خرید اینترنتی نیم چکمه

  • داستان یک خیانت



  • مجری چادری با شلوار لی پاره و چکمه فشن

    به گزارش گروه فضای مجازی فارس، سایت خبری مشرق نوشت: آزاده نامداری کار خود را با همکاری با شبکه زاگرس آغاز کرد و سپس به تهران آمد و در برنامه خط مستقیم شبکه تهران به اجرا در تلویزیون ادامه داد. نامداری در سال ۱۳۸۴ به عنوان مجری بخش تازه‌ها در برنامه سیمای خانواده شبکه یک شروع به فعالیت کردکه تا ۴ سال ادامه داشت و در بهمن ۱۳۸۸ به اجرای خود در تازه‌ها پایان داد.برنامه اخیر نامداری (جمع ما) که مدتی است به‌طور زنده از شبکه دوی سیما پخش می‌شود هر از چندی با حاشیه همراه بوده است و مورد رضایت چندان مسئولان قرار نگرفته است. حتی یکی از مدیران رسانه ملی در واکنش به دعوت از مرد سه‌زنه در این برنامه، اظهار داشت: نظر شخصی من از جهت آوردن این فرد و بیان این مطالب، منفی است. به همین دلیل در برنامه «صرفاً جهت اطلاع» هم نقد خود را نسبت به آن نشان دادیم که کار خوبی نبود و نقد شد. سازنده آن نیز خودش بعد از پخش متوجه شد. آن برنامه (جمع ما) به نظر من یک برنامه فانتزی بود و خیلی نمی‌تواند دستاوردی داشته باشد، بعد از اینکه پخش شد تذکر هم داده شد. هم چنین در برنامه هایی که درباره موضوع طلاق، ازدواج، علم بهتر است یا ثروت و... تهیه شده بود نیز موضوعاتی مطرح شد که صدای انتقاد کارشناسان دینی و علمی را در آورد.در همین حال برنامه شب گذشته «در جمع ما» نیز همراه با حاشیه هایی بود. در این برنامه که به موضوع طرح تفکیک جنسیتی می پرداخت مجری برنامه که تحصیلات او در رشته مدیریت صنعتی است و فهم درستی از مباحث مربوط به دین و فرهنگ ندارد در قامت یک کارشناس مسائل دینی و فرهنگی وارد شده و با جسارت تمام طرح عفاف و حجاب و پوشش وزارت علوم را که بر اساس مصوبه 121 جلسه مورخ 6/5/66 شورای عالی انقلاب فرهنگی بر حدود اخلاق اسلامی در برخوردها و معاشرت ها در دانشگاه تاکید کرده را مورد تمسخر قرار داد و حتی اجازه صحبت و دفاع کردن به میهمان برنامه که آقای خواجه سروی (معاونت فرهنگی وزرات علوم) بود را هم نداد. اگر چه اهمال و تسامح عجیب آقای خواجه سروی در دفاع از این موضوع جای شک و شبهه دارد و باید از وی نیز در مورد این مسامحه کاری بازخواست کرد اما از آن عجیب تر استدلال مجری برنامه بود که می گفت این قانون مربوط به سال 66 است و الان شرایط جامعه تغییر کرده است و به صراحت بیان می کند باید اجازه دهیم تا برخی اعمال و رفتار که در خیابان وجود دارد (روابط نا مشروع دختر و پسر) داخل دانشگاه اتفاق بیفتد!!!مجری این برنامه که تصور می کند با گذاشتن چادری نیم بند بر سر خود، بدون آنکه بخواهد پایبند به فرهنگ حیا و حجاب که به مراتب مهم تر است باشد، خود را دختری چادری معرفی کرده که در محیطی ...

