آشنایی با پیشکسوتان شوش (3): گرگین والی،(نماد تیم شمشیر)

نام: گرگین
نام خانوادگی: والی
متولد: 1335
پست: مهاجم، هافبک
img136.jpg

ویژگی های فنی :توانایی بالای کنترل توپ (با سینه و پا) و خلق موقعیت گل برای هم تیمی ها، قدرت شوتزنی و سرزنی

تیم ها: شمشیر، منتخب جوانان و بزرگسالان شوش، پرسپولیس شوش(یک دوره )
مربیان : نعمت الله فیلی (بنیان گذار تیم شمشیر) احمد نقیبی ، عبدالمحمد دیناروند، محمد تقی علیدوستی، عباس نظر پور ، عبدالرضا غلامحسینی، حسن مانگری، اصغر شریفی، حمید امیری کیا، حبیب چهار لنگی ،غلام حیدری ، محمدرضا دیناروند.افتخارات: قهرمانی جام ولیعهد شوش قبل از انقلاب-پنج دوره قهرمانی باشگاههای شوش در  سال های 60-64-66-71-70- نایب قهرمان شوش سال 65 -سه مقام سومی بعد از استقلال و پرسپولیس بین سال های 67-68-69- صعود به سوپرلیگ استان خوزستان - عضویت در منتخب جوانان و بزرگسالان  شوش.
آقای گرگین والی ملقب به ((گرگی))که نام اش با تیم شمشیر عجین شده است و با اسم شمشیر، نام ایشان در ذهن تداعی می شود یکی از با دوام ترین بازیکنان شهرستان و استان است که نزدیک به ربع قرن به فوتبال پرداخت که از این حیث رکوردار می باشد و از لحاظ فوتبالی یکی از بازیکنان بزرگ شوش و از لحاظ شخصیتی از کاریزماتیک ترین ورزشکاران شهرستان شوش می باشد که می تواند الگویی برای ورزشکاران جوان امروزی باشد. این خصوصیات ما را واداشت که وی را به نسل امروزی معرفی نماییم .(در این راه از راهنمایی های اقای قاسمی و همراهی  دوست خوبمان آقای حجت چنانی و آقای حسن زارعی مدیر مدرسه 15خرداد  که ما را یاری کردند  تشکرمی کنیم)
شروع فوتبال :  آقای گرگین والی معروف به(( گرگی)) فوتبال خود را از زمین های خاکی روستای خود عمله سیف شروع کرد و بعد از تاسیس تیم شمشیر توسط آقای فیلی به این تیم پیوست. شمشیر در آن سالها توانست در مسابقات دسته دوم شوش که در عمله تیمور برگزار می شد قهرمان شود و به دسته اول باشگاههای شوش  صعود کند.(رجوع شود به مطالب ساکیانی) گرگین  با بازی های خوبی که در این تیم به نمایش گذاشت به تیم منتخب جوانان شوش دعوت شد و در مسابقات جوانان که در دزفول برگزار شد شرکت کرد. وی خاطرات آن دوران و وجه تسمیه تیم شوش شمشیر را این گونه بیان می کند :(( فوتبال را در زمین های خاکی عمله شروع کردم و از بازی کردن در کنار بچه های بزرگتر از خودم لذت می بردم ،به طوری که هر روز بعد از ظهر توی زمین فوتبال  و مشغول بازی بودم .حتی درس را به خاطر فوتبال رها کردم ))
((سال 1352 یا 1351 بود که عمویم نعمت الله فیلی تیمی به اسم ((شمشیر)) تشکیل داد. دلیل انتخاب این نام این بود که ((به زبان عربی شمشیر یعنی سیف  ))و چون اسم پدر بزرگوارش سیف الله بود نام شمشیر را برای تیمش انتخاب کرد))((مسابقات جوانان استان  در دزفول و زیر نور برگزار می شد که در یکی از بازی ها توپی را ا ز30 متری شوت کردم که به پشت خط دروازه  خورد ، اما متأسفانه داور گل را قبول نکرد .))
دوران سربازی: آقای گرگین والی یرای گذراندن خدمت سربازی باید به خرمشهر و نیروی دریایی می رفت و جالب این که سال بعد غلام حیدری به او در نیروی در یایی پیوست و توانست با تیم نیروی دریایی قهرمان ارتش های ایران شود. اما گرگی علیرغم توانایی فنی و اصرار حیدری، در این تیم حضور نیافت و فقط شمشیر را در بازی های شوش یاری می داد. وی دلیل عدم حضور خود در تیم ارتش و از خاطرات بازی ها ی شمشیر در دوران سربازی این گونه یاد می کند :(( با وجود دعوت و اصرار غلام حیدری که به تیم نیروی دریایی بروم ، فقط به خاطر کم رویی  به این تیم  نرفتم.))
((زمانی که در خرمشهر سرباز بودم هر وقت تیم شمشیر بازی داشت توسط عمویم که سرپرست تیم بود مطلع می شدم و هر طور که بود خودم را به بازی می رساندم . خاطره ای که هیچ وقت از ذهنم پاک نمی شود این است که تیم شمشیر به فینال بازی های باشگاهی شوش(جام ولیعهد) راه یافته بود و من که فقط  برای بازی ها مرخصی می گرفتم  و می آمدم روز فینال بازی ها که رسید عمویم زنگ زد و گفت : فردا فینال داریم و هر طور شده باید خودت را برسانی ، فردا که می خواستم مرخصی بگیرم و بیایم فرمانده گروهان نبود که برگه ی مرخصی مرا امضاء کند. من هم هر طور که بود بایستی خودم را می رساندم ، رفتم پیش گروهبان و گفتم که عمویم زنگ زده و گفته  حال پدرم خوب نیست حتما باید بروم و تنها چیزی که توی ذهن ام بود این بود خودم را به بازی برسانم . خلاصه برگه مرخصی ام را امضاء کردند و صبح به سمت شوش حرکت کردم در حالی که عصر همان روز فینال بود . بازی فینال  را که برابر تیم استقلال شوش بود 4-3 بردیم و هر چهار گل را هم من به ثمر رساندم. ))
333333.jpg

