مشهد

مشهد، از شهرهای در شمال شرقی ایران و مرکز استان خراسان رضوی است. این شهر با ۲.۵ میلیون نفر جمعیت دومین شهر پرجمعیت ایران است. وجود آرامگاه امام رضا (ع) ، هشتمین امام مذهب شیعه، در این شهر، سالانه بیش از ۱۰ میلیون زائر را به این شهر می‌‌کشاند موقعیت جغرافیایی شهر مشهد، مرکز استان خراسان رضوی ، با مساحت تقریبی دویست کیلومتر مربع، در شمال شرق ایران و در حوضه آبریز کشف رود، بین رشته کوههای بینالود و هزار مسجد واقع است. ارتفاع شهر از سطح دریا ۹۸۰ متر و فاصله آن از تهران ۹۲۵ کیلومتر است تاريخچه شهر مشهد مهمترين عاملي كه در طول تاريخ در شكل گرفتن محل سكونت كنوني مشهد مؤثر بوده است، موقعيت طبيعي حوضه كشف رود و رودخانه اترك مي باشد. با در نظر گرفتن اين عامل به عنوان امري نسبتاً ثابت براي جذب جمعيت، مي توان تأثير عوامل تاريخي و سياسي و اجتماعي و مذهبي را در دوره‌هاي مختلف بررسي نمود. حوضه رودخانه كشف رود در تمام دوره اسلامي و حتي در دوره پيش از اسلام از مراكز عمده سكونت در خراسان شمالي بوده است. در دوره اسلامي مهمترين و پرجمعيتي ترين سكونتگاه، حوضه كشف رود ولايت توس بوده كه مركز آن شهر تابران بوده است. به مرور زمان از اهميت شهرهاي تابران و نيشابور كاسته و آباديهاي جديدي به اسامي نوغان و سناباد رشد نمودند. سناباد در 2 كيلو متري نوقان قرار داشته و كاخ حميد بن قحطبه طلائي والي خراسان كه اكنون عمارت آستانه شهر مقدس مشهد است در ميان باغ بزرگي در اين دهكده قرار داشته است . در بهار سال 193ه-ق هنگامي كه هارون جهت سركوب شورشي در سمرقند به نوقان رسيد مريض و سپس فوت نمود وي وصيت نموده بود پس از مرگ او را در باغ مجاور محل اقامتش دفن نمايند . مآمون جانشين هارون پس از گذشت چند سالي از خلافتش در اثر طغياني كه عليه وي در عراق پديد آمد به قصد آنكه تمايل شيعيان را به خود جلب كند «حضرت رضا(ع)» را به ولايت عهدي نامزد كرد . حضرت رضا (ع) پس از يكسال اقامت در مرو عازم بغداد شدند ، وقتي به قريه نوقان رسيدند به منزلامير سناباد وارد و آن حضرت در آنجا مسموم و در سال 202يا 203 ه-ق پس از سه روز وفات يافته و پيكر مطهرشان در باغ حميد بن قحطبه در 1/5كيلومتري قريه سناباد مدفون شد ،‌ازهمان زمان نقطه مذكور به نام مشهد الرضا و بعد به اختصار مشهد نام گرفت . عده اي از متخصصين مسايل شهري ، مقطع زماني 1300يا پايان حكومت قاجاريه و آغاز حكومت رضاخان را شروع تحولات اساسي در روند «شهر نشيني » و «شهرگرايي» در ايران دانسته و بافت فيزيكي ماقبل1300 را بافت تاريخي و گسترش هاي بعدي را بكه در فراسوي حصار و ديوارهاي قديمي شهرها اتفاق افتاده «بافت جديد »مي دانند كه روند شكل گيري آ“ در طول زمان تغيير كرده است . دخالت در بافت كالبدي آن نيز با كشيده شدن خيابانهاي جديد بر بافت كالبدي آن نيز با كشيده شدن خيابانهاي جديد بر بافت تاريخي مثل خيابانهاي طبرسي ،‌امام رضا ،‌بهار و غيره آغازگرديد . علاوه بردخالتهاي فيزيكي فعاليت هاي ديگري نيز در زمان رضاخان در شهر مشهد انجام گرفت و زمينه رشد فيزيكي شهر را فراهم نمود كه مهمترين آنها عبارتند از :‌تأسيس بيمارستان امام رضا(ع) در سال 1313تاسيس كارخانه قند آبكوه در سال 1314، تاسيس دانشكده پزشكي در سال 1318و غيره . خريداري اولين كارخانه برق در سال 1315و نصب آن در خيابان طبرسي ورود ماشين به شبكه حمل و نقل درون شهري با 2دستگاه اتوبوس در سال 1318،‌جايگزيني تدريجي آن به جاي درشكه از اقداماتي است كه در طي سالهاي (1300-1320) در شهر مشهد انجام گرفت و نقش مهمي در رشد فيزيكي شهر داشت .