  • ملی گرایی و ظهور افکارهای غلط ملی گراهای ظاهری

    درد امروز جامعه ما بی سوادی مردم نیست، سواد نیم بند مدعیان روشنفکری است "دکتر شریعتی"نکته: جالب اینه که همینایی که این مزخرفات را درست میکنند و به قصد تفرقه و اهداف خود به خورد افراد ساده میدن اکثرا یا فاشیست غرب گرا هستند یا اتش پرست و بی دین و یا از فرقه های ضاله و گمراه و افراطی هستند که خدارو هنوز قبول ندارند و دنباله رو همون غربی هستند که فیلم 300 و 300 شماره دو رو در مورد ایران و اصالت ایرانیان ساختندخاک بر سر جاهلانی که نمیفهمند همین اسلام محمد عرب بود که الان مردمی از افکار و جنس و نسل حسین ساخته و ایران رو سربلند و ازاد و مستقل کرده و الا تا چند سال پیش هم ما حکومتمون شاهنشاهی و دیکتاتوری بود و زیر چکمه بیگانه و اجنبی بودیم و ما و شاهان ضعیف و وابسته مارو هم به تمسخر و بازی میگرفتند.اینا که ادعای ملی گرایشون میشه و از اینجور حرفا میزنن بهتر نیست اول از اصالتشون در برابر توهین های غرب صیانت کنند و نمونه انسانیت و الگوی ایرانی را سلمان فارسی بدانند که به دین خدا و پیامبر خدا و خلق خدا خدمت نکرد.نژادپرستی اگر بد است در مورد همه بد است چه غربی که در مورد ایران فیلم 300 میسازه و چه کسی که عرب و یا سایر اقوام دیگه را مسخره کند و فقط خود رو ادم بدونه که این جهل و نادانی است نه ملی گرایی

  • 10 ساعت با شوخی‌های زننده و هنجارشکن/ سال نو شبکه 2 با «نامداری و حسنی» کلید می‌خورد!!!

    پس از کش و قوس های فراوان صداوسیما بالاخره مجریان «ویژه برنامه عید نوروز» مشخص شدند. 10 ساعت، آنتن صداوسیما به آزاده نامداری و فرزاد حسنی رسید. زوجی که پیشتر اثبات کرده اند از حاشیه سازترین مجریان تلویزیون هستند، اما این بار با هم می خواهند به تلویزیون بیایند و تا ساعت 2 بامداد تماشاچیان را به خود مشغول سازند!آزاده نامداری پیش از این با اجرای برنامه «تازه ها»، «غیرمنتظره» و «خانمی که شما باشی» جای خود را میان مجریان سرشناس باز کرده است. او سال 91 با حضور در کنار احسان علیخانی ویژه برنامه نوروز را روی آنتن برد. دعوت از «مرد سه زنه!» یکی از برنامه های حاشیه ای او بود. حضور جلوی دوربین با چادر رنگی و لم دادن روی صندلی و مبل در برنامه های مختلف تنها چند بخش از سریال حاشیه سازترین مجری زن صداوسیماست.   شیوه اجرای آزاده نامداری با آنچه قبلاً از مجریان خانم انتظار می رفت تفاوت های بسیاری دارد. شلوار جین و چکمه که زیر چادر نیم بند خانم مجری دیده می شود، انتقادات گسترده ای را به همراه داشته و گفته می شود که وی تلاش دارد سبک زندگی نوینی را به جوان ایرانی از طریق آنتن رسانه ملی القا کند. البته گاهی انتقادات از آزاده نامداری فراتر می رود. وی با دخالت در اموری که هیچ سررشته ای در آنها ندارد کار را برای خود سخت می کند. مثلاً در یکی از برنامه هایش با موضوع تفکیک جنسیتی، با توجه به مصوب بودن قانون عفاف، حجاب و پوشش در سال 66 ادعا کرده بود که دیگر این قانون کارایی ندارد؛ چون اوضاع عوض شده است!یکی از مشکلات اساسی آزاده نامداری یکسان بودن برخوردهای او با افراد مختلف است. ضعف یک مجری در آن است که نداند «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد!» وی در برخوردش با روحانی 50 ساله مانند دختربچه پنج ساله عمل می کند، اما قصه خانم مجری فقط به این موارد ختم نمی شود. برخوردهای دور از عرف با مردان همکارش جلوی دوربین تلویزیون یکی از مواردی است که به خاطر تکرار زیاد، دیگر حساسیت ها را برنمی انگیزد! جای تاسف دارد که این مجری در برنامه زنده، به صورت خانم آلمانی زل می زند و می پرسد: «شما مردان ایرانی را دوست دارید؟»  این یک روی سکه ویژه برنامه نوروز است. روی دیگر سکه فرزاد حسنی قرار گرفته که گوی هنجارشکنی را از همسر خود ربوده و بدزبانی و توهین به مخاطب را نیز کلید زده است. فرزاد حسنی که با برنامه کوله پشتی معروف شد، با دفاع از نوع پوشش غیراسلامی برخی از افراد در خیابان، نیروی انتظامی را متهم کرد و مانند آزاده نامداری جامعه را تغییر یافته پنداشت و آزادی های غربی را برای آن تجویز کرد. البته جدا از این نظر غیرحرفه ای و بی ربط به تحصیلات او، لحن زننده ...

