لباس محلی

  • لباس محلی

    روزي در هراس بوديم كه مبادا لباس‌هاي بومي لرستان فراموش شود و ديگر بر تن هيچ زن لري «سرداري» و بر تن هيچ مرد لري «شال و ستره» نبينيم، گويا امروز همان روزي است كه از آن در هراس بوديم و لباس‌هاي محلي اين مرز و بوم را به دستان تاريخ سپرديم. به گزارش مهر، همه افسانه‌ها و پيشينه مردمان ديار لرستان با آداب و رسوم و پوششي پيوند خورده است كه اگر در ايران اسلامي بي نظير نباشد، مي‌شود گفت كم‌نظير و تكرارنشدني است.پوشاك مردم لرستان در نهايت زيبايي و سادگي نمادي از پوشش اصيل اسلامي است كه امروز جز در برخي مناطق روستايي و عشايري شايد ديگر نتوان نشاني از آن يافت.پوشاك زنان لر بنا به موقعيت اجتماعي، اقتصادي و از طرفي شرايط سني از ويژگي‌هاي مشخصي برخوردار است به طوري كه پوشاك زنان جوان لر با پارچه‌هاي الوان در رنگ‌ها و طرح‌هاي شاد با سربندهاي زيبا و رنگي است و زنان مسن‌تر پارچه‌هايي به رنگ تيره با طرح‌هاي ساده و سربندي سياه و سفيد را ترجيح مي‌دهند.روسري‌هاي زنان لر كه در زبان محلي به آن «گل وني» مي‌گويند علاوه بر پوشيده بودن، زيبايي خاصي به زنان لر مي‌دهد.«تره» و «گل وني» سرپوش ابريشمي مخصوصي است كه زنان لر به سر مي‌بندند و به لري آن را «ساوه» مي‌گويند. «تره» را در حالت عادي و در روزهاي معمولي مي‌بندند ولي زنان لرستاني براي شركت در مراسم جشن و سور، نوعي از آن را به نام «گل وني» كه رنگين است روي تره مي‌بندند.در طرح اين روسري‌ها كه به طور معمول از جنس ابريشم هستند نقش‌ها و رنگ‌هاي مختلف به كار رفته كه با گره خاصي به دور سر پيچيده شده و گوشه‌هاي آن هم به صورت آويزان بر پشت سر قرار مي‌گيرد.پيراهن زنان لر داراي برشي ساده، بلند و گشاد با طرح‌هاي گلدار و رنگ‌هاي متنوع است. لباس زنان لر داراي قسمت‌هاي مختلفي چون «كلنجه»، «سرداري» يا «كمرچين» و «جليقه» است.«كلنجه» كت مخملي است كه بر روي پيراهن زنان لر پوشيده مي‌شود و يقه و لبه‌هاي دم آستين و دور شكاف آن يراقدوزي و نواردوزي شده است.«سرداري» كه پوششي است بلند تا به پشت پا، جلوي آن بدون دكمه است با آستيني تا آرنج كه اغلب از مخمل با رنگ‌هاي مشكي، سبز و قرمز تهيه مي‌شود. دوره‌هاي آستين و دامن آن به پهناي دو تا سه انگشت يراقدوزي و نواردوزي شده است.«كت» كه نيم‌تنه را مي‌پوشاند، نواردوزي ندارد و با دكمه در جلو بسته مي‌شود. «جليقه» كه هميشه باز است و دكمه ندارد و در قسمت جلوي آن يراقدوزي و سكه‌دوزي شده است.شلوار يا به زبان محلي لرستان «شاوال» عبارت است از زير جامه‌اي ليفه‌دار يا كمري‌دار به مدل شلوارهاي كردي از پارچه‌هاي الوان رنگي كه زير پيراهن مي‌پوشند.شلوار ...



  • لباس محلی اقوام ایرانی (درس 13 اجتماعی)

    لباس محلی اقوام ایرانی (درس 13 اجتماعی)

