نقش هنر در پیش برد فعالیتهای پرورشی

 

 

   

                                   گزارش

          موضوع :  نقش هنر در پیش برد فعالیتهای  پرورشی

 

          به نام حضرت دوست که هر چه زیباست از اوست

 برای من بسی افتخار است که در این زمان و این لحظه خداوند م یاری نمود تا در خصوص علاقه و استعدادم بتوانم گامی هرچند کوچک در این راستا بردارم که ...

 مصادف با شنبه 2/11/89 به واسطه همکاری واحد فرهنگی و هنری وپرورشی و نیروی انسانی اداره آموزش و پرورش شهرستان مرودشت موفق شدیم دوره ای با کد 91400476 تحت عنوان فعالیتهای آموزش و پرورش برای همکاران مربی و معاونین  پرورشی مدارس شهرستان برگزار کنیم که هدف اصلی این دوره لزوم تربیت هنری در مدارس برای استعداد یابی و رشد قوه خلاقه دانش آموزان میباشداین دوره سه روز پیا پی در حوزه کانون برگزار گردید که چهار کلاس شرکت کننده با چهار مدرس و موضوعات متنوع هنری اعم از هنرهای نمایش و آوایی  (سرود ) و اخلاقیات و تعالیم دینی و موضوع کلی و اصلی هنر تشکیل گردید که بنده به عنوان سرگروه هنر شهرستان تدریس  بخش کلی ( نقش هنر در پیش برد فعالیتهای پرورشی )را بر عهده داشتم که  چکیده ای از فعالیتها و مباحث ارائه شده در جلسات را در حد مجال و حوصله گزارش ، عرض مینمایم .  

شروع کلاس با پخش آهنگ صورت پذیرفت دو آهنگ متفاوت از نظر احساس ؛اولی بسیار ملایم و حزن انگیز و دومی شاد و فرح بخش ، از همکاران خواستم که در حین شنیدن موسیقی بر روی کاغذی با هر چه که دارند( مداد یا خودکار) حسی را که در خود می بینندفقط با خطوط رسم کنند و جالب آنکه خود متوجه تغییر احساس و خطوطشان شدند و بعد از آن نوار شعری  با صدای اخوان ثالث با این متن پخش نمودم

قاصدک ، هان چه خبر آوردی

از کجا و از که خبر آوردی

 انتظار خبری نیست مرا نه ز یاری نه ز دیاره دیاری

برو آنجا که تو را منتظرند

قاصدک در دل من همه کور ند و کرند

...

و بااین پیش در آمد و آماده سازی کلاس شروع به صحبت کردم که  هنر یعنی همین بیان احساسات و همین تجلی احساس یعنی همین حس درونی که بایدبه تجسم درآید و دیگران آن را بفهمند . هنر یعنی همین شعر که  شاعراحساسش با آن بیان میکند....

