انسان از دیدگاه زرتشت

   انسان از دیدگاه زرتشت

                                

                            

* مقدمه

ایرانیان در در ازناي تاریخ ده هزار ساله خود از بنیانگذاران اصلی تمدن و فرهنگ بوده اند و به پیشرفت جهان به نیکی کمک نموده اند. اشوزرتشت پیامبر یکتاپرستی در جهان است که در 3745 سال پیش (1386 خورشيدي) به پیامبری برگزیده شد و دین را تعریف کرد و فرهنگ دینی را بنیان نهاد که بنیاد انديشه ایرانی را دگرگون کرد و پايه تمدن نويي را پایه ریزی نمود که سده هاست در دل و روان ایرانی زنده و پا برجا مانده و بر تمدنها و فرهنگ کشورهای دیگر تأثیری ژرف برجا گذارد. اشوزرتشت، پيام اهورامزدا (داناي بزرگ هستي بخش) را به شيوايي و رسايي در سروده هاي خويش آورده است. پيامهاي كتاب آسماني اشوزرتشت "گاتها" نام دارد كه نخستين سرودهاي شعرگونه جهان است و از درست زيستن و رستگاري سخن مي گويد. گاتها، انديشه پرور و خردگرا است و براي همه انسان ها در هر جا و زماني ساده ترين و بهترين الگوي رفتاري را به گونه خردمندانه و به دور از هرگونه پندارهاي خرافي و نادرست، گفته است. پيام گاتها، مانتره است كه «سخن انديشه برانگيز» معني مي دهد. از ديدگاه گاتها، زندگي مادي انسان بايستي با طبيعت سازگار و هماهنگ باشد و در بينش مينوي انسان بايد با ياري وهومن دريچه دل خود را به سوي راز هستي بگشايد تا روشنايي راستين را ببيند.

سخن گاتها تنها براي دانايان است زيرا نادان بر پايه احساسات تند و بي انديشه خود حركت مي كند و گوش شنوايي براي پيام اهورايي ندارد. هنگامي كه دانا انديشه راستي را مي آموزد، بايد دانش و بينش خود را به ديگران به ويژه افراد ناآگاه برساند، تا پنداربافي و خرافات از جامعه انساني رخت بربندد. شناخت خداوند، پرورش و پويايي، ويژگي هاي اخلاقي و نزديك شدن به اهورامزدا، ارزشمندترين آرمان سفارش شده اشوزرتشت در زندگي انسان است.

* انسان کامل از دیدگاه زرتشت:

11 اصل اعتقادی در دین زرتشت وجود دارد که رستگاری در دو جهان در گرو پیروی از آن‌هاست؛ در واقع با پذیرش این اصول مسیر حرکت به سمت انسان کامل آغاز می‌شود.

1.    توحید مطلق و ایمان به این‌که اهورامزدا، هستی‌بخش دانا، آفریننده تمام کائنات و سرچشمه خوبی‌هاست.

2.    اعتقاد به دو اصل خوب و بد یا سپنتامینو و انگره مینو که لازم و ملزوم یکدیگرند.

3.    اعتقاد به آزادی عقیده و آزادی گزینش راه نیک یا بد.

4.    مسئولیت فردی در قبال آزادی و پاسخ‌گویی به نتایج حاصل از نیک و بد

5.    عقیده به جاودانگی روان

6.    عقیده به بهشت و دوزخ

7.    اعتقاد به پیامبری اشوزرتشت

8.    اعتقاد به رستاخیز معنوی

9.    اعتقاد به نجات دهنده، سوشیانت

10. عقیده برگشت انسان به سوی خدا

11. عقیده به مراحل 6 گانه رسایی و تلاش فردی برای کمال‌رسایی

زرتشت پس از این‌که خداوند را هستی‌بخش «اهورا» همه دانا «مزدا» و دادگر «اَشا» معرفی می‌کند، 6 فروزه بنیادی دیگر برای خداوند برمی‌شمارد و همچنین می‌گوید که پرتویی از این فروزه‌ها در آدمی نیز موجود است. در حقیقت انسان کامل زرتشت با رسیدن به این فروزه‌های مینوی معنی می‌گیرد.