شمشیر: بعد از پایان سربازی آقای گرگین به فوتبال خود در شمشیر ادامه داد که به دستور العمل اداره تربیت بدنی شوش تیم ها باید به دسته ورزشی و (با فعالیت در چهار رشته ورزشی) تبدیل می شدند . آقای فیلی که به ریاست کمیته داوران برگزیده شده بود تیم رابه آقای قاسمی واگذار کرد و دسته ورزشی  شمشیر توسط آقای پاپی قاسمی  تاسیس شد. مسابقات فوتبال شوش که با انقلاب  به صورت نیمه تعطیل در آمده بود  برای اولین بار در سال 58 به نام جام انقلاب  در استادیوم تختی برگزار شد و با قهرمانی پرسپولیس پایان یافت. آقای گرگین در آن ایام  یک سال را در پرسپولیس شوش گذراند. وی دلیل حضور خود در پرسپولیس را در آن سال را این گونه اظهار می دارد:

((به خاطر اختلاف با یکی از بازیکنان تیم، من و رحمان کاوندی به پرسپولیس رفتیم که سال بعد هم من پشیمان شدم و هم مسوولین تیم از من خواستند که برگردم که من برگشتم اما رحمان کاوندی در آن تیم ماند.))
آقای فیلی نیز که تا آن سال برای فوتبال و شمشیر زحمت زیادی کشیده بود به علت مشکلات کاری و و ریاست کمیته داوران  تیم را به آقای قاسمی سپرده بود وی نیز آقای نقیبی را به عنوان مربی برگزید. آقای نقیبی نیز شمشیر را درمسابقات باشگاهی شوش که به علت جنگ در هفت تپه برگزارمی شد (بعداز برد 3-1در فینال  برابر منتخب استقلال وپرسپولیس که به نام استقلال حضور داشت ) به قهرمانی رساند. آقای گرگین در فینال یک گل به ثمر رساند. تیم شمشیر  با حضور گرگین و مدیریت آقای قاسمی  توانست به چندین مقام  قهرمانی و نائب قهرمانی و سومی در  باشگاه های شوش دست یابد. آقای گرگین از دلایل قهرمانی آن سال  باشگاه های شوش در هفت تپه می گوید:
((در هفت تپه که با مربیگری اقای نقیبی قهرمان شدیم تیم با غیرت ، باتعصب و دونده ای داشتیم که از جوانان با کیفیت فنی بالای مثل علی بهروی، فریدون میرزایی، عبدالمحمد دینادوند و علی دیناروند هم سود می بردیم ))
وی علت رفتن فریدون میرزایی را از این تیم با وجود قهرمان شدن این اینچنین اظهار می دارد:
((استقلالی ها زیر پایش رفتند و خودش هم گفت می خواهم بروم که ما نیز مانع اش نشدیم ))
وی از دو بازیکن شمشیر نیز بطور خاص یاد می کند:
((مرحوم احمدی بازیکن با تعصب و خشنی بود که هر دو بازی یک کارت قرمز می گرفت و فری (فرج الله چنانی) تکنیکی بود و مثل نوری خدایاری دریبل می زد.))
و از نحوه آمادگی و تمرینات تیم می گوید:
((تمرینات تیم در زمین خاکی انجام می شد و در هفته 2جلسه چمن هم داشتیم و من خودم تیم را تمرین می دادم و برای این کار کتاب های مربیگری  را که دوستان تهیه می کردند مطالعه می کردم. ))
و در مورد تماشاگران این چنین یاد می کند:
((تماشاگران زیادی داشتیم که همیشه ما را با لیدری روزه دیناروند و محمد حسن غلامعلی حمایت می کردند و یک کلام هر چه داشتیم از تما شاگران مان بود.))
وی شیرین ترین وتلخ ترین خاطره خود را این گونه بیان می کند:
((گل های را که با سینه استپ می کردم سپس شوت می زدم خیلی دوست داشتم خصوصا ازگلی که با استپ سینه و شوت با پای چپ به تیم پرسپولیس شوش زدم خیلی لذت بردم. ))
و از تلخ ترین خاطره مسابقات باشگاهی شوش این چنین یاد می کند :
((یک سال که بازی فینال گونه ای با استقلال داشتیم ،که ما با برد استقلال قهرمان و با مساوی دوم می شدیم و شاهین شهرک بهرام قهرمان می شد واستقلال نیز با شکست از ما به دسته دوم سقوط می کرد و بابرد و یا مساوی از ما در دسته اول باقی می ماند . داور مسابقه آقای مجید مثنوی  از اندیمشک بود که برای ناهار نیز منزل غلام حیدری بود. در جریان بازی کرنر ی گیرمان آمد که من با سر توپ را گل کردم که داور به اشتباه خطای من را گرفت و با اعتراض تماشاگران روبرو شد.بهرحال، داور بقول معروف بازی را مساوی درآورد و با سوت پایان بازی  تماشاگران خشمگین مان با سر کردگی روزه دیناروند از فنس ها بالا کشیدند(روزه را دیدم که پالتو یش را روی فنس گذاشت وبالا کشید) وداور را تعقیب کردند داور که ابتدا دست بچه کوچک اش را گرفته بود  و فرار می کرد وقتی جمعیت را دید دست بچه اش را رها کرد و به تنهایی به سمت هئیت فوتبال فرار کرد. بچه اش وقتی تنها شد شروع به گریه کرد. وقتی من گریه از ته دل بچه را دیدم دلم بد جوری کباب شد و سوخت ،و مجبور شدم تماشاگران را با داد و فریاد و حتی کتک آرام کنم . صحنه گریه بچه دلخراش ترین صحنه فوتبالی است که تا الان دیده ام))
img139.jpg

داوری:  آقای گرگین والی همزمان با بازیگری داوری نیز می گرفت که به خاطر احترامی که در جامعه فوتبالی شوش داشت کار چندان سختی برای قضاوت نداشت .

((چون هم خودم به داوری علاقه داشتم و هم هئیت فوتبال از من خواست  به داوری می پرداختم .که هیچ گاه از طرف بازیکنان و مربیان و تماشاگران مورد اعتراض قرار نمی گرفتم .))

