متن هاي زيبا

  • متن هاي كوتاه عاشقانه و رمانتيك با عكس هاي زيبا و لاو

    متن هاي كوتاه عاشقانه و رمانتيك با عكس هاي زيبا و لاو

    بگو تــــــمــــــام تــــو مال من است دلم میخواهد حسادت کنم به خودم.... چشمانم به نگاهت حسودی می کنند و نگاه مشتاق و تشنه تو به دستان گریزان من ناگسستنی است.. چقدر خستگی ناپذیرست... آشوب نگاه تو.. اگر "تو" را امتحان میگرفتند، بی شک من رتبه اول میشدم ... بس که تکرار کردم نامت را در مرور خاطرات! برای توووووووو ........ برام هیچ حسی شبیه تو نیست ! کنار تو درگیر آرامشم همین از تمام جهان کافیه.. همین که کنارت نفس میکشم . . . برام هیچ حسی شبیه تو نیست تو پایان هر جستجوی منی تماشای تو عین آرامشه .. تو زیباترین آرزوی منی بگو تــــــمــــــام تــــو مال من است دلم میخواهد حسادت کنم به خودم.... نمیدانی چطور گیج می شوم وقتی هرچه می گردم معنی نگاهت در هیچ فرهنگ لغتی پیدا نمی شود ... ! کلمات بی صدای تو روحم را نوازش می کند انگار در پس تنهایی انگشتان آشنایی ساز مرا می نوازد به وسعت لبخند آهنگین می شوم ... نت های آرام ، کوتاه و مداوم ... لحظه دلنشین می شود آرام می شوم .... و چه آهنگِ زیباییست این آهنگِ بودن و نبودنِ تو ... بدون سیب کاشف جاذبه می شدم، تنها اگر : من و تو و نگاهـــــــــــــــــــــ ــــت، قبل از نیوتن بودیـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــم من از طــــــرح نگاه تـــــو امید مبهمی دارم نگاهتــــــ را نگیــر از من که با آن عالمـــــی دارم عزیز ِ دلم هنوز وقتـے آسمان ِ دلمـــ ابریست لمس ِسبك ِ دستان ِ مهربانت را روے ِ مو هایمــ حس مـےكنمـــ ... تو هنوز با تمام ِ نبودنت تنها پناهگاه ِ من از این آدمهایـے ... مصرعی از قلب من با مصرعی از قلب تو شاه بیتی می شود در دفتر و دیوان عشق  دیــــگر برایم مهم نیستــــ ... برایـــم مهم نیست دیگران چه میگویند ! زیرا من فقط خودم هستم ... خودم ، که عاشق تو هستم . . .



  • متن هاي كوتاه رمانتيك با عكس هاي زيبا و عاشقانه

    متن هاي كوتاه رمانتيك با عكس هاي زيبا و عاشقانه

    تو می خواستی بشی " سنگ صبورم " ..تو شدی "سنگ" و من هنوز "صبورم آسمـان هـم کـه بـاشیبـغلت خـواهــم کـرد …فـکر گـستـردگـی واژه نبـاشهـمه در گـوشه ی تـنـهایـی مـن جـا دارنـد …پـُر از عـاشـقـانـه ای تـودیـگر از خـدا چـه بـخواهــم ؟؟؟…روی دیوارروی سایه ایـــــ که به جا مانده از توچشــــم می کشم و دهانی که بخنددبه این همه تنهایی و انتـــظار ...این خانه بعد از تو فقـــــط دیوار استـــــو تکه ذغالی که خطــــ می کشدنیامدنتـــــــــ را ...حـالا کـه میـخـواهـی بـرویلطفــا قـدمـهـایـتـــ را تنـدتـر بـرداردلـم را فـرستــاده امـ دنبـالـِـ نخــود سیـــاه . . . ! . . .نـمـی دانـمــ از کجــا نـخــودسیـــاه گیـر آورد!پشتـِـ سـرتـــ افتـــاد بـه روی سنـگــ فـرشــ هـای پیـــاده رو . . .این روزهااگر خون هم گریه کنیعمق همدردی دیگران با تویک کلمه است :" آخـــــــی "رفتنـــ بهــانه نمیـــ خواهــد ؛بهـانهــ های مانـدنـــ که تمـامـــ شــودکــافـیستــ ــ ـ  سَـرَم و میـچسـبونـم بـهتـبـآ همـه ی وجـودم بـو میکــشـمـ ـت..ریـه هـآم پـر میـشـه از تـو! قند لبانت؛نمک گیرم کرد!نميدانم فشارم بالاست يا قندم!  تو می خواستی بشی " سنگ صبورم " ...تو شدی "سنگ" و من هنوز "صبورم  عکســـــت را نگــــاه میکنــــم  آخ کــــه ایــــن عکـــس  پیـــر نمیشـــود  امــــــا ،  پیـــــــرم میکنــــد باران که می زنـد،   هـمه چیز تازه می شود   حتّی داغِ نبودن ِتـــــــــو . . .