  • گذری بر پیشینه پوشاک اقوام ماد

    معیشت مادها و اوضاع اجتماعی و نحوی زندگی آنها وابسته به دامداری و کشاورزی بود و به طبع، نظام طبقاتی مادها بر اساس  این شیوه معیشتی شکل می گرفت چنانکه مردم ثروتمند پوست یوز پلنگ و مستمندان از همان دامهایی که در اختیار داشتند پوشاک خود را تهیه می‌کردند و اغلب مستمندان از پوست گوسفند استفاده می‌کردند .پوشاک اولیه مادها که برگرفته از اقوام  بومی منطقه بود شامل پیراهن آستین کوتاه - تا زانو- پوستی افکنده بر شانه که بر شانه چپ استوار می‌گشت و نیز پوستی که از کمربند رد می‌کردند، بود. .لباس ماننائیان و دیگر قبایل اتحادیه مادها نیز همین گونه بود. رسم افکندن پوست بر شانه تا امروز نیز در میان شبانان کوهستانی آذربایجان محفوظ مانده است. بعد از به قدرت رسیدن مادها در این منطقه و به سلطه در آوردن اقوام دیگر مادها از نظر پوشش بسیار ترقی کردند و با استفاده از آموخته های خود از اقوام مختلف اساس پوششی را گذاشتند که بعدها هخامنشیان از این پوشش به دلیل پوشانندگی و زیبایی بسیاری که داشت استفاده نمودند . پوشاک مردان مادها اولین قوم ایرانی بودند که به پرورش اسب اهمیت می‌دادند و در سوارکاری مهارت خاصی داشتند از این رو لباس مردان مادی می‌بایستی لباسی باشد که به آسانی بتوانند بر اسب سوار شوند. پیراهن یا قبا(تونیک): پیراهنی که مادها مورد استفاده خود قرار می‌دادند عبارت بود از پوششی بلند که تا زانو می‌رسید[1]. آستین این پیراهن تنگ بود و احتمال می‌رود که در زیر بغل نیز دارای مرغک بوده تا دست به آسانی بتواند در آن حرکت کند. به طوری که از نقوش تخت جمشید استنباط می‌شود این پیراهن‌ها دارای سه نوع یقه بوده که دو نوع اول آن به صورت نیم‌گرد و نیم‌گرد ملایم بوده است و احتمال می‌رود در سر شانه چاکی وجود داشته باشد[1]. نوع سوم آن یقه‌ای ساده و بدون برگردان بود که از سر پوشیده می‌شد. مردان مادی روی این تونیک یا پیراهن کوتاه، تونیک بی‌آستین دیگری می‌پوشیدند. شکل1- تصویری از یک پیراهن مادی که سه نوع یقه را نشان می‌دهد[1]   شلوارمادی: نوعی شلوار که به شکل شلوارهای تنگ رکاب دار امروزی بود. در نقوش تخت جمشید و پاسارگاد این شلوار کمی گشادتر و بلندتر(به طوری که روی کفش را می‌گرفت) و با رکابی در زیر کفش دیده می‌شود. گاهی رکاب‌ها در جلوی دمپای شلوار به هم می‌رسیدند و گاهی از درزی به درز دیگر شلوار متصل می‌شدند. این رکاب سبب می‌شد که شلوار هنگام سواری و یا شکار به بالا کشیده نشود. مادها شلواری دیگری نیز با جوراب سر خود داشته‌اند(جوراب شلواری) که این شلوار از سکاها[1]تقلید شده که معمولا جهت هدیه و پیشکش از این نوع شلوار استفاده می‌کردند. شکل2- ...

