فرانسه و خلیج فارس

اروپایی‏ها موفق شدندبا ایجاد رعب و وحشت،تجارت و اقتصاد جهانی را به دست‏ بگیرند.کندی برای سلطه‏جویی غرب،عوامل متعددی را بیان می‏کند و مهم‏ترین عامل‏ را جاه‏طلبی مردانی می‏داند که از جوی سیاسی برخاسته بودند که در آن رقابت،خطر کردن و تشکیلات تجاری در اولویت بود(همان:85).

کشورهای اروپایی که برای تسخیر جهان می‏کوشیدند با به دست آوردن منابع‏ عظیمی از طلا و نقره و فتح سرزمین‏ها،رقابت‏های خونباری را ایجاد کردند که موضوع‏ جنگ‏های طولانی در قارهء اروپا شد.قدرت‏های گوناگونی به صحنه آمدند و حذف شدند و قدرت سیاسی در بین کشورها و خانواده‏های بزرگ اروپایی دست به دست می‏شد؛ بنابراین عرصهء خشکی قارهء اروپا برای رقابت‏های استعماری آنها تنگ شده بود و به‏ سرزمین‏هایی در دوردست توجه کردند که با کشتی‏های جنگی امکان فتح آنجا وجود داشت؛به عبارتی اکنون دریاها صحنهء استراتژیک غلبهء جهانی به حساب می‏آمدند.

شاید تا دهه‏های پایانی سدهء شانزدهم بتوان خلیج فارس و دریای سرخ را مناطق آرام‏ نامید.به همین دلیل قدرت دفاعی لازم را در برابر تهاجم استعمارگران پرتغالی و هلندی‏ نداشتند.اما در آغاز سدهء هفدهم به مهم‏ترین مراکز و پایگاه‏های استراتژیکی دریایی جهان‏ تبدیل شدند که تسلط بر آنها کلید فتح جهان بود.از همین رو آلفونسو دو آلبوکرک با فتح‏ مکان‏هایی در خلیج فارس(هرموز)توانست بر سواحل غربی هند دست یابد(همان:84).

اهمیت استراتژیکی خلیج فارس به گونه‏ای بود که سر آرنولد ویلسون نوشت:

هیچ دریای دیگری نیست که بیش از خلیج فارس توجه علمای معرفة الارض‏ و باستان‏شناسی و مورخین و جغرافیانویسان و تجار و سیاستمداران و جنگجویان را مشترکا به خود معطوف ساخته باشد(ستاندیش،1383:147؛ویلسون، 1366:9).

از نظر ویلسون خلیج فارس صحنهء رقابت‏های گستردهء انگلستان،پرتغال،هلند، اسپانیا و فرانسه بود.مجتهدزاده نیز اهمیت جهانی خلیج فارس را در ذخایر انرژی آن‏ می‏داند و می‏نویسد:

خلیج فارس با 565 میلیارد بشکه نفت خود که معادل 63 درصد کل ذخایر نفتی شناخته شده جهان است و 7/30 تریلیون متر مکعب گاز طبیعی که برابر 5/28 درصد کل ذخایر شناخته شده گاز دنیاست بی‏تردید بزرگترین و مهم‏ترین‏ انبار انرژی جهان محسوب می‏شود(1373،ص 53).

خلیج فارس گاهی پلی برای تصرف خاورمیانه و یا دستیابی به ایران و آسیای‏ باختری و زمانی پلی برای تصرف هندوستان بود و همیشه دروازهء تسلط بر اقیانوس هند و دریای مکران و دریای عرب به حساب می‏آمد،این امکان با گسترش تجارت و بروز انقلاب‏های صنعتی پدید آمد.

انقلاب‏های صنعتی که سبب تحول و دگرگونی در وسایل تولید شد،افزایش ثروت‏ و جمعیت را در پی داشت و آن گونه که اشتاین به نقل از فاسل می‏نویسد:

طی سدهء هیجدهم،بر میزان زمین زیر کشت گندم به مقدار یک سوم‏ افزوده شد و محصول گندم به ازای هر جریب یک دهم افزایش یافت.اما رشد جمعیت به صورتی بود که در نیمهء دههء 1770،بریتانیا دیگر صادرکنندهء گندم‏ نبود،بلکه بیشتر سالها گندم را از خارج وارد می‏کرد....چای،قند و شکر و مواد خام مثل پنبه،کتان،پشم،ابریشم و الوار را نیز از خارج می‏خرید.بریتانیا برای‏ فروش اقلام صنعتی مانند پارچه و ظروف فلزی نیز به بازارهای خارجی متکی‏ بود(1375،ص 151).

اروپاییان به شرق سفر می‏کردند و کارهای تجاری انجام می‏دادند،جهانگردان‏ اطلاعات گرانبهایی در اختیار سیاستمداران قرار می‏دادند تا به موقع بتوانند از آن بهره‏ جویند.افرادی چون آبو،آمپر،باره،برتران،بوله،بوشون،کاستلان،شاتوبریان،شوریدن، کونو،فلوبر،فلر،فرومانتن،گاندار،کنتس دوگاسپران،گوتیه،لوتی،می‏شو،کنه و دیگران‏ شرح سفر خود را به مشرق نگاشته‏اند (Berchet,1985:3-20) .

