اصلاح طلبان و مجلس دهم؛ اصلاح طلبان و اولویت ها - مسعود بزم آرا مینو خالقی
برگزیده ها: اصلاح طلبان و مجلس دهم؛ اصلاح طلبان و اولویت ها
برگزیده ها مسعود بزم آراگروه سیاسی: مرحله دوم انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی هم به پایان رسید و تکلیف کرسی های باقی مانده نیز مشخص شد تا جریان اصلاحات تعداد قابل توجهی از سهمیههای مجلس را کسب کرده است و در حالتی ایدهآل اکثریت نسبی مجلس را از آن خود کرد. مجلس پیشرو فرصتی برای محک عیار نمایندگان اصلاحطلب خواهد بود و عملکرد و مواضع نمایندگان برگزیده در قبال رویدادهای درون مجلس بسیار مهم خواهد بود. در این نوشته به برخی از مواردی که نمایندگان در مجلس با آن مواجه خواهند شد اشاره شده است.
* اصلاح طلبان و کرسی ریاست
به گزارش برگزیده ها در خصوص این مورد خاص یادداشتها و تحلیلهای فراوانی ارائه شده و بحث در این باره تکرار مکررات خواهد بود. تنها مسئلهای مهمی که میتوان به آن اشاره کرد این نکته است که اگر بنا بر ملاحظات و مصالح، تصمیم بر انتخاب گزینهای غیر اصلاح طلب - ولو اعتدالی - برای تکیه بر کرسی ریاست قوه مقننه گرفته شد بایستی دو موضوع مد نظر قرار داده شود؛
۱. تعیین قید و پیش شرط هایی همچون انتظار برای تعامل بیشتر، از شخص مورد نظری که از حمایت نمایندگان اصلاح طلب در جهت تصاحب کرسی ریاست برخوردار میشود.
۲. این اتفاق - انتخاب شخصی غیر اصلاحطلب برای ریاست مجلس - بایستی بعنوان فرضیهای موقت و نه سیاستی همیشگی به اجرا درآید و به محض حضور نمایندگان اصلاح طلب در بهارستان و تسلط نسبی بر فضای مجلس، اقدامات لازم برای حضور یک اصلاحطلب تمام عیار در جایگاه ریاست برای دورههای بعد انجام شود. بدیهی است که در دراز مدت، یک فرد برون جریانی ولو اینکه در مواردی هم همسو و همراستا با یک جریان باشد، بدلیل نداشتن تعلقات جناحی هرگز نمیتواند انتظارات را آن طور که باید برآورده سازد.
* اصلاح طلبان و کادرسازی
جریان اصلاحات علیرغم وجود پتانسیل بالا و ظرفیتهای فراوانی که درون خود پرورانده است اما بواسطه محدودیتها و ممانعت هایی که نهادهای نظارتی نسبت به آنها قائل میشوند، در بکار گیری نیروهای مستعد و کار آمد خود همواره با مشکل جدی روبرو بوده است. جریان اصلاحات به دنباله همان سیاستی که برای تهیه لیست "امید" پیشه کرده بود و پشتوانهای ارزشمند برای آینده این جریان رقم زد بایستی در داخل مجلس هم کادرسازی و نیروسازی خود را با جدیت ادامه دهد و از هیچ تلاشی برای کسب کرسی های هیئت رییسه و ریاست کمیسیونهای مجلس دریغ نورزد تا بتواند در رقابتهای انتخاباتی آینده نمایندگانی شایسته و لایق را برای حضور در مناصب کلان مدیریتی به جامعه معرفی نماید.
* اصلاح طلبان و پدیده "راستگوییسم"
تجربه نوینی که اصلاحطلبان در جریان این دوره از انتخابات با آن رو به رو شدند استفاده از نیروهای گمنام و تازه نفس بوده است. این اتفاق جدا از برکات ارزشمندی که میتواند برای جریان اصلاحات به ارمغان بیاورد، قابلیت تبدیل شدن به یک خطر جدی و محتمل را نیز داراست. اتفاقات مربوط به انتخابات شهردار تهران در دوره چهارم شورای شهر را بخاطر بیاورید. بروز پدیده "راستگوییسم" در مجلس نسبت به شورای شهر خطری دو چندان و بعضا غیر قابل جبرانتری را در پی خواهد داشت.