الف: وهَشتامَنَ «بهمن» Vahishtamana والاترین اندیشه یا منش، خرد جهانی. نیک اندیشی یکی از فروزه های ذاتی خداوند است که انسان نیز بایستی آن را در خود پرورش دهد.

ب: اَشاوهیَشتا «اردیبهشت» Ashavahishta قانون دگرگونی‌ناپذیر راستی جهان، این قانون گوهر داد و راستی «اَشا» چکیده دین زرتشت گفته شده است. اشویی در ذات خداوند، هنجار مطلق و توانایی نظم بخشیدن است. این فروزه در انسان نیز کوششی برای هماهنگی در رفتار بر پایه اشویی، یعنی پیوستن به راستی است.

ج: خشَتراویریا «شهریور» Khashathra Vairya نیروی سازنده، توانایی انسان کامل در عدم گرایش به سمت بدی‌ها. فروزه ی توانایی در انسان، گزیده ای از توانایی ذاتی خداوند به گونه ی محدود و متناهی است که باید پرورش و افزایش یابد. توانایی گذشت و مهربانی ، توانایی کنترل رفتار ناهنجار با هماهنگی بین احساس و خرد، توانایی پیروی از هنجار اشا، توانایی دفاع از حق و مبارزه با دروغ، توانایی رسیدن به آزادی و آزاد منشی و ...

د: سپَنتا ارمَیتی «اسفند» Spenta Avrmatti که آرامش افزاینده، مهر جهانی، برادری جهانی که از راه خدمت بدون انتظار پاداش به دست می‌آید. . در بینش اشواشو زرتشت رابطه بین انسان و خدا بر مبنای دوستی و محبت است نه از روی ترس و بیداد، پس بر انسان بایسته است تا فروزه ی "مهرورزی" را در خود افزایش دهد. خویشتنداری، گذشت، فروتنی، مهربانی، بخشندگی و دهشمندی از پرتو های این فروزه هستند.

و: هَ اُروتات «خرداد» Haurvatat گوهر کمال که محصول خودشناسی است و به وسیله آن می‌توان به اهورامزدا رسید. در این مرحله رسایی و کمال در انسان پدیدار خواهد شد و او را به تدریج به انسان آرمانی نزدیک خواهد کرد. در بینش اشو زرتشت رسایی با جاودانگی که ششمین مرحله است بهم پیوسته هستند. به این معنی که اگر انسان به رسایی برسد خود به خود به "بی مرگی" نیز خواهد رسید.

ه: اَمِرَتات «امرداد» Ameretat بی‌مرگی، جاودانگی، که نتیجه پیمودن مسیر 6 گانه است. بی گمان این فروزه از ویژگی ذاتی خداوند است ولی انسان نیز بر پایه نظامی که در آفرینش او پیش بینی و برقرار شده است، به گونه ای دیگر و به طور نسبی جاودانه خواهد شد.

این آموزه‌ها قائم به ذات اهورا هستند که خود بازتابی است از تفکر وحدت وجود و انسانی که توان رسیدن به خالق در او تعبیه شده است. در حقیقت بر این شبه یا تصویر اخلاقی اهورا مزداست.

به اعتقاد زرتشت برای شناخت خداوند باید همانند او رفتار شود، یعنی از راه نیکی، راستی، هم‌آهنگی و دیگر آموزه‌ها.

اما اعتقاد زرتشت که انسان توان شناختن خداوند را دارد، نقطه عطفی است در مسیر تکامل ادیان.

انسان کامل زرتشت انسانی سرفراز است. به راهی که آزادانه قدم در آن نهاده و به سویی که خود برگزیده است، ایمان می‌ورزد و به ارزش یاری و پیوستگی خود و خویشتن خویش آگاه است. پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک مراحل عملی است که انسان را به مقام نور الانوار خواهد رساند.

دیگر ویژگی‌های انسان کامل زرتشت: پرستش آفریدگار جهان خالصانه و بدون ریا، پرهیز از گناه و احترام به حقوق دیگران و آزادی آن‌ها را پایمال نساختن است و این‌که از اهورامزدا بخواهد به او در این راه کمک کند. خشم و غضب را از خود دور سازد و مراقب باشد دست به ستمگری نزند. تا جائی‌که ممکن است از جنگ بپرهیزد و به گونه‌ای رفتار کند که مخالفان را با مهر و محبت جذب کند. اما اگر لازم شد با اندیشه، گفتار و کردار در برابر بدکاران به مبارزه برخیزد. رستگاری و نجات مردم از جهل و نادانی و ظلم و ستم از اهداف این انسان کامل است.