مشهد در اولين سرشماري عمومي كشور كه درسال 1318از چند كشوربه عمل آمدداراي 76471نفر جمعيت بوده است. تحولات شهر مشهد دردوره محمدرضاپهلوي (1320-1357 ه-ش ) مشهد از شهريور 1320 كه مصادف با اشتعال ايران توسط نيروهاي متفقين به دليل وجود ناامني در مناطق روستايي و امنيت مناسب در مشهد به علت وجود پادگانها و مراكز نظامي و نيز خشك سالي هاي جنوبخراسان بويژه در سال زراعي 1326-27و تاسيس دانشگاه مشهد درسال 1326 ه-ش پذيراي جمعيت زيادي بود كه در رشد جمعيت نقش داشته اند . به دنبال دگرگونيهاي سياسي، اقليمي و آموزشي فوق، تحولات تكنيكي به ويژه مجهز شدن شبكه حمل و نقل درون شهري به وسايل نقليه جديد ( افزايش اتوبوسها از 2 دستگاه به 77 دستگاه ، ورود تعداد 10 دستگاه تاكسي در سال 1328 كه تا سال 1324 به 200 دستگاه افزايش يافت ) و از همه مهمتر برقراري ارتباط بين مشهد و تهران از طريق شبكه راه آهن در سال 1336 ه-ش و نيز پرداخت وام به دارندگان زمينهاي وقفي توسط بانك رهني در سال 1336 ه-ش از عواملي بودند كه دست به دست يكديگر داده و جمعيت شهر مشهد در سال 1335 ه-ش به 241989 نفر رسانده است بطوريكه رشد سالانه جمعيت در طول 16 سال (1319-1335 ه-ش) به طور متوسط 2% بوده است . از حدود سال 1335 ه-ش به دليل تغييرات اساسي در ساخت اقتصادي كشور به ويژه درآمد حاصل از فروش نفت، مستحكم شدن سياست‌هاي تجاري - اقتصادي و فرهنگي ، گسستگي نظام ارباب رعيتي به دنبال اجراي اصلاحات ارضي در سا ل 1342 ه-ش ، رشد جمعيت نيز دچار تغيير و تحولاتي اساسي گرديد به طوري كه جمعيت شهر از 241998 نفر در سال 1335 ه-ش به 409616 نفر در سال 1345 رسيد مه نرخ رشد سالانه اي در حدود 5/4 درصد داشته است . همچنين وسعت شهر نيز از 16 به 33 كيلومتر مربع يعني بيش از 2 برابر افزايش يافت .توسعه شبكه حمل و نقل هوايي، تاسيس كارخانجات و توسعه فعاليتهاي بهداشتي نيز از جمله مواردي بودند كه در توسعه فيزيكي شهر مشهد موثر واقع شدند. مشكلات ناشي از رشد جمعيت ، بي توجهي به نحوه استفاده از اراضي ، توسعه نامنظم شهر و ساير مشكلاتعمومي باعث گرديد كه تهيه طرح جامع شهر در سال 1346 به مهندسين مشاور ابلاغ گردد. اين طرح براي يك دوره 25 ساله (1345-70) در پنج مرحله 5 ساله تنظيم و در سال 1350 به شوراي عالي شهر سازي تسليم و پس از تصويب مراحل اجرايي آن، در سال 1352 به شهرداري ابلاغ گرديد. در طرح جامع سمت توسعه آينده شهر به صورت پيوسته در غرب شهر با توجه به پيش بيني افزايش جمعيت 409616 نفر در سال 1345 به 1465000 در سال 1370 پيش بيني گرديد. در اين طرح وسعت شهر از 33/4 به 170 كيلومتر مربع افزايش مي‌يافت . همگام با مراحل تهيه طرح جامع، تفضيلي شهر از نظر فيزيكي و جمعيتي به رشد ادامه مي داد بطوريكه جمعيت مشهد در سال 1355 به 667770 نفر ( با نرخ رشد سالانه بين 1345-55 حدود ) افزايش يافت .درطرح جامع ، الگوي مداخله در يافت قديم شهر و به ويژه اطراف حرم مطهر نيز تهيه و نقشه پيشنهادي ارائه گرديد ولي به مرحله اجرا در نيامد.در سال 1354 طرح توسعه حرم اجرا شد كه تعداد زيادي از بازارچه‌ها ، مساجد، مدارس قديمي، واحدهاي تجاري و مسكوني تخريب و بازار رضا(ع) نيز به منظور واگذاري به صاحبان مغازه‌هاي تخريبي در مشرق ميدان آب ساخته شد. تحولات شهر مشهد بعد از پيروزي انقلاب اسلامي (1357) كشور ايران در دهه 1350 آبستن تحولات سياسي عظيمي بود كه در سال 1375 به پيروزي انقلاب اسلامي و دگرگوني ساختار سياسي - حكومتي كشور منجر گرديد . اثرات انقلاب در ابعاد شهري شامل : تصويب قانوني اراضي موات شهري(1375) تصويب قانون زمين شهري (1358) تصويب قانونن زمين شهري (1361) طرح مجدد الگوي نوشهرها (1364) و... بود كه بر كيفيت شهرنشيني تاثير بسزايي داشت. سال 1375 به دليل وقوع كودتاي ماركسيستي در افغانستان حدود 000/557 نفر از مهاجرين افغاني در خراسان ساكن شدند كه از اين تعداد حدود 296500 نفر (53/2 %) در شهر مشهد به ويژه در حاشيه قلعه ساختمان و گلشهر سكني گزيدند . همچنين در نتيجه وقوع جنگ تحميلي عراق