جایگاه غزل در آثار رودکی

در مورد شعر دیگر نیز استاد سعید نفیسی تردید داشته است که از آن رودکی باشد . این ابیات

دلا تا کی همی جوئی منی را                       چه کوبی بیهوده سرد آهنی را

دلم چون ارزنی عشق تو کوهی                   چه سائی زیرکوهی ارزنی را

بیا اینک نگه کن رودکی را                      اگر بی جان روان خواهی تنی را [i]

همان غزل 3 بیتی است که به رودکی نسبت داده شده است . دو بیت اول آن  در لغت فرس اسدی طوسی آمده است . بیت مقطع آن را استاد سعید نفیسی در جنگ محمد تقی بن هادی یافته است . در مورد این ابیات هم به همان دلایل بالا نسبت دادن آن به رودکی تقریبا نادرست است چه  منبعی که استاد نفیسی این ابیات را یافته است در زمانی بسیار دور از زمان زندگی رودکی تالیف شده است همچنین در هیچ کدام از منابعی که قبل از این کتاب تالیف شده اند ، این بیت مشاهده نشده است . نکته قابل توجه  دیگر این که در هیچ کدام از اشعار غزل مانند رودکی تخلص نیامده است .

در منابعی که در مورد رودکی سخنی آمده است و نمونه ای از ا شعار او آورده شده است ، به شکل های متفاوتی عمل شده است .در بعضی از این منابع به نمونه شعر هایی که از رودکی آورده شده است عنوان غزل داده شده است از جمله هفت اقلیم امین احمد رازی و در بعضی دیگر به نمونه شعر هایی که از رودکی آمده است عنوان غزل داده نشده است .از جمله منابعی که به هیچ کدام از نمونه اشعار رودکی عنوان غزل نداده است یکی تذکره لباب الالباب محمد عوفی  و دیگری تذکره الشعرای دولتشاه سمرقندی است .البته مولفان منابع نیز در بعضی موارد اختلاف نظر دارند . مثلا امین احمد رازی قسمتی از شعر مشهور بوی جوی مولیان را آورده و به آن عنوان غزل داده است حال آن که دولتشاه سمرقندی همین شعر را آورده و در مورد آن گفته است که این ابیاات قسمتی کوچک از قصیده ای طولانی است که رودکی سروده است .بنابر این می بینیم که مولفان منابع در این مورد با هم اختلاف نظر دارند . بر همین اساس نمی توان فقط به دلیل این که مولفی چند بیت از رودکی را در اثر خود آورده و به آن عنوان غزل داده است و بدون بررسی جوانب کار به پاره ای از اشعار رودکی عنوان غزل داد .

استاد عبدالغنی میرزایف در کتاب رودکی و انکشاف غزل در این مورد معتقد است که در آثار رودکی بعضی قطعات شعری وجود دارند که  با برسی ویژگی های آنها پی می بریم که باقصاید معمولی متفاوتند از طرف دیگر آنها را نمی توان غزل کامل شمرد . از جمله این شعر :

بیار آن می که پنداری مگر یاقوت نابستی                       ویا چون برکشیده تیغ پیش آفتابستی

بپاکی گوئی اندر جام مانند گلابستی                              بخوشی گوئی اندر دیده ی بی خواب خوابستی

سحابستی قدح گویی ومی قطر سحابستی                       طرب گوئی که اندر دل دعای مستجابستی

اگر می نیستی یکسر همه دلها خرابستی                          اگر در کالبد جان را ندیدستی شرابستی

اگر این می به ابر اندر به چنگال عقابستی                       از آن تا ناکسان هرگز نخوردندی ثوابستی [ii]

همانگونه که دیده می شود قافیه بندی این ابیات نه مانند قافیه بندی غزل نیست و نه همانند قصیده های معمولی .در مورد موضوع نیز هرچند ارتباط منطقی بین ابیات قصیده را به یاد می آورد ، از طرف دیگر ویژگیهایی غزل های آغازین در آن دیده می شود . [iii]