انسان کامل زرتشت انسانی است پایه‌گذار آرمانشهر زرتشت در طرح مدینه فاضله، او پیشگام افلاطون و سایر اندیشمندان بوده است.  

* سوشیانت یا انسان کامل زرتشت

انسان کامل و یا به بیان دیگر کامل ترین انسانی که در آیین زرتشت مطرح شده است فردی است به نام «سوشیانت».

کلمه سوشیانت که صفت است به معنای سود رساننده و سود بخش در اوستا آمده است. سوشیانت ها یاوران و نگهبانان آیین مزدیسنا هستند که هدف شان رستگاری و نجات مردم از جهل و نادانی و ظلم و ستم است.

سوشیانت ها کسانی هستند که به خلایق سود می رسانند و اینان افرادی نیکوکار و با وفا هستند که جز خدا کسی را در نظر ندارند. هدف آنها هدایت انسان ها به سوی راستی و درستی است. سوشیانت ها الگوهای تمام عیار آیین زرتشت می باشند که جز خیر و صلاح و رفاه و آسایش هدف دیگری ندارند.

در آیین مزدیسنا عمر جهان دوازده هزار سال است که به چهار دوره سه هزار ساله تقسیم می شود. دوره اول اهورامزدا «عالم فروهر» را که عالم روحانی است آفرید. پس از این دوره اهورامزدا عالم جسمانی را آفرید. در این دوره اثری از شر و فساد وجود نداشت تا اینکه اهریمن پا به عرصه گیتی نهاد. این دوره نیز که روزگار زشتی ها و ناپاکی های اهریمنی بود مدت سه هزار سال طول کشید تا سر انجام اهورامزدا برای نجات مردم از دست اهریمن زرتشت را به پیامبری برگزید. این دوره که دوره چهارم آفرینش است مدت سه هزار سال دوام خواهد  داشت.

در آغاز هر یک از هزاره های این دوره یک تن رهاننده که از نطفه زرتشت می باشد ظهور کرده و مردم را هدایت خواهد نمود. اسامی سه تن موعودی که در آغاز هر یک از این هزاره ها ظهور خواهند نمود چنین است: «هشیدر بامی» «هشیدر ماه» «استوت ارت» که این سومی سوشیانت اصلی می باشد. در عصر این سوشیانت که آخرین مخلوق آفریدگار جهان است اهریمن برای همیشه نابود شده و رستاخیز ایجاد خواهد شد.

 

 

* مهم ترین هدف انسان در زندگی

شناخت خداوند، پرورش و پویایی ویژگی های اخلاقی و نزدیک شدن به اهورا مزدا، مهمترین هدف سفارش شده اشو زرتشت در زندگی انسان است.
   پیام آور ایرانی باور دارد که اگر انسان رفتار خود را به شش فروزه یی که از خداوند سرچشمه گرفته هماهنگ سازد،گذری به هفتمین مرحله نیز خواهد داشت و به جایی خواهد رسید که به جز خدا نخواهد دید.
   گام اول، در راه نزدیک شدن به اهورا، وهومن یا منش نیک است. این واژه در زبان فارسی به بهمن تبدیل شده است.
   گام دوم، گزینش اشه وهیشته یا بهترین اشویی است که در زبان فارسی به اردیبهشت تبدیل شده است.
   خشتره وییریه که در زبان فارسی به شهریور تبدیل شده است توانایی مینوی و پادشاهی بر خود معنی می دهد.
   گام چهارم، فروزه ی "مهرورزی" است که در گاتها به گونه سپنته آرمیی تی بیان شده و در فارسی به سپندارمذ یا اسفند تبدیل شده است.
   فروزه بعدی در پیام اشو زرتشت به صورت هه اوروتات و در فارسی به گونه خورداد بیان شده است. در این مرحله رسایی و کمال در انسان پدیدار خواهد شد.
   امره تات که در فارسی به صورت امرداد آمده است، جاودانگی معنی میدهد.
   هفتمین گام در راه عرفان و شناخت اهورا، سر یوشه است این واژه در فارسی به گونه "سروش" بیان شده است، نور حقیقت و ندای اهورایی است که چون مشعلی، نهاد انسان و دیده ی دل عارف را روشن خواهد کرد. بنابراین در کنار  کار و کوشش، مراحل عرفان نیز در انسان سپری می شود. فروزه هایی چون پاکی و راستی، توانایی سازنده و مهرورزی پویا خواهد شد تا رسایی و پایندگی در نهاد او فزونی یابد.

