متن ادبی نماز

  • متن های ادبی زیبا درباره نماز

    نماز گفتگوی راز است و برآوردن نیاز؛ راز بزرگ بندگی و نیاز به سخن گفتن با همصحبتی که در صحبتش ملالی نیست و آنچه از همدمی اش بار می آید شیرینی و راحتی و آرامش است. نماز هم تسلیم است هم پرخاش؛ تسلیم در برابر شگفتی عظمت و شکوه زیبایی خدا و پرخاش علیه هر قدرتی که از سرِ پستی و زبونی، آهنگ توانایی را در موازات قدرت حق، مغرورانه می نوازد «ایاک نعبد و ایاک نستعین» نماز نردبانی برافراشته در تمام طول عمر است تا بتوان شبانه روزی چندین بار و نه تنها در ساعتی مشخص- برفرازش رفت، بی واسطه با معبود سخن گفت و بی پرده با حبیب درد دل کرد.  نماز برای آلودگان وسیلة پاکسازی از زشتیها و راه یافتن به شایستگیهای پاکان است و برای شایستگان و راه یافتگان، پیمودن بخش دیگری از راه وصل و در اختیار گرفتن منزلی نزدیکتر به دوست.  نماز از یک سو قطره قطره آب شدن است و از سوی دیگر جرعه جرعه آب نوشیدن.



  • متن ادبی"برای انشای نماز"

    متن ادبی"برای انشای نماز"

    سلام شما دانش آموزان گرامی میتوانید از این متون ادبی که همه آنهارا میتوانید از بلوک چپ وبلاگ ببینید برای انشای نماز خود استفاده کنید.   نماز راه گشوده است که خدا پیش پای بندگان گذاشته تا در هر زمین و زمان مناسب و موقعیتی – از شادی و اندوه، سختی و آسایش و ناآرامی و آرامش- شرح حال را به او باز گویند یا راه چاره را از او بجویند. نماز گفتگوی راز است و برآوردن نیاز؛ راز بزرگ بندگی و نیاز به سخن گفتن با همصحبتی که در صحبتش ملالی نیست و آنچه از همدمی اش بار می آید شیرینی و راحتی و آرامش است. نماز هم تسلیم است هم پرخاش؛ تسلیم در برابر شگفتی عظمت و شکوه زیبایی خدا و پرخاش علیه هر قدرتی که از سرِ پستی و زبونی، آهنگ توانایی را در موازات قدرت حق، مغرورانه می نوازد «ایاک نعبد و ایاک نستعین» نماز نردبانی برافراشته در تمام طول عمر است تا بتوان شبانه روزی چندین بار و نه تنها در ساعتی مشخص- برفرازش رفت، بی واسطه با معبود سخن گفت و بی پرده با حبیب درد دل کرد. نماز برای آلودگان وسیلة پاکسازی از زشتیها و راه یافتن به شایستگیهای پاکان است و برای شایستگان و راه یافتگان، پیمودن بخش دیگری از راه وصل و در اختیار گرفتن منزلی نزدیکتر به دوست. نماز از یک سو قطره قطره آب شدن است و از سوی دیگر جرعه جرعه آب نوشیدن. وبلاگ تسنیم

  • (متن ادبی) درباره نماز

    نماز راه گشوده است که خدا پیش پای بندگان گذاشته تا در هر زمین و زمان مناسب و موقعیتی – از شادی و اندوه، سختی و آسایش و ناآرامی و آرامش- شرح حال را به او باز گویند یا راه چاره را از او بجویند. نماز گفتگوی راز است و برآوردن نیاز؛ راز بزرگ بندگی و نیاز به سخن گفتن با همصحبتی که در صحبتش ملالی نیست و آنچه از همدمی اش بار می آید شیرینی و راحتی و آرامش است. نماز هم تسلیم است هم پرخاش؛ تسلیم در برابر شگفتی عظمت و شکوه زیبایی خدا و پرخاش علیه هر قدرتی که از سرِ پستی و زبونی، آهنگ توانایی را در موازات قدرت حق، مغرورانه می نوازد «ایاک نعبد و ایاک نستعین» نماز نردبانی برافراشته در تمام طول عمر است تا بتوان شبانه روزی چندین بار و نه تنها در ساعتی مشخص- برفرازش رفت، بی واسطه با معبود سخن گفت و بی پرده با حبیب درد دل کرد. نماز برای آلودگان وسیلة پاکسازی از زشتیها و راه یافتن به شایستگیهای پاکان است و برای شایستگان و راه یافتگان، پیمودن بخش دیگری از راه وصل و در اختیار گرفتن منزلی نزدیکتر به دوست. نماز از یک سو قطره قطره آب شدن است و از سوی دیگر جرعه جرعه آب نوشیدن.