چگونگی آشنایی فرانسویان با ایران

در طول سدهء شانزدهم،ایران و فرانسه روابط سیاسی نداشتند؛زیرا سلسلهء«والوا» که در فرانسه قدرت را در دست داشت از دوستان نزدیک دولت عثمانی بود و به علت‏ دشمنی‏های دیرینهء ایران و عثمانی،دولت ایران نتوانست با فرانسه روابط دوستانه برقرار کند.در سال 1589 هانری چهارم سلسلهء بوربون‏ها را تأسیس کرد و خاندان والوا از قدرت برکنار شد.در سال 1610 م،ده سال پس از تأسیس کمپانی هند شرقی انگلیس، کشیش فرانسوی به نام پروژست به دربار شاه عباس اول رفت و دربارهء هانری چهارم با شاه سخن گفت و او را به برقراری روابط با دولت فرانسه تشویق کرد؛سپس این کشیش‏ با نامهء شاه عباس برای هانری چهارم رهسپار فرانسه شد اما هنگامی به آنجا رسید که‏ هانری چهارم به قتل رسیده بود و هرج و مرج شدیدی در پاریس حکم‏فرما بود و کوشش وی بی‏نتیجه ماند(هوشنگ مهدوی،1353:119).

در زمان سلطنت لوئی سیزدهم اوضاع داخلی فرانسه به آرامش و ثبات نسبی رسید و دولت مرکزی به فکر تجارت با کشورهای دوردست و به دست آوردن مستعمره افتاد. تاورنیه،جهانگرد مشهور فرانسوی،در سال 1630 از خلیج فارس دیدن کرد.کاردینال‏ ریشلیو و کلبر و وزیران فرانسوی به تجارت با خلیج فارس علاقه‏مند بودند.ریشلیو،دوهه

دوکورمنن را با نامهء لوئی سیزدهم به دربار شاه صفی فرستاد تا از ایران امتیازهای‏ بازرگانی بگیرد اما به دلیل جنگ ایران و عثمانی،شاه صفی نتوانست پاسخ نامه را بدهد.

بازرگانان فرانسوی در سال 1705 ق کمپانی هند شرقی را تأسیس کردند.سپس‏ هیئتی فرانسوی وارد ایران شد و از شاه فرمانی دریافت کرد که به موجب آن می‏توانست‏ سه سال با ایران تجارت آزاد داشته باشد.بازرگانان فرانسوی دفتر تجاری خود را در بندر عباس دایر و از همان آغاز با هلندی‏ها و انگلیس‏ها رقابت کردند(وثوقی،1384:282).

کمپانی هند شرقی فرانسه تأسیس شده بود تا نفوذ تجاری و سیاسی فرانسه را در شرق گسترش دهد.پس از اینکه کمپانی در بندر مغولی سورات هند مستقر شد، مسئولان آن به فکر گسترش نفوذ در منطقهء خلیج فارس افتادند و به این منظور هیئتی‏ بازرگانی را برای انجام مذاکره‏های تجاری به ایران فرستادند.شاه عباس دوم در فرمانی‏ مسافرت بازرگانان فرانسوی را به ایران مجاز اعلام کرد و صادرات و واردات فرانسویان به‏ مدت سه سال از پرداخت حقوق و عوارض گمرکی معاف شد،همچنین کمپانی اجازه‏ یافت در شهرهای اصفهان و بندرعباس شعبه تأسیس کند(سیاوش پوری،1370:39).

در زمان شاه سلطان حسین،فرانسویان کوشیدند تا روابط بازرگانی خود را با ایران‏ گسترش دهند.به همین دلیل،لوئی چهاردهم در 1708 م با شاه سلطان حسین‏ قراردادی بست که براساس آن تجارت فرانسویان در ایران تضمین می‏شد.پس از حملهء محمود افغان به اصفهان و غارت کالاهای موجود در نمایندگی کمپانی هند شرقی‏ فرانسه،فعالیت‏های بازرگانی فرانسه در ایران تعطیل شد(سایکس:301).

در جنگ‏های هفت ساله میان فرانسه و انگلیس در اروپا،در سال 1759 چهار کشتی جنگی فرانسوی وارد آب‏های ساحلی بندرعباس شدند و تأسیسات انگلیسی‏ها را به توپ بستند و در آنجا نیرو پیاده کردند.فرانسوی‏ها اموال دفاتر شرکت هند شرقی

انگلیس را مصادره و افراد آن را اسیر کردند(گزیدهء اسناد خلیج فارس،1368:ص 16).جنگ به‏ حوزهء خلیج فارس کشیده شد و با شکست فرانسویان در سال 1762 و انعقاد پیمان‏ صلح،دولت فرانسه از همهء مستملکات خود در هندوستان چشم پوشید.

فرانسویان در خلیج فارس

بازرگانان فرانسوی در سدهء هفدهم و هجدهم وارد بندر بصره و بندرعباس شدند تا مراکز بازرگانی کمپانی هند شرقی فرانسه را راه‏اندازی کنند.از سال 1623 مبلغان‏ دینی کارمس در بصره مستقر شدند،تاورنیه در سال 1639 از خلیج فارس دیدن کرد و اطلاعاتی در اختیار مقامات سیاسی فرانسه گذاشت.کلبر،وزیر لوئی چهاردهم،در سال‏ 1665 کمپانی تجاری دایر و در بندرعباس کارگاهی راه‏اندازی کرد(ستاندیش،1383:164). در سال 1669 سه کشتی کمپانی هند شرقی فرانسه برای نخستین بار وارد خلیج فارس‏ شدند.در سال 1674 پتی دلاکروآ به موجب فرمان رسمی لوئی پانزدهم،سرپرست‏ راهبان و کنسول فرانسه در بصره شد و تا پایان عمر در آنجا اقامت کرد و در سال‏ 1741 در همانجا درگذشت(وادالا،2536:56).