  • آخرين‌ فهرست‌ اصلاح‌ شده‌ كالاهاي‌ مشمول‌ مقررات‌ استاندارد اجباري‌ واردات‌

    تیوپ آلومینیومی (76121010-76121090) 176- کبریت (36050000) 177- لفاف های چند لایه مخصوص بسته بندی با لایه های پلی مری و آلومینیومی :(شماره تعرفه بستگی به عوامل خاصی دارد که با توجه به کاراکتر اصلی عنصر اصلی سازنده ، ضخامت ، چاپ و سایر شرایط و با تشخیص مسئولین گمرک تعیین تعرفه گردد ) - بسته های چند لایه مقوایی پلی مری با لایه آلومینیوم برای مواد خوراکی - کیسه های پلاستیکی با لایه آلومینیومی جهت بسته بندی آب میوه - کیسه های قابل انعطاف چند لایه از پلی و آلومینیوم برای بسته بندی مواد غذایی به روش اسپتیک - لفاف های آماده شده با لایه آلومینیوم برای بسته بندی مواد خوراکی - تیوپ های چند لایه پلیمری آلومینیومی برای بسته بندی –بسته بندی زعفران ، کیسه های قابل انعطاف چند لایه با آلومینیوم - انواع بسته بندی مواد خوراکی در ظروف شکل داده شده (استرال ) از مواد پلیمری و ورق های آلومینیوم 178- تخته فیبر ، تخته لایه و روکش برای صنعت چوب : - انواع تخته خرده چوب (4410) – انواع تخته فیبر (4411) – انواع تخته لایه (4412) – فورمیکای استخوانی از نوع تزئینی به عنوان روکش مصنوعی چوب (39219010) – روکش طبیعی مورد مصرف در صنعتی چوب (44102100-44102900) 179- پاکتهای کاغذی سیمان و گچ (48194000-8193000-44192090) 180-خمیر لینتر ( 47061000) 181- خمیر کاغذ ( 4701 لغایت 4706) 182- منسوج نبافته (5603) 1- کالاهایی که با علامت COI مشخص شده اند الزاما بایستی در مبدا بازرسی و توسط شرکتهای بازرسی برای آنهاگواهی نامه COI (Certificate of Inspection) صادر و ارائه گردد. 2- کالاهایی که با علامت(*) مشخص شده اند علاوه بر استاندارد مورد قبول ملزم به رعایت معیارها و مشخصات فنی مصرف انرژی بوده و بایستی دارای برچسب انرژی باشند . مواد و تبصره های قانونی مرتبط با اجرای استانداردهای ملی برای واردات ماده 6- موسسه می توان با تصویب شورای عالی استاندارد ، اجرای استاندارد کالاها و یا بخشی از یک استاندارد و یا آئین های کار را که از نظر ایمنی حفظ سلامت عمومی و حصول اطمینان از کیفیت فرآورده و حمایت از مصرف کننده و یا سایر جهات رفاهی و اقتصادی ضروری باشد تا تعیین مهلت های لازم که از سه ماه کمتر نخواهد بود ، اجباری اعلام نمایند . تبصره 2- کیفیت مواد و کالاهای وارداتی بر حسب ضرورت و اولویت و توجه به مسائل ایمنی و بهداشتی و اقتصادی باید با استانداردهای ملی جمهوری اسلامی ایران و یا استاندارد های معتبر و مورد قبول موسسه منطبق باشد . اولویت مواد و کالاها را شورای عالی استاندارد تعیین می نماید . دماده 9- هر گاه اجرای استاندارد در مورد کالاهایی اجباری اعلام شود ، پس از انقضای مهلت های مقرر ، تولید ، تمرکز ، توزیع و فورش این گونه کالاها یا کیفیت پایین ...