  • متن هاي كوتاه عاشقانه و رمانتيك با عكس هاي زيبا و لاو

    متن هاي كوتاه   عاشقانه و  رمانتيك با عكس هاي زيبا و لاو

      متن هاي كوتاه عاشقانه و رمانتيك با عكس هاي زيبا و لاو بگو تــــــمــــــام تــــو مال من است دلم میخواهد حسادت کنم به خودم.... چشمانم به نگاهت حسودی می کنند و نگاه مشتاق و تشنه تو به دستان گریزان من ناگسستنی است.. چقدر خستگی ناپذیرست... آشوب نگاه تو.. اگر "تو" را امتحان میگرفتند، بی شک من رتبه اول میشدم ... بس که تکرار کردم نامت را در مرور خاطرات! برای توووووووو ........ برام هیچ حسی شبیه تو نیست ! کنار تو درگیر آرامشم همین از تمام جهان کافیه.. همین که کنارت نفس میکشم . . . برام هیچ حسی شبیه تو نیست تو پایان هر جستجوی منی تماشای تو عین آرامشه .. تو زیباترین آرزوی منی بگو تــــــمــــــام تــــو مال من است دلم میخواهد حسادت کنم به خودم.... نمیدانی چطور گیج می شوم وقتی هرچه می گردم معنی نگاهت در هیچ فرهنگ لغتی پیدا نمی شود ... ! کلمات بی صدای تو روحم را نوازش می کند انگار در پس تنهایی انگشتان آشنایی ساز مرا می نوازد به وسعت لبخند آهنگین می شوم ... نت های آرام ، کوتاه و مداوم ... لحظه دلنشین می شود آرام می شوم .... و چه آهنگِ زیباییست این آهنگِ بودن و نبودنِ تو ... بدون سیب کاشف جاذبه می شدم، تنها اگر : من و تو و نگاهـــــــــــــــــــــ ــــت، قبل از نیوتن بودیـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــم من از طــــــرح نگاه تـــــو امید مبهمی دارم نگاهتــــــ را نگیــر از من که با آن عالمـــــی دارم عزیز ِ دلم هنوز وقتـے آسمان ِ دلمـــ ابریست لمس ِسبك ِ دستان ِ مهربانت را روے ِ مو هایمــ حس مـےكنمـــ ... تو هنوز با تمام ِ نبودنت تنها پناهگاه ِ من از این آدمهایـے ... مصرعی از قلب من با مصرعی از قلب تو شاه بیتی می شود در دفتر و دیوان عشق  دیــــگر برایم مهم نیستــــ ... برایـــم مهم نیست دیگران چه میگویند ! زیرا من فقط خودم هستم ... خودم ، که عاشق تو هستم . . .

