هندسه در معماری ایران

  • هندسه در معماری

    هر طرح معماری به سه عنصر اجتماعی بستگی دارد. اول جامعه ای که به آن طرح نیازمند است؛ دوم شخص یا اشخاصی که از اجرای طرح حمایت می کنندو هزینه مالی آن را متعهد می شوند؛ سوم معمار یا استاد کارانی که طرح را اجرا می کنند. جذابیت تحقیق و مطالعه معماری ایران در این است که دریابیم چگونه این عوامل سه گانه بر یکدیگر تأثیر می گذارند و سرانجام به احداث بنایی منجر می شوند کاربرد بناها مطالعه درباره معماری ایران, نشان دهنده چگونگی گسترش آن در طی پانزده قرن گذشته است. در هر دوره بناهایی با ویژگیهای گوناگون در روستاها, شهرها, جاده های کاروانی, مناطق کویری, گذرگاههای کوهستانی و شهرهای ساحلی ایجاد گردیده که کاربردهای متفاوت داشته اند. اهمیت معماری اسلامی وقتی آشکار می شود, که بدانیم در ساخته های این دوره به کاربرد مادی و معنوی بناها ـ که از مهمترین ویژگیهای آن است ـ توجه شده است. برای دریافتن اهمیت این ویژگیها در گسترش معماری شایسته است طبقه بندی بناهای دوره اسلامی و کاربرد آنها را مشخص کنیم. بناهای ایران دردوره اسلامی را می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد الف) بناهای مذهبی. شامل مساجد, آرامگاهها, مدارس, حسینیه ها, تکایا, و مصلی ها ؛ ب) بناهای غیر مذهبی. شامل پلها, کاخها, کاروانسراها, حمامها, بازارها, قلعه ها و آب انبارها. در دو گروه فوق از بناهای دوره اسلامی, مکانی برای عبادت, تجارت و سکونت وجود داشته است. مساجد مساجد مهمترین بناهای مذهبی هر شهر و روستا هستند که همواره نقش مهمی در زندگی مسلمانان داشته اند. اقامه نماز جمعه, مراسم مذهبی, ایراد خطبه ها و تدریس در مساجد انجام می گرفت؛ زیرا مسجد بهترین مکان برای ابلاغ فرامین حکومت به مردم بود. کتیبه های باقیمانده بر دیوار بعضی از مساجد(مسجد جامع قزوین و مسجدجامع کاشان) حاوی وقف مکانهایی برای برای توسعه و تعمیرات مساجد از طرف واقف یا حکمران است. اغلب مساجد در مرکز شهرها, نزدیک بازارها و محدوده دارالحکومه ساخته می شدند و اگر شهری به بیش از یک مسجد نیاز داشت, مساجد دیگری از طرف حکومت یا افراد خیر احداث می شد. اهمیت مساجد در شهرها به حدی بود که اگر شهری مسجد جامع یا آدینه نداشت, اهمیت شهری هم نداشت هندسه در معماری  چیست؟ • معماري از دو وجه كالبد + فضا تشكيل شده و اين دو مؤلفه داراي دو ويژگي كمي و كيفي هستند: •ويژگيهاي كمي : شامل هندسه و تناسبات ، اصل بكار گيري هندسه علمي • ويژگيهاي كيفي : شامل اصول و قوائد • هندسه اشاره به اشكال دارد ، نه اعداد ، اشكالي مانند مربع ، مستطيل ، هشت ضلعي و ... در اين قسمت نيز ما با همين اشكال سر و كار داريم ، نه اعداد. هندسه را مي توان به دو ...



