سفرمکه . تهیه گزارش و نهایتا...

جریان از اونجا اتفاق افتاد که من دوربین pd170 رو که خبرنگارای صداو سیما و تصویربردارای حرفه ای خوب باهاش آشنا هستند با خودم به سفر بردم. و البته یه میکروفون یقه ای هاش اف که از مشهد یک میلیون تومن خریده بودم با خودم بردم.

سفر در ماه رمضان بود و 20روزه.ده روز مدینه و ده روز مکه. چون درماه رمضان بود و باید روزه میگرفتیم یه خورده سخت بود ولی شیرینی سفر این سختی رو به فراموشی سپرده بود.

همون روز اول روحانی کاروانمون حاج آقای صاحب الامری در دوستی رو با من باز کرد و معرف کلی انجام شد و قرار شد در شب آخری که در مدینه هستیم یه مصاحبه با ایشون در جلو گنبد خضرا داشته باشم. ایشون و من از وضعیت ناجور و بگیر بگیر محیط مدینه آشنا بودیم ولی من مسر بودیم که باید مصاحبه بگیرم.

روز دوم سفر به همراه پدرم دوربین رو گذاشتم داخل کوله پشتی و بعد از زیارت حرم پیامبر رفتیم داخل قبرستان بقیع. خدا قسمت هرکی دلش با علی ع و اولاد علی ع و فاطمه زهرا س هست بکنه . خیلی وحشت داشتم و میترسیدم ولی نمیدونم که چی شد رفتیم اخرای قبرستان دوربین رو از داخل کوله بحالت نیمه بیرون اوردم و میکروفون یقه ای رو وصل کردم و به پدرم گفتم شما فقط دکمه رکورد رو بزن و بشین و مراقب باش تا کسی نیاد.

خلاصه زدم به سیم آخر و رفتیم یه گوشه نشستم و این جمله رو گفتم که در اصطلاح خبروتهیه گزارش پلاتو میگن

یا علی رفتم بقیع اما چه سود ..هرچه گشتم فاطمه آنجا نبود

یا علی قبر پرستویت کجاست.. آن گل صدبرگ خوشبویت کجاست؟

این دوبیتی رو گفتم و سریع دوربین رو جمع کردیم و رفتیم هتل.طی زیارت دوره هم درجاهای مختلف مثل کوه احد. مسجد ذوقبلتین و چند مسجد دیگه چندتا پلاتو دیگه هم گفتم و رسید به شب اخر که قرار بود با روحانیمون بریم مصاحبه.

ساعت حدود یازده شب بود.مسجد تقریبا خلوت بود. جلوی گنبد خضرا کنار درب خروجی نشستیم و روحانی روبروی من و پشت به گنبد خضرا نشست. پدرم هم کنار من و روبروی روحانی نشست طوری که اگر کسی عبور کرد فکر کنه روحانی داره با پدرم صحبت میکنه و من که دوربین رو داخل کوله پشتی داشتم کمتر مشکوک بشه.

روحانی شروع کرد به صحبت. از کرامات علی و فاطمه گفت و ظلمی که به ایشان شده. از غربت مدینه گفت و خوفی که بر دل شیعیان شده.از عشقی گفت که عاشقان درکربلا بلند فریادش میکنند و درصحن و سرای پیامبر در دل میخوانند.

خلاصه حدود 32 دقیقه حرف زد.همین زمان بود که نفهمیدم چی شد یه شرطه بالای سرمون واستاد و به زبان انگلیسی گفت : کانتری (کشور) زبونمون بند آمده بود. روحانی عزیزمون فکر کرد میگه میکروفونتو بده دست کرد تو جیبش و میکروفون رو دراورد . تا درآورد طرف خم شد و میکروفون گرون قیمت ما رو گرفت و شروع کرد به داد و بیداد ایهاالمسلمون و ...

