عمل لوزه ها و لوزه سوم

جمعه 13 مرداد ، حوالی ساعت 7صبح بیدار شدیم و با مامانی فرزانه و بابا احمد و آندیا و فرید به سمت بیمارستان عرفان حرکت کردیم.شب قبل بابا فرید یکم برا دخترک توضیح داده بود که یه سرم می زنن و یه ماسک رو صورتت می ذارن و می خوابی و تموم میشه.دخترک هم می گفت سرم درد داره و من نمی آم عمل و... (بابا متعقد بود که باید تا یه حدی به بچه حقیقت رو گفت) ، اینه که اون رو صبح مجبور شدیم بهش بگیم که می خواییم بریم عکس بگیریم از لوزه ات و اگر دکتر عکس رو دید و دستور عمل داد اون وقت عمل می کنیم.تو ماشین با این که دخترک ناشتا بود اما به خاطر حضور مامان بزرگ و بابا بزرگش حسابی سرحال بود و با صدای ضبط می رقصید. ترافیک هم نبود و حوالی 7.30 رسیدیم بیمارستان عرفان.از قبل یه قسمت هایی از فیلم بیمارستان رو تو اینترنت دیده بودیم و به آندیا هم نشون داده بودیم که یک دفعه دید نترسه.تو فیلم ها شبیه هتل بود.اما در واقعیت یه بیمارستان معمولی بود که توش یه بستنی فروشی خوب داشت و سر دخترک رو گرم کردیم تا بابا فرید کارای بستری رو انجام بده.بیمه تکمیلی ما ، بیمه  sos هست ، و تا حالا باهاش مشکلی نداشیم و بسیار هم راضی بودیم و دفعات قبلی که دخترک بیمارستان بستری میشد ما فقط کارت بیمه رو می دادیم و بقیه کارا با خود بیمارستان بود.اما این سری هم چون جمعه بود و مسئول اصلی بیمارستان نبود و هم قسمتی که فکس بیمارستان اونجا بود بسته بود! خیلی خیلی اذیت شدیم.بالاخره دخترک بستری شد و من و مامانی و دخترک راهنمایی شدیم به یه اتاق دو تخته.یه پسر کوچولو به اسم حامی بود و آندیا.تو بخش اطفال یه play room  هم درست کردن و تو خود اتاق هم ماهواره و اینترنت و ...داره.اما من اصلا اصلا از پرسنل و پرستارا و ... راضی نبودم.به نظرم بیمارستان کسری بهتر بود.خلاصه لباس مخصوص جراحی بهمون دادن و لباس دخترک رو عوض کردیم و رفتیم به سمت اتاق عمل.من و دخترک رفتیم تو نشستیم تا بیان تحویلش بگیرن.من خودم از ترس داشتم می مردم و آندیا هم چون قبلا از لوزه اش عکس گرفته بود همش می پرسید این جا چرا فرق داره و چرا اومدیم اینجا و نرفتیم همون جای قبلی عکس بگیریم و ... و منم با اون حالم اراجیفی سرهم می کردم که بچه نترسه.بالاخره یه پرستار آقا اومد و بچه رو از من تحویل گرفت و منم به آندیا گفتم که باهاش بره و منم لباس عوض می کنم و می رم پیشش.بردنش تو یه اتاق و رگ گیری و... . من رو هم بیرون کردن.نمی دونم بهش چی گذشت واقعا و همون بهتر که نمی دونم.تا حوالی 9 بیرون نشستیم تا صدامون کردن و لوزه های دخترک رو که در آوردن نشونمون دادن.جوالی 9.30 صدام کردن و رفتم تو ریکاوری و دخترک به هوش اومده بود و تمام لب و دهنش خونی و رنگش زرد زرد و گریه می کرد که مامان درد دارم بریم خونه.از اینجا بریم.انقدر که گریه کرد مجبور شدم بغلش کنم که گریه اش بند بیاد و خونریزی نکنه و بغلش کردیم و بردیمش به بخش و همش گریه کرد تا اومدن و بهش مسکن زدن و یکم خوابید.اما نیمه هوش بود و همش می پرید.دردش خیلی براش زیاد بود و حوالی ساعت 1 گفتن اول یکم آب میوه بهش بدیم و اگه برنگردوند بهش بستنی بدیم.انقدر درد داشت که با مصیبت یه چند قاشق بستنی بهش دادیم.گریه می کرد و نمی خورد و فقط می گفت بریم.بعد از ظهر هم بی حال بود و نه حرف می زد و نه چیزی می خورد و فقط گریه می کرد.حوالی ساعت 5.30 مرخص شد و اومدیم خونه.