فعالیت دینی و بازرگانی و فعالیت کنسولگری فرانسه در خلیج فارس بیش از دو سده ادامه یافت مرکز بازرگانی بندرعباس نیز در سده‏های هفدهم و هجدهم فعال بود اما از سال 1770 کمپانی فرانسوی به دلیل حملهء شورشیان افغان جابه‏جا شد. فعالیت‏های فرانسویان در ایران ادامه داشت به گونه‏ای که بازرگانان و مبلغان دینی‏ فرانسوی تا اصفهان،شیراز و بغداد پیش رفتند.مراکز کشتی‏رانی آنها تا وقوع انقلاب‏ کبیر فرانسه در بصره و بندرعباس باقی ماند(الهی،1368:52).در سال 1759 م کنت دو

اتن*با چهار کشتی هلندی به خلیج فارس حمله و مرکز بازرگانی انگلیس را در بندرعباس تصرف کرد و دیگر مراکز بازرگانی این شهر نیز تعطیل شد.

پیش از به پایان رسیدن حکومت صفویان،چندین هیئت فرانسوی به منظور برقراری روابط مجدد بازرگانی به ایران آمدند.یکی از این هیئت‏ها به سرپرستی برلاندیر موفق شد قراردادهایی را امضا کند.سقوط صفویان برای مدتی تجارت خارجی ایران را دچار رکود کرد.هنگامی که در سال 1789 انقلاب فرانسه آغاز شد،اوضاع جهان تغییر کرد.نیروهای فرانسوی موفق شدند مصر را تصرف کنند و سپس ناپلئون بناپارت کوشید تا از راه خلیج فارس و دریای عمان به هند لشکرکشی کند.با توجه به صف‏آرایی‏ کشورهای اروپایی در برابر فرانسه،او نتوانست به این هدف دست یابد اما موفق شد با مسقط روابط دوستانه‏ای برقرار کند که تا یک قرن ادامه داشت.ناپلئون از تیپو سلطان‏ نیز علیه انگلستان حمایت کرد و شماری از سربازان فرانسوی در جنگ‏های میسور جنگیدند(ستاندیش،1383:179).

انگلیسی‏ها که موفق شده بودند دربار ایران را از اوایل سدهء نوزدهم با ورود مهدی‏ علیخان خراسانی مرعوب خویش کنند(مرادی،1383:155-182)در سال 1800 با فرستادن‏ سرجان مالکوم به تهران توانستند قراردادی منعقد کنند که به موجب آن هرگاه‏ فرانسوی‏ها یا افغانی‏ها به ایران حمله می‏کردند،انگلستان به ایران کمک می‏کرد. براساس یک ماده از این قرارداد،ایران و انگلیس متعهد می‏شدند که در صورت ورود ناوگان فرانسه به خلیج فارس یا پیاده شدن قشون فرانسه در یکی از بنادر ایران برای‏ دفع فرانسوی‏ها اقدام کنند(طلوعی،1366:67).لرد می‏نتو**،فرماندار کل هند،همین‏ موضوع را در سال 1808 برای جان مالکوم بیان می‏کند:

(*) Conte d?Etaing

(**) Lord Minto

هدف مهم دیگری که باید در ایران به آن دست یافت،خارج کردن‏ فرانسویها از ایران و جلوگیری از تأسیس ایستگاه یا بنادر یا جزایر تحت حاکمیت‏ دولت ایران توسط آنها در خلیج فارس است(وثوقی 1384:378).

محمد علی خان سدید السلطنه بندرعباسی می‏نویسد:

از اواخر 1790 میلادی بر اثر کشف پاره‏ای از اقدامات وسیع فرانسه در مغرب آسیا به خصوص پس از لشکرکشی ناپلئون به مصر دولت انگلیس... قراردادهای چندی بین حکومت انگلیس و ممالک آسیای غربی و بالاخص حکام‏ امارات خلیج فارس و مسقط منعقد شد...در تحکیم همین سیاست بود که به‏ سال 1810 میلادی جزیره موریس در اقیانوس هند به وسیلهء قوای انگلیس از دست فرانسویان خارج شد(1371:378-379).

با اینکه فرانسویان نتوانستند در خلیج فارس پایگاه اقتصادی یا نظامی به دست‏ آورند،از ادامهء حاکمیت خود بر جزایر و سواحلی که در حفظ سیطرهء آنها بر منطقه مؤثر باشد غافل نبودند.چنانکه هانری لابروس می‏نویسد:

حفظ امنیت متصرفات فرانسه در اقیانوس هند و دفاع از آنها را نمی‏توان‏ موضوع سهل و ساده‏ای پنداشت خاصه آنکه اگر فرانسه بخواهد رویهء فعلی خود مبنی بر استقلال عمل نسبی در مقابل سیاست آمریکا و انگلستان در این منطقه‏ را ادامه دهد(1352:31-32).

فرانسویان از سال 1880 کوشیدند تا دوباره به کرانهء خلیج فارس گام بگذارند.آنها برای تأسیس مراکز بازرگانی خود در بصره و خرمشهر در سال‏های 1880،1882، 1883 اقدام کردند و نتیجه‏ای نگرفتند(وادالا،2536:47).