    لباس محلی محتویات ۱ لباس محلی اقوام ایرانی ۱.۱ آذری ۱.۲ اصفهان ۱.۲.۱ تن پوش زنان اصفهان ۱.۲.۲ تن پوش مردان اصفهان ۱.۳ بختیاری ۱.۳.۱ تن پوش مردان بختیاری ۱.۳.۲ تن پوش زنان بختیاری ۱.۴ بلوچ ۱.۴.۱ پوشاک مردان بلوچستان ۱.۴.۲ پوشاک بانوان بلوچستان ۱.۵ بوانلو ۱.۶ ترکمان ۱.۷ چنشت ۱.۸ خراسان ۱.۹ خوزستان ۱.۱۰ رگبه ۱.۱۱ سمنان ۱.۱۱.۱ تن پوش مردان سمنان ۱.۱۱.۲ تن پوش زنان سمنان ۱.۱۲ سیستان ۱.۱۲.۱ تن پوش مردان سیستانی ۱.۱۲.۲ تن پوش زنان سیستانی ۱.۱۳ شیراز ۱.۱۴ قشقایی ۱.۱۵ کاشان ۱.۱۶ لباس مردان در ابیانه ۱.۱۷ لباس زنان در ابیانه ۱.۱۸ کردی ۱.۱۸.۱ تن پوش مردان کرد ۱.۱۸.۲ تن پوش زنان کرد ۱.۱۹ گالش ۱.۲۰ گیلان ۱.۲۱ لُر ۱.۲۱.۱ پوشاک سنتی مردان عشایر لرستان ۱.۲۱.۲ پوشاک سنتی بانوان عشایر لرستان ۱.۲۲ مازندران ۱.۲۲.۱ تن پوش زنان مازندرانی ۱.۲۲.۲ تن پوش مردان مازندرانی ۱.۲۳ مریوان ۱.۲۴ هرمزگان ۱.۲۴.۱ تن پوش زنان هرمزگان ۲ منابع ۳ پیوند به بیرون   لباس محلی اقوام ایرانی آذری نوشتار اصلی: لباس آذربایجانی   لباس محلی مردان آذربایجانی   دختر آذربایجانی با لباس آذربایجانی   اصفهان لباس اصیل مردم اصفهان در حدود ۳۰۰ سال قبل را لباس نخی سفید یا شیری بوده است که به صورت دستباف تهیه می‌شده است. تن پوش زنان اصفهان لباس اصیل زنان اصفهان شامل یک دامن مخمل قرمز کوتاه رنگ با چین‌های زیاد که توسط دکمه بسته می‌شده و یک پیراهن گلدوزی شیری رنگ بوده است. زنان جوان یک شلوار نخی سفید رنگ و زنان مسن شلوار مشکی می‌پوشیدند و برای حجاب ، چارقد گلدوزی شده شیری رنگی استفاده می‌کردند که با سنجاق دور سر بسته می‌بستند.[۱] تن پوش مردان اصفهان لباس مردان نیز از یک شلوار مشکی گشاد، پیراهن سفید یقه ساده دکمه دوبل با آستین‌های گشاد، یک جلیقه کوتاه مشکی و یک کلاه نمدی تشکیل می‌شده است. لباس مردان در زمستان یک قبای بلند ساده بر روی لباس اصلی بوده که با شال ابریشمی دور کمر بسته می‌شده است.[۲] بختیاری نوشتار‌های اصلی: مردم بختیاری و عشایر بختیاری   یک مرد بختیاری(سردار اسعد بختیاری) لباس مردان بختیاری شامل کلاه نمدی، چوقا، شال و شلوار گشاد سیاه رنگ معروف به (دبیت) و کفشی به نام گیوه است و لباس زنان بختیاری شامل لَچَک، زیرلچک، مینا، بندسوزن، دستمال، پیراهن، شلوار قِری و کفش است.[۳]   تن پوش مردان بختیاری سرپوش مردان بختیاری کلاهی نمدی است که به آن کلاه خسروی هم گفته می‌شود وبه رنگ‌های مشکی و قهوه‌ای روشن و تیره و سفید است. مردان بختیاری پیراهنی بنام چوقا به تن می‌کنند که دست بافت زنان عشایر است که از پشم بز به دو رنگ سیاه ...

  • لباس های محلی

    لباس های محلی

              امیدوارم برای تحقیقات اجتماعی انجام بدید  

  • لباس های محلی

    لباس های محلی

    بخش لباس های محلی   قاجار ۱ قاجار پسرانه ترمه آبی : قاسم آبادی - قرمز - دخترونه پسرانه ، زرد - سیاه دخترانه قشقایی قرمز

