اخلاق نسبی است یا مطلق؟؟

دیدگاههای مبتنی بر اطلاق گرایی[1]ونسبی گرایی[2]

یکی از مهم ترین مباحث فلسفه اخلاق که پذیرش یا ردّ آن نتایج فردی واجتماعی فراوانی را به همراه دارد[3]مساله نسبی یا مطلق بودن احکام اخلاقی است. در این مبحث پاره ای از پرسشهای حیاتی بشر مطرح می گردد که پاسخ آنها همواره برای ذهن جستجوگر بشر بسیار حائز اهمیت بوده است. پرسش هایی مانند  این که آیا ارزشهای اخلاقی، محصول عوامل محیطی، روان شناختی است وبر حسب مقتضیات زمان ومکان متغیر است یا امور ثابت وهمیشگی اند؟ یا اینکه صواب وخطا، خیر وشر یا مطلوب ونا مطلوب کدامند و اصولا معیار تعریف آنها چیست؟ با تامل در گونه های متفاوت نظریات اخلاقی، در پاسخ به این پرسش ها، حسب اینکه چه نگرش ویا عقیده ای در عالم فلسفه داشته باشیم پاسخ متفاوت خواهد بود اصولا در این موارد به دو رهیافت کلی می توان دست یافت. رهیافت اول؛ اطلاق گرایی یا قاعده گرایی ورهیافت دوم؛ نسبی گرایی یا جزیی گرایی می باشد. در اینجا لازم است تا با ورود اجمالی وضروری به این مباحث، دریچه ای به بحث وموضوع اصلی خود که ارتباط این مفاهیم با موضوع درجه بندی است، نائل شویم. ازاین رو به طور مختصر در مباحث ذیل به آنها اشاره خواهد شد.

1-1-اطلاق گرایی

این دیدگاه معتقد است؛ اساسا برای شناسایی صواب یا خطای هر فعلی می توان از قواعد عام واز پیش تعیین شده یاری گرفت. این رهیافت که به «قاعده گرایی» نیز شهرت یافته است، معتقد است، حداقل یک قاعده از پیش تعیین شده می توان یافت که معیار تشخیص ثواب یا خطای افعال باشد. نمونه بارز ین رویکرد دیدگاههای متعلق به «امانوئل کانت»[4] فیلسوف آلمانی است.

اما بیشتر از او«سقراط»[5]موسس مکتب سعادت گرایی نیز معتقد بود؛ فضائل اخلاقی اموری ثابت وتغییر ناپذیرند. به نظر او؛ شاید انسانها به دلیل داشتن شرایط زمانی ومکانی گوناگون، دارای تفاوت های ظاهری باشند، اما طبیعتی یکسان وثابت دارند ولازمه این ثبات وپایداری در سرشت وطبیعتف یکسانی وثبات در نیاها وانگیزشها است. بر این اساس فضائل اخلاقی همواره ثابت ولایتغیرند.[6]«افلاطون»[7] نیز با اصلاحاتی، همین دیدگاه را درباره ثبات فضائل اخلاقی پذیرفت. از ظواهر سخنان ارسطو که سعاد را اعتدال تفسیر می کند، نیز چنین بر می آید که اعتدال برای همیشه وهمه جوامع ملاک سنجش خیر است.[8] اما گذشته از علماء متقدم، از بین متاخرین، می توان کانت را از معروفترین فیلسوفان مطلق گرا دانست. به عقیده او ارزشهای اخلاقی مطلقند وتحت هیچ شرایطی تغییر نمی کنند وهیچ استثنایی هم برنمی دارند. خوبی افعالی مانند راستگویی و وفای به عهد، همگانی، همه جایی وهمه زمانی است.[9]

1-1-1-مطلق گرایی توصیفی

در این قسم از اطلاق گرایی، اعتقاد بر این است که می توان جوامع متفاوتی یافت که دست کم در برخی اصول اخلاقی مشترک باشند. در مقابل نسبیت گرایی توصیفی که باورهای اصلی جوامع گوناگون را متفاوت یا حتی متعارض می داند.