 با توجه به اهمیت پرورش هنر  و اولویت آن بر آموزش  (که همانا آموزش در برگیرنده تکنیک هاست و نه ایجاد میل و رغبت و یا استعداد شناسی در حالی که مقوله پرورش به رشد دید هنری و بالقوه کردن حس هنری در افراد میپردازد) بر کسی پوشیده نیست که هنر دوستی و زیبایی شناسی و زیبایی جویی فطری است و در نهاد تمامی انسانها نهاده شده است ،خواه مسلمان باشد ، خواه گبر و نامسلمان که این مهم در آثار نقاشی و خط خطی های کودکان  چند ماهه تا 3 ساله به عینه دیده میشود در حالی که ایشان نه آموزشی در این مورد گرفته اند و نه هنوز میدانند خداوندکیست ؟ (در این قسمت برای بهتر ومستند شدن مطالب ؛سیر نقاشی کودکان را بیان کردم و کشیدم )بنابراین می بینیم که کودکان ذات خدارا بدون هیچ آموزشی میشناسند اما چه میشود که در بزرگسالی این شناخت فراموش میشود و بسیاری از یاد او غافل میشوند .و همینطور چطور برخی عارف مخلص میشوند و خدای باطن خود را پیدا میکنند ؟ این مقدمه به ما نشان میدهد که برای دریافت وحی و نشانه های الهی باید آن عرفان فطری که در کودکی همه از آن بهره دارند پرورش داده شود و به نحو احسنت شناسانده شودتا به آن رشد عالی دست یابد .با این تفاصیل  لزوم برپایی دوره برای دبیران پرورشی از آن جهت که ایشان از نظر رابطه و صمیمیت و امکان نزدیک تر شدن به دانش آموزان را دارند و هم اینکه دانش آموزان با آنان بهتر میتوانند رابطه ایجاد کنند و در ساعات پرورشی  که گمان میرود در آن تنها باید کارها ی متفرقه بی ارزش و یا به بحث آزاد بدون هیچ ره آوردی گذراند . بهتر برنامه ریزی کرد تا از این محیطی که اصلا انتظار نمیرود برای پیدا کرد. و به تعبیری فکر کنیم که کودکان و دانش آموزان ما همان گلهای کمیاب داستان مولاناست که هر صدسال یک بار از آن بر روی قله قاف میروید وبرای درد های لا علاج درمانند و اگر ما آنها را کشف نکینم مثل همان داستان ممکن است ندانسته از روی آن گل بگذریم واو زیر پاهای ما لگد مال شود و دوباره باید  صدسال انتظار بکشیم تا یکی دیگر مانند آن سبز شود و آیابعد از صدسال که  دیگرانی می آیند  میتوانند او را درک و کشف کنند و یا اینکه آن ها هم مانند ما به دنبال این استعداد در نا کجا آباد میگردند و جلو ی پای خود را نمی بینند و آن ها هم اورا لگد مال میکنند. و خلاصه اینکه دانش آموزان ما مانند پیله هایی هستند که هرکدام در دل خود پروانه ای دارند و اگر ما خود هیچ وقت به پروانه شدن نیاندیشیده باشیم  مانند کرم خاکی هرگز نمی توانیم کرم های درختی را به پروانه شدن تشویق کنیم . به نظر من یک مربی خوب مانند یک کمان تیراندزی خوب باید باشد یعنی هر چه کمان بهتر باشد تیر را به دور تر پرتاب میکند و ما هم باید سالهای بعد و آینده دانش آموز توجه کینم نه همین امروز و همین امسال او که شاگرد ماست به این باور باشیم که او آینده ساز جامعه ماست و برای این آینده او را با قدرت و توانا و خوش فکر پرورش دهیم .و از هر گونه کلیشه پردازی و کارهای تکراری و تقلیدی پرهیز کینم . باید در کلاسهایمان دانش آموز آزاد و رها باشد باید اجازه استفاده از فکر و خلاقیت خود در کارها یش و فعالیتهای فردی و گروهی را داشته باشد باید از افکار جدید استقبال کنیم .و او را به نو شدن تشویق کینم بدون آنکه برایش موضوع و مدل خاصی معرفی کرده  و یادر نظر گرفته باشیم و او خود به دنبال بهترین باشد و آنرا پیدا کند ما فقط برایش چراغ راه باشیم نه وسیله رساندن او به مقصد شاید لازم باشدگاهی اجازه دهیم  چاله چوله کوچک بین راه را نیز تجربه کند تا طریقه مواجهه با آن رانیز یاد بگرید .

مربی باید در کلاس با توجه باشناخت و اطلاعات نسبی خویش از هنر های هفت گانه و معرفی آنها به دانش آموزان  ، آنها راگروه بندی کرده وبنا بر استعدادشان در گروه آن رشته هنری قرار دهد و بسته به توانشان مورد تعلیم قرارگیرند تا استعداد بالقوه بالفعل شود وبدانند که در چقدر میتوانند در این راه موفق شوند و ....

این خلاصه ای بود از آن سه روز فعالیت باشد که راهگشا باشد    ان شاءا...

ودر آخر خدا رادوباره سپاسگذارم و از اومیخواهم در این رسالت مارا یاری کند 0                          

                                               مریم صالحی

               سرگروه درس هنراداره آموزش و پرورش  شهرستان مرودشت

لزوم واسطه برای تعلیم و تربیت :

زندگی بدون هنر بسیار بی روح و کسل کننده است . نقش هنر در زندگی این است که به مردم امید و و نشاط میدهد . کار دیگر هنر این است که دوست داشتن زندگی را به انسان می فهماند و «زندگی با معنا» را به او نشان میدهد.

 هنر پدیده ای است که از دیر باز نقشی بسزا در زندگی ا نسان دارد وتأثیر این موضوع چنان بوده است که همواره بسیاری از صاحب نظران و اندیشمندان در ادیان و مکاتب مختلف از آن به عنوان وسیله ای کارامد ومؤثر در جهت ترویج و تبلیغ اندیشه ها و رفتار مورد نظر خود از آن استفاده کرده اند .

