جملات تقدیمی پایان نامه

  • نمونه هايي از تقديم و تشكر براي صفحه تقديم پايان نامه

    صفحه تقديم / تشكر در پايان نامه يكي از مهمترين صفحات در تمامي پايان نامه هاست كه اغلب دانشجويان و محققان به دنبال كلماتي شيوا و زيبا براي تدوين آن هستند. در ادامه تعدادي از متون پيشنهادي براي اين صفحه آورده شده است، اميد است كه مورد استفاده دانشجويان و محققان عزيز قرار گيرد. از استاد گرامیم جناب آقای دکتر ****** بسیار سپاسگزارم چرا که بدون راهنمایی های ایشان تامین این پایان نامه بسیار مشکل مینمود. از سرکار خانم **** و به ویژه سرکار خانم **** به دلیل یاری ها و راهنمایی های بی چشمداشت ایشان که بسیاری از سختی ها را برایم آسان تر نمودند، به پاس عاطفه سرشار و گرمای امیدبخش وجودشان که در این سردترین روزگاران بهترین پشتیبان است به پاس قلب های بزرگشان که فریاد رس است و سرگردانی و ترس در پناهشان به شجاعت می گراید و به پاس محبت های بی دریغشان که هرگز فروکش نمی کند این مجموعه را به پدر و مادر عزیزم تقدیم می کنم با سپاس ازسه وجود مقدس: آنان که ناتوان شدند تا ما به توانایی برسیم... موهایشان سپید شد تا ماروسفید شویم... و عاشقانه سوختند تا گرمابخش وجود ما و روشنگر راهمان باشند... پدرانمان مادرانمان استادانمان  تقدیم به پدر مادر مهربانم که هر لحظه وجودم را از چشمه سار پر از عشق چشمانشان سیراب می کنند.....تقدیم به پدر و مادر عزیز و مهربانم که در سختی‌ها و دشوار‌ی‌های زندگی همواره یاوری دلسوز و فداکار و پشتیبانی محکم و مطمئن برایم بوده‌اند. تقدیم به همسرم به پاس قدر دانی از قلبی آکنده از عشق و معرفت که محیطی سرشار از سلامت و امنیت و آرامش و آسایش برای من فراهم آورده است سپاسگزار کسانی هستم که سرا غاز تولد من هستند. از یکی زاده می شوم و از دیگری جاودانه. استادی که سپیدی را بر تخته سیاه زندگیم نگاشت و مادری که تار مویی از او به پای من سیاه نماند.  تقدیم به مقدس ترین واژه ها در لغت نامه دلم، مادر مهربانم که زندگیم را مدیون مهر و عطوفت آن می دانم. پدر، مهربانی مشفق، بردبار و حامی. همسرم که نشانه لطف الهی در زندگی من است. برادر و خواهرم همراهان همیشگی و پشتوانه های زندگیم  ماحصل آموخته هایم را تقدیم می کنم به آنان که مهر آسمانی شان آرام بخش آلام زمینی ام است به استوارترین تکیه گاهم،دستان پرمهر پدرم به سبزترین نگاه زندگیم،چشمان سبز مادرم که هرچه آموختم در مکتب عشق شما آموختم و هرچه بکوشم قطره ای از دریای بی کران مهربانیتان را سپاس نتوانم بگویم. امروز هستی ام به امید شماست و فردا کلید باغ بهشتم رضای شما را آوردی گران سنگ تر از این ارزان نداشتم تا به خاک پایتان نثار کنم،باشد که حاصل تلاشم نسیم گونه غبار خستگیتان ...