2-1-1- مطلق گرایی فرا اخلاقی

این نوع از اطلاق گرایی ناظر به توجیه گزاره های اخلاقی است. به این معنا که شیوه معقول ومعتبر عینی ای برای توجیه یک اصل اخلاقی در برابر اصل دیگر می توان ارائه کرد. این نوع مطلق گرایی از توجیه یک اصل در برابر اصول دیگر دفاع می کند. اما نوع دیگری از مطلق گرایی در باب توجیه، مطرح است که راجع به مصادیق یک اصل یا یک عمل اخلاقی است. این نوع مطلق گرایی بیانگر آن است که انجام یا عدم انجام هر مصداقی از یک اصل یا عمل، اخلاقی یا غیر اخلاقی است.[10] به عنوان مثال اگر کسی معتقد باشد تمام مصادیق دروغ گویی در هر شرایطی غیر اخلاقی است. یک مطلق گرای اخلاقی است.

3-1-1- مطلق هنجاری

شکل سوم مطلق گرایی، یعنی مطلق گرایی هنجاری؛ که معتقد است اصل یا اصولی می توان یافت که اگر برای شخص ویا جامعه ای درست یا خوب است در شرایط مشابه، برای شخص یا جامعه ای دیگر می تواند درست یا خوب باشد. به عنوان مثال اگر بگوییم برخی اصول اخلاقی مانند؛ راستگویی و وفای به عهد برای شخص یا جامعه خوب است، این اصول در جامعه دیگری یا برای اشخاص دیگری نیز خوب ودرست تلقی می شود. این نوع مطلق گروی در مقابل نسبیت گروی هنجاری است که بر این باور است که آنچه برای شخص یا جامعه ای درست است، حتی اگر هم شرایط مشابه باشد، برای شخص یا جامعه ای دیگر درست یا خوب نیست.[11] مطلق گرایی دست کم دارای دو کاربرد متفاوت است:[12]

اول:مطلق گرایی حداکثری (کانتی)یا افراطی

مطلق گرایی،گاه به این معنا است که همه احکام وارزش های اخلاقی اموری ثابت، همیشگی وهمگانی اند ودر هیچ شرایطی استثنا نمی پذیرند. امانوئل کانت به این نوع مطلق گرایی اعتقاد داشت. وی بر این عقیده بود که احکام وارزش های اخلاقی مطلق ثابت وهمیشگی اند ودر هیچ شرایطی استثنا بردار نیستند. برخی در زمان وی به این مطلق گرایی سرسختانه چنین ایراد گرفتند که براساس این دیدگاه راست گویی همواره خوب است وهیچ استثنایی ندارد. در حالی که چنین نیست که راست گویی همواره ودر همه جا خوب باشد. برای مثاق؛ جایی که راست گویی موجب کشته شدن چندین انسان بی گناه بشود، خوب نیست.

دوم:مطلق گرایی حداقلی یا معتدل

بنا بر عقیده مطلق گرایی معتدل، همه احکام اخلاقی دارای ثبات ودوام نیستند، بلکه اصول احکام و ارزش های اخلاقی، آموزی ثابت همیشگی وهمگانی اند وهرگز استثنا نمی پذیرد ونسبی بودن برخی دیگر از احکام وارزش های اخلاقی به معنای نسبیت شرایط واقعی است.

لازمه اطلاق اخلاق، طبق تفسیر کانت، انکار حکم قطعی بلکه بدیهی عقل به لزوم گفتن دروغ برای نجات جان انسان بی گناه ومانند آن است. از نگاه او اطلاق اخلاقی به معنای مقید نبودن موضوعات آن به غایات و نتایج مضبوط ومعین هیچ دلیلی ندارد، بلکه ارزش افعال اخلاقی تنها از ناحیه نتایج وآثار مطلوب یا نامطلوب آنها معین می شود.[13]