نقش هنر در تربیت کودکان

متخصصان تعلیم و تربیت بر این باورند که بیان هنرمندانه میتواند نقش مهمی در رشد ،تکامل  وتربیت ودکان ایفا کند . دنیای هنر مانند دنیای بازی ،این امکان را به کودک یدهد که با تجدید و تحکیم خاطرات خویش و با استفاده از تجربیات به دست آمده اش ، توانایی شناخت ژرف ترین آگاهی حقیقت را به دست آورد .هنر به کودک امکان میدهد که ارزش های تازه ای را فراهم آورده و با طرح آگاهانه ی مسائلی که در ارتباط با دیگران برایش مطرح میشود مفاهیم تازه ای را گرد آوری کند .

هنر میتواند زمینه های رشد در جنبه های مختلف روانی ،عاطفی ، اجتماعی و دینی را فراهم سازد . هر فعالیت هنری بر اساس ویژگیهای خاص تکنیکی و محتوایی خود ، میتواند نقشی متفاوت در تربیت داشته باشد . برای مثال ؛نمایش میتواند تأثیرات تربیتی خاصی بگذارد که برخی از این تأثیرات از دیگر هنرها نظیر نقاشی یا خوشنویسی ساخته نیست یا مثلا نقاشی تأثیراتی دارد که ممکن است نمایش آن تأثیرات را نداشته باشد .

در حال حاضر اغلب فعالیت های هنری و ادبی برای دانش آموزان ،چه در مدارس و چه در مراکز و کانون ها ی تربیتی ، بیش تر تحت تأثیر «شکل اجرا» ست . اگر از مربیان تربیتی سؤال شود که هدف از اجرای فعالیتهای هنری چیست و چه سودی برای بچه ها دارد؟اغلب پاسخ خواهند داد که برای سرگرمی یا لذت بردن و ... در حالی که هنر یکی از بهترین واسطه ها ی لایق برای تربیت است .

ابلاغ پیام های تر بیتی و هر نوع محتوای مورد نظر اگر با جاذبه های هنری و ادبی همراه باشد ،موفقیت و اثر بخشی آن ها چند برابر میشود . بر این اساس ضرورت دارد که مربیان پرورشی این واسطه ی ارزشمند را بشنا ند و در جهت اهداف تر بیتی خود از آن بهره بگیرند . اثر گذاری هنر هنگامی بیش تر میشود که مربیان با هدفمندی و رعایت ترتیب و توالی آموزشی به سراغ آن بروند.

بنابر این ،هدفها ی تربیتی و پیام های مورد نظر برای مخاطبان ، اگر بر محمل هنر سوار شوند به نیکوترین شکل و ماندگار ترین حالت بر جان و دل دانش آموزان اثر خواهند گذاشت .لذا مربیان پرورشی باید آستین همت بالا بزنند و باشناخت دقیق هنر های مختلف و مجهز شدن به مهارت های لازم برای بهره گیری بهتر از آن ها ، از این ابزار قدرتمند برای ابلاغ و پیاده کردن ارزش های متعالی و تربیتی مورد نظر خود سود بجویند ، که اگر جز این باشد راهزنان تعلیم و تربیت بر آن ها پیشی خواهند گرفت و ضمن به ابتذال کشاندن این هنرها ، به اهداف شوم خود خواهند رسید .

ارزش هنر در غنی سازی اوقات فراغت

اوقات فراغت لحظاتی است که دل فارغ و آسوده باشد ،خوب دیدن ،خوب فکر کردن و قبول باورها . بسیاری از افراد ،اوقات فراغت را به معنای لحظات بیکاری یا جدایی از تکالیف درسی یا شغلی میدانند واما این دیدگاه چندان درست نیست .قرآن می فرماید : «فاذا فرغت فانصب » یعنی آن گاه که دل تو از همه بند ها وارست (از بند خود ، از بند مال ، از بند زن و فرزند ، از بند مقام و ... و از بند کینه به این و علاقه به آن ) آن وقت «فراغ دل » تحقق یافته است ، پس به عبادت خدا بپرداز که دل مناسب رابطه با خداست .

برای غنی سازی اوقات فراغت ،استفاده از واسطه های مختلف ، به ویژه واسطه های هنری برای تربیت ، بسیار مفید و مؤثر است .