عليه ايران عده اي از مهاجرين جنگ تحميلي وارد خراسان و به ويژه شهر مشهد شدند . عوامل فوق به همراه مهاجرتهاي روستا - شهري دست به دست هم داده و باعث رشد سريع جمعيت شهر در اين دوره گرديد به طوري كه جمعيت از 667/770 نفر درسال 1355 به 1/462/50 نفر در سال 1365 با نرخ رشدي معادل 8 % در سال افزايش يافت كه بالاترين نرخ رشد جمعيت شهري در ايران بوده است. مساحت شهر نيز در اين دوره (65-1355) از 78 به 220 كيلومتري با نرخ رشد معادل 11 % در سال، افزايش يافت . ايجاد مترو در سال 1386 هجري شمسي تحول شهرنشينی در مشهد به خاطر وقایعی تاریخی که در آن زمان به ويران شدن شهرهایي از جمله توس انجامید سبب شد تا ساكنان آنها ناگزير به مناطق اطراف به خصوص نوغان و سناباد مهاجرت نمودند . و به تدريج اين روند توسعه يافت و با ادغام آنها بعدها شهر مشهد كنوني به وجود آمد. در سال 617 هجري تمام آباديهاي تابران و نوغان و همچنين سناباد، پايمال لشكريان مغول شد و يكسره غارت شدند. ولي در اثر توجه شيعيان به قبري كه در مجاورت توس در قريه سناباد بود، مجددا آباد شد. در زمان ديالمه به خاطر توجهي كه به مذهب تشيع و امام رضا (ع) داشتند مشهد مورد توجه بيشتري قرار گرفت. در زمان سبكتكين غزنوي، گنبد و بارگاه حضرت ويران شد و در اوايل قرن پنجم هجري سلطان محمود، بقعه آن را تعمير و حصاري به گرد شهر كشيد و پسرش مسعود نيز ديواري برگرد بقعه كشيد. از قرن هشــتم به بعد سناباد به مشهد معروف شد. در زمان صفويه مشهد واقعا رونق يافت و به صورت دومين زيارتگاه با اهميت شيعيان جــهان درآمد. يادآور مي‌شود در زمان صفويه، براي نخستين بار مذهب تشيع را به عنوان مذهب رسمي كشور معرفي نمودند و اين سياست داراي آثار و نتايج كلي براي رشد مشهد گرديد. اما از ديدگاه اقتصادي به خصوص در زمان شاه عباس براي جلوگيري از فرار سرمايه هاي ايراني به مكه، مدينه. كربلا و نجف، اقدامات مؤثري براي رونق مشهد و ارتقاي آن به بزرگترين زيارتگاه شيعيان انجام گرفت. در زمان شاه طهماسب صفوي حصار تازه اي براي دفاع از حملات ازبكها به دور مشهد كشيده شد. اين حصار حدود 1800 متر طول، شش دروازه و 141 برج داشت. آثاري از شش دروازه شهر مشهد تا اوايل قرن حاضر تقريبا به همان صورت مانده بودند. با وجود همه اين توجهات شهر مشهد به علت موقعيت خاص جغرافيايي، همواره در مسير حملات ازبكان و طوايف ديگر قرار داشت. يكبار در زمان شاه عباس و بار ديگر در پايان عهد صفوي و در شورش افغانها، مورد هجوم واقع شد و صدمات فراواني به آن وارد گرديد و نادرشاه به ترميم خرابي ها پرداخت و در اين شهر مقبره اي براي خود و پسرش ساخت. در زمان شاهرخ جانشين نادرشاه مشهد از رونق افتاد و جمعيت آن به خاطر هجوم ازبكها، به شدت كاهش يافت و از000/60به 000/20 نفر رسيد. در اوايل حكومت قاجاريه، شهر مشهد مانند ساير شهرهاي خراسان و ايران به علت ظهور هرج و مرج پس از زوال صفويه و پس از قتل نادرشاه، از رونق افتاد و دايماً موردتهاجم قبايل ازبك و تركمن قرار داشت. همانطور كه گفته شد، شهر مشهد در اوايل دوره قاجاريه، دچار ويراني شد ولي در زمان فتحعليشاه، به تدريج دولت مركزي به ترميم ويراني ها پرداخت. در زمان ناصرالدين شاه، به علت امنيت برقرار شده در كشور، اوضاع و احوال اقتصادي نسبت به گذشته رونق مي گيرد. البته ناصرالدين شاه به مشهد توجه خاصي داشت و شهر، رونق گذشته خود را باز يافت. در اوايل قرن حاضر و در اواخر دوره قاجاريه، ديوارهاي اطراف شهر فرو ريخته و ويران شد. ارگ يا دارالحكومه شهر نيز از ميان برداشته و عمارت بانك ملي فعلي به جاي آن برپا گرديد. شهر در نيم قرن اخير داراي رشد ملايم و در دو دهه اخير داراي رشد سريع بوده است. سيماي ظاهري شهر در سالهاي 1320 ـ 1300 هـ . ش تغيير كرده و تحت تأثير سياست شهرسازي، داراي چند