معنای قابل قبول مطلق گرایی اخلاقی

اما اطلاق احکام اخلاقی به این معنا قابل پذیرش است که ارزش افعال نسبت به نظر، سلیقه، میل وخواست شخص یا اشخاص وبا تفاوت آن دسته از شرایط زمانی ومکانی که تاثیری در نتایج مطلوب یا نامطلوب ندارند، تغییری نمی کند. بر این پایه هر چند ممکن است، ارزشمند بودن یک فعل، دارای قیود و شرایطی باشد، این قیود وشرایط تنها از جهت تاثیری که در پیامدهای واقعی مطلوب ونامطلوب افعال دارند معتبرند ونظر وسلیقه هیچ کس نمی توان به عنوان قید وشرط احکام اخلاقی قرار گیرد. مثلا ممکن است خوبی راست گفتن، مقیّد به مواردی باشد که پیامد زیانباری مانند به خطر افتادن جان انسان بی گناه به همراه نداشته باشد.گرچه موضوع این حکم اخلاقی مقید است، ولی قید بیان شده منافاتی با کلیّت واطلاق حکم در موضوع کلی خود ندارد وبه اصطلاح قید آن مضبوط است. بدین ترتیب احکام اخلاقی مضبوط وقاعده مندند ودر شرایط واقعی خود همواره صادق وثابتند.[14]

2-1-نسبی گرایی

منظور از نسبی بودن احکام اخلاقی آن است که حکم اخلاقی برای یک موضوع، نسبت به شرایط وقیود خاصی که آن موضوع در واقع پیدا می کند، متفاوت وتغییر پذیر است.[15]به بیان دیگر نسبی گرایی اخلاقی یعنی اینکه بپذیریم اعتبار همه احکام اخلاقی شرایطی دارد واین احکام با نظر به همان شرایط معتبرند. به طوری که اگر آن شرایط را از هر گزاره اخلاقی حذف کنیم، گزاره متناقض با آن نیز می تواند- در شرایطی دیگر- قابل قبول باشد. نسبی گرایی را برخی همان جزئی گرایی [16]می دانند ودر توضیح آن گفته اند: رویکردی در اخلاق هنجاری است که معتقد است به طور کلی ما هیچ قاعده از پیش تعیین شده ای برای تشخیص درستی رفتارهای اخلاقی نداریم.[17] اصول اخلاقی اگر مانعی در تلاش برای یافتن عمل درست نباشند، باید گفت بی فایده اند. بنابراین باید اوضاع وشرایط در نظر گرفته شود وتصمیمی که درآن شرایط خاص لازم است، استخاذ شود. اما درحقیقت،نسبیت، خود اصلاحی نسبی وقابل تفسیر است که از منظرهای مختلفی بررسی می شود از این رو اقسام نسبی گرایی ذیلا اشاره می شود:

1-2-1-نسبی گرایی معرفتی:

برخی از دانشمندان، منکر اطلاق حقایق ومعرفت حقیقی هستند که از آنها به نسبیون یا رولاتیوسیت ها یاد می کنند. چکیده عقیده آنها این است که ماهیت اشیاء که علم به آنها تعلق می گیرد، ممکن نیست به طور اطلاق ودست نخورده در قوای ادارکی بشر ظهور کند ومکشوف گردد، بلکه هر ماهیتی که بر انسان ظاهر می شود، دستگاه ادراکی او وشرایط زمانی ومکانی درکیفیت ظهور ونمایش شی ادراک شده به شخص ادراک کننده دخالت دارد واز این جهت است که هر فرد، یک چیز را مختلف ادارک می کند، بلکه یک نفر در دو حالت یک چیز را دو نحو ادارک می کند. پس هر فکری برای شخص ادراک کننده آن هم فقط در شرایط زمانی ومکانی معیّن، حقیقت دارد وصحیح است.[18]اما استاد مطهری، پس از تبیین نسبی گرایی معرفت شناختی به نقد آن پرداخته ونتیجه گیری نسبیون جدید را ناتمام معرفی می کند. زیرا به نظر ایشان، حقیقت نسبی، اساسا معنا ندارد: برای اینکه وقتی دو نفر یک جسم را با دو کیفیت متفاوت می بینند، آیا خود آن جسم در واقع ونفس الامر دارای آن دو کیفیت است یا فاقد هر دوویژگی می باشد و دارای کیفیت سومی خواهد بود. البته ممکن نیست در زمان واحدا دارای دو کیفیت مختلف باشد، پس بی شک، اداراک یکی از دو نفر خطای مطلق ودیگر حقیقت مطلق است واگر آن شی ء در واقع، فاقد هر دو کیفیت باشد، پس هر دو نفر خطار کارند. پس با هر دوفرض، حقیقت نسبی نامعقول است.[19]