فرانسه در سال 1884 نخستین محمولهء قند خود را به بازار خلیج فارس عرضه کرد. قند فرانسوی خواهان بسیاری پیدا کرد و رقیب قند آلمان و بلژیک شد.کشتی‏های فرانسوی‏ در خلیج فارس به حمل و نقل قند پرداختند(چهار بار در سال 1886،یک بار در 1889،دو بار در سال 1890)برای مثال در دسامبر 1889،14020 کیسه به بوشهر و 11000 کیسه‏ قند فرانسوی به بصره حمل شد(همان:48).رونق تجارت قند فرانسوی در خلیج فارس سبب‏ شد تا فرانسویان تصمیم بگیرند که بوشهر را از نظر عمرانی گسترش دهند.

بازرگانان فرانسوی در بوشهر و بندرعباس مرکز بازرگانی تأسیس کردند.همچنین‏ در سال 1895 کمپانی حمل و نقل و مسافربری دریایی راه‏اندازی کردند که قصد داشت سرویس دریایی ماهانه بین بمبئی،بصره و همهء بندرهای ایران دایر کند.این‏ سرویس کشتی‏رانی در کار خود موفق نشد و کشتی‏داران فرانسوی از فعالیت در خلیج فارس ناامید شدند.وادالا،نایب کنسول فرانسه در بصره،می‏نویسد:

اما چهار ناو جنگی فرانسوی در سالهای 1900،1903 و 1908 از تمام بنادر خلیج فارس دیدن کرده و مورد استقبال مردم قرار گرفتند(2536:49).

ژوزف براسو از سوی کارخانه‏داران فرانسوی،یک دفتر بازرگانی و یک مدرسه در بوشهر دایر کرد که پس از مرگ وی تعطیل شدند.دولت فرانسه در سال 1889 کنسولگری خود را در این شهر تأسیس کرد.دولت فرانسه در جوفا،10 کیلومتری‏ بوشهر،ملک وسیعی شامل دو ساختمان بزرگ خریداری کرد که نمایندهء فرانسه در آن

سکونت داشت،یک دفتر کنسولی در شیراز و یکی هم در بندر لنگه تأسیس کرد. نمایندگی کنسولی لنگه خیلی زود تعطیل شد،ولی کنسولگری بصره همچنان دایر بود. هنگامی که باستان‏شناسان فرانسوی در شوش کاوش می‏کردند یافته‏های خود را از راه‏ بوشهر به فرانسه می‏فرستادند.شایان ذکر است که شخصیت‏های برجسته‏ای از خلیج فارس دیدن کردند که نام دیولافوآ،پربوتی،دسکو و چند شاهزادهء فرانسوی در میان آنان می‏درخشد(همان:51).

آنها با کشتی‏های بخار انگلیسی،قند و شکر به خلیج فارس وارد می‏کردند و در این‏ دوره بنادر خلیج فارس از رونق خوبی برخوردار شد.

برنامهء اقتصادی فرانسه در خلیج فارس

در سده‏های هفدهم و هجدهم میلادی،فرانسه تنها یک کنسول در خلیج فارس‏ داشت و اغلب ناوگان انگلستان کالاهای بازرگانی این کشور را به بنادر خلیج فارس حمل‏ می‏کرد.افزون بر این،بازرگانان فرانسوی برای خرید مروارید به بحرین و دبی می‏رفتند. در سدهء نوزدهم در شهرهای شیراز،خرمشهر،بندرعباس و بصره کنسولگری‏های فرانسه‏ دایر شدند و امور بازرگانی را ساماندهی کردند.

در جدول صفحهء بعد میزان تجارت در بندرهای خلیج فارس که براساس داده‏های‏ وادالاست،حکایت از اهمیت تجاری خلیج فارس برای اروپاییان دارد.

واردات بندرعباس در سال‏های 1913-1914 از کشورهای گوناگون

(به تصویر صفحه مراجعه شود) واردات فرانسویان به این بندر اغلب قند،شراب،قلع،مس و رنگ‏های گوناگون بود.

صادرات بندرعباس به کشورهای گوناگون در 1913-1914

بندر لنگه نیز در سال‏های پیش از جنگ جهانی اول با کشورهای خارجی روابط گستردهء تجاری داشت.

واردات بندر لنگه

(به تصویر صفحه مراجعه شود) صادرات فرانسه در این دوره به بندر لنگه مقداری صابون بوده است.

صادرات بندر لنگه

(به تصویر صفحه مراجعه شود)

کالاهایی که فرانسه به بوشهر صادر می‏کرد عبارت بودند از:انواع شراب،کنیاک، روغن زیتون،قند کله،چند نوع پوشاک،مس و نیکل شمش،پارچه‏های نخی پشمی و ابریشمی،توری،اسباب خرازی،مبل،لوازم التحریر،عطرآلات،اشیای چرمی،چینی‏ آلات،صابون.

میزان صادرات بوشهر به کشورها

(به تصویر صفحه مراجعه شود) فرانسه از بوشهر بادام،پسته،کتیرا و قالی خریداری می‏کرد(همان:88-93).

تا پیش از جنگ جهانی اول،فرانسه توجه چندانی به خلیج فارس نداشت.اغلب‏ کالاهای تجاری خود را با کشتی‏های انگلیسی به بندرها می‏فرستاد و امور بازرگانی را از طریق جوامع مسیحی و یهودی و بومی منطقه اداره می‏کرد.با توجه به این جدول‏ها مشخص می‏شود که فرانسه نسبت به انگلستان و یا هند و برخی دیگر از کشورهای‏ اروپایی،حجم کمتری صادرات و واردات به این بندرها داشته است.هرچند می‏توان‏ حضور این کشور را در دریای سرخ و در طول کانال سوئز جدی‏تر ارزیابی کرد.