خيابان و ميدان شد. در كتاب مطلع الشمس صنيع الدوله آمده است؛ بعضي جاها روي معابر را با تخته و حصير پوشيده و بالاي آن عمارت ساخته اند. در زمان رضاخان، به علت بروز حوادث و قتلها در كوچه هاي تنگ و تاريك سرپوشيده، اتاقهاي روي كوچه ها را خراب كردند. قابل ذکر است در حال حاضر (1385 هجری شمسی ) شهر مشهد به یکی از شهرهای مهم زیارتی و صنعتی تبدیل گشته و با شبکه حمل و نقل پیشرفته همچون قطار شهری و بزرگراهای مهم و مراکز درمانی و بهداشتی مجهز و مراکز علمی پیشرفته و پویا , بشکل شهری مدرن درآمده است . به خاطر وقایعی تاریخی که در آن زمان به ويران شدن شهرهایي از جمله توس انجامید سبب شد تا ساكنان آنها ناگزير به مناطق اطراف به خصوص نوغان و سناباد مهاجرت نمودند . و به تدريج اين روند توسعه يافت و با ادغام آنها بعدها شهر مشهد كنوني به وجود آمد. در سال 617 هجري تمام آباديهاي تابران و نوغان و همچنين سناباد، پايمال لشكريان مغول شد و يكسره غارت شدند. ولي در اثر توجه شيعيان به قبري كه در مجاورت توس در قريه سناباد بود، مجددا آباد شد. در زمان ديالمه به خاطر توجهي كه به مذهب تشيع و امام رضا (ع) داشتند مشهد مورد توجه بيشتري قرار گرفت. در زمان سبكتكين غزنوي، گنبد و بارگاه حضرت ويران شد و در اوايل قرن پنجم هجري سلطان محمود، بقعه آن را تعمير و حصاري به گرد شهر كشيد و پسرش مسعود نيز ديواري برگرد بقعه كشيد. از قرن هشــتم به بعد سناباد به مشهد معروف شد. در زمان صفويه مشهد واقعا رونق يافت و به صورت دومين زيارتگاه با اهميت شيعيان جــهان درآمد. يادآور مي‌شود در زمان صفويه، براي نخستين بار مذهب تشيع را به عنوان مذهب رسمي كشور معرفي نمودند و اين سياست داراي آثار و نتايج كلي براي رشد مشهد گرديد. اما از ديدگاه اقتصادي به خصوص در زمان شاه عباس براي جلوگيري از فرار سرمايه هاي ايراني به مكه، مدينه. كربلا و نجف، اقدامات مؤثري براي رونق مشهد و ارتقاي آن به بزرگترين زيارتگاه شيعيان انجام گرفت. در زمان شاه طهماسب صفوي حصار تازه اي براي دفاع از حملات ازبكها به دور مشهد كشيده شد. اين حصار حدود 1800 متر طول، شش دروازه و 141 برج داشت. آثاري از شش دروازه شهر مشهد تا اوايل قرن حاضر تقريبا به همان صورت مانده بودند. با وجود همه اين توجهات شهر مشهد به علت موقعيت خاص جغرافيايي، همواره در مسير حملات ازبكان و طوايف ديگر قرار داشت. يكبار در زمان شاه عباس و بار ديگر در پايان عهد صفوي و در شورش افغانها، مورد هجوم واقع شد و صدمات فراواني به آن وارد گرديد و نادرشاه به ترميم خرابي ها پرداخت و در اين شهر مقبره اي براي خود و پسرش ساخت. در زمان شاهرخ جانشين نادرشاه مشهد از رونق افتاد و جمعيت آن به خاطر هجوم ازبكها، به شدت كاهش يافت و از000/60به 000/20 نفر رسيد. در اوايل حكومت قاجاريه، شهر مشهد مانند ساير شهرهاي خراسان و ايران به علت ظهور هرج و مرج پس از زوال صفويه و پس از قتل نادرشاه، از رونق افتاد و دايماً موردتهاجم قبايل ازبك و تركمن قرار داشت. همانطور كه گفته شد، شهر مشهد در اوايل دوره قاجاريه، دچار ويراني شد ولي در زمان فتحعليشاه، به تدريج دولت مركزي به ترميم ويراني ها پرداخت. در زمان ناصرالدين شاه، به علت امنيت برقرار شده در كشور، اوضاع و احوال اقتصادي نسبت به گذشته رونق مي گيرد. البته ناصرالدين شاه به مشهد توجه خاصي داشت و شهر، رونق گذشته خود را باز يافت. در اوايل قرن حاضر و در اواخر دوره قاجاريه، ديوارهاي اطراف شهر فرو ريخته و ويران شد. ارگ يا دارالحكومه شهر نيز از ميان برداشته و عمارت بانك ملي فعلي به جاي آن برپا گرديد. شهر در نيم قرن اخير داراي رشد ملايم و در دو دهه اخير داراي رشد سريع بوده است. سيماي ظاهري شهر در سالهاي 1320 ـ 1300 هـ . ش تغيير كرده و تحت تأثير سياست شهرسازي، داراي چند خيابان و ميدان