((صحنه برخوردم با حمید امیری در هجوم تماشاگران استقلال به داوردر بازی با پرسپولیس،  به عنوان برادر بزرگتری بود که بعدها از دلش در آوردم.))

img142.jpgمنتخب شوش:  وی دو دوره در منتخب شوش در جام خونین شهر حضور داشت.در جام نصر نیز کمک مربی تیم منتخب بود که به مقام سوم ایران رسیدند.  ((دریکی از بازی های منتخب ،درحین بازی در یک صحنه  توی محوطه هیجده قدم حریف غلا م حیدری ودفاع ها  ودر وازبان روی همدیگه افتاده بودند که توی آن شلوغی غلام حیدری دستش را از زیرهمه رد کرد وبادست توپ را وارد دروازه حریف کرد که داور هم گل را قبول کرد.))
بازیکنان برتر شوش از دیدگاه گرگین والی :غلام حیدری ، علیداد دیناروند، حسین حیدری، پرویز ساکیانی، غلامعلی کلیددار، فریدون میرزایی، حسن مانگری ، حمید امیری
بازیکنان برتر شمشیر از دیدگاه گرگین والی : علی بهروی ، عبدالمحمد دیناروند، علی دیناروند، دکتر محمد حمید نژاد، ابراهیم دیناروند
سوپرلیگ استان: آقای گرگین والی  تیم شمشیرراکه  بعداز قهرمانی در باشگاههای شوش به عنوان نماینده شوش در زیر گروه سوپر لیگ  استان شرکت کرده بود واین تیم نیز با مربیگری آقای علیدوستی توانست به  سوپر لیگ صعود کند یاری داد.تیم شمشیر ده سال در سوپر لیگ خوزستان شرکت داشت ودوسال نیز زیر نظر شرکت قند دزفول به فعالیت پرداخت .با ورشکست شدن شرکت قند تیم شمشیر نیز به علت عدم بودجه وحمایت های مالی از دوررقابت های لیگ استان کناره گیری کرد. گرگین والی نیز در مسابقات سوپر لیگ به عنوان مسن ترین بازیکن حضور داشت و گل های زیبایی نیز به ثمر رساند که مورد توجه رسانه های نوشتاری نیز قرار گرفت .  گرگین از خاطرات  مسابقات زیر گروه وسوپر لیگ می گوید: ((بعداز صعود به سوپر لیگ وقتی از مسجدسلیمان بر می گشتیم مردم عمله با سازو دهل تا سه راه خونساری به استقبال مان آمدند وبعد در عمله نیز به رقص وپایکوبی پرداختند.))
((هزینه  تیم را مردم عمله از کشاورز تا معلم تامین می کردند، زن ومرد کمک می کردند ومن وآقای فرج الله هوری مسوول امور مالی تیم پول ها را جمع می کردیم ))
((آقای علیدوستی  به علت مشکلات خانوادگی (بیماری فرزندش )که مجبور بودهمیشه  به دکترمعالج بچه اش  در تهران مراجعه کند بعداز صعود تیم استعفاء داد.))
((یکی از خاطرات شیرین ام در مسابقات  زیر گروه در اندیمشک ، گلی بود که از نیمه زمین به تیم شوشتری زدم.))
((یکی اززیباترین گل هایم را به تیم بانک ملی دز فول زدم که توپ را از وسط زمین وارد دروازه این تیم کردم.))