در آثار رودکی 2 بار کلمه غزل مورد استفاده قرار گرفته است :

دریغ مدحت چون زر و آبدار غزل                   که چابکیش نیاید همی بلفظ پدید

اساس طبع ثنایت بل قوی تر از آن                     ز آلت سخن آید همی همه مانید [iv]

ودر جای دیگر می گوید :

زبانم از غرل ومدح بندگانش نسود [v]

در این دو مورد هم نمی توان به روشنی و دقیق گفت که غزل به عنوان نوعی خاص از شعر در نظر رودکی بوده است. چه آنچه بیشتر به نظر می آید منظور رودکی از کلمه غزل در موارد بالا تغزلات قصاید مورد نظر باشد . یا معنی لفظ غزل مورد نظر اوبوده است .

اولین شخصی که در مورد غزل  ونسبت آغاز سرودن غزل به عنوان نوعی مستقل از شعر به رودکی تحقیقاتی انجام داده است ، شرق شناس معروف هرمان اته است . هرمان اته در سال 1873 در اثرش به نام «رودکی شاعر سامانیان » در این مورد به تحقیق پرداخته وکارهای قابل توجهی  انجام داده است . دیگر شرق شناسان چون فرنسوز شالرشفر ، چارلز پیکرینگ هر کدام به نوعی معتقدند که در آثار رودکی غزلیاتی نیز وجود دارد و در آثار رودکی غزل به عنوان نوعی مستقل از شعر مورد استفاده قرار گرفته است .

شبلی نعمانی بر خلاف نظر شرق شناسانی که گفته شد ، معتقد است غزل در آثار رودکی به عنوان یک نوع مستقل مورد استفاده قرار نگرفته بلکه منظور از غزل همان مقدمه ی قصیده است .  در بین استادان این زمان ایران استاد سعید نفیسی ، دکتر پرویز ناتل خانلری و زین العابدین موتمن نیز نظر شبلی نعمانی را می پذیرند ونظر شرق شناسان را رد می کنند .

دکتر خانلری معتقد است که تا اواخر قرن پنجم هیچ شاعری را نمی توان یافت که غزل سروده باشد و اگر همچنین شاعری وجود اشته است ، چون دیوانی از او در دست نیست نمی توان بر مبنای آن حکمی را صادر کرد . [vi]

عبدالغنی میرزایف در کتاب رودکی و انکشاف غزل معتقد است که رودکی انواع شعر از جمله قصیده ، رباعی و غزل را به کمال رسانید و برای اولین بار غزل را به عنوان قالبی نو و جداگانه مورد استفاده قرار داده است .و تحت تاثیر رودکی رشد یافته و به کمال رسیده است .[vii]

استاد ذبیح الله صفا نیز در تاریخ ادبیات عقیده ی عبدالغنی میرزایف را تایید می کند و در عین حالی که اسمی از غزل به میان نمی آورد ولی معتقد است که از انواع شعری که از رودکی باقی مانده است به خوبی می توان پی برد که در انواع شعر استاد و ماهر بوده است .[viii]

استاد صدالدین عینی نیز معتقد است که رودکی انواع شعر فارسی را در شعر خود آورده و آغازگر بسیاری از قالب های شعری از جمله غزل بوده است . استاد عینی شش قطعه شعری رودکی را تحت عنوانغزل به عنوان نمونه ذکر می کند .

همان گونه که ذکر شد از مجموع مطالبی که در بالا گفته شد می توان به این نتیجه رسید که در مورد غزل و آغاز سرودن غزل به عنوان قالبی مستقل در شعر فارسی دو عقیده وجود دارد .گروهی از محققان معتقدند آنچه که به عنوان غزل در اشعار رودکی آمده است همان مقدمه قصیده است . همانگونه که می دانیم ، استادان و دانشمندان و محققان زیادی در مورد میزان اشعار رودکی نظریاتی داده اند که حجم اشعار رودکی بسیار بیشتر از آن مقداری است که امروزه در دست ماست و مقداری بسیار بیشتر از آنچه که باقی مانده است از میان رفته است ، بنابر این دور از ذهن نیست که در مواردی از یک قصیده  تنها تغزل آن باقی مانده باشد و مابقی آن از بین رفته باشد . بر همین اساس نمی توان آنچه که از یک قصیده باقی مانده است به عنوان یک غزل مستقل به حساب آورد . گروهی دیگر نظری بر خلاف این نظر دارند و معتقدند که آغاز گر غزل رودکی است و رودکی است که غزل را به عنوان قالبی مستقل به کار برده و بعدها به تکامل رسیده است .