فرانسویان در بندرهای خلیج فارس
بصره

از سال 1668 که فرانسویان در بندر سورات هندوستان مستقر شدند به فکر بازرگانی با خلیج فارس افتادند.مبلغان کارمس بصره در سال 1669 از ورود سه کشیش‏ کمپانی فرانسه به بصره خبر می‏دهند.بصره در اشغال ترکان عثمانی بود و آنها بر راهبان مسیحی سخت می‏گرفتند(همان:154).

دولت فرانسه در سال 1736 ضمن برکناری کنسولی که از فرقهء کارمس بود.ژوک‏ دمارتنویل را به مقام کنسولی برگزید،او در سال 1739 وارد بصره شد.از آن سال تا 1941 شش فروند کشتی فرانسوی وارد بصره شدند و کالاهای تجاری را جابه‏جا کردند.

از سال 1741 تا 1745 گوس،کنسول و نمایندهء کمپانی هند شرقی فرانسه در بصره بود.در سال 1770 این کمپانی از بین رفت و از آن تاریخ به بعد کنسول‏های‏ فرانسه در بصره مستقیم با اطاق بازرگانی مارسی،وزارت دریانوردی و وزارت امور خارجهء پاریس ارتباط داشتند(همان:157).

گوس از 8 مه 1743 تا 15 ژوئیهء 1745 کنسول رسمی فرانسه در بصره بود.در این مدت جنگ‏هایی در بصره رخداد و این بندر سه ماه در محاصرهء ایرانیان قرار داشت.

مارتی نو*می‏نویسد:

ما هیچگاه در بندرعباس در فکر ایجاد دار التجاره‏ئی عیان و تبدیل آن به‏ تشکیلات سیاسی نهان نبودیم.ما به این کشور با این عقیده آمدیم که کارهای‏ بازرگانی انجام دهیم.ما هرگز اندیشه و نظر دیگری نداشتیم(همان:159).

بندرعباس

هم‏زمان با فعالیت پرتغالیها،انگلیسی‏ها و هلندی‏ها،فرانسویان نیز در بندرعباس‏ یک مرکز بازرگانی ایجاد کردند که تا سال 1722 فعالیت داشت.وادالا از قول‏ دوپلکس**می‏نویسد که کمپانی در سال 1727 در بندرعباس دفتری داشت که از طریق آن کالاهای تجاری را از شاندر ناگور هند به این بندر حمل می‏کرد(2536:161).به‏ تعبیر او در سال 1736 اومون مأمور شد تا مرکز بازرگانی فرانسویان را دایر کند.او سه‏ سال بعد در بصره درگذشت اما کشتی‏های کمپانی فرانسوی براساس قراردادهایی که با ایران داشتند در رفت و آمد بودند.مشاور کمپانی در شاندر ناگور در سال 1738 همین‏ کوشش‏ها را دنبال کرد و دو نفر فرانسوی در بندرعباس مستقر شدند.مارتنویل که در بصره مستقر بود امور کمپانی را در بندرعباس پیگیری می‏کرد.

تنویل در 1740 به دلیل رقابت‏های سیاسی هلندی‏ها و رنجش ایرانی‏ها،فعالیت‏های‏ کمپانی را در بندرعباس تعطیل کرد.اندکی بعد او کارها را به دوپله‏ (*) Martineau

(**) Duplex

سیس*واگذار کرد.وی در روابط خود با ایرانیان دچار مشکل شد.نادرشاه از او خواسته‏ بود تا برای ساختن ناوگان دریایی ایران کارگاه‏های نجاری در بندرعباس دایر کند اما سیس از کمپانی دستور داشت که جز خریدن پشم از کرمان کاری انجام ندهد؛در نتیجه ناچار شد در 1743 بندر را ترک کند(وادالا،2536:165).

از 1759 که کشتی‏های هلندی به فرمان کنت دستن(کشتی‏های فرانسوی با پرچم هلندی)به بندرعباس حمله و مراکز بازرگانی انگلیس را تصرف کردند تا سال‏ 1900 که ناوهای جنگی فرانسه دوباره در بندر حاضر شدند،آرامشی نسبی در بندرعباس حاکم بود.کشتی‏های جنگی فرانسوی در سال‏های 1902 و 1908 دوباره به‏ بندرعباس آمدند و پس از آن بندر را ترک کردند.

بوشهر

در بیست و دوم دسامبر 1888 پیا،نایب کنسول فرانسه در بصره،مأمور راه‏اندازی‏ کنسولگری فرانسه در بوشهر شد.وی در 5 مارس 1889 وارد بندر شد و در روز 14 ژوئیه جشن ملی فرانسه را در بوشهر برگزار کرد.پیا در دو سالی که مسئولیت‏ کنسولگری بوشهر را بر عهده داشت،تجارت فرانسویان را در این بندر رونق داد به‏ گونه‏ای که از سال 1888 تا 1890 شش کشتی تجاری در بوشهر پهلو گرفتند.او میرزا حسین را برای مترجمی استخدام کرد.میرزا حسین در سال 1905 به خدمت‏ کنسولگری شیراز درآمد و تا سالی که وادالا کتابش را نوشت(1920)در همان شهر به‏ کار خود ادامه داد(همان:166).