  • کارگاه مجازی آموزش داستان نویسی3

    ایده یا فکر اولیه سید محمدرضا خردمندان   مقدمهاز گوشه ی خیابان که راه می روید لحظه ای چشمتان به یک لنگه چکمه می افتد که غلت غلتان توی جوی آب می رود. نیم نگاهی به آن می اندازید و به آرامی از کنار آن می گذرید. این موضوع آنقدر بی اهمیت است که لحظه ای بعد این تصویر نیز زیرصدها تصویری ـ که بعد از آن در پی می آیند ـ دفن می‌شود. یکی دو دقیقه بعد هم هیچ اثری از تصویر آن چکمه در ذهنتان نمانده است.از گوشه‌ی خیابان که راه می روید لحظه ای چشمتان به یک لنگه چکمه می افتد که غلت غلتان توی جوی آب می‌رود. نیم نگاهی به آن می اندازید و به آرامی از کنار آن می‌گذرید اما ناگهان بر می گردید و با دقت به چکمه خیره می‌شوید. گویا مساله‌ی مهمی ذهن شما را به خود مشغول کرده است! چکمه همان طور که لابه لای سایر آت وآشغال‌های توی جوی، غلت زنان از شما دور می شود، نگرانی عجیبی در شما ایجاد می کند! دلتان به حال چکمه می سوزد! از خود می پرسید سرنوشت این چکمه چه خواهد شد؟! این چکمه از کجا آمده؟ متعلق به چه کسی بوده؟ پس آن یکی لنگه اش کجاست؟ نکند مال یک بچه بوده که از پایش افتاده؟ الان آن بچه کجاست؟ نکند دنبال چکمه اش می گردد؟ چکمه چگونه از پایش در آمده؟ اگر بچه از خانواده‌ی فقیری باشد و در این هوای سرد به چکمه اش نیاز د اشته باشد چه؟ چگونه ممکن است دوباره به چکمه برسد؟! و ده‌ها پرسش دیگر که ذهن شما را رها نمی کند و چه بسا تا ماه‌ها در گوشه‌ی ذهنتان به دنبال یافتن پاسخی قانع کننده برای این پرسش‌ها باشید. ادامه مطلب حتماً تا الان متوجه منظور من شده اید. تفاوت این نوع نگاه منجر به ساخت یک داستان خواهد شد. حتماً می‌دانید بر اساس همین پرسش‌ها داستان بسیار معروفی نوشته شده است به نام «چکمه» از آقای هوشنگ مرادی کرمانی. البته ما نمی‌دانیم به درستی ایده‌ی  این داستان چگونه شکل گرفته اما بهتر است این گونه خیال کنیم که این داستان خواندنی، با دیدن چنین تصویری آغاز شده است. یعنی دیدن چکمه‌ای که در جوی آبی غلت می‌خورد! من بعد از خواندن این داستان نسبت به تمام لنگه کفش‌هایی که در گوشه و کنار خیابان می‌بینم حساس شده‌ام!   بسیار خوب! از آن لحظه ای که شما برگشتید و با دقت به احوال آن چکمه دقیق شدید و نگران صاحب آن چکمه شدید، ایده یا فکر اولیه شکل گرفته است. بنا بر این فکر اولیه از هر جایی ممکن است به ذهن شما برسد. دیدن یک عکس در یک مجله، شنیدن فریاد «نون خشک  نمکیه»ی یک بچه مدرسه ای از توی خیابان، دیدن یک سگ ولگرد که جای جای بدنش پر از جای ضرب و شتم است، دیدن یک شاخه گل سرخ توی سطل زباله و به یاد آوردن یک خاطره، خواندن یک داستان، دیدن یک فیلم و یا هر چیز دیگر ...