  • (متن ادبی) درباره نماز

    نماز راه گشوده است که خدا پیش پای بندگان گذاشته تا در هر زمین و زمان مناسب و موقعیتی – از شادی و اندوه، سختی و آسایش و ناآرامی و آرامش- شرح حال را به او باز گویند یا راه چاره را از او بجویند.نماز گفتگوی راز است و برآوردن نیاز؛ راز بزرگ بندگی و نیاز به سخن گفتن با همصحبتی که در صحبتش ملالی نیست و آنچه از همدمی اش بار می آید شیرینی و راحتی و آرامش است.نماز هم تسلیم است هم پرخاش؛ تسلیم در برابر شگفتی عظمت و شکوه زیبایی خدا و پرخاش علیه هر قدرتی که از سرِ پستی و زبونی، آهنگ توانایی را در موازات قدرت حق، مغرورانه می نوازد «ایاک نعبد و ایاک نستعین»نماز نردبانی برافراشته در تمام طول عمر است تا بتوان شبانه روزی چندین بار و نه تنها در ساعتی مشخص- برفرازش رفت، بی واسطه با معبود سخن گفت و بی پرده با حبیب درد دل کرد.نماز برای آلودگان وسیلة پاکسازی از زشتیها و راه یافتن به شایستگیهای پاکان است و برای شایستگان و راه یافتگان، پیمودن بخش دیگری از راه وصل و در اختیار گرفتن منزلی نزدیکتر به دوست.نماز از یک سو قطره قطره آب شدن است و از سوی دیگر جرعه جرعه آب نوشیدن.

  • متن ادبی به مناسبت نخستین همایش شعر و متون ادبی نماز

    از آن می گویند ،از آن که حادثه را آفرید و پیشانی نوشتم را رقم زد ،ا زآن که از بلندای ابرهایش بالا تر نتوان رفت ،از آن که از من به من نزدیک تر است ،همو که هر روز کوچه ها را پر می کند از عطر خوش یاس ،و حرمتت را نگاه می دارد به حرمت قداست پاکی عشق ،از آن که اشک را به من هدیه داد ،<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> آری اذان می گویند ،از فراز گلدسته های سر به فلک کشیده عشق ،از محفل گرم ایمان و دل بی قرار یار ،از پچ پچ پدر در گوش نوزادی نورسیده در خواب ،و نوید ملاقاتی دیگر با تو . و من گوش می دهم ،همچنان که به عاشق ماندن و عظمت بندگی مخلوق فکر می کنم ،زمزمه می کنم ،فریاد می زنم ،و آن وقت اشک ،همان هدیه آسمانی ،صورتم را آرام نوازش می دهد ،اشکی شفاف تر از آب روان در یک جوی ،مثل او ، انگار وقت نماز است ،و لحظه دیدار ،گفته بودی قبل از ملاقاتمان طاهر باش ،و گفتی از غفلت من ،از عشق تو ،از فراموشی رسم رفاقت ،و گله کردی که چرا رو میزنی به غیر ، تو راست می گفتی ،و در های توبه را به روی من گشوده بودی ،ای مهربان ترین مهربانان ،بر سر حوض رزقت وضویی ساختم ،آرام و بی آلایش ،خواستم دوباره از تو بگویم ،که یاد رسول پاکت محمد افتادم ،ناگاه صلواتی فرستادم و دوباره این اشک بود که مجالم نداد .گفتی بیا ،بیا که برای بنده های من ،همیشه راه برگشت باز است ،هفتاد هزار فرشته را مامور کردم ،تا تو را که اشرف مخلوقات منی ،تو که بنده بازگشته به درگاهمی را شرابی ناب و گوارا دهند از جام سرخ عشق ، و من قصد کردم که به نماز بایستم ،خواستم که قامت ببندم ،در حالی که دستانم را نزدیک صورتم آورده بودم گفتم ،پروردگارا ،توبه می کنم از گناه و کفر ،و پناه می برم به تو و نیت می کنم که دیگر با تو بیعت نشکنم ،قربتاً الی الله ،و با آوردن نام نامیت شروع کردم به عشق بازی با تو ،بسم الله الرحمن الرحیم ،الحمدلله رب العلمین ،الرحمن الرحیم ،ملک یوم الدین …در آن وادی من بودم و تو ،تو بودی و من سبکبال پر می کشیدم به سوی تو ،به انتهای بودن ،و سیر می کردم در آسمان آبی عشقت ،و رفتم برای رکوع ،سبحان ربی العظیم و به حمده ،و از جلوی چشمانم گذشت، سجده و قنوت و سلام ، این من بودم ،مرد سراسر گناه د ر میهمانی تو ،و حالا مست و سر خوش از بوی خوشت ، ناگهان صدایی در فضا پیچید،بدان که همه ازآن او هستیم و او نیز ار آن ما،از آن که تاخت و تاز بادهایش از سمت شمال در دل کوهها نوید فصل را می دهد ،از آن که بخشش را سر لوحه آفرینش قرار داد و عشق را ملات و مصالح آن ،از آن که زن و مرد را آفرید ،تا با عشق بازی بنده هایش ،فراموش کند غم تنهایی خویش را ،از آن که به تو می گوید :باز آ که در درگه ما باز است ...