برای مثال نمایش فیلم و تئاتر ، بازدید از نمایشگاه ها و مراکز فرهنگی و هنری و ... همه موجب ایجاد بصیرتت و بینش در دانش آموزان میشوند .

در قلمرو آموزش و پرورش ، یکی از نقش های مهم هنر ، پرورش حواس است . این کار به   مثابه ی ابزار شناخت و پیوند دهنده ی کودکان با جهان خارج و دریافت جهان درون تلقی میشود . هنر د فرایند یادگیری به علت بار عاطفی و هیجانی و در نتیجه تأثیر پایدار آن مورد توجه قرار گرفته و استفاده از شاخه های مختلف آن (موسیقی ، نمایش ، نقاشی و ...) باعث به یاد سپردن و به خاطر آوردن ، رشد کلام ، انگیزش و... در امر آموزش می شود .

 ما به کودکانمان هنر را آموزش می دهیم صرف نظر از اینکه او در آینده آیا هنر مند می شود یا اقتصاد دان  ویا سیاست مدارو یا ... به هر جهت زیر بنای تما می حرفه ها و مشغولیت ها  هنر است . اما از آموزش مهمتر بعد پرورشی هنر است . بگذاریم دانش آموز خلاق باشد مستقل باشد و دست به اکتشافات بزند دانش آموز و کودکی که تمامی به آنچه ما از او خواسته ایم عمل کند و در حد همان کار کند ابتکار نخواهد داشت . او دیگر توانایی آزاد اندیشیدن و خلق کردن چیزهای نو را نخواهد داشت ما نباید این موقعیت را از ذهن آماده وفکر ناب کودکانمان بستانیم .

 باید توانمندی دانش آموز را به خودش تفهیم کرد و به آنها جرأت حرکت ورشد داد .

 در تربیت هنری ؛ مربی پرورشی باید تلاش کند با توجه به فهم دانش آموز خود را با او هماهنگ و همراه سازد و از دریچه ی نگاه وی به دنیا و دریافت هایش بنگرد  در این صورت حاصل کار مربی پرورشی «خلاقیت و آفرینش هنری » و در نهایت پرورش صحیح خواهد بود .

 در مقوله ی آموزش هنر فنون و تکنیک های هنری آموزش داده میشود در حالی که در پرورشی باید فهم هنری بالا برود  واین مقدم بر آموزش باید قرار بگیرد تا یک اثر هنر ی خلق شود . در واقع باید زمانی شروع به آموزش تکنیک ها کرد که روح هنری و خلاقیت در دانش آموز وجود داشته باشد . درا ین صورت آفرینش هنری خلاق صورت خواهد پذیرفت .

 به دلیل گرایش فطری و عاطفی سالمی که در وجود کودکان هست آنان در دنیای معناها به سر میبرند و با استفاده از قدرت تخیل قوی خویش به هر چیز جان میبخشند و همین امر آنها را به جوهر ناب و خالص هنری و آفرینش هنری و آفرینش هنری نزدیک میکند .

 از مربیان پرورشی انتظار میرود که خلاقیت و آفرینش هنری را مسأله ی اول خود در استفاده ار واسطه ی هنر بدانند و عواملی از قبیل رنگ و تصویر و نقش و ... را بهانه و واسطه ای برای این منظور به شمارآورند .

مربیا ن پرورشی باید تلاش کنند تا نگاه مجموعی و فطری کودکان و نوجوانان با آموزش های نادرست یا نابجا دچار انشقاق ، پراکندگی و تصنع نشود . این اولین انتظار در حیطه ی کار تربیتی با استفاده از هنر است . علاوه بر این مربی باید فضای مناسب برای ایجاد خلاقیت در دانش آموز ان را فراهم کند و زمینه های تربیت نگاه و هنر خوبی دیدن .صحیح دیدن و گزینش درست و مناسب را در آن ها تقویت کند .

کارکردهای عمومی هنر در تربیت :

1-    هنر راهی برای بیان احساسات

ایجاد یک فضای بدون هراس برای دانش آموز برای ابراز احساسات خویش . که این با ایجاد بحث آزاد متفاوت است چراکه در بحث ممکن است بین دانش آموزان اصطکاک ایجاد شود اما در استفاده از واسطه هنری برای دیگران مزاحمتی ایجاد نمیشود .