علاوه بر زنگ خطر فوق، نداشتن تجارب لازم و کافی برای حضور برخی از نمایندگان راه یافته به مجلس در چنین سطح مدیریتی خود تهدید دیگری است که باید برای رفع این نقطه ضعف راهکاری اساسی اتخاذ گردد. فراموش نشود که رای جامعه به این نمایندگان صرفا بخاطر نشان اصلاح طلبی بوده که با حضور در لیست امید به آنها تعلق گرفته است، پس نباید سهل انگاری و بیتوجهی به این مهم باعث سلب شدن اعتماد مردم شود.
* اصلاح طلبان و دولت
روابط نه چندان دوستانه بهارستانیها و پاستورنشینان طی دو سال سپری شده از عمر دولت تدبیر و امید بر هیچکس پوشیده نیست. استیضاح، کارت زردها و نطقهای فراوان نمایندگان مجلس علیه دولت گوشهای از این قبیل رفتارهای تقابل گرایانه است. مخالفتهای بیجایی که تضعیف دولت را هدف گرفته بود و مشکلات بسیاری را سد راه برنامهها و سیاستهای مد نظر دولت قرار میداد.
به لطف انتخاب درست مردم فهیم، دیگر در مجلس دهم شاهد آن تندرویها و مخالفتها نخواهیم بود و روابط حسنه فی مابین دولت و مجلس در سالی که همگان منتظر چیدن میوه برجام و بهبود و گشایش اوضاع کشور هستند میتواند کمک بسزایی در تحقق هرچه سریعتر این مهم بنماید اما این روابط حسنه نباید مانع از اجرای یکی از وظایف اصلی مجلس که نظارت بر رفتارها و اقدامات دولت است، خللی ایجاد کند و تعامل و همیاری مجلس با دولت نباید به گونهای باشد که مطیع و تحت الامر بودن مجلس از دولت تلقی شود، بلکه نمایندگان مجلس موظفاند که بر حسب تکلیف و در مواقع لزوم انتقادات صریح و شفاف خود را نسبت به اقدامات اشتباه دولت بیان دارند.
* اصلاح طلبان و اولویتها
اولویتبندی اهداف و برنامهها در آغاز فعالیت مجلس دهم یکی از امور مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. نمایندگان مجلس در بدو شروع بایستی به ترسیم نقشه راه و تعیین اهداف کوتاه مدت، میانمدت و بلند مدت خود در طول چهار سال فرصت حضور در بهارستان بپردازند و بر حسب خواستهها و انتظارت جامعه، برنامههای خود را رتبهبندی کنند. تصویب طرحها و لوایح کارآمد برای بهبود وضع معیشت زندگی مردم و سر و سامان دادن به اوضاع اسفبار اقتصاد کشور را میتوان یکی از این اولویتها بر شمرد.
یکی از دلایل حضور مردم در پای صندوقهای رای امید به تغییر وضعیت نابسامان اقتصادی فعلی است، به همین خاطر لازم است تا نمایندگان مجلس دهم با استفاده از اختیارات و وظایف خود در جهت برآورده ساختن این انتظار بجا و صحیح اهتمام جدی بورزند. یکی دیگر از مواردی که لازم است بدان توجه ویژهای شود تلاش برای رفع اثرات منفی، اختلافات و ... است که بعد از اتفاقات سال ۸۸ بر فضای سیاسی کشور سایه افکنده است. گام برداشتن مجلس بسوی تحقق خواستهای به نام "تفاهم ملی" که چندی پیش از سوی آقای روحانی با عنوان "برجام داخلی" یاد شد بایستی جزو اولویتهای اصلی این مجلس قرار بگیرد.
البته واضح است که رسیدن به این خواسته به سادگی ممکن نیست و عمل به آن عزم جدی مجلس و دولت را طلب میکند چرا که هر تلاشی برای حاکم کردن آرامش بر فضای سیاسی کشور، مخالفت و سنگاندازی افرادی را در بر خواهد داشت که بقای عمر سیاسی و تامین منافع خود را در تیرگی سپهر سیاست کشور میبینند. امید است که شروع بکار مجلس دهم و تعامل و همکاری آن با دولت یازدهم سرآغاز خبرهای نوید بخشی باشد که حکایت از بهتر شدن اوضاع اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کند.
,