* پنج نیروی آدمی

بر اساس اوستا آدمی 5 نیرو دارد و یا بهتر است بگوییم از 5 بخش متشکل شده است.

1- اهو (انگهو) : نیروی جنبش و یا حرکت و حرارت غریزی. انسان نیز مانند همه موجودات آگاهی هایی ذاتی در درون خود دارد که برای زندگی بایسته است.

2- دین (دَئنا) : دین در اوستا به مفهوم وجدان است اما سپس به کیش و آیین معنی شده است. وجدان همان حس و نیرویی است که به انسان کمک میکند تا میان خوب و بد، خوب را برگزیند.

3- درک (بئوذ) : بی شک مهمترین تفاوت انسان و سایر موجودات همین نیرو میباشد. البته درک برابر با هوش و مغز نیست که با مرگ پایان بگیرد بلکه جاودانه است.

4- جان (روان) : روح یا روان هویت شخصیتی مستقل انسانها میباشد. در دیدگاه اوستا، انسانها در اصل روان هستند با علاوه نیروهای دیگر و البته جسم. روان در آغاز زندگی انسان پاک و منزه است اما به مرور آلودگی و تیرگی را پذیرفته و در جهان پس از مرگ پاسخ نیکی ها و بدی هایی که در این جهان کرده است را پس میگیرد.

5- فروَهر (فره وشی) : فروَهر Farvahar را به نادرستی فروهر (Foruhar)  نیز میخوانند. در زبان پهلوی "فر" همواره با سکون اول و فتح دوم (Fra) تلفظ میشود. بنابراین تلفظ درست در پهلوی Fravahr میباشد. در لهجه زرتشتیان یزد (که نمیدانم چرا خودشان به آن میگویند دری!!!) و در بسیاری موارد نزدیکی زیادی به پهلوی دارد این واژه Fravahar خوانده میشود. بسیاری از استادان ایرانشناسی اصرار دارند که همگان این واژه را  Fravahar تلفظ کنند. درحالیکه این اصرار بی معنی است. همچنانکه خود آن اساتید فرهنگ را Frahang و فروردین را Fravardin نمیخوانند. درحالیکه قاعده همه اینها یکی است. پس تلفظ آسانتر یعنی Farvahar را نباید محکوم کرد.

 

* برابری زن و مرد

 در آيين زرتشت، انسان ها از هر نژاد ، مليت و قوم، با هر زبان و رنگ پوست، دين و باور، از حقوقي برابر برخوردارند. برتري ديني، قومي و نژادي در اين آيين نيست. زرتشت تنها عامل برتري را پايبندي به قانون اَشا و پيروي از انديشه، گفتار و كردار نيك مي داند. از ديدگاه اشوزرتشت، خداوند، همه انسانها را آزاد آفريده و آنها را از بخشش آزادي و خِرَد برخوردار ساخته تا با بهره گيري از انديشه خويش، ديدگاه پيشنهادهاي گوناگون را ارزيابي كند و با اختيار كامل بهترين راه را در زندگاني برگزينند. چنانكه انسان ها از آزادي انديشه و بيان برخوردارند، از حق آزادي در گزينش دين و آيين نيز بهره مند هستند. وقتي انسان ها از حقوقي مساوي برخوردار باشند، زن و مرد نيز در همه مراحل مادي و مينوي زندگي حقوقي برابر دارند. ای مردم بهترين سخنان را به گوش هوش بشنويد و با انديشه روشن و ژرف بينی آنها را بررسی کنيد. هر مرد و زن راه نيک و بد را شخصاً برگزينيد. هات 30 بند  32.