  • متن ادبی در باره ی نماز

    نماز راه گشوده است که خدا پیش پای بندگان گذاشته تا در هر زمین و زمان مناسب و موقعیتی – از شادی و اندوه، سختی و آسایش و ناآرامی و آرامش- شرح حال را به او باز گویند یا راه چاره را از او بجویند.نماز گفتگوی راز است و برآوردن نیاز؛ راز بزرگ بندگی و نیاز به سخن گفتن با همصحبتی که در صحبتش ملالی نیست و آنچه از همدمی اش بار می آید شیرینی و راحتی و آرامش است.نماز هم تسلیم است هم پرخاش؛ تسلیم در برابر شگفتی عظمت و شکوه زیبایی خدا و پرخاش علیه هر قدرتی که از سرِ پستی و زبونی، آهنگ توانایی را در موازات قدرت حق، مغرورانه می نوازد «ایاک نعبد و ایاک نستعین»نماز نردبانی برافراشته در تمام طول عمر است تا بتوان شبانه روزی چندین بار و نه تنها در ساعتی مشخص- برفرازش رفت، بی واسطه با معبود سخن گفت و بی پرده با حبیب درد دل کرد.نماز برای آلودگان وسیلة پاکسازی از زشتیها و راه یافتن به شایستگیهای پاکان است و برای شایستگان و راه یافتگان، پیمودن بخش دیگری از راه وصل و در اختیار گرفتن منزلی نزدیکتر به دوست.نماز از یک سو قطره قطره آب شدن است و از سوی دیگر جرعه جرعه آب نوشیدن.

  • جملات کوتاه و زیبا درباره ی نماز

                                                     ( جملات زیبا)- « نماز، محكم ترين رشته ي الفت بين بندگان و خداست، و واي برآن كسي كه از اين پيوند جداست، و حيات و زندگيش از نور اين عبادت پربها، بي بهره است. - نماز، واقعيتي است كه خداوند مهربان از باب عشق و محبت از انسان خواسته است، نماز نوراني ترين حكم در شبستان حيات بندگان شايسته الهي است. - نماز، ريسمان اتصالي است كه همه هستي و موجوديت آدمي را به ملكوت پيوند داده، و مانند اين رشته پرارزش و منبع فيض، برنامه اي براي ايجاد ارتباط بين بشر و حق مطلق نمي توان يافت. - نماز، پناه بي پناهان، سنگر دردمندان، گلستان روح افزاي عاشقان، چراغ پر فروغ نيمه شب مشتاقان، صفاي دل مستان، و سير و سلوك آگاهان است. - نماز، برتر از همه عبادات، تجلي تمام واقعيات، منبع بركات، و كليد حل تمام مشكلات، و پاك كننده خطرات و خاطرات از قلب، و نور و روح عارفان و خالصان است. - نماز، زنده كننده جان، صفا بخش حيات جاودان، روشني راه رهروان، تكيه گاه سالكان، راز و نياز عارفان، سرمايه مستمندان، دواي درد بي درمان، شعله ي دل بيداران، نواي قلب بي دلان، دليل گمراهان، اميد اميدواران، مايه ي شادي سحرخيزان، سوز جان سوختگان، حرارت روح افسردگان، مايه ي بقاي جان، و دستگير انسان به موقع خطر و نجات آدمي از شر، و درمان وجود از تمام بدبختي هاست. - نماز، عمود دين، عصمت يقين، رأس احكام ديني، آيت مبين، نور جبين، زداينده اندوه غمين، برطرف كننده ي شرم شرمگين، علاج كننده ي طوفان روحي سهمگين، دلگرمي دل مسكين، و شادي جان اندوهگين است. - نماز، مايه اي است كه بدون آن كسي لايق بارگاه قرب نيست، و زمينه اي است كه بدون آن جلب فيض خاص از پيشگاه با عزت ربوبي براي هيچ كس امكان ندارد. - نماز، حقيقتي است كه كيمياي حيات بدون آن بي سود است، بي خبران از نماز بي خردانند، و محرومان از اين مقام اسير دست شيطانند، ثروتمندان بي نماز تهيدستند، و فقيران با نماز ثروتمندان بزم وجودند.- نماز، روزنه اي به سوي بهشت، و انسن ناقد آن هيزم جهنم است و ميدان زندگي بدون نماز، مانند منطقه اي بدون خورشيد، و خانه اي خالي از اين حقيقت است. از رحمت خاص حضرت دوست جداست، دلي بي نماز جايگاه كبر و غرور و جان بي نماز، تراكمي از ظلمت ها و پستي هاست.- نماز، حقيقت بندگي و اصل پايندگي است؛ نبود آن مايه ي شرمندگي، و سستي از آن علت سرافكندگي، و نور آن حرارت بخش زندگي، و فرار از آن ريشه شر و افسردگي، و اجراي آن عين آزادگي، و اتصال به آن رها شدن از بردگي، و وجود آن در ميدان حيات عين سازندگي؛ و نمازگزار واقعي بدون شك دور از هر آلودگي است. - نماز، رهبري ...