  • لباس محلی

    لباس محلی

    لباس محلی        

  • لباس محلي مازندراني

    لباس محلي مازندراني

    تن پوش زنان شليته يا چرخي شلوار، تمبون قمبلي : دامن پرچين و كوتاهي است از جنس پارچه ابريشمي و كتان هاي ظريف يك رنگ كه معولا" دورادور لبه پايين آن را با نوار سياه رنگي تزيين مي كردند و به آن سياهيك مي گويند.در تنديس هاي به دست آمده از دور اشكانيان مجسمه زني با شليته اي بلند و پيراهني نيمه كوتاه وجود دارد. در حال حاضر از شليته اي هنگام جشن ها و براي رقص ها ي محلي استفاده مي شود. تمبان تنگه تمبان يا پشمبال : نوعي شلوار با الگوي ساده به رنگ تيره معمولا" از جنس پارچه اي سنتي كرباس و يا از جنس پارچه هاي تهيه شده از بازار به نام دبيت حاج اكبري است.در چين كمر تمبان به جاي كش، نوار بلند كتاني يا كج استفاده مي شود. نيم ساق :نيم ساق هم نوعي شلوار تنگ به رنگ هاي سبز ، سفيد يا سرخ از جنس ابريشم يا مخمل است كه آن را معمولا" دختران و زنان جوان در زير پيراهن مي پوشند.. جومه:پيراهن و دامن يك سره از شانه تا زير زانو است جنس اين پيراهن معمولا" كتان يا چيت است. نيم تنه:اين جليقه به شكل جليقه هاي مردانه با يقه هفت يا گرد و جلو باز است و چند دكمه مي خورد . قسمت جلويي آن از پارچه پشمي و پشت آن آستري است .گاه جليقه را از جنس مخمل سرخ يا زرد و آراسته به سكه و پول هاي قديمي تزيين مي كنند در محل هزار جريب به اين جليقه سيمپوش مي گويند. كليجه : كتي بلند و معمولا" از جنس مخمل رنگي همراه با يراق دوزي وسكه هاي عراقي و رضاشاهي است كه در زمستان استفاده مي شود. اين كت آستين ساده بلند دارد. نوع ديگر آن با آستيني كه تا روي آرنج مي رسيد به نام چكبن شناخته مي شد. چادر شو : چادر شب مربع شكلي را سه گوش كرده دور كمر در پشت گره مي زنند.هنگام عروسي سر و چهر عروس را با آن مي پوشانند. جنس چادر شب د رخانواده هاي اعيان از ابريشم است و مردم عادي چادر شب هايي ازجنس كج ( ابريشم درجه 3 ) و يا مخلوطي از ابريشم و كج استفاده مي كنند. سرپوش زنان چارقد: روسري چهارگوش با رنگ روشن و گل دار از جنس وال، ململ، چيت و يا ابريشم است. از رنگ روشن چارقد همراه با آرايه هاي نقره اي به نام سرچنگك در محل شقيقه ها ، در جشن ها استفاده مي شود.   مندل : سربندي است از جنس كتان كه آن را سه گوشه و روي چارقد استفاده مي كنند مندل بيشتر هنگام كشاورزي و كارهاي روزمره استفاده مي شود. سراقوچ:نوعي كلاه زنانه است از پارچه نخي و يا الگويي مشابه كلاه نوزاد كه براي نگهداري گيسوان بافته شده به كار مي رود. لبه اين كلاه را چين كش مي كنند. گيس بند يا موباف: بند نازكي است كه آن را با رشته هاي تابيده شده از نخ برن كه معمولا" سفيد رنگ استتهيه مي كنند. از گيس بند براي بستن گيسوان بافته شده استفاده مي شود. پاپوش زنان جوراب: ...

  • لباس محلی ایران

    لباس محلی ایران

    زن بختیاریزن بلوچیزن قوچانیزن گیلانیزن کاشانیزن کرد خراسانیزن خراسانیزن لریزن مازندرانیزن قشقاییلباس محلی ایرانپوشش زن و مرد ايراني ازجمله مسايلي است كه از دوران باستان در ايران داراي اهميت بوده و در شرع مقدس اسلام نيز برآن تأكيد بسيار شده است. پوشش ايراني از ابتداي تاريخ باستاني اين كشور تا كنون دست خوش تحولات جدي نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به اين سو در فرهنگ ايراني حفظ شده است. بررسي پوشاك از اين لحاظ اهميت دارد كه مي توان اطلاعاتي دررابطه با سير تحول تاريخي, زيبا شناسي, اعتقادات, طبقات اجتماعي و پيشرفت صنعت به ويژه نساجي و پارچه بافي يك قوم يا تمدن كسب كرد.به طوركلي عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از: 1- شرايطجغرافيايي و محيطي و آب و هوا 2- نحوه زندگي و اسكان و اوضاع اجتماعي 3- جنگ ها و اوضاع سياسي و نوع حكومت 4- شرايط و اوضاع اقتصادي و پيشرفت هاي تكنولوژي 5- اعتقادات مذهبي و آداب و رسوم 6- نظام طبقاتي حاكم بر جامعه 7- روابط فرهنگي, اقتصادي و سياسي با سرزمين هاي مجاور.پوشاك ايرانيان در زمان 550 قبل از ميلاد تا دوران جنگ هاي صليبي، ادامه لباس بابلي ها و آشوري ها و بسيارمتنوع و گوناگون بود. آن ها لباسي به نام «كنديس» به تن مي كردند كه از پشم، كتان و ابريشم تهيه مي شد. كنديس موجود در اين دوران لباسي بود با آستين هاي گشاد كه به صورت پيلي هايي منظم در پشت بازو قرار مي گرفت. دامن اين لباس در جلو شكم يا در زير پهلوها چين مي خورد و به شكل پيلي هايي منظم در مي آمد. در زير اين لباس، پيراهن و شلوار زير و جوراب مي پوشيدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، اين نخستين باراست كه در تاريخ، لباس زير، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراين زمينه ترديدهايي نيز مطرح شده ولي آن چه مسلم است اين كه در 1350 قبل از ميلاد به شهادت آثاري كه از تمدن عيلامي به دست آمده، ايرانيان «لباس كامل» به تن مي كرده اند. لباس كامل متشكل از يك دامن بلند و تن پوشي با آستين هاي بلند بوده كه بر تن پيكره هاي پادشاهان و ملكه هاي عيلامي يافت شده است. مردان بلند پايه اجازه داشتند كنديس بر تن كنند كه آن را نيز پادشاه هديه مي داد. كنديس به رنگ بنفش مايل به آبي بود و تزييناتي به رنگ سفيد و نقره اي داشت در حالي كه كنديس گروه هاي اجتماعي پايين تر، سرخ رنگ بود. اين رنگ قرمز ساردي نام داشت و از شكوفه هاي درخت سانديكس گرفته مي شد.بعدها رداهايي از ابريشم و پشم به رنگ هاي گوناگون عرضه شد. ليكن رنگ هايقرمز، زرد و آبي تيره از محبوبيت بيش تري برخوردار بودند. بنفش و آبي تيره از رنگهاي سلطنتي به شمار مي رفت و قهوه اي رنگ ويژه سوگواري بود. ...