  • نمونه هايي از تقديم و تشكر براي صفحه تقديم پايان نامه

    صفحه تقديم / تشكر در پايان نامه يكي از مهمترين صفحات در تمامي پايان نامه هاست كه اغلب دانشجويان و محققان به دنبال كلماتي شيوا و زيبا براي تدوين آن هستند. در ادامه تعدادي از متون پيشنهادي براي اين صفحه آورده شده است، اميد است كه مورد استفاده دوستان عزيزم قرار گيرد.خدای را بسی شاکرم که از روی کرم، پدر و مادری فداکار نسبیم ساخته تا در سایه درخت پربار وجودشان بیاسایم و از ریشه آنها شاخ و برگ گیرم و از سایه وجودشان در راه کسب علم و دانش تلاش نمایم. والدینی که بودنشان تاج افتخاری است بر سرم و نامشان دلیلی است بر بودنم، چرا که این دو وجود، پس از پروردگار ، مایه هستی ام بوده اند دستم را گرفتند و راه رفتن را در این وادی زندگی پر از فراز و نشیب آموختند. آموزگارانی که برایم زندگی، بودن و انسان بودن را معنا کردند.تقدیم به وجود با ارزشتان...تقدیم به پدر، مادر و همسر عزیزمو به تمام آزاد مردانی که نیک می اندیشند و عقل و منطق را پیشه خود نموده و جز رضای الهی و پیشرفت و سعادت جامعه، هدفی ندارند.دانشمندان، بزرگان، و جوانمردانی که جان و مال خود را در حفظ و اعتلای این مرز و بوم فدا نموده و مینمایند.تقدیم به همسرم:که سایه مهربانیش سایه سار زندگیم می باشد، او که اسوه صبر و تحمل بوده و مشکلات مسیر را برایم تسهیل نمود.تقدیم به خواهرم:که وجودش شادی بخش و صفایش مایه آرامش من است.تقدیم به برادرم:که همواره در طول تحصیل متحمل زحماتم بود و تکیه گاه من در مواجهه با مشکلات، و وجودش مایه دلگرمی من می باشد.تقدیم به پدرم کوهی استوار و حامی من در طول تمام زندگی تقدیم به مادرم سنگ صبوری که الفبای زندگی به من آموخت تقدیم به همسرم که در سایه همیاری و همدلی او به این منظور نائل شدم. تقدیم به دلبندم امید بخش جانم که آسایش او آرامش من است.تقدیم به او که آموخت مرا تا بیاموزم استاد گرامی جناب آقای.... تقدیم به آنان که وجودم جز هدیه وجودشان نیست پدر و مادر عزیزم تقدیم به همسر مهربانم که مسیح وار با صبرش در تمامی لحظات رفیق راه بود و تقدیم به گل نازم ...که کودکی گمشده ام را در چهره معصومش پیدا کردم.و بعد از مدتها، پس از پیمودن راههای فراوان که با حضور شیرین اساتید عزیزم، با راهنماییها و دغدههای فراوانشان و شیطنتهای زیبای آن دوران، نگاههای پدر مادرم، با چشمهای پر از برق شوق، و زیبایی حضور خواهرم در کنارم، که خستگیهای این راه را به امید و روشنی راه تبدیل کرده و امیدوارم بتوانم در آینده ی نزدیک جوابگوی این همه محبت آنها باشم ...اکنون، با احترام فراوان برای این همه تلاش این عزیزان برای موفقیت من ....این پایان نامه را به پدر و مادرم، اساتید عزیز و خواهر ...

  • تمامیت طلب یا تقدیم به مادرم پدرم و همسرم!