2-2-1- نسبیت واقعیت:

نسبی بودن واقعیت؛امر یا صفت یا حالتی است که از مقایسه یک شیء شیء معین دیگر ویا از مقایسه یک زمان باز زمان دیگر به دست می آید. مثلا بزرگی وکوچکی امور، نسبی هستند؛ یعنی برای آن حد معینی نمی توان تعیین کرد. یک گوسفند که به اندازه یک گوساله باشد، بزرگ است اما اگر یک شتر به اندازه یک گاو باشد کوچک است. در حالی که گاو از گوساله بزرگتر است. بنابراین، نسبیت از مقایسه چیزی با چیز دیگر به دست می آید. مثال دیگرنسبیت؛ دوری ونزدیکی اشیاء است که اگر خانه ای را در شهری نسبت به مرکز شهر بسنجند، خواهند گفت؛ این خانه دور است ولی اگر این شهر را با شهر همجوار آن بسنجند، می گویند نزدیک است. در صورتی که فاصله بین دو شهر به مراتب دورتر از فاصله آن خانه تامرکز شهر است. پس دوری ونزدیکی از امور نسبی هستند. لکن برخی از امور مطلق، هستند. مانند اعداد ومقادیرو زمان برای نمونه، عدد بیست در همه جا ثابت است بیست گردو با بیست ستاره فرقی ندارد، عدد آنها یکی است جمله مقادیر از این سنخ هستند.[20]

3-2-1-نسبی گرایی مطلوب

نسبی بودن در همه معانی ان مذموم ومردود نیست. نسبی بودن اجتهاد احکام، واقعیت در مقابل معرفت، حرکت[21]ورفتار اخلاقی از مباحث با سابقه ای است که علماء ودانشمندان اسلامی بر نسبیت آنها تاکید کرده اند. از اشتباهات عمده ای که موجب گشته است، بسیاری از مطلق گرایی روی برتابند،« آن است که میان «اخلاق عملی» و«اخلاق نظری» تفکیک نکرده اند. آنچه جوهر اخلاق را تشکیل می دهد، «عمل اخلاقیم است، در حالی که در بحث نظر، عمل اخلاقی لزوما جایی ندارد، هر چند می تواند مقید افتد»[22] با این کلام در امور اخلاقی باید میان مطلق بودن اخلاق ومطلق بودن فعل اخلاقی وآداب تفاوت گذاشت. رفتار اخلاقی نمی تواند مطلق وثابت باشد، بلکه با توجه به شرایط گوناگون متفاوت است. یک فعل می تواند به یک اعتبار اخلاقی باشد وبه اعتبار دیگر ضد اخلاقی برای مثال، گرفتن مال یتیم اگر به منظور سرقت باشد، بد است، ولی اگر به منظور جلوگیری از هدر رفتن آن وایجاد منفعت بای یتیم باشد، خوب است. همچنین راست گویی نیز حکم ثابتی ندارد، اگر راست گفتن فتنه انگیز بود ودر مقابل، دروغ گفتن مصلحت آمیز بود، آن وقت راست گویی بد است.[23]



[1]-Moral absolutism 

[2]-moral relativism 

[3]-Wong D.B. Moral relativism In the Routledge encyclopedia of philosophy Routledge London new York. 1998.V.6.P .541.

[4]-Immanuel Kant. 

[5]-Socrates 

[6] -کاپلستون، فردریک،تاریخ فلسفه، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، تهران: انتشارات علمی وفرهنگی 1368،-1.ص132.

[7]-Plato

[8] -مصباح یزدی، محمد تقی، فلسفه اخلاق، تحقیق ونگارش احمد حسین شریفی، تهران، شرکت چاپ ونشر بین الملل، 1381،ص160.

[9]-کانت امانوئل، بنیاد ما بعدالطبیعه اخلاق، ترجمه حمید عنایت وعلی قیصری، تهران: شرکت سهامی انتشارات خوارزمی، 1369،ص 20-27 62-63.