اما قبل از اینکه جانب یکی از دو گروه بالا را بگیریم لازم است به بررسی معنی غزل بپردازیم و در نهایت دلایل هر کدام را برسی کنیم و به این نتیجه برسیم که به نظر ما کدام گروه از محققان نظری به حقیقت نزدیک تر دارند .

غزل در لغت  به معنی سخن گفتن با زنان ، عشق بازی کردن ، حکایت کردن از جوانی ، حدیث و صحبت و عشق زنان ، عشقبازی است [ix] . در اصطلاح شعری است بر یک وزن و قافیه با مطلع مصرّع که حد معمول متوسط بین 5 بیت تا دوازده بیت است و گاهی بیشتر از این تا حدود پانزده و شانزده و ندرتا تا نوزده بیت نیز می رسد . اما کمتر از پنج بیت باید آن را غزل ناتمام گفت و کمتر از 3 بیت را نشاید غزل گفت .[x] قدیمترین منبعی که از غزل نامی به میان آمده است کتاب المعجم فی معایر اشعار العجم اثر شمس الدین محمد بن قیس رازی می باشد .شمس قیس رازی در مورد غزل می گوید : «غزل در اصل لغت حدیث زنان و صفت عشقبازی با ایشان و تهالک در دوستی ایشان است . بعضی اهل معانی فرق نهاده اند میان نسیب و غزل و گفته اند معنی نسیب ذکر شاعر است خلق و معشوق را و تصرف عشق ایشان در وی و غزل دوستی زنان است و میل و هوای دل بر ایشان »[xi].شمس قیس همچنین ذکر زیبایی ها معشوق و وصف جمال و احوال عشق و عشق ورزی را غزل می داند  و غزل هایی که مقدمه ی مدحی یا شرح دیگری غیر از آنچه گفته شد باشد نسیب است . همچنین باید غزل وزنی خوش والفاظی مطبوع و شیرین و سلیس داشته باشد . [xii]

از گفته های شمس قیس این گونه می توان نتیجه گرفت که غزل باید این ویژگی ها را داشته باشد : مضمون خاص خود را دارد ، وزنی مناسب با مضامین عشقی و آرام کننده روح و بر انگیزاننده ی خاطر دارد ، الفاظی سلیس و شیرین دارد . به ویژگیهای مورد نظر شمس قیس باید این نکته را اضافه کرد که ابیات غزل می توانند موضوعات مختلفی را شامل شوند بر خلاف مقدمه قصیده که موضوعی واحد را در بر می گیرند .

حال با توجه به مطالب گفته شده با برسی آثار رودکی می توان به این نتیجه رسید که به نظر نمی رسد در آثار رودکی قطعه  شعری به عنوان غزل با همه ی ویژگیهای مورد نظر در مورد غزل یافت بلکه آنچه به عنوان غزل در آثار رودکی مطرح شده است بیشتر همان مقدمه ی قصاید است که بعد ها از قصیده جدا شده و تغیییراتی در آن ایجاد شده و به عنوان نوعی مستقل از شعر رواج یافته است .