از شنبه تا دوشنبه ما خودمون رو کشتیم و نازشو کشیدیم ، دعواش کردیم، جایزه گرفتیم و... یعنی این بجه این چند روز آب هم به زور بهش می دادیم ، چه برسه بستنی و فرنی و مشکفی و... ادار هم نمی کرد و نگران کلیه اش هم بودیم.یا خواب بود یا گریه می کرد و حرفم نمی زد.وقتی نمی خورد بی حال هم بود و نه سی دی می دید و نه قصه گوش می داد و نه بازی می کرد و همش در حال گریه بود.همه می گفتن عمل لوزه راحته.به ما که خیلی خیلی سخت گذشت.شبا و دم صبح که دردش خیلی زیاد می شد.به حدی رسیده بود که مجبور میشدیم هر 3 ساعت بهش استامینوفن بدیم تا یکم بهتر بشه.از 2 شنبه هم که سرفه های خیلی بد و شدید داشت وحسابی ترسیدیم.2شنبه بردیمش دکتر و آنتی بیوتیکش رو عوض کرد و شربت سرفه هم داد .

3 شنبه بهتر شد و یکم غذا خورد و دردش کمتر شد و خدا روشکر امروز بهتر بود و حرف هم میزد.البته با وجود استامینوفن و شربت سرفه.اگه اینت قطع بشه که هیچی.ظاهرا تا هفته دیگه هم همینه و کم کم بهتر میشه.

ای کسانی که میخوایین لوزه بچه هاتو عمل کنین.یه سری از تجربیاتم رو می گم شاید به دردتون بخوره:

1.حتما حتما این کار در بیمارستان انجام بشه و نه کلینیک.امکانات بیمارستان خیلی بیشتر از کلینیکه و اگر خدایی نکرده موردی در عمل و بی هوشی به وجود بیاد بهتره.یه دختر کوچولویی تو سنندج تو کلینیکی عمل کرد و رفت تو کما و اگر تو بیمارستان بود این مشکل شاید قابل حل بود.

2.با حداقل چند تا دکتر متخصص گوش و حلق وبینی و اطفال مشورت کنین واگه همه گفتن عمل ، اونوقت عمل کنید.متخصصین گوش و حلق و بینی برا پول خودشون و نیز چون این عمل برا خودشون خیلی ساده است سن بچه رو نمی بینن و اکثرا بدون عکس و.... میگن عمل.من تو این پزشک هایی که رفتیم و کم هم نبودن ، نظر دکتر مومن زاده دکتر اطفال و دکتر روزبه زاده متخصص گوش و حلق و بینی رو قبول داشتم .اینا افرادی هستن که مخالف عملن مگر واقعا راهی نباشه.دکتر روزبه زاده رو خیلی خیلی خوشمون اومد.اما بدیش این بود که تو کلینیک عمل می کرد و این بود که رد شد.

3.عمل راحتیه برا دکترا نه بار بیمار.اما چه بهتر که بگردیم و یه دکتر خوب پیدا کنیم که خیالمون راحت باشه.دکتر صفوی رو خیلی تعریفش رو شنیده بودیم از عملش هم راضی بودم ، اما از اون دکترایی نیست که وقت بذاره و بتونی صحبت کنید باهاش و یا معاینه دقیقی داشته باشه.خدا رو شکر که مال ما به خیر گذشت.باید اول 700 هزار تومن به حسابشون واریز کنید و بعد برید بیمارستان.

4.هزینه عمل حوالی 2 میلیون تومن شد که 1 میلیون رو ما دادیم و بقیه رو بیمه.البته دقیقش رو فرید می دونه.