  • لباس های محلی ایران

    لباس های محلیلباس های محلی ایرانپوشش زن و مرد ایرانی ازجمله مسایلی است كه از دوران باستان در ایران دارای اهمیت بوده و در شرع مقدس اسلام نیز برآن تأكید بسیار شده است. پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این كشور تا كنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است.بررسی پوشاك از این لحاظ اهمیت دارد كه می توان اطلاعاتی دررابطه با سیر تحول تاریخی, زیبا شناسی, اعتقادات, طبقات اجتماعی و پیشرفت صنعت به ویژه نساجی و پارچه بافی یك قوم یا تمدن كسب كرد. ● به طوركلی عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از:۱) شرایط جغرافیایی و محیطی و آب وهوا ۲) نحوه زندگی و اسكان و اوضاع اجتماعی۳) جنگ ها و اوضاع سیاسی و نوع حكومت۴) شرایط و اوضاع اقتصادی و پیشرفت های تكنولوژی۵) اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم ۶) نظام طبقاتی حاكم بر جامعه ۷) روابط فرهنگی, اقتصادی و سیاسی با سرزمین های مجاور.پوشاك ایرانیان در زمان ۵۵۰ قبل از میلاد تا دوران جنگ های صلیبی، ادامه لباس بابلی ها و آشوری ها و بسیارمتنوع و گوناگون بود. آن ها لباسی به نام «كندیس» به تن می كردند كه از پشم، كتان و ابریشم تهیه می شد. كندیس موجود در این دوران لباسی بود با آستین های گشاد كه به صورت پیلی هایی منظم در پشت بازو قرار می گرفت. دامن این لباس در جلو شكم یا در زیر پهلوها چین می خورد و به شكل پیلی هایی منظم در می آمد. در زیر این لباس، پیراهن و شلوار زیر و جوراب می پوشیدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، این نخستین باراست كه در تاریخ، لباس زیر، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراین زمینه تردیدهایی نیز مطرح شده ولی آن چه مسلم است این كه در ۱۳۵۰ قبل از میلاد به شهادت آثاری كه از تمدن عیلامی به دست آمده، ایرانیان «لباس كامل» به تن می كرده اند. لباس كامل متشكل از یك دامن بلند و تن پوشی با آستین های بلند بوده كه بر تن پیكره های پادشاهان و ملكه های عیلامی یافت شده است. مردان بلند پایه اجازه داشتند كندیس بر تن كنند كه آن را نیز پادشاه هدیه می داد. كندیس به رنگ بنفش مایل به آبی بود و تزییناتی به رنگ سفید و نقره ای داشت در حالی كه كندیس گروه های اجتماعی پایین تر، سرخ رنگ بود. این رنگ قرمز ساردی نام داشت و از شكوفه های درخت ساندیكس گرفته می شد. بعدها رداهایی از ابریشم و پشم به رنگ های گوناگون عرضه شد. لیكن رنگ های قرمز، زرد و آبی تیره از محبوبیت بیش تری برخوردار بودند. بنفش و آبی تیره از رنگ های سلطنتی به شمار می رفت و قهوه ای رنگ ویژه سوگواری بود. درایران قبل از میلاد، پادشاه؛ شالی از پارچه طلا و همسرش كمربندی از طلا كه به آن كیف ...