2-    تأثیر هنر در پرورش خلاقیت

کودکان ذاتا خلاق به دنیا میآیند و خلاقیتشان زمانی رشد میکند که از سوی بزرگترها پذیرفته و تشویق شوند . کودک از طریق فعالیت هنری خلاقانه می آموزد که همه چیز همان گونه که ظاهرا دیده میشود نیست و میتواند به گونه یا گونه های دیگر هم باشد

3- هنر و آموزش خوب دیدن

هر چقدر بتوان سر کلاس از گفتنی ها ی زبانی کم و شنیدنی ها را به دیدنی و کار عملی تبدیل کرد بهره بیشتر ی از کار خود خواهیم گرفت . با این روش هم کار تربیت سهل تر میشود و هم مخاطب ما یعنی نو جوان مطالب را بهتر خواهد فهمید .

در یک فعالیت مشاهده ای بایدفرصت داد  دانش آموز راز درست دیدن را کشف کند و بعد مو ضوع قابل دیدن مطرح شود.خوب دیدن همواره کنجکاوی ،دقت ، پرسش و کشف را به دنبال دارد و همین امر زمینه ساز پرورش تخیل است که برای کشف و اختراعات ایجاد انگیزه میکند .نباید او را اجبار کرد هرآنچه که ما میخواهیم یا میبینیم ببیند.

4-هنر کمک میکند دانش آموز با محیط اطراف خود ارتباط بهتری برقرار کند.

5-اغلب فعالیتهای هنری هم در بهره گیری از کلام و هم در تقویت بیان کلامی تأثیر دارند

6-هنر موجب رشد عاطفی و اجتماعی دانش آموزان میشود.

7- طرح مسائل باوری از طریق هنر هنر میتواند موضوع معنویت های اعتقادی ،اخلاقی و رفتاری را در انسان مصداق دهی کند.هنر بهترین وسیله برای تحریک دل و عواطف کودکان و نوجوانان به منظور ترغیب آن ها به سمت حق و خیر و ایجاد بصیرت در آن هاست

8- آموزش کار گروهی از طریق هنر

نمایش سرودونمایش وخلاق که ماهیت فردی ندارند بهترین و مناسبترین بستر آموزش اجتماعی و کارگروهی به حساب میآیند . نقاشی همگانی  نیز چنین است .

9-کاربردهای درمانی هنر

اضطراب ،بی نظمی ،پرخاشگری ،ناآرامی ،خجالت ، عدم اعتماد به نفس ،افسردگی ،خشونت و...از جمله مواردی هستند که میتوان به کمک رشته های متنوع هنری ، آن ها را درمان کرد .

10- فعالیت های هنری زمینه ساز طرح مسائل زندگی

ما بسیاری از مسائل ذهنی و آموزشی را در درس های ریاضی ،فیزیک ،جغرافی ، شیمی و... به دانش آموزان یاد میدهیم .اما به راستی در کدام درس به او می آموزیم که چگونه توانایی های خودش را بشناسد و باور کند ؟ در کجا به آنها می آموزیم که می توانند حرف های تازه ای برای گفتن داشته باشند ؟شیوه های گفت گو با دیگران را در قالب کدام درس به آن ها یاد میدهیم ؟در کدام فعالیت به آنان  می آموزیم که در برابر دیگران نظر خویش را ابراز کنند ؟

نقش مربیان پرورشی در هنر

مربیان پرورشی می توانند از طریق فعالیت های هنری به ایجاد تفکر واگرا کمک کنند. به دانش آ»وزان فرصت دهند که یافته های خود را در قالبی نو و با ساختی جدید به نمایش بگذارند و خلاقیت را تجربه کنند . و روحیه اعتماد به نفس در آن ها بالا میرود.

همه تلاش مربی باید آن باشد که شوق و رغبت نسبت به فعالیت های هنری را بر انگیزاند .

توانایی های مربی پرورشی در کار هنر :

1-     آشنایی با مسائل هنری

بی تردید اگر کودکان در اولین تجارب خود با مربیانی متخصص و آگاه مواجه شوند ،خلاقیت و اعتماد به نفس بیش تری پیدا خواهند کرد .

2-     داشتن روحیه شاد و بانشاط

مربی افسرده و بی ذوق نه تنها از هنر بهره ای نخواهد برد ، بلکه روحیه ی شاداب بچه ها را کسل خواهد کرد .