* نقد و بررسی انسان کامل زرتشت

در نقد و بررسی انسان کامل از دیدگاه آیین زرتشت باسد به جند مسئله اشاره کرد:

اولأ جهان بینی این آیین خالی از نقص و ضعف نیست. چرزا که هستی را درست تفسیر و تبیین نمی کند، به ویژه هنوز مسئله خیر و شر یا به بیان دیگر رابطه میان اهورامزدا و اهریمن در این آیین به پاسخی قانع کننده دست نیافته است. یعنی به طور دقیق مشخص نشده لست مه این آیین ثنوی مذهب است یا موحد؟

ثانیأ در این آیین از انسان تفسیر و تبیین دقیقی به عمل نیامده است. بسیاری از مسائلی که در مورد انسان مطرح است در این آیین بدون پاسخ باقی مانده است.

ثالثأ در این آیین بایدها و نبایدهای انسانی نیز به طورکامل ارائه نشده است، یعنی دستور العمل ها و تکلیف هایی که موجب رشد انسان و رسیدن به کمال نهایی وجود او می شود به صورت یک مجموعه دقیق و منسجم که همه ابعاد وجودی انسان را فرا گیرد، در این آیین اصلأ وجود ندارد.

با چند دستور العمل اگر چه مفید و با ارزش باشند نمی توان انسان را به سر منزل مقصود کشاند. آدمی برای رشد و کمال خویش به مجموعه ای از تکلیف ها و بایدها نیازمند است تا همه ابعاد وجود او را فرا گرفته و در تمامی مراحل حیات چراغ راه هدایت او باشد.

این هم که زرتشت می گوید پندار نیک، کردار نیک، گفتار نیک خالی از اشکال نیست، چرا که این سئوال مطرح است که پندار نیک کدام است و کردار نیک کدام و گفتار نیک کدام؟ به بیانی دیگر ملاک و معیار نیک و بد در اینجا چیست؟ چه پندار و عمل و گفتاری را می توان نیک دانست و چه پندار و عمل و گفتاری را بد؟ خلاصه معیار نیک و بد در این اندیشه درست مطرح نشده است؟

رابعأ در این آیین یک سلسله خرافات و دستور العمل های ناروا و غیر منطقی وجود دارد که نه تنها موجب رشد انسان نمی شود که او را از سر منزل مقصود دور می کند. از جمله این خرافات تقدس آتش و مراسمی است که در آتشکده زرتشتیان به عمل می آورند.

از اینها گذشته سیمایی را هم که آیین زرتشت از کامل ترین انسان های خود که همان موعود های سه گانه باشند ارائه می دهد آکنده از خرافات و اندیشه های باطلی است که هیچ عقل سلیم و فطرت پاکی نمی تواند آن را بپذیرد.

مکتبی می تواند انسانی را به عنوان الگو برای همه عصرها و نسل ها معرفی کند که جامع جمیع صفات متعالی انسانی بوده و کوچک ترین خرافه ای در او راه نیافته باشد، نه آن آیینی که نه هستی را درست تفسیر می کند و نه انسان را و بایدها و نبایدهایی را هم که ارائه می دهد هم محدود است و هم آکنده از خرافات و امور غیر منطقی.


مطالب مشابه :


پروفسور علیرضا شاپوری...

بچه های انسانی دبیرستان توحید شیراز - پروفسور علیرضا شاپوری - مردان بزرگ سال های پس از این




دلالی...

بچه های انسانی دبیرستان توحید شیراز - دلالی - مردان بزرگ سال های پس از این از مدرسه نمونه




انسان از دیدگاه زرتشت

بچه های مشاوره 86 1. توحید مطلق و ‌ها قائم به ذات اهورا هستند که خود بازتابی است از تفکر




من، معارف و علوم انسانی

بچه های معارف واقعاً‌ مقوله علوم انسانی تو ایران مورد کم لطفی مثلث توحید جدیدترین




گزارش تولد دهمین سال رهایی آقای حمید قالبپور

جمعیت احیای انسانی کنگره 60 توحید اکبری. آقای و خانم آنی ، بهزاد عزیز ، بچه های لژیونم




تاریخچه ولایت فقیه و مبانی آن

بچه های خوب و «عدل انسانی » ، هر دو عقلی اند و مانند توحید، جزء اصول دین می




فلسفه بعثت پیامبران

بچه های انتظار اخلاق متعالی انسانی كه روح دانش و اساسی پذیرش توحید است، همانگونه




برچسب :