شد. در كتاب مطلع الشمس صنيع الدوله آمده است؛ بعضي جاها روي معابر را با تخته و حصير پوشيده و بالاي آن عمارت ساخته اند. در زمان رضاخان، به علت بروز حوادث و قتلها در كوچه هاي تنگ و تاريك سرپوشيده، اتاقهاي روي كوچه ها را خراب كردند. قابل ذکر است در حال حاضر (1385 هجری شمسی ) شهر مشهد به یکی از شهرهای مهم زیارتی و صنعتی تبدیل گشته و با شبکه حمل و نقل پیشرفته همچون قطار شهری و بزرگراهای مهم و مراکز درمانی و بهداشتی مجهز و مراکز علمی پیشرفته و پویا , بشکل شهری مدرن درآمده است . زبانها و گويشها زبانهاي رايج در شهرستان مشهد به تفکيک بخشها عبارتند از: در مشهد مقدس: زبانهاي فارسي- تركي و كردي در بخش مركزي : زبانهاي فارسي- تركي و كردي در بخش احمدآباد: زبانهاي فارسي – تركي و كردي در بخش رضويه: زبانهاي فارسي و تركي در بخش طرقبه: زبانهاي فارسي و تركي در بخش كلات: زبانهاي تركي – فارس و كردي- عربي و لري مشهد پیش از اسلام گرچه تاریخ شکل گیری شهری با عنوان مشهد به آغاز سده سوم هجری، یعنی هم‌زمان با کشته شدن و خاکسپاری امام رضا(ع) در آن جا بر می‌‌گردد، اما منطقه توس که مشهد کنونی در آن واقع است تاریخی دیرینه دارد. توس را از اینرو بدین نام خواندند که بنیان‌گذار و نخستین حکمران آن، فردی به نام توس پسر نوذر سپهبد نام‌آور کیخسرو پادشاه کیانی، بوده است. از تاریخ این شهر در قبل از اسلام، به جز افسانه‌ای چند، آگاهی چندانی در دست نیست. ولی با توجه به اسناد موجود، می‌‌توان حدس زد که این شهر در اواخر حکومت ساسانیان، یکی از مرزداریهای سر راه گرگان و نیشابور به مرو و بلخ، و از ولایتهای مشهور در خراسان بزرگ بوده است مشهد در دوره اسلامی به گفته تاریخ نویسان، هنگامی که یزدگرد سوم از برابر سپاهیان مسلمان عرب گریخت، به خراسان روی آورد. سپاه مسلمانان به فرماندهی احنف بن قیس که مامور فتح خراسان بودند وی را تعقیب کردند. یزدگرد که آنان را به دنبال خویش یافت، راهی توس شد تا از کنارنگ توس مرزبان خود در آن خطه پناه بخواهد، اما کنارنگ با این بهانه که از یک سو، توس گنجایش موکب بزرگ پادشاهی را ندارد، و از سوی دیگر، پناه دادن به پادشاه، امکان یورش سپاه مسلمانان را افزایش می‌‌دهد، یزدگرد را از توس راهی مرو کرد. حاکم مرو نیز در آغاز به استقبال یزدگرد شتافت، اما سرانجام از او رخ برتافت و آخرین شاه ساسانی در سال ۳۱ هجری به دست آسیابانی در مرو کشته شد. کنارنگ توس هم که حاکمی سودجو و عافیت طلب بود، با احساس خطر از سپاه مسلمانان، طی نامه‌ای از عبدالله بن عامر امان خوست و عهد کرد که اگر پیشنهاد او پذیرفته شود، در فتح نیشابور مسلمانان را یاری خواهد داد. پس چنین کرد و به عمارت نیشابور دست یافت. با این ترفند، کنارنگیان، به رغم فتح خراسان، همچنان نفوذ خود را در خطه توس حفظ کردند و تا پایان عصر اموی و چیرگی سپاه ابومسلم بود که آنجا را رها ساختند. مشهد در دوره امویان از تاریخ توس در دوران امویان نیز خبر چندانی در دست نیست. تنها باید از مهاجرت و اقامت و درگذشت خواجه ربیع بن خیثم از یاران ابن مسعود صحابی یاد کرد که در حدود سالهای ۳۵ هجری راهی خراسان شد و در نوغان اقامت گزید و در سال ۶۱ در همان جا رحلت کرد و دفن شد مشهد در دوره عباسیان در دوره عباسیان، گرچه فرمانداران خراسان ازجانب حکومت مرکزی برگزیده می‌‌شدند، اما بی کفایتی این والیان جنبشهایی که در گوشه و کنار این خطه رخ می‌‌داد، گاه مردم را چنان بر می‌‌آشفت که خواهان برکناری ایشان می‌‌شدند. از جمله در سالهای پایانی قرن دوم، آن زمان که علی بن عیسی والی خراسان بود، فتنه و آشوب تا آن اندازه در خراسان بالا گرفت که هارون الرشید درسال ۱۸۹خود برای سرکوب شورش، رهسپار ولایت شرفی شد. اما علی بن عیسی، فرصت طلبانه و با هدایای بسیار، در ری نزد او آمد و هارون