نه تنها در آثار رودکی بلکه در آثار شاعران هم عصر اونیز نمی توان قطعه ای پیدا کرد که همه ویژگیهای غزل در آن موجود باشد .آنچه که لازم است در اینجا گفته شود این است که  در برابر دیگر قالب های شعری چون مثنوی ، قطعه ، رباعی و قصیده  می توان نوعی خاص از شعر یافت که در آن شاعر به بیان احساسات خود از جمله عشق و عاشقی ، غمو اندوه ، وصف طبیعت و... پرداخته است . این نوع شعر همان مقدمه قصیده است که با عنوان تشبیب از آن یاد می شود . این مقدمه چندی از ویژگیهای غزل را در خود دارد اما تفاوتهای نیز با غزل دارد . بنابر این ، این گروه از اشعار رودکی همان مقدمه قصیده هایی هستند که ممکن است تنه ی اصلی قصیده از بین رفته باشد و از یک قصیده طولانی فقط همین ابیات مقدمه از آن باقی مانده باشد و از بین رفتن تنه ی اصلی قصیده موجب شده است این تصور  به وجود بیاید که رودکی قالبی نو به نام غزل را در شعر خود تجربه کرده و تغزل را از قصیده جدا کرده است .

شبلی در این مورد در کتاب خود به نام شعر العجم معتقد است غزل در عصر مذکور را فقط شامل نسیب قصیده ها می داند و قصیده را در جای خود منبع یگانه غزل می شمارد . شبلی معتقد است که آغاز شعر و سخن سرائی فارسی را در پیدایش قصیده می داند وغزل در ابتدای سرودن شعر ایجاد نشده بلکه برای تکمیل سایر انواع شعر بوجود آمده است . زیرا گفتن اشعار عاشقانه در ابتدا به وسیله قصیده صورت می گرفت و هنگامی که این قسمت را از قصیده جدا کردند نام غزل را بر آن نهادند و گویی از درخت قصیده قلمه ای گرفتند وجداگانه آن را نشاندند و اینک همان قلمه درختی تناور شده است .[xiii]

دکتر نصراله امامی در کتاب ارزشمند خود به نام «رودکی استاد شاعران » بدون بیان سرچشمه و چگونگی ایجاد غزل در مورد غزل در عصر رودکی معتقد است که کاخ بلند غزل شعر فارسی حاصل نخستین تجربه های شاعران نام آور عصر سامانی است زیرا هریک از جنبه ای و جهتی در غنای آغازین غزل فارسی شریک هستند و در عین حال مضامین غزل هریک از آنها برجستگی های خاص خود را دارد .در نخستین ادوار شعر فارسی ، معانی غزلی در کنار اشعار ستایشی و یا در مقدمه آنها وارد شده است . زیرا غزل خود نوعی ستودن است . ستودنی که بعد عاطفی و احساسی آن قوی تر و صمیمی تر است . [xiv]

نکته ی قابل توجه این است که نمی توان سهم استاد رودکی را در کشف غزل نادیده گرفت . هرچند در دوره ی رودکی غزل یک قالب مستقل نبود اما جرقه های جدایی مقدمه ی قصیده از تنه ی اصلی و تغییر بعضی ویژگیهای آن به وسیله ی رودکی حاصل شد تا سالها بعد در شعر سعدی و حافظ و رودکی به کمال برسد . رودکی نه تنها در آغاز ایجاد غزل سهم عمده ای داشت بلکه میراث به یادگار مانده از وی ، در خلق این قالب شعری تاثیر غیر قابل انکاری داشته است . وزن اشعار رودکی در غزل سرایی مورد استفاده وسیع قرار می گیرند . بحوری چون هزج ، رمل ، مضارع و... که اکثر اشعار باقی مانده رودکی به این اوزان سروده شده اند ، از جانب شعرای غزل سرا در سالهای بعد از رودکی، بسیار مورد استفاده قرار گرفته اند . بهره هایی که غزل سرایان بعد از رودکی از آثار ابوعبدالله برده اند ، تنها محدود به مورد گفته شده نمی شود بلکه مضامین اشعار رودکی نیز مورد  استفاده شعرای بعدی قرار گرفته است .

 

 



4- ابوعبدالله رودکی ، دیوان ، ص 24.

5-همانجا ، ص 33 .