3-     دقت در رفتار بچه ها

4-     برخورداری از خلاقیت و وسعت دید

استفاده از زبان هنر در تربیت

فعالیتهای هنری در مدارس نباید به عنوان یک درس خاص بلکه به عنوان فعالیتهای اساسی در مجموع نظام پرورشی مدرسه مورد توجه قرار بگیرند .

1-     دوره دبستان بهترین دوران استفاده از هنر است

در این دوره کودک روح هنری و دید هنری بسیار خوبی دارد گرچه از تکنیک هنری و قدرت اجرایی برخوردار نیست .

2-     شناخت و انتخاب واسطه ی مناسب هنری

استفاده از زبان هنر برای تربیت کودکان ،از یک سو مستلزم کسب آگاهی های لازم در زمینه ی فعالیت های هنری و از سوی دیگر نیازمند شناخت ویژگیهای رشد کودکان و نوجوانان (روانی ،عاطفی ،اجتماعی و عقلانی ) گزینش واسطه توسط مربی برای انتقال پیام مورد نظر یا ایجاد تربیت خاص ،باید به گونه ای باشد که آن واسطه بتواند انتظارات تربیتی را برآورده سازد . (برای بالا بردن تمرکز دانش آموز از نقاشی و برای تقویت کار گروهی از نمایش ،تأتراستفاده شود )مربی در ابتدا باید از خود بپرسد که فایده و حاصل تربیتی و آموزشی آن هنر برای دانش آموزان چیست ؟و باتوجه به شناخت خود از توانایی دانش آموز واسطه مناسب را به کار گیرد .

3-     حفظ مجموعیت هنر ،ادبیات و ورزش

مانند بسیاری از آداب ،عادات ، بازی ها، مراسم و به طور کلی فرهنگ گذشته ی ما

4-تهیه شناسنامه تربیتی به وسیله مربی

تربیت امری مستمر و پیوسته است نه کاری مقطعی و موضعی . جهت هر نوع برنامهم ریزی تربیتی از طریق هنر برای دانش آموزان ،مستلزم شناخت روحیات و حالات آن هاست . تا مربی بتواند  به واسطه شناخت خویش حسن ها و صفات خوب دانش آموز را تقویت و عیب هایشان را برطرف سازد .و لازمه این امر این است که مربی برای دانش آموزان و یا دست کم دانش آموزان خاص شناسنامه تربیتی فراهم کند . این شناسنامه تکلیف مربی را برای برنامه ریزی تعیین خواهد کرد . با این شناسنامهمربی ارزیابی  درستی از فهم ها ،استعدادها،ذوق ها ،غرایز ،عادات ، انس ها ، توانمندی ها ، زمینه های وجودی و علایق دانش آموزان خواهد داشت .

5- ایجاد زمینه انتخاب برای دانش آموز

ارزش تربیتی فعالیت هنری زمانی حاصل میگردد که دانش آموز در انتخاب  و ادامه فعالیت ها احساس آزادی کند اگر اجبار در کار باشد دیگر ارزش هنری و خلاقانه خود را از دست خواهد داد .

6-دست نبردن در آثار دانش آموزان

مربی باید مثل باغبان رفتار کند نه مثل یک کوزه گر

7- پرهیز از تقلید در کارهای هنری

8- شادی و تحرک در کلاس های پرورشی

9- تنوع در کلاس ها و کارگاه ها        که به موضوع ، زمان و کار بستگی دارد

10-ملموس و قابل درک بودن موضوعات کار هنری 

11- نمره ندادن به آثار هنری دارای جنبه تربیتی

ارزش حقیقی فعالیتهای هنری که به قصد تربیت انجام میشوند به نتایجی بستگی دارد که در نگرش و رفتار دانش آموزان ایجاد میشود نه محصول کار آنها

12-توجه به اصل شاگرد محوری

13-تشویق به کار گروهی

-ایجاد همبستگی با دیگران – افزایش میزان اعتماد به نفس – نیاز روحی به پذیرفته شدن

14-توجه به آفات فعالیتهای هنری( غرور کاذب_ بی حیایی) 

تأثیر هنر نقاشی در تربیت

نقاشی هنری است که در آن کودک ، تصویرهای ذهنی خود را از دنیای اطراف به کمک شکل و رنگ نشان می دهد .او آنچه را که که حس میکند یا در خیال خود مجسم میکند روی کاغذ میکشد نه آنچه را که واقعیت دارد .واقعیت مربوط به دنیا ی بزرگسال است .

