. او میگوید یک بار توسط 400 زنبور گزیده شده است اما برایش اتفاقی نیوفتاده است این در حالی است که اگر این اتفاق برای یک فرد عادی رخ دهد حتما خواهد مرد. آنها در حالیکه دستان یکدیگر را گرفته بودند کم کم با پوشش زنبوری پوشیده شدند.

  • تقدیم به همسرم

    به نام آنکه بر من منت نهادو قسمتم این کردتقدیم به همسرمخدایا قسمتم زجر است منت دارم آن را منبجز حمدت شهنشاها گشادم کی دهان را من.به هر سوزی بسوزانم،به هر سازی برقصانمکشم هر درد بی درمان ،بلای آسمان را من.جدا کن بند از بندم ،در اوج درد می خندمخوشم گر جور دنیا را، کنی تیرو نشان را من.ز الطافت نگاری مه جبین بخشیدیم یا ربکه ساکن کرده ام در سینه آن سرو روان را من.ز رویش شرمگین و زار و بیمارم، مجالم دهنمودم بسکه آزار آن بت ابرو کمان را من.روا نبود به جرم خار ، گل پرپر شود شاهابهار ار هست ازو باشد، زمستان و خزان را من.تمنا دارم از گردون ،ملایم تر بگرداندکزان ترسم که از اشکش ، به هم ریزم جهان را من................................................................

  • صفحه تقدیم پایان نامه

    تقدیم به همسرم: که سایه مهربانیش سایه سار زندگیم می باشد، او که اسوه صبر و تحمل بوده و مشکلات مسیر را برایم تسهیل نمود.   تقدیم به خواهرم: که وجودش شادی بخش و صفایش مایه آرامش من است.   تقدیم به برادرم: که همواره در طول تحصیل متحمل زحماتم بود و تکیه گاه من در مواجهه با مشکلات، و وجودش مایه دلگرمی من می باشد.