  • ویژگی های هندسه در معماری ایران

    • هر طرح معماری به سه عنصر اجتماعی بستگی دارد. اول جامعه ای که به آن طرح نیازمند است؛ دوم شخص یا اشخاصی که از اجرای طرح حمایت می کنندو هزینه مالی آن را متعهد می شوند؛ سوم معمار یا استاد کارانی که طرح را اجرا می کنند. جذابیت تحقیق و مطالعه معماری ایران در این است که دریابیم چگونه این عوامل سه گانه بر یکدیگر تأثیر می گذارند و سرانجام به احداث بنایی منجر می شوند کاربرد بناها مطالعه درباره معماری ایران, نشان دهنده چگونگی گسترش آن در طی پانزده قرن گذشته است. در هر دوره بناهایی با ویژگیهای گوناگون در روستاها, شهرها, جاده های کاروانی, مناطق کویری, گذرگاههای کوهستانی و شهرهای ساحلی ایجاد گردیده که کاربردهای متفاوت داشته اند. اهمیت معماری اسلامی وقتی آشکار می شود, که بدانیم در ساخته های این دوره به کاربرد مادی و معنوی بناها ـ که از مهمترین ویژگیهای آن است ـ توجه شده است. برای دریافتن اهمیت این ویژگیها در گسترش معماری شایسته است طبقه بندی بناهای دوره اسلامی و کاربرد آنها را مشخص کنیم. بناهای ایران دردوره اسلامی را می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد الف) بناهای مذهبی. شامل مساجد, آرامگاهها, مدارس, حسینیه ها, تکایا, و مصلی ها ؛ ب) بناهای غیر مذهبی. شامل پلها, کاخها, کاروانسراها, حمامها, بازارها, قلعه ها و آب انبارها. در دو گروه فوق از بناهای دوره اسلامی, مکانی برای عبادت, تجارت و سکونت وجود داشته است. مساجد مساجد مهمترین بناهای مذهبی هر شهر و روستا هستند که همواره نقش مهمی در زندگی مسلمانان داشته اند. اقامه نماز جمعه, مراسم مذهبی, ایراد خطبه ها و تدریس در مساجد انجام می گرفت؛ زیرا مسجد بهترین مکان برای ابلاغ فرامین حکومت به مردم بود. کتیبه های باقیمانده بر دیوار بعضی از مساجد(مسجد جامع قزوین و مسجدجامع کاشان) حاوی وقف مکانهایی برای برای توسعه و تعمیرات مساجد از طرف واقف یا حکمران است. اغلب مساجد در مرکز شهرها, نزدیک بازارها و محدوده دارالحکومه ساخته می شدند و اگر شهری به بیش از یک مسجد نیاز داشت, مساجد دیگری از طرف حکومت یا افراد خیر احداث می شد. اهمیت مساجد در شهرها به حدی بود که اگر شهری مسجد جامع یا آدینه نداشت, اهمیت شهری هم نداشت هندسه در معماری  چیست؟ • معماري از دو وجه كالبد + فضا تشكيل شده و اين دو مؤلفه داراي دو ويژگي كمي و كيفي هستند: •ويژگيهاي كمي : شامل هندسه و تناسبات ، اصل بكار گيري هندسه علمي • ويژگيهاي كيفي : شامل اصول و قوائد • هندسه اشاره به اشكال دارد ، نه اعداد ، اشكالي مانند مربع ، مستطيل ، هشت ضلعي و ... در اين قسمت نيز ما با همين اشكال سر و كار داريم ، نه اعداد. هندسه را مي توان به دو صورت بررسي ...