(*) Duplessis

با توجه به گسترش فعالیت استعماری قدرت‏های بزرگ در خلیج فارس،فرانسوی‏ها در امور سیاسی و بازرگانی این منطقه چندان موفق نبودند و حتی نمی‏توانستند کنسولگری‏های خود را اداره کنند.چنانکه وادالا می‏نویسد:

پیش از تأسیس کنسولگری فرانسه در بوشهر،کنسول هلند به کارهای‏ فرانسه در آن بندر رسیدگی می‏کرد...به سال 1763 کمپانی انگلیسی هندوستان‏ در بوشهر مستقر شد به نظر نمی‏رسد که کشتی‏های کمپانی فرانسوی‏ هندوستان تا سال 1770 که کمپانی تعطیل گشت در بندر بوشهر فعالیت زیادی‏ داشته‏اند...وقتی شالوان در سال 1909 برای همیشه بوشهر را به قصد فرانسه‏ ترک گفت کفالت کنسولگری را به عهدهء سرهنگ تره‏ور کنسول بریتانیا در بوشهر واگذار کرد.و پس از 1911 فرد دیگری به نام هریت نیز اداره امور کنسولگری را به کنسول بریتانیا سپرد(2536:168).

هنگامی که امور گمرکی بوشهر،خرمشهر،لنگه،بندرعباس در دست بلژیکی‏ها بود،فرانسویان در اداره‏های آنها به کار مشغول بودند؛بنابراین فعالیت‏های عمدهء تجاری‏ خلیج فارس در این ایام به عهدهء انگلستان،آلمان و هلند بود و فرانسویان تنها توانسته‏ بودند در تجارت قند مارسی بر آنها پیشی بگیرند.

فرانسویان افزون بر فعالیت‏های تجاری در بوشهر،به کارهای علمی و ارائهء خدمات‏ پزشکی و دایر کردن کلاس‏های آموزش زبان فرانسه نیز پرداختند.هنگامی که کشتی‏ تفریحی سمیرامیس متعلق به خانم لوبوری به بوشهر آمد،دکتر لوپیک در رأس هیئتی‏ علمی برای مطالعه روی سیاهان اهرم همراه او بود.فران نیز دربارهء بهداشت دریانوردی‏ در خلیج فارس مطالعاتی انجام داد.هیئت مبلغان مذهبی کارمس نیز در بوشهر یک

کلیسا و مدرسه‏ای برای تدریس زبان فرانسوی تأسیس کردند.همچنین پزشکانی چون‏ بوسیر،کوم بیه و مارزن،پزشکان ارتش فرانسه،در بوشهر اقامت داشتند و مردم از خدمات پزشکی آنها استقبال می‏کردند.هیئت باستان‏شناسی فرانسوی در سال 1913 در اطراف بوشهر کاوش‏هایی انجام داد.وادالا مدعی است که برادران پزار نزدیک سبزآباد یک شهر ایلامی با قدمت 3000 سال کشف کردند و آجر و سنگ‏های آن را نمایان‏ ساختند(2536:164-172).

هنگامی که وادالا رهسپار بوشهر بود در 15 اوت 1915 گروه‏های تنگستانی به او حمله کردند و بین این گروه‏ها و محافظان وادالا نبردهایی صورت گرفت و پس از آن نیز حملهء تنگستانی‏ها علیه کنسولگری بوشهر ادامه یافت؛به گونه‏ای که نایب کنسول‏ مجبور شد 10 ماه در بوشهر اقامت کند.وادالا پس از آنکه در 1919 بوشهر را ترک کرد اطلاعات بسیاری دربارهء خلیج فارس و امکانات تجاری فرانسویان در اختیار مجله‏های‏ فرانسوی گذاشت(همان:169-168).

فرانسه در سال 1909 با کمک شش ایرانی تحت الحمایهء خود توانست در بندر لنگه‏ کنسولگری تأسیس کند.فردی به نام عبد الرحمن که زبان فرانسوی نمی‏دانست‏ کنسولگری را اداره می‏کرد.از سال 1912 قایق‏های مسقطی با پرچم فرانسه به این بندر رفت و آمد داشتند.فرانسویان در بندر خرمشهر نیز فعالیت‏های کمی داشتند.ژوزف‏ براسور،نمایندهء کنسولی و بازرگانی،کار صادرات و واردات کالا را انجام می‏داد.او اشیای‏ عتیقه‏ای را که باستان‏شناسان فرانسوی کشف می‏کردند به فرانسه می‏فرستاد.

خارک

جزیرهء استراتژیک خارک که یک بار هلندی‏ها از سال 1748 تا 1765 و یک بار هم‏ انگلیسی‏ها آن را تصرف کرده بودند به ادعای وادالا دوبار،البته روی کاغذ،بدون آنکه‏ بتوانند آن را اشغال کنند به فرانسویان واگذار شده بود.کریم خان زند در سال 1770 هنگامی که بصره را تصرف کرد این جزیره را در مذاکره با پیرو*به کمپانی هند شرقی‏ فرانسه داد و در سال 1807-1809 نیز ایران آن را به ناپلئون داده بود.اما این قراردادها جدی نبود و وادالا می‏نویسد:

این دو واقعهء تاریخی در عین حال یادگارهای بسیار جالبی باقی گذاشته، زیرا یادآور اولین و آخرین واگذاری بخشی از سرزمین ایران به فرانسه است‏ (2536:174).

فرانسه نتوانست همانند دیگر اروپاییان در خلیج فارس جایگاهی به دست آورد.این‏ بدان مفهوم نبود که فرانسویان از جایگاه بزرگ خلیج فارس در تجارت جهانی بی‏خبر بودند.اما برخی توافق‏های استعماری سبب می‏شد که در خلیج فارس حضور فعال‏ نداشته باشند.گزارشگر وزارت امور خارجهء ایران در مهرماه 1315 یادآور می‏شود که‏ فرانسه و انگلستان در 1904 توافق کردند که انگلیس در امور مراکش مزاحم فرانسه‏ نشود و فرانسه هم انگلیس را در مصر و مسقط(و به پیروی از آن خلیج فارس)آزاد گذارد(گزیده اسناد خلیج فارس،1369:491).

