شعر بلند عاشقانه

  • شعر و متن های عاشقانه بسیار زیبا

    شعر و متن های عاشقانه بسیار زیبا    



  • شعر کوتاه و عاشقانه

     من به درماندگي صخره و سنگ من به آوارگي ابر ونسيم من به سرگشتگي ‌آهوي دشتمن به تنهايي خود مي مانممن در اين شب كه بلند است به اندازه حسرت زدگي گيسوان تو به يادم مي آيدمن در اين شب كه بلند است به اندازه حسرت زدگي شعر چشمان تو را مي خوانم چشم تو چشمه شوقچشم تو ژرفترين راز وجودبرگ بيد است كه با زمزمه جاري بادتن به وارستن عمر ابدي مي سپرد تو تماشا كن كه بهار ديگرپاورچين پاورچين از دل تاريكي مي گذرو تو در خوابي و پرستوها خوابندو تو مي انديشيبه بهار ديگرو به ياري ديگرنه بهاري و نه ياري ديگرحيف اما من و تودور از هم مي پوسيم غمم از وحشت پوسيدن نيستغمم از زيستن بي تو دراين لحظه پر دلهره است ديگر از من تا خاك شدن راهي نيست از سر اين باماين صحرا اين درياپر خواهم زد خواهم مردغم تو اين غم شيرين را با خود خواهم برد=====================نیرنگ بود رویا بود دشمن ما بین ما بود ازما بود تو این بازی تنهایی نصیب من از ما بود------------------------------------------ خواب و از چشام بگیر مثل همیشهبگو عمر عاشقی تموم نمی شهمنو با خودت ببر هر جا دلت خواستچیزی از دنیا نمی خوام این آخریشه نظر بدین