  • متن هاي كوتاه عاشقانه و رمانتيك با عكس هاي زيبا

    متن هاي كوتاه عاشقانه و رمانتيك با عكس هاي زيبا

    برایِ بارِ هزارم می خوانم :  آقای مسافر! قادرم شما را با چهارده شاخه گل سرخ ، یک جلد دیوانِ حافظ و به عددِ سالِ تولدتان ، بوسه ؛  به ماندن دعوت كنم ؟ آیا قادرم ؟ !! تسبیح نیستم اما نفسم را به شماره انداخته است شوق دستهای تو… لحظـــهـــ هــایَم مـــال تــو .. بـه قیمتـــِ صـِـفر " تومــَن" هَمین کــِ "تـــو" کِنـــار "مــَـن" باشی ثروتمــندترین انسانـَم .. من از تو سبز می شوم و تو از من ! به هم که گره بخوریـــــم بختمان باز می شود و خوشبختی قسمتمان ... نگران نباش نمی شود دوستت نداشت لجم هم که بگیرد از دستت دفترچه ی خاطراتم پر از فحش های عاشقانه میشود!!!... برایِ بارِ هزارم می خوانم : آقای مسافر! قادرم شما را با چهارده شاخه گل سرخ ، یک جلد دیوانِ حافظ و به عددِ سالِ تولدتان ، بوسه ؛ به ماندن دعوت كنم ؟ آیا قادرم ؟ !! این چهارصد و هفتاد و پنجمین کتابی ست که می خوانم تا شاید .. کسی ،جایی ، ـ چیزی از معمای نهفته در نگاهت گفته باشد ! ـ نگــرانت هستـــم عشــق من ايـن ديگـــر دست خــودم نيست ! فصــل شيرينـــي لحظــه هاست اما، ... من همچنــان تابستــان که مي شــود ... دلــم شــــور مي زند !!! به همديگر مي رسيم حتي اگر ديوار چين بين دست هايمان باشد ... کجي از خاطرات برج پيزا محو خواهد شد، هر کجا که داربست هايمان باشد !!! امروز صبح وقتي از خواب برخواستم ... فرشته ي سمت چپـم سرگرم ِ نوشتن بود ! نميـدانم در خوابهــايم چه ميگذرد که فرشته ي سمت ِ راست سال هـاست که چيزي براي نوشتن ندارد !!!+ طبيعي ايست اين همه روياي ِ تــو در خواب ... هر شب ... ! همين که سرت را روي شانه ام مي گذاري و به خواب مي روي آرامش آوار مي شود روي دلم يکهو لحظه هاي روشن با تو بودن کاش تمام نشود نوبت به عاشقانه ها که مي رسد واژه ها براي رسيدن به تــــو از هم پيشي مي گيرند....... نامتــــ را كــــه مي شنومـ درستــــ مثل آنروزهـــــا بنــد دلـــمـ يكجـــا پــــاره ميشود و شــرمـ استــــ كـــه مي نشيند روي گــــونــه هاي مـن ِ هميشه عــاشق ِ تــ ــو همین که سرت را روی شانه ام می گذاری و به خواب می روی آرامش آوار می شود روی دلم یکهو لحظه های روشن با تو بودن کاش تمام نشود خيلي دوستت دارم اما نمي دونم "خيلي "رو چه جوري بنويسم که خيلــــــــــــــــــــــ ـــــــــي خونده بشه ؟!!!؟؟؟ حلقه ي دستانمان را دوست دارم وقتي دست ات توي دست من است و دل توي دلم نيست ... ! انقدر " دوست دارم " که نگران خودمم ... ! اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و تنها دل من پنجره را باز میکنم احساس ...