در همین حالا وادالا اعتراف می‏کند که:

(*) Pyrault

درست است که خلیج فارس از نظر اقتصادی به صاحبان هندوستان تعلق‏ داشته است،در پیش به پرتغالیان و امروز به انگلیسیان،با وجود این اگر وسایل‏ و امکانات موجود باشد می‏تواند در آنجا فعالیت نمود...برنامهء ما در خلیج فارس‏ مطلقا اقتصادی است و ما خود را دچار خطر درگیری با هیچ رقیبی نمی‏کنیم... انگلیسی‏ها پولهای زیادی خرج کرده و خون‏های فراوانی ریخته‏اند...بین النهرین‏ و جنوب ایران جبههء مقدم امپراتوری وسیع هندوستان است،لذا همیشه نگران‏ دفاع از این امپراتوری عظیم بودند...اگرچه در مواردی باید در برابر تحریکات‏ مخفی و شدید رقبای خود کاملا هوشیار و دقیق باشیم،در زیر این آفتاب سوزان‏ خلیج‏[فارس‏]برای همه جا هست(2536:178 و 181-180).

انگلستان همواره می‏کوشید تا دشمن و رقیب دیرینهء خود،فرانسه،را از دست یازی‏ به هند بازدارد به این دلیل،مراقب بود تا از حضور وی در خلیج فارس جلوگیری کند. مهدی علی خان خراسانی،نخستین سفیر دولت انگلیسی هند در ایران،مأمور شد تا پیوند میان فرانسه و امام مسقط،سلطان بن احمد را بگسلاند.کوشش‏های میرزا مهدی‏ خان به نتیجه رسید و مأمور تدارک سپاه انگلستان و بسیج اعراب علیه فرانسه در نبرد میان انگلستان و فرانسه در دریای سرخ شد(مرادی،1384:155-182).هنگامی که سعید بن‏ سلطان(متوفی 1856)جانشین پدر شد،فرانسوی‏ها از خلیج فارس عقب‏نشینی کرده‏ بودند.

فرانسوی‏ها بار دیگر در سال 1891 وارد کرانه‏های عمان متصالحه شدند(جناب، 1349:165)هنگامی که تجارت مخفی و غیر قانونی اسلحه،امنیت کشورهای منطقهء خلیج فارس و هند را به خطر انداخته بود گسترش قاچاق اسلحه در منطقه به دلیل وقوع‏ جنگ دوم افغانستان(1878-1880 م)علیه حکومت انگلیسی هند مشکلاتی را ایجاد

کرده بود؛ازاین‏رو کنفرانس بروکسل در سال 1890 تجارت اسلحه را ممنوع اعلام کرد ولی شامل خلیج فارس نمی‏شد تا اینکه در سال 1891 ایران ضمن ممنوع کردن تجارت‏ اسلحه به انگلستان اجازه داد تا کشتی‏هایی را که در خلیج فارس رفت و آمد دارند، بازرسی کند.اگرچه قاچاق اسلحه تا سال 1913 ادامه داشت،مشخص شد که کشتی‏ها با پرچم فرانسه این کار را انجام می‏دادند(ستاندیش،1383:252).

توجه فرانسه به عمان و خلیج فارس به این دلیل بود که آنجا را پایگاه و نقطه‏ اتکایی برای مستعمره‏های خود در افریقا و شرق دور می‏دانست.از همین رو برخی از منافع این کشور با بریتانیا در تعارض قرار می‏گرفت و تنها در آستانهء جنگ جهانی اول‏ بود که فرانسه فعالیت خود را در امر قاچاق اسلحه در خلیج فارس متوقف ساخت.

پس از جنگ جهانی اول،تغییرات عمده‏ای در خاورمیانه و خلیج فارس ایجاد شد. امپراتوری عثمانی برچیده شد؛کشور عراق پدید آمد و برخی از مسئولیت‏های این‏ منطقه به فرانسه و انگلستان واگذار شد و به موجب قرارداد سایکس پیکو(1916)یک‏ قیمومیت خارجی بر سرزمین‏های ساحلی عرب از کویت تا حدیده و یک قیمومیت‏ داخلی و خارجی در سوریهء جنوبی و بین النهرین با هماهنگی فرانسه و روسیه پدید آمد (همان:271).اما خاورمیانه و خلیج فارس در اختیار انگلستان قرار گرفت و این کشور تا پایان جنگ جهانی دوم در آب‏های جنوب ایران باقی ماند.

سال‏ها بعد فرانسه به عنوان کشوری صنعتی و صاحب تکنولوژی به خلیج فارس آمد و در اکتشاف و استخراج نفت در دبی(1969)و عمران و آبادانی ابو ظبی(1967 م)و همچنین در ساختن بندرهای کویت و عراق(بصره)شرکت جست(جناب،1349:203-244).