  • هندسه و معماری

    هندسه و معماری

  • هندسه و معماري

    هندسه و معماري

    سلام علیکم<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> نمي دونم بحث امروزمون چي مي شه ولي خوب شروع مي كنيم. اول واسه آشنايي دوستان يه مطلبي رو در مورد هندسه اقليدسي مطرح مي كنم(بعدا ارتباطش با موضوع وبمون كه معماري هست رو مي گم): همانطور که می دانیم هندسه اقلیدسی هندسه صفحه نیز نامیده می شود . این هندسه دارای پنج اصل است که تمام وضعیات خطوط در صفحه با توجه به آن مشخص می شود . این پنج اصل به شرح زیر هستند .  اصل اول - از هر نقطه مي توان خط مستقيمي به هر نقطه ي ديگر كشيد .  اصل دوم - هر پاره خط مستقيم را مي توان روي همان خط به طور نامحدود امتداد داد                                   اصل سوم - مي توان دايره اي با هر نقطه دلخواه به عنوان مركز آن و با شعاعي مساوي هر پاره خط رسم كرد                            اصل چهارم - همه ي زواياي قائمه با هم مساوي اند                          اصل پنجم - از يك نقطه خارج يك خط، يك خط و و تنها يك خط مي توان موازي با خط مفروض رسم كرد   گروهی از ریاضیادان ها بروی اصل موضوعه ی پنجم شک کردند و با کار بروی این اصل توانستند در شرایطی خاص آن را نقض کنند.... يه تعداد دانشمند اومدن و يه هندسه جديد تعريف كردن به اسم هندسه هذلولي... هندسه هذلولی که در آن مجموع زوایای درونی یک مثلث کمتر از 180 است و نسبت محیط به قطر بیشتر از عدد پی است . انحنای خط در این حالت منفی است.  هندسه ی هذلولی برای کار در نسبیت عام به کار نیامد پس آلبرت اینشتین از هندسه ی بیضوی که در سال 1854 توسط فردریک ریمان تدوین شده بود استفاده کرد . این هندسه در اصل پنجم دقیقا" خلاف هندسه یهذلولی است . یعنی این هندسه به وضوح می گوید از یک نقطه خارج یک خط هرگز نمی توان خطی موازی با آن رسم کرد . این هندسه به طور مطلق و کامل به کار نسبیت عام می آمد . البته او تبصره ای در اصل دوم نیز گذاشت و گفت اگر نا متناهی بودن آن را به بی کرانگی بودن تبدیل کنیم در این صورت این هندسه به وجود می آید . زیرا در این هندسه اگر بروی سطح مورد نظر هر چقدر هم که بی کران باشد حرکت کنیم ( بر خط راست ) سرانجام می توانیم به نقطه ی اول بازگردیم . در این هندسه مجموع زوایای درونی مثلث بیشتر از 180 درجه است و انحنا خط مثبت است . همچنین باید بدانیم که نباید برای هر کدام درستی یا نادرستی تعیین کنیم زیرا هر کدام چه هندسه اقلیدسی و چه نا اقلیدسی با توجه به انحنا خط در جایی خاص کاربرد دارند. اين شكله رو ببينيم فكر كنم بهتر متوجه قضيه بشيم:   خوب حالا بسه ديگه...! بعد از اين حرفها مي ريم سر حرف خودمون يعني معماري اين قضيه هندسه اقليدسي و نا اقليدسي كه بهتون گفتم چي بود؟ به نظرتون از اين ...

  • هندسه

    ( 1 . 3 . 1 ) هندسه : { ابزار اولیه ای که ما با توجه به توان خود آن را ترکیب می نماییم و از این طریق شکل منظم یا نا منظم را می آفرینیم ، نقطه است ؛ و فاصله است ؛ و اندازه است ؛ و خط و سطح است و حجم که به نوبۀ خود ، تناسب و مرتبت و منزلت را به دست می دهد . } ( دکتر محمد منصور فلامکی ) هندسه مطالعه انواع مختلف اشکال و خصوصيات آنهاست. همچنين مطالعه ارتباط ميان اشکال، زوايا و فواصـل است. هندسه علمی است که ابزارهایی خاص را در اختیار هنرمند قرار می دهد تا احساسات ، عواطف و تفکرات خود را به وسیلۀ آن به سایرین منتقل نماید . در اصل پایه هندسه را عینیات تشکیل می دهد . و این بدان معناست که هندسه بر پایه قرار داد نظیر اینکه 2 به علاوه 2 مساوی 4 نیست . اساس شکل گیری هندسه بر پایه موجودیت اشیاء است . و هستی هم موجودیتی عینی دارد نه قرار دادی . اینجا درختی را می بینیم که موجود است و باغی را که این درخت در آن وجود دارد. در گفتار قبل حرکت را به عنوان اولین شرط درک فضا ذکر کردیم . حال ما در فضا حرکت می نماییم درک ما از فضا چگونه رخ می دهد ؟ یا فضا چگونه خود را به ما نشان می دهد ؟و اینجاست که هندسه به کمک می آید . هندسه برای نمایان کردن فضا نیاز به ابزارهایی دارد وآن چیزی جز نقطه ، خط ، سطح و حجم نیست . نقطه دارای ذاتی بدون طول عرض و ارتفاع که از تکرار یا حرکت آن در یک راستا خط به وجود می آید حال این خط دارای یک بعد یعنی طول می باشد . و وقتی خط حرکت می کند یا تکرار می شود سطح را رقم می زند که دارای دو بعد یعنی طول و عرض است . صفحه ای که تکرار می شود حجمی را می آفریند که دارای سه بعد طول ، عرض و ارتفاع است . پس می بینیم پایه هندسه را نقاط تشکیل می دهند و سایر ابزارها به نوعی از نقطه مشتق می شوند . برای درک هر فضایی حداقل به سه نقطه نیاز داریم .و لی منظور بحث ما از هندسه آنچه گفته شد نیست ؛ ذات هر شکلی از نقطه به وجود آمده است ولی آیا تمام اشکال دارای یک معنا می باشند ؟ در ابتدا ذکر کردیم که هنرمند می تواند با استفاده از هندسه احساسات ، عواطف و تفکرات خود را به سایرین منتقل نماید . به همین دلیل لازم می نماید تا هندسه را به صورتی دیگر یعنی در معنا نیز کنکاش نماییم برای این کار به دو نظریه کلی هندسه یعنی هندسه اقلیدسی و نا اقلیدسی خواهیم پرداخت . [ 1.3.1.1 ] هندسه اقلیدسی :   پایه شکل گیری هندسه اقلیدسی بر این فرض حاکم است که شکلها دو نوع می باشند : 1 – الوهی : شامل سه شکل پایه و اصلی یعنی مربع ، مثلث و دایره 2 – آزاد : سایر اشکال که از ترکیب سه شکل بالا به وجود می آیند . حال هرکدام از این اشکال ماهیتی خاص دارند و القا کننده حالتی خاص می باشند ؛ مربع نشان دهنده تعادل و استواری ...