  • کارگاه مجازی آموزش داستان نویسی13

    تفاوت حادثه با اتفاق/انواع حادثه: عکس های جدید نیوشا ضیغمی -شیلا خداداد -بیتابادبران در ۲۸ جشنواره بین المللی فیلم فجر-بهاره رهنما -سریال دلنوازان   محمدرضا خردمندان تفاوت حادثه با اتفاقگفتیم حوادث نقش مهمی در شکل گیری و اثرگذاری داستان دارند اما این را هم به یاد داشته باشیم که حوادث، هر چه باشند زیر چتر طرح داستان هستند که معنا می یابند و طرح چیزی نیست جز روابط علی و معلولی وقایع. بنابراین مجموع حوادث موجود در داستان چونان زنجیری پیوسته با یکدیگر رابطه ای تنگاتنگ دارند به شکلی که حادثه ی«الف» دلیل حادثه ی «ب»  و «ب» دلیل «ج» و «ج» دلیل... حتماً تا به حال داستان های زیادی خوانده اید که گره ی داستان-زمانی که شخصیت اصلی مستاصل شده- به یکباره (بعضاً به شکل یک معجزه!) یا به شکل یک  اتفاق که برآمده از وقایع داستان نیست گشوده می شود! مثلا نویسنده دلش به حال شخصیت اصلی می سوزد و چون راه داستانی برای نجات وی نمی یابد فرشته ای را (از خارج دنیای داستان!) اجیر می کند تا او را از مهلکه نجات دهد! چنین داستانهایی معمولاً باورنکردنی، آبکی و ضعیف از آب در می آیند. انواع حادثه:حوادث داستان را به دو دسته، یعنی حوادث اصلی یا فرعی تقسیم می کنند. حوادث اصلی همان حوادثی هستند که در فکر نویسنده به هم گره خورده اند و بر روی هم طرح داستان را بوجود آورده اند و چنانچه طرح داستان، طرح در خور و جامعی باشد، حذف یا تغییر هر یک از آنها، داستان را پاک دگرگون خواهد ساخت.حوادث فرعی، حوادث کمکی هستند و نویسنده به یاری آنها طرح داستان را گسترش می دهد. در واقع حوادث فرعی پرکننده ی فواصل بین حوادث اصلی هستند. از این منظر می توان شکل حوادث در داستان را چیزی شبیه نوار قلب تصور کرد. در یک نوار قلب بعد از هر ده – پانزده دندانه ی ریز یک دندانه ی بزرگ(مرتفع!) دیده می شود. آن دندانه های درشت همان حوادث اصلی هستند و آن ریزترها حوادث فرعی.  البته خود حوادث اصلی هم بزرگ و کوچک دارند. بعضی ها مرتفع تر و برخی کوچکتر به نظر می آیند. بقیه مقاله و عکس ها در ادامه مطلب  نویسنده ی تازه کار به جای اینکه از حوادث فرعی استفاده کند حوادث اصلی را با یک رشته شرح و وصف یکنواخت به هم مربوط می کند. شک نیست که در این گونه شرح و وصف ها، حوادث فرعی نیز وجود دارد اما به بسط و گسترش چیزی کمک نمی کند.یکی از بهترین تمرینها برای شناخت حوادث اصلی و فرعی، آنالیز کردن یک داستان از این منظر است. برای مثال این تمرین را در بخشی از داستان «ماجرای من و شریکم» انجام می دهیم.   حوادث اصلی با رنگ سیاه و فرعی با رنگ آبی مشخص شده اند: (بلال‌های مانده، خیلی زیاد نبودند؛ کم‌کم داشتند تمام می‌شدند؛ ...