او را در حکمرانی خراسان پایدار داشت. ولی با سپری شدن یک سال، شورش از حد گذشت و هارون وی را برکنار نمود. در سال ۱۹۲ نیز خود برای استقرار امنیت کامل، راهی خراسان شد و در باغ حمید بن قحطبه اقامت گزید. یک سال پس از آن چنان بیمار شد که همانجا مرد و در تالار بزرگ کاخی که در آن باغ قرار داشت، به خاک سپرده شد از توس تا مشهد توس، در دل خود شهرهایی داشته، که نوغان و طابران از آبادترین آنها بوده و آورده‌اند که این دو شهر هزار قریه و آبادی را در بر می‌‌گرفته است. در طول تاریخ، گاه نوغان اعتبار افزونتری می‌‌یافته و زمانی طابران رونق بیشتری داشته است. جایی که اکنون به نام شهر توس معروف است و آرامگاه فردوسی، حماسه سرای نامدار ایران در آن قرار دارد، تنها بخشی از توس قدیم، که بقایای ارگ و باروی نیمه ویرانی که مردم آن را قصر مامون می‌‌خوانند و بنای بزرگی که به بقعه هارونیه مشهور شده است، در آن پیداست. این محل، در حال حاضر حدود بیست کیلومتری شمال غربی شهر مشهد است. دیگر شهر بزرگ و نامدار توس، نوغان بوده که اینک در دل شهر مشهد قرار دارد. یکی از آبادیهای پیرامون نوغان، روستایی به نام سناباد بوده که آب و هوایی خوش و مطبوع، کشتزارهایی پربار، قناتهایی سرشار و بوستانهایی شاداب و سرسبز داشته است. نشريات: روزنامه خراسان(كشوري) روزنامه قدس(كشوري) هفته نامه شهرآرا(ويژه شهر مشهد) منبع کلات نادری كلات از توابع مشهد مي‌باشد و به دليل موقعيت خاص جغرافيايي و تاريخي خود در تمام طول تاريخ مورد توجه بوده است. از كلات و چرم در شاهنامه فردوسي در داستان فرود پسر سياوش بارها نام برده شده است و پس از آن در متون تاريخي ديگري مثل تاريخ يميني، حبيب‌السير و ميهمان‌نامه بخارا و سفرنامه از كلات ياد شده است. شكل كلات كه به واسطه احاطه شدن در ميان كوه‌ها به حصاري مي‌ماند، هميشه توجه سلاطين و امرا را جلب كرده است؛ چنانچه تيمور هفده بار سعي در فتح اين قلعه طبيعي داشته ولي ناموفق مانده است. كلات در شمال شرقي كوه‌هاي هزار مسجد واقع است. طول حصار طبيعي 12×36 كيلومتر و ارتفاع آن حدود 200 متر از سطح جلگه مي‌باشد. كلات به واسطه چند دربند يا راه ارتباطي به خارج مرتبط مي‌شود. اين دربندها شامل: دربند ژرف، قرانلو، ارغونشاه و دهچه است، و هر كدام داراي استحكامات دفاعي نيز بوده‌اند. بخش كلات شامل تعداد زيادي روستاي آباد است كه از ميان آن‌ها لايين، چرم، ژرف، قلعه نو و خور را مي‌توان نام برد. نژاد مردم اين منطقه مختلف است و در ميان آن‌ها طوايفي از عرب، كرد، كرمانشاهي، لر، ترك و تركمن وجود دارد. اين طوايف اغلب به خاطر مرز داري توسط نادرشاه و ديگران به اين منطقه كوچانده شده‌اند. آب و هواي كلات در زمستان سرد و در تابستان‌ها معتدل مي‌باشد. كلات داراي رودخانه‌هاي متعددي است كه همه از كوه‌هاي هزار مسجد جاري مي‌شوند و در مسير خود باغات ميوه و كشتزارهاي برنج را آبياري مي‌كنند. از ميان اين رودخانه‌ها اغلب فصلي‌اند مي‌توان به رودخانه‌هاي لايين، چرم‌سو، ايسيق‌سو، و علي بولاغ ژرف و قلعه نو اشاره كرد. كوه‌هاي هزارمسجد در اين منطقه با بيشترين ارتفاع خود در قله 3200 متري آن، داراي سنگ چين به شكل مناره و ستون است. طبيعت اين منطقه بكر و دست نخورده و زيستگاه انواع وحوش مي‌باشد. مردم در منطقه كلات بيشتر به دامداري مشغول‌اند و توليدات آن‌ها بيشتر پشم و پوست، لبنيات، و برنج است. فاصله كلات تا شهر مشهد 145 كيلومتر مي‌باشد. طول حصار طبيعي 12×36 كيلومتر و ارتفاع آن حدود 200 متر از سطح جلگه مي‌باشد. كلات به واسطه چند دربند يا راه ارتباطي به خارج مرتبط مي‌شود. اين دربندها شامل: دربند ژرف، قرانلو، ارغونشاه و دهچه است، و هر كدام داراي استحكامات دفاعي نيز بوده‌اند. بخش كلات شامل تعداد زيادي روستاي آباد است كه از ميان آن‌ها