  • دلنوشته های جدید و بسیار زیبا همراه با عکس

    دلنوشته های جدید و بسیار زیبا همراه با عکس

    حواست هست؟ شهریور است ... کم کم فکر باد و باران باش ... شاید کسی تمام گریه هایش را برای پاییز گذاشته باشد ...   پس از گرفتن دســــت هایت تمام دنیا را لمس می کنم ... تــا شاید عشــق به همه سرایت کند ...! کسی که همیشه سعی میکنه بقیه رو شاد کنه بیشتر از همه تنهاست، اون رو تنها نذارید. بهتون نیاز داره ولی هیچ وقت به شما نمیگه که بهتون نیاز داره...!! گاهی فکر میکنم کار تو سخت تر از من است... من یک دنیا دوستت دارم و تو زیر بار این همه عشق قد خم نمیکنی.....! رفتار عاشقـــــانه ی زن را بایــد از دلتنگـــــــــــــــیش فهمید ... از شـــوقُ بی تابیـــــش برای دیدار ... از حس کودکانــــه اش برای آغــــــــوش .../. رشته محبت را باید به ضریح دلی بست که خیال کوچ کردن نداشته باشد ... زندگی خالی نیست‌ مهربانی هست‌، سیب هست‌، ایمان هست ... آنکه می رود فقط می رود .. ولی آنکه می ماند درد می کشد ، غصه می خورد ، بغض می کند ، اشک می ریزد و تمام این ها روحش را به آتش می کشد و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود .... آری ، این است خاصیت عشق یک طرفه ..... سلام هــــــــوای بـارانی! از آدما دلگـــیر نشو ... تهمت زدن طبیعت آدم‌هاست ... وقتی به هوای بارانی میگویند ... خــــــراب ...!   یکرنگ بمان ... حتی اگر در دنیایى زندگی می کنی که ... مردمش براى پررنگ شدن حاضرند هزار رنگ باشند .   این روزها " دوستـــــت دارم " ها دیگر قلــــــب کســـی را به تپش وا نمیدارد ! و گونه کسی را سرخ نمیکند !   این روزها صدای ثانیه ثانیه فراموش شدنم را می شنوم ...   ذهنم پر از تو ؛ و خالی از دیگران است ! اما [!] کنارم خالی از تو ؛ و پر از دیگران است ...   همیشه دوستت خواهم داشت مادر کودکش را شیر می دهد و کودک از نور چشم مادر خواندن و نوشتن می آموزد وقتی کمی بزرگتر شد ... کیف مادر را خالی می کند تا بسته سیگاری بخرد بر استخوان های لاغر و کم خون مادر راه می رود تا از دانشگاه فارغ التحصیل شود وقتی برای خودش مردی شد پا روی پا می اندازد و در یکی از کافه تریاهای روشنفکران کنفرانس مطبوعاتی ترتیب می دهد و می گوید : عقل زن کامل نیست ...   آدم باید یکی رو داشته باشه ساعت دو نصفه شب بهش اس بزنه بگه دلم گرفته ... اونم بگه قربون دلت برم ... وگرنه بقیه زندگی به کوفتم نمی ارزه! وقـتی تــــــو بـا مـنی ... تـرافیـــک میتــونه زیبــاترین مکــــــث عالـم باشــه ... چیزی ...

  • دلنوشته هاي زيبا همراه با عكس

    "عاشق" که میشوی ، همه چیز "بی علت" می شود ... و تمام دنیا "علـت" میشود ، تا "عـشق" را از تو بگیرد ..   ســــه راه بیشتـــــر نــــــداری : بـــــــا مــــــن باشـــــی ؛ یا بــــــا تـــــــــو باشــــــم ، یا توافـــــــق کــــــنیم کـــــه باهــــــم باشیـــــم ...   هر رابطه ای ؛ به هر دلیلی برایت تمام شد ! پی اش را دیگر نگیر هیچ شوک مصنوعی ! آدمها و رابطه های مرده را زنده نمی کند . . .   قله ی قـــاف که سهـــل است، من قـــله ی کــاف و لام و مــیم و نــــون و واو را هم بخـاطرت فـــــتح می کنم ... اما تو با تمـــام مــــردانه گی ات، مـــرد باش ! اگر سـراغ نگاهت را گرفتنــــد بگــو که واگــذار شده ...   بـــــــدترین کـــــــاری که یه نفــــــر می تــــــونه با دلــــــت بکنــــــه اینــــــــه کــــــــه باعــــــــث بشــــــه . . . دیگـــــــــه ذوق نکنــــــی از بــــــودن هیچـــــــکس وفـاداری یک زن زمانی معـلوم میشود که مــردش هــیچ نداشته باشد ... وفـاداری یک مـرد زمانی معـلوم میشود کــه همــه چــیز داشـته باشـد ... "ســـاده" کـه بـاشـی زود "حــل" مـیشـوی مـــیروند ســر وقـت "مـــسالـه" بــعــدی!! بگـــــذار دوستــــــ بمانیم عشق همه چیز را خرابــــــ میکند . . . ! یکــ دوستـتـــ دارمــ ... حتــی ازنـوع شُـل و ولـش ... از جانب تــو .. قـوام مـی بـخشـد ... به وجودت در دلـم . . . کاش بـفهمـی . . .!   مردان در سکوت پیر میشوند و در خاموشی اشک میریزند ... پیاده رو ها را آنقدر میروند تا گم شوند ...  فرصت ديدارت گر چه كم بود ،ولي چشمانت باهمان نيم نگاه دلم را ربود ...   آدمـها ، مثل ِ سایه اند ! ازشـون فــرار کنی ، دنبــالت میدوند ! دنبالشون که بــدویی ، ازت فــرار میکنند !!   احساسم را نمي فروشم؛ . . . حتي به بالاترين بها! . . . ولي . . .  آنگونه كه بخواهم خرج ميكنم . . . .،براي آنهايي كه لايق هستند .   امروز جلوی آینه سه تار موی سفید توی کله ام پیدا کردم اولی اینجا دومی اونجا و سومی همان جایی که یک بار انگشتت را فشار دادی گفتی : "من عاشقتم اینو تو مغزت فرو کن"   دیشب که باران آمد... میخواستم سراغت را بگیرم! اما.. خوب میدانستم این بار هم که پیدایت کنم , باز زیر چتر دیگرانی ... خسته ام از جنس قلابی آدم ها....هی فلانی! راهت را بگیر و برو.... حوالی ما توقف ممنوع است بزرگتر ...