    صبح که داشتم از خونه بیرون می رفتم از خدا خواستم کارام حداکثر تا ساعت 10:30 تموم بشه و من ساعت  11 برسم سرکار. وقتی ساعت 11:30 کارم تموم می شم از خوشحالی مونده بودم به کی زنگ بزنم و خوشحالیم رو منتقل کنم. با چقدر خوشحالی به تو زنگ زدم تا به مناسبت زحماتت و انجام کارم مهمون من بریم چارچنگولی رو ببینیم و شام بریم بیرون! به خدا اون موقع جملاتم و هم آماده کرده بودم. آهان فکر کنم حتی بهت زنگم زدم و گفتم یا ... نمی دونم شاید اشغال بودی ... رسیدم سرکار خودت بهم زنگ زدی ... خودم و برات لوس کرده بودم که یه دفعه گفتی اس ام اسم و نگرفتی ... همه خوشحالیم کمرنگ شد ... همه جشن کوچیک دو نفرمون ... جشنی که اول می خواستم بعد 10-12 روز بریم خونه مامان اینا و اونجا خوشحالیمون و باهاشون تسهیم کنیم اما یادم افتاد که تو دوست داری جشنامون دو نفره باشن ... اما ... فقط به تو زنگ زدم .... فقط تو! دیروز وقتی گفتی خیلی تغییر کردی خوشحال شدم! خوشحال از اینکه تونستم تو رو راضی کنم! اما وقتی معنی روزگار رو فهمیدم یه خورده جا خوردم! تو چهار روزه بیخود و بیجهت از من دلگیری و دنبال جایی می گشتی که ناراحتیت و تخلیه کنی! بعد دو سه روز بیخوابی و خستگی ... اهمیتی نداره که تو نمی تونی من و بفهمی به همون دلیلی که من نمی تونم تو رو بفهم!   فرق تو با پدر و مادر همینه! یک هفته پیگیره کارام بودی، نمی گم وظیفت بوده لطف کردی. اما صد بار به روم آوردی و به خاطر یه جمله لعنتی اول اون پایان نامه ببین چه دردسری به پا شد! از همون اول یعنی حدود 6 ماه پیش می دونستم! اون حس به هم می گفت ... بعد از جلد اولین صفحه ای هم که آماده کردم اون بود! اما خالی ...  فرق تو با پدر و مادر همینه! تو توقع داری! من هم شاید همینطورم! در مقابل هر کارم انتظار دارم! اما پدر و مادر اینطور نیستند!   اما این جملات معنیش اینه که اونا بر تو اولویت دارند یا تو بر اونها! هر کس جای خودش رو داره! کاش می فهمیدم! کاش می فهمیدی! کاش می فهمیدن!   هر کس جای خودش رو داره! تو خودمی و مادر و پدرم ریشم! این جمله به خدا معنی بدی نمی ده! اما من و تو حداکثر این دو سه سال برای هم زحمت کشیدیم اما اونا بیست و چند سال علاوه بر این دو سه سال!   کاش یکی بود می گفت که آیا این جمله یعنی تو طفیلی هستی؟ یعنی بی ارزشی؟ یعنی بدرد نمی خوری! تقدیم به مادرم، پدرم و همسرم! مگه بده! مگه غلطه! حالا چون پدرم به درس خوندن اعتقادی نداره نباید به اون تقدیم می کردم! چون مادر کاری غیر دعا کاری از دستش بر نمی آد نباید به اون تقدیم می کردم! اما چون تو این دو سال من و تحمل کردی که درس بخونم - اونم چه درس خوندنی!- حق توه! اینکه این دو هفته لطف کردی پیگره کارام بودی این غنیمت - اونهم چه ...

  • خانومم شما اسمت چیه؟؟! از این جمله متنفرم.....

    دانشکده ما دو در داره ، جلوی یه در یه کابین مخصوص بانوان حراست هست و یه در  دیگه که به رختکن ما دخترها هم نزدیکتره هیچ حراستی نداره.....من شخصا از در بی حراست می رفتم همیشه ، هم واسه نزدیکیش ...هم گاهی برای حراست ، گرچه که گیر و گور خاصی تو ظاهرم نیست!چند روز پیش اما دم در بی حراست زدند که از 1 خرداد هیچ دانشجویی اعم از دختر و پسر حق عبور از این در رو نداره وگرنه برخورد می شه!!!زیاد تو ذهنم نموند این  اعلامیه...دیروز هم که یک خرداد بود به میمینت دقیقا یک خرداد!! یه 2 میلیمتری به خط چشمم اضافه کردم، یه غلظتی یه رژ گونه و رژ لب دادم و رهسپار دانشکده شدیم غافل از اینکه در لحظه ای  که از تک دری که از یک خرداد باید از اون رد می شدیم وارد شدم یه گارد ویژه از بانوان دم در وایساده بود با یه دفتر!!!خوب من رو فراخواندند به حضورشون که خانوممم چرا انقدر آرایبش داری ؟؟منم با اعتماد به نفس : گفتم که آرایش خاصی ندارم ، همیشه هم همینجوری آرایش کردم و شما چیزی به من نگفتید ....گفت که از امروز کلا نباید آرایش کنید ، مگه نماینده اتون بهتون نگفته ....نگفته بود واقعا ( حالا می گفت هم فرقی نداشت)خلاصه که اسمم در دفتر خاطیان نوشتند و گفتند آاریشتو پاک کن برگرد پیش ما !! منم گفتم حتماااااااا!! نمی دونم سگ گازشون گرفته چی شده که از دانشجویایی که دیروز وارد دانشکده شدند به جرات میگم اسم 97 درصدشون تو اون دفتر نوشته شد!!!تازه شما فکر کن که این بانوان به پسرها هم تذکر می دادند....یه پسری تو کلاسمون داریم یعنی سادگی از سر و روش می باره....فکر کن این بانوان بهش گفتند شلوارت چرا کبریتیه؟؟!!اصلا تمبونه شلواره از گشادی....کبریتی قهوه ای ....نمی دونم خودشون شعور ندارند ذاتا یا به بی شعوری زدند خودشون رو؟؟!!حالا احتمالا سرگرمی هاشون کم شده ...برنامه جدیدشونه!پ.ن : دیشب نشستم متن تقدیمی های پایان نامه رو که آخر دفاع باید بخونم نوشتم....صبح کله سحر زنگ زدم واسه مامانه خوندم...می بینم پشت  تلفن گریه میکنه......حالا یه بند من گریه یه بند اون!!! سر صبح یه دریاچه گریه کردیم دوتایی.....تقدیر از رضا رو همراه با دو تا دوست دیگه ام گذاشته بودم در یه جمله......که با مخالفت شدید مادر رویرو شد ، گقتند که تکی ازش تقدیر میکنی ، و یه جمله که فراخور این همه کمکش باشه واسش می نویسی.....به جهنم که هر کدوم از فامیل که باشند هر چی می خواهند فکر کنند...تو وظیفه اته تقدیر درستی به جا بیاری...منم از خدا خواسته یه دو خطی در تقدیم به رضا نوشتم....به قول مامان به جهنم فکر دیگران.....