لايين، چرم، ژرف، قلعه نو و خور را مي‌توان نام برد. نژاد مردم اين منطقه مختلف است و در ميان آن‌ها طوايفي از عرب، كرد، كرمانشاهي، لر، ترك و تركمن وجود دارد. اين طوايف اغلب به خاطر مرز داري توسط نادرشاه و ديگران به اين منطقه كوچانده شده‌اند. آب و هواي كلات در زمستان سرد و در تابستان‌ها معتدل مي‌باشد. كلات داراي رودخانه‌هاي متعددي است كه همه از كوه‌هاي هزار مسجد جاري مي‌شوند و در مسير خود باغات ميوه و كشتزارهاي برنج را آبياري مي‌كنند. از ميان اين رودخانه‌ها اغلب فصلي‌اند مي‌توان به رودخانه‌هاي لايين، چرم‌سو، ايسيق‌سو، و علي بولاغ ژرف و قلعه نو اشاره كرد. كوه‌هاي هزارمسجد در اين منطقه با بيشترين ارتفاع خود در قله 3200 متري آن، داراي سنگ چين به شكل مناره و ستون است. طبيعت اين منطقه بكر و دست نخورده و زيستگاه انواع وحوش مي‌باشد. مردم در منطقه كلات بيشتر به دامداري مشغول‌اند و توليدات آن‌ها بيشتر پشم و پوست، لبنيات، و برنج است. فاصله كلات تا شهر مشهد 145 كيلومتر مي‌باشد. ::: آثار تاريخي كلات ::: :: عمارت خورشيد عمارتي هشت ضلعي و سه طبقه است و در ميان باغي با جوي‌ها و خوص‌هاي متعدد قرار داشته و به روايت متون دوره قاجار پيش از آن كه كاخي براي امراي جلاير باشد، كه مدتي را در كلات زيسته‌اند، مقبره نادر بوده و به دستور وي ساخته شده است. دور تا دور بنا شامل هشت ايوان و دو ورودي است كه به اندروني‌هاي متعدد وصل مي‌گردد. نماي ساختمان با سنگ قهوه‌اي خوشرنگي تزيين شده كه روي سنگ‌ها، حجاري‌هايي از نقش گل و ميوه‌هاي گرمسيري ايجاد شده است، اين سنگ‌ها ظاهراً به دستور نادر از آذربايجان و مراغه بدين محل حمل شده است. در قسمت‌هاي شرقي بنا تصويري بر ديوار نقاشي شده و دور تا دور قسمت داخلي نيز با آيات سوره «عم‌ يتسائلون» و نقاشي‌هاي داراي طلاكاري مزين شده است. زيرزمين تاريك قصر به محل خزانه‌هاي نادر و احتمالاً زندان‌هايي موقتي يا محل دفن اختصاص داشته است و بعد از طبقه هم‌كف، 66 ستون سنگي به شكل نيم استوانه طبقه سوم را تشكيل مي‌دهند كه شايد ساقه گنبدي باشد كه ساخته نشده است :: مسجد كوه‌گنبد اين مسجد را از كارهاي دوران سلجوقي مي‌دانند و نادرشاه هم قسمت‌هايي از آن را ساخته است. گنبد ساقه بلندي دارد كه برگرداگرد آن سوره قرآن نوشته شده است. كاشي‌هاي آن زرد، آبي، سرمه‌اي، سفيد و قهوه‌اي رنگ است. گنبد دو پوشه‌ دارد و كاشي كاري روي آن تقريباً از بين رفته است. فضاي زيرگنبد داراي هشت ضلع به طول 4 متر است. سنگ گوري با تاريخ 1246 در اين قسمت ديده مي‌شود. صحن مسجد با ابعاد 19×27 مستطيل شكل است و داراي چهار ايوان بزرگ مي‌باشد. ايوان ورودي داراي سنگ نوشته‌اي است كه با نام تعميركننده آن كه از خاندان جلاير است، حكاكي شده است :: كتيبه‌ نادري اين كتيبه در مدخل دربند ارغونشاه قرار دارد. سنگ نوشته‌اي با شعر تركي از «گلبن افشار» و در ثناي نادر پسر شمشير. ارتفاع كتيبه از سطح رودخانه 15 متر است و متن شعر داراي 24 بيت بوده و با حمد خدا شروع مي‌شود :: برج‌هاي نادري اين برج‌ها از گل، سنگ و آجر و براي نگهباني و كنترل رفت و آمد مردم به داخل قلعه ساخته شده‌اند. تاريخ بناي آنها در فاصله سال‌هاي 1155 و 1160 است. ارتفاع برجي كه در كنار دربند ارغونشاه قرار دارد از كف رودخانه به 40متر مي‌رسد. به غير از برج‌هاي متعدد، كتيبه، عمارت خورشيد و مسجد كبود، كلات داراي آثار تاريخي فراواني مي‌باشد. دروازه‌هاي متعدد ورودي و دربندها، آب انبارهاي تاريخي كه در روستاي خشت ساخته شده‌اند، 365 حوض آب، و سد نادري و لوله‌هاي سنگي آب قره‌سو كه در طول حدود 12هزار متر به شكل لوله ساخته شده‌اند و آب قره‌سو را به عمارت خورشيد سرازير مي‌كرده‌اند از جمله اين آثار است. در ازاي هر سنگ بين 30 تا60 سانتي‌متر و قطر دايره آن يك متر است.