  • اهمیت سجده > اسرار نماز

    اهمیت سجده > اسرار نماز

      اهمیت سجده   امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «نزدیك‌ترین حالت بنده، به خداوند بزرگ وقتی است كه در سجده است.» خداوند فرمود: «سجده كن و تقرب جوی.»[۱] در جای دیگر فرمودند: «به خدا قسم كسی كه حق سجود را به جای آورد و سجده حقیقی كند به هیچ عنوان زبان متوجه او نشود، اگر چه در تمام مدت عمر چنین سجودی را یك بار به جای آورد.»[۲] ۱ـ۵: فرع پنجم، تعداد سجده‌های شكر برای هر سجده امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: «فى كلِّ نَفَسٍ مَنْ اَنْفاس شكرٌ لازمٌ لَكَ بَلْ اَلْف وَ اَكْثَر». برای هر نفس از نفس‌های (شما) شكری بر تو لازم است، بلكه هزار (شكر) یا بیشتر. از دست و زبان كه برآید كز عهده شكرش بدر آید.[۳] «اعملوا آلَ داوود شكراً و قلیلٌ من عبادی الشّكور».[۴] بنده همان به كه ز تقصیر خویش عذر بدرگاه خدای آورد ورنه سزاوار خداوندیش كس نتواند كه به جای آورد.[۵] زیباترین نوع تشكر از خداوند در قالب سجده تحقق پیدا می‌كند و به صورت كاربردی در می‌آید. وقتی تشكری زیبا، در زیباترین صورت خود، در قالب یك سجده صورت می‌گیرد تازه به دنبال آن بی‌نهایت شكر لازم، بر دوش انسان می‌آید. قرآن مجید می‌فرمایند: «و اِنْ تَعُدّوا نِعمَهَ اللهِ لَا تُحْصُوها». یعنی «و اگر بخواهید نعمت‌های خداوندی را بشمارید از شماره آنها ناتوان خواهید گشت.»[۶] مسأله فراتر از ریاضی و حساب و كتاب است. شاید توسط وجدان، بهتر بتوان به این نكات بلند معنوی پی برد تا به حساب و كتاب ظاهری. وقتی بی‌نهایت كوچك در مقابل بی‌نهایت بزرگ قرار بگیرد، روال كار همین است با همان‌گونه كه از «روح روایات» به دست می‌آید. از برای هر نَفَسی هزاران شكر لازم و برای هر سجده، هزاران سجده شكر واجب و برای هر سجده شكر، هزاران سجده شكر دیگر. و به دنبال آن بی‌نهایت سجده شكر، برای بی‌نهایت نعمت مادی و معنوی. اصل دوم: ره‌آورد سجده در آیات و روایات معصومین ـ علیهم السّلام ـ ۲ـ ۱: فرع اول، آرامش آرمانی سجده، یك نوع مسافرت معنوی است كه دست‌آورد فراوانی را به همراه خواهد آورد. یكی از دست‌آوردهای بزرگ این ره‌آورد «آرامش آرمانی» است كه در سایه این آرامش بزرگ، انسان به «اِسْری» الهی دست خواهد یافت. آرامش زیبا و با معنا، همان آرامش شب. وَ الَّیلِ اِذا سَجی. سوگند به شب در آن هنگام كه آرام گیرد.[۷] سوگند به آرامش بزرگ و آرامش آرمانی. زمانی كه گستره آن، تمام هستی را فرا گرفته است و همانند خورشید پرتو افشانی می‌كند. سجده همسان شب. آرام‌بخش و آرامش‌آفرین است و در واقع سجده‌گاه، گهواره‌ای است كه در آن بندگان الهی به آرامش جان دست می‌یابند. «اَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنَّ القُلوب.»[۸] اگر ...