  • جملات و متن هاي بسيار زيبا و ماندگار (حتما بخوانيد)

    جملات و متن هاي بسيار زيبا و ماندگار (حتما بخوانيد)

    ۱- پدر داشت روزنامه مي خواند پسر که حوصله اش سر رفته بود پيش پدرش رفت و گفت : پدر بيا بازي کنيم پدر که بي حوصله بود چند تکه از روزنامه که عکس نقشه دنيا بود تکه تکه کرد و به پسرش داد وگفت برو درستش کن .پسر هم رفت و بعد از مدتيعکس را به پدرش داد. پدر ديد پسرش نقشه جهانرو کاملاً درست جمع کرده .از او پرسيد که نقشه جهان رو از کجا ياد گرفتي؟ پسر گفت : من عکساون آدم پشت صفحه رو درست کردم . وقتي آدمها درست بشن دنيا هم درست ميشه! ۲- برگ در انتهاي زوال ميافتد و ميوه در انتهاي کمال، بنگر که چگونه ميافتي چون برگي زرد يا سيبي سرخ؟ ۳- من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهي که بلغزد بر من، من خودم هستم و يک حس غريب، که به صد عشق و هوس مي ارزد.  ۴- به جاي تاج گل بزرگي که پس از مرگم براي تابوتممي آوري شاخه اي از آن را همين امروز به من هديه کن!  ۵-معذرت خواهي هميشه به اين معنا نيست که تو اشتباه کردي و حق با ديگري است .معذرت خواهي يعني اون رابطه بيشتر از غرورت برايت ارزش داره!  ۶-حکايتي از کريم خان زند :مردي به دربار خان زند مي رود و با ناله و فرياد مي خواهدتا كريمخان را ملاقات كند... سربازان مانع ورودش مي شوند!خان زند در حال كشيدن قليان ناله و فرياد مردي را مي شنودومي پرسد ماجرا چيست؟ پس از گزارش سربازان به خان؛ وي دستور مي دهد كه مرد را به حضورش ببرند... مرد به حضور خان زند مي رسد و کريم خان از وي مي پرسد: چه شده است چنين ناله و فرياد مي كني ؟مرد مي گويد دزد، همه اموالم را برده و الان هيچ چيزي در بساط ندارم ! خان مي پرسد وقتي اموالت به سرقت ميرفت تو كجا بودي؟!مرد مي گويد: من خوابيده بودم! خان مي گويد: خب چرا خوابيدي كه مالت را ببرند؟ مرد در اين لحظه آن چنان پاسخيمي دهد كه استدلالش در تاريخ ماندگار مي شود مرد مي گويد:من خوابيده بودم، چون فكر مي كردم تو بيداري...!خان بزرگ زند لحظه اي سكوت مي كند و سپس دستور مي دهدخسارتش از خزانه جبران كنند و در آخر مي گويد: اين مرد راست مي گويد ما بايد بيدار باشيم... ۷- امشب دوباره غرق در تمناي ديدنتسرمه ي انتظار به چشمانم ميکشم امشب دوباره تو را گم کرده ام ميان آشفته بازار افکار مبهمم توي کوچه هاي بي عبور پاييزي دستان گرمت را نگاه مهربانت را شانه هاي بي انتهايت رامنتظر نشسته ام! ۸- حضورهيچکس در زندگي ما اتفاقي نيست خداوند در هر حضور جادويي نهان کرده براي کمال ما.خوش آن روزي که در يابيم جادوي حضوريکديگر را! ۹- وقتي راه رفتن آموختي، دويدن بياموز. و دويدن که آموختي ، پرواز را.راه رفتن بياموز، زيرا راه هايي که مي روي جزيي از تو مي شود و سرزمين هايي که مي پيمايي بر مساحت تو اضافه مي کند.دويدن بياموز ، چون هر چيز را که بخواهي ...