5.اصلا عمل راحتی نیست و بچه حسابی درد می کشه و نه آب و نه غذا هم تا 4روز نمی خوره(لااقل دختر من این جور بود) ، امیدوارم هیچ کس مجبور به عمل نشه و دختر منم خوب خوب بشه.ما مجب.ر بودیم و نمی خواستیم به گوشش بزنه و دخترک همیشه مریض بود و نفس کشیدن براش سخت بود و میگفتن رو هوش بچه و فرم صورتش تاثیر می ذاره.

6.دختر من چیزای شیرین اصلا دوست نداره و فقط چیزای ترش رو خوب می خوره که چون گلوشو می سوزوند نباید می خورد.شاید برا بچه هایی که بستنی و فرنی و مشکفی و سوپ دوست داشته باشن انقدر سخت نباشه

7.دکترا به ما گفتن که بچه هایی که لوزه هاشو عمل می کنن خیلی بیشتر مستعد چاقی هستن و بعدا باید حواسمون باشه که خیلی هم زیاد بهش ندیم بخوره.البته فعلا که آندیا خیلی لاغره.

بگذریم ، بریم سراغ خاطرات خوب :

آندیا : مامان می خوام ان گی برد (Angry Bird)  بازی کنم.برام بیار.

آندیا رو به بابا فرید : فرید بادکنک رو بترکون فدای سرت.

آندیا یه شب قبل عملش خونه مامانی : فکر می کنم پیشنهاد خوبیه اگه تولدم باشه.

روزهای بعد عمل به زور بهش تخم مرغ عسلی می دادیم.آندیا : چند بار بگم تخم مرغ آب شده نمی خورم.


مرسی از همه دوستای گلم که حال آندیا رو پرسیدن و نگرانش بودن.این مدت هم چون کولرمون خراب بود خونه نبودیم ، موبایلم هم رو سایلنت بود که اگه خوابید با زنگش بیدار نشه.تا امروز حالش خیلی خوب نبود و درگیر بودیم.از شنبه هم باید برم سراغ تسویه حساب و کارای استعفا.بعدش به امید خدا وقتم آزادتر میشه

خدایا شکرت

web1.jpg


web2.jpg



مطالب مشابه :


عمل لوزه ها و لوزه سوم

راضی نبودم.به نظرم بیمارستان کسری بهتر بود.خلاصه لباس مخصوص جراحی عمل لوزه بازی کنم




لوزه سوم

مذهبی- بازی به لوزه سوم و عدم جراحی نسبت به درمان یا انجام عمل جراحی برای فرزند




بازی عمل جراحی

بازی عمل جراحی. تاريخ : دوشنبه هفدهم مهر 1391 | | نویسنده : احمد رحیمی نژاد . (عمل آباندیس):




روش های جراحی لوزه

تکنیک جراحی لوزه ها از مهمترین مسئله برای بعد از عمل، درد محل جراحی است که بازی آنلاین




بزرگ ترین لوزه جهان عمل جراحی شد

بزرگ ترین لوزه جهان عمل جراحی بزرگ‌ترين لوزه جهان، پنج سانتي‌متر طول، 2 سانتي (بازی) من




ادنوئید (( لوزه سوم ))

اگر چه بعداً در زمان بلوغ بعید بنظر میرسد که رلی را در این مورد بازی جراحی چه زمان عمل




رشد غیر طبیعی آدنوئید(دکتر پزشک)

اغلب در یک عمل جراحی میـتوان هـم لوزه ها و هم را در بدن بازی نمی کنند عمل جراحی چه




چه دسته از کودکان نیاز به عمل لوزه دارند ؟

چه دسته از کودکان نیاز به عمل لوزه دارند ؟ به این عمل جراحی نیاز پیدا می دانلود بازی.




عمل سزارین یا رستم زایی

مطالب علمی جالب ،انیمیشین،بازی علمی،سرگرمی،آزمون لوزه ها به عمل جراحی




پوزیشن های جراحی

از پوزیشن سوپاین در چه عمل های جراحی یا برداشتن لوزه ها . اعمل جراحی بازی جراحی




برچسب :