مطالب مشابه :


بازنویسی داستان های شاهنامه فردوسی از نظم به نثر 29

نبرد توس با فرود به دوراهی رسیدند که یکی به کلات و راه دیگر به چرم می رفت . توس به گودرز




تحقیق آلودگی های زیست محیطی شهر مشهد

های صنعتی همچون قالیشویی ها و کارگاههای آبکاری صنایع پوست و چرم توس و شهرک صنعتی چرم




آخرین اخبار استخدامی کشور :

شرکت مهندسین مشاور نقش آوران توس در مشهد برای تکمیل شرکت چرم مشهد مهندس صنایع یا مدیریت




تاریخچه ی مشهد مقدس

، سفال‌گري، سبد و حصيربافي، فرآورده هاي چوبي و فلزي، نقاشي روي چرم و ق، توس را به تيول




مشهد

توس را از اینرو بدین نام خواندند که از كلات و چرم در شاهنامه فردوسي در داستان فرود




شهرستان مشهد

، سفال‌گری، سبد و حصيربافی، فرآورده های چوبی و فلزی، نقاشی روی چرم و ق، توس را به تيول




رستم واشکبوس

توس به این دلیل مرا بدون اسب به جنگ با تو فرستاده که اسب تو را بگیرم و تو بی اسب چرم درسا




روش ها و تکنیک های کاهش هزینه قسمت دوم ، مرحله آماده سازی

شرکت مشاوره مدیریت و بازرسی فنی کاوشگران بهره وری توس خدمات مشاوره مدیریت و سیستم های




برچسب :