  • متن هاي زيبا

    متن هاي زيبا

    زيباترين تصويري که در زندگانيم ديدم نگاه عاشقانه ومعصومانه تو بود  زيباترين سخني که شنيدم سکوت دوست داشتني توبود زيباترين احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود  زيباترين لحظه زندگيم لحظه با تو  بودن بود  زيباترين انتظار زندگيم حسرت ديدارتوبود  زيباترين هديه عمرم محبت توبود  زيباترين تنهاييم گريه براي توبود  زيباترين اعترافم عشق توبود آرزوي من اينست   كه دو روز طولانـي در كنـار تو باشم فـارغ از پشيمـاني   آرزوي من اينست   ياشبي فراموشم ياكه مثل غم هرشب گيرمت درآغوشم   آرزوي من اينست   كه تو مثل يك سـايه سر پناه من باشي لحظـه تـر گـريه   آرزوي من اينست   نرم و عاشق وساده همسفرشوي بامن درسكوت يك جاده   آرزوي من اينست   هستي تومن باشم لحظه هاي هوشياري مستي تومن باشم   آرزوي من اينست   تو غـزال مـن باشي تـك ستاره روشن در خيـال من باشي   آرزوي من اينست   درشبي پر از رؤيا پيش ماه و تو باشم لحظه اي لب دريا   آرزوي من اينست   از سفر نگويي تو ، تو هـم آرزويـي كـن اوج آرزويـي تـو   آرزوي من اينست   مثل ليلي ومجنون پيروي كنيم ازعشق اين جنون بي قانون   آرزوي من اينست   زير سقف اين دنيـا من بـراي تو باشم تو براي من تنـها                            آرزوي مــن اينـست . . . می دانم روزی از کوچه دل تنگی هایم گذر خواهی کردمن آن روز کوچه را با اشک هایم آب خواهم دادتا بوی خوش آمدن یار همه را با خیر کندو به انتظار دیرینه من پایان دهد هنوز هم صدايت در گوشم بيداد مي كند   هنوز هم تصوير چشمانت مقابل چشمانم تكرار مي شود   بعضي وقتها احساس مي كنم در كنارمي ، دستانت را گرفته ام و بر گونه مهربانت بوسه مي زنم   گاه احساس مي كنم در كنارم قدم ميزني و من نيز برايت ترانه عاشقانه مي خوانم   هنوز هم چهره مهربانت در مقابلم است ، و خاطره هاي با تو بودن در ذهنم تكرار مي شود   بعضي وقتها گرمي آن دستان مهربانت را احساس مي كنم ، اما وقتي مي بينم كه همه يك خواب و رؤيا است دستانم سرد سرد مي شوند و قطره هاي اشك از چشمانم مي ريزند هنوز هم صدايت در گوشم بيداد مي كند مي خواهم برايت مرهمي باشم !   براي آن نگاه خسته اي كه مي دانم اميدش به لبخندي ست!   مي خواهم برايت لبخند باشم براي آن دلي كه از اميد خالي ست !   مي خواهم دستهايت را در دست هاي آسمان بگذارم   تا باور كني آسمان هم براي تو آغوش مي گشايد !   من تو را مرهمي خواهم بود ، گرچه ...   دلي دارم كه نيازمند يك مرهم است !  