[10]-گارسیا، جی.ال.ال. مطلق های اخلاقی، ترجمه سید اکبر حسینی مجموعه مقاات فلسفه،اخلاق، ویراسته لارنس بکر. قم:انتشارات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1380.ص85.

[11] -فصیحی رامندی، مهدی، مطلق گرایی اخلاقی، پژوهشکده باقر العلوم مورخه 2|12|1390http:\\  WWW.pajoohe. Com        

[12] -جمعی از نویسندگان، فلسفه اخلاق، قم، دفتر نشر معارف، 1385،ص 90.

[13] -مص باح یزدی، مجتبی، فلسفه اخلاق، قم: انتشارات موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی، 1378،ص183-184.

[14]-مصباح یزدی، مجتبی، همان.

[15]-مصباح یزدی،محمد تقی، فلسفه اخلاق، تهران شرکت چاپ ونشر بین الملل،1381،ص 161-163.

[16]-Particularism

[17]-مک ناوتن، دیوید، بصیرت اخلاقی.ترجمه محمود فتحعلی قم، انتشارات موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی، چاپ اول، 1380،ص298.

[18]-خسروی پناه عبدالحسین، استاد مطهری ونقد نسبی گرایی، مجله پگاه حوزه، اردیبهشت 1384،شماره 128، ص 14.

[19]-مطهری، مرتضی، نظام تعلیم وتربیت در اسلامف انتشارات صدار تهران، 1363،ج1،ص117،116.

[20]-خسروی پناه، همان  

[21]-WWW.mullasaba.org 2012\2\24.

[22]-رضایی، رحمت الله روش توجیه گزاره های اخلاقی بررسی سه رویگرد جزئی گرایی، اصول گرایی وتعادل بازتابی، مجله معرفت شماره 101.

[23]-مطهری، مرتضی، قدی بر مارکسیسم، تهران، انتشارات صدرا، 1363ش.ص.204و205.


مطالب مشابه :


گزارش کتاب اخلاق در قرآن/ استاد محمد تقی مصباح یزدی

گزارش کتاب اخلاق در قرآن/ استاد محمد تقی مصباح محمد تقي مصباح فلسفه اخلاق را




منابع تحقیق اخلاق اسلامی برای تحقیق دانشجویان درس اخلاق

14-فلسفه اخلاق از فرانکنا ترجمه هادی 22-دروس فلسفه اخلاق از محمد تقی مصباح.




فلسفه اخلاق

زیرا فلسفه اخلاق به بحث و بررسی درباره ـ فلسفة اخلاق، استاد محمد تقی مصباح یزدی، تحقیق و




اخلاق اسلامی

مصباح، محمد تقی، دروس فلسفه اخلاق مصباح، محمد تقی مصباح، مجتبی، فلسفه اخلاق، چاپ




اخلاق و حقوق

محمد تقی مصباح یزدی، دروس فلسفه ر . ک: ویلیام کی . فرانکنا، فلسفه اخلاق، هادی صادقی، طه




گذری بر مباحث فلسفه اخلاق

وبلاگ تخصصی فلسفه، اخلاق تبریز، موسسه تحقیقاتی علوم اسلامی.4.مصباح، محمد تقی،




زندگینامه حضرت آیت الله مصباح یزدی...

«محمد تقی وی استاد فقه، اخلاق، فلسفه و تفسیر است و استاد مصباح تصمیم گرفت‏با




سیر مطالعاتی در 63 موضوع!

3- سیره آفتاب محمد تقی مصباح یزدی . 4- در پرتو ولایت محمد تقی 8- فلسفه اخلاق سید محمد رضا




اخلاق نسبی است یا مطلق؟؟

-مصباح یزدی، محمد تقی، فلسفه اخلاق، تحقیق ونگارش احمد حسین شریفی، تهران -مصباح یزدی




مفاهیم وکلیات اخلاق پزشکی

محمدتقى مصباح یزدى، فلسفه اخلاق، تحقیق و نگارش مصباح یزدی محمد تقی ،اخلاق در




برچسب :