  • تناسبات در معماری

    تناسبات در معماری از دیرباز تناسبات در معماری ایران و جهان نقش بسزایی داشته که حتی   می توان آن را در برخی از معماری ها رکن و پایه دانست .استفاده از ریاضیات و هندسه برای ایجاد تناسبات و هماهنگی در بنا یکی از کارهایی بود که معماران گذشته در پی تلاش های فراوان بدان دست یافتند . این علوم به همراه علوم نظری دیگراز جمله زیبایی شناسی ، ایستایی و غیره وسیله هایی برای خلق آثار ماندگار در جهان بودند . معماری ایرانی از یونانی ها ورومی ها ومعماری اشان ( هرچند باارزش ) در بسیاری از زمینه ها گوی سبقت را ربوده بود  ودانشمندان معماران ایرانی در این زمینه ( تناسب ومدول) تناسبی به نام پیمون را به کمک هندسه و ابزار دیگر برای طراحی هرچه بهتر بناهای مورد نظر ایجاد کردند . اما در حال حاضر شاید کمتر کسی به نام تناسبات ایرانی را بداند و برعکس اکثر افراد اهل فن نام مدول و تناسبات طلائی کلاسیک یونان را شنیده اند . مقدمه ایرانی ها همواره بیشترین توجه را به جنبه های مثبت معماری ؛ از قبیل منطق ، اصول ، ایستایی ، مسائل فنی و علمی بنا ، مقیاس انسانی ، استفاده از مصالح محلی ، صرفه جویی و غیره معطوف می کردند . مبنای دستیابی به نوع و شکل پوششها و اندامهای باربد و محل و ابعاد آنها ، جانگداز بوده که معمار بر میزان و کم و کیف آن احاطه کامل داشته است . محاسبات وهندسه چندان پر اهمیت بوده که فقط معماران طراز اول مقنی های دانشمند و نامی را مهندس می خواندند . بالاترین وظیفه معمار شناخت ، درک و تجسم فضایی نیروهای ساکن و جاری در کالبد باربر ساختمان بوده که با اشراف کامل به آن تناسب و ابعاد قسمتهای پر و خالی را دقیقاً مشخص می کرده است . در این امر علاوه بر دانش و تجربیات معمار ، کیاست و فراست او دخالت تام داشته است . دوران آموزش معماری بسیار طولانی و جامع الاطراف بود و معماران ، نخبگان هنر فاخر اجتماع بودند ، مولانا خطاب می شوند اینان بر اغلب علوم و فنون زمانه خود مسلط بودند و در هنرهای وابسته به معماری مقام استادی داشته اند .  در ایران در گذشته از ضابطه ای مشابه با مدول معمول و معماری کلاسیک یونان و رم بهره گرفته می شد که آن را « پیمون » می نامیدند . از دو ضابطه مدول و پیمون ، یکی در معماری یونان و روم و دیگری در معماری ایران وبرای برقراری تناسبات لازم در معماری بهره گرفته می شود رعایت از این ضوابط باعث ایجاد نظم و هماهنگی در معماری می شود . درعین حال این دو نظام معماری با یکدیگر متفاوت اند . چرا که مدول یک الگوی ریاضی بر مبنای رشته ای عددی و خطی در حالیکه پیمون جوابگوی نیازهای طراحی و ساخت و به صورت عددی و هندسی ( خط ، سطح ، حجم ) است . باید در نظر داشت ...