او آرزو هایش ، عواطفش ، تمایلاتش ، آنچه را که دوست دارد و مایه شادی و لذ تش میشود و هر آنچه را که دوست ندارد و باعث خجالتش میشود ویا باعث انزوا یا مشارکتش  میشود ویا ترسهایش را به راحتی در نقاشی نشان میدهد .

نقاشی دریچه ایست بر اندیشه ها و احساسات کودک .حتی بوسیله آن میتوان در پی درمان نابسامانی های روان شناختی کودکان برآمد .

اهمیت نقاشی از این جهت است که به حقیقت ذاتی اشیا از کلمات بسیار نزدیک تر است و درک آن برخلاف نوشتن به کوشش و دقت زیادی نیاز ندارد .  

ارزشهای تربیتی نقاشی

1-   نقاشی، بیان خویشتن

2-   نقاشی وسیله ی شناخت روحیات کودک

3-   انتقال دریافتها واطلاعات و تقویت حس کنجکاوی

4-   سرگرم کردن  کودک و لذت بخشیدن به او

5-   پرورش قوه تخیل

6-    پرورش خلاقیت

7-   توجه به زیبایی ها و درک آنها

8-   پرورش عواطف

9-   شناخت محیط وفضای زندگی

10-شناخت ارزشها

11-ایجاد ارتباط مؤثر اجتماعی

 

نکات اجرایی در فعالیت نقاشی

در اجرای فعالیت نقاشی ،بهتراست مربیان از روشهای غیر مستقیم برای انتقال مطالب و آموزش های خود استفاده کنند. برای مثال ،قبل از شروع کار ،مربیان می توانند با نقل داستان ها حکایت ها یا گفت و گو های ساده دانش آموزان را از لحاظ روحی و ذهنی آمکاده کنند تا زمینه بروز خلاقیت در آن ها فراهم شود .

-بردن دانش آموزان به محیط هایی غیر از کلاس (اردوها ،گردش های علمی ،بازدید های مختلف )برای دیدن سوژه های تازه

-ارائه موضو های مربوط به زندگی دانش آموزان به اقتضای سن ،کلاس ،مدرسه ،جنسیت

- استفاده از جاذبه ی مسابقات و تشکیل نمایگه آثار برای ایجاد رقابت سالم

- ایجاد بایگانی در مدرسه و نگهداری آثار دانش آموزان به عنوان اسناد فرهنگی هنری

                                                                                                    صالحی

                                                                                                  بهمن ۸۹

 

 

 

 

 


مطالب مشابه :


نقش معاونين در مدرسه

معاونت - نقش معاونين در مدرسه - معاونت مقدمه: معاونت در حقيقت كوششي است بخردانه براي بالا




نقش معاونین در مدارس

2- نقش حمایتی، مشاوره ای و کاهش مشکلات همکاران و دانش آموزان: مهر و دقت وصف انسانی بود




شرح وظایف معاون اجرایی مدارس

شرح وظایف معاون اجرایی مدارس و سایر معاونین در فراهم سازی برای ایفای نقش




شرح وظایف معاونین آموزشی ، پرورشی و اجرایی مجتمع

برنامه ریزی جهت استفاده از امکانات مدارس معاونین مجتمع ایفای نقش




شرح وظایف معاونین آموزشی- اجرایی و پرورشی مدارس

مدیران متوسطه شهرستان بروجرد - شرح وظایف معاونین آموزشی- اجرایی و پرورشی مدارس - دوره دوم




استرس یا فشارهای روانی

گروه آموزشی مدیران و معاونین در مدارس جمهوری می‌شود و می‌تواند نقش مهمی در کاهش




نقش معاونین در زنگ تفریح شاد

هفته نامه زاگرس ایران - نقش معاونین در زنگ تفریح شاد - سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی - هفته




شرح وظايف معاونين مجتمع هاي آموزشي و پرورشي

برنامه ریزی جهت استفاده از امکانات مدارس سایر معاونین مجتمع آموزشی برای ایفای نقش




نقش مشاوران در مدارس شاخص است

نقش مشاوران در مدارس شاخص است. كرج- مديركل دفتر مشاوره تربيتي وزارت آموزش و پرورش گفت: نقش




نقش هنر در پیش برد فعالیتهای پرورشی

گنجینه - نقش هنر در پیش برد فعالیتهای پرورشی - خبرها و اطلاعات هنری وآموزش هنر در مدارس




برچسب :