((ونیز دربازی با انتظام اهواز در شوش که دروازبان این تیم برای تماشاگران مان ادا، اطوار وشکلک در می آورد وباعث عصبانیت آن شده بود که من از 30متری توپ را به تور دروازه اش چسباندم  که موجب شد تماشاگرانمان از شادی زیاد به سمت فنس ها هجوم بیاورند و با تکان دادن فنس ها ابراز شادی کنند.))
((در مسابقات سوپر لیگ تمام داوران ، بازیکنان و تماشاگران حریف به خاطر پیشکسوتی ام  به من احترام می گذاشتند .))
((در بازی با آنزان ایذه به خاطر نبود امنیت در ورزشگاه، خیلی دوست داشتیم که ببازیم تا مشکلی برایمان پیش نیاید که از شانس ما هر توپی که من  به سمت دروازه شان می زدم گل می شد در نهایت بازی با سه گلی که من زدم بانتیجه 4-4مساوی پایان یافت.))
((تلخ ترین خاطر ه فوتبالی  که برای خودم اتفاق افتاد در بازی با استقلال و در برخورد با سهراب الفتی  بود که اوایل بازی با سهراب تک به تک شدم  و توپ در هوا بین دو نفر مان بود که سهراب به جای توپ فک مرا زد و من از حال رفتم که بعدا به من گفتند زبانم  به ته حلق ام رفته بود و اگر دکتر حمیدنژاد آن را بیرون نمی کشید خفه می شدم ،این مصدومیت باعث شد چند روز در اهواز بستری شوم.))
((در سال های آخرکه سوپرلیگ بودیم برای بازی های خارج از خانه، غذای خود را همراه می بردیم ))
((ما تماشاگران با تعصب و خوبی داشتیم که هرگاه اعتراض می کردند با اشاره من آرام می شدند . اگر به کسانی داد و فریاد کرد ه ام و یا از من ناراحت اند حلا لیت می طلبم.))
پایان بازیگری :آقای گرگین والی بعداز نزدیک به ربع قرن بازیگری به علت بالا رفتن سن بادنیای بازیگری خداحافظی کرد و شگفت آن که با افول این اسطوره شمشیر، تیم شمشیر نیز افول کرد.
وضعیت کنونی: آقای گرگین والی بازنشسته شرکت نیشکر هفت تپه است ودارای سه دختر ودو پسر می باشد ودر عمله سیف (روستای دانش) ودر میان مردمی که اورا دوست دارند وبه او افتخار می کنند زندگی می کند.
سخن پایانی:
  ((از جناب آقای عزیز دانیالی رئیس سابق تربیت بدنی شوش و استان که زحمت زیادی برای ورزش شهرستان کشیده اند و از جناب آقای یزدان خواه شهردار محترم  سابق شهرستان شوش که در ایاب و ذهاب تیم شمشیر در مسابقات استانی بسیار ما را یاری دادند کمال تشکر وقدر دانی را به عمل می آورم .همچنین از جناب آقای مهندس فیلی که ما را از نظر مالی کمک می کردند و کلیه کسانی که ما را از لحاظ مالی حمایت کردند بخصوص معلمین ،کشاورزان ،کارگران و بازاریان عزیز که ما را یاری نمودند و تما شاگران خونگرم و با تعصبمان تقدیر وتشکر می نمایم .
و در پایان از آقای عظیم آل کثیر رئیس امور ورزش وجوانان شوش که از پیشکسوتان شوش تجلیل به عمل آورد تشکر می کنم .))


