اونجا یک شهری بود به اسم لالجین که سفال داشت

همین که سر در مغازه رو از دور دیدم مثل دیدن یه باریکه ی نور در تاریکی غربت به سمتش دویدم و حس کنجکاوی ناخودآگاه من رو به داخل مغازه کشید. اما شما هم مثل من اشتباه نکنید، چون که اون تو هیچ خبری از سفال های رنگا و وارنگ و زیبا نبود. عوضش به ج...اش تا دلتون بخواد پر بود از انواع کفش ها در جنس ها و مدل های مختلف. از جنس ایرانی بگیر تا جنس چینی و یا جنس های دیگه... فروشنده ی مرد میانسال هم، تیپ و لهجه اش نه تنها به لالجینی ها که حتی به تورک ها هم نمی خورد. با همه ی این شرایط اما حس کنجکاوی نگذاشت که بی خیال شوم و این یک سوال را از او نپرسم؛ چرا لالجین؟
اول کمی نگاه نگاه کرد، بعد لبخند زد؛ اسم یه شهر؟
حالا که خواسته بود جواب بدهد، سمج تر شدم و دوباره پرسیدم؛ کجاست این شهر؟ چرا این اسم و گذاشتین رو مغازه تون؟
لبخندش پر رنگ تر شد؛ چند سال پیش یه سفر رفته بودم همدان، اونجا یک شهری بود به اسم لالجین که سفال داشت. خیلی خوشم اومد، هم از کارهای سفال اونجا و هم از اسم شهر. برای همین این اسم رو گذاشتم روی مغازه ام.
حالا من لبخند زدم؛ من بچه ی همون شهرم. لالجین.
خندید؛ واقعا؟!
با افتخار گفتم؛ بله.
و خلاصه آن که نتیجه ی کشف این مغازه ی جالب کفش فروشی در غربت شد یک جفت کفش عالی با تخفیف حسابی... پیشنهاد می کنم شما هم اگر آمدید این طرفها حتما یک بار امتحان کنید خیلی لذت بخشه.
مشهد ـ تقی آباد ـ چهار راه دکترا ـ کفش لالجین
رفتید بگید بچه ی لالجینید. تخفیف میده با سپاس از وصال و همچنین دانا آزاد

اونجا یک شهری بود به اسم لالجین که سفال داشت

مطالب مشابه :

25 _ 91 ) نام های فرنگی

اسم های ایرانی

معرفی یه مغازه شال و روسری فروشی با قیمت های باورنکردنی...............

پاسخ به سوال مغازه داران

پرسه ای در دم پل آمل (2)

اونجا یک شهری بود به اسم لالجین که سفال داشت

نیازمندی ها برای ترم جدید و پست چتیو :دی

رازهای تبلیغات موثر در مغازه یا فروشگاه

نامگذاری

حرف اضافه 1