  • حرف های خودم (دکتر حسن میرزایی اهرنجانی هم رفت...)

    دکتر حسن میرزایی اهرنجانی استاد نازنین و سودمند دانشکده مدیریت دانشگاه تهران؛ فارغ التحصیل اداره امور دولتی از دانشگاه ساوترن کالیفرنیا آمریکا؛ در سن 69 سالگی و بعد از چندین روز بستری بودن در بیمارستان البرز تهران بامداد امروز درگذشت. امروز وقتی این مطلب رو نوشتم دلم گرفت چون واقعا نازنین، متعهد، باسواد، اخلاق مدار، فرهیخته، نیکو و ...... بود. خوشا به اونایی که زنده شون سودمنده واسه مردم و مرگشونم تاثر واره واسه مردم. این رو میگن زندگی واقعیروحش شاد و یادش جاودان

  • گزیده از کتاب (دیدگاههای کلیدی در مدیریت، استوارت کرینر)

      اندیشه ها و دیدگاه ها مهم اند، ولی نسخه ها و راه حل های آماده نیستند. مهم نیست که مشاوران چه می گویند، زیرا در حقیقت دارویی که شفای همه دردها باشد اصلا وجود ندارد... بعد از این... ترکیبی از اندیشه ها، رویکردها و مهارت ها لازم است.

  • یار حاضر(شعر) تقدیم به امام زمان

    آن یار حاضر و غایب ز چشم ما/ کی با تلنگرش رخ بر نهد به ماتا این سیاهی چشمم نظر کند/ دنبال او دود که کجا بیندش؟ کجا!ای یار مهربان ! به نظر کن، نظر به ما/ تا این فراق به سر آید ای یار با وفادر انتظار نشستم، دیگر توان نماند/ باید بلند شده بودم تا بینمت ز پا