6-رودکی و انکشاف غزل ، عبدالغنی میرزایف ، نشریات دولتی تاجیکستان ، استالین آباد ، 1957 ، ص 10 .

7- ابوعبدالله رودکی ، دیوان ، 67

8- همانجا ، ص 79

9-تحقیق انتقادی در عروض فارسی ، پرویز ناتل خانلری ، تهران ، 1327 ، ص 147 .

10- رودکی و انکشاف غزل ، صص 73-71 .

11-تاریخ ادبیات ایران ، دکتر ذیبح الله صفا ، ج1 ، ص 349 .

12-فرهنگ فارسی، محمد معین ، انتشارات امیرکبیر ،تهران ،1371،ج2 ،ص 2412 .

13-فنون بلاغت و صناعات ادبی ،جلال الدین همایی ، نشر هما ، تهران ، 1370 ، ص 124 .

14-المعجم فی معایر اشعارالعجم ، شمس الدین محمدبن قیس رازی ، تهران ، 1314 ، ص 306 .

15- همانجا ، همان صفحه .

16-شعرالعجم ، شبلی نعمانی ، ج5 ، ص 272 .

17-رودکی استاد شاعران ، نصراله امامی ، نشر جامی ،تهران ،1373 ، ص 31 .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست منابع

 

 

1-ابوعبدالله رودکی ، دیوان ،شرح و توضیح منوچهر دانش پژوه ،نشر توس ،تهران ،1374 .

2- پرویز ناتل خانلری ، تحقیق انتقادی در عروض فارسی ، تهران ، 1327

3-جلال الدین همایی ، فنون بلاغت و صناعات ادبی ، نشر هما ،تهران ، 1370 .

4- ذبیح الله صفا ، تاریخ ادبیات ، تهران ، 1371.

5-سعید نفیسی ، محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی ، ابن سینا ، تهران ، 1341.

6-شبلی نعمانی ،شعرالعجم ،تهران ، 1316.

7-شمس الدین محمد بن قیس رازی ، المعجم فی معایر اشعار العجم ، تهران ،1314.

8-عبدالغنی میرزایف ، رودکی و انکشاف غزل ، نشریات دولتی تاجیکستان ، استالین آباد ، 1957.

9-محمد معین ، فرهنگ فارسی ، انتشارات امیرکبیر ، تهران ، 1371.

10- نصراله امامی ، رودکی استاد شاعران ، نشر جامی ، تهران ، 1373 .

 

 


مطالب مشابه :


قالب شعری قصیده

اگرچه پیشینه قصیده به شعر عربی در ی این صفات در مورد شخصی که در قصیده هایی که در




قصیده - آشنابلاگ

قصیده قالب رایح شعر فارسی از اوایل قرن همه ی این صفات در مورد شخصی که کاملاً او ا




( انواع شعر از لحاظ شکل )

سبک های شعر در مورد غزل نمی توان استاد تفاوت قطعی غزل با قصیده در ابیات آن هاست




جایگاه غزل در آثار رودکی

در مورد شعر معتقد است غزل در عصر مذکور را فقط شامل نسیب قصیده ها می داند و قصیده را در




انواع شعر از نظر قالب و شکل

در مورد غزل نمی توان استاد واحدی را تفاوت قطعی غزل با قصیده در این شعر را شعر نو و




قصيده

تخلص در شعر به دو معني است : یادآوری یک نکته در مورد قافیه و قصیده آرشیو




قصیده ای زیبا در مدح امیر المومنین علی(ع)

حاجب بروجردی قصیده ای زیبا در مدح برقرار كند و تنها در مورد خداوند صادق است شعر. پیوندها




مبحثي در مورد شعر نو و درک اشعار در قالب نیمائی

مبحثي در مورد شعر نو و درک اشعار در انتقاداتی در مورد شعر نو می شنویم که آن قصیده




قالب های شعری

مطالبی در مورد ادبیات قصیده قالب رایح شعر فارسی از اوایل قرن چهارم تا پایان قرن




برچسب :