  • فلسفه پوشیدن کفشهای پاشنه بلند چیست؟

    فلسفه پوشیدن کفشهای پاشنه بلند چیست؟

    تقلید غیر عقلانی و غرب زدگی در جامعه ما را چندین بار در مقالات مختلف بیان کرده بودم اما نکته ای که چند روزی ذهنم را بخود مشغول کرده من را واداشته که دوباره یک مطلب در این زمینه اما بر روی مصداقی خاص بنویسم.مصرف گرایی که از جمله برداشت های متقن ایرانیان از فرهنگ سرمایه داری و مادیگرای غرب است باعث شده هر روز مدلی نو و جنس جدیدی در بازار ببینیم و بازار های ما مملو از جمعیت شود بدون اینکه بدانیم آیا نیاز به این محصول داریم یا که نه؟ یا اینکه جنسی که در حال حاضر داریم از آن استفاده می کنیم واقعا بلا استفاده است یا اینکه هوس ما باعث خرید محصولی جدید شده است.این موضوع را وقتی در بحث پوشاک دنبال می کنی می بینی که سالانه بیش از چندین بار برای خرید لباس و پوشاک به بازار می روی و محصولاتی کاملا هم کارکرد را از مدل های مختلف در کمد منزل انبار می کنیم. یکی از این پوشاک نیز کفش است. بحث من اینجا مصرف گرایی در این زمینه نیست بلکه اینها مقدمه ای بود برای این قسمت که آیا ما از مدل هایی که مصرف می کنیم اطلاع داریم یا اینکه چون ماهواره آن را تبلیغ کرده و یا در بازار جنس غالب شده اقدام به خرید می کنیم؟ کفش های پاشنه بلند از کجا آمد؟ شاید در خانواده همه ما این موضوع شایع باشد حالا کمتر و یا بیشتر! وقتی زنان خانواده برای خرید کفش به بازار می روند اولین گزینه های مد نظرشان کفشهای پاشنه بلند است اما اصلا نمی دانند که فلسفه پوشیدن این مدل کفش چیست؟ در کجا استفاده می شده؟ و یا چه امراضی دارد؟در اواخر سال های 1840 و 1850 پاشنه ها به چکمه ها اضافه شدند، اما نشانه خوش پوشی زنان از لحاظ کفش، پوشیدن کفش ضخیم انگلیسی در هنگام روز، کفش چرمی که با بند و مادگی یا دکمه بسته می شد و یا کفش چرم، پارچه ای در هنگام عصر بوده است و کفش پاشنه بلند کاربرد دیگری داشته که در دهه 70 و 60 به بعد این کاربرد حکم رسمی می یابد. کفشهای پاشنه بلند برای فرم دادن به بدن برای روسپیان بوده است که در کاواره ها بدن فروشی می کردند و در حال حاضر هم پوشیدن این کفش ها نشانه همین فعالیت در کشورهای غربی است. این در حالی است که زنان جامعه ما بدون اطلاع از این امر همواره انتخاب اولشان کفش های پاشنه بلند است. جالب اینجاست که در آن زمان در آمریکا بدلیل امراضی که این کفشها دارد_جلوتر به آن می پردازم_به جز کاواره ها زنان در جاهای عمومی از کفشهای راحتی استفاده می کردند اما زنان جامعه ما با مشقت بخاطر فخر فروشی با این کفشها در خیابان راه می روند.حتی جان فیسک اندیشمند انسانگرای غربی نیز در این خصوص می گوید:"پوشیدن کفش پاشنه بلند توسط زنان باعث می شود که هنگام راه رفتن و ایستادن بخشی از بدن ...

  • انواع پوشاک پاییزه و زمستانی

    انواع پوشاک پاییزه و زمستانی

    كراواتقیمت: 50000ریالچكمه مردانهقیمت: 900000ریالچكمه و كيف زنانهقیمت: 900000ریالكت زنانهقیمت: 800000ریالكت مردانهقیمت: 800000ریالپالتو مردانهقیمت: 990000ریالپالتو زنانهقیمت: 990000ریالكوله پشتيقیمت: 800000ریال