نتیجه

بدین گونه فرانسه که حضور دیرهنگام خود را در خلیج فارس با راه‏اندازی مراکز تجاری در شهرهای ساحلی شمالی آغاز کرد در برابر رقیب قدرتمند خود نتوانست‏ موفقیت‏های چشمگیری به دست آورد.در تمام مراکز تجاری در شهرهای بندرعباس، بوشهر و بصره بازرگانان فرانسوی عقب‏نشینی کردند و جای خود را به بازرگانان انگلیسی‏ سپردند.شکست سیاسی فرانسه در هم‏پیمانی با ایران و خروج متخصصان فرانسوی راه‏ را برای عقد پیمان‏های تجاری و نظامی با انگلستان فراهم کرد و فرانسویان توانستند حضور کم‏رنگ خود را در مسقط حفظ کنند و به تهدید هند از راه خلیج فارس و ایران‏ پایان داده شد.انگلیسی‏ها سبب اخراج آنها از مسقط شدند و در نیمهء پایانی سدهء نوزدهم و سراسر سدهء بیستم راه را بر حضور ناوگان‏های دریایی این کشور در خلیج فارس بستند.در پایان جنگ جهانی دوم بود که فرانسویان توانستند نفوذ اقتصادی‏ و فنی خود را در کشورهای جنوبی خلیج فارس گسترش دهند و برای نوسازی امارات‏ عربی فعالیت کنند.

کتابنامه

اشتاین،ت.س.(1375).انقلاب صنعتی،برگردان:احمد تدین،تهران،علمی فرهنگی.

الهی،همایون(1368)،خلیج فارس،چ اول،اندیشه.

جناب،محمد علی(1349)،خلیج فارس آشنایی با امارات آن،تهران،شریعت و شرق.

سایکس،سرپرسی،تاریخ ایران،ج 2،برگردان:سید محمد تقی فخرداعی گیلانی.

ستاندیش،جان(1383)،ایران و خلیج فارس،برگردان:عبد الرضا سالار بهزادی،تهران،نی.

سدید السلطنه بندرعباسی،محمد علی خان(1371)،سرزمین‏های شمالی پیرامون خلیج فارس‏ و دریای عمان در صد سال پیش،به اهتمام احمد اقتداری،تهران،جهان معاصر.

سیاوش پوری،عباس(1370)،استراتژی غرب در خلیج فارس،تهران،پژمان.

طلوعی،محمود(1366)،نبرد قدرتها در خلیج فارس،تهران،پیک ترجمه و نشر.

کندی،پل(1383)،ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ،برگردان:محمود ریاضی،تهران،نی.

گزیده اسناد خلیج فارس،ج 1،تهران،دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه،1368.

گزیده اسناد خلیج فارس،ج 2،تهران،دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه،1369.

گمپل،ژان(1374)،انقلاب صنعتی قرون وسطی،برگردان:مهدی سبحانی،تهران،نشر مرکز.

لابروس،هانری(1352)،خلیج فارس و کانال سوئز،برگردان:محمود خواجه نوری،تهران، دانشگاه تهران.

مجتهدزاده،پیروز(1373)،کشورها و مرزها در منطقهء ژئوپلتیک خلیج فارس،برگردان: حمید رضا ملک محمدی نوری،تهران،دفتر مطالعات سیاسی بین المللی وزارت امور خارجه.

مرادی،مسعود(1383)،«مهدی علی خان خراسانی و کارگزاری حکومت انگلستان»،فصلنامه‏ مطالعات تاریخی،دانشگاه مشهد،ش 5 و 6،ص 155-182.

نشأت،صادق(1345)،تاریخ سیاسی خلیج فارس،تهران،شرکت نسبی کانون کتاب.

هوشنگ مهدوی کرمانی،عبد الرضا(1353)،تاریخ روابط خارجی ایران،ج 1،چ دوم،تهران، امیر کبیر.

وثوقی،محمد باقر(1384)،تاریخ خلیج فارس و ممالک همجوار،تهران،سمت.

وادالا،ر(2536)،خلیج فارس در عصر استعمار،برگردان:شفیع جوادی،چ اول،سحاب.

ویلسون،آرنولد(1310)،خلیج فارس،برگردان:محمد سعیدی،تهران.

Berchet,Jean Claude(1985),Le Voyage en Orient,Paris,Bouquins.


مطالب مشابه :


گران ترین نقاش ایرانی کیست؟

او به واسطه شغل پدرش که پمالک چند سینما در شیراز مشیری اولین هنرمند اهل خاورمیانه مبل




اولین مترو باس و ابر خودروی هیبریدی خاورمیانه در آذربایجان شرقی افتتاح شد

اولین مترو باس سه کابین و ابر خودروی هیبریدی خاورمیانه در شهرک در تبریز; مبل شیراز; مشهد




دانشگاه تبریز دومین دانشگاه برتر کشور شناخته شد

و علوم پزشکی شیراز به ترتیب و فناوری خاورمیانه و در تبریز; مبل




کامنتهای آمریکایی ها روی عکسهای یک آمریکایی از ایران

“بعد از حادثه یازده سپتامبر زندگی برای مهاجرین خاورمیانه پدر من در شیراز مبل اصفهان




فرانسه و خلیج فارس

سکونت داشت،یک دفتر کنسولی در شیراز و یکی هم در خرازی،مبل،لوازم ای در خاورمیانه




ژوراسیک در زاگرس

روکش مبل | کاور مبل| پسین بر گستره ‎ های وسیع خاورمیانه در حوالی شیراز، رسوبگذاری




مجتمع تفریحی ورزشی سایمان و استقبال عالی مردم از آن

( اولین بار در خاورمیانه ) این مجتمع واقع در نمایندگی برندهای لباس در تبریز; مبل




لیست ثروتمندان ایرانی و دارایی هایشان

سهامدار بازار مبل ایران، رئیس شرکتهای تجاری در ایران و خاورمیانه در شیراز




برچسب :