تولد همسرم ...قسمت دوم


بسم الله الرحمن الرحيم

بالاخره روز موعود فرا رسيد 25 آذر ماه ...

قبل از اينكه اين پست رو بنويسم لازم به تذكر هست كه پست قبلي رو رمز دار كردم چون هيچ كدام از گزينه ها يي كه برنامه ريزي كرده بودم عملياتي نشد و به طور كاملا خود جوش يك موضوعي پيش آمد كه استراتژي خودم رو براي سوپرايز همسرم تغيير دادم . به همين دليل براي اينكه بتونم سال آينده از مواردي كه بيان كردم استفاده كنم اون پست رو رمزدار كردم ... دوستاني كه مي خوان رمز رو بدونن اعلام كنند.

اينكه چه اتفاقي افتاد ، در ادامه مطلب به اون اشاره ميكنم

و اما مراسم تولد

صبح روز دوشنبه علاوه بر كارهاي روز مره به فكر تهيه مواردي بودم كه در پست قبل اشاره كرده بودم البته بدون گزينه چهارم به دليل اينكه بليط رفت و برگشت رو نتونستم تهيه كنم ...

به طور اتفاقي ، ياد مادرم افتادم و گفتم يه حال و احوالي ازش بپرسم ...

زنگ زدم مادرم گفت امشب ( دوشنبه 25 آذر) مهمون دارم ، گفتم حالا كي هست ؟

گفت : همه بچه ها رو گفتم ، تو هم زود بيا همه هستند به عروسم هم زنگ زدم گفتم

من : باشه حتما و...

يكدفعه يه جرقه تو ذهنم زد ... تصميم گرفتم يه كيك سفارش بدم و بعد از شام همسرم رو سوپرايز كنم .

يك كيك به شكل آهو ، به شيريني فروشي محل سفارش دادم ، كه كمي باهم رفاقت داريم ، اونم گفت تا ساعت 7 شب آماده ميشه خلاصه ، ساعت 7 شب رفتم كه كيك رو بگيرم ديدم به جاي آهو ، يك كيك به شكل خر درست كرده

من داشتم شاخ در مياوردم ، بهش گفتم سفارش من چيز ديگه اي بود ، اين ديگه چيه!!!! ولي ديگه فايده نداشت و من وقت نداشتم بيشتر چانه بزنم ( احتمالا آهو قشنگ شده بود داده به يك نفر ديگه و چون با ما رفيق بود اين خره رو جاش گذاشته بود) به هر ترتيبي كه بود ، كيك رو گرفتم ( ولي خداييش كيكش خيلي بامزه و خنده داري بود ) اینم عکس کیک از زوایای مختلف

pys3iyezy80tui1ifsf.jpg

a7vairwfy6epomuvj2j8.jpg

n9pmtv14dvbhatizkr9h.jpg

8v8phwc9mhbcv2425yi.jpg

زنگ زدم به مادرم گفتم امشب تولد فلاني هست حواستون باشه ، مي خوام بعد از شام كيك بيارم فقط نمي خوام فلاني بفهمه، زنگ بزن بهش بگو زود تر بياد خونه شما كه من كيك رو بزارم تو يخچال بعد از شام بيارم بالا (ما با مادرم در يك ساختمان سكونت داريم من طبقه دوم و مادرم در طبقه پنجم )

بعد از شام وقتي ديدم همه گرم صحبت هستند رفتم و كيك رو آوردم ...

جاي همه خالي ، اول بچه ها آمدند درب خونه رو باز كردند و كيك رو ديدند كلي ذوق كردند و جيغ كشيدن و باهم آواز خوندن تولد تولد تولدت مبارك و ... خوندند با جيغ و كف

يه جورايي همه جا خورده بودن و خيلي بامزه شده بود ... ديدن كيك خودش براي بچه ها  هيجان داشت ولي اونچه كه باعث سرو صداي زياد اونها شده بود شكل كيك بود خلاصه وقتي به اتاق پذيرايي اومدم و كيك رو همه ديدن شروع كردن به دست زدن و كل كشيدن ....

همسرم هم خيلي جا خورده بود و اصلا انتظار اين مراسم رو نداشت ...

ولي فكر كنم كمي از كيك انتخابي من ناراحت شده بود چون شكل خر داشت ، البته با كنايه و شوخي اين مطلب رو گوش زد كرد و من هم با شوخي و خنده مسئله رو ماست مالي كردم ، نا گفته نماند اين موضوع توسط خواهرام و مادرم هم به من تذكر داده شد ولي از اونجايي كه موضوع كاملا شوخي و سوپرايزي بود لذا قابل هضم شد.

از اون جالب تر كادو هايي بود كه خانواده آماده كرده بودن كه شكوه خاصي رو به مجلس داد خلاصه مراسم تولد همسرم ختم بله خير شد ولي فكر كنم گزينه پنجم رو بايد عملياتي كنم ....


مطالب مشابه :


عکسهای تزیینات تولد 4 سالگی کیمیا

14 ژانويه 2013 ... و میز خیلی خوشمزه شام در روز مهمونی تولد دوستانه که شامل لازانیا،رولت کالباس و چیکن استروگانف بود..... و دوباره میز شام در روز مهمانی خانوادگی که




شام تولد من و رستوران فرنی

14 دسامبر 2014 ... شام تولد من و رستوران فرنی. ای وای هی می خواستم بیام پست بذارم هی وقت نمی شد. بالاخره طلسم شکست و من شامی که همسرجان برای تولدم مهمونم کرد رو




کیتی و تولد سه سالگیش!!!

میز شام و دسر: الویه ی کیتی: ماکارونی پنیری کیتی که البته در اثر گرما سبیلاش فر خورده ( این هم خودش یک مدله دیگه). پرنیا و کیک تولد و بازهم ژست خنده.




تولد با تم کفشدوزک

برای تک دخترم - تولد با تم کفشدوزک - یادگاری من برای نیمه وجودم - دخترم. ... میز شام. غذاها شامل جوجه چینی، اسنک با طعم های مختلف، سالاد الویه کفشدوزکی، کشک




چیزی به جشن تولد نمونده ..

برای هر دو یه مدل کیک سفارش دادم و تزیینات هم یکی بودن(فقط شام و دسر ها فرق داشتن) . آبتین تو جشن تولد اولیش که توی عید بود(7/1/91) و با حضور خانواده خودم




تولد به سبک پاگشا

همون شب خواهرشوهرا گفتن هفته ی دیگه که تولد هدیه هست شام بریم خونه شون! از خدا که پنهون نیست، از شما هم پنهون نباشه راستش من و همسر شرایط شام دادن نداشتیم!




تولد 3سالگی با تم بره ناقلا

شکلَــَک هآی آنیکــــ ـآ. این هم کادوی مامانی وعمه مژگان.. این هم میز شام تولد: تا پست بعدی خدانگهدار. تاريخ : دوشنبه دوم اردیبهشت ۱۳۹۲ | 13:43 | نویسنده : مامان مهسا | 23 نظر.




تولد همسرم ...قسمت دوم

تصميم گرفتم يه كيك سفارش بدم و بعد از شام همسرم رو سوپرايز كنم . ... زنگ زدم به مادرم گفتم امشب تولد فلاني هست حواستون باشه ، مي خوام بعد از شام كيك بيارم فقط




برچسب :