  • دل نوشته ها و متن هاي كوتاه رمانتيك و عاشقانه

    دل نوشته ها و متن هاي كوتاه رمانتيك و عاشقانه

    او همــــ آدم استـ اگـــــــر دوستتــ دارم هـــآیتـ را نشنیـــــده گرفتــــــ غصه نخــــور اگــــر رفتـ گریـــــــه نکن یکــــ روز چشمــــهآی یکــــ نفر عــــآشقش میکند یکـــــ روز معنی کمـــ محلی را می فهمد یکــــــ روز شکستـ ن را درک میکند آن روز می فــــــهمد آه هـآیی که کشیدی از تـــــه ِ تـــــهِ قلبتـــــ بوده! می فهــــمد شکـــــستـ ن یک آدم تــــآوان سنگینی دآرد... زخم های کهنه خیلی وقت است که خوب شده اند... ولی "خوب" با "مثل روز اول" فرق دارد!!! ذهنم مسموم ، خواب هایم آشفته ، خنده هایم فتوشاپی ، درد و دل هایم با دیوار فیس بوک ! میزان همدردی ها هم با لایک !!! نسل من است ، نسل سوخته ی فیس بوک... حالا که پیر شده ام میگویی جوانیت را به پای من نریز..؟؟؟! خطا ...... بزرگترین خطایت این بود که فکر میکردی : من .... برای همیشه صبورم ...!! دارد پاییز می رسد ، انار نیستم که برسم به دست های تو؛ برگم پُر از اضطرابِ افتادن! هزار بار گفتم: حقیقت را نخورانید به آدم...! گاهی تلخ تر از زهرمار است...!! ميشه تنهايي بازي کرد ميشه تنهايي خنديد ميشه تنهايي سفر کرد ولي خيلي سخته تنهايي تنهايي را تحمل کرد!!!! بیشتر آدمای بی احســــاس امــــروز ، احساساتی ترین آدمای دیــــروز هستن ...!!! من بلاخره از اینجا خواهم رفت ! و فرق هم نمی کند ؛ فانوس داشته باشم ، یا نه .... کسی که می گریزد از گم شدن نمی ترسد ... !!! چـقــــدر ســـختــــه منـــطقـــــي فــكر كنــــي وقتــــي .. احــســـاســـاتـــت داره خـــفــت ميـــكنـــه!!!!! ده نفـر یـه آدم و میخـوان ، آدمِ درگیـرِ نفـر یازدهـمــه که نمیخـوادش... عِـلتــ سُقــوط نـــاگهــانــی مـَـن از چِشــمـ هــایـَتــ را.... فَقـــط بـــایـد در جَعبــۀ سیــــاه دِل اتــ جُستجـــو کـــرد. هٍــــی آدم ها... باور کنیــــد می خواهــــم از شمــــا دورترین بمانــم.. . نــــزدیک کـــه می شوید، ســــردی ِ عاطفــــه هایتـــان، وجـــــودم را می لرزاند... محـــــضٍ رضای ِ خــــدا... دور بمــــــانـــید. مدتی ست زیاد حــرف میزنم.... ! امّــا.... . . . . « حــرفم » را نمی زنم ...!! دیگر تمام مجنونهای دنیا برایم ابن السلام هستند... ابن السلام... لعنت به من اگر بعد از این لیلای قصه ای باشم... سبحانک یا لا اله الا انت... انی کنت من الظالمین... خدایا... باز هم به خودم ظلم کردم وقتی باور کردم ماه آسمان شب تار کسی هستم... وقتی که خورشید زندگی اش هنوز طلوع نکرده ... چرا باور کردم چیزی بیش از دوست داشتن عادی هم میتواند وجود داشته باشد ... نه... نه... نه.... عشق وجود ندارد... هرچه است یک دوست داشتن عادی است ... کاملا ...