روحانی ما هم درجواب داد میزد سارق سارق سارق

اینو که گفت پدرم سریع دوربینو با کوله گرفت و به طرف هتل رفت

اطرف عربی هم به سمت شورای امر به معروف حرم حرکت کرد و رفت داخل.

من و روحانی موندیم دیدیم دست خالی اومد بیرون.خلاصه

دست از پا دراز تر به هتل برگشتم و روز بعد که آخرین روز اقامت در مدینه بود و بعد از ظهر باید محرم میشدیم و به سمت مکه حرکت میکردیم اخرین زمانی بود که میبایست برای پس گرفتن میکروفون میرفتم.به بعثه رفتم و جریان رو واسشون تعریف کردم.

یکی از هموطنان که به زبان عربی مسلط بود همراهی کرد و با همدیگه به همون مکان رفتیم و پیش قاضی اون روز رفتیم . قاضی داوود به شکل و شمایلی که خدا قسمت کسی نکنه ببینه روی منبرش نشسته بود و قضاوت میکرد.

بدجوری ترسیده بودم.این اقای همراه من جریان رو گفت و تعریف کرد که دیدم قاضی داوود دست داخل کشوی روبروش کرد و میکروفون منو دراورد وقتی میکروفون رو دیدم خوشحال شدم. با عصبانیت گفت باید بری فیلمی که گرفتی بیاری. وگرنه زندانی میشی.

دوستمون رو کرد به من و گفت ببین میتونی قید این میکروفون رو بزنی چون اگر فیلم رو هم بیاری این قاضی تعارف نداره و سه روز بازداشت میشی.

گفتم اره بابا. چه کاریه .نمیخوام اصلا

گفتیم بهش میریم بیاریم . اومدیم بیرون و خداحافظی کردم و رفتم سمت هتل . خلاصه میکروفون گرون قیمت ما رفت که رفت.

جاتون خالی رفتیم مکه دیگه دوربین رو از داخل کوله پشتی درنیاوردم که نیاوردم.

امروز که به اون روز فکر میکنم و تجدید خاطره میکنم میبینم چقدر کار خطرناکی کردم .



مطالب مشابه :


خداحافظی برای سفر حج ...

وبلاگ شخصی سید رضا حسینی علائی - خداحافظی برای سفر حج - صدای حقیقت و مکه مکرمه هستم.




متن های پیشنهادی حلالیت طلبی سفرحج

متن های پیشنهادی الهی و مدینه منوره هستم .ضمن خداحافظی، صمیمانه تقاضای های مکه مکرمه




سفرمکه . تهیه گزارش و نهایتا...

اومدیم بیرون و خداحافظی کردم و رفتم جاتون خالی رفتیم مکه دیگه دوربین رو از داخل کوله پشتی




چگونگی فعالیتهای املایی در پایه ی اول ابتدایی (3) - نشانه های 2

از آنجاییکه نوشتن متن دروس ثریّا – دوّم – مدتّی – محمّد – مکّه مواظب – خداحافظی




متن ادبی ویژه حضرت زهرا (س) - ولادت ، مدح

از مجری و مجریگری بیشتر بدانید - متن ادبی ویژه حضرت زهرا (س) - ولادت ، مدح - "مجری" جهت پیشرفت و




متن های پیشنهادی حلالیت طلبی سفرحج

کاروان حج تمتع 12004-ارومیه - متن های پیشنهادی حلالیت طلبی سفرحج -




نامه خداحافظی استاندار سابق گلستان +مراسم معارفه استاندار جدید

به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، متن نامه گلستان به مکه معلی وی خداحافظی,




چاووشی سنتی رو به فراموشی

این مجلس بسیار دیدنی بود و قطره‌های اشكی كه در لحظه خداحافظی زایر با ما طواف مکه را




خدا حافظ مدینه 17/6/85

این سومین خداحافظی من است و دعای عازم مکه هستند نیست لذا متن زیر را که




برچسب :