مانیز برای این پیشکسوت بزرگوار و خانواده محترم شان آرزوی سلامتی وموفقیت داریم.


مطالب مشابه :


آزمون جامع درس شیمی وفیزیک مدرسه ی شهید بهشتی لنگرود مهرماه

تشکر وقدر دانی تقدیر از دانش آموز زرنگ وپرتلاش : مهدی متن دلخواه شما




برای پیشرفت شهرستان باید بستر سازی ها سرعت گیرد

شهرستان خواست تا از کارمندان آزاده خود تقدیر به عمل آورند و از تقدیر وقدر دانی متن




ناگفته های البوم تقدیر/با امیر عاشق ابی بیشتر آشنا شوید/

در این مطلب راندارد.پس خواهشا دوستان عزیز جو سازی نکنند.واین متن تقدیر با هر وقدر




مصاحبه اختصاصی با عبدالله رضایی

من از همه عزیزان صمیمانه تقدیر وتشکر می تشکر وقدر دانی متن ها، تصاویر




نمونه اقدام پژوهی

مقدمه و تقدیر و تایپ کردن متن این جانب تشکر وقدر دانی نمود که اظهارات




بازهم دوباره نشریه قافلان میانه

متن خبر نشریه های مردم خوب سیستان وبلوچستان بدینوسیله در سایه تلاش وهمت تشکر وقدر دانی




برگزاری همایش ارتقای فرهنگ شهروندی در پاوه و بیانیه پایانی این همایش

تقدیر و تشکر از برگزار کننده گان این همایش ، به مواردی در چهار چوپ شرح وظایف قانونی ارگان




آشنایی با پیشکسوتان شوش (3): گرگین والی،(نماد تیم شمشیر)

دادند کمال تشکر وقدر دانی را و با تعصبمان تقدیر متن ها، تصاویر مربوط




خبرهای مراکز وواحدها

، دبيران انجمنهاي علمي و دبيران كانونهاي فرهنگي اين دانشگاه تقدیر به عمل آمد و اساتيد




برچسب :