  • روش تدوین پایان نامه کارشناسی ویرایش اول - نیمسال اول89-88

    برای دریافت فایل این متن اینجا کلیک کنیدبرای دریافت فایل word نمونه اینجا کلیک کنیدبسمه تعالی   به منظور هماهنگی بیشتر در تنظیم پایان نامه های کارشناسی معماری، رعایت موارد ذیل توسط دانشجویان الزامی است: 1- متن پایان نامه با برنامه word تایپ شود. 2- کاغذ متن در اندازه A4 (۲۱ ×۲۹.۷ سانتیمتر) باشد. 3- هر صفحه دارای 22 سطر و حاشیه راست، چپ، بالا و پایین به ترتیب برابر ۳.۵ ، ۲.۵ ، ۳.۵ و ۳سانتیمتر باشد در نتیجه عرض متن 15 سانتی متر خواهد بود. 4 - برای تایپ بخش های مختلف پایان نامه از قلمهای زیر استفاده شود:   نوع متن نوع قلم اندازه متن فارسی میترا نازک 14 تیترهای اصلی یاقوت 16 تیترهای فرعی لوتوس سیاه(Bold) 14 عنوان چکیده فارسی یاقوت 16 متن چکیده فارسی لوتوس نازک 14 عنوان چکیده انگلیسی Times New Roman 14 متن چکیده انگلیسی Times New Roman 12 فهرست مراجع فارسی/ عربی لوتوس نازک 11 فهرست مراجع انگلیسی Times New Roman 10  5- جلد پایان نامه باید از نوع گالینگور باشد و مطابق شرح روی جلد نقره کوب شود. 6- لازم است رنگ جلد پایان نامه های کارشناسی سورمه ای باشد. 7- پایان نامه به ترتیب شامل بخش های زیر است: - طرح روی جلد - بسم الله الرحمن الرحیم - تقدیم به..... (حداکثر یک صفحه) - سپاسگزاری - صفحه هیئت داوران - فهرست مطالب - فهرست جداول،نمودارهاو شکلها ( در صورت نیاز) -         متن اصلی پایان نامه شامل: چکیده (حداکثر 250 کلمه) مقدمه ( حداکثر دو صفحه) شماره فصل عنوان حداکثر تعداد صفحات فصل اول مبانی نظری طراحی معماری 30 فصل دوم بررسی نمونه های مشابه(حداقل 3 نمونه خارجی و 3 نمونه داخلی) 35 فصل سوم ضوابط و استانداردهای طراحی وبرنامه فیزیکی 25 فصل چهارم اقلیم 10 فصل پنجم تحلیل سایت و روند طراحی 20 فصل ششم نتیجه گیری،گزینه های طراحی،مدارک نهایی ونقشه های پروژه 10 جمع (حداکثر تعداد صفحات) 130  ارایه 4 فصل اول به طورکامل در درس کارآموزی و ارایه تمام فصول در پروژه نهایی الزامی است.   شرح روی جلد:  1- آرم دانشگاه آزاد اسلامی (ترجیحا در ابعاد cm۲/۵×۳) 2- عبارت: دانشگاه آزاد اسلامی 3- نام واحد دانشگاهی 4- نام دانشگاه و نام گروه آموزشی 5- عبارت (پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی 6- کلمه گرایش (نام گرایش تحصیلی) 7- کلمه عنوان 8- عنوان پایان نامه 9- عبارت استاد راهنما 10- نام استاد راهنما 11- کلمه دانشجو 12- نام دانشجو 13- سال تحصیلی (تاریخ دفاع پایان نامه بر حسب فصل مربوطه نوشته شود) 14- عطف پایان نامه شامل عنوان  ، نام نگارنده و سال تحصیلی.   روش نگارش نگارش پایان نامه    الف- اطلاعات کلی عنوان پایان نامه مختصر و رسا باشد. -         برای ارجاع خواننده به منابعی که در پایان نامه خود به آن استناد ...

  • چند جمله زیبا همراه با عکس تقدیم به شما دوستای گلم"نظریادتون نره"

    حال دنیا را چو پرسیدم، من از فرزانه ای    گفت یا باد است، یا خواب است یا افسانه ایگفتم آنها را چه می گویی، که دل بر او نهند    گفت یا مستند، یا کورند، یا دیوانه ایگفتم از احوال عمرم گو که بازم،عمر چیست ؟     گفت یا برق است یا شمع است یا پروانه ای   لحظه های سکوتم؛   پرهیاهو ترین دقایق زندگی ام هستند؛   مملو از آنچه می خواهم بگویم و نمی گویم ...       زخم زندگی ام تویی؛   همه به زخم هایشان دستمال می بندند؛   اما من به زخمم دل بسته ام ...!     خدای من؛   مردم همه شکر نعمت های تو را می کنند؛   اما من، شکر بودنت؛   تو نعمت منی ...       اگر هیچ وقت بعد از هر لبخندی خدا را شکر نمی کنید؛   حقی نخواهید داشت بعد از هر اشکی از او گله مند  باشید ...     غریب تر از زنی که اشک می ریزد؛   مردیست که هنوز نمی داند چگونه او را آرام کند ...   حالا كه رفتهــ ای، ساعتهــــا به این می اندیشم كه چرا زنــــده ام هنـــوز؟ مگـه نگفتـــه بــودم بی تــــو میمیرم؟ خدا یادش رفته استــــــ مرا بكشــــد، یا تــــــو قرار استــــــ برگردی؟!   کوله باری بر دوش، سفرى باید رفت؛   سفرى تا ته تنهایى محض؛   هر کجا لرزیدى، از سفر ترسیدى؛   فقط آهسته بگو : من خدا را دارم ...          

  • اشعار تقدیمی به استاد دكتر ناصر كاتوزيان

      * بخش اشعاربه مناسبت بازگشت دوست عزيز و دانشمند جناب دكتر ناصر كاتوزيان به دانشگاه شاديانه - ابوالفضل قاضي شريعت پناهي به صحن علم و دانش نو بهاران در خزان آمدنواي بلبل دستانسرا از بوستان آمدفضاي دل منور شد، مشام جان معطر شدنسيمي تازه از خلد برين دامن كشان آمد سحر گاهان شفق لبخند بر تاريكي شب زدكه مهر آسمان افروز ما زي آسمان آمد سحاب سايه گستر در غلطان ريخت بر صحراشهاب تيزرو از ماوراي كهكشان آمد من از نجواي مرغان چمن اين راز دانستمكه در سرما گل آمد، سنبل آمد، ارغوان آمد به يمن ذكر درويشان علي رغم بدانديشانبه مشكوي صفاكيشان مگر پير مغان آمدبگو با جمع برنايان شيداي سر كويش كه استاد مسلم حضرت كاتوزيان آمد بيار آن ساغر زرين بريز آن باده رنگينكه شاخ معرفت از اين، طراوت گل فشان آمدغم و اندوه در گل كن، به شادي رو به ساحل كنكه مرواريدي از درياي ناپيدا كران آمد تو گويي بوعلي آمد به مهماني غزاليو يا بر سفره بونصر، ابنخلكان آمدشهيد آمد، مفيد آمد، صدوق آمد، صديق آمدكليني همره علامه با صد ارمغان آمدبه آهنگ عراقي كاروان را ده درودي خوشكه ايمن باشد از رهزن كه يار كاردان آمد خدا را اين چه غوغايي است در باغ بهشت اكنونكه گلبانگ سپاس از سينه كروبيان آمد مشيرالدوله شادان شد، ذكاءالملك خندان شدبه پيش دهخدا شاباش دكتر شايگان آمد به ديوان قضا حق فايق و باطل شود زايل خدا داند كه از دل اين حقيقت بر زبان آمد فضيلت بر رذيلت ميشود غالب يقين دارمكه مفهوم خلافش ناصوابم در گمان آمدبه تاليف دل ياران و تنبيه ستمكاران همين ابيات بر احوال قاضي ترجمان آمدبراي استاد گرانمايه دكتر ناصر كاتوزيان صدف دفتر تو - محسن قرايي اينهمه شوكت و اين مجد مبارك بادتعدل پيدا شود آنجا كه بيايد يادت ما هر آنچ از تو شنيديم جز انصاف نبودگوييا حرف دگر ياد نداد استادت يار عدلي و شكستي تو در خيبر ظلم پس يقين شد همگان را به خدا امدادت رمز و رازي است ميان تو و معشوق كز آن تيشه اي از قلم و گفته شيرين دادت گفته هايت همه جا زينت اوراق شدهنام نيك تو كنون شهره آفاق شده نفست قلب همه سنگدلان موم كندظالمان را همگي ياور مظلوم كنداز نوشتار تو هر برگ كه خواندم ديدمخاطرم سير سوي گفته معصوم كند صدف دفتر تو گنج ز گوهر دارد هر كدامش چو محك، ضابطه معلوم كند رفت آن روز كه دشمن به تو گستاخ شوداينك او زمزمه اين جمله منظوم كند:گفته هايت همه جا زينت اوراق شدهنام نيك تو كنون شهره آفاق شده كاخي از علم و هنر تا فلك افراخته اياز نو و كهنه تو طرحي دگر انداخته اي از گذشته نبدي غافل و از آينده اين دو را نيم ز يك واقعه بشناخته اي تو چو شمعي، نه! غلط گفتم از آن